مَقریزی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== <big>اعتراف به مفاد حديث غدير</big><ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص۶۴۳، ۶۴۴.</ref> == | <span dir="RTL"></span> | ||
== 387 == | |||
==<big>اعتراف به مفاد حديث غدير</big><ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص۶۴۳، ۶۴۴.</ref>== | |||
<big>بسيارى از دانشمندان بزرگ [[اهل سنت]] به [[دلالت حديث غدير]] به [[امامت اميرالمؤمنين عليه السلام]] تصريح كرده، و آشكارا بر مطلوب شيعه تنصيص كرده اند!</big> | <big>بسيارى از دانشمندان بزرگ [[اهل سنت]] به [[دلالت حديث غدير]] به [[امامت اميرالمؤمنين عليه السلام]] تصريح كرده، و آشكارا بر مطلوب شيعه تنصيص كرده اند!</big> | ||
خط ۷: | خط ۹: | ||
<big>جلال الدين سُيوطى<ref>حسن المحاضرة: ج ۱ ص ۵۵۷ .</ref>وى را توثيق كرده و ستوده است. از جمله تأليفات او است: «درر العقود الفريدة فى تراجم الاعيان المفيدة»، «المواعظ و الاعتبار بذكر الخُطط و الآثار»، «عِقد جواهر الاسفاط من اخبار مدينة فُسطاط»، «ايقاظ الحنفاء باخبار الفاطميّين الخلفاء»، «السلوك بمعرفة دول الملوك» و «التاريخ الكبير».</big> | <big>جلال الدين سُيوطى<ref>حسن المحاضرة: ج ۱ ص ۵۵۷ .</ref>وى را توثيق كرده و ستوده است. از جمله تأليفات او است: «درر العقود الفريدة فى تراجم الاعيان المفيدة»، «المواعظ و الاعتبار بذكر الخُطط و الآثار»، «عِقد جواهر الاسفاط من اخبار مدينة فُسطاط»، «ايقاظ الحنفاء باخبار الفاطميّين الخلفاء»، «السلوك بمعرفة دول الملوك» و «التاريخ الكبير».</big> | ||
<big>همچنين [[ابن زولاق]] (م | <big>همچنين [[ابن زولاق]] (م ۳۸۷ق) - كه مَقريزى سخنش را نقل كرده - از مورّخان نامدار و معتمَد است. ابن خَلِّكان و سُيوطى و ابن وردى و كاتب چَلَبى<ref>وَفَيات الأعيان: ج 1 ص 370. حسن المحاضرة: ج 1 ص 553 . تتمّة المختصر: حوادث سنة 387. كشف الظنون.</ref>وى را ستوده اند.</big> | ||
<span dir="RTL"></span><big>نام او ابومحمد حسن بن ابراهيم بن حسين بن حسين بن حسن بن على بن خالد بن راشد بن عبداللَّه بن سليمان بن زولاق است. از جمله تأليفات وى كتابى در احوال مصر و نيز «أخبار قضاة مصر» است.</big> | <span dir="RTL"></span><big>نام او ابومحمد حسن بن ابراهيم بن حسين بن حسين بن حسن بن على بن خالد بن راشد بن عبداللَّه بن سليمان بن زولاق است. از جمله تأليفات وى كتابى در احوال مصر و نيز «أخبار قضاة مصر» است.</big> |
نسخهٔ ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۳
387
اعتراف به مفاد حديث غدير[۱]
بسيارى از دانشمندان بزرگ اهل سنت به دلالت حديث غدير به امامت اميرالمؤمنين عليه السلام تصريح كرده، و آشكارا بر مطلوب شيعه تنصيص كرده اند!
از جمله احمد بن على بن عبدالقادر بن محمد مَقريزى، تقى الدين (ت ۷۶۹-م ۸۴۰ ق) است. تقى الدين مَقريزى مى نويسد: ابن زولاق (م ۳۸۷) گويد:
در روز هجدهم ماه ذى حجه سال ۳۶۲ - يعنى روز غدير - عدهاى از مصريان و مغربيان و تابعانشان براى دعا جمع مى شوند، چرا كه اين روز روزِ عيد است، زيرا رسول خداصلى الله عليه وآله در اين روز به اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام وصيت كرد و او را به جانشينى برگزيد. اين كار ايشان، مُعِزّ[۲]را به شگفتى مى آورد. اين نخستين كارى بود كه او در مصر انجام داد.[۳]
جلال الدين سُيوطى[۴]وى را توثيق كرده و ستوده است. از جمله تأليفات او است: «درر العقود الفريدة فى تراجم الاعيان المفيدة»، «المواعظ و الاعتبار بذكر الخُطط و الآثار»، «عِقد جواهر الاسفاط من اخبار مدينة فُسطاط»، «ايقاظ الحنفاء باخبار الفاطميّين الخلفاء»، «السلوك بمعرفة دول الملوك» و «التاريخ الكبير». همچنين ابن زولاق (م ۳۸۷ق) - كه مَقريزى سخنش را نقل كرده - از مورّخان نامدار و معتمَد است. ابن خَلِّكان و سُيوطى و ابن وردى و كاتب چَلَبى[۵]وى را ستوده اند.
نام او ابومحمد حسن بن ابراهيم بن حسين بن حسين بن حسن بن على بن خالد بن راشد بن عبداللَّه بن سليمان بن زولاق است. از جمله تأليفات وى كتابى در احوال مصر و نيز «أخبار قضاة مصر» است.
روايت حديث غدير[۶]
يكى از علما و بزرگان اهل سنت كه حديث غدير را نقل كرده احمد بن على بن عبدالقادر مَقريزى است. مقريزى در «المواعظ و الاعتبار بذكر الخطط و الآثار» حديث غدير را با اشاره به ماجراى غدير ذيل عنوان «عيد غدير» نقل كرده است.[۷]
نقلِ عيد غدير[۸]
مراسم جشن و سرور در ايام موفور السرور عيد غدير پيشينه اى بس ديرينه دارد. از جمله اهالى مصر و مراكش در سال 362 ق به مدت ده روز «دهه غدير» را جشن گرفتند.[۹]
تقى الدين احمد بن على مقريزى (م 845 ق) در كتاب كم نظير «الخطط المقريزية» گزارش جامعى از مراسم دهه غدير در دولت فاطميان در قاهره ارائه داده است.
مجموع اين گزارش ها را مرحوم محمد هادى امينى - فرزند مرحوم علامه امينى - در كتاب ارزشمندى گرد آورده، و 12 نمونه از اشعار شعراى فاطمى در قرن چهارم تا ششم هجرى را نقل كرده است. همچنين سه نمونه از خطبه هاى فاطميان را در روز عيد غدير، مصر، يمن و شامات ثبت كرده است.[۱۰]
در اينجا فرازهايى از كتاب گرانسنگ «الخطط مقريزيه» را مى آوريم:
نخستين جشن رسمى غدير به سال 352 ق، در ايام معزّالدوله بوَيهى (ت 303 - م 356 ق) در عراق پايه گذارى شد. اساس اين جشن روايت احمد بن حنبل است كه در مسند كبير خود از براء بن عازب روايت كرده كه گفت: در يكى از سفرها در خدمت رسول خداصلى الله عليه وآله بوديم كه در غدير خم فرود آمديم. فرمان اجتماع براى نماز اعلام شد. زير دو درخت براى رسول خداصلى الله عليه وآله جارو زده شد و نماز ظهر را خوانديم. پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله دست على عليه السلام را گرفت و فرمود: آيا مى دانيد كه من براى مؤمنان از خودشان صاحب اختيارتر (اولى به نفس) هستم؟ همه گفتند: آرى. فرمود: من كنت مولاه فعلى مولاه.
اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. عمر بن خطاب او را ملاقات كرد و گفت: گوارايت باد اى پسر ابوطالب! مولاى من و هر مؤمن و مؤمنه گشتى.[۱۱]
آنگاه مقريزى شرح مختصرى در مورد سرزمين غدير خم مى نويسد:
غدير خم در سه ميلى جحفه در سمت چپ راه مى باشد. چشم هاى در آن بركه مى ريزد. درختان فراوانى در اطراف آن هست، و از سنت آنها (شيعيان) است كه همواره در اين روز روز 18 ذي حجة عيد برگزار مى شود. احياء شب عيد با عبادت مى باشد، نزديک زوال نيز دو ركعت نماز مى خوانند، جامه هاى نو مى پوشند، برده ها خريده و آزاد مى كنند، قربانى مى كشند و كارهاى خير فراوان انجام مى دهند.[۱۲]
سپس مى افزايد: هنگامى كه شيعيان در عراق اين عيد را جشن گرفتند، عوام سنى ها خواستند خود را به آنها تشبيه كنند و زهرچشمى بگيرند. پس در سال 389 ق هشت روز پس از غدير، جشن مفصلى گرفته و اظهار شادمانى كرده و كارهاى لهو انجام دادند و گفتند: امروز روز ورود پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله با ابوبكر صديق در غار مى باشد. در آن روز خود را آرايش كرده و چادرها نصب كردند و آتش افروزى كردند و كارهايى انجام دادند كه در تاريخ بغداد ياد شده است.[۱۳]
جالب توجه است كه: اولاً: هجرت در شب اول ربيع الاول آغاز شده و دخول پيامبرصلى الله عليه وآله به غار بدون ترديد در اول ربيع بوده است، نه 26 ذيحجة الحرام!
ثانياً: بر اساس تحقيق، ابوبكر در غار نبود، بلكه شخص ديگرى به نام: عبداللَّه بن اريقط به عنوان راهنما در غار بود.[۱۴]
مقريزى در ادامه مى گويد: در روز 18 ذی حجة الحرام 362 ق، براى نخستين بار جشن مفصلى در مصر و مغرب (مراكش) برگزار شد، و جمعيت انبوهى براى دعا و عبادت گرد آمدند.
آن روز روز عيد بود، زيرا در آن روز پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله على عليه السلام را به عنوان خليفه برگزيده و پيمان خلافت بسته بود.
در آن روز اجتماع با شكوهى در مسجد جامع قاهره برگزار شد. قاريان قرآن تلاوت كردند، شعرا شعر انشاء كردند، فقها گرد آمدند و مراسم تا ظهر ادامه يافت. آنگاه به قصر رفتند و از دست خليفه جايزه دريافت كردند.[۱۵]
سپس مقريزى مى نويسد: در دهه ميانى ذی حجة، همه امرا و درجهداران خود را مهياى حضور در مراسم عيد غدير مى كنند. روز هجدهم ذی حجة، خليفه بدون سايبان و بدون تشخّص براى حضور در مراسم قرائت خطبه حاضر مى شود. در آن روز، طبق روال وزير داخل قصر مى شود. خليفه حركت مى كند تا براى جلوس روى تخت مهيا شود، و وزير با خدم و حشم خليفه را همراهى مى كند. تخت خليفه را در مقابل درب كاخ مى گذارند.
بيش از 5000 نفر نظامى سواره و در حدود 1000 نفر تيرانداز پياده و در حدود 7000 نفر پرچم به دست، از اصناف مختلف و در صف هاى منظم در اطراف خليفه حركت مى كنند تا به مقام رأس الحسين عليه السلام مشرف مى شوند. خليفه در جايگاه قرار مى گيرد، و خطيب به منبر رفته و متن خطبه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله را - كه در روز غدير ايراد فرموده بود - قرائت مى كند. پس از القاى خطبه، قاضى القضاة آمده و دو ركعت نماز عيد را با مردم مى خواند.
در نزد آن ها عيد غدير بيش از عيد قربان اهميت دارد، و در آن بيش از عيد قربان قربانى ذبح مى شود. سپس قاضى بر عرشه منبر قرار مى گيرد و اشعار نغز و پرمغزى پيرامون غدير خم مى خواند.
در سال 516 ق در مراسم جشن غدير، هزاران تن از اشراف و اعيان و فقرا و مساكين گرد آمده و جايزه دريافت كردند. همگان؛ از عالى و دانى، ثروتمند و مستمند منتظر جايزه غدير هستند. كسانى كه دختر دم بخت دارند يا قصد داماد كردن پسر دارند، منتظر مى شوند كه دهه غدير فرا رسد و از جايزه خليفه به اهداف خود برسند. شعرا شعر مى خوانند و صله مخصوص دريافت مى كنند: 790 دينار به درجه داران تقديم مى شود، 144 قطعه لباس فاخر تقسيم مى شود، 258 دينار از سوى وزير جايزه داده مى شود.
موقع اذان بانگ تكبير همه جا طنين انداز مى شود و نماز ظهر به امامت قاضى القضاة ادا مى گردد. خليفه به قصر مى رود تا نزديكان و خاندانش را ديدار نمايد، و پسرش به جاى او با مردم ديدار مى كند و جايزه مى دهد.
مسئول بيت المال با صندوقى كه در آن 5000 دينار است مى آيد و آن را تقسيم مى كند. مسئول خزانه لباس مى آيد و لباس هاى فاخر بين مردم تقسيم مى كند. وزير دستور مى دهد كتاب هايى براى مطالعه به نزد خليفه ببرند. به هر كدام از برادران و خويشاوندان خليفه 1000 دينار مى دهند. آنچه باقى بماند به نماينده دولت مى دهند تا در ميان مهمانان و درجه داران و مستخدمان تقسيم كند.[۱۶]
اين بود اشاره اى كوتاه به آمار و ارقام مربوط به دهه غدير در ايام دولت فاطميان، كه نزديک به يک هزار سال پيش در دهه غدير توسط فاطميون نثار مى شد.
پانویس
- ↑ چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص۶۴۳، ۶۴۴.
- ↑ مقصود «المُعِزّ لدين اللَّه» خليفه فاطمى است كه سرزمين هاى مصر را تصرّف كرد. وى به سال ۳۶۵ هجرى درگذشته است. شَذَرات الذهب: ج ۴ ص ۳۴۷ (مترجم).
- ↑ المواعظ و الاعتبار بذكر الخُطط و الآثار: ج ۲ ص ۲۲۰.
- ↑ حسن المحاضرة: ج ۱ ص ۵۵۷ .
- ↑ وَفَيات الأعيان: ج 1 ص 370. حسن المحاضرة: ج 1 ص 553 . تتمّة المختصر: حوادث سنة 387. كشف الظنون.
- ↑ چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص 280.
- ↑ المواعظ و الاعتبار بذكر الخطط و الآثار: ج 1 ص 388. براى شرح حال مقريزى ر.ك: الضوء اللامع: ج 2 ص 21.
- ↑ غدير در گذر زمان (مهدى پور): ص19-27.
- ↑ الخطط المقريزيّه: ج 2 ص 117.
- ↑ عيد الغدير فى عهد الفاطميين، چاپ تهران 1417 ق.
- ↑ الخطط المقريزيه: ج 2 ص 116.
- ↑ الخطط المقريزيه: ج 2 ص 117.
- ↑ الخطط المقريزيه: ج 2 ص 117.
- ↑ صاحب الغار ابوبكر ام رجل آخر (نجاح الطائى): ص 62.
- ↑ الخطط المقريزيه: ج 2 ص 117.
- ↑ الخطط المقريزيه: ج 2 ص117-121.