۴۱۱
ویرایش
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
- امیرمؤمنان علیه السلام جان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در آیه مباهله: به مناسبت ۲۴ ذی الحجه روز مباهله، محمد شیرزاد، کیهان، ۳ دی ۱۳۸۷: ص۶. | - امیرمؤمنان علیه السلام جان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در آیه مباهله: به مناسبت ۲۴ ذی الحجه روز مباهله، محمد شیرزاد، کیهان، ۳ دی ۱۳۸۷: ص۶. | ||
== | == مفهومشناسی == | ||
«مباهله» از بهل واژه ای عربی است و معنای آن رهاکردن، آزادگذاشتن و قید و بندی را از چیزی برداشتن است. یکی از معانی آن، رهاگذاشتن حیوان ماده و نبستن پستان اوست تا این که نوزادش بتواند به راحتی شیر بنوشد. در زبان عربی به این حیوان ماده «باهل» گفته میشود. <ref>المفردات الالفاظ القرآن، ص۱۴۹؛ اساس البلاغه، ص۳۲.</ref>هم چنین این کلمه به معنای نوعی نفرین یعنی لعنت کردن نیز آمده است <ref>لسان العرب، ج۱۱، ص۷۲؛ مجمع البحرین، ج۵، ص۲۷؛ مصباح المنیر، ج۱، ص۶۴؛ اساس البلاغه، ص۳۲.</ref> و نفرین و لعن نیز به معنای رهاکردن انسان به حال خودش میباشد. | «مباهله» از بهل واژه ای عربی است و معنای آن رهاکردن، آزادگذاشتن و قید و بندی را از چیزی برداشتن است. یکی از معانی آن، رهاگذاشتن حیوان ماده و نبستن پستان اوست تا این که نوزادش بتواند به راحتی شیر بنوشد. در زبان عربی به این حیوان ماده «باهل» گفته میشود. <ref>المفردات الالفاظ القرآن، ص۱۴۹؛ اساس البلاغه، ص۳۲.</ref>هم چنین این کلمه به معنای نوعی نفرین یعنی لعنت کردن نیز آمده است <ref>لسان العرب، ج۱۱، ص۷۲؛ مجمع البحرین، ج۵، ص۲۷؛ مصباح المنیر، ج۱، ص۶۴؛ اساس البلاغه، ص۳۲.</ref> و نفرین و لعن نیز به معنای رهاکردن انسان به حال خودش میباشد. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
این واژه در اصطلاح به معنای نفرین کردن دو نفر یا دو گروه به یکدیگر است؛ به گونه ای که افرادی که با هم درباره یک مسئله مهم دینی، مذهبی و … گفت وگو و اختلاف نظر دارند، در یک جا جمع شوند و به درگاه الهی تضرع کنند و از خداوند بخواهند که فرد دروغگو یا ظالم را رسوا سازد یا بر او عذابی نازل فرماید.<ref>جوامع الجامع، ج۱، ص۴۲۶؛ تفسیر نمونه، ج۲، ص۵۷۸.</ref> | این واژه در اصطلاح به معنای نفرین کردن دو نفر یا دو گروه به یکدیگر است؛ به گونه ای که افرادی که با هم درباره یک مسئله مهم دینی، مذهبی و … گفت وگو و اختلاف نظر دارند، در یک جا جمع شوند و به درگاه الهی تضرع کنند و از خداوند بخواهند که فرد دروغگو یا ظالم را رسوا سازد یا بر او عذابی نازل فرماید.<ref>جوامع الجامع، ج۱، ص۴۲۶؛ تفسیر نمونه، ج۲، ص۵۷۸.</ref> | ||
== | == اشتراکات تفسیری فریقین در تفسیر آیه مباهله == | ||
=== الف) اثبات نبوت === | |||
هر دو گروه از مفسران شیعه و اهل سنت معتقدند این پدیده در میان عرب تا آن زمان سابقه نداشته است و راهی برای اثبات نبوت و دلالت بر صدق نبوت پیامبر میباشد .<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۷۶۲؛ تفسیر نمونه، ج۲، ص۴۳۸؛ انوارالتنزیل، ج۱، ص۱۶۳؛ الکشف و البیان، ج۳، ص۸؛ روح المعانی، ج۲، ص۱۸۹.</ref> | هر دو گروه از مفسران شیعه و اهل سنت معتقدند این پدیده در میان عرب تا آن زمان سابقه نداشته است و راهی برای اثبات نبوت و دلالت بر صدق نبوت پیامبر میباشد .<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۷۶۲؛ تفسیر نمونه، ج۲، ص۴۳۸؛ انوارالتنزیل، ج۱، ص۱۶۳؛ الکشف و البیان، ج۳، ص۸؛ روح المعانی، ج۲، ص۱۸۹.</ref> | ||
=== ب) مباهله با نصارای نجران === | |||
قریب به اتفاق مفسرین فریقین در شأن نزول خود بهطور مشترک بیان کردهاند که طرف مقابل مباهله، نصارای نجران است .<ref>التفسیر، ج۱، ص۱۷۷؛ مجمع البیان ، ج۲، ص۷۶۲؛ البرهان، ج۲، ص۵۰، ح۱۳؛ الدرالمنثور، ج۲، ص۲۲۸؛ ، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۳۷۹؛ المحرر الوجیز، ج۱، ص۴۴۸.</ref> | قریب به اتفاق مفسرین فریقین در شأن نزول خود بهطور مشترک بیان کردهاند که طرف مقابل مباهله، نصارای نجران است .<ref>التفسیر، ج۱، ص۱۷۷؛ مجمع البیان ، ج۲، ص۷۶۲؛ البرهان، ج۲، ص۵۰، ح۱۳؛ الدرالمنثور، ج۲، ص۲۲۸؛ ، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۳۷۹؛ المحرر الوجیز، ج۱، ص۴۴۸.</ref> | ||
=== ج) مصداق آیه اهل بیت و آل لله و بیان فضائل آنان === | |||
اجماع مفسران شیعه و قریب به اتفاق مفسران اهل سنت منظور از «ابنانا» و «نساءنا» و «انفسنا» را حسن علیه السلام، حسین علیه السلام، فاطمه÷ و علی علیه السلام دانستهاند و اینان اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) هستند. تا جایی که طبری روایت مربوط به دعای پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را چنین نقل میکند که حضرت پس از آن که علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) در زیر عبایی از پشم مشکی جمع شده بودند، فرمود: «خدایا اینان اهل بیت منند، پلیدی را از آنان ببر و آنان را پاکیزه بگردان.»<ref>جامع البیان، ج۳، ص۳۰۲–۳۰۱؛ مفاتیح الغیب، ج۸، ص۸۹.</ref> | اجماع مفسران شیعه و قریب به اتفاق مفسران اهل سنت منظور از «ابنانا» و «نساءنا» و «انفسنا» را حسن علیه السلام، حسین علیه السلام، فاطمه÷ و علی علیه السلام دانستهاند و اینان اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) هستند. تا جایی که طبری روایت مربوط به دعای پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را چنین نقل میکند که حضرت پس از آن که علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) در زیر عبایی از پشم مشکی جمع شده بودند، فرمود: «خدایا اینان اهل بیت منند، پلیدی را از آنان ببر و آنان را پاکیزه بگردان.»<ref>جامع البیان، ج۳، ص۳۰۲–۳۰۱؛ مفاتیح الغیب، ج۸، ص۸۹.</ref> | ||
=== د) علی علیه السلام مصداق انفسنا === | |||
تمام مفسران شیعه و قریب به اتفاق مفسران اهل سنت جز عده ای از آنان، منظور از انفسنا را علی علیه السلام دانستهاند<ref>همان.</ref>. | تمام مفسران شیعه و قریب به اتفاق مفسران اهل سنت جز عده ای از آنان، منظور از انفسنا را علی علیه السلام دانستهاند<ref>همان.</ref>. | ||
مطابق موارد مشترک در آیه میتوان آراء مفسران اهل سنت و شیعه و نیز با وجود روایات کاملاً مشترک، دیدگاه دو مذهب را به هم پیوند داد که آیه درصدد اثبات نبوت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) است و این مهم از طریق، مباهله انجام گرفته، پایههای مباهله اهل بیت (علیهم السلام) هستند و علی علیه السلام به عنوان نفس پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در آیه شناخته میشود. | مطابق موارد مشترک در آیه میتوان آراء مفسران اهل سنت و شیعه و نیز با وجود روایات کاملاً مشترک، دیدگاه دو مذهب را به هم پیوند داد که آیه درصدد اثبات نبوت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) است و این مهم از طریق، مباهله انجام گرفته، پایههای مباهله اهل بیت (علیهم السلام) هستند و علی علیه السلام به عنوان نفس پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در آیه شناخته میشود. | ||
== | == ضرورت بحث از اهل بیت علیهم السلام در سوره آل عمران == | ||
سوره آل عمران سومین سوره نازل شده در مدینه است<ref>الاتقان، ج۱، ص۲۵؛ علوم قرآنی، ص۷۹.</ref>. در این سوره از اهل کتاب به ویژه حضرت مسیح علیه السلام و مریم÷ و خاندان ایشان، آیات مختلفی در معرفی آنان آمده است <ref>آل عمران/۳۳–۶۱ .</ref>و بسیاری از آیات درصدد اثبات دین اسلام به عنوان دین حق و تقاضای از اهل کتاب برای دست برداشتن از محاجه و اختلاف نظرها و روی آوردن به امور مشترک و وحدتها و ایمان آوردن <ref>آل عمران/۱۰۳–۱۰۵و۱۱۰ .</ref> و توطئههای اهل کتاب برضد اسلام <ref>آل عمران/۷۱–۷۳ .</ref> و مدح برخی از مؤمنان از اهل کتاب <ref>آل عمران/۷۵، ۱۱۳–۱۱۵.</ref> و دسیسههای مربوط به دستبرد به کتاب آسمانی و دور شدن از دین الهی <ref>آل عمران/۷۷–۸۳ و ۱۱۰–۱۱۲.</ref> و توطئههای آنان و عدم موفقیت دسیسهها و توطئهها <ref>آل عمران/۱۱۱–۱۱۲.</ref> است؛ بنابراین ضروری است که دین حق و اسلام به آنان معرفی شود و از پایههای مهم دین اسلام، اهل بیت علیهم السلام هستند که در آیه موردنظر معادل فرزندان و زنان و نفس امت شمرده شدهاند. نکته قابل توجه این که امام علی علیه السلام که در آیه به عنوان «انفسنا» معرفی شده است، بالاترین تعبیر و رتبه را در معرفی داراست، مثل این که بگوییم فلانی عین خود من هست، یعنی سخن او، پیام او و وجود و خواستههای او عین سخن، پیام و خواستههای من است، یا حرف او و امضای او حرف و امضای من است و این بالاترین اعتماد را میرساند. | سوره آل عمران سومین سوره نازل شده در مدینه است<ref>الاتقان، ج۱، ص۲۵؛ علوم قرآنی، ص۷۹.</ref>. در این سوره از اهل کتاب به ویژه حضرت مسیح علیه السلام و مریم÷ و خاندان ایشان، آیات مختلفی در معرفی آنان آمده است <ref>آل عمران/۳۳–۶۱ .</ref>و بسیاری از آیات درصدد اثبات دین اسلام به عنوان دین حق و تقاضای از اهل کتاب برای دست برداشتن از محاجه و اختلاف نظرها و روی آوردن به امور مشترک و وحدتها و ایمان آوردن <ref>آل عمران/۱۰۳–۱۰۵و۱۱۰ .</ref> و توطئههای اهل کتاب برضد اسلام <ref>آل عمران/۷۱–۷۳ .</ref> و مدح برخی از مؤمنان از اهل کتاب <ref>آل عمران/۷۵، ۱۱۳–۱۱۵.</ref> و دسیسههای مربوط به دستبرد به کتاب آسمانی و دور شدن از دین الهی <ref>آل عمران/۷۷–۸۳ و ۱۱۰–۱۱۲.</ref> و توطئههای آنان و عدم موفقیت دسیسهها و توطئهها <ref>آل عمران/۱۱۱–۱۱۲.</ref> است؛ بنابراین ضروری است که دین حق و اسلام به آنان معرفی شود و از پایههای مهم دین اسلام، اهل بیت علیهم السلام هستند که در آیه موردنظر معادل فرزندان و زنان و نفس امت شمرده شدهاند. نکته قابل توجه این که امام علی علیه السلام که در آیه به عنوان «انفسنا» معرفی شده است، بالاترین تعبیر و رتبه را در معرفی داراست، مثل این که بگوییم فلانی عین خود من هست، یعنی سخن او، پیام او و وجود و خواستههای او عین سخن، پیام و خواستههای من است، یا حرف او و امضای او حرف و امضای من است و این بالاترین اعتماد را میرساند. | ||
== | == راویان حدیث اهل بیت علیهم السلام در آیه == | ||
=== الف) ناقلان روایت از ائمه شیعه === | |||
روایات متعددی از ائمه علیهم السلام رسیده است از جمله: | روایات متعددی از ائمه علیهم السلام رسیده است از جمله: | ||
خط ۷۹: | خط ۸۱: | ||
چهار. حضرت امام رضا علیه السلام در یک مجلس که مأمون عباسی آن را در کاخ خود برگزار نموده بود، چنین فرمود: خداوند بندگان پاک خود را در آیه مباهله مشخص کرده و به | چهار. حضرت امام رضا علیه السلام در یک مجلس که مأمون عباسی آن را در کاخ خود برگزار نموده بود، چنین فرمود: خداوند بندگان پاک خود را در آیه مباهله مشخص کرده و به | ||
پیامبرش دستور انجام مباهله داده است. به دنبال نزول آیه، پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را با خود به مباهله برد … این مزیتی است که هیچکس در آن بر اهل بیت علیهم السلام پیشی نگرفته و فضیلتی است که هیچ انسانی به آن نرسیده و شرفی است که قبل از آن هیچکس از آن برخوردار نبوده است .<ref>نورالثقلین، ج۱، ص۳۹۴، ح۱۶۳.</ref> | پیامبرش دستور انجام مباهله داده است. به دنبال نزول آیه، پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را با خود به مباهله برد … این مزیتی است که هیچکس در آن بر اهل بیت علیهم السلام پیشی نگرفته و فضیلتی است که هیچ انسانی به آن نرسیده و شرفی است که قبل از آن هیچکس از آن برخوردار نبوده است .<ref>نورالثقلین، ج۱، ص۳۹۴، ح۱۶۳.</ref> | ||
خط ۸۵: | خط ۸۶: | ||
افزون بر تأکید بر برتری اهل بیت علیهم السلام، واژه «انفسنا» ویژگی خاصی به امام علی علیه السلام میدهد که گویا او خود پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) است. | افزون بر تأکید بر برتری اهل بیت علیهم السلام، واژه «انفسنا» ویژگی خاصی به امام علی علیه السلام میدهد که گویا او خود پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) است. | ||
=== ب) راویان اهل سنت === | |||
راویان فراوانی نیز از اهل سنت شأن نزول آیه را مربوط به اهل بیت علیهم السلام و امام علی علیه السلام نقل کردهاند، از جمله: | راویان فراوانی نیز از اهل سنت شأن نزول آیه را مربوط به اهل بیت علیهم السلام و امام علی علیه السلام نقل کردهاند، از جمله: | ||
سعدبن ابی وقاص <ref>صحیح مسلم ، ج۱۵، ص۱۷۵.</ref>؛ ابنعباس <ref>تفسیرالقرآن العظیم، ج۲، ص۴۲؛ ، الدرالمنثور، ج۲، ص۳۹.</ref>؛ ابوطفیل لیثی از امام علی علیه السلام <ref>سنن ترمذی، ج۷، ص۵۹۶.</ref>؛ سدّی <ref>طبری، جامع البیان، ج۳، ص۳۰۰.</ref>؛ زیدبن علی <ref>طبری، جامع البیان، همان.</ref>؛ مجاهدبن جبر <ref>الکشف و البیان، ج۳، ص۸.</ref>؛ کلبی | سعدبن ابی وقاص <ref>صحیح مسلم ، ج۱۵، ص۱۷۵.</ref>؛ ابنعباس <ref>تفسیرالقرآن العظیم، ج۲، ص۴۲؛ ، الدرالمنثور، ج۲، ص۳۹.</ref>؛ ابوطفیل لیثی از امام علی علیه السلام <ref>سنن ترمذی، ج۷، ص۵۹۶.</ref>؛ سدّی <ref>طبری، جامع البیان، ج۳، ص۳۰۰.</ref>؛ زیدبن علی <ref>طبری، جامع البیان، همان.</ref>؛ مجاهدبن جبر <ref>الکشف و البیان، ج۳، ص۸.</ref>؛ کلبی <ref>الکشف و البیان، همان</ref> ، محمدبن جعفربن زبیر<ref>تفسیرالقرآن العظیم، ج۲، ص۴۲</ref>؛ رافع بن خدیجه <ref>همان، ص۴۴</ref>؛ جابربن عبدالله <ref>همان، ص۴۷؛ الدرالمنثور، ج۲، ص۳۹.</ref>؛ داودبن ابی هند <ref>همان</ref> ؛ شعبی <ref>همان</ref>؛ براء بن عازب <ref>همان</ref>؛ قتاده <ref>جامع البیان، ج۳، ص۳۰۰.</ref>، علباء بن احمر یشکری .<ref>الدر المنثور، ص۴۰.</ref> | ||
برخی از محققان، افراد ذیل را از راویان حدیث مربوط به اهل بیت علیهم السلام دانستهاند. | برخی از محققان، افراد ذیل را از راویان حدیث مربوط به اهل بیت علیهم السلام دانستهاند. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۵: | ||
ابنعباس، جابربن عبدالله، عثمان بن عفان، طلحةبن عبدالله، زبیربن عوام، عبدالرحمن بن عوف، سعیدبن زید، سعدبن ابی وقاص، حذیفةبن یمان، براءبن عازب، ابوسعید خدری، امّ سلمه، زیدبن علی بن الحسین، شعبی، حسن بصری، سدّی، مقاتل، کلبی، مجاهد، ابوالطفیل لیثی .<ref>نفحات الازهار ، ص۲۱۸.</ref> | ابنعباس، جابربن عبدالله، عثمان بن عفان، طلحةبن عبدالله، زبیربن عوام، عبدالرحمن بن عوف، سعیدبن زید، سعدبن ابی وقاص، حذیفةبن یمان، براءبن عازب، ابوسعید خدری، امّ سلمه، زیدبن علی بن الحسین، شعبی، حسن بصری، سدّی، مقاتل، کلبی، مجاهد، ابوالطفیل لیثی .<ref>نفحات الازهار ، ص۲۱۸.</ref> | ||
=== روایات اهل سنت === | |||
حدیث مباهله در کتب صحیح مسلم <ref>صحیح مسلم، ج۷، ص۱۲۰.</ref>؛ مستدرک علی الصحیحین <ref>نیشابوری، ج۲، ص۱۶۲.</ref>؛ سنن ترمذی <ref>ترمذی، ج۵، ص۲۵۰.</ref>؛ مستدرک احمدبن حنبل <ref>مستدرک، ج۳، ص۱۶۰.</ref>؛ فتح الباری<ref>فتح الباری ، ج۷، ص۲۳۲و۵۰۳.</ref>؛ جامع الاصول <ref>جامع الاصول ، ج۹، ص۴۷۰</ref> ذکر شده و در همین کتب به صحت حدیث و تواتر آن اشاره شده است. | حدیث مباهله در کتب صحیح مسلم <ref>صحیح مسلم، ج۷، ص۱۲۰.</ref>؛ مستدرک علی الصحیحین <ref>نیشابوری، ج۲، ص۱۶۲.</ref>؛ سنن ترمذی <ref>ترمذی، ج۵، ص۲۵۰.</ref>؛ مستدرک احمدبن حنبل <ref>مستدرک، ج۳، ص۱۶۰.</ref>؛ فتح الباری<ref>فتح الباری ، ج۷، ص۲۳۲و۵۰۳.</ref>؛ جامع الاصول <ref>جامع الاصول ، ج۹، ص۴۷۰</ref> ذکر شده و در همین کتب به صحت حدیث و تواتر آن اشاره شده است. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۱۰: | ||
هم چنین سیوطی در الدرالمنثور، طبری در جامع البیان <ref>همان، ج۳، ص۳۰۰.</ref>؛ ابن کثیر دمشقی در تفسیر القرآن العظیم <ref>تفسیر القرآن العظیم ، ج۱، ص۳۷۹.</ref>؛ بیضاوی در انوارالتنزیل و اسرارالتأویل <ref>انوار التنزیل ، ج۱، ص۱۶۳.</ref>؛ ثعلبی در الکشف و البیان <ref>الکشف و البیان ،ج۳، ص۸.</ref>؛ زمخشری در کشاف <ref>کشاف ، ج۱، ص۱۹۳.</ref>؛ فخررازی در تفسیر کبیر <ref>تفسیر کبیر ، ج۸، ص۸۵.</ref>؛ آلوسی در تفسیر روح المعانی <ref>روح المعانی ،ج۳، ص۱۶۷.</ref>؛ ابن عطیه اندلسی در المحرر الوجیز <ref>المحرر الوجیز ، ج۱، ص۴۴۸.</ref>؛ ابن جوزی در تفسیر زاد المسیر <ref>زاد المسیر ، ج۱، ص۲۸۹.</ref>و بسیاری از مفسران دیگر اهل سنت روایت فوق را نقل کردهاند به گونه ای که اولاً تواتر آن را میرساند و ثانیاً اتفاق نظر اهل سنت و ثالثاً انکار آن موجب انکار کتب و روایات دیگر آنان خواهد شد. | هم چنین سیوطی در الدرالمنثور، طبری در جامع البیان <ref>همان، ج۳، ص۳۰۰.</ref>؛ ابن کثیر دمشقی در تفسیر القرآن العظیم <ref>تفسیر القرآن العظیم ، ج۱، ص۳۷۹.</ref>؛ بیضاوی در انوارالتنزیل و اسرارالتأویل <ref>انوار التنزیل ، ج۱، ص۱۶۳.</ref>؛ ثعلبی در الکشف و البیان <ref>الکشف و البیان ،ج۳، ص۸.</ref>؛ زمخشری در کشاف <ref>کشاف ، ج۱، ص۱۹۳.</ref>؛ فخررازی در تفسیر کبیر <ref>تفسیر کبیر ، ج۸، ص۸۵.</ref>؛ آلوسی در تفسیر روح المعانی <ref>روح المعانی ،ج۳، ص۱۶۷.</ref>؛ ابن عطیه اندلسی در المحرر الوجیز <ref>المحرر الوجیز ، ج۱، ص۴۴۸.</ref>؛ ابن جوزی در تفسیر زاد المسیر <ref>زاد المسیر ، ج۱، ص۲۸۹.</ref>و بسیاری از مفسران دیگر اهل سنت روایت فوق را نقل کردهاند به گونه ای که اولاً تواتر آن را میرساند و ثانیاً اتفاق نظر اهل سنت و ثالثاً انکار آن موجب انکار کتب و روایات دیگر آنان خواهد شد. | ||
== | == امام علی علیه السلام در آیه مباهله در تحلیل دانشمندان == | ||
در تحلیل بسیاری از دانشمندان شیعه و اهل تسنن، آیه در مورد علی علیه السلام قطعی بوده و برتری ایشان نسبت به سایر صحابه و دیگران به عنوان نفس و جان پیامبر ثابت شده است و بسیاری از مفسران شیعه و اهل سنت در این مورد ادعای تواتر نمودهاند. | در تحلیل بسیاری از دانشمندان شیعه و اهل تسنن، آیه در مورد علی علیه السلام قطعی بوده و برتری ایشان نسبت به سایر صحابه و دیگران به عنوان نفس و جان پیامبر ثابت شده است و بسیاری از مفسران شیعه و اهل سنت در این مورد ادعای تواتر نمودهاند. | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۱: | ||
سیزده. شیخ طوسی روایت مباهله و همراه بودن ۵ تن آل عبا را در کتاب آمالی به سند خود از عبدالرحمن بن کثیر از امام صادق علیه السلام نقل کرده است <ref>التبیان ، ج۱، ص۳۱۳؛ ج۲، ص۱۷۷.</ref> شیخ مفید نیز این روایت را در کتاب اختصاص، به سند خود از محمدبن زبرقان از موسی بن جعفرعلیه السلام نقل کرده .<ref>الاختصاص، ص۱۱۲.</ref> | سیزده. شیخ طوسی روایت مباهله و همراه بودن ۵ تن آل عبا را در کتاب آمالی به سند خود از عبدالرحمن بن کثیر از امام صادق علیه السلام نقل کرده است <ref>التبیان ، ج۱، ص۳۱۳؛ ج۲، ص۱۷۷.</ref> شیخ مفید نیز این روایت را در کتاب اختصاص، به سند خود از محمدبن زبرقان از موسی بن جعفرعلیه السلام نقل کرده .<ref>الاختصاص، ص۱۱۲.</ref> | ||
چهارده. حاکم نیشابوری نیز در این موضوع مینویسد: در تفاسیر روایات متواتری از ابنعباس و از دیگران نقل شده که حضرت روز مباهله دست سه تن درحالی که فاطمه سلام الله علیها پشت سر آنان بود را گرفته و هم چنین فرمود: اینان پسران ما، جان ما، زنان ما هستند. پس شما جانهای خود و فرزندان خود را بیاورید تا مباهله کرده و لعنت خدا را بر دروغ گویان | چهارده. حاکم نیشابوری نیز در این موضوع مینویسد: در تفاسیر روایات متواتری از ابنعباس و از دیگران نقل شده که حضرت روز مباهله دست سه تن درحالی که فاطمه سلام الله علیها پشت سر آنان بود را گرفته و هم چنین فرمود: اینان پسران ما، جان ما، زنان ما هستند. پس شما جانهای خود و فرزندان خود را بیاورید تا مباهله کرده و لعنت خدا را بر دروغ گویان نثار کنیم. وی پس از آن مینویسد: این حدیث براساس شرط صحت و پذیرش حدیث صحیح است <ref>اسباب النزول، ج۳، ص۱۵۰.</ref> و روشن است که منظور از پسران حسن و حسین علیهم السلام و منظور از زنان حضرت فاطمه سلام الله علیها و منظور از جان ما جز امام علی علیه السلام دیگری نخواهد بود و این برتری آن حضرت نسبت به دیگران را میرساند. | ||
نثار کنیم. وی پس از آن مینویسد: این حدیث براساس شرط صحت و پذیرش حدیث صحیح است <ref>اسباب النزول، ج۳، ص۱۵۰.</ref> و روشن است که منظور از پسران حسن و حسین علیهم السلام و منظور از زنان حضرت فاطمه سلام الله علیها و منظور از جان ما جز امام علی علیه السلام دیگری نخواهد بود و این برتری آن حضرت نسبت به دیگران را میرساند. | |||
پانزده. علامه طباطبایی در روایتی که مأمون از امام رضا علیه السلام نقل کرده است میآورد، مأمون سؤال کرد: ما الدلیل علی خلافة جدّک علی بن ابی طالب؟ قال: آیة انفسنا. [امام] میفرماید: آیه انفسنا میرساند که خداوند اراده میکند که نفس علی را مانند نفس نبی قرار دهد و مفسران و روایات و تاریخ بر آن اتفاق نظر دارند <ref>تفسیر المیزان، ج۳، ص۲۲۳.</ref> وی میافزاید: این که فرموده: ابناء و نساء و انفس، مبتنی بر کثرت آنان نیست، بلکه مقصود هلاکت طرف مقابل به وسیله مباهله بوده است و این که گاهی لفظ جمع ذکر شود و مصداق یکی باشد، در قرآن فراوان است، مانند آیه ۲ و ۳ سوره مجادله و ۱۸۱ سوره آل عمران و ۲۱۹ سوره بقره. و آیه درصدد است تا کذب طرف مقابل را به اثبات برساند و لازم است که حاضرین در مباهله برای دعا مشارکت داشته باشند و کذب جز با دعا تحقق نمیپذیرند، آن هم دعای کسانی که با رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) در این مراسم حاضر شوند و آنان جز علی و فاطمه و حسنین علیهم السلام کسی دیگر نبود و این از بالاترین مناقب و فضائلی است که خداوند به اهل بیت پیامبرش اختصاص داده است .<ref>تفسیر المیزان، ج۳، ص۲۲۴–۲۲۳.</ref> | پانزده. علامه طباطبایی در روایتی که مأمون از امام رضا علیه السلام نقل کرده است میآورد، مأمون سؤال کرد: ما الدلیل علی خلافة جدّک علی بن ابی طالب؟ قال: آیة انفسنا. [امام] میفرماید: آیه انفسنا میرساند که خداوند اراده میکند که نفس علی را مانند نفس نبی قرار دهد و مفسران و روایات و تاریخ بر آن اتفاق نظر دارند <ref>تفسیر المیزان، ج۳، ص۲۲۳.</ref> وی میافزاید: این که فرموده: ابناء و نساء و انفس، مبتنی بر کثرت آنان نیست، بلکه مقصود هلاکت طرف مقابل به وسیله مباهله بوده است و این که گاهی لفظ جمع ذکر شود و مصداق یکی باشد، در قرآن فراوان است، مانند آیه ۲ و ۳ سوره مجادله و ۱۸۱ سوره آل عمران و ۲۱۹ سوره بقره. و آیه درصدد است تا کذب طرف مقابل را به اثبات برساند و لازم است که حاضرین در مباهله برای دعا مشارکت داشته باشند و کذب جز با دعا تحقق نمیپذیرند، آن هم دعای کسانی که با رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) در این مراسم حاضر شوند و آنان جز علی و فاطمه و حسنین علیهم السلام کسی دیگر نبود و این از بالاترین مناقب و فضائلی است که خداوند به اهل بیت پیامبرش اختصاص داده است .<ref>تفسیر المیزان، ج۳، ص۲۲۴–۲۲۳.</ref> | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۴۹: | ||
شریفه و احادیث متواتری که ذیل آن آمده است، خلافت و جانشینی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را روشنتر میسازد؛ چراکه هرگز خداوند راضی نمیشود فرد افضل و برتر مأموم باشد و غیرافضل امام باشد! .<ref>پیام قرآن، ج۹، ص۲۵۴–۲۵۳.</ref> | شریفه و احادیث متواتری که ذیل آن آمده است، خلافت و جانشینی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را روشنتر میسازد؛ چراکه هرگز خداوند راضی نمیشود فرد افضل و برتر مأموم باشد و غیرافضل امام باشد! .<ref>پیام قرآن، ج۹، ص۲۵۴–۲۵۳.</ref> | ||
== | == دیدگاه مفسران == | ||
=== الف) مفسران شیعه === | |||
از منظر مفسران شیعه اتفاق وجود دارد که آیه مربوط به اهل بیت علیهم السلام (علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام) است و منظور از «انفسنا» قطعاً علی بن ابی طالب علیه السلام میباشد و در اینجا تنها به بیان برخی از آنها میپردازیم: | از منظر مفسران شیعه اتفاق وجود دارد که آیه مربوط به اهل بیت علیهم السلام (علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام) است و منظور از «انفسنا» قطعاً علی بن ابی طالب علیه السلام میباشد و در اینجا تنها به بیان برخی از آنها میپردازیم: | ||
خط ۱۶۳: | خط ۱۶۲: | ||
هم چنین مفسران دیگر هم چون قمی <ref>تفسیر علی بن ابراهیم، ص۱۰۴.</ref>، حویزی <ref>نورالثقلین، ج۱، ص۳۴۹.</ref>، سید بحرانی<ref>البرهان، ج۲، ص۴۹.</ref>، ابونصر محمدبن مسعودبن عیاشی <ref>تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۷۵.</ref>، مکارم شیرازی <ref>ولایت در قرآن، ص۵۹۰.</ref> و … نیز قضیه مباهله را نقل کردهاند. | هم چنین مفسران دیگر هم چون قمی <ref>تفسیر علی بن ابراهیم، ص۱۰۴.</ref>، حویزی <ref>نورالثقلین، ج۱، ص۳۴۹.</ref>، سید بحرانی<ref>البرهان، ج۲، ص۴۹.</ref>، ابونصر محمدبن مسعودبن عیاشی <ref>تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۷۵.</ref>، مکارم شیرازی <ref>ولایت در قرآن، ص۵۹۰.</ref> و … نیز قضیه مباهله را نقل کردهاند. | ||
=== ب) مفسران اهل سنت === | |||
یک. سیوطی روایات زیادی در شأن نزول آیه مباهله آورده است .<ref>الدرالمنثور، ج۲، ص۲۲۸.</ref> | یک. سیوطی روایات زیادی در شأن نزول آیه مباهله آورده است .<ref>الدرالمنثور، ج۲، ص۲۲۸.</ref> | ||
خط ۱۷۳: | خط ۱۷۲: | ||
وی پس از نقل این روایات مینویسد: بدان که در مورد صحت این روایت بین مفسران و محدثان اتفاق نظر وجود دارد .<ref>مفاتیح الغیب، ج۸، ص۸۹.</ref> | وی پس از نقل این روایات مینویسد: بدان که در مورد صحت این روایت بین مفسران و محدثان اتفاق نظر وجود دارد .<ref>مفاتیح الغیب، ج۸، ص۸۹.</ref> | ||
چهار. ابن کثیر دمشقی (م۷۷۴ق) در تفسیر خود در مورد شأن نزول آیه مینویسد: عده ای از مسیحیان درباره عیسی با حضرت پیامبر احتجاج کردند … هنگامی که پیامبر آنها را به مباهله فراخواند، همراه علی، فاطمه، حسن و حسین آمد، ولی آنها از مباهله امتناع کردند و به پرداخت جزیه رضایت دادند .<ref>تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۳۷۹.</ref> | چهار. ابن کثیر دمشقی (م۷۷۴ق) در تفسیر خود در مورد شأن نزول آیه مینویسد: عده ای از مسیحیان درباره عیسی با حضرت پیامبر احتجاج کردند … هنگامی که پیامبر آنها را به مباهله فراخواند، همراه علی، فاطمه، حسن و حسین آمد، ولی آنها از مباهله امتناع کردند و به پرداخت جزیه رضایت دادند .<ref>تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۳۷۹.</ref> | ||
خط ۱۹۱: | خط ۱۸۹: | ||
وی مینویسد: آیه مباهله واضحترین دلالت را بر صدق نبوت حضرت رسول و آل الله دارد و این که آنان چقدر در ایمان خود جازم بودند و دلالتش بر فضیلت آل الله از مواردی است که در آن مؤمنی اختلاف نمیکند. (آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۱۸۹). | وی مینویسد: آیه مباهله واضحترین دلالت را بر صدق نبوت حضرت رسول و آل الله دارد و این که آنان چقدر در ایمان خود جازم بودند و دلالتش بر فضیلت آل الله از مواردی است که در آن مؤمنی اختلاف نمیکند. (آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۱۸۹). | ||
== | == بررسی شبهات درباره مصداق انفسنا == | ||
با این که که مطالب گذشته بر اختصاص آیه مباهله به پنج تن تأکید میکند، لیکن درباره آیه مباهله نیز شبهاتی مطرح شده که به نقد و بررسی آن خواهیم پرداخت. | با این که که مطالب گذشته بر اختصاص آیه مباهله به پنج تن تأکید میکند، لیکن درباره آیه مباهله نیز شبهاتی مطرح شده که به نقد و بررسی آن خواهیم پرداخت. | ||
خط ۲۱۶: | خط ۲۱۴: | ||
سلیمان قندوزی در ینابیع المودة باب ۷ را اختصاص به این موضوع داده که در این باب ۲۴ حدیث به طرق مختلف و الفاظ متفاوت از حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) نقل نموده که فرموده حضرت علی علیه السلام به منزله نفس من است. <ref>ر.ک. سلطان الواعظین، درالمنثور، ص۲۶۹.</ref> | سلیمان قندوزی در ینابیع المودة باب ۷ را اختصاص به این موضوع داده که در این باب ۲۴ حدیث به طرق مختلف و الفاظ متفاوت از حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) نقل نموده که فرموده حضرت علی علیه السلام به منزله نفس من است. <ref>ر.ک. سلطان الواعظین، درالمنثور، ص۲۶۹.</ref> | ||
== شبهه روایی آلوسی در مصداق آیه == | |||
سیوطی از ابن عساکر از قول جعفربن محمد امام صادق علیه السلام روایتی به این مضمون نقل میکند که حضرت رسول (صلی الله علیه و آله وسلم) ابوبکر و پسرش، عمر و پسرش، عثمان و پسرش، علی و فرزندانش را برای مباهله فراخواند. این حدیث در تفسیر مراغی هم آمده است.<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۴۰؛ فتح القدیر، ج۱، ص۳۴۸؛ تفسیر المراغی، ج۴، ص۱۷۵.</ref> | سیوطی از ابن عساکر از قول جعفربن محمد امام صادق علیه السلام روایتی به این مضمون نقل میکند که حضرت رسول (صلی الله علیه و آله وسلم) ابوبکر و پسرش، عمر و پسرش، عثمان و پسرش، علی و فرزندانش را برای مباهله فراخواند. این حدیث در تفسیر مراغی هم آمده است.<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۴۰؛ فتح القدیر، ج۱، ص۳۴۸؛ تفسیر المراغی، ج۴، ص۱۷۵.</ref> | ||
خط ۲۳۱: | خط ۲۲۹: | ||
ج: از نظر علامه طباطبایی برخی از آنها که در روایت آمدهاند در آن زمان اصلاً پسری نداشتند.<ref>تفسیر المیزان، ج۳، ص۲۸۰.</ref> دیگر این که این حدیث جز از ابن عساکر از فرد دیگری نقل نشده است .<ref>نفحات الازهار ، ج۲۰، ص۲۵۳.</ref> | ج: از نظر علامه طباطبایی برخی از آنها که در روایت آمدهاند در آن زمان اصلاً پسری نداشتند.<ref>تفسیر المیزان، ج۳، ص۲۸۰.</ref> دیگر این که این حدیث جز از ابن عساکر از فرد دیگری نقل نشده است .<ref>نفحات الازهار ، ج۲۰، ص۲۵۳.</ref> | ||
== شبهه ادعای جعل احادیث == | |||
رشیدرضا نیز در مورد آیه مباهله و روایات مربوط به آن، ادعای ساختگی بودن احادیث و روایات مربوط به آن را کرده است. وی در همین خصوص چنین مینویسد: | رشیدرضا نیز در مورد آیه مباهله و روایات مربوط به آن، ادعای ساختگی بودن احادیث و روایات مربوط به آن را کرده است. وی در همین خصوص چنین مینویسد: | ||
«مصادر این روایات مربوط به شیعه است و منظور آنها نیز معلوم است. آنها در ترویج این روایات به اندازه توان خود کوشش نموده و بدین وسیله این روایات در میان بسیاری از اهل سنت رایج گشته است» .<ref>تفسیر المنار، ج ۳، ص۳۲۲.</ref> | «مصادر این روایات مربوط به شیعه است و منظور آنها نیز معلوم است. آنها در ترویج این روایات به اندازه توان خود کوشش نموده و بدین وسیله این روایات در میان بسیاری از اهل سنت رایج گشته است» .<ref>تفسیر المنار، ج ۳، ص۳۲۲.</ref> | ||
=== پاسخ به شبهه === | |||
در پاسخ به این شبهه بسیار سست و غیرعلمی باید گفت: روایات مربوط به شأن نزول آیه مباهله در منابع متعدد اهل سنت مانند: صحیح مسلم، سنن ترمذی، مستدرک علی الصحیحین، تفاسیر طبری، فخررازی، ابن کثیر، سمرقندی، الدرالمنثور و … موجود است. ادعای مزبور برای مذهب اهل سنت نیز خطرناک به نظر میرسد، چون اگر روایات مربوط به آیه مباهله به وسیله پیروان مذهب اهل بیت در کتب حدیثی و تفسیری اهل سنت وارد شده باشد، آن وقت باید در سایر احادیث و روایات موجود آنها نیز چنین ادعایی کرد که در این حال این احادیث برای خواننده یقین آور نخواهد بود. اما چنین ادعایی فقط در مورد روایات مربوط به فضائل اهل بیت علیهم السلام ارائه میشود که این هم دلیل و قرینه خوبی بر بی اساس بودن آن است. | در پاسخ به این شبهه بسیار سست و غیرعلمی باید گفت: روایات مربوط به شأن نزول آیه مباهله در منابع متعدد اهل سنت مانند: صحیح مسلم، سنن ترمذی، مستدرک علی الصحیحین، تفاسیر طبری، فخررازی، ابن کثیر، سمرقندی، الدرالمنثور و … موجود است. ادعای مزبور برای مذهب اهل سنت نیز خطرناک به نظر میرسد، چون اگر روایات مربوط به آیه مباهله به وسیله پیروان مذهب اهل بیت در کتب حدیثی و تفسیری اهل سنت وارد شده باشد، آن وقت باید در سایر احادیث و روایات موجود آنها نیز چنین ادعایی کرد که در این حال این احادیث برای خواننده یقین آور نخواهد بود. اما چنین ادعایی فقط در مورد روایات مربوط به فضائل اهل بیت علیهم السلام ارائه میشود که این هم دلیل و قرینه خوبی بر بی اساس بودن آن است. | ||
== شبهه تعبیر جمع و پاسخ آن == | |||
اشکال دیگری که رشیدرضا به روایات مربوط به آیه مباهله گرفته است، مربوط به کلمه جمع نساءنا و انفسنا است که از نظر وی بر یک نفر اطلاق نمیشود.<ref>تفسیر المنار، ج۳، ص۳۲۲.</ref> | اشکال دیگری که رشیدرضا به روایات مربوط به آیه مباهله گرفته است، مربوط به کلمه جمع نساءنا و انفسنا است که از نظر وی بر یک نفر اطلاق نمیشود.<ref>تفسیر المنار، ج۳، ص۳۲۲.</ref> | ||
خط ۲۵۲: | خط ۲۵۰: | ||
این ادعا هم بی اساس است؛ زیرا در قرآن کلمه نساء برای دختران در برابر پسران هم به کار برده شده، نظیر آیه ۶ سوره ابراهیم: «یذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَیسْتَحْیونَ نِساءَکُمْ» و آیات ۱۴۱ و ۱۲۷ سوره اعراف، آیه ۲ سوره بقره، آیه ۴ قصص، آیه ۲۵ غافر و این که اینجا نفرموده شاید به خاطر حفظ عفاف بود. | این ادعا هم بی اساس است؛ زیرا در قرآن کلمه نساء برای دختران در برابر پسران هم به کار برده شده، نظیر آیه ۶ سوره ابراهیم: «یذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَیسْتَحْیونَ نِساءَکُمْ» و آیات ۱۴۱ و ۱۲۷ سوره اعراف، آیه ۲ سوره بقره، آیه ۴ قصص، آیه ۲۵ غافر و این که اینجا نفرموده شاید به خاطر حفظ عفاف بود. | ||
== ابن عاشور و شبهه روایی در مصداق آیه == | |||
ابن عاشور میگوید: ظاهراً ضمیر متکلم در ابناءنا و نساءنا به پیامبر و مسلمانانی که همراه ایشان بودند برمی گردد و مراد از نساءنا قطعاً ازواج است، وی میگوید: ابونعیم در الدلائل روایت کرده که پیامبر، علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را برای مباهله آماده کرد، ولی حاضرشدن زنان پیامبر و سایر مسلمین را ذکر نکرده است .<ref>التحریر و التنویر، ج۳، ص۱۱۴.</ref> | ابن عاشور میگوید: ظاهراً ضمیر متکلم در ابناءنا و نساءنا به پیامبر و مسلمانانی که همراه ایشان بودند برمی گردد و مراد از نساءنا قطعاً ازواج است، وی میگوید: ابونعیم در الدلائل روایت کرده که پیامبر، علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را برای مباهله آماده کرد، ولی حاضرشدن زنان پیامبر و سایر مسلمین را ذکر نکرده است .<ref>التحریر و التنویر، ج۳، ص۱۱۴.</ref> | ||
پاسخ به شبهه | === پاسخ به شبهه === | ||
اگر منظور ابن عاشور این باشد که قضیه مباهله اختصاص به فرد معینی ندارد، در پاسخ به او باید گفت: اولاً: نمایندگان نجران برای مجادله و محاجه در مورد عیسی علیه السلام آمده بودند و پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) ادعای رسالت کرده بود و دعوت رسالت مستند به وحی است و مؤمنین اساساً دخالتی در ادعای پیامبر نداشتند <ref>تفسیر المیزان، ج۳، ص۳۵۶.</ref>. آیه شریفه خطاب را متوجه شخص پیامبر کرده و پیامبر اگر این چند تن را شرکت در مباهله داد، از این جهت بود که دعوی او قائم به خودش و به همین چند نفر بوده، نه این که مؤمنین در محاجه شریک باشند و مسیحیان هم مشتاق دیدار مؤمنین نبودند؛ بنابراین حمل آیه بر جماعت مسلمانان که همراه پیامبر بودند، هیچ قرینه معینی ندارد و برخلاف اخباری است که از سوی فریقین آورده شده است. | اگر منظور ابن عاشور این باشد که قضیه مباهله اختصاص به فرد معینی ندارد، در پاسخ به او باید گفت: اولاً: نمایندگان نجران برای مجادله و محاجه در مورد عیسی علیه السلام آمده بودند و پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) ادعای رسالت کرده بود و دعوت رسالت مستند به وحی است و مؤمنین اساساً دخالتی در ادعای پیامبر نداشتند <ref>تفسیر المیزان، ج۳، ص۳۵۶.</ref>. آیه شریفه خطاب را متوجه شخص پیامبر کرده و پیامبر اگر این چند تن را شرکت در مباهله داد، از این جهت بود که دعوی او قائم به خودش و به همین چند نفر بوده، نه این که مؤمنین در محاجه شریک باشند و مسیحیان هم مشتاق دیدار مؤمنین نبودند؛ بنابراین حمل آیه بر جماعت مسلمانان که همراه پیامبر بودند، هیچ قرینه معینی ندارد و برخلاف اخباری است که از سوی فریقین آورده شده است. | ||
خط ۲۶۳: | خط ۲۶۰: | ||
جای تعجب است که ابن عاشور که یکی از منابع او کشاف است، به گفته زمخشری نیز اهمیت نداده که مینویسد: دلیل قوی تر از جریان مباهله در فضیلت اصحاب کساء نیست. | جای تعجب است که ابن عاشور که یکی از منابع او کشاف است، به گفته زمخشری نیز اهمیت نداده که مینویسد: دلیل قوی تر از جریان مباهله در فضیلت اصحاب کساء نیست. | ||
=== زمخشری و روایت شعبی === | |||
یکی از منابع اهل سنت روایات شعبی است، ولی در ذیل آیه مباهله به این روایت اشکال گرفته شده است. متن روایت چنین است: ابوحفص عمربن احمد واعظ از عبدالرحمن بن سلیمان بن اشعث و او از یحیی بن حاتم عسکری و او از بشربن مهران از محمدبن دینار از داودبن ابی هند از شعبی از جابربن عبدالله نقل میکند که: وقتی وفد نجران نزد حضرت آمدند و با آنان عاقب و سید هم بودند، پیغمبر آن دو را به اسلام فراخواند. گفتند: ما قبل از تو اسلام آوردیم. پیامبر فرمود: دروغ میگویید اگر میخواهید میگویم چه چیز مانع اسلام آوردن شما میشود؟ آن دو گفتند ما را آگاه سازید. حضرت فرمود: دوستی شما به صلیب، شرب خمر، و خوردن گوشت خوک، مانع اسلام آوردن شماست. پس پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) آنها را به ملاعنه فراخواند. آنان قبول کردند. روز بعد حضرت با حسن و حسین و علی و فاطمه سلام الله علیها آمده بود. کسی را نزد آنان فرستاد، حاضر شوند، ولی آن دو از آمدن برای ملاعنه سر باز زدند و قرار گذاشتند به حضرت خراج دهند. حضرت فرمود: قسم به خدا اگر برای ملاعنه میآمدند، آتش بر آنان فرومی بارید… <ref>اسباب النزول، ص۱۰۷.</ref> | یکی از منابع اهل سنت روایات شعبی است، ولی در ذیل آیه مباهله به این روایت اشکال گرفته شده است. متن روایت چنین است: ابوحفص عمربن احمد واعظ از عبدالرحمن بن سلیمان بن اشعث و او از یحیی بن حاتم عسکری و او از بشربن مهران از محمدبن دینار از داودبن ابی هند از شعبی از جابربن عبدالله نقل میکند که: وقتی وفد نجران نزد حضرت آمدند و با آنان عاقب و سید هم بودند، پیغمبر آن دو را به اسلام فراخواند. گفتند: ما قبل از تو اسلام آوردیم. پیامبر فرمود: دروغ میگویید اگر میخواهید میگویم چه چیز مانع اسلام آوردن شما میشود؟ آن دو گفتند ما را آگاه سازید. حضرت فرمود: دوستی شما به صلیب، شرب خمر، و خوردن گوشت خوک، مانع اسلام آوردن شماست. پس پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) آنها را به ملاعنه فراخواند. آنان قبول کردند. روز بعد حضرت با حسن و حسین و علی و فاطمه سلام الله علیها آمده بود. کسی را نزد آنان فرستاد، حاضر شوند، ولی آن دو از آمدن برای ملاعنه سر باز زدند و قرار گذاشتند به حضرت خراج دهند. حضرت فرمود: قسم به خدا اگر برای ملاعنه میآمدند، آتش بر آنان فرومی بارید… <ref>اسباب النزول، ص۱۰۷.</ref> | ||
=== نقد === | |||
زمخشری مدعی است روایتی که ابونعیم از شعبی در دلائل النبوه آورده، مرسل است. لیکن با مراجعه به دلائل النبوه ملاحظه میشود که روایت مرسل نیست. <ref>دلائل النبوة، ص۳۵۳.</ref> البته در طریق شعبی به جابربن عبدالله، بشربن مهران وجود دارد که گفته شده ابی حاتم او را ترک میکرده است، اما حاکم در مستدرک و ذهبی حدیث بشربن مهران را تصحیح کردهاند .<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۵۹۳.</ref> نکته قابل توجه این است که زمخشری که حدیث شعبی را مرسل دانسته گوید: در مسئله برهان واضحی بر صحت نبوت وجود دارد؛ زیرا هیچکس از موافق و مخالف روایت نکرده که مسیحیان نجران به دعوت قرآن و پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) برای مباهله پاسخ مثبت داده باشند .<ref>الکشاف، ج۱، ص۳۷۰.</ref> | زمخشری مدعی است روایتی که ابونعیم از شعبی در دلائل النبوه آورده، مرسل است. لیکن با مراجعه به دلائل النبوه ملاحظه میشود که روایت مرسل نیست. <ref>دلائل النبوة، ص۳۵۳.</ref> البته در طریق شعبی به جابربن عبدالله، بشربن مهران وجود دارد که گفته شده ابی حاتم او را ترک میکرده است، اما حاکم در مستدرک و ذهبی حدیث بشربن مهران را تصحیح کردهاند .<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۵۹۳.</ref> نکته قابل توجه این است که زمخشری که حدیث شعبی را مرسل دانسته گوید: در مسئله برهان واضحی بر صحت نبوت وجود دارد؛ زیرا هیچکس از موافق و مخالف روایت نکرده که مسیحیان نجران به دعوت قرآن و پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) برای مباهله پاسخ مثبت داده باشند .<ref>الکشاف، ج۱، ص۳۷۰.</ref> | ||
=== نتیجه === | |||
آنچه میتوان از مباحث گذشته به عنوان نتیجه به دست آورد، عبارت است از: | آنچه میتوان از مباحث گذشته به عنوان نتیجه به دست آورد، عبارت است از: | ||
خط ۲۸۴: | خط ۲۸۱: | ||
۶. مسئله مباهله حکم کلی و عمومی است و دو گروه یا دو نفر میتوانند در صورت اختلاف در مسئله مهم دینی، برای اثبات حقانیت خود دست به مباهله بزنند، هم چون دستور مباهله ای که امام صادق علیه السلام به ابومسروق دادند و حویزی آن را در تفسیر خود آورده است.<ref>حویزی، نورالثقلین، ج۱، ص۳۵۰.</ref> | ۶. مسئله مباهله حکم کلی و عمومی است و دو گروه یا دو نفر میتوانند در صورت اختلاف در مسئله مهم دینی، برای اثبات حقانیت خود دست به مباهله بزنند، هم چون دستور مباهله ای که امام صادق علیه السلام به ابومسروق دادند و حویزی آن را در تفسیر خود آورده است.<ref>حویزی، نورالثقلین، ج۱، ص۳۵۰.</ref> | ||
== پانویس == | |||
ویرایش