واقعه غدیر از خطابه تا مدینه: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «=== واقعه غدیر از خطابه تا مدینه === ==== ۱ . خصوصيات خطابه غدير ==== براى مطالعه خطابه غدير، فضاى حاكم بر آن مجلس و شكل خاص سخنرانى و ابتكارات خاص پيامبرصلى الله عليه وآله از اين قرار است: ۱ . منبر و سخنرانى غدير شكلى استثنائى داشت كه دو نفر ايستاده...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۲
واقعه غدیر از خطابه تا مدینه
۱ . خصوصيات خطابه غدير
براى مطالعه خطابه غدير، فضاى حاكم بر آن مجلس و شكل خاص سخنرانى و ابتكارات خاص پيامبرصلى الله عليه وآله از اين قرار است:
۱ . منبر و سخنرانى غدير شكلى استثنائى داشت كه دو نفر ايستاده بر فراز منبر ديده مىشدند، و صد و بيست هزار نفر اين منظره بديع را مى نگريستند.[۱]
اجتماع ۱۲۰۰۰۰ نفر براى يك سخنرانى و در مقابل يک خطيب كه همه او را مى ديدند، در گذشته شش هزار ساله انبيا تا عصر بعثت سابقه نداشت، و سخنرانى آن بيش از يك ساعت به طول انجاميد.
۳ . در خطبه پس از حمد و ثناى الهى تصريح كردند كه بايد فرمان مهمى درباره على عليه السلام ابلاغ كنم، و از نزول آيه «يا اَيُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ...» درباره ابلاغ امر ولايت خبر دادند.[۲]
۴.پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه امامت دوازده امامِ بعد از خود را تا آخرين روز دنيا اعلام فرمودند؛ و از عموميت ولايت ايشان بر همه انسانها و در طول زمانها و در همه مكانها و نفوذ كلماتشان در جميع امور خبر دادند، و نيابت تام ائمه عليهم السلام را از خدا و رسول در حلال و حرام و جميع مسائل تشريعى و تكوينى اعلام فرمودند.[۳]
۵ . با بلند كردن و معرفى اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: «مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَولاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ وَ انْصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخْذُل مَن خَذَلَهُ»:
«هر كس من نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر بودهام اين على هم نسبت به او صاحب اختيارتر است. خدايا ولى باش بر هر كس على را صاحب اختيار خود بداند، و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد، و يارى كن هر كس او را يارى كند، و خوار كن هر كس او را خوار كند».[۴]
۶ . در خطبه نزول آيه «اَليَومَ اَكمَلتُ لَكُم ...» را با نصب علىعليه السلام خبر دادند، و كمال دين و تمام نعمت را با ولايت ائمهعليهم السلام اعلام فرمودند، و خدا و ملائكه و مردم را بر ابلاغ اين رسالت شاهد گرفتند.[۵]
۷ . با قرائت سوره حمد و تصريح به انحصار صراط مستقيم در راه اهل بيتعليهم السلام، ضابطه بهشت و جهنم را پيروى يا مخالفت نسبت به ايشان اعلام كردند.[۶]
۸ . با اشاره به غاصبين حق امامان معصوم عليهم السلام، برائت خود را از همه آنان اعلام كردند. اشاره رمزى هم به «اصحاب صحيفه ملعونه» و «اهالى سقيفه» داشتند، و تصريح كردند كه بعد از من مقام خلافت را غصب مى كنند و سپس غاصبين را لعنت كردند.[۷]
۹ . مطالبى اساسى درباره حضرت بقية اللَّه الاعظم حجة بن الحسن المهدى ارواحنا فداه فرمودند؛ و به اوصاف و شئون خاص حضرتش اشاره كردند و آيندهاى پر از عدل و داد به دست آن حضرت را به جهانيان مژده دادند.×[۸]
۱۰ . به مراسم سه روزه بيعت بعد از خطبه اشاره كردند و انتساب آن را به خداوند اعلام كردند، و در همانجا به صورت زبانى از مردم بر سر اطاعت از دوازده امامعليهم السلام عهد و پيمان گرفتند. همچنين بر عدم تغيير و تحريف پيام غدير و بر رساندن آن به نسلهاى آينده بيعت گرفتند. جالب اين بود كه متن بيعت را جمله به جمله ذكر كردند و مردم تكرار نمودند.[۹]
۱۱ . عرب هرگاه مىخواستند رياست كسى را بر قومى اعلام كنند يكى از مراسمشان بستن عمامه بر سر او به دست بزرگ قوم بود.
پيامبرصلى الله عليه وآله در اين مراسم پس از سخنرانى بر فراز منبر عمامه خود را كه «سحاب» نام داشت، به عنوان اعلان امامت اميرالمؤمنين عليه السلام بعد از خود بر سر آن حضرت بستند، و انتهاى عمامه را بر دوش ايشان قرار داده فرمودند:«عمامه تاج عرب است».[۱۰]
۲ . مراسم سه روزه بيعت
بيعت ۱۲۰۰۰۰ نفر سه روز وقت لازم داشت، و با خصوصيات جالبى همراه شد كه تفصيل آن چنين است:
۱ . پيامبرصلى الله عليه وآله پس از فرود از منبر دستور دادند دو خيمه زير درختان بر پا شود. يكى را مخصوص خود قرار دادند و در آن جلوس فرمودند، و به اميرالمؤمنين عليه السلام دستور دادند تا در خيمه ديگر جلوس نمايد.
پس از آن مردم دسته دسته در خيمه پيامبرصلى الله عليه وآله حضور مى يافتند و با آن حضرت بيعت نموده و تبريك و تهنيت مى گفتند.
سپس در خيمه مخصوص اميرالمؤمنين عليه السلام حاضر مى شدند و به عنوان امام و خليفه بعد از پيامبرشان با آن حضرت بيعت مى كردند و به عنوان «اميرالمؤمنين» بر او سلام مىكردند، و اين مقام والا را تبريك مى گفتند.
برنامه بيعت تا سه روز ادامه داشت، و اين مدت را همه شركت كنندگانِ مراسم در غدير اقامت داشتند.[۱۱]
۲ . اولين كسانى كه در غدير با اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت نمودند همانهايى بودند كه زودتر از همه آن را شكستند.
آنان عبارت بودند از: ابوبكر، عمر، عثمان، طلحه و زبير. جالبتر اينكه عمر بعد از بيعت اين كلمات را بر زبان مىراند: »افتخار برايت باد، گوارايت باد اى پسر ابوطالب، خوشا به حالت اى اباالحسن، اكنون مولاى من و مولاى هر مرد و زن مؤمنى شدهاى« ![۱۲]
۳ . ابوبكر و عمر قبل از بيعت به صورت اعتراض پرسيدند:
آيا اين امر از طرف خداوند است يا از طرف رسولش (يعنى: از جانب خود مى گويى)؟ حضرت فرمود: «از طرف خدا و رسولش است. آيا چنين مسئله بزرگى بدون امر خداوند مى شود»؟
و نيز فرمود: «آرى حق است از طرف خدا و رسولش كه على اميرالمؤمنين است».[۱۳]
۴ . پيامبرصلى الله عليه وآله دستور دادند تا زنان هم با آن حضرت بيعت كرده به عنوان «اميرالمؤمنين» سلام كنند و به حضرتش تبريك و تهنيت بگويند، و اين دستور را درباره همسران خويش مؤكد داشتند. براى اين منظور دستور دادند تا ظرف آبى آوردند، و پردهاى بر روى آن زدند به طورى كه زنان در آن سوى پرده با قرار دادنِ دستِ خود در آب، و قرار دادنِ اميرالمؤمنين عليه السلام دست خود را در سوى ديگر با آن حضرت بيعت كنند؛ و بدين صورت بيعت زنان هم انجام گرفت. يادآور مى شود كه بانوى بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهراعليها السلام و كليه همسران پيامبرصلى الله عليه وآله در آن مراسم حضور داشتند.[۱۴]
۳ . ساير وقايع غدير
در غدير اتمام حجتهاى گوناگونى درباره ولايت اتفاق افتاد، كه هر يك در تثبيت و ابديت آن نقش مهمى را ايفا كرد. به اين موارد اشاره مى شود:
۱ . پيامبرصلى الله عليه وآله به منادى خود دستور دادند تا بين مردم گردش كند و اين خلاصه غدير را تكرار كند:
«مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَولاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ وَ انْصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخْذُل مَن خَذَلَهُ»، تا به عنوان تابلويى از غدير در ذهنها نقش ببندد.[۱۵]
۲ . حسّان بن ثابت به پيامبرصلى الله عليه وآله عرض كرد: يا رسول اللَّه، اجازه مى فرماييد شعرى را كه درباره على بن ابى طالب - به مناسبت اين واقعه عظيم - سروده ام بخوانم؟
حضرت فرمودند: بخوان به نام خداوند و بركت او. حسان بر جاى بلندى قرار گرفت و مردم براى شنيدن كلامش جمع شدند.
او گفت: «اى بزرگان قر[۱۶]يش، سخن مرا به گواهى و امضاىِ پيامبر گوش كنيد.»
سپس اشعارى را كه در همانجا سروده بود خواند كه به عنوان يك سند تاريخى از غدير ثبت شد و به يادگار ماند. پيامبرصلى الله عليه وآله پس از اشعار حسان فرمودند:
«اى حسان، مادامى كه با زبانت از ما دفاع مى كنى از سوى روح القدس مؤيد خواهى بود».[۱۷]
۳ . مردى زيبا و خوشبو را ديدند كه در كنار مردم ايستاده بود و مى گفت:
«به خدا قسم، روزى مانند امروز هرگز نديدم. چقدر كار پسر عمويش را مؤكّد نمود! براى او پيمانى بست كه جز كافر به خدا و رسولش آن را بر هم نمى زند. واى بر كسى كه پيمان او را بشكند».
در اينجا عمر نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آمد و گفت: شنيدى اين مرد چه گفت؟!
حضرت فرمودند: آيا او را شناختى؟
گفت: نه.
حضرت فرمودند: «او روح الأمين جبرئيل بود. تو مواظب باش اين پيمان را نشكنى، كه اگر چنين كنى خدا و رسول و ملائكه و مؤمنان از تو بيزار خواهند بود»!
۴ . پس از سه روز مراسم غدير پايان پذيرفت و آن روزها به عنوان «ايام الولاية» در ذهنها نقش بست. خبر واقعه غدير در شهرها منتشر شد و به سرعت شايع گرديد و به گوش همگان رسيد و تا اقصى نقاط عالم آن روز يعنى ايران و روم و چين رسيد.
اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايند:
«پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير براى احدى عذرى و براى كسى سخنى باقى نگذاشت».[۱۸]
پانویس
- ↑ بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷، ج ۳۷ ص ۲۰۹. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۰۲ ۳۰۱ ۹۷ ۴۴.
- ↑ خطبه غدير: بخش دوم.
- ↑ خطبه غدير: بخش سوم.
- ↑ خطبه غدير: بخش چهارم.
- ↑ خطبه غدير: بخش چهارم.
- ↑ خطبه غدير: بخش هفتم .
- ↑ خطبه غدير: بخش ششم.
- ↑ خطبه غدير: بخش هشتم.
- ↑ خطبه غدير: بخشهاى نهم و يازدهم.
- ↑ الغدير : ج ۱ ص ۲۹۱ . عوالم العلوم : ج ۳/۱۵ ص ۱۹۹ . اثبات الهداة: ج ۲ ص ۲۱۹ ح ۱۰۲ .
- ↑ بحار الانوار : ج ۲۱ ص ۳۸۷ ، ج ۲۸ ص ۹۰ ، ج ۳۷ ص ۱۲۷ ۱۶۶ . الغدير : ج ۱ ص ۲۷۴ ۲۷۱ ۵۸ . عوالم العلوم : ج ۳/۱۵ ص ۲۰۵ ۲۰۳ ۱۹۵ ۱۹۴ ۱۳۶ ۱۳۴ ۶۵ ۶۰ ۴۲ .
- ↑ بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۲۴۸ ۱۶۹ ۱۲۶، ج ۳۷ ص ۳۱۱ ۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۶.
- ↑ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۶. بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۲۴۸ ۱۶۹ ۱۲۶، ج ۳۷ ص ۳۱۱ ۱۲۰.
- ↑ بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۸. عوالم ج ۳/۱۵ ص ۳۰۹. اسرار الامامة: ص ۴۵ .
- ↑ بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷، ج ۴۰ ص ۴۱. امالى المفيد: ص ۵۷ .
- ↑ بحار الانوار : ج ۳۷ ص ۱۶۱ ۱۲۰ . عوالم العلوم : ج ۳/۱۵ ص ۱۳۶ ۸۵ .
- ↑ بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۸، ج ۳۷ ص ۱۹۵ ۱۶۶ ۱۱۲. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۰۱ ۱۴۴ ۹۸ ۴۱.
- ↑ بحار الانوار : ج ۳۷ ص ۱۳۶ ، ج ۳۹ ص ۳۳۶ ، ج ۴۱ ص ۲۲۸ . عوالم : ج ۳/۱۵ ص ۶۸ . كشف المهم : ص ۱۰۹ . بصائر الدرجات: ص ۲۰۱ . ×