اهانت منافقين در غدير

از ویکی غدیر

اهانت منافقين در غدير با مثال سوسمار[۱]

يكى اهانت‏ هاى منافقین در غدیر مثال سوسمار است. ناقل اين ماجرا جناب ابوذر است، كه در مورد اهانت‏ هاى منافقين در غدير افشاگرى نمود است.

جريان از اين قرار است:

منافقین در خلوت خود اقرار به شكست خود و عظمت ماجراى غدير مى ‏نمودند.

اين شكست آتش كينه آنان را شعله‏ ور مى‏ كرد، ولى چون خود را از هر تلاشى عاجز مى‏ ديدند براى خالى كردن غيظ خود دست به كارهاى احمقانه‏ اى مى ‏زدند و در دنياى كفرآميز خود به استهزاء مى ‏پرداختند.

نمونه ‏اى از كارهاى حماقت‏ آميز آنان ماجراى سوسمار است كه ابوذر آن را به پيامبر صلی الله علیه و آله اطلاع داد:

آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله از منصوب كردن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در غدير فراغت يافت و مردم از مجلس سخنرانى متفرق شدند، عده ‏اى از قريش گرد يكديگر جمع شده بودند و از آنچه اتفاق افتاد تأسف مى‏ خوردند. در اين ميان سوسمارى از كنار آنان عبور كرد.

يكى از آنان گفت: اى كاش محمد اين سوسمار رابه جاى على امير ما قرار مى‏ داد!ابوذر سخن آنان را شنيد و براى پيامبر صلى الله عليه و آله نقل كرد.

حضرت سراغ آنان فرستاد و آنان را احضار نمود و گفته آنان را بر خودشان عرضه كرد! آنان انكار كردند و بر اين انكار قسم ياد كردند. خداوند تعالى اين آيه را نازل كرد:

«يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...».[۲] سپس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «آسمان سايه نينداخته و زمين بر خود حمل نكرده راستگوتر از ابوذر».[۳]

بعد از آن فرمود:

جبرئیل برايم خبر آورده كه روز قيامت قومى را مى ‏آورند كه امام آنان سوسمار است. مواظب باشيد كه شما نباشيد، چرا كه خداى تعالى مى‏ فرمايد:

«يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ»[۴]: «روزى كه هر گروه از مردم را با امامشان فرا مى‏ خوانيم».[۵]

قابل دقت است كه در اين ماجرا پاى ابوذر در ميان است، و او كسى است كه شهادت صدق پيامبر صلى الله عليه و آله را بر پيشانى دارد.

استشهاد به آيه «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» نيز معناى عظيمى را در بر دارد، و آن اينكه اعراض كنندگان از امامِ حق نه تنها خيالشان راحت نيست، بلكه چه بخواهند و چه نخواهند در روز قیامت با امامى كه براى خود بر گزيده ‏اند محشور خواهند شد.

منبع

دانشنامه غدیر،جلد ۱۳،صفحه ۶۵.

پانویس

  1. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۲۹ و ج ۲ ص ۱۰۱.
  2. توبه /  ۷۴.
  3. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۶۳. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۴۲ و ج ۳ ص ۴۰.
  4. اسراء /  ۷۲ ،۷۱.
  5. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۶۳. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۴۲.