شناخت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۴۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ نوامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
== شناخت غدير<ref>غدير چشمه زلال ولايت: ص ۷۱  - ۶۸.</ref> ==
== شناخت غدير<ref>غدير چشمه زلال ولايت: ص ۶۸ - ۷۱.</ref> ==
به جاست نگاهى كوتاه اما همه جانبه به [[عیدغدیر|غدیر]] -  اين رخداد بزرگ تاريخى -  و جايگاه آن در بيان معصومان‏ عليهم السلام بيندازيم:
به جاست نگاهى كوتاه اما همه جانبه به [[غدیر]] -  اين رخداد بزرگ تاريخى -  و جايگاه آن در بيان معصومان‏ عليهم السلام بيندازيم:


بنا به فرموده معصومين‏ عليهم السلام و نصوص روايى، عيد غدير «اعظم الاعياد»<ref>الخصال: ص ۳۹۴. مستدرک سفينة البحار: ج ۷ ص ۴۷۳.</ref> بزرگ‏ترين عيدها خوانده شده است. به تعبيرى ديگر، غدير هم [[قرآن]] است، هم سنت، هم [[تاریخ]].
بنا به فرموده معصومين‏ عليهم السلام و نصوص روايى، عيد غدير «اعظم الاعياد»<ref>الخصال: ص ۳۹۴. مستدرک سفينة البحار: ج ۷ ص ۴۷۳.</ref> بزرگ‏ترين عيدها خوانده شده است. به تعبيرى ديگر، غدير هم [[قرآن]] است، هم سنت، هم [[تاریخ]].  


از آن رو غدير را قرآن مى‏ خوانيم كه در هر تفسيرى بنگريد گزارش رويداد شكوه مند غدير را در آن خواهيد يافت. از آن رو [[سنت]] است كه در تمام متون روايى واقعه غدير يا قسمتى از گفتار، رفتار و كردار و [[تقریر]] [[رسول‏ خدا]]<nowiki/>صلى الله عليه وآله درباره واقعه غدير ديده مى‏ شود. ظاهراً تنها كتابى از عامه كه رويداد غدير را ذكر نكرده تنها صحيح بخارى است. اما پنج صحيح ديگر آنها ماجراى غدير را نقل كرده ‏اند.
از آن رو غدير را قرآن مى‏ خوانيم كه در هر تفسيرى بنگريد گزارش رويداد شكوه مند غدير را در آن خواهيد يافت.  


غدير را نيز بايد جزئى از تاريخ دانست، زيرا در زندگى [[پیامبر اسلام|پیامبر]] اسلام‏ صلى الله عليه وآله رويداد تاريخى بسيار مهمى به شمار مى ‏رود، و هر متن تاريخى كه زندگى پيامبرصلى الله عليه وآله را بررسى كرده باشد،فصلى را به غدير خم اختصاص داده است.در سرزمين ‏هاى اسلامى كم و بيش مردم با رويداد غدير آشنا هستند، ولى اكثر افراد جهان حتى نام غدير را نشنيده و از جريان و رخدادهاى آن بى‏ اطلاع مى ‏باشند. به حكم وظيفه بايد آنان را در جريان اين روز بزرگ قرار دهيم، و درباره تمام ابعاد دنيايى و آخرتى و مادى و معنوى آن بحث كنيم.
از آن رو سنت است كه در تمام متون روايى واقعه غدير يا قسمتى از گفتار، رفتار و كردار و تقریر [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|رسول‏ خدا صلی الله علیه و آله]] درباره واقعه غدير ديده مى‏ شود.
 
ظاهراً تنها كتابى از عامه كه رويداد غدير را ذكر نكرده تنها صحيح بخارى است. اما پنج صحيح ديگر آنها ماجراى غدير را نقل كرده ‏اند.
 
غدير را نيز بايد جزئى از تاريخ دانست، زيرا در زندگى پیامبر اسلام‏ صلى الله عليه و آله رويداد تاريخى بسيار مهمى به شمار مى ‏رود، و هر متن تاريخى كه زندگى پيامبر صلى الله عليه و آله را بررسى كرده باشد،فصلى را به غدير خم اختصاص داده است.  
 
در سرزمين ‏هاى اسلامى كم و بيش مردم با رويداد غدير آشنا هستند، ولى اكثر افراد جهان حتى نام غدير را نشنيده و از جريان و رخدادهاى آن بى‏ اطلاع مى ‏باشند.  
 
به حكم وظيفه بايد آنان را در جريان اين روز بزرگ قرار دهيم، و درباره تمام ابعاد دنيايى و آخرتى و مادى و معنوى آن بحث كنيم.  


به عنوان مثال:
به عنوان مثال:


بزنطى يكى از ياران برجسته امامان معصوم‏ عليهم السلام است. در ميان هزاران صحابى ‏اى كه معاصر امامان‏ عليهم السلام بوده ‏اند، چهره‏ هاى درخشانى چون بزنطى از بيست تن تجاوز نمى‏ كند. منابع رجالى نام كامل او را «احمد بن محمد بن ابى ‏نصر بزنطى» نقل كرده ‏اند. وى از زبان [[امام رضا علیه السلام|امام رضا]]<nowiki/>عليه السلام روايتى نقل نموده، كه از بين روايات غدير بى ‏ترديد كم نظيرتر است؛ تا جايى كه در بين كتاب ‏ها و مجامع روايى كمتر روايتى همسنگ اين روايت مى ‏يابيم، و همين كم نظير بودن، ارزش و جايگاه ويژه‏اى به اين روايت مى‏ دهد.
بزنطى يكى از ياران برجسته امامان معصوم‏ عليهم السلام است. در ميان هزاران صحابى ‏اى كه معاصر امامان‏ عليهم السلام بوده ‏اند، چهره‏ هاى درخشانى چون بزنطى از بيست تن تجاوز نمى‏ كند.  
 
منابع رجالى نام كامل او را «احمد بن محمد بن ابى ‏نصر بزنطى» نقل كرده ‏اند. وى از زبان [[امام رضا علیه السلام]] روايتى نقل نموده، كه از بين روايات غدير بى ‏ترديد كم نظيرتر است؛ تا جايى كه در بين كتاب ‏ها و مجامع روايى كمتر روايتى همسنگ اين روايت مى ‏يابيم، و همين كم نظير بودن، ارزش و جايگاه ويژه ‏اى به اين روايت مى‏ دهد.
 
بزنطى مى‏ گويد: حضرت رضا علیه السلام فرمود: لَو عَرَفَ النّاسُ فَضْلَ هذَا الْيَوْمِ بِحَقيقَتِهِ لَصافَحَتْهُمُ الْمَلائِكَةُ فِى كُلِّ يَوْمٍ عَشْرَ مَرّاتٍ<ref>تهذيب الاحكام: ج ۶ ص ۲۴ ح ۹.</ref>:
 
اگر مردم ارزش اين روز را آن گونه كه هست بدانند، ملائكه روزى ده بار با آنان مصافحه خواهند كرد.  


بزنطى مى‏ گويد: حضرت رضاعليه السلام فرمود: لو عرف الناس فضل هذا اليوم بحقيقته، لصافحتهم الملائكة فى كل يوم عشر مرات<ref>تهذيب الاحكام: ج ۶ ص ۲۴ ح ۹.</ref>: اگر مردم ارزش اين روز را آنگونه كه هست بدانند، ملائكه روزى ده بار با آنان مصافحه خواهند كرد.
در روايت و موضوعات ديگر چنين روايتى وجود ندارد؛ كه در آن به [[مصافحه]] ملائكه با بندگان خدا اشاره شده باشد. لذا اين تعبير در شأن و عظمت يوم اللَّه غدير بى ‏نظير است.  


در روايت و موضوعات ديگر چنين روايتى وجود ندارد؛ كه در آن به [[مصافحه]] ملائكه با بندگان خدا اشاره شده باشد. لذا اين تعبير در شأن و عظمت يوم اللَّه غدير بى ‏نظير است.
مصافحه (دست دادن) يک احترام، تقدير و تشكر و اظهار علاقه است. از ديگر سو فرشتگان مانند آدميان نيستند كه بى مبنى و اساس با هر كس رفتارى مهرآميز داشته باشند، چرا كه ملاك‏ه ايى خدايى دارند. از اين رو هرگز نافرمانى خدا نمى‏ كنند.  


مصافحه (دست دادن) يک [[احترام]]، تقدير و تشكر و اظهار علاقه است. از ديگر سو فرشتگان مانند آدميان نيستند كه بى مبنى و اساس با هر كس رفتارى مهرآميز داشته باشند، چرا كه ملاك‏ه ايى خدايى دارند. از اين رو هرگز نافرمانى خدا نمى‏ كنند. قرآن كريم در توصيفشان مى‏ فرمايد: «لا يعصون اللَّه ما امرهم»<ref>تحريم /  ۶ .</ref>: هرگز از فرمان خدا سرپيچى نمى‏ كنند.
قرآن كريم در توصيفشان مى‏ فرمايد: لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ»<ref>تحريم /  ۶ .</ref>: هرگز از فرمان خدا سرپيچى نمى‏ كنند.  


آنان مقام [[عصمت]] دارند، البته عصمت آنان نه در مرتبه عصمت چهارده معصوم‏ عليهم السلام كه از آن فروتر است. تصور كنيد، در صورتى ملائكه با ما مصافحه و ابراز محبت خواهند كرد كه به درجه بالاى شناخت دست يابيم. براى درک بيشتر از آنچه در اين روايت بيان شده، بايد توجه كنيم اگر [[اظهار]] علاقه و تجليل ملائک از آدمى ماهى يک بار و حتى سالى يک بار باشد، باز ارزش والايى است.
آنان مقام [[عصمت]] دارند، البته عصمت آنان نه در مرتبه عصمت چهارده معصوم‏ عليهم السلام كه از آن فروتر است. تصور كنيد، در صورتى ملائكه با ما مصافحه و ابراز محبت خواهند كرد كه به درجه بالاى شناخت دست يابيم.  


بعضى از ما شايد سالى يک بار به ديدن دوستان و خويشاوندان برويم، و در صورتى كه علاقمندى ما بيشتر باشد ماهى يک بار، و در مواردى كه علاقه فزون‏تر و نسبت نزديک ‏تر باشد هفته‏ اى يك بار، و گاهى با بعضى از آنان روزى يک بار ديدار و مصافحه مى‏ كنيم. اما اگر كسى امين و رازدار ما باشد، ممكن است روزى ده بار به ديدار او رفته و نسبت به او ابراز محبت كنيم. حال ببينيم كه مصافحه ملائک خداى متعال با ما آدميان آن هم روزى [[ده بار]] چه معنايى دارد، و امام رضاعليه السلام از گفتن اين مطالب در پى بيان چه مسئله مهمى هستند؟
براى درک بيشتر از آنچه در اين روايت بيان شده، بايد توجه كنيم اگر اظهار علاقه و تجليل ملائک از آدمى ماهى يک بار و حتى سالى يک بار باشد، باز ارزش والايى است.  


در مورد اينكه شناختن غدير عمل محسوب مى‏ شود يا خير، بايد دانست كه عمل در مرتبه دوم است، زيرا شناخت مقدمه عمل است و شناخت به تنهايى اين ارزش والا را دارد. خواه آنان كه غدير را شناخته ‏اند به آنچه در مورد غدير دستور داده شده است عمل كنند يا خير.
بعضى از ما شايد سالى يک بار به ديدن دوستان و خويشاوندان برويم، و در صورتى كه علاقمندى ما بيشتر باشد ماهى يک بار، و در مواردى كه علاقه فزون‏تر و نسبت نزديک ‏تر باشد هفته‏ اى يک بار، و گاهى با بعضى از آنان روزى يک بار ديدار و مصافحه مى‏ كنيم.  


به عنوان مثال عموم مردم مرجع تقليد خود را -  گر چه هيچ گونه نيازى به او نداشته باشند -  احترام مى ‏كنند، زيرا دانشمند است و دانش احترام ديگران را بر مى ‏انگيزد. در واقع احترامى كه به او گذاشته مى ‏شود به دليل دانش و خردمند او است. بنابراين احترامى كه [[ملائک]] به غديرشناسان مى‏ گذارند به دليل شناخت آنها از غدير و [[اعتقادات]] است.
اما اگر كسى امين و رازدار ما باشد، ممكن است روزى ده بار به ديدار او رفته و نسبت به او ابراز محبت كنيم. حال ببينيم كه مصافحه [[ملائکه|ملائک]] خداى متعال با ما آدميان آن هم روزى ده بار چه معنايى دارد، و [[امام رضا علیه السلام]] از گفتن اين مطالب در پى بيان چه مسئله مهمى هستند؟


همان طور كه بيان شد، اين تعبير از تعابير كم‏ نظير است. البته در خصوص ارزش زيارت حضرت سيدالشهداءعليه السلام روايتى نقل شده است كه ارواح انبياعليهم السلام با زائران حضرت سيد الشهداءعليه السلام مصافحه مى‏ كنند. اما اين روايت با روايت غدير تفاوت بسيار دارد، و مصافحه ملائكه آن هم هر روز ده بار، موردى است كاملاً استثنايى.
در مورد اينكه شناختن غدير عمل محسوب مى‏ شود يا خير، بايد دانست كه عمل در مرتبه دوم است، زيرا شناخت مقدمه عمل است و شناخت به تنهايى اين ارزش والا را دارد.


با توجه به اين سخن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام كه مى‏ فرمايد: انا لأمراء الكلام<ref>تحف العقول: ص ۷. بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۲۴۵.</ref>: ما پادشاهان سخنيم، و اينكه آن حضرت خود پايه ‏گذار دستور زبان عربى است و همه امامان معصوم‏ عليهم السلام با نكته سنجى و دقت كامل كلمه‏ ها و جمله‏ ها را بر مى ‏گزينند، اين سخن امام رضاعليه السلام تأمل و دقت مى‏ طلبد.
خواه آنان كه غدير را شناخته ‏اند به آنچه در مورد غدير دستور داده شده است عمل كنند يا خير.


لذا در اينجا حضرت رضاعليه السلام نفرمودند: ان عرف الناس، يا: اذا عرف الناس. بلكه فرموده‏ اند: لو عرف الناس، و همان طور كه از قواعد دستور عربى معلوم است «لو» حرف [[امتناع]] است و براى كارهاى نشدنى به كار مى ‏رود. متعلق لو «بحقيقته» مى ‏باشد؛ يعنى آنچه شناختنش تقريباً نشدنى است. در اينجا منظور شناخت [[ارزش غدیر]] آنچنان كه هست و در حقيقت امر وجود دارد مى ‏باشد، نه شناخت به اندازه سعه وجودى و درک و بينش افراد.
به عنوان مثال عموم مردم مرجع تقليد خود را -  گر چه هيچ گونه نيازى به او نداشته باشند -  احترام مى ‏كنند، زيرا دانشمند است و دانش احترام ديگران را بر مى ‏انگيزد.  


به تعبيرى ديگر، نه آنگونه كه هر كسى به اندازه ظرف خود از دريا آب بردارد، بلكه به بزرگى خود دريا از آن بهره گيرد. لذا ارزش و منزلت غدير بسيار بالاتر از درک محدود ماست. به تعبير واضح‏ تر: فرضاً اگر كسى يوم اللَّه غدير را آنگونه كه در واقع ارزش دارد بشناسد، آنگاه است كه ملائک روزى ده بار با او مصافحه مى‏ كنند.
در واقع احترامى كه به او گذاشته مى ‏شود به دليل دانش و خردمند او است. بنابراين احترامى كه ملائک به غديرشناسان مى‏ گذارند به دليل شناخت آنها از غدير و اعتقادات است.
 
همان طور كه بيان شد، اين تعبير از تعابير كم‏ نظير است. البته در خصوص ارزش زيارت حضرت سيدالشهداءعليه السلام روايتى نقل شده است كه ارواح انبيا عليهم السلام با زائران حضرت سيد الشهداء عليه السلام مصافحه مى‏ كنند. اما اين روايت با روايت غدير تفاوت بسيار دارد، و مصافحه ملائكه آن هم هر روز ده بار، موردى است كاملاً استثنايى.
 
با توجه به اين سخن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام كه مى‏ فرمايد: انا لأمراء الكلام<ref>تحف العقول: ص ۷. بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۲۴۵.</ref>:
 
ما پادشاهان سخنيم، و اينكه آن حضرت خود پايه ‏گذار دستور زبان عربى است و همه [[معصومین علیهم السلام|امامان معصوم‏ علیهم السلام]] با نكته سنجى و دقت كامل كلمه‏ ها و جمله‏ ها را بر مى ‏گزينند، اين سخن [[امام رضا علیه السلام]] تأمل و دقت مى‏ طلبد.
 
لذا در اينجا حضرت رضا عليه السلام نفرمودند: ان عرف الناس، يا: اذا عرف الناس. بلكه فرموده‏ اند: لو عرف الناس، و همان طور كه از قواعد دستور عربى معلوم است «لو» حرف امتناع است و براى كارهاى نشدنى به كار مى ‏رود.
 
متعلق لو «بحقيقته» مى ‏باشد؛ يعنى آنچه شناختنش تقريباً نشدنى است. در اينجا منظور شناخت ارزش غدیر آنچنان كه هست و در حقيقت امر وجود دارد مى ‏باشد، نه شناخت به اندازه سعه وجودى و درک و بينش افراد.
 
به تعبيرى ديگر، نه آنگونه كه هر كسى به اندازه ظرف خود از دريا آب بردارد، بلكه به بزرگى خود دريا از آن بهره گيرد. لذا ارزش و منزلت غدير بسيار بالاتر از درک محدود ماست.  
 
به تعبير واضح‏ تر: فرضاً اگر كسى يوم اللَّه غدير را آنگونه كه در واقع ارزش دارد بشناسد، آنگاه است كه ملائک روزى ده بار با او مصافحه مى‏ كنند.  


براى روشن شدن عظمت پاداش اين شناخت مى ‏توانيم اين گونه محاسبه كنيم: از باب امثال اگر كسى ۸۳ سال قمرى عمر كند و فرضاً در بيست سالگى به اين شناخت برسد، طى ۶۳ سال كه اين شناخت را داشته -  يعنى حدود ۹۵۵  / ۲۲ روز -  ملائک حدود ۵۵۰  / ۲۲۹ بار با او مصافحه مى‏ كنند، و اين نشانه بزرگى و والايى اين شناخت بوده كه البته منزلتى بس ارجمند است.
براى روشن شدن عظمت پاداش اين شناخت مى ‏توانيم اين گونه محاسبه كنيم: از باب امثال اگر كسى ۸۳ سال قمرى عمر كند و فرضاً در بيست سالگى به اين شناخت برسد، طى ۶۳ سال كه اين شناخت را داشته -  يعنى حدود ۹۵۵  / ۲۲ روز -  ملائک حدود ۵۵۰  / ۲۲۹ بار با او مصافحه مى‏ كنند، و اين نشانه بزرگى و والايى اين شناخت بوده كه البته منزلتى بس ارجمند است.
== منبع ==
دانشنامه غدیر ،جلد ۱۳،صفحه ۳۵۴.


== پانویس ==
== پانویس ==
[[رده:امام شناسی]]