ابن ابی داوود سجستانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه غدیر
خط ۲۴: خط ۲۴:
پاسخ سوم علامه میر حامد حسین این است که بر فرض که ابن ابی داوود حدیث غدیر را منکر شده باشد، این انکار و قدح او وان مقابله با دلایل قوی اهل حق را ندارد: « وجه سيّم: آنكه اگر ابن ابى داوود، واقعا قدح در حديث كرده باشد، باز هم قول او را به مقابلۀ اهل حق نتوان ذكر نمود، چه قول اهل نحلۀ خود را، به مقابلۀ خصم ذكر كردن، و اقوال هم مذهبان خود بر خصم حجّت كردن، باعث فتح ابواب مؤاخذه، و ملام اعلام است، و از قانون مناظره دور و بعيد است.»
پاسخ سوم علامه میر حامد حسین این است که بر فرض که ابن ابی داوود حدیث غدیر را منکر شده باشد، این انکار و قدح او وان مقابله با دلایل قوی اهل حق را ندارد: « وجه سيّم: آنكه اگر ابن ابى داوود، واقعا قدح در حديث كرده باشد، باز هم قول او را به مقابلۀ اهل حق نتوان ذكر نمود، چه قول اهل نحلۀ خود را، به مقابلۀ خصم ذكر كردن، و اقوال هم مذهبان خود بر خصم حجّت كردن، باعث فتح ابواب مؤاخذه، و ملام اعلام است، و از قانون مناظره دور و بعيد است.»


پاسخ چهارم
=== پاسخ چهارم ===
 
پاسخ چهارم آن است که فخر رازی به نظر ابن ابی داوود تمسک کرده و مدعی شده چون او حدیث غدیر را نقل نکرده پس این حدیث معتبر نیست. حال سؤال از فخر رازی این است که اگر نظر ابن ابی داوود به تنهایی آنقدر مهم است که میتوان با انکار او حدیث غدیر را انکار کرد، چرا دیدگاه بزرگان علما که ادعای تواتر و صحت حدیث غدیر را دارند، حجت نباشد؟!
پاسخ چهارم آن است که فخر رازی به نظر ابن ابی داوود تمسک کرده و مدعی شده چون او حدیث غدیر را نقل نکرده پس این حدیث معتبر نیست. حال سؤال از فخر رازی این است که اگر نظر ابن ابی داوود به تنهایی آنقدر مهم است که میتوان با انکار او حدیث غدیر را انکار کرد، چرا دیدگاه بزرگان علما که ادعای تواتر و صحت حدیث غدیر را دارند، حجت نباشد؟!



نسخهٔ ‏۲۵ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۰۸

عدم نقل حديث غدير[۱]

فخر رازی در ردّ حدیث غدیر به عدم نقل آن توسط ابن‏ ابى‏ داوود سِجِستانى استدلال كرده، و اينكه چون او حديث غدير را نقل نكرده پس از اعتبار ساقط است.

مرحوم میرحامد حسین هفت پاسخ براى اين اشكال او گفته است.

پاسخ های میرحامد حسین به این ادعا

مرحوم میر حامد حسین در پاسخ به ادعای فخر رازی مبنی بر عدم نقل حدیث غدیر توسط ابن ابی داوود سجستانی گفته است: «امّا نسبت رازى قدح حديث غدير را به ابن ابى داوود، پس مخدوش و مردود است به چند وجه...»[۲] آنگاه پاسخ های خود را یکی پس از دیگری بیان میکند:

پاسخ اول

فخر رازی صرفاً ادعای بدون دلیل را مطرح کرده است.

پاسخ دوم

ابن ابی داوود حدیث غدیر را انکار نکرده است. حتی بعضی از علما گفته اند که محمد بن جریر طبری به ابن ابی داوود نسبت داده که او حدیث غدیر را انکار کرده ولی ابن ابی داوود خود را از این نسبت مبرا دانسته است. مرحوم میر حامد حسین در این مورد گفته است:

«وجه دوّم: آنكه از افادۀ سيّد اجلّ علم الهدى مرتضى(رضى اللّه عنه)-كه اكابر ائمه و اساطين سنيّه مادح آن جناب مى باشند- واضح است كه بعض علما گفته اند كه ابن ابى داوود، انكار نكرده اين حديث را. و ابن ابى داوود،از نسبت محمد بن جرير طبرى،اين انكار را به او، تبرىّ آغاز نهاده...»[۳]

آنگاه برای تایید مدعای خود کلامی از سید مرتضی آورده است؛ سید مرتضی علم الهدی در کتاب الشافی فرموده است:

«فان قيل: أ ليس قد حكي عن ابن ابي داوود السجستاني في دفع الخبر،و حكي عن الخوارج مثله،و طعن الجاحظ فى كتاب«العثمانيه» فيه قيل له:اوّل ما نقوله: ان لا معتبر فى باب الاجماع بشذوذ كلّ شاذ عنه، بل الواجب ان يعلم انّ الّذى خرج عنه ممّن يعتبر قوله فى الاجماع، ثمّ يعلم انّ الاجماع لم يتقدّم خلافه، فانّ ابن ابى داوود و الجاحظ لو صرّحا بالخلاف، لسقط خلافهما، بما ذكرناه من الاجماع خصوصا بالّذى لا شبهة فيه من تقدّم الاجماع و فقد الخلاف، و قد سبقهما ثم تأخّر عنهما، على انّه قد قيل: انّ ابن ابي داوود لم ينكر الخبر و انّما انكر كون المسجد الّذى بغدير خم متقدّما، و قد حكى عنه التنصّل من القدح فى الخبر و التبري ممّا قرفه به محمد بن جرير الطبرى...»

طبق این فرمایش سید مرتضی، اولاً ابن ابی داوود حدیث غدیر را انکار نکرده و حتی نسبت انکار به خودش را تکذیب کرده است و بر فرض که انکار کرده باشد، مخالفت یک یا دو نفر با اجماع ضرری به آن وارد نمی کند.

پاسخ سوم

پاسخ سوم علامه میر حامد حسین این است که بر فرض که ابن ابی داوود حدیث غدیر را منکر شده باشد، این انکار و قدح او وان مقابله با دلایل قوی اهل حق را ندارد: « وجه سيّم: آنكه اگر ابن ابى داوود، واقعا قدح در حديث كرده باشد، باز هم قول او را به مقابلۀ اهل حق نتوان ذكر نمود، چه قول اهل نحلۀ خود را، به مقابلۀ خصم ذكر كردن، و اقوال هم مذهبان خود بر خصم حجّت كردن، باعث فتح ابواب مؤاخذه، و ملام اعلام است، و از قانون مناظره دور و بعيد است.»

پاسخ چهارم

پاسخ چهارم آن است که فخر رازی به نظر ابن ابی داوود تمسک کرده و مدعی شده چون او حدیث غدیر را نقل نکرده پس این حدیث معتبر نیست. حال سؤال از فخر رازی این است که اگر نظر ابن ابی داوود به تنهایی آنقدر مهم است که میتوان با انکار او حدیث غدیر را انکار کرد، چرا دیدگاه بزرگان علما که ادعای تواتر و صحت حدیث غدیر را دارند، حجت نباشد؟!

ایشان در این مورد گفته اند: « وجه چهارم: آنكه اگر قول ابن ابى داوود،لائق تمسك باشد، چرا اقوال و تصريحات اكابر اعلام و اساطين اهل حق،حجّت نباشد.كه خلفا عن سلف، تصريحات صريحه به تواتر و صحت حديث غدير مى نمايند و اجماع و اتفاق بر آن دارند؟!»






پانویس

  1. چکیدۀ عبقات الانوار (حدیث غدیر)، ص۸۲-۸۵.
  2. خلاصه عبقات الانوار میرحامد حسین: پیرامون حدیث غدیر، ص۱۳۰.
  3. همان، ص۱۳۰.