۲۵٬۹۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== اهانت منافقين در غدير با مثال سوسمار<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۲۹ و ج ۲ ص ۱۰۱.</ref> == | == اهانت منافقين در غدير با مثال سوسمار<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۲۹ و ج ۲ ص ۱۰۱.</ref> == | ||
يكى اهانت هاى | يكى اهانت هاى [[منافقین]] در [[غدیر]] مثال سوسمار است. ناقل اين ماجرا جناب [[ابوذر غفاری|ابوذر]] است، كه در مورد اهانت هاى منافقين در غدير افشاگرى نمود است. | ||
قرار است: | جريان از اين قرار است: | ||
منافقین در خلوت خود اقرار به شكست خود و عظمت ماجراى غدير مى نمودند. | |||
مى ديدند براى خالى كردن غيظ خود دست به كارهاى احمقانه اى مى زدند و در دنياى كفرآميز خود به [[استهزاء]] مى پرداختند. | اين شكست آتش كينه آنان را شعله ور مى كرد، ولى چون خود را از هر تلاشى عاجز مى ديدند براى خالى كردن غيظ خود دست به كارهاى احمقانه اى مى زدند و در دنياى كفرآميز خود به [[استهزاء]] مى پرداختند. | ||
نمونه اى از كارهاى حماقت آميز آنان ماجراى سوسمار است كه ابوذر آن را به | نمونه اى از كارهاى حماقت آميز آنان ماجراى سوسمار است كه ابوذر آن را به [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پيامبر صلی الله علیه و آله]] اطلاع داد: | ||
اميرالمؤمنين عليه السلام در غدير فراغت يافت و مردم از مجلس سخنرانى متفرق شدند، عده اى از قريش گرد يكديگر جمع شده بودند و از آنچه اتفاق افتاد تأسف مى خوردند. در اين ميان سوسمارى از كنار آنان عبور كرد. | آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله از منصوب كردن اميرالمؤمنين عليه السلام در غدير فراغت يافت و مردم از مجلس سخنرانى متفرق شدند، عده اى از قريش گرد يكديگر جمع شده بودند و از آنچه اتفاق افتاد تأسف مى خوردند. در اين ميان سوسمارى از كنار آنان عبور كرد. | ||
يكى از آنان گفت: اى كاش محمد اين سوسمار رابه جاى على امير ما قرار مى داد!ابوذر سخن آنان را شنيد و براى | يكى از آنان گفت: اى كاش محمد اين سوسمار رابه جاى على امير ما قرار مى داد!ابوذر سخن آنان را شنيد و براى پيامبر صلى الله عليه و آله نقل كرد. | ||
حضرت سراغ آنان فرستاد و آنان را احضار نمود و گفته آنان را بر خودشان عرضه كرد! آنان انكار كردند و بر اين انكار قسم ياد كردند. خداوند تعالى اين آيه را نازل كرد: | حضرت سراغ آنان فرستاد و آنان را احضار نمود و گفته آنان را بر خودشان عرضه كرد! آنان انكار كردند و بر اين انكار قسم ياد كردند. خداوند تعالى اين آيه را نازل كرد: | ||
«يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...» .<ref>توبه / ۷۴.</ref>سپس | «يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...».<ref>توبه / ۷۴.</ref> سپس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «آسمان سايه نينداخته و زمين بر خود حمل نكرده راستگوتر از ابوذر».<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۶۳. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۴۲ و ج ۳ ص ۴۰.</ref> | ||
بعد از آن فرمود: | |||
[[جبرئیل]] برايم خبر آورده كه روز قيامت قومى را مى آورند كه امام آنان سوسمار است. مواظب باشيد كه شما نباشيد، چرا كه خداى تعالى مى فرمايد: | |||
«يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ»<ref>اسراء / ۷۲ ،۷۱.</ref>: «روزى كه هر گروه از مردم را با امامشان فرا مى خوانيم».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۶۳. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۴۲.</ref> | |||
حق نه تنها خيالشان راحت نيست، بلكه چه بخواهند و چه نخواهند در روز | قابل دقت است كه در اين ماجرا پاى ابوذر در ميان است، و او كسى است كه شهادت صدق پيامبر صلى الله عليه و آله را بر پيشانى دارد. | ||
استشهاد به آيه «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» نيز معناى عظيمى را در بر دارد، و آن اينكه اعراض كنندگان از امامِ حق نه تنها خيالشان راحت نيست، بلكه چه بخواهند و چه نخواهند در روز [[قیامت]] با امامى كه براى خود بر گزيده اند محشور خواهند شد. | |||
== پانویس == | == پانویس == |