آیه ۲۵ و ۲۶ توبه و غدیر: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «سوره توبه: آيه 25- 26 <nowiki>######</nowiki>اشاره و لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَواطِنَ كَثِيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== اشاره == | |||
و لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَواطِنَ كَثِيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ، ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ<ref>سوره توبه: آيه ۲۵- ۲۶</ref> | |||
و لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَواطِنَ كَثِيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ، ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ | |||
خدا شما را در موارد بسيارى كمك نمود و در روز حنين كه بسيارىِ تعدادتان شما را خوش آمد، اما برايتان فايدهاى نداشت و زمين با همه وسعتش بر شما تنگ شد، سپس پشت كرده فرار نموديد. آنگاه خداوند آرامش را بر پيامبرش و بر مؤمنين نازل كرد و لشكرهايى نازل كرد كه شما آنها را نمىديد و عذاب كرد كسانى را كه كافر شدند و اين است جزاى كافران. | خدا شما را در موارد بسيارى كمك نمود و در روز حنين كه بسيارىِ تعدادتان شما را خوش آمد، اما برايتان فايدهاى نداشت و زمين با همه وسعتش بر شما تنگ شد، سپس پشت كرده فرار نموديد. آنگاه خداوند آرامش را بر پيامبرش و بر مؤمنين نازل كرد و لشكرهايى نازل كرد كه شما آنها را نمىديد و عذاب كرد كسانى را كه كافر شدند و اين است جزاى كافران. | ||
== متن روايت == | |||
عَنْ عَلِىٍّ عليه السلام قالَ: عَمَّمَنى رَسُولُ اللَّهِ صلَّى اللَّه عليه و آله يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ بِعَمامَةٍ فَسَدَلَ طَرَفَها عَلى مِنْكَبى وَ قالَ: «انَّ اللَّهَ ايَّدَنى يَوْمَ بَدْرٍ وَ حُنَيْنٍ بِمَلائِكَةٍ مُعْتَمّينَ بِهذِهِ الْعَمَّةِ». | عَنْ عَلِىٍّ عليه السلام قالَ: عَمَّمَنى رَسُولُ اللَّهِ صلَّى اللَّه عليه و آله يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ بِعَمامَةٍ فَسَدَلَ طَرَفَها عَلى مِنْكَبى وَ قالَ: «انَّ اللَّهَ ايَّدَنى يَوْمَ بَدْرٍ وَ حُنَيْنٍ بِمَلائِكَةٍ مُعْتَمّينَ بِهذِهِ الْعَمَّةِ». | ||
اميرالمؤمنين عليه السلام مىفرمايد: پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در روز غدير خم عمامهاى بر سر من بست و آخر آن را روى شانهام انداخت و فرمود: «خدا در روز بدر و حنين مرا با ملائكهاى تأييد و كمك نمود كه چنين عمامهاى بر سر داشتند». | اميرالمؤمنين عليه السلام مىفرمايد: پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در روز غدير خم عمامهاى بر سر من بست و آخر آن را روى شانهام انداخت و فرمود: «خدا در روز بدر و حنين مرا با ملائكهاى تأييد و كمك نمود كه چنين عمامهاى بر سر داشتند». <ref>(۱) عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۹۹- ۲۰۱.غدير در قرآن، ج۲، ص: ۱۶۱</ref> | ||
( | |||
غدير در قرآن، | |||
== موقعيت تاريخى == | |||
يكى از مراسمى كه بر فراز منبر غدير در برابر ديدگان يكصد و بيست هزار مخاطب انجام گرفت، بستن عمامه به دست پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله بر سر اميرالمؤمنين عليه السلام بود. اين برنامه بر اساس يك سنت عربى معناى مهمى در رابطه با جانشينى حضرت داشت. | يكى از مراسمى كه بر فراز منبر غدير در برابر ديدگان يكصد و بيست هزار مخاطب انجام گرفت، بستن عمامه به دست پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله بر سر اميرالمؤمنين عليه السلام بود. اين برنامه بر اساس يك سنت عربى معناى مهمى در رابطه با جانشينى حضرت داشت. | ||
عرب هر گاه مىخواستند رياست شخص بزرگى را بر قومى اعلام كنند يكى از مراسمشان بستن عمامه بر سر او بود. هر گاه در چنين مراسمى شخص بزرگى عمامه خود را بر سر شخص مورد نظر مىبست نشانه اعتمادش بر او بود. | عرب هر گاه مىخواستند رياست شخص بزرگى را بر قومى اعلام كنند يكى از مراسمشان بستن عمامه بر سر او بود. هر گاه در چنين مراسمى شخص بزرگى عمامه خود را بر سر شخص مورد نظر مىبست نشانه اعتمادش بر او بود.<ref>(۱) تاج العروس: ج ۸ ص ۴۱۰.</ref> | ||
در غدير پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله عمامه خود را كه «سحاب» نام داشت به عنوان تاج افتخار بر سر اميرالمؤمنين عليه السلام بست و انتهاى عمامه را بر دوش آن حضرت قرار داد و فرمود: | در غدير پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله عمامه خود را كه «سحاب» نام داشت به عنوان تاج افتخار بر سر اميرالمؤمنين عليه السلام بست و انتهاى عمامه را بر دوش آن حضرت قرار داد و فرمود: | ||
«عمامه تاج عرب است». آنگاه شكل خاص اين عمامه را با ياد جنگ بدر و حنين توضيح داد كه در اين دو جنگ خداوند ملائكه را به كمك من فرستاد و آنان عمامههايى به اين صورت داشتند، و اين اشاره به دو آيه در اين باره در قرآن بود. | «عمامه تاج عرب است». آنگاه شكل خاص اين عمامه را با ياد جنگ بدر و حنين توضيح داد كه در اين دو جنگ خداوند ملائكه را به كمك من فرستاد و آنان عمامههايى به اين صورت داشتند، و اين اشاره به دو آيه در اين باره در قرآن بود. <ref>(۲) عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۹۹. الغدير: ج ۱ ص ۲۹۱. كنز العمال: ج ۱۵ ص ۴۸۲. | ||
غدير در قرآن، ج۲، ص: ۱۶۲</ref> | |||
== موقعيت قرآنى == | |||
بدين گونه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به چهار آيه در دو سوره قرآن اشاره كردند كه در آنها داستان كمك ملائكه به حضرت در دو جنگ بدر و حنين آمده است. در سوره آل عمران داستان جنگ بدر است كه عدد كفار سه برابر مسلمانان بود و خداوند مىفرمايد: در آن جنگ خداوند شما را يارى نمود. پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در آن جنگ به مردم فرمود: «آيا اينكه خداوند با سه هزار ملائكه شما را يارى نمود كافى نيست؟ ... اكنون اگر بردبار باشيد خداوند پنج هزار ملائكه با نشانه مسلمانان به يارى شما خواهد فرستاد». | بدين گونه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به چهار آيه در دو سوره قرآن اشاره كردند كه در آنها داستان كمك ملائكه به حضرت در دو جنگ بدر و حنين آمده است. در سوره آل عمران داستان جنگ بدر است كه عدد كفار سه برابر مسلمانان بود و خداوند مىفرمايد: در آن جنگ خداوند شما را يارى نمود. پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در آن جنگ به مردم فرمود: «آيا اينكه خداوند با سه هزار ملائكه شما را يارى نمود كافى نيست؟ ... اكنون اگر بردبار باشيد خداوند پنج هزار ملائكه با نشانه مسلمانان به يارى شما خواهد فرستاد». | ||
در سوره توبه داستان جنگ حنين است كه كمينهاى دشمن قوى بود و ناگاه مسلمانان را در محاصره قرار دادند در حالى كه تعداد مسلمانان بيشتر بود، و در اين حال عده زيادى از مسلمانان پا به فرار گذاشتند. در چنين موقعيتى خداوند لشكر ناپيداى خود را به كمك فرستاد و مسلمانان را از شكست رهايى بخشيد. | در سوره توبه داستان جنگ حنين است كه كمينهاى دشمن قوى بود و ناگاه مسلمانان را در محاصره قرار دادند در حالى كه تعداد مسلمانان بيشتر بود، و در اين حال عده زيادى از مسلمانان پا به فرار گذاشتند. در چنين موقعيتى خداوند لشكر ناپيداى خود را به كمك فرستاد و مسلمانان را از شكست رهايى بخشيد. | ||
خط ۴۵: | خط ۲۸: | ||
در حديث آمده است كه در جنگ بدر و حنين اين ملائكه از آسمان نازل شدند و به صورت بشر در آمدند و همراه مسلمانان جنگيدند و بسيارى از كفار را كشتند، اگرچه مسلمانان آنها را نمىديدند. به طورى كه بسيارى از كفار بعدها با تعجب مىپرسيدند: | در حديث آمده است كه در جنگ بدر و حنين اين ملائكه از آسمان نازل شدند و به صورت بشر در آمدند و همراه مسلمانان جنگيدند و بسيارى از كفار را كشتند، اگرچه مسلمانان آنها را نمىديدند. به طورى كه بسيارى از كفار بعدها با تعجب مىپرسيدند: | ||
«در آغاز جنگ تعداد شما كم بود. اينان چه كسانى بودند كه به لشكر شما اضافه شدند؟ آن اسبهاى دو رنگ و سواران سفيدپوش بودند كه افراد ما را كشتند»!! | «در آغاز جنگ تعداد شما كم بود. اينان چه كسانى بودند كه به لشكر شما اضافه شدند؟ آن اسبهاى دو رنگ و سواران سفيدپوش بودند كه افراد ما را كشتند»!! <ref>(۱) بحار الانوار: ج ۱۹ ص ۲۸۴، ج ۲۱ ص ۱۵۱.غدير در قرآن، ج۲،</ref> از خصوصيات اين ملائكه عمامهاى بود كه بر سرداشتند و انتهاى آن بر دوششان آويخته بود. | ||
بدين گونه بار ديگر نگاهى به قرآن را در غدير شاهديم كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله با اشاره به دو فراز قرآنى يادآور مىشود كه بخشى از مراسم غدير كه عمامه سحاب به اين صورت خاص بر سر على عليه السلام بسته مىشود يادگارى از روزهاى بدر و حنين است كه خدا ملائكه را به يارى اسلام فرستاد. | بدين گونه بار ديگر نگاهى به قرآن را در غدير شاهديم كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله با اشاره به دو فراز قرآنى يادآور مىشود كه بخشى از مراسم غدير كه عمامه سحاب به اين صورت خاص بر سر على عليه السلام بسته مىشود يادگارى از روزهاى بدر و حنين است كه خدا ملائكه را به يارى اسلام فرستاد. | ||
______________________________ | ______________________________ | ||
نسخهٔ ۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۷
اشاره
و لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَواطِنَ كَثِيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ، ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ[۱]
خدا شما را در موارد بسيارى كمك نمود و در روز حنين كه بسيارىِ تعدادتان شما را خوش آمد، اما برايتان فايدهاى نداشت و زمين با همه وسعتش بر شما تنگ شد، سپس پشت كرده فرار نموديد. آنگاه خداوند آرامش را بر پيامبرش و بر مؤمنين نازل كرد و لشكرهايى نازل كرد كه شما آنها را نمىديد و عذاب كرد كسانى را كه كافر شدند و اين است جزاى كافران.
متن روايت
عَنْ عَلِىٍّ عليه السلام قالَ: عَمَّمَنى رَسُولُ اللَّهِ صلَّى اللَّه عليه و آله يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ بِعَمامَةٍ فَسَدَلَ طَرَفَها عَلى مِنْكَبى وَ قالَ: «انَّ اللَّهَ ايَّدَنى يَوْمَ بَدْرٍ وَ حُنَيْنٍ بِمَلائِكَةٍ مُعْتَمّينَ بِهذِهِ الْعَمَّةِ».
اميرالمؤمنين عليه السلام مىفرمايد: پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در روز غدير خم عمامهاى بر سر من بست و آخر آن را روى شانهام انداخت و فرمود: «خدا در روز بدر و حنين مرا با ملائكهاى تأييد و كمك نمود كه چنين عمامهاى بر سر داشتند». [۲]
موقعيت تاريخى
يكى از مراسمى كه بر فراز منبر غدير در برابر ديدگان يكصد و بيست هزار مخاطب انجام گرفت، بستن عمامه به دست پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله بر سر اميرالمؤمنين عليه السلام بود. اين برنامه بر اساس يك سنت عربى معناى مهمى در رابطه با جانشينى حضرت داشت.
عرب هر گاه مىخواستند رياست شخص بزرگى را بر قومى اعلام كنند يكى از مراسمشان بستن عمامه بر سر او بود. هر گاه در چنين مراسمى شخص بزرگى عمامه خود را بر سر شخص مورد نظر مىبست نشانه اعتمادش بر او بود.[۳]
در غدير پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله عمامه خود را كه «سحاب» نام داشت به عنوان تاج افتخار بر سر اميرالمؤمنين عليه السلام بست و انتهاى عمامه را بر دوش آن حضرت قرار داد و فرمود:
«عمامه تاج عرب است». آنگاه شكل خاص اين عمامه را با ياد جنگ بدر و حنين توضيح داد كه در اين دو جنگ خداوند ملائكه را به كمك من فرستاد و آنان عمامههايى به اين صورت داشتند، و اين اشاره به دو آيه در اين باره در قرآن بود. [۴]
موقعيت قرآنى
بدين گونه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به چهار آيه در دو سوره قرآن اشاره كردند كه در آنها داستان كمك ملائكه به حضرت در دو جنگ بدر و حنين آمده است. در سوره آل عمران داستان جنگ بدر است كه عدد كفار سه برابر مسلمانان بود و خداوند مىفرمايد: در آن جنگ خداوند شما را يارى نمود. پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در آن جنگ به مردم فرمود: «آيا اينكه خداوند با سه هزار ملائكه شما را يارى نمود كافى نيست؟ ... اكنون اگر بردبار باشيد خداوند پنج هزار ملائكه با نشانه مسلمانان به يارى شما خواهد فرستاد».
در سوره توبه داستان جنگ حنين است كه كمينهاى دشمن قوى بود و ناگاه مسلمانان را در محاصره قرار دادند در حالى كه تعداد مسلمانان بيشتر بود، و در اين حال عده زيادى از مسلمانان پا به فرار گذاشتند. در چنين موقعيتى خداوند لشكر ناپيداى خود را به كمك فرستاد و مسلمانان را از شكست رهايى بخشيد.
در حديث آمده است كه در جنگ بدر و حنين اين ملائكه از آسمان نازل شدند و به صورت بشر در آمدند و همراه مسلمانان جنگيدند و بسيارى از كفار را كشتند، اگرچه مسلمانان آنها را نمىديدند. به طورى كه بسيارى از كفار بعدها با تعجب مىپرسيدند:
«در آغاز جنگ تعداد شما كم بود. اينان چه كسانى بودند كه به لشكر شما اضافه شدند؟ آن اسبهاى دو رنگ و سواران سفيدپوش بودند كه افراد ما را كشتند»!! [۵] از خصوصيات اين ملائكه عمامهاى بود كه بر سرداشتند و انتهاى آن بر دوششان آويخته بود.
بدين گونه بار ديگر نگاهى به قرآن را در غدير شاهديم كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله با اشاره به دو فراز قرآنى يادآور مىشود كه بخشى از مراسم غدير كه عمامه سحاب به اين صورت خاص بر سر على عليه السلام بسته مىشود يادگارى از روزهاى بدر و حنين است كه خدا ملائكه را به يارى اسلام فرستاد.
______________________________