۷۶۴
ویرایش
خط ۵۴۴: | خط ۵۴۴: | ||
'''۱-'''محمد بن ادریس در آخر«سرائر» به نقل از کتاب«مشیخه حسن بن محبوب» مى گوید: رسول خداصلی الله علیه وآله چهار روز مانده به پایان ذو القعده از مدینه خارج شد و چهار روز از ذو الحجه گذشته به مکه وارد شد، از بالاى مکه، از را ه اهل مدینه، به مکه وارد و از پایین آن خارج گردید.<ref>وسائل الشیعة؛ج۹،ص۳۱۸.</ref> | '''۱-'''محمد بن ادریس در آخر«سرائر» به نقل از کتاب«مشیخه حسن بن محبوب» مى گوید: رسول خداصلی الله علیه وآله چهار روز مانده به پایان ذو القعده از مدینه خارج شد و چهار روز از ذو الحجه گذشته به مکه وارد شد، از بالاى مکه، از را ه اهل مدینه، به مکه وارد و از پایین آن خارج گردید.<ref>وسائل الشیعة؛ج۹،ص۳۱۸.</ref> | ||
'''۲-'''… از ابى عبدالله علیه السلام روایت شده که فرمود: رسول خداصلی الله علیه وآله بیست حج به جا آوردند… رسول خداصلی الله علیه وآله ده سال در مدینه ماندند و به حج نرفتند تا این آیه بر او نازل گردید:وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ <ref>حج/۲۷.</ref>، پس حضرت موذّنان را امر فرمود تا با صداى بلند ندا سردهند که رسول خداصلی الله علیه وآله امسال به حج خواهند رفت. به این ترتیب اهالى مدینه و عوالى و اعراب آگاه شدند و براى همراهى در حج با پیامبرصلی الله علیه وآله گرد آمدند، و اینان پیروان حضرت صلی الله علیه وآله بودند، گوش به فرامین او مى سپردند و هرچه پیامبرصلی الله علیه وآله مى فرمود و هر آنچه او انجام مى داد، همان مى کردند. حضرت رسول صلی الله علیه وآله چهار روز مانده به پایان ذو القعده از مدینه خارج شدند، وقتى به ذوالحلیفه رسیدند هنگام ظهر بود. حضرت غسل کردند، آنگاه به سوى مسجد شجره حرکت کردند، در آن مسجد نماز ظهر خواندند و قصد حج مفرده کرده و خارج شدند تا به«بیداء» رسیدند. در یک فرسخى، مردم در دوطرف راه او به صف ایستادند، براى حج افراد لبیک گفتند و شصت و شش یا شصت و چهار حیوان براى قربانى به همراه بردند تا آنکه در پایان روز چهارم ذو الحجه به مکه رسیدند، طواف خانه را به هفت شوط انجام دادند و دو رکعت نماز پشت مقام ابراهیم گذاردند، سپس به سوى حَجَر رفته آن را استلام فرمودند….<ref>کافی؛ج۴،ص۲۴۵.</ref> | '''۲-'''… از ابى عبدالله علیه السلام روایت شده که فرمود: رسول خداصلی الله علیه وآله بیست حج به جا آوردند… رسول خداصلی الله علیه وآله ده سال در مدینه ماندند و به حج نرفتند تا این آیه بر او نازل گردید:{{قرآن|وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ}} <ref>حج/۲۷.</ref>، پس حضرت موذّنان را امر فرمود تا با صداى بلند ندا سردهند که رسول خداصلی الله علیه وآله امسال به حج خواهند رفت. به این ترتیب اهالى مدینه و عوالى و اعراب آگاه شدند و براى همراهى در حج با پیامبرصلی الله علیه وآله گرد آمدند، و اینان پیروان حضرت صلی الله علیه وآله بودند، گوش به فرامین او مى سپردند و هرچه پیامبرصلی الله علیه وآله مى فرمود و هر آنچه او انجام مى داد، همان مى کردند. حضرت رسول صلی الله علیه وآله چهار روز مانده به پایان ذو القعده از مدینه خارج شدند، وقتى به ذوالحلیفه رسیدند هنگام ظهر بود. حضرت غسل کردند، آنگاه به سوى مسجد شجره حرکت کردند، در آن مسجد نماز ظهر خواندند و قصد حج مفرده کرده و خارج شدند تا به«بیداء» رسیدند. در یک فرسخى، مردم در دوطرف راه او به صف ایستادند، براى حج افراد لبیک گفتند و شصت و شش یا شصت و چهار حیوان براى قربانى به همراه بردند تا آنکه در پایان روز چهارم ذو الحجه به مکه رسیدند، طواف خانه را به هفت شوط انجام دادند و دو رکعت نماز پشت مقام ابراهیم گذاردند، سپس به سوى حَجَر رفته آن را استلام فرمودند….<ref>کافی؛ج۴،ص۲۴۵.</ref> | ||
'''۴-'''… العبدى از ابوسعید روایت کرده که رسول خداصلی الله علیه وآله مردم را در غدیرخم به سوى على علیه السلام فراخواند و فرمان داد تا خارهاى زیر درخت را برکنند، آن روز پنج شنبه بود. حضرت رسول صلی الله علیه وآله مردم را خواست و بازوان على علیه السلام را گرفت و بالا برد به طورى که مردم سفیدى زیر بغل آن حضرت را دیدند، پس آن گاه پراکنده نگشتند تا این آیه فرو فرستاده شد:الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا ، پس رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود:اَللّٰهُ اَكبَرُ عَلَى إِكمَالِ الدِّينِ وَ إِتمَامِ النِّعمَة وَ رِضَى الرَّب بِرِسَالَتِى وَ الولَايَةِ لِعَلِىِّ بنِ أَبِى طَالِبٍ مِن بَعدِى ثُمَّ قَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ... | '''۴-'''… العبدى از ابوسعید روایت کرده که رسول خداصلی الله علیه وآله مردم را در غدیرخم به سوى على علیه السلام فراخواند و فرمان داد تا خارهاى زیر درخت را برکنند، آن روز پنج شنبه بود. حضرت رسول صلی الله علیه وآله مردم را خواست و بازوان على علیه السلام را گرفت و بالا برد به طورى که مردم سفیدى زیر بغل آن حضرت را دیدند، پس آن گاه پراکنده نگشتند تا این آیه فرو فرستاده شد:{{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}، پس رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود:{{متن عربی|اَللّٰهُ اَكبَرُ عَلَى إِكمَالِ الدِّينِ وَ إِتمَامِ النِّعمَة وَ رِضَى الرَّب بِرِسَالَتِى وَ الولَايَةِ لِعَلِىِّ بنِ أَبِى طَالِبٍ مِن بَعدِى ثُمَّ قَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ...}} | ||
و فرمود: هر کس من مولاى اویم پس(ازمن) على مولاى اوست، خدایا دوست بدار هرآن که وى را دوست دارد و دشمن دار آن که را با وى دشمنى ورزد و یارى فرما هر که را که یارى او کند.<ref>المسترشد؛ص۱۱۹.</ref> | و فرمود: هر کس من مولاى اویم پس(ازمن) على مولاى اوست، خدایا دوست بدار هرآن که وى را دوست دارد و دشمن دار آن که را با وى دشمنى ورزد و یارى فرما هر که را که یارى او کند.<ref>المسترشد؛ص۱۱۹.</ref> | ||
خط ۵۷۰: | خط ۵۷۰: | ||
ابن کثیر از کسانى است که از این عقیده دفاع کرده اند. او در«سیره» مى گوید: | ابن کثیر از کسانى است که از این عقیده دفاع کرده اند. او در«سیره» مى گوید: | ||
احمد از… از | احمد از… از انس بن مالک انصارى نقل مى کند که گفت: رسول خدا صلى الله علیه وسلم چهار رکعت نماز ظهر را در مسجدش در مدینه خواند، سپس نماز عصر را به دو رکعت در ذوالحلیفه خواند، و بى تردید این در حجةالوداع بود. این روایت از این دو وجه منحصر به احمد است، و این دو وجه بر معیار صحیح استوار است. | ||
این روایت به یقین خروج حضرت در روز جمعه را نفى مى کند. بنابراین ممکن نیست که خروج حضرت روز پنج شنبه بوده باشد ـ چنانکه ابن حزم گفته است ـ زیرا خروج در روز بیست و چهارم ذو القعده بوده است، چرا که خلافى نیست در اینکه اول ذو الحجه روز پنج شنبه بوده است؛ زیرا به تواتر و اجماع ثابت گردیده که پیامبرصلی الله علیه وآله روز جمعه در عرفات وقوف کرد و روز عرفه بى تردید نهم ذو الحجه است. | این روایت به یقین خروج حضرت در روز جمعه را نفى مى کند. بنابراین ممکن نیست که خروج حضرت روز پنج شنبه بوده باشد ـ چنانکه ابن حزم گفته است ـ زیرا خروج در روز بیست و چهارم ذو القعده بوده است، چرا که خلافى نیست در اینکه اول ذو الحجه روز پنج شنبه بوده است؛ زیرا به تواتر و اجماع ثابت گردیده که پیامبرصلی الله علیه وآله روز جمعه در عرفات وقوف کرد و روز عرفه بى تردید نهم ذو الحجه است. | ||
خط ۵۹۱: | خط ۵۹۱: | ||
اینک آیا برادران ما، عالمان اهل سنت، دعوت ما را مى پذیرند که به تحقیق در فقهِ این عید مظلوم و در نهان نگاه داشته شده بپردازیم و آن را به حیات همه مسلمانان، به نحوى که با فقه مذهبشان سازگار است، بازگردانیم؟! | اینک آیا برادران ما، عالمان اهل سنت، دعوت ما را مى پذیرند که به تحقیق در فقهِ این عید مظلوم و در نهان نگاه داشته شده بپردازیم و آن را به حیات همه مسلمانان، به نحوى که با فقه مذهبشان سازگار است، بازگردانیم؟! | ||
آنچه باقى ماند بخش سوم بحث ماست که درباره سبب نزول آیه تبلیغ{{قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ…}} و تفسیر آن است. امید توفیق انجام آن را در فرصتهاى بعدى داریم. | |||
________________________________________ | |||
اشاره به این حدیث است که اهل سنت به پیامبرصلی الله علیه وآله نسبت مى دهند: | |||
{{متن عربی|فَقَالَ: أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ بِأَيِّهِمُ اِقْتَدَيْتُمْ اِهْتَدَيْتُمْ}}<ref>از جمله روایاتی که در بسیاری از متون حدیثی، تفسیری، اصولی، فقهی و ... اهل سنت نقل شده و سنگ بنای بسیاری از مباحث علمی آنان در زمینه های مختلف- همانند: اثبات مرجعیت صحابه، تزکیه و پاک انگاشتن همه صحابه، الگو بودن همه صحابه، عدالت همه آنان، جواز تقلید از صحابه و ...- میباشد، روایت «اصحابی کالنجوم» است. مضمون این حدیث با عبارات گوناگونی نقل شده، مانند: «إن أصحابی بمنزلة النجوم فی السماء، فأیّما أخذتم به اهتدیتم» (مناوی: ۱۴۱۵، ۱: ۲۷۱؛ عجلونی: ۱۴۰۸، ۱: ۶۴؛ ابن عساکر: ۱۴۱۵، ۲۲: ۳۵۹)، و مانند «مثل أصحابی مثل النجوم، من اقتدی بشیءٍ منها اهتدی» (قضاعی: ۱۴۰۵، ۲: ۲۷۵؛ جرجانی: ۱۴۰۹، ۲: ۳۷۶؛ ابن قدامه: ۱۴۱۸، ۳: ۳۵۱؛ سیوطی: ۱۳۲۰، ۲: ۲۶۶؛ بهوتی: ۱۴۱۸، ۲: ۵۳۸). تفاوتهای اندکی که در نقل عبارات و الفاظ «حدیث نجوم» دیده میشود تغییری در معنا و مفاد آن ایجاد نمیکند. عبارت: «مثل أصحابی مثل النجوم، من اقتدی بشیءٍ منها اهتدی» مشهورترین نقل حدیث نجوم است. این حدیث- که از آن به حدیث اقتدا و اهتدا هم تعبیر میشود- مهمترین دلیل برای حجیت بخشی به سخن و سیره صحابه و قابل تمسک بودن برداشت آنان از سخنان و سیره پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله در میان اهل سنت میباشد.</ref>، مترجم. | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده:قرآن و غدیر]] | [[رده:قرآن و غدیر]] |
ویرایش