۲۱٬۸۲۰
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
غدير همان اندازه كه يک اعتقاد بود يک دستور نيز بود. دستورى به گستردگى جوانب مختلف آن، كه مجموعه اى از ايمان و اطاعت و پيمان در يک سو و حمد و سپاس و تشكر از اين [[نعمت]] در سوى ديگرِ آن به چشم مى خورد. | |||
اين فرامين خاص كه در غدير به مردم داده شد وظايف آنان را در آن مقطع خاص به عنوان مقدمه اى براى آينده ها تعيين كرد. | |||
بسيار جالب است كه آيات قرآن پشتيبانِ اين اوامر غديرى است كه مستقيماً در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله بدان ها استشهاد شده است. | |||
{{آیه قرآن | آياتى كه به اين عنوان در غدير به صورت تركيب و تضمين در كلام حضرت ديده مى شود ۱۰ آيه است، كه يكى از آنها آيه ۱۵ سوره اسراء است.<ref>اسراء/ ۱۵؛غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۲۸،۲۲۷. </ref>{{آیه قرآن | ||
| متن آیه = مَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا | | متن آیه = مَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا | ||
خط ۱۵: | خط ۲۰: | ||
| موضوع = هدایت هر کس به نفع خودش و ضلالت آن هم به ضرر خودش است | | موضوع = هدایت هر کس به نفع خودش و ضلالت آن هم به ضرر خودش است | ||
}} | }} | ||
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است: | اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است: | ||
خط ۷۵: | خط ۶۲: | ||
«بر تو - اى پيامبر - منت مى گذارند كه اسلام را پذيرفته اند. به آنان بگو: اسلام آوردن خود را بر من منت مگذاريد، بلكه خدا بر شما منت مى گذارد كه به اسلام هدايتتان نموده است». | «بر تو - اى پيامبر - منت مى گذارند كه اسلام را پذيرفته اند. به آنان بگو: اسلام آوردن خود را بر من منت مگذاريد، بلكه خدا بر شما منت مى گذارد كه به اسلام هدايتتان نموده است». | ||
در تفسیر اهل البیت علیهم السلام ذیل این آیه شریفه از امام حسن عسکری علیه السلام روایت شده است: در نامهی حضرت امام هادی علیه السلام در انکار و ردّ مذهب جبر و تفویض ... آمده است؛ امّا شواهد قرآنی بسیاری است مبنی بر اینکه خدا بهوسیلهی استطاعت [و امکاناتی که داده] انسان را آزمایش میکند، که این هم جامع همان عقیده متوسّط است [چون آزمایش نه با جبر سازگار است نه با تفویض] و این مفهوم گاهی به فتنه و گاهی به ابتلا تعبیر شده و مفهوم هر دو یکی است. | |||
اگر کسی گوید: «آیا خداوند تا بندهای را نیازماید از آیندهاش باخبر نمیشود»؟ گوییم: «آری! او پیش از وقوع عمل بر آیندهی ایشان واقف است و این همان آیه است که فرموده: و اگر بازگردند، به همان اعمالی که از آن نهی شده بودند بازمیگردند. و جز این نیست که آنان را امتحان کند تا ایشان را به عدالت خود آگاه سازد و بعد از ارتکاب کار زشت جز با حجّت و برهان عذابشان نکند و در این آیه خبر داده است که؛ اگر ما آنان را پیش از آن [که قرآن نازل شود] با عذابی هلاک میکردیم، [در قیامت] میگفتند: «پروردگارا! چرا پیامبری برای ما نفرستادی». و این آیه: پیامبرانی که بشارتدهنده و بیمدهنده بودند. | |||
در نتیجه آن آزمون الهی با استطاعتی که به بنده ارزانی داشته [یا به بنده داده] همان عقیدهی ما بین جبر و تفویض است، که قرآن بدان گویاست و احادیث امامان از خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله بدان جاری است».<ref>تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۱۱۴؛ تحف العقول، ص۴۷۴</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:قرآن و غدیر]] | [[رده:قرآن و غدیر]] |