پیشگویی پیامبر در امر خلافت
وَ سَیَجْعَلُونَ اْلِامامَةَ بَعْدی مُلْکاً وَ اغْتِصاباً، اَلا لَعَنَ اللَّهُ الْغاصِبینَ الْمُغْتَصِبینَ، وَ عِنْدَها سَیَفْرُغُ لَکُمْ اَیُّهَا الثَّقَلانِ مَنْ یَفْرُغُ، وَ یُرْسَلُ عَلَیْکُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ فَلا تَنْتَصِرانِ.
آگاه باشید! خدا لعنت کند کسانی را که غاصبانه و بهزور و ستم آن را به تصرف خود درآوردند، و بهزودی خداوند بهحساب جن و انس خواهد پرداخت. و بر شما شرارههای آتش و مس گداخته سرازیر خواهد نمود و هرگز در آنجا یاری نمیشوید.
پیشگویی پیامبر صلی الله علیه و آله در امر خلافت در خطبه غدیر غصب آن توسط برخی دشمنان است که سرانجام آنان آتش جهنم خواهد بود.
برخی شارحان خطبه غدیر درباره این قسمت از خطبه چنین نوشتهاند: این کلام اشاره دارد به اینکه مسلمانان بعد از شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله با آن حضرت مخالفت مینمایند و خلافت اسلامی را از مسیر اصلی آن منحرف میسازند. آنها به این هم اکتفا ننموده، امر خلافت را بهصورت سلطنت و پادشاهی درمیآورند.
شکی نیست که بهگواهی تاریخ آنچه حضرت فرمود محقق گشت. تاریخ نشان میدهد که از زمان معاویة بن ابوسفیان خلافت بهصورت پادشاهی درآمد. پس از او همین روش ادامه پیدا کرد و هر یک از حکام بنیامیه، بنیمروان و بنیعباس بعد از خود حکومت را به فرزندش واگذار نمود: او را به ولیعهدی برگزید و در حیات خود از مردم برای او بیعت گرفت و در این میان رضایت خداوند و خلق اصلاً مطرح نبود.
عبارت «اَلا لَعَنَ اللَّهُ الْغاصِبینَ الْمُغْتَصِبینَ؛ آگاه باشید! خدا لعنت کند کسانی را که غاصبانه و بهزور و ستم آن را بهتصرف خود درآوردند» اشاره است به نامشروعبودن و نامعقولبودن این حکومتهای فاسد؛ زیرا غصب بهمعنای تصرفکردن در مال یا حق غیر است بدون اجازه صاحب مال و حق. از سویی در اسلام حکومت حق رسول خدا صلی الله علیه و آله و اولاد طاهرین اوست؛ چنانکه فرمود: «اِنّی اَدَعُها اِمامَةً وَ وِراثَةً فی عَقِبی اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ؛ من جانشینی خود را بهعنوان امامت و وراثت تا روز قیامت در دودمان خود بهودیعه نهادم».
بنابراین، هر کس بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله متصدی این امر باشد و از اولاد معصوم آن حضرت نباشد، غاصب است؛ زیرا تصرف در حق دیگری بدون اجازه آنان کرده است. پس این قسم از حکومت نامشروع است.
اما این که گفته شد که این نوع حکومتها نامعقول هم هست به این دلیل که حکومت بر دیگری بدون رضای او از نظر عقل محکوم است؛ چون رجحان عقلی ندارد، مخصوصاً اگر توأم با ظلم باشد که قهراً هم هست. کدام عقل یا شرعی حکم میکند که عده ای برای رسیدن به آمال و مقاصد دنیوی شخصی را بهمیل خود بهعنوان حکومت انتخاب کنند و این حکومت را بر دیگران هم تحمیل نمایند. به این معنا که مخالفان را از حق شرعی و عقلی آنان که همان آزادی است محروم سازند و حتی حق اظهار عقیده هم به آنها ندهند، تا آنجا که اگر کسی مخالفت کند، بهقیمت جانش تمام شود.
این چنین است حکومتهای غیرشرعی و غیرانسانی و از نظر گناه فرقی نیست میان غاصبان – یعنی حکام- و مغتصبین- یعنی کسانی که به این نوع از حکومتها از روی میل و اختیار تن میدهند و یار و یاور غاصبان میشوند؛ چرا که یاری به ظلم خود نوعی ظلم است.
روی همین اصل، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اَلا لَعَنَ اللَّهُ الْغاصِبینَ الْمُغْتَصِبینَ» و آنگاه در ادامهٔ سخنان خود به آیات ۳۱ و ۳۵ سوره الرحمن استشهاد کرد:
سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَ الثَّقَلَانِ…
۳۵
یُرْسَلُ عَلَیْکُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنْتَصِرَانِ
۳۵
؛ ای انس و جن! بهزودی به [حساب] شما میپردازیم… بر سر شما شرارههایی از [نوع] تفته آهن و مس فرو فرستاده خواهد شد، و [از کسی] یاری نتوانید طلبید
.[۱]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ شرح و تفسیر خطبه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در غدیر خم، ص۳۹۵–۳۹۸.
منابع
- شرح و تفسیر خطبه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در غدیر خم؛ محمدتقی نقوی، تهران: انتشارات منیر، ۱۳۷۴ش.