زیارت امیر المومنین علیه السلام در غدیر: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «ششم: زيارت حضرت اميرالمؤمنينعليه السلام آرزوى هر شيعه است كه اى كاش زمان به عقب برمىگشت و در غدير حاضر بود و با مولايش دست بيعت مىداد و به آن حضرت تبريك مىگفت. اى كاش اميرالمؤمنينعليه السلام اكنون زنده بود، و هر ساله در روز غدير به حضور...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۱۵
ششم: زيارت حضرت اميرالمؤمنينعليه السلام
آرزوى هر شيعه است كه اى كاش زمان به عقب برمىگشت و در غدير حاضر بود و با مولايش دست بيعت مىداد و به آن حضرت تبريك مىگفت. اى كاش اميرالمؤمنينعليه السلام اكنون زنده بود، و هر ساله در روز غدير به حضورش شرفياب مىشديم و با او تجديد بيعت مىكرديم و بار ديگر به او تهنيت مىگفتيم.
تحقق اين آرزو چندان مشكل نيست. زيارت اميرالمؤمنينعليه السلام در نجف اشرف و حضور در حرم مطهر آن حضرت و عرض ادب به ساحت قدس او و سخن گفتن با او از صميم جان و باز گفتن اين آرزوى قلبى در پيشگاهش از نظر شيعه، تجديد بيعت حقيقى و تبريك و تهنيت واقعى است. سلام غدير به آن دوم شخصيت عالم وجود كه صداى ما را مىشنود و پاسخ ما را مىدهد در حكم حضور در بيابان غدير و بيعت با دست مبارك اوست.
امام صادق و امام رضاعليهما السلام سفارش اكيد فرمودهاند××× 1 عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 220. ××× كه تا حد امكان در روز غدير كنار قبر اميرالمؤمنينعليه السلام حاضر باشيم و اين يادبود عظيم را در حرم صاحب غدير بپا كنيم.
حتى اگر نمىتوانيم در حرم او حاضر شويم در هر جايىكه باشيم كافى است به سوى مزار با صفايش اشاره كنيم و به او سلامى دهيم و قلب خود را در حرم او حاضر كنيم و با مولايمان سخن بگوييم، كه او سلام ما را سلامى گرم مىدهد و دست بيعت ما را با دستان يداللهى خويش مىفشارد.
اين يادبود سالانه، تجديد خاطره غدير و بيعت مجدد با صاحب آن است، و از زمان ائمهعليهم السلام تا كنون همواره برگزار شده است. سالانه هزاران نفر در شب و روز غدير در حرم اميرالمؤمنينعليه السلام حضور يافتهاند و بند رقّيت او را بدست مباركش زينت گردن خود ساختهاند و به صاحب اختيارى مطلق او بر همه هستىشان افتخار نمودهاند، و اين را به عنوان بيعت با فرزندش حضرت قائم آل محمد عجل اللَّه فرجه تلقى نمودهاند.
به همين خاطر يكى از مراسم خاص روز غدير، زيارت بارگاه مطهر و حريم ملائك پاسبانِ صاحب اين روز يعنى اميرالمؤمنينعليه السلام است. چه بسا بتوان اين معنى را در زيارتش در نظر گرفت كه: چون ما موفق نشدهايم در صحراى غدير حضور يابيم تا به حضرتش تبريك و تهنيت بگوئيم.
اينك در چنين روزى - پس از قرنها - به زيارت قبر او مىرويم، و با اين اعتقاد كه امام معصومعليه السلام هميشه زنده است و صداى ما را مىشنود، به ساحت اقدس او تبريك و تهنيت مىگوئيم و با او تجديد بيعت مىنمائيم.
سلام غدير به آن دوم شخصيت عالم وجود كه صداى ما را مىشنود و پاسخ ما را مىدهد در حكم حضور در بيابان غدير و بيعت با دست مبارك اوست.
به بيان ديگر:
زيارات و ادعيهاى كه معصومينعليهم السلام در موارد متعدد فرمودهاند، بيانگر اعتقادات اصيلى است كه شامل مسائل مختلفى از جمله تزكيه نفس، ارتباط با خدا، تلقين عقائد حقه و تكرار آنها، مخصوصاً معرفت به ساحت مقدس حضرات معصومينعليهم السلام و اسباب زيادتى محبت و صفاى قلب و رفع كدروتهاى گناهان از اندرون انسان و جلب توفيقات و دفع مضرّات و مفاسد دنيوى و اخروى و جسمى است.
بارگاه ملكوتى مولى الموحدين اميرالمؤمنين علىعليه السلام دائماً محل آمد و شد فرشتگان و ارواح فرستادگان الهى و زيارتگاه امامان معصومعليهم السلام و شيعيان و عارفان راستين آن حضرت بوده و هست.
ثواب عظيم و خيرات و بركات بى حد و حسابى كه از جانب خداوند به زائران آن مرقد مطهر تعلق مىگيرد موجب تحيّر، و گواهى است بر عظمت سيد الاوصياء نزد خداوند متعال. علاوه بر آن، زيارت مرقد مطهر آن بزرگوار همانند ديدار با ايشان در دوران حياتشان مىباشد.××× 1 امام صادقعليه السلام فرمود: إنه من زارنى فى حياتى فقد زارنى فى مماتى، و من زارنى فى مماتى فقد زارنى فى حياتى. وسائل الشيعة: ج 14 ص 578 ح 5 . ×××
اظهار ادب به حرم مطهر پيشوايان معصومعليهم السلام و زيارت قبور منورشان به منزله اظهار ادب و ارادت و تجديد عهد و ميثاق با آنان در زمان حيات مقدسشان است. در روايات فراوانى زيارت مرقد مطهر آن بزرگواران مورد تأكيد قرار گرفته است. حتى در روايتى، امامعليه السلام شيعه خود را كه نسبت به زيارت كم توجهى كرده، مورد سرزنش و توبيخ قرار داده است.
به راستى وجود سراسر لطف و كرم و رحمتِ معصومينعليهم السلام و حتى مزار نورانى آنان چه دژ استوارى است براى خسته دلانى كه آماج تيرهاى بلايند. و چه نسيم روح بخشى از فيض حضور و قبور منورشان مىورزد، كه آرام جان مؤمنان است.
روايات بسيارى گوياى آن است كه زيارت آن بزرگوار عبادتى است كه مورد عنايت خاص خداوند سبحان مى باشد:
يونس بن ابىوهب مىگويد: دخلت المدينة، فأتيت اباعبداللَّهعليه السلام فقلت له: اتيتك و لم ازر قبر اميرالمؤمنينعليه السلام. فقال: بئس ما صنعت! لولا انك من شيعتنا ما نظرت اليك. الا تزور من يزوره الانبياءعليهم السلام و يزوره المؤمنون؟ قلت: جعلت فداك، ما علمت ذلك. قال: فاعلم ان اميرالمؤمنينعليه السلام عند اللَّه افضل من الائمةعليهم السلام كلهم...××× 1 وسائل الشيعة: ج 14 ص 376 ح 2. ×××:
وارد مدينه شدم. نزد امام صادقعليه السلام رفتم و به ايشان عرضه داشتم: خدمت شما رسيدم و اميرالمؤمنينعليه السلام را زيارت نكردم. فرمود: كار بدى كردى! اگر از شيعيان ما نبودى نگاهت نمىكردم. آيا كسى را كه پيامبرانعليهم السلام و مؤمنان زيارتشان مىكنند تو زيارت نمىكنى؟ عرض كردم: فدايت شوم، من اهميت آن را نميدانستم. فرمود: بدان كه اميرالمؤمنينعليه السلام نزد خداوند برتر از همه پيشوايان معصومعليهم السلام است.
امامعليه السلام در روايتى ديگر فرمود: من ترك زيارة اميرالمؤمنينعليه السلام، لم ينظر اللَّه اليه...××× 2 وسائل الشيعة: ج 14 ص 276 ح 2. ×××: كسى كه زيارت اميرالمؤمنينعليه السلام را ترك كند، خداوند به او از باب رحمت نگاه نمىكند... .
امام علىعليه السلام ولى خدا و خليفه و برگزيده او در روى زمين است. او باب اللَّه و مظهر خداوند منان است. فرمان بردارى از او فرمان بردارى از خدا، و نافرمانى او نافرمانى خداست. خشنودى او خشنودى خدا، و خشم او خشم خداست. همچنين زيارتش به منزله زيارت خداست.
زيد شحّام مىگويد: قلت لابى عبداللَّهعليه السلام: ما لمن زار الحسينعليه السلام؟ قال: كمن زار اللَّه فى عرشه...××× 3 بحار الانوار: ج 100 ص 119 ح 15. ×××: به حضرت صادقعليه السلام عرض كردم: كسى كه حسينعليه السلام را زيارت كند چه پاداشى دارد؟ فرمود: مانند كسى است كه خداوند را در عرشش زيارت كرده باشد.
زيارت اميرالمؤمنين علىعليه السلام در همه وقت مستحب است و ثواب فراوانى دارد. امام صادقعليه السلام به محمد بن مسلم فرمود: ما خلق اللَّه خلقاً اكثر من الملائكة، و انه لينزل كل يوم سبعون الف ملك. فيأتون البيت المعمور، فيطوفون به. فاذا هم طافوا به، نزلوا فطافوا بالكعبة. فاذا طافوا بها اتوا قبر النبىصلى الله عليه وآله فسلّموا عليه. ثم اتوا قبر اميرالمؤمنينعليه السلام فسلّموا عليه. ثم اتوا قبر الحسينعليه السلام فسلّموا عليه. ثم عرجوا، و ينزل مثلهم ابدا الى يوم القيامة.
و قالعليه السلام: من زار قبر اميرالمؤمنينعليه السلام عارفاً بحقه، غير متجبّر و لا متكبّر، كتب اللَّه له اجر مائة الف شهيد، و غفر اللَّه له ما تقدّم من ذنبه و ما تأخّر، و بُعث من الآمنين، و هُوّن عليه الحساب، و استقبلته الملائكة. فاذا انصرف شيعته الى منزله، فان مرض عادوه، و ان مات شيّعوه بالاستغفار الى قبره...××× 1 وسائل الشيعة: ج 14 ص 375 ح 1. ×××:
خداوند خلقى را افزونتر از فرشتگان نيافريده است. روزانه هفتاد هزار فرشته به بيتالمعمور فرود مىآيند و طواف مىكنند. سپس به زمين فرود آمده و كعبه را طواف مىكنند. چون كعبه را طواف كردند، به حرم رسولاللَّهصلى الله عليه وآله آمده و به آن حضرت سلام مىكنند. پس از آن به حرم حسينعليه السلام آمده و به آن حضرت سلام مىكنند. سپس به آسمان رفته و گروه ديگرى مثل آنان فرود مىآيند. همين طور تا روز زستخيز.
و آن حضرت فرمود: هر كس قبر اميرالمؤمنينعليه السلام را با معرفت و بدون كبر و غرور زيارت كند، خداوند براى او پاداش يكصد هزار شهيد مقرّر مىفرمايد، و گناهان گذشته و آينده او را مىآمرزد، و در روز قيامت در ميان كسانى برانگيخته مىشود كه در امان هستند، و حساب بر او آسان گرفته مىشود.
فرشتگان هنگام زيارت به پيشواز او مىروند، و زمانى كه از زيارت برگردد او را تا منزلش همراهى مىكنند. اگر بيمار شد عيادتش مىكنند، و اگر بميرد در حالى كه برايش از خدا طلب بخشش نموده او را تا قبرش تشييع مىكنند.
كسى كه آن حضرت را با پاى پياده زيارت كند ثواب و پاداش بيشترى دارد. امام صادقعليه السلام فرمود:
من زار اميرالمؤمنينعليه السلام ماشياً، كتب اللَّه له بكل خطوة حجة و عمرة. فان رجع ماشياً كتب اللَّه له بكل خطوة حجتين و عمرتين××× 1 وسائل الشيعة: ج 14 ص 380 ح 1. ×××: هر كس اميرالمؤمنينعليه السلام را با پاى پياده زيارت كند، خداوند براى هر قدم، ثواب يك حج و يك عمره برايش مقرر مىفرمايد. و اگر با پاى پياده بر گردد، خداوند براى هر قدم ثواب دو حج و دو عمره برايش مقرّر مىفرمايد.
حضرت رضاعليه السلام در مورد ثواب زيارت اميرالمؤمنينعليه السلام در روز غدير به ابن ابىنصر فرمودند:
اى پسر ابىنصر، هر جا كه بودى سعى كن روز غدير نزد قبر اميرالمؤمنينعليه السلام باشى، كه خداوند متعال گناه شصت ساله هر مؤمن و مؤمنه را و هر زن و مرد مسلمانى را مىبخشد، و در آن روز از آتش آزاد مىكند چند برابر آنچه در رمضان و شب قدر و شب عيد فطر آزاد نمود، و انفاق يك درهم در آن روز براى برادر دينى هزار درهم محسوب مىشود.××× 2 التهذيب: ج 6 ص 24. الاقبال: ص 468. بحار الانوار: ج 97 ص 119 و ج 100 ص 358. وسائل: ج 10 ص 302. ×××
امام صادق نيز سفارش اكيد فرمودند كه تا حد امكان در روز غدير كنار قبر اميرالمؤمنينعليه السلام باشيد، و آن حضرت را از نزديك زيارت كنيد.
با در نظر گرفتن آنچه بيان شد، فضيلت زيارت اميرالمؤمنينعليه السلام در روز غدير مشخص مىشود. يكى از ايام مبارك بلكه اشرف آنها نزد خدا و رسولصلى الله عليه وآله و ائمه معصومين و انبياء مرسلينعليهم السلام و ملائكه مقربين و دوستان و مواليان چهارده معصومعليهم السلام يوم اللَّه الاكبر عيد غدير است.
اما زيارتهاى اميرالمؤمنينعليه السلام در روز غدير:
الف. زيارت اميرالمؤمنينعليه السلام از دور و نزديك××× 1 الاقبال: ص 494، و در چاپ ديگر: ج 2 ص 307. بحار الانوار: ج 100 ص 372. ×××
در هر جا كه باشيم زيارت آن حضرت ممكن است، و مىتوان زيارات مطلقه آن حضرت در حرم هم او را زيارت كرد.
زيارتى كه از دور و نزديك قرائت مىشود: امام صادقعليه السلام فرمود: زمانى كه در روز غدير در مشهد اميرالمؤمنينعليه السلام هستى به حرم آن حضرت برو، و اگر در مكان دورى از قبر شريف هستى اشاره كن به طرف قبر آن حضرت و بعد از نماز اين دعا را بخوان:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى وَليِّك و أخى نَبيِّك و وَزيرِه و حَبيبِه و خَليلِه و مَوضِعِ سِرِّه و خِيَرَتِه مِن أُسرَتِه و وَصيِّه و صَفوَتِه و خالِصَتِه و أمينِه و وليِّه و أشرَفِ عِترَتِه الَذينَ آمَنُوا بِهِ و أبى ذُرّيَّتِه و بَابِ حِكمَتِه و الناطِقِ بِحُجَّتِه و الداعى إلى شَريعَتِه و الماضى عَلى سُنَّتِه××× 2 در نسخهاى دگير: سننه. ××× و خَليفَتِه عَلى أمَّتِه سَيِّد المُسلِمينَ و أميرِ المُؤمِنينَ و قائِدِ الغُرِّ المُحَجَّلينَ أفضَلَ ما صَلَّيتَ عَلى أحَدٍ مِن خَلقِك و أصفيائِكَ و أوصياءِ أنبيائكَ.
اللّهُمَّ إنّى أشهَدُ أنَّهُ قَد بَلَّغَ عَن نَبيِّك صَلّى اللَّهُ عَلَيه و آلِه ما حُمِّلَ و رَعى ما استُحفِظَ و حَفِظَ ما استُودعَ وَ حَلَّلَ حلالَكَ و حَرَّمَ حَرامَكَ و أقامَ أحكامَكَ و دَعا إلى سَبيلِكَ و والى أولياءَك و عادى أعداءَك و جاهَدَ الناكِثينَ عَن سَبيلِكَ و القاسِطينَ و المارِقينَ عَن أمرِكَ صابِراً مُحتَسِباً مُقبِلاً غَيرَ مُدبِرٍ، لا تَأخُذُهُ فى اللَّهِ لَومَةُ لائِمٍ.
حَتّى بَلَغَ فى ذَلِكَ الرضا، وَ سَلَّمَ إلَيكَ القَضاءَ وَ عَبَدَكَ مُخلِصاً وَ نَصَحَ لَكَ مُجتَهِداً.ك حَتّى أتاهُ اليَقينُ فَقَبَضْتَهُ إلَيكَ شَهيداً سَعِيداً وليّاً تَقيّاً رَضيّاً زَكيّاً هادياً مَهديّاً. اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ عَلَيهِ أفضَلَ ما صَلَّيتَ عَلى أحَدٍ مِن أنبيَائِكَ و أصفيَائِكَ، يا رَبَّ العالَمينَ.
امام صادقعليه السلام پس از خواندن دعايى كه در پايان دو ركعت نماز ظهر عيد غدير آمده، براى رفع نيازمندىها به زيارت جد بزرگوارشان حضرت اميرالمؤمنينعليه السلام رفتند، و زيارتى را - كه ذكر آن گذشت - در آنجا خواندند.××× 1 الصحيفة الصادقية: ص 110. ×××
ب. زيارت امين اللَّه××× 2 كامل الزيارات: ص 37. الاقبال: ص 470. بحار الانوار: ج 100 ص 358. ×××
در زيارتهاى مخصوص روز عيد غدير، بر زيارت امين اللَّه نيز تأكيد شده است. حضرت باقرعليه السلام مىفرمايد: حضرت سجادعليه السلام زيارت نمود آن حضرت را در حالى كه محاسن شريف آن حضرت به اشك مباركش آغشته بود، و آن زيارت »امين اللَّه« است:
السَلامُ عَلَيكَ يا أمينَ اللَّهِ فى أرضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلى عِبادِهِ. السَلامُ عَلَيكَ يا أميرَالمُؤمِنينَ.
أشهَدُ أنَّكَ جاهَدتَ فِى اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَ عَمِلتَ بِكِتابِهِ، وَ اتَّبَعتَ سُنَنَ نَبيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ، حَتّى دَعاكَ اللَّهُ إلى جِوارِهِ، فَقَبَضَكَ إلَيهِ بِاختيارِهِ، وَ ألزَمَ أعداءَكَ الحُجَّةَ مَعَ ما لَكَ مِنَ الحُجَجِ البالِغَةِ عَلى جَميعِ خَلقِهِ.
اللهُمَّ فَاجعَل نَفسى مُطمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ، راضيَةً بِقَضائِكَ، مُولَعَةً بِذِكرِكَ وَ دُعائِكَ، مُحِبَّةً لِصَفوَةِ أوليائِكَ، مَحبُوبَةً فى أرضِكَ وَ سَمائِكَ، صابِرَةً عَلى نُزولِ بَلائِكَ، شاكِرَةً لِفَواضِلِ نَعمائِكَ، ذاكِرَةً لِسوابِغِ آلائِكَ، مُشتاقَةً إلى فَرحَةِ لِقائِكَ، مُتَزَوِّدَةً التَقوى لِيَومِ جَزائِكَ، مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ أولِيائِكَ، مُفارِقَةً لِأَخلاقِ أعدائِكَ، مَشغُولَةً عَنِ الدُنيا بِحَمدِكَ وَ ثَنائِكَ.
سپس گونهاش را بر قبر حضرت قرار داده و چنين فرمود:
اللهُمَّ إنَّ قُلُوبَ المُخبِتينَ إلَيكَ والِهَةٌ، وَ سُبُلَ الراغِبينَ إلَيكَ شارِعَةٌ، وَ أعلامَ القاصِدينَ إلَيكَ واضِحَةٌ، وَ أفئِدَةَ العارِفينَ مِنْكَ فازِعَةِ، وَ أصواتَ الداعينَ إلَيكَ صاعِدَةٌ، وَ أبوابَ الإجابَةِ لَهُم مُفَتَّحَةٌ، وَ دَعوَةَ مَن ناجاكَ مُستَجابَةٌ، وَ تَوبَةَ مَن أنابَ إلَيكَ مَقبُولَةٌ، وَ عَبرَةَ مَن بَكى مِن خَوفِكَ مَرحُومَةٌ، وَ الإغاثَةَ لِمَنِ استَغاثَ بِكَ مَوجُودَةٌ مَبذُولَةٌ، وَ الإعانَةَ لِمَنِ استَعانَ بِكَ مَبذُولَةٌ مَوْجُودَةٌ، وَ عِداتِكَ لِعِبادِكَ مُنجَزَةٌ، وَ زَلَلَ مَنِ استَقالَكَ مُقالَةٌ، وَ أعمالَ العامِلينَ لَدَيكَ مَحفُوظَةٌ، وَ أرزاقَكَ إلَى الخَلائِقِ مِن لَدنكَ نازِلَةٌ، وَ عَوائِدَ المَزيدِ إلَيهِم واصِلَةٌ، وَ ذُنُوبَ المُستَغفِرينَ مَغفُورَةٌ، وَ حَوائِجَ خَلقِكَ عِندَكَ مَقضِيَّةٌ، وَ جَوائِزَ السائِلينَ عِندَكَ مُوَفَّرَةٌ، وَ عَوائِدَ المَزيدِ مُتَواتِرَةٌ، وَ مَوائِدَ المُستَطعِمينَ مُعَدَّةٌ، وَ مَناهِلَ الظِماءِ لَدَيكَ مُترَعَةٌ.
اللهُمَّ فَاستَجِب دُعائى، وَ اقبَل ثَنائى وَ اجمَع بَينى وَ بَينَ أوليائى، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلىٍّ وَ فاطِمَةَ وَ الحَسَنِ وَ الحُسَينِ. إنَّكَ وَلىُّ نَعمائى وَ مُنتَهى مُناىَ وَ غايَةُ رَجائى فى مُنقَلَبى وَ مَثواىَ.
أنتَ إلهى وَ سَيّدى وَ مَولاى. إغفِر لى وَ لأوليائنا، وَ كفَّ عَنّا أعداءنا وَ اشغَلهُم عَن أذانا، وَ أظهِر كَلِمَةَ الحَقِّ وَ اجعَلها العُليا، وَ أدحِض كَلِمَةَ الباطِل وَ اجعَلها السُفلى. إنَّك عَلى كُلِّ شَىء قَدير.××× 1 مصباح المتهجد: ص 739 738. ×××
حضرت باقرعليه السلام فرمود: اين زيارت را فردى از شيعيان ما نزد قبر اميرالمؤمنينعليه السلام يا در كنار قبر يكى از ائمهعليهم السلام نمىخواند، مگر آنكه اين زيارت در نامهاى از نور قرار گرفته و به مهر رسولخداصلى الله عليه وآله مىرسد، و در نهايت به حضرت قائمعليه السلام تسليم مىگردد. پس اگر خدا بخواهد )در روز قيامت( اين زيارت با بشارت و خوشامدگويى و بزرگداشت به استقبال او مىرود.
جابر مىگويد: اين زيارت را براى حضرت صادقعليه السلام نقل كردم، آن حضرت فرمود: هر گاه خواستى پس از اين زيارت يكى از ائمهعليهم السلام را وداع كنى چنين بگو:
السلام عليك أيها الإمام و رحمة اللَّه و بركاته. أستودعك اللَّه و عليك السلام و رحمه اللَّه و بركاته. آمنّا بالرسول و بما جئتم به و دعوتم إليه. اللهم لا تجعله آخر العهد من زيارتى وليّك. اللهم لا تحرمنى ثواب مزاره الذى أوجبت له، و يسّر لنا العود إليه، إن شاء اللَّه تعالى.××× 1 بحار الانوار: ج 100 ص 268 267، به نقل از فرحة الغرى. ×××
علامه مجلسى در ذيل اين زيارت مىنويسد: در متن خبر، لفظى نيست كه بر اختصاص اين زيارت به روز عيد غدير دلالت داشته باشد.××× 2 بحار الانوار: ج 100 ص 268، به نقل از فرحة الغرى. ×××
ج. زيارت معروف غدير××× 3 بحار الانوار: ج 100 ص 350 ح 6 ، ص 368 - 359. مزار )شهيد اول( : ص 108. ×××
زيارتى است كه از امام حسن عسكرىعليه السلام از پدرش امام هادىعليه السلام - زمانى كه معتصم آن حضرت را تبعيد كرده بود - نقل شده است كه فرمود:
هر گاه زيارت آن حضرت را اراده كردى، جلوى درب قبه شريفه آن حضرت بايست و اذن دخول××× 4 امامعليه السلام در همين زيارت در ابتداى اذن دخول مىفرمايد: اللهم انى وقفت على باب بيت من بيوت نبيكصلى الله عليه وآله: پروردگارا، من بر خانهاى از خانههاى پيامبرت ايستادهام. ××× بگير و بگو:
. مزار )شهيد( : ص 19: اذن دخول براى اين زيارت را اين گونه بيان كرده است: »اللهم انّى وقفت على باب بيت من بيوت نبيك...« . اذن دخول كه به معناى درخواست فرمان براى شرفيابى است، يكى از آداب زيارت مىباشد. علاوه بر خواص و آثارى كه دارد مصداق روشنى از اظهار ادب است، چون زائر ادب است، چون زائر محب و با معرفت مىداند حضور در محضر امام معصومعليه السلام بى اذن خدا و رسول و حجت خدا و فرشتگان پذيرفته نيست. اين اذن، نه تنها هنگام ورود به حرم مطهرشان، بلكه در زمان حيات ظاهريشان نيز متداول بوده است. تا آنجا كه اصحاب خاص، وقتى عزم ديدار امامعليه السلام را مىكردند، بر در منزل آن امام مىايستادند و اجازه ورود مىگرفتند. خداى متعال با صراحت در قرآن مجيد، مؤمنان را از وارد شدن بىاذن به خانه پيامبرصلى الله عليه وآله منع كرده، و در سوره احزاب آيه 53 مىفرمايد: »يا ايها الذين آمنوا لا تدخلوا بيوت النبى الا ان يؤذن لكم« : اى كسانى كه ايمان آوردهايد به خانههاى پيامبر وارد نشويد مگر اينكه به شما اذن داده شود. و خانه پيشوايان معصومعليه السلام به منزله خانه پيامبرصلى الله عليه وآله است. چنانكه اللهم انّى وقفت على باب بيت من بيوت نبيكصلى الله عليه وآله، و قد منعت الناس الدخول الى بيوته الا باذن نبيكصلى الله عليه وآله؛ فقلت: »يا ايها الذين آمنوا لا تدخلوا بيوت النبى الا أن يؤذن لكم« .××× 1 احزاب / 53 . ××× و انى اعتقد حرمة نبيكصلى الله عليه وآله فى غيبته، كما اعتقد فى حضرته. و اعلم ان رسولك و خلفاءك احياء عندك يُرزقون. يرون مكانى فى وقتى هذا، و يسمعون كلامى، و أنك حجبت عن سمعى كلامهم، و فتحت باب فهمى بلذيذ مناجاتهم.
فانى استأذنك يا رب اولاً، و استأذن رسولك ثانياً، و استأذن خليفتك الامام المفترض على طاعته فى الدخول فى ساعتى هذه، و استأذن ملائكتك الموكّلين بهذه البقعة المباركة المطيعة لك السامعة.
السلام عليكم ايها الملائكة الموكّلون بهذا المشهد المبارك، و رحمة اللَّه و بركاته.
باذن اللَّه و اذن رسوله، و اذن خلفائه و اذن هذا الامام و اذنكم - صلوات اللَّه عليكم اجمعين - ادخل هذا البيت، متقرّباً الى اللَّه و رسوله محمد و آله الطاهرين. و كونوا ملائكة اللَّه اعوانى و كونوا انصارى حتى ادخل هذا البيت، و ادعو اللَّه بفنون الدعوات، و اعترف للَّه بالعبودية، و لهذا الامام و ابنائه - صلوات اللَّه عليهم - بالطاعة.
سپس با پاى راست وارد شو و آهسته پيش برو تا به ضريح مطهر برسى. ضريح را رو به رو قرار بده و پشت به قبله بايست و بگو:
السَّلامُ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِاللَّهِ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ وَ صَفْوَةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ. أَمِينِ اللَّهِ عَلَى وَحْيِهِ وَ عَزَائِمِ أَمْرِهِ وَ الْخَاتِمِ لِمَا سَبَقَ وَ الْفَاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ وَ الْمُهَيْمِنِ عَلَى ذَلِكَ كُلِّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِيَّاتُهُ. السَّلامُ عَلَى أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ وَ عِبَادِهِ الصَّالِحِينَ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ وَ وَارِثَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ وَ وَلِىَّ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ مَوْلاىَ وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ يَا أَمِينَ اللَّهِ فِى أَرْضِهِ وَ سَفِيرَهُ فِى خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ الْبَالِغَةَ عَلَى عِبَادِهِ.
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا دِينَ اللَّهِ الْقَوِيمَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِيمَ. السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبَأُ الْعَظِيمُ الَّذِى هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ وَ عَنْهُ يُسْأَلُونَ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ آمَنْتَ بِاللَّهِ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ وَ صَدَّقْتَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ مُكَذِّبُونَ وَ جَاهَدْتَ ]فِى اللَّهِ[ وَ هُمْ مُحْجِمُونَ ]مُجْمِحُونَ[ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ صَابِرا مُحْتَسِباً حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ، أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الْمُسْلِمِينَ وَ يَعْسُوبَ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِمَامَ الْمُتَّقِينَ وَ قَائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.
أَشْهَدُ أَنَّكَ أَخُو رَسُولِاللَّهِ، وَ وَصِيُّهُ، وَ وَارِثُ عِلْمِهِ، وَ أَمِينُهُ عَلَى شَرْعِهِ، وَ خَلِيفَتُهُ فِى أُمَّتِهِ، وَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ صَدَّقَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَى نَبِيِّهِ. وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ مَا أَنْزَلَهُ فِيكَ. فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ، وَ أَوْجَبَ عَلَى أُمَّتِهِ فَرْضَ طَاعَتِكَ وَ وِلايَتِكَ، وَ عَقَدَ عَلَيْهِمُ الْبَيْعَةَ لَكَ، وَ جَعَلَكَ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ كَذَلِكَ.
ثُمَّ أَشْهَدَ اللَّهَ تَعَالَى عَلَيْهِمْ فَقَالَ: أَ لَسْتُ قَدْ بَلَّغْتُ؟ فَقَالُوا: اللَّهُمَّ بَلَى. فَقَالَ: اللَّهُمَّ اشْهَدْ وَ كَفَى بِكَ شَهِيداً وَ حَاكِماً بَيْنَ الْعِبَادِ. فَلَعَنَ اللَّهُ جَاحِدَ وِلايَتِكَ بَعْدَ الْإِقْرَارِ وَ نَاكِثَ عَهْدِكَ بَعْدَ الْمِيثَاقِ.
وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ تَعَالَى، وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى مُوفٍ لَكَ بِعَهْدِهِ، وَ مَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهِ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً.
وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ، الْحَقُّ الَّذِى نَطَقَ بِوِلايَتِكَ التَّنْزِيلُ، وَ أَخَذَ لَكَ الْعَهْدَ عَلَى الْأُمَّةِ بِذَلِكَ الرَّسُولُ.
وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَ عَمَّكَ وَ أَخَاكَ الَّذِينَ تَاجَرْتُمُ اللَّهَ بِنُفُوسِكُمْ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِيكُمْ: »إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً فِى التَّوْرَيةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِى بَايَعْتُمْ بِهِ وَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ. التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ« .××× 1 توبه / 112 111. ×××
أَشْهَدُ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ أَنَّ الشَّاكَّ فِيكَ مَا آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمِينِ، وَ أَنَّ الْعَادِلَ بِكَ غَيْرَكَ عَانِدٌ ]عَادِلٌ[ عَنِ الدِّينِ الْقَوِيمِ الَّذِى ارْتَضَاهُ لَنَا رَبُّ الْعَالَمِينَ وَ أَكْمَلَهُ بِوِلايَتِكَ يَوْمَ الْغَدِيرِ.
وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ الْمَعْنِىُّ بِقَوْلِ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ: »وَ أَنَّ هَذَا صِرَاطِى مُسْتَقِيما فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ« .××× 2 انعام / 153. ××× ضَلَّ وَ اللَّهِ وَ أَضَلَّ مَنِ اتَّبَعَ سِوَاكَ وَ عَنَدَ عَنِ الْحَقِّ مَنْ عَادَاكَ. اللَّهُمَّ سَمِعْنَا لِأَمْرِكَ وَ أَطَعْنَا وَ اتَّبَعْنَا صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ، فَاهْدِنَا رَبَّنَا وَ لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا إِلَى طَاعَتِكَ وَ اجْعَلْنَا مِنَ الشَّاكِرِينَ لِأَنْعُمِكَ.
وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ لَمْ تَزَلْ لِلْهَوَى مُخَالِفاً، وَ لِلتُّقَى مُحَالِفاً، وَ عَلَى كَظْمِ الْغَيْظِ قَادِراً، وَ عَنِ النَّاسِ عَافِياً غَافِراً، وَ إِذَا عُصِىَ اللَّهُ سَاخِطاً، وَ إِذَا أُطِيعَ اللَّهُ رَاضِياً، وَ بِمَا عَهِدَ إِلَيْكَ عَامِلاً. رَاعِياً لِمَا اسْتُحْفِظْتَ، حَافِظاً لِمَا اسْتُودِعْتَ، مُبَلِّغاً مَا حُمِّلْتَ، مُنْتَظِراً مَا وُعِدْتَ.
وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مَا اتَّقَيْتَ ضَارِعاً، وَ لا أَمْسَكْتَ عَنْ حَقِّكَ جَازِعاً، وَ لا أَحْجَمْتَ عَنْ مُجَاهَدَةِ غَاصِبِيكَ ]عَاصِيكَ[ نَاكِلاً، وَ لا أَظْهَرْتَ الرِّضَى بِخِلافِ مَا يُرْضِى اللَّهَ مُدَاهِناً، وَ لا وَهَنْتَ لِمَا أَصَابَكَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ، وَ لا ضَعُفْتَ وَ لا اسْتَكَنْتَ عَنْ طَلَبِ حَقِّكَ مُرَاقِبا.
مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ تَكُونَ كَذَلِكَ، بَلْ إِذْ ظُلِمْتَ احْتَسَبْتَ رَبَّكَ، وَ فَوَّضْتَ إِلَيْهِ أَمْرَكَ. وَ ذَكَّرْتَهُمْ فَمَا ادَّكَرُوا، وَ وَعَظْتَهُمْ فَمَا اتَّعَظُوا، وَ خَوَّفْتَهُمُ اللَّهَ فَمَا تَخَوَّفُوا.
وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ جَاهَدْتَ فِى اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ، حَتَّى دَعَاكَ اللَّهُ إِلَى جِوَارِهِ، وَ قَبَضَكَ إِلَيْهِ بِاخْتِيَارِهِ، وَ أَلْزَمَ أَعْدَاءَكَ الْحُجَّةَ بِقَتْلِهِمْ إِيَّاكَ، لِتَكُونَ الْحُجَّةُ لَكَ عَلَيْهِمْ مَعَ مَا لَكَ مِنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَةِ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ.
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ. عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصا، وَ جَاهَدْتَ فِى اللَّهِ صَابِراً، وَ جُدْتَ بِنَفْسِكَ مُحْتَسِباً، وَ عَمِلْتَ بِكِتَابِهِ، وَ اتَّبَعْتَ سُنَّةَ نَبِيِّهِ، وَ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ، وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ. مَا اسْتَطَعْتَ مُبْتَغِيا مَا عِنْدَ اللَّهِ، رَاغِباً فِيمَا وَعَدَ اللَّهُ. لا تَحْفِلُ بِالنَّوَائِبِ، وَ لا تَهِنُ عِنْدَ الشَّدَائِدِ، وَ لا تَحْجِمُ عَنْ مُحَارِبٍ أَفِكَ مَنْ نَسَبَ غَيْرَ ذَلِكَ إِلَيْكَ، وَ افْتَرَى بَاطِلاً عَلَيْكَ، وَ أَوْلَى لِمَنْ عَنَدَ عَنْكَ.
لَقَدْ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ الْجِهَادِ، وَ صَبَرْتَ عَلَى الْأَذَى صَبْرَ احْتِسَابٍ، وَ أَنْتَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ، وَ صَلَّى لَهُ، وَ جَاهَدَ وَ أَبْدَى صَفْحَتَهُ فِى دَارِ الشِّرْكِ، وَ الْأَرْضُ مَشْحُونَةٌ ضَلالَةً، وَ الشَّيْطَانُ يُعْبَدُ جَهْرَةً. وَ أَنْتَ الْقَائِلُ: لا تَزِيدُنِى كَثْرَةُ النَّاسِ حَوْلِى عِزَّةً وَ لا تَفَرُّقُهُمْ عَنِّى وَحْشَةً، وَ لَوْ أَسْلَمَنِى النَّاسُ جَمِيعاً لَمْ أَكُنْ مُتَضَرِّعاً.
اعْتَصَمْتَ بِاللَّهِ فَعَزَزْتَ وَ آثَرْتَ الْآخِرَةَ عَلَى الْأُولَى. فَزَهِدْتَ وَ أَيَّدَكَ اللَّهُ وَ هَدَاكَ وَ أَخْلَصَكَ وَ اجْتَبَاكَ. فَمَا تَنَاقَضَتْ أَفْعَالُكَ، وَ لا اخْتَلَفَتْ أَقْوَالُكَ، وَ لا تَقَلَّبَتْ أَحْوَالُكَ، وَ لا ادَّعَيْتَ وَ لا افْتَرَيْتَ عَلَى اللَّهِ كَذِباً، وَ لا شَرِهْتَ إِلَى الْحُطَامِ، وَ لا دَنَّسَكَ الْآثَامُ. وَ لَمْ تَزَلْ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَ يَقِينٍ مِنْ أَمْرِكَ، تَهْدِى إِلَى الْحَقِّ وَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ.
أَشْهَدُ شَهَادَةَ حَقٍّ، وَ أُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَمَ صِدْقٍ أَنَّ مُحَمَّداً وَ آلَهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ سَادَاتُ الْخَلْقِ، وَ أَنَّكَ مَوْلاىَ وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ، وَ أَنَّكَ عَبْدُ اللَّهِ وَ وَلِيُّهُ وَ أَخُو الرَّسُولِ وَ وَصِيُّهُ وَ وَارِثُهُ، وَ أَنَّهُ الْقَائِلُ لَكَ: وَ الَّذِى بَعَثَنِى بِالْحَقِّ مَا آمَنَ بِى مَنْ كَفَرَ بِكَ وَ لا أَقَرَّ بِاللَّهِ مَنْ جَحَدَكَ، وَ قَدْ ضَلَّ مَنْ صَدَّ عَنْكَ، وَ لَمْ يَهْتَدِ إِلَى اللَّهِ وَ لا إِلَىَّ مَنْ لا يَهْتَدِى بِكَ، وَ هُوَ قَوْلُ رَبِّى عَزَّ وَ جَلَّ: »وَ إِنِّى لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَى«××× 1 طه / 82 . ×××، إِلَى وِلايَتِكَ.
مَوْلاىَ، فَضْلُكَ لا يَخْفَى، وَ نُورُكَ لا يُطْفَأُ ]لا يُطْفَى[، وَ أَنَّ مَنْ جَحَدَكَ الظَّلُومُ الْأَشْقَى. مَوْلاىَ، أَنْتَ الْحُجَّةُ عَلَى الْعِبَادِ، وَ الْهَادِى إِلَى الرَّشَادِ، وَ الْعُدَّةُ لِلْمَعَادِ. مَوْلاىَ، لَقَدْ رَفَعَ اللَّهُ فِى الْأُولَى مَنْزِلَتَكَ، وَ أَعْلَى فِى الْآخِرَةِ دَرَجَتَكَ، وَ بَصَّرَكَ مَا عَمِىَ عَلَى مَنْ خَالَفَكَ، وَ حَالَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ مَوَاهِبِ اللَّهِ لَكَ.
فَلَعَنَ اللَّهُ مُسْتَحِلِّى الْحُرْمَةِ مِنْكَ، وَ ذَائِدِى الْحَقِّ عَنْكَ، وَ أَشْهَدُ أَنَّهُمُ الْأَخْسَرُونَ الَّذِينَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِيهَا كَالِحُونَ.
وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مَا أَقْدَمْتَ وَ لا أَحْجَمْتَ وَ لا نَطَقْتَ وَ لا أَمْسَكْتَ إِلا بِأَمْرٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ؛ قُلْتَ: وَ الَّذِى نَفْسِى بِيَدِهِ، لَقَدْ نَظَرَ إِلَىَّ رَسُولُاللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَضْرِبُ بِالسَّيْفِ قُدْما. فَقَالَ: يَا عَلِىُّ، أَنْتَ مِنِّى بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى، إِلا أَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدِى، وَ أُعْلِمُكَ أَنَّ مَوْتَكَ وَ حَيَاتَكَ مَعِى وَ عَلَى سُنَّتِى. فَوَ اللَّهِ مَا كَذِبْتُ وَ لا كُذِبْتُ وَ لا ضَلَلْتُ وَ لا ضُلَّ بِى وَ لا نَسِيتُ مَا عَهِدَ إِلَىَّ رَبِّى، وَ إِنِّى لَعَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّى، بَيَّنَهَا لِنَبِيِّهِ وَ بَيَّنَهَا النَّبِىُّ لِى، وَ إِنِّى لَعَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ، أَلْفِظُهُ لَفْظاً. صَدَقْتَ وَ اللَّهِ وَ قُلْتَ الْحَقَّ، فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ سَاوَاكَ بِمَنْ نَاوَاكَ، وَ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ يَقُولُ: »هَلْ يَسْتَوِى الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ« .××× 2 زمر / 9. ×××
فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ عَدَلَ بِكَ مَنْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ وِلايَتَكَ وَ أَنْتَ وَلِىُّ اللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ وَ الذَّابُّ عَنْ دِينِهِ، وَ الَّذِى نَطَقَ الْقُرْآنُ بِتَفْضِيلِهِ؛ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: »وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْراً عَظِيماً دَرَجَاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ كَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً« .××× 3 نساء / 96 95. ×××
وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: »أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَ عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ جَاهَدَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِى الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ. الَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ. يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوَانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُقِيمٌ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدا إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ« .××× 1 توبه / 22 - 19. ×××
أَشْهَدُ أَنَّكَ الْمَخْصُوصُ بِمِدْحَةِ اللَّهِ، الْمُخْلِصُ لِطَاعَةِ اللَّهِ، لَمْ تَبْغِ بِالْهُدَى بَدَلاً وَ لَمْ تُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّكَ أَحَداً. وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى اسْتَجَابَ لِنَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِيكَ دَعْوَتَهُ، ثُمَّ أَمَرَهُ بِإِظْهَارِ مَا أَوْلاكَ لِأُمَّتِهِ إِعْلاءً لِشَأْنِكَ، وَ إِعْلاناً لِبُرْهَانِكَ، وَ دَحْضاً لِلْأَبَاطِيلِ وَ قَطْعاً لِلْمَعَاذِيرِ.
فَلَمَّا أَشْفَقَ مِنْ فِتْنَةِ الْفَاسِقِينَ وَ اتَّقَى فِيكَ الْمُنَافِقِينَ، أَوْحَى إِلَيْهِ رَبُّ الْعَالَمِينَ: »يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ« .××× 2 مائده / 67 . ×××
فَوَضَعَ عَلَى نَفْسِهِ أَوْزَارَ الْمَسِيرِ، وَ نَهَضَ فِى رَمْضَاءِ الْهَجِيرِ. فَخَطَبَ وَ أَسْمَعَ وَ نَادَى فَأَبْلَغَ. ثُمَّ سَأَلَهُمْ أَجْمَعَ فَقَالَ: هَلْ بَلَّغْتُ؟ فَقَالُوا: اللَّهُمَّ بَلَى. فَقَالَ: اللَّهُمَّ اشْهَدْ. ثُمَّ قَالَ: أَلَسْتُ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ؟ فَقَالُوا: بَلَى. فَأَخَذَ بِيَدِكَ وَ قَالَ: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.
فَمَا آمَنَ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِيكَ عَلَى نَبِيِّهِ إِلاّ قَلِيلٌ، وَ لا زَادَ أَكْثَرَهُمْ غَيْرَ تَخْسِيرٍ. وَ لَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى فِيكَ مِنْ قَبْلُ وَ هُمْ كَارِهُونَ: »يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِى اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ. إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ. وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ« .××× 1 مائده / 56 - 54 . ××× »رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ« .××× 2 آلعمران / 53 . ××× »رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ« .××× 3 آلعمران / 8 . ×××
اللَّهُمَّ إِنَّا نَعْلَمُ أَنَّ هَذَا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِكَ فَالْعَنْ مَنْ عَارَضَهُ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كَذَّبَ بِهِ وَ كَفَرَ، »وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَىَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ« .××× 4 شعراء / 227. ×××
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ وَ أَوَّلَ الْعَابِدِينَ وَ أَزْهَدَ الزَّاهِدِينَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِيَّاتُهُ. أَنْتَ مُطْعِمُ الطَّعَامِ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً لِوَجْهِ اللَّهِ، لا تُرِيدُ مِنْهُمْ جَزَاءً وَ لا شُكُوراً. وَ فِيكَ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى: »وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ« .××× 5 حشر / 9. ×××
وَ أَنْتَ الْكَاظِمُ لِلْغَيْظِ وَ الْعَافِى عَنِ النَّاسِ وَ اللَّه يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ، وَ أَنْتَ الصَّابِرُ فِى الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ، وَ أَنْتَ الْقَاسِمُ بِالسَّوِيَّةِ وَ الْعَادِلُ فِى الرَّعِيَّةِ وَ الْعَالِمُ بِحُدُودِ اللَّهِ مِنْ جَمِيعِ الْبَرِيَّةِ، وَ اللَّهُ تَعَالَى أَخْبَرَ عَمَّا أَوْلاكَ مِنْ فَضْلِهِ بِقَوْلِهِ: »أَ فَمَنْ كَانَ مُؤْمِنا كَمَنْ كَانَ فَاسِقاً لا يَسْتَوُونَ. أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوَى نُزُلاً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ« .××× 6 سجده / 19 18. ×××
وَ أَنْتَ الْمَخْصُوصُ بِعِلْمِ التَّنْزِيلِ وَ حُكْمِ التَّأْوِيلِ وَ نَصِّ الرَّسُولِ، وَ لَكَ الْمَوَاقِفُ الْمَشْهُودَةُ وَ الْمَقَامَاتُ الْمَشْهُورَةُ وَ الْأَيَّامُ الْمَذْكُورَةُ؛ يَوْمَ بَدْرٍ وَ يَوْمَ الْأَحْزَابِ، إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا؛ »هُنَالِكَ ابْتُلِىَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزَالاً شَدِيداً. وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلا غُرُوراً. وَ إِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَ يَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِنْهُمُ النَّبِىَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَ مَا هِىَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُرِيدُونَ إِلا فِرَارا« .××× 1 احزاب / 13 - 11. ×××
وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: »وَ لَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ مَا زَادَهُمْ إِلا إِيمَاناً وَ تَسْلِيماً« .××× 2 احزاب / 22. ××× فَقَتَلْتَ عَمْرَهُمْ، وَ هَزَمْتَ جَمْعَهُمْ، وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْراً، وَ كَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ، وَ كَانَ اللَّهُ قَوِيّاً عَزِيزاً.
وَ يَوْمَ أُحُدٍ إِذْ يُصْعِدُونَ وَ لا يَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوهُمْ فِى أُخْرَاهُمْ وَ أَنْتَ تَذُودُ بُهَمَ الْمُشْرِكِينَ عَنِ النَّبِىِّ ذَاتَ الْيَمِينِ وَ ذَاتَ الشِّمَالِ، حَتَّى رَدَّهُمُ اللَّهُ تَعَالَى عَنْكُمَا خَائِفِينَ وَ نَصَرَ بِكَ الْخَاذِلِينَ.
»وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ« - عَلَى مَا نَطَقَ بِهِ التَّنْزِيلُ - »إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئا وَ ضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ. ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ«××× 3 توبه / 26 25. ×××؛ وَ الْمُؤْمِنُونَ أَنْتَ. وَ مَنْ يَلِيكَ، وَ عَمُّكَ الْعَبَّاسُ يُنَادِى الْمُنْهَزِمِينَ: يَا أَصْحَابَ سُورَةِ الْبَقَرَةِ، يَا أَهْلَ بَيْعَةِ الشَّجَرَةِ. حَتَّى اسْتَجَابَ لَهُ قَوْمٌ قَدْ كَفَيْتَهُمُ الْمَئُونَةَ وَ تَكَفَّلْتَ دُونَهُمُ الْمَعُونَةَ. فَعَادُوا آيِسِينَ مِنَ الْمَثُوبَةِ، رَاجِينَ وَعْدَ اللَّهِ تَعَالَى بِالتَّوْبَةِ؛ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ: »ثُمَّ يَتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ عَلَى مَنْ يَشَاءُ« .××× 1 توبه / 27. ××× وَ أَنْتَ حَائِزٌ دَرَجَةَ الصَّبْرِ، فَائِزٌ بِعَظِيمِ الْأَجْرِ.
وَ يَوْمَ خَيْبَرَ إِذْ أَظْهَرَ اللَّهُ خَوَرَ الْمُنَافِقِينَ، وَ قَطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ، وَ الْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ. »وَ لَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لا يُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَ كَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولاً« .××× 2 احزاب / 15. ×××
مَوْلاىَ، أَنْتَ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ، وَ الْمَحَجَّةُ الْوَاضِحَةُ، وَ النِّعْمَةُ السَّابِغَةُ، وَ الْبُرْهَانُ الْمُنِيرُ. فَهَنِيئاً لَكَ بِمَا آتَاكَ اللَّهُ مِنْ فَضْلٍ وَ تَبّاً لِشَانِئِكَ ذِى الْجَهْلِ. شَهِدْتَ مَعَ النَّبِىِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ جَمِيعَ حُرُوبِهِ وَ مَغَازِيهِ، تَحْمِلُ الرَّايَةَ أَمَامَهُ وَ تَضْرِبُ بِالسَّيْفِ قُدَّامَهُ.
ثُمَّ لِحَزْمِكَ الْمَشْهُورِ وَ بَصِيرَتِكَ فِى الْأُمُورِ أَمَّرَكَ فِى الْمَوَاطِنِ، وَ لَمْ يَكُنْ عَلَيْكَ أَمِيرٌ. وَ كَمْ مِنْ أَمْرٍ صَدَّكَ عَنْ إِمْضَاءِ عَزْمِكَ فِيهِ التُّقَى، وَ اتَّبَعَ غَيْرُكَ فِى مِثْلِهِ الْهَوَى. فَظَنَّ الْجَاهِلُونَ أَنَّكَ عَجَزْتَ عَمَّا إِلَيْهِ انْتَهَى. ضَلَّ وَ اللَّهِ الظَّانُّ لِذَلِكَ وَ مَا اهْتَدَى، وَ لَقَدْ أَوْضَحْتَ مَا أَشْكَلَ مِنْ ذَلِكَ لِمَنْ تَوَهَّمَ وَ امْتَرَى بِقَوْلِكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ: قَدْ يَرَى الْحُوَّلُ الْقُلَّبُ وَجْهَ الْحِيلَةِ وَ دُونَهَا حَاجِزٌ مِنْ تَقْوَى اللَّهِ فَيَدَعُهَا رَأْىَ الْعَيْنِ، وَ يَنْتَهِزُ فُرْصَتَهَا مَنْ لا حَرِيجَةَ ]جَرِيحَةَ[ لَهُ فِى الدِّينِ. صَدَقْتَ وَ اللَّهِ وَ خَسِرَ الْمُبْطِلُونَ.
وَ إِذْ مَاكَرَكَ النَّاكِثَانِ فَقَالا: نُرِيدُ الْعُمْرَةَ. فَقُلْتَ لَهُمَا: لَعَمْرُكُمَا مَا تُرِيدَانِ الْعُمْرَةَ، لَكِنْ تُرِيدَانِ الْغَدْرَةَ. فَأَخَذْتَ الْبَيْعَةَ عَلَيْهِمَا وَ جَدَّدْتَ الْمِيثَاقَ، فَجَدَّا فِى النِّفَاقِ. فَلَمَّا نَبَّهْتَهُمَا عَلَى فِعْلِهِمَا، أَغْفَلا وَ عَادَا وَ مَا انْتَفَعَا، وَ كَانَ عَاقِبَةُ أَمْرِهِمَا خُسْراً.
ثُمَّ تَلاهُمَا أَهْلُ الشَّامِ. فَسِرْتَ إِلَيْهِمْ بَعْدَ الْإِعْذَارِ، وَ هُمْ لا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ وَ لا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ، هَمَجٌ رَعَاعٌ ضَالُّونَ، وَ بِالَّذِى أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ فِيكَ كَافِرُونَ وَ لِأَهْلِ الْخِلافِ عَلَيْكَ نَاصِرُونَ. وَ قَدْ أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَى بِاتِّبَاعِكَ وَ نَدَبَ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى نَصْرِكَ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ: »يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ« .××× 1 توبه / 119. ×××
مَوْلاىَ، بِكَ ظَهَرَ الْحَقُّ وَ قَدْ نَبَذَهُ الْخَلْقُ، وَ أَوْضَحْتَ السُّنَنَ بَعْدَ الدُّرُوسِ وَ الطَّمْسِ. فَلَكَ سَابِقَةُ الْجِهَادِ عَلَى تَصْدِيقِ التَّنْزِيلِ، وَ لَكَ فَضِيلَةُ الْجِهَادِ عَلَى تَحْقِيقِ التَّأْوِيلِ. وَ عَدُوُّكَ عَدُوُّ اللَّهِ، جَاحِدٌ لِرَسُولِاللَّهِ. يَدْعُو بَاطِلاً، وَ يَحْكُمُ جَائِراً، وَ يَتَأَمَّرُ غَاصِباً، وَ يَدْعُو حِزْبَهُ إِلَى النَّارِ.
وَ عَمَّارٌ يُجَاهِدُ وَ يُنَادِى بَيْنَ الصَّفَّيْنِ: الرَّوَاحَ الرَّوَاحَ إِلَى الْجَنَّةِ. وَ لَمَّا اسْتَسْقَى فَسُقِىَ اللَّبَنَ، كَبَّرَ وَ قَالَ: قَالَ لِى رَسُولُاللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: آخِرُ شَرَابِكَ مِنَ الدُّنْيَا ضَيَاحٌ مِنْ لَبَنٍ، وَ تَقْتُلُكَ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ. فَاعْتَرَضَهُ أَبُو الْعَادِيَةِ الْفَزَارِىُّ فَقَتَلَهُ. فَعَلَى أَبِى الْعَادِيَةِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ لَعْنَةُ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ أَجْمَعِينَ، وَ عَلَى مَنْ سَلَّ سَيْفَهُ عَلَيْكَ وَ سَلَلْتَ سَيْفَكَ عَلَيْهِ - يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ - مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُنَافِقِينَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ، وَ عَلَى مَنْ رَضِىَ بِمَا سَاءَكَ وَ لَمْ يَكْرَهْهُ وَ أَغْمَضَ عَيْنَهُ وَ لَمْ يُنْكِرْ أَوْ أَعَانَ عَلَيْكَ بِيَدٍ أَوْ لِسَانٍ أَوْ قَعَدَ عَنْ نَصْرِكَ أَوْ خَذَلَ عَنِ الْجِهَادِ مَعَكَ أَوْ غَمَطَ فَضْلَكَ وَ جَحَدَ حَقَّكَ أَوْ عَدَلَ بِكَ مَنْ جَعَلَكَ اللَّهُ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ.
وَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ سَلامُهُ وَ تَحِيَّاتُهُ وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ مِنْ آلِكَ الطَّاهِرِينَ، إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ.
وَ الْأَمْرُ الْأَعْجَبُ وَ الْخَطْبُ الْأَفْظَعُ بَعْدَ جَحْدِكَ حَقَّكَ غَصْبُ الصِّدِّيقَةِ الطَّاهِرَةِ الزَّهْرَاءِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ فَدَكاً، وَ رَدُّ شَهَادَتِكَ وَ شَهَادَةِ السَّيِّدَيْنِ سُلالَتِكَ وَ عِتْرَةِ الْمُصْطَفَى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكُمْ. وَ قَدْ أَعْلَى اللَّهُ تَعَالَى عَلَى الْأُمَّةِ دَرَجَتَكُمْ، وَ رَفَعَ مَنْزِلَتَكُمْ، وَ أَبَانَ فَضْلَكُمْ، وَ شَرَّفَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ؛ فَأَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَكُمْ تَطْهِيراً. قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: »إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً. إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً. وَ إِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً. إِلا الْمُصَلِّينَ« .××× 1 معارج / 22 - 19. ××× فَاسْتَثْنَى اللَّهُ تَعَالَى نَبِيَّهُ الْمُصْطَفَى وَ أَنْتَ يَا سَيِّدَ الْأَوْصِيَاءِ مِنْ جَمِيعِ الْخَلْقِ، فَمَا أَعْمَهَ مَنْ ظَلَمَكَ عَنِ الْحَقِّ.
ثُمَّ أَفْرَضُوكَ سَهْمَ ذَوِى الْقُرْبَى مَكْراً، وَ أَحَادُوهُ عَنْ أَهْلِهِ جَوْراً. فَلَمَّا آلَ الْأَمْرُ إِلَيْكَ، أَجْرَيْتَهُمْ عَلَى مَا أَجْرَيَا رَغْبَةً عَنْهُمَا بِمَا عِنْدَ اللَّهِ لَكَ.
فَأَشْبَهَتْ مِحْنَتُكَ بِهِمَا مِحَنَ الْأَنْبِيَاءِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ عِنْدَ الْوَحْدَةِ وَ عَدَمِ الْأَنْصَارِ. وَ أَشْبَهْتَ فِى الْبَيَاتِ عَلَى الْفِرَاشِ الذَّبِيحَ عَلَيْهِ السَّلامُ؛ إِذْ أَجَبْتَ كَمَا أَجَابَ وَ أَطَعْتَ كَمَا أَطَاعَ إِسْمَاعِيلُ صَابِراً مُحْتَسِباً، إِذْ قَالَ لَهُ: »يَا بُنَىَّ إِنِّى أَرَى فِى الْمَنَامِ أَنِّى أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَا ذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِى إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ« .××× 2 صافّات / 102. ××× وَ كَذَلِكَ أَنْتَ لَمَّا أَبَاتَكَ النَّبِىُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَمَرَكَ أَنْ تَضْجَعَ فِى مَرْقَدِهِ وَاقِيا لَهُ بِنَفْسِكَ، أَسْرَعْتَ إِلَى إِجَابَتِهِ مُطِيعاً وَ لِنَفْسِكَ عَلَى الْقَتْلِ مُوَطِّنا. فَشَكَرَ اللَّهُ تَعَالَى طَاعَتَكَ وَ أَبَانَ عَنْ جَمِيلِ فِعْلِكَ بِقَوْلِهِ جَلَّ ذِكْرُهُ »وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ« .××× 3 بقره / 207. ×××
ثُمَّ مِحْنَتُكَ يَوْمَ صِفِّينَ، وَ قَدْ رُفِعَتِ الْمَصَاحِفُ حِيلَةً وَ مَكْراً. فَأَعْرَضَ الشَّكُّ وَ عُزِفَ الْحَقُّ وَ اتُّبِعَ الظَّنُّ. أَشْبَهَتْ مِحْنَةَ هَارُونَ إِذْ أَمَّرَهُ مُوسَى عَلَى قَوْمِهِ فَتَفَرَّقُوا عَنْهُ، وَ هَارُونُ يُنَادِى بِهِمْ وَ يَقُولُ: »يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهِ وَ إِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِى وَ أَطِيعُوا أَمْرِى. قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَى« .××× 4 طه / 91 90. ××× وَ كَذَلِكَ أَنْتَ لَمَّا رُفِعَتِ الْمَصَاحِفُ قُلْتَ: يَا قَوْمِ، إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهَا وَ خُدِعْتُمْ. فَعَصَوْكَ وَ خَالَفُوا عَلَيْكَ وَ اسْتَدْعَوْا نَصْبَ الْحَكَمَيْنِ. فَأَبَيْتَ عَلَيْهِمْ وَ تَبَرَّأْتَ إِلَى اللَّهِ مِنْ فِعْلِهِمْ وَ فَوَّضْتَهُ إِلَيْهِمْ. فَلَمَّا أَسْفَرَ الْحَقُّ وَ سَفِهَ الْمُنْكَرُ وَ اعْتَرَفُوا بِالزَّلَلِ وَ الْجَوْرِ عَنِ الْقَصْدِ، اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِهِ وَ أَلْزَمُوكَ عَلَى سَفَهٍ؛ التَّحْكِيمَ الَّذِى أَبَيْتَهُ وَ أَحَبُّوهُ وَ حَظَرْتَهُ وَ أَبَاحُوا ذَنْبَهُمُ الَّذِى اقْتَرَفُوهُ. وَ أَنْتَ عَلَى نَهْجِ بَصِيرَةٍ وَ هُدىً وَ هُمْ عَلَى سُنَنِ ضَلالَةٍ وَ عَمىً.
فَمَا زَالُوا عَلَى النِّفَاقِ مُصِرِّينَ وَ فِى الْغَىِّ مُتَرَدِّدِينَ، حَتَّى أَذَاقَهُمُ اللَّهُ وَبَالَ أَمْرِهِمْ؛ فَأَمَاتَ بِسَيْفِكَ مَنْ عَانَدَكَ، فَشَقِىَ وَ هَوَى وَ أَحْيَا بِحُجَّتِكَ مَنْ سَعِدَ فَهُدِىَ. صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ غَادِيَةً وَ رَائِحَةً وَ عَاكِفَةً وَ ذَاهِبَةً.
فَمَا يُحِيطُ الْمَادِحُ وَصْفَكَ، وَ لا يُحْبِطُ الطَّاعِنُ فَضْلَكَ. أَنْتَ أَحْسَنُ الْخَلْقِ عِبَادَةً، وَ أَخْلَصُهُمْ زَهَادَةً، وَ أَذَبُّهُمْ عَنِ الدِّينِ. أَقَمْتَ حُدُودَ اللَّهِ بِجُهْدِكَ ]بِجَهْدِكَ[، وَ فَلَلْتَ عَسَاكِرَ الْمَارِقِينَ بِسَيْفِكَ. تُخْمِدُ لَهَبَ الْحُرُوبِ بِبَنَانِكَ، وَ تَهْتِكُ سُتُورَ الشُّبَهِ بِبَيَانِكَ، وَ تَكْشِفُ لَبْسَ الْبَاطِلِ عَنْ صَرِيحِ الْحَقِّ، لا تَأْخُذُكَ فِى اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ.
وَ فِى مَدْحِ اللَّهِ تَعَالَى لَكَ غِنىً عَنْ مَدْحِ الْمَادِحِينَ وَ تَقْرِيظِ الْوَاصِفِينَ؛ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: »مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلاً« .××× 1 احزاب / 23. ××× وَ لَمَّا رَأَيْتَ أَنْ قَتَلْتَ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ وَ صَدَقَكَ رَسُولُاللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَعْدَهُ، فَأَوْفَيْتَ بِعَهْدِهِ قُلْتَ: أَ مَا آنَ أَنْ تُخْضَبَ هَذِهِ مِنْ هَذِهِ أَمْ مَتَى يُبْعَثُ أَشْقَاهَا؟ وَاثِقاً بِأَنَّكَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَ بَصِيرَةٍ مِنْ أَمْرِكَ، قَادِمٌ عَلَى اللَّهِ مُسْتَبْشِرٌ بِبَيْعِكَ الَّذِى بَايَعْتَهُ بِهِ، وَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ.
اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَنْبِيَائِكَ وَ أَوْصِيَاءِ أَنْبِيَائِكَ، بِجَمِيعِ لَعَنَاتِكَ، وَ أَصْلِهِمْ حَرَّ نَارِكَ. وَ الْعَنْ مَنْ غَصَبَ وَلِيَّكَ حَقَّهُ، وَ أَنْكَرَ عَهْدَهُ، وَ جَحَدَهُ بَعْدَ الْيَقِينِ وَ الْإِقْرَارِ بِالْوِلايَةِ لَهُ يَوْمَ أَكْمَلْتَ لَهُ الدِّينَ.
اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ ظَلَمَهُ وَ أَشْيَاعَهُمْ وَ أَنْصَارَهُمْ. اللَّهُمَّ الْعَنْ ظَالِمِى الْحُسَيْنِ وَ قَاتِلِيهِ وَ الْمُتَابِعِينَ عَدُوَّهُ وَ نَاصِرِيهِ وَ الرَّاضِينَ بِقَتْلِهِ وَ خَاذِلِيهِ، لَعْناً وَبِيلا. اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ مَانِعِيهِمْ حُقُوقَهُمْ. اللَّهُمَّ خُصَّ أَوَّلَ ظَالِمٍ وَ غَاصِبٍ لِآلِ مُحَمَّدٍ بِاللَّعْنِ، وَ كُلَّ مُسْتَنٍّ بِمَا سَنَّ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ ]وَ آلِ مُحَمَّدٍ[ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ، وَ عَلَى عَلِىٍّ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ، وَ اجْعَلْنَا بِهِمْ مُتَمَسِّكِينَ، وَ بِوِلايَتِهِمْ مِنَ الْفَائِزِينَ الْآمِنِينَ الَّذِينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ.××× 1 المزار )شهيد اول( : ص 108 - 103. المزار الكبير )ابن المشهدى( : ص 263. ×××
ترجمه زيارت غديريه:
سلام بر محمد رسولخدا، خاتم پيامبران، و سرور رسولان، و برگزيده پروردگار جهانيان، امين خدا بر وحى و دستورات قطعى الهى، و ختم كننده آنچه گذشته، و گشاينده آنچه خواهد آمد، و چيره بر همه اينها، و رحمت و بركات و درودها و تحيّات خدا بر او باد. سلام بر پيامبران خدا و رسولانش، و فرشتگان مقرّب و بندگان شايسته اش.
سلام بر تو اى اميرمؤمنان، و سرور جانشينان، و وارث دانش پيامبران، ولى پروردگار جهانيان و مولاى من و مولاى مؤمنان، و رحمت و بركات خدا بر او باد. سلام بر تو اى مولاى من اى اميرمؤمنان، اى امين خدا بر روى زمينش، و سفير او در خلقش، و حجّت رسايش بر بندگان.
سلام بر تو اى دين معتدل خدا، و راه راستش. سلام بر تو اى خبر بزرگى كه آنها در آن اختلاف كردند، و از آن بازخواست شوند. سلام بر تو اى اميرمؤمنان، به خدا ايمان آوردى، در حالى كه همه شرك مىورزيدند، و حق را تصديق گفتى وقتى كه آنان را تكذيب مىنمودند، و جهاد كردى و آنان از جهاد عقبنشينى مىكردند.
خدا را عبادت كردى در حالى كه خالص نمودى براى او دين را، صبر كردى و به حساب خدا گذاشتى تا مرگ تو را دررسيد. آگاه باشيد لعنت خدا بر ستمكاران.
سلام بر تو اى آقاى مسلمانان و رئيس دين، و پيشواى اهل تقوا، و مقتداى سپيدرويان، و رحمت و بركات خدا بر تو باد. شهادت مىدهم كه تويى برادر رسولخدا، جانشين و وارث علمش و امين او بر قانونش و جانشين او در امّتش، و اول كسى كه به خدا ايمان آورد، و آنچه را بر پيامبرش نازل شده بود تصديق كرد.
و شهادت مىدهم كه آن حضرت همه آنچه را خدا درباره تو نازل كرد به مردم رساند، و امر خدا را درباره تو با صداى بلند اعلام كرد، و بر امّتش حتمى بودن طاعت و ولايتت را واجب نمود، و بيعت تو را بر عهده آنان نهاد، و حضرتت را نسبت به مؤمنان سزاوارتر از خودشان قرار داد، چنان كه خدا خود او را اينچنين قرار داد.
سپس پيامبر اسلام خدا را بر مردم شاهد گرفت و فرمود: آيا من آن نيستم كه رساندم. همه گفتند: به خدا آرى. پس فرمود: خدايا گواه باش، و تو براى گواهى و حاكميت بين بندگان بسى. پس خدا لعنت كند منكر ولايتت را بعد از اقرار، و شكننده پيمانت را پس از پيمان بستن.
و شهادت مىدهم كه تو به عهد خداى تعالى وفا كردى، و خداى تعالى وفا كننده به عهد خويش براى توست، و هر كس به آن پيمانى كه با خدا بسته وفا كند خدا پاداش بزرگى به او خواهد داد.
و شهادت مىدهم كه تويى اميرمؤمنان هستى، و آن حقّى كه قرآن به ولايتت گويا شد، و رسولخدا در اين زمينه براى تو از امّتت پيمان گرفت. و شهادت مىدهم كه تو و عمو و برادرت كسانى هستيد كه با خدا با جانهايتان معامله كرديد. پس خدا اين آيه را در حق شما نازل كرد:
به درستى كه خدا از مؤمنان خريد جانها و اموالشان را كه در عوض به آنها بهشت براى آنان باشد و در راه خدا پيكار مىكنند پس مىكشند و كشته مىشوند وعدهاى است بر او محقق شده در تورات و انجيل و قرآن و كيست كه به عهد خود وفادارتر از خدا باشد پس شادى كنيد به معاملهاى كه انجام داديد و اين است آن رستگارى بزرگ. آناناند توبهكنندگان عبادتكنندگان روزهگيران ركوعكنندگان سجودكنندگان امركنندگان به معروف نهىكنندگان از منكر و نگهبانان حدود خدا و به مؤمنان بشارت ده.
شهادت مىدهم اى اميرمؤمنان، كه شك كننده درباره تو به رسول امين ايمان نياورده، و اينكه روى گرداننده از ولايت تو به ولايت غير، معاندانه روى گردان از دين است، دين ميانهاى كه پروردگار جهانيان براى ما پسنديده، و آن را روز غدير به ولايت تو كامل نموده است.
و گواهى مىدهم كه در اين گفته خداى عزيز رحيم، مقصود تويى: به حقيقت اين است راه راست من، از آن پيروى كنيد و راههاى ديگر را پيروى ننماييد كه شما را از راه او پراكنده كند. به خدا سوگند گمراه شد، و گمراه كرد كسى كه از غير تو پيروى نمود، و كسى كه تو را دشمن داشت، ستيزه ورزان از حق روى گرداند.
خدايا امرت را شنيديم و اطاعت كرديم و راه راست تو را پيروى نموديم. پروردگارا ما را هدايت كن، و بعد از اينكه ما را به طاعتت هدايت كردى دلهايمان را منحرف مساز و ما را از سپاسگزاران نعمتهايت قرار ده.
و شهادت مىدهم كه تو پيوسته با هواى نفس مخالف، و با پرهيزكارى هم پيمان، و به فرو خوردن خشم توانا و گذشت كننده از مردم و آمرزنده آنان بودى، و زمانى كه خدا معصيت مىشود خشمناك، و هنگامى كه اطاعت مىشود خشنودى. به آنچه خدا با تو پيمان بسته بود عامل بودى، و آنچه نگهدارىاش از تو خواسته شده بود رعايت نمودى، و آنچه به تو سپرده شده بود حفظ كردى، و آنچه از حق بر عهدهات نهاده شده بود رساندى، و آنچه را به آن وعده داده شدى به انتظار نشستى.
و شهادت مىدهم كه از روى زبونى محافظه كارى نكردى، و در اثر بىتابى و عجز از گرفتن حقت باز نايستادى، و به خاطر ترس و وحشت، از پيكار با غاصبان ولايتت قدم به عقب نگذاشتى، و به علت سستى بر خلاف آنچه خدا را خشنود مىكند اظهار خشنودى ننموده، و براى آنچه در راه خدا به تو دررسيده سست نشدى، و به خاطر ترس و زبونى از خواستن حقّت ناتوان و درمانده نگشتى.
پناه به خدا از اينكه چنين باشى. بلكه زمانى كه مورد ستم واقع شدى، به حساب پروردگارت گذاشتى و كارت را به او واگذار كردى. و ستمكاران را پند دادى ولى نپذيرفتند، و اندرز دادى ولى قبول نكردند، و آنان را از خدا ترساندى ولى نترسيدند.
و شهادت مىدهم كه تو اى اميرمؤمنان در راه خدا به حق جهاد كردى، تا اينكه خدا تو را به جوارش فرا خواند، و به اختيارش تو را به جانب خود قبض روح كرد، و حجتت را بر دشمنانت ختم كرد، با به قتل رساندن تو را، تا حجت به سود تو و زيان باشد، همراه با آنچه براى تو بود از حجتهاى رسا بر همه خلق.
سلام بر تو اى اميرمؤمنان. خدا را خالصانه عبادت كردى، و صابرانه در راه خدا جهاد نمودى، و به حساب خدا جانبازى كردى، و به كتابش عمل نمودى، و روش پيامبرش را پيروى كردى، و نماز را بپا داشتى، و زكات را پرداختى، و به معروف امر كردى، و تا توانستى از منكر نهى نمودى.
طالب بودى آنچه را نزد خداست، راغب بودى در آنچه خدا وعده داد. كاسه صبرت از پيشآمدها لبريز نشد، و هنگام سختىها سست نگشتى. از مقابل هيچ جنگجويى بازنگشتى. آنكه غير اين امور را به تو نسبت داد تهمت زد، و به باطل دروغ بر تو بست، و مرگ بر كسى كه با اصرار بر مخالفت با تو از تو روى گرداند.
به راستى در راه خدا به حق جهاد كردى، و بر آزار مردم به نيكى صبر كردى؛ صبرى به حساب خدا. تويى اول كسى كه به خدا ايمان آوردى، و براى او نماز خواندى و جهاد كردى، و خود را در خانه شرك براى حق آشكار نمودى، در حالى كه زمين انباشته به گمراهى بود، و شيطان آشكارا عبادت مىشد.
و تويى گوينده اين سخن: كثرت مردم در پيرامونم عزتى به من نيفزايد و پراكنده شدن شان ترسى به من اضافه نكند. اگر همه مردم از من دست بردارند نالان نشوم. پناهنده به خدا شدى و عزت يافتى. آخرت را بر دنيا برگزيدى و پارسا گشتى. خدا تأييدت نمود و راهنمايى فرمود، و در گردونه خلوص قرار داد، و تو را برگزيد.
كردارهايت ضد و نقيض نشد. گفتارهايت اختلاف نيافت. حالاتت زير و رو نگشت. ادعاى بيهوده نكردى، و بر خدا دروغ نبستى، و به متاع اندك دنيا طمع نورزيدى. گناهان تو را آلوده نساخت. همواره امورت بر پايه برهانى از سوى پروردگارت بود. در كارت بر يقين بودى. به سوى حق و راه مستقيم هدايت مىنمودى.
شهادت مىدهم شهادت حق و سوگند مىخورم سوگند صدق، كه محمد و خاندانش درود خدا بر آنان باد سروران خلقاند، و اينكه تو مولاى من و مولاى همه مؤمنانى. تو بنده خدا و ولىّ او و برادر جانشين و وارث او هستى، و او گوينده اين سخن به حضرت تو است:
سوگند به كسى كه مرا به حق برانگيخت به من ايمان نياورد آن كه به تو كافر شد، و به خدا اقرار ننمود آن كه به انكار تو برخاست. گمراه شد كسى كه مردم را از تو بازداشت، و به سوى خدا و به جانب من راه نيافت.
و اين گفتار پروردگار عزّ و جلّ من است: من آمرزندهام آن كس را كه توبه كرد و ايمان آورد و عمل شايسته انجام داد. سپس به سوى ولايت تو راه يابد.
مولاى من، فضل تو مخفى نمىماند، و نورت خاموش نگردد، و آن كه تو را انكار كند ستمكار و بدبخت است.
مولاى من، تو حجت بر بندگانى و راهنماى به سوى راه راستى، و ذخيره روز معادى.
مولاى من، خدا مقامت را در دنيا بلند كرد، و درجهات را در آخرت والا گردانيد، و بينايت نمود به آنچه بر كسى كه با تو مخالفت كرد پوشيده ماند، و بين تو و موهبتهاى خدا حجاب شد.
لعنت خدا بر حلال شمارندگان حرمتت، و دفع كنندگان حقّت، و شهادت مىدهم كه آنان از زيانكارترين مردمى هستند كه آتش چهره آنان را مىسوزاند، و در ميان دوزخ زشت و عبوس هستند.
و شهادت مىدهم كه اقدام نكردى، و قدم به عقب نگذاشتى، و سخن نگفيتى و باز نايستادى مگر به فرمان خدا و رسولش.
خود فرمودى: سوگند به آن كه جانم در دست اوست، رسول خدا - درود خدا بر او و خاندانش باد - به من نظر كرد، در حالى كه پيش قدمانه شمشير مىزدم، ايشان به من فرمود: اى على تو نسبت به من به منزله هارونى نسبت به موسى، جز اينكه بعد از من پيغمبرى نيست.
و من تو را خبر مىدهم كه مرگ و زندگى تو با من و بر اساس راه و رسم من است. به خدا سوگند دروغ نگفتم و به من دروغ گفته نشد، و گمراه نشدم و كسى به وسيله من گمراه نشده، و آنچه را پروردگارم با من عهد كرده فراموش نكردم.
من بر برهانى از سوى پروردگارم هستم كه براى پيامبرش بيان نموده و پيامبر نيز براى من بيان داشته است، و من به راستى بر راه روشن هستم كه آن را صريح مىگويم با صراحت تمام: اى اميرمؤمنان، به خدا سوگند راست گفتى و حق گفتى.
پس خدا لعنت كند كسى را كه تو را با آن كس كه با تو دشمنى كرد برابر قرار داد )و مقام تو را به او داد( ، در حالى كه خدا مىفرمايد: آيا كسانى كه مىدانند با كسانى كه نمى دانند برابرند؟
پس خدا لعنت كند كسى را كه مساوى تو قرار داد آن كس را كه خدا ولايتت را بر او واجب كرد. و حال اينكه تو ولىّ خدايى، و برادر رسول خدايى و دفاع كننده از دين خدايى، و كسى هستى كه قرآن به برترىاش گوياست؛ خداى تعالى فرمود: خدا جهادكنندگان را بر نشستگان برترى داد به اجرى بزرگ درجات و مغفرت و رحمت از جانب او براى جهادگنندگان است و خدا همواره آمرزنده و مهربان است.
و خداى تعالى فرمود: آيا آب دهى به حاجيان و آب دادن در مسجدالحرام را قرار دادهايد همانند آن كس كه به خدا و روز جزا ايمان آورده و در راه خدا جهاد كرده است هرگز پيش خدا برابر نيستند خدا گروه ستمكاران را هدايت نمى كند. آنان كه ايمان آوردهاند و هجرت كردند و در راه خدا با اموال و جانهايشان جهاد كردند از جهت مقام به نزد خدا برتر اند و ايشان رستگاران اند نويدشان مىدهد پروردگارشان به رحمتى از جانب خود و خشنودى و بهشتهايى كه در آنها نعمت پايدار براى آنان باشد در آن بهشتها جاودانند به راستى كه نزد خدا پاداشى بزرگ است.
شهادت مىدهم كه تو به ستايش خدا مخصوص گشتهاى، و مخلص در طاعت خدايى. براى هدايت جايگزينى نجستى، و در بندگى پروردگارت احدى را شريك نساختى. خداى تعالى دعاى پيامبرش - درود خدا بر او و خاندانش - را در حق تو اجابت كرد. سپس اظهار آنچه تو را سزاوار حكومت بر ملّتش كرده بود به او فرمان داد، براى بالا بردن شأنت، و علنى ساختن برهانت، و دفع باطلها، و بريدن بهانهها.
پس زمانى كه از آشوب اهل فسق بيمناك شد، و درباره تو در برابر منافقان محافظه كارى كرد، پروردگار جهانيان به او وحى كرد: اى رسول آنچه از پروردگارت به تو نازل شده به مردم برسان اگر انجام ندهى پيام خدا را نرساندهاى خدا تو را از مردم حفظ مىكند.
پس او بارهاى سنگين سفر را بر دوش جان نهاد، و در حرارت شديد نيمه روز برخاست. سخنرانى كرد و شنواند و فرياد زد. پس پيام حق را رساند، سپس از همه آنها پرسيد: آيا رساندم؟ گفتند: به خدا قسم آرى. فرمود: خدايا شاهد باش.
سپس به مردم خطاب كرد: آيا من آن نيستم كه به مؤمنان از خود آنان سزاوارترم؟ گفتند: آرى. پس دست تو را گرفت و فرمود: هر كه را كه من مولاى اويم، پس اين على مولاى اوست. خدايا دوست بدار هر كه او را دوست دارد، و دشمن بدار هر كه او را دشمن دارد، و يارى كن كسى را كه يارى اش كند، و خوار كن هر كه خوارش سازد.
پس به آنچه خدا درباره تو بر پيامبرش نازل كرد ايمان نياورد جز عدهاى اندك، و اكثرشان را نيفزود جز زيانكارى. پيش از آن نيز خدا در حق تو اين آيه را ناز كرد در حالى كه آنان دوست نداشتند: اى كسانى كه ايمان آوردهايد هر كه از شما از دينش برگردد خدا به زودى قومى را بياورد كه آنها را دوست دارد و آنها هم خدا را دوست دارند بر مؤمنان نرمند و بر كافران سخت در راه خدا جهاد كنند از سرزنش سرزنش كنندگان نمى ترسند اين است فضل خدا به هر كه بخواهد عنايت مىكند خدا گسترانده و داناست.
جز اين نيست كه شما ولىّ خدا و رسول او و همه آنانى هستند كه ايمان آورند و آنانى كه نماز را بر پا مىدارند و زكات مىدهند در حالى كه ركوع كننده اند و هر كه با خدا و رسولش و كسانى كه ايمان آوردند دوستى كند پس حزب خدا حزب پيروز است.
پروردگارا، به آنچه نازل كردى ايمان آورديم، و از پيامبر پيروى نموديم، پس ما را با گواهان بنويس. پروردگارا، دلهاى ما را پس از آنكه هدايت مان كردى منحرف مساز، و به ما از نزد خود رحمتى ببخش، كه تو بسيار بخشندهاى.
خدايا ما مىدانيم كه اين گفتار از نزد تو حق است، پس لعنت كن كسى را كه با آن معارضه كرد و به آن كبر ورزيد و آن را تكذيب كرد و كافر شد، و زود است بدانند كسانى كه ستم كردند به چه بازگشت گاهى برگردند.
سلام بر تو اى اميرمؤمنان و سرور جانشينان، و رأس عبادت كنندگان، و پارساترين پارسايان، و رحمت خدا و بركات و درودها و تحيّاتش بر تو باد. تويى خوراننده طعام در حال دوست داشتن آن به درمانده و يتيم و اسير، تنها به خاطر خشنودى خدا. كه از آنها پاداش و سپاسى نمى خواستى، و خداى تعالى در حق تو چنين گفت: ديگران را بر خود ترجيح مىدهند گر چه خود تهيدست باشند هر كه از بخل وجودش محفوظ ماند پس آنانند از رستگاران.
تويى فروبرنده خشم، و گذشت كننده از مردم، و خدا نيكوكاران را دوست دارد. تويى صبركننده در تنگدستى و پريشان حالى و به هنگام جنگ. تويى بخش كننده به برابرى، و دادگر در ميان ملّت، و آگاه به مقرّرات خدا از ميان همه انسانها. خداى تعالى خبر داد از آنچه سزاوار كرده تو را از فضلش به گفته اش: آيا كسى كه مؤمن است همانند كسى است كه فاسق است؟ هرگز برابر نيستند. اما كسانى كه ايمان آوردهاند و كار شايسته كردند براى آنها بهشتهاى خويش جايگاه جهت پذيرايى به پاداش آنچه انجام دادند.
و تويى اختصاص يافته به علم قرآن، و حكم تأويل، و صريح گفتار پيامبر، و توراست موقعيتهاى گواهى شده، و مقامات مشهور، و روزهاى ياد شده؛ روز بدر، و روز احزاب آن زمان كه چشمها منحرف، و جانها به گلوها رسيد، و به خدا گمان مىبرديد، گمانهاى گوناگون. در آنجا اهل ايمان آزمايش شدند و دچار تزلزل روحى گشتند تزلزل سخت.
آن هنگام اهل نفاق و آنان كه در دلهايشان بيمارى بود گفتند: خدا و رسولش جز فريب به ما وعده ندادند. و در آن زمان گروهى از آنان گفتند: اى اهل مدينه، جايى براى شما نيست، بازگرديد. و جمعى از آنان از پيامبر اجازه مىخواستند؛ مىگفتند: خانههاى ما باز و بىحفاظ است و حال آنكه بىحفاظ نبود. آنان جز فرار از جنگ قصدى نداشتند، و خداى تعالى فرمود: همين كه اهل ايمان دستههاى كفر و شرك را ديدند گفتند اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داد خدا و رسولش راست گفتند و آنان را نيفزود مگر ايمان و تسليم.
پس عمرو قهرمان آنها را كشتى، و جمع آنان را فرارى دادى، و خدا آنان را كه كافر بودد با خشمشان بازگرداند، در حالى كه به غنيمتى دست نيافتند، و خدا جنگ را از اهل ايمان كفايت كرد، و خدا نيرومند و عزيز است.
و روز احد هنگامى كه از اطراف پيامبر فرار مىكردند، و به احدى اعتنا نمىنمودند و پيامبر آنان را از پشت سرشان به كارزار دعوت مىكرد، تو بودى كه مشركان را براى حفظ پيامبر به راست و چپ دفع مىكردى، تا خدا گزند آنان را در حالى كه ترسان بودند از شما دو بزرگوار برگرداند، و شكست خوردگان را به وسيله تو يارى كرد.
و روز حنين، بنا بر آنچه قرآن در اين آيه به آن گويا شد: زمانى كه نفرات زياد شما باعث شگفتى شما شد ولى شما را به هيچ وجه بىنياز نكرد و زمين با آن فراخىاش بر شما تنگ شد سپس روى گردانده فرار كرديد. آنگاه خدا آرامش خود را بر رسولش و بر مؤمنان نازل فرمود.
»مؤمنان« تو بودى و همراهانت، و عمويت عباس شكست خوردگان را صدا زد: اى اصحاب سوره بقره، اى اهلبيت شجره، تا جماعتى به او پاسخ دادند. كه تو رنج آنها را كفايت كردى، و به جاى آنها كمك را عهدهدار شدى. پس نوميد از پاداش برگشتند، و اميدوار به وعده خداى تعالى به توبه، و اين است سخن خدا كه عظيم باد يادش: آنگاه خدا توبه مىپذيرد پس از آن توبه كسى را كه بخواهد در حالى كه تو درجه صبر را به دست آوردى و به مزد بزرگ پيروز شدى.
و روز خيبر كه خدا شكست منافقان را آشكار كرد، و دنباله كافران را بريد، و سپاس خداى را پروردگار جهانيان، در حالى كه آنها از پيش با خدا پيمان بسته بودند كه فرار نكنند، و به يقين پيمان خدا مورد بازخواست است.
مولاى من، تويى حجّت رسا، و راه روشن، و نعمت كامل، و برهان تابناك. پس گوارا باد تو را، آنچه خدا از برترى به تو داد، و نابود باد دشمن نادانت.
با پيامبر - درود خدا بر او و خاندانش - در تمام جنگها و لشگركشىهايش حاضر بودى. پيشاپيش پرچم اسلام را به دوش مىكشيدى، و در برابرش شمشير مىزدى. سپس تنها براى تدبير و كاردانى مشهودت و بينايىات در امور، در تمام ميدانها تو را به فرماندهى گماشت، و اميرى بر تو نبود.
چه بسيار كارهايى كه تقوا مانع اجراى تصميت در آنها شد، اما جز تو در مثل آن از هواى نفس پيروى كرد. پس نادانان گمان كردند كه تو از آنچه او به آن رسيد عاجز شدى. به خدا قسم گمان كننده اين چنين گمراه شد و را نيافت. و تو واضح ساختى آنچه مشكل شده بود از اين امور، براى آن كه توهّم و ترديد كرد به گفتارت.
درود خدا بر تو كه فرمودى: گاهى انسان زبردست و چيره روى چاره را مىبيند، ولى در برابرش پردهاى از تقواى خداست. در نتيجه روى چاره را آشكار رها مىكند. ولى فرصت آن را غنيمت مىداند كسى در امر باكى ندارد. به خدا سوگند راست گفتى، و ياوهسرايان دچار زيان شدند.
هنگامى كه آن دو عهدشكن ]طلحه و زبير[ با تو به فريبكارى برخاستند، و گفتند: قصد عمره داريم، به آنان گفتى: به جان خودتان قسم قصد عمره نداريد، بكله قصد خيانت داريد. در نتيجه از آن دو نفر بيعت گرفتى، و پيمان را محكم كردى. پس در نفاق كوشيدند. زمانى كه بر كار نادرستشان آگاهشان كردى بى توجهى كردند و به كار خويش بازگشتند. ولى بهرهمند نشدند، و سرانجام كار هر دو خسران شد.
سپس اهل شام خيانت آن دو را دنبال كردند. و تو پس از بستن راه غدر بر آنان به سويشان حركت كردى، ولى آنها به دين حق گردن ننهادند، و در قرآن تدبّر ننمودند. بىخردان پست و گمراهان ناجوانمرد، به آنچه در حق تو بر محمد نازل شده بود كافر اند، و ياوران مخالف تو، در حالى كه خدا به پيروى از تو امر كرد، و مؤمنان را به يارى تو فرا خواند، و فرمود خداى عزّ و جلّ: اى كسانى كه ايمان آوردهايد خدا را پروا كنيد، و با راستگويان باشيد.
مولاى من، حق بر تو نمايان شد، در حالى كه مردم آن را به يك سو انداختند، و تو روشهاى دينى را پس از كهنگى و نابودى آشكار ساختى. تو راست پيشينه جهاد بر پايه تصديق به قرآن، و تو راست فضيلت جهاد بر پايه تحقّق تأويل.
و دشمن تو دشمن خدا، و انكاركننده رسول خداست. دعوت مىكند دعوت باطل، حكومت كند به ستم، فرمان مىدهد غاصبانه، دار و دستهاش را به دوزخ مىخواند، در حالى كه عمّار جهاد مىكرد و ميان دو لشگر فرياد مىزد: كوچ كنيد، كوچ كنيد به سوى بهشت. و زمانى كه آب خواست، با شير سيراب شد، و تكبير زد و گفت: رسولخدا - درود خدا بر او و خاندانش - به من فرمود: آخرين نوشيدنىات از دنيا مخلوطى است از شير، و تو را گروه متجاوز به قتل مىرساند. پس ابو العاديه فزارى راه را بر عمّار گرفت و او را كشت. بر ابو العاديه لعنت خدا و لعنت فرشتگان خدا و همه پيامبران.
و لعنت بر كسى كه شمشير به روى تو كشيد، و تو به روى او شمشير كشيدى - اى اميرمؤمنان - از مشركان و منافقان تا روز قيامت، و بر آن كه خشنود شد به آنچه تو را غمگين ساخت، و غم تو را ناخوش نداشت و ديده بر هم نهاد و بىتفاوت گذشت، و علت و عاملش را انكار نكرد، يا عليه تو به دست و زبان كمك كرد، يا از يارىاش دست كشيد، يا از جهاد نمودن به همراه تو، كنارهگيرى كرد، يا فضل تو را كوچك شمرد، و حقّت را انكار كرد، يا با تو برابر نمود كسى را كه خدا قرار داد تو را سزاوارتر به او از خود او. و درودهاى خدا و رحمت و بركات و سلام و تحيّاتش بر تو و بر امامان از خاندان پاك تو.
فدك صديقه طاهره زهرا سرور زنان، و نپذيرفتن گواهى تو و گواهى دو سرور از نژادت و عترت مصطفىاست، درود خدا بر شما باد. و حال آن كه خدا درجه شما را بر امت برتر گرداند، و منزلت شما را رفيع قرار داد، و فضل و شرفتان را بر جهانيان آشكار ساخت، و پليدى را از شما برد و پاكتان ساخت پاك ساختنى ويژه.
خداى عزّ و جلّ فرمود: انسان بسيار حريص آفريده شده چون گزندى به او در رسد بىصبرى كند و چون خيرى به او در رسد دريغ ورزد جز نمازگزاران. پس خداى متعال پيامبر برگزيدهاش را و تو را - اى سرور جانشيان - از همه خلق استثنا كرد. پس آنان كه به تو ستم كردند چقدر از ديدن حق كور بودند.
سپس سهم خويشان پيامبر را از باب فريب براى تو مقرّر داشتند، ولى به جور و ستم از اهلش برگرداندند. چون حكومت به تو برگشت با خويشان پيامبر در حالى كه از آن دو نفر روىگردان بودى، به خاطر پاداشى كه نزد خدا براى تو بود به همان صورت عمل كردى كه آن دو نفر عمل كردند. پس گرفتارى تو به آن دو نفر به گرفتارى پيامبران - درود خدا بر ايشان - در هنگام تنهايى و بىياورى شبيه شد.
و در آرميدن در بستر پيامبر شبيه به اسماعيل ذبيح - درود بر او - شدى؛ چه آن كه تو نيز مانند او قبول كردى و اطاعت نمودى، به همان صورت كه اسماعيل صابرانه و پاداش خواهانه اطاعت كرد. وقتى كه ابراهيم به و او گفت: پسرم در خواب ديدم كه تو را ذبح مىكنم بنگر كه رأى تو چيست گفت: پدر به آنچه دستور داده شدهاى اقدام كن اگر خدا بخواهد مرا از بردباران خواهيد يافت. و تو نيز زمانى كه پيامبر - درود خدا بر او و خاندانش - در بسترش خواباندت و به تو فرمان داد در خوابگاهش بيارامى و او را با جانت از شر دشمنانش حفظ كنى، فرمان بردارانه به پذيرش دعوتش شتافتى و خو را براى كشته شدن آماده كردى.
در نتيجه خدا از فرمان برداريت قدردانى كرد، و از كار زيبايت به گفتارش جلّ ذكره در قرآن پرده برداشت؛ آنجا كه فرمود: و از مردم كسى است كه جانش را براى به دست آوردن خوشنودى خدا مىفروشد.
سپس گرفتاريت در جنگ صفين - كه قرآنها از روى حيله و فريب به نيزهها بالا رفته بود - در نتيجه شك و ترديد پيدا شد، و حق به يك سو افتاد، و از گمان پيروى شد. اين گرفتارىات شبيه به گرفتارى هارون شد؛ زمانى كه موسى او را بر قوم خود امارت داد، آنها از او پراكنده شدند. هارون بر سر آنان فرياد مىزد و مىگفت: اى مردم شما به گوساله آزمايش شدهايد. به درستى كه پروردگار شما خداى بخشنده است. از من پيروى كنيد و از دستورم پيروى نماييد. گفتند: همچنان روىآور به گوساله خواهيم بود تا موسى به سوى ما بازگردد!
همچنين تو اى اميرمومنان، همين كه قرآنها بالا رفت گفتى: اى ملت، شما به آن آزمايش شديد و گرفتار نيرنگ گشتهايد، اما از خواسته تو سرپيچى كردند، و با تو به مخالفت برخاستند، و گماشتن دو داور را از تو تقاضا نمودند. تو از تقاضاى آنان سرباز زدى، و از عمل آنان به سوى خدا بيزارى جستى، و آن را به خودشان واگذاشتى.
پس زمانى كه حق آشكار شد و خطاى منكر روشن گشت و به لغزش و انحراف از راه حق اعتراف كردند، پس از آن دچار اختلاف شدند و از روى بىخردى تو را مجبور به پذيرفتن حكميّت كردند. حكميتى كه از آن سرباز زدى و آنان مىخواستند و تو از آن باز داشتى، روا دانستند گناهانشان را كه مرتكب شدند.
تو بر راه بينايى و هدايت بودى، و ايشان بر روشهاى گمراهى و كورى. همچنان بر نفاق اصرار داشتند و در گمراهى سرگردان بودند، تا خدا سنگينى كار ناپسندشان را به آنان چشاند، و كسى را كه با تو دشمنى كرد با شمشيرت به نابودى كشيد. پس بدبخت و نگونسار شد و با حجّت تو زنده كرد كسى را كه سعادت يافت و راهنمايى شد.
درود خدا بر تو باد بامداد و شامگاه، در حَضَر و در سفر. بر وصفت مدح كنندهاى احاطه نكند، و عيبجويى برترىات را نابود ننمايد. تو در عبادت بهترين خلقى، و در پارسايى خالصترين آنانى، و در دفاع از دين سرسختترين ايشان. با كوششت حدود خدا را به پا داشتى، و با شمشيرت اردوهاى خارج از دين را فرارى دادى. با سرانگشتهايت شعله جنگها را خاموش ساختى، و با بيانت پردههاى شبه را دريدى، و آميختگى باطل را از حق روشن بر طرف كردى. سرزنش هيچ سرزنش كنندهاى تو را در راه خدا نگرفت، مدح خداى تعالى تو را بىنياز كرد از مدح مداحان و ستايش وصف كنندگان،
خداى تعالى فرمود: از مؤمنان مردانى هستند كه به آنچه با خدا بر آن پيمان بسته بودند صادقانه وفا كردند گروهى بر سر پيمان خود به شهادت رسيدند و جمعى از آنان انتظار مىشكند و به هيچ روى تغيير نكردند.
زمانى كه ديدى پيمان شكنان و ستمكاران و بيرون رفتگان از دين را كشتى، و رسولخدا - كه درود خدا بر او و خاندانش باد - وعدهاش را به تو راست گفته بود و تو هم به عهدش وفا كردى، گفتى: آيا وقت آن نرسيده كه اين محاسن به خون سر رنگين شود؟ با چه زمان بدبختترين اين ملت براى اين كار برانگيخته مىشود. اطمينان داشتى به اينكه بر پايه برهانى از پروردگارت و بصيرت از كارت هستى، وارد شونده بارگاه خدايى، شادان به معاملهاى كه انجام دادى، و اين است آن راستگارى بزرگ.
خدايا كشندگان پيامبرانت، و جانشينان انبيايت را به تمام لعنتهايت لعنت كن، و آنان را ملازم حرارت آتشت گردان.
و لعنت كن كسى را كه حق ولىّات را غصب كرد، و پيمانش را انكار نمود، و او را پس از يقين و اقرار به ولايتش - روزى كه دين را براى او كامل كردى - منكر شد.
خدايا قاتلان اميرمؤمنان و كسانى كه به او ستم كردند و پيروان و ياران آنان را لعنت كن.
خدايا ستم كنندگان بر حسين را لعنت كن، و همچنين قاتلانش، و پيروى كنندگان از دشمنش و ياوران دشمنش و راضيان به قتلش، و دريغ كنندگان از يارىاش؛ لعنتى شديد و سخت.
خدايا لعنت كن اول ستمكارى كه به خاندان محمد ستم كرد، و آنان را از حقوقشان بازداشت.
خدايا اول ستمكار و غاصب حق خاندان محمد را به لعنت اختصاص ده، و هر پيروى كننده از آنچه او شيوه ساخت تا روز قيامت.
خدايا درود فرست بر محمد خاتم پيامبران، و بر على سرور اوصيا، و خاندان پاكش، و ما را قرار ده از متمسّكين به آنان، و از كاميابان به ولايت شان، و ايمنىاى كه نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مىشوند.