ابلیس و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه غدیر
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
== آيه «وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِىٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ...»<ref>انعام /  ۱۱۲. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۸۱  - ۳۷۴.</ref> ==
== اندوه ابلیس در غدیر<ref>اسرار غدیر، ص ۷۲.</ref> ==
على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام آن امامى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را سبب امتحان امت قرار داد و فرمود: لَوْ لا انْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى: اى على، اگر تو نبودى مؤمنين بعد از من شناخته نمى‏ شدند.
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به من خبر داد كه ابليس و رؤساى اصحابش هنگام منصوب كردن آن حضرت مرا به امر خداوند در روز غدير خم حاضر بودند.


پيامبرصلى الله عليه وآله فصلى از مراسم غدير و خطابه آن را به دشمنان ائمه‏ عليهم السلام اختصاص داده تا مردود شوندگان از امتحان علوى بدانند چه آينده ‏اى در انتظار آنان است. اقتباس از چند آيه و تضمين آياتى ديگر براى اين منظور، روى هم ۱۵ آيه را عنوان اين بخش قرار داده است.
آن حضرت به مردم خبر داد كه من نسبت به آنان از خودشان صاحب اختيار ترم، و به ايشان دستور داد كه حاضران به غايبان برسانند.


در اين آيات از يک سو اوصاف و رفتار اعداء اهل‏بيت‏ عليهم السلام در دنيا مطرح شده، كه ثابت قدم نبودن آنان در ايمان و گفتگوهاى نارواى آنان و متكبر بودن آنان ذكر شده است.
(در آن روز) شياطين و مريدان از اصحاب ابليس رو به او كردند و گفتند: «اين امت، مورد رحمت قرار گرفته و حفظ شده ‏اند، و ديگر تو و ما را بر اينان راهى نيست. چرا كه پناه و امام بعد از پيامبرشان به آنان شناسانده شد». ابليس غمگين‏ و محزون رفت.


از سوى ديگر جزاى اعتقاد و عملشان در دنيا و آخرت را بيان مى‏ كند كه سقوط ارزش اعمالشان، و استحقاق آتش ابدى بدون تخفيف و مهلت و بدون شفاعت، آن هم عذاب فوق ‏العاده ‏اى در پايين‏ ترين درجه جهنم با شنيدن صداى جوشش جهنم و ديدن شعله ‏هاى آتش نمونه‏ هاى آن است.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: پیامبرصلی الله علیه وآله به من خبر داد که: ابلیس و رؤسای اصحاب او هنگام منصوب شدن من در روز غدیر حاضر بودند. در آن روز، اصحاب ابلیس رو به او کردند و گفتند: این امت مورد رحمت قرار گرفتند و از گمراهی محفوظ شدند، و دیگر نه ما را و نه تو را بر آنان راهی نیست، چرا که امام و پناه خود بعد از پیامبرشان را شناختند. ابلیس با ناراحتی و اندوه از آنان جدا شد.


اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله ۱۵ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۱۱۲ سوره انعام است:
امیرالمؤمنین علیه السلام در ادامه کلامش فرمود: پیامبرصلی الله علیه وآله به من خبر داد: آن هنگام که مردم بعد از وفات من بیعت تو را بشکنند، ابلیس اصحابش را جمع می‌کند و آنان در مقابل او به سجده در می‌آیند و می‌گویند:‏آقای ما، ای بزرگِ ما، تو بودی که آدم را از بهشت بیرون کردی!


«وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِىٍّ عَدُوّاً شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما يَفْتَرُونَ» :
ابلیس می‌گوید: کدام امت بعد از پیامبرشان گمراه نشدند؟! هرگز! شما گمان می‌کنید من بر اینان سلطه و راهی ندارم؟! چگونه دیدید مرا هنگامی که کاری کردم تا امر خدا و پیامبر را درباره اطاعتِ علی بن ابی طالب کنار گذاردند؟<ref>کتاب سلیم، ح ۵۷۹؛ روضه کافی، ص ۳۴۳، ح ۵۴۱.</ref>


«اين گونه است كه براى هر پيامبرى دشمنى از انس و جن قرار مى‏ دهيم كه به يكديگر سخنان زينت شده را از روى غرور الهام مى‏ كنند، و اگر پروردگار تو بخواهد نمى ‏توانند آن را انجام دهند، پس آنان را با افترائشان به حال خود واگذار».
== تلاش ابلیس برای اغوای شیعیان<ref>اسرار غدیر، ص ۷۱.</ref> ==
امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامی که پیامبرصلی الله علیه وآله سخنانش را در غدیر فرمود و امیرالمؤمنین علیه السلام را برای مردم نصب کرد، ابلیس فریادی کشید که بزرگانِ گروهش نزد او جمع شدند و گفتند: ای بزرگِ ما، این چه فریادی بود؟! ابلیس گفت: وای بر شما! امروز مانند روز عیسی است! بخدا قسم، مردم را در این باره گمراه خواهم کرد….


اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
بار دیگر ابلیس فریادی کشید و بزرگان گروهش نزد او جمع شدند و گفتند: ای بزرگِ ما، این فریادِ دوم چه بود؟! ابلیس گفت: خداوند درباره گفته من آیه ای نازل کرد:{{متن قرآن|وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}: «و همانا ابلیس، پندارش را [که گفته بود: نسل آدم را گمراه می کنم] درباره آنان تحقق یافت که همه جز گروهی از مؤمنان از او پیروی کردند.»


'''۱- متن خطبه غدير'''
سپس ابلیس به سوی آسمان متوجه شد وگفت:خداوندا، به عزّت و جلالت قسم، گروه‌های هدایت یافته را هم به بقیه ملحق خواهم کرد!


الا انَّ اعْدائَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ الْغاوُونَ اخْوانُ الشَّياطينَ، يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً:
در اینجا پیامبر خداصلی الله علیه وآله که متوجه رفتار ابلیس بود، این آیه را تلاوت فرمود:{{متن قرآن|إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ ۚ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ وَكِيلًا}}:  


بدانيد كه دشمنان ايشان سُفهاى گمراه و برادران شياطين‏ اند، كه سخنان باطل ظاهر فريب را از روى غرور به يكديگر مى‏ رسانند.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۱ بخش ۷.</ref>
«[ولی آگاه باش که] یقیناً تو را بر بندگانم هیچ تسلّطی نیست، و کافی است که پروردگارت نگهبان و کارساز [آنان] باشد.»


'''۲-  موقعيت تاريخى'''
بار دیگر ابلیس فریادی کشید و بزرگان گروهش بسوی او بازگشتند و پرسیدند: این فریاد سوم چه بود؟ ابلیس گفت: بخدا قسم، از اصحاب علی (که نمی‌توانم بر آنهاتسلط داشته باشم)! ولی خداوندا، قسم به عزت و جلالت، گناهان را برای آنان (یعنی شیعیان علی) زیبا جلوه خواهم داد تا با ارتکاب آن ایشان را به درگاه تو مبغوض نمایم.<ref>بحار الانوار، ج ۳۷، ص۱۶۴- ۱۶۵.</ref>


در اواسط خطابه غدير كه پيامبرصلى الله عليه وآله دوستان و دشمنان ائمه‏ عليهم السلام را با استناد به آيات قرآن معرفى مى‏ فرمايد، اولين موردى كه مى‏ خواهد دشمنان را معرفى كند اين فراز است كه با اقتباس بسيار پر معنايى از آيه سوره انعام شيطنت آنان را مطرح مى ‏كند.
== حدیث غدیر در کلام ابلیس<ref>اسرار غدیر، ص ۲۹۸؛ چهارده قرن با غدیر، ص ۱۱۲.</ref> ==


عبارت «عدواً شياطين الجن و الانس» در آيه به صورت «اخْوانَ الشَّياطين» در كلام حضرت آمده كه با احاديثى كه مطرح خواهد شد لطافت خاص آن معلوم مى ‏شود. سپس جمله وسط آيه عيناً در كلام حضرت آمده است.
سلمان که چشم بصیرتش در پرتو نور ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام فراتر از ظاهر را می‌دید نقل می‌کند: روزی ابلیس (به صورت آدمی) عبورش به عده ای افتاد که به امیرالمؤمنین علیه السلام ناسزا می‌گفتند. ابلیس به آنان گفت: بدا به حال شما که به مولای خود علی بن ابی طالب ناسزا می‌گویید! گفتند: تو از کجا می دانی که او مولای ماست؟


'''۳-  موقعيت قرآنى'''
ابلیس گفت: از گفته پیامبرتان که گفت: {{متن عربی|مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ… }}.<ref>بحار الانوار، ج ۳۹، ص۱۶۲ ح ۱.</ref>
== حضور و ظهور ابلیس در غدیر<ref>واقعه قرآنی غدیر، ص ۳۱.</ref> ==
صبح روز دوازدهم ذی الحجة در سفر حجةالوداع، با طلوع فجر نماز صبح خوانده شد. پس از آن مردم همچنان منتظر بودند تا نزدیکی ظهر شد و پیامبر رمی جمرات سه‌گانه را آغاز کرد و به ترتیب با همراهی مردم سه جمره را رمی کردند.


موقعيت قرآنى اين آيه در ذيل آياتى مربوط به معاندينى است كه از دائره مؤمنين خارج شده ‏اند و از ايمان آوردنشان قطع اميد شده و مهر ابطال بر آنان خورده است، به گونه ‏اى كه خداوند در آيه ۱۰۹ مى ‏فرمايد: «قسم ياد مى‏ كنند كه اگر آيتى برايشان بيايد ايمان مى ‏آورند، ولى شما چگونه به سخن ايشان اعتماد مى‏ كنيد در حالى كه اگر آيات الهى هم بيايد ايمان نمى‏ آورند»!
زمینه‌سازی برای غدیر چنان حساب شده و منظم پیش می‌رفت که ابعاد گسترده آن هر لحظه جهت‌گیری تازه ای را نشان می‌داد. اکنون نوبت آن بود که با جلوه ای بی‌سابقه مردم منظره ای را که احتمال نمی‌دادند به چشم خود ببینند.


آنگاه در آيه بعد مطلب را با قاطعيت بيشترى مى ‏فرمايد: «حتى اگر ملائكه را بر آنان نازل كنيم و مردگان با ايشان سخن بگويند و همه چيز را بر گواهى صدق آن برانگيزيم، باز هم ايمان نمى‏ آورند مگر آنكه خدا بخواهد» .
آن روز مردم در مِنا کنار پیامبرصلی الله علیه وآله بودند که چشمشان به مردی افتاد که به رکوع و سجود می‌رفت و تضرع می‌نمود. کسانی که حاضر بودند گفتند: یا رسول اللَّه! چه نماز زیبایی می‌خواند! فرمود: ‹‹این همان شیطان است که پدر شما را از بهشت بیرون کرد››.


پس از معرفى اين عمق كفر و نفاقشان، نوبت به آيه مورد نظر مى‏ رسد كه مى ‏فرمايد: «اين چنين براى هر پيامبرى دشمنى از جن و انس قرار داديم كه اباطيل ظاهر فريب را به يكديگر منتقل مى‏ كنند» .
در اینجا علی علیه السلام با بی اعتنایی به سوی او رفت و او را محکم تکان داد به گونه ای که استخوان‌هایش در هم فرورفت. سپس فرمود: ‹‹انشاء اللَّه تو را خواهم کشت››.


در آيه بعدى هدف را هم بيان مى ‏كند كه: «كسانى كه به آخرت ايمان ندارند به آن سخنان باطل به ظاهر آراسته دل بسپارند و بدان خشنود شوند و به همان راهى كه آنان رفته‏ اند بروند» .
شیطان پاسخ داد: تا هنگام وقت معلوم از طرف پروردگار بر قتل من قادر نخواهی بود. چرا قصد قتل مرا کرده‌ای؟ به خدا قسم احدی تو را مبغوض نمی‌دارد مگر آنکه نطفه من قبل از نطفه پدرش در رحم مادر او قرار می‌گیرد. من در اموال و اولاد دشمنان تو شریک هستم. آنگاه با اشاره به آیه ۶۴سوره اسراء گفت: این همان کلام خداوند عز و جل در کتاب محکمش است که می‌فرماید:{{متن قرآن|وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ}}›: «و با آنان [از راه سوق دادنشان به حرام] در اموال و [از طریق وسوسه کردنشان به زنا] در اولاد شریک شو،»


'''۴-  تحليل اعتقادى'''
پیامبرصلی الله علیه وآله در حالی که مردم می شنیدند، فرمود:<blockquote>‹‹یا علی، راست می‌گوید. کسی از قریش تو را مبغوض نمی‌دارد مگر زنا زاده، و کسی از انصار تو را مبغوض نمی‌دارد مگر یهودی، و کسی از عرب تو را مبغوض نمی‌دارد مگر زنا زاده، و کسی از بقیه مردم تو را مبغوض نمی‌دارد مگر اهل شقاوت››.</blockquote>سپس لحظاتی سر مبارک را پایین انداخت، و بعد سر خود را بلند کرده فرمود: ‹‹ای انصار، فرزندان خود را بر محبت علی عرضه کنید. اگر پاسخ مثبت دادند فرزند شما هستند، و اگر نپذیرفتند فرزند شما نیستند››.<ref>علل الشرائع، ص۱۴۲؛ بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۸۸ و ج ۲۷، ص ۱۵۱ و ج ۳۹، ص ۱۷۴ و ج ۶۰، ص ۲۳۶؛ مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۳۹.</ref>


آنچه از تركيب بسيار لطيف اين كلام پيامبرصلى الله عليه وآله با مضمون آيه استفاده مى‏ شود سه نكته است:
== دشمنی شیطان با غدیر<ref>سخنرانی استثنائی غدیر، ص ۲۴۵.</ref> ==
با برنامه‌ریزی جامع برای سخنرانی استثنائی غدیر و گام‌های سخن در این خطابه جهانی، این پیش‌بینی‌ها و آن تدارکات با کیفیت و محتوایی که خطابه غدیر داشت و برنامه‌هایی که پس از سخنرانی انجام شد، در بهترین فرض ممکن به ثمر رسید؛ به گونه ای که نتایج آن برای قرن‌ها باقی ماند و نسل‌های آینده بشریت آن را به همان عظمت تلقی کردند و نتیجه گرفتند.


'''الف. ياران سفيه و گمراه شيطان در اين امت'''
جا دارد این ثمره بزرگ غدیر را از دشمن درجه یک آن بشنویم. شیاطین و در رأس آنان ابلیس، در ایام غدیر خوب می‌فهمیدند که در آن موقعیت عظیم چه راه هدایت و نجاتی برای بنی آدم تا آخرین روز دنیا پیش‌بینی شده است.


دشمنان اهل‏بيت ‏عليهم السلام سفيهان گمراه هستند كه برادران شياطين‏ اند. در قرآن خداوند به شيطان خطاب مى‏ كند: «إِنَّ عِبادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ» : «تو بر بندگان من سلطه ‏اى ندارى مگر كسانى از گمراهان كه از تو پيروى مى ‏كنند» .<ref>حجر /  ۴۲.</ref> بنابراين كسانى كه خلافت اهل‏بيت‏ عليهم السلام را گرفتند، ياران شيطان و متصف به سفاهت و گمراهى ‏اند.
همین که پیامبرصلی الله علیه وآله بر فراز منبر فرمود: ‹{{متن عربی|مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ}} ابلیس فریادی کشید و همه لشکریانش را فراخواند و به آنان گفت: ‹این پیامبر کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز خدا معصیت نخواهد شد››!


شايد نسبت سفاهت به كسانى كه با فكر خود توانسته ‏اند خلافت را به چنگ آورند بدون آنكه كمترين لياقتى درباره آن داشته باشند تعجب‏ آور باشد، ولى اگر معتقد باشيم انسان‏هايى كه اهداف شوم را برگزيده ‏اند بارزترين نشانه ‏هاى سفاهت و جهالت را با خود حمل مى‏ كنند و هر حركتى در راه آن انجام مى‏ دهند مظهر ديگرى از سفاهتشان است، آنگاه است كه بر هم زنندگان نظامِ سراسر مصلحتِ الهى را بى عقل‏ ترين و سفيه ‏ترين مردم خواهيم دانست.
شیاطین هم گفتند: امر وصایت را برای افراد معینی بعد از خود قرار داد. این برنامه یک مسئله مستحکم شد که هر کدام از جانشینانش از دنیا برود دیگری به جای او قرار می‌گیرد. در واقع امروز این مرد پیمانی بست که هیچ‌کس تا روز قیامت نمی‌تواند آن را بشکند!<ref>عوالم العلوم، ج ۳ / ۱۵، ص۱۴۱، ۱۲۵ ،۳۰۳؛ بحار الانوار، ج ۲۸، ص ۲۵۶ ح ۴۰ و ج ۳۱، ص ۶۳۷ ح ۱۴۷ و ج ۳۷، ص۱۱۹، ۱۳۵، ۱۶۸ و ج ۶۳، ص ۲۵۶.</ref>


در مقابل كسانى را كه اوامر پروردگارشان را بالاترين خير و مصلحت تلقى مى‏ كنند و اين نكته را از عمق جان درک مى‏ كنند و براى فرار از آن به هزار حيله متوسل نمى‏ شوند، عاقل‏ ترين مردم دنيا خواهيم شناخت.
== شادی شیطان از ارتداد مسلمین<ref>روضه کافی، ص۳۴۴، ح۵۴۲.</ref> ==
امام باقرعلیه السلام فرمود: هنگامی که پیامبرصلی الله علیه وآله در روز غدیر دست امیرالمؤمنین علیه السلام را گرفت، ابلیس در بین گروهش فریادی کشید و همه شیاطینی که در خشکی و دریا بودند نزد او گرد آمدند و گفتند: ای آقای ما، و ای مولای ما، چه نگرانی برایت پیش آمده است؟ ما فریادی وحشتناک تر از این از تو نشنیده بودیم!


اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در اين باره مى‏ فرمايد: هَيْهاتَ! لَوْ لا التُّقى لَكُنْتُ ادْهَى الْعَرْبِ<ref>بحار الانوار: ج ۴۱ ص ۱۴۹.</ref>: اگر تقوى مانع نبود من زيرک ‏ترين عرب بودم. و اين كلام بدان معنى است كه مردان خدا مصلحت خود و ديگران را در سايه اوامر و نواهى خدا و زير مجموعه آن مى ‏دانند، و گرنه فكر بشر براى دست يافتن به آنچه بخواهد مى‏ تواند راه‏ هاى متعددى پيدا كند.
ابلیس گفت: این پیامبر کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز معصیت خداوند انجام نخواهد گرفت.


در حديث ديگرى معاويه را از زيركانى معرفى نمود كه با توسل به حيله و هتک ارزش‏ ها به اهداف خود مى‏ رسند. در اين باره فرمود: به خدا قسم معاويه باهوش ‏تر از من نيست، ولى او حيله مى ‏كند و هتاكى مى ‏نمايد، و اگر نبود كه از مكر و حيله اعراض دارم من از زيرك‏ترين مردم بودم.
شیاطین گفتند: ای آقای ما، و ای مولای ما، تو بودی گمراه کننده آدم!!


ارتباط شيطان با اين گونه زيركى كه از راه مكر و حيله است و بايد به جاى عقل نام سفاهت بر آن گذاشت، در حديث امام صادق‏ عليه السلام به خوبى ترسيم شده است كه وقتى پرسيدند: عقل چيست؟ فرمود: آنچه خدا با آن پرستيده مى‏ شود و بهشت كسب مى‏ شود. پرسيدند: پس آنچه در معاويه بود؟! فرمود: تِلْكَ النَّكْراءُ وَ تِلْكَ الشَّيْطَنَةُ، وَ هِىَ شَبيهَةٌ بِالْعَقْلِ وَ لَيْسَتْ بِالْعَقْلِ<ref>بحار الانوار: ج ۱ ص ۱۱۶ ح ۸ و ج ۳۳ ص ۱۷۰.</ref>: آنچه در معاويه بود زيركى و شيطنت بود كه شباهت به عقل دارد، ولى عقل نيست.
هنگامی که منافقین در بین خود گفتند: ‹‹پیامبر از روی هوای نفس سخن می‌گوید›› و یکی از آن دو نفر (ابوبکر و عمر) به دیگری گفت: ‹‹نمی‌بینی چگونه چشمانش در سرش مانند مجانین می‌گردد››، هنگامی که این سخنان را گفتند ابلیس از خوشحالی فریادی کشید و دوستانش را جمع کرد و گفت: ‹‹شما می‌دانید که من قبلاً گمراه کننده آدم بوده‌ام››!؟ گفتند: آری. ابلیس گفت: ‹‹آدم عهد و پیمان را شکست ولی به خداوند کافر نشد؛ اینان عهد و پیمان را شکستند و به پیامبر کافر شدند››!!


'''ب. دشمن شيطانى پيامبرصلى الله عليه وآله و امتش'''
هنگامی که پیامبرصلی الله علیه وآله از دنیا رفت و مردم غیر علی علیه السلام را برای خلافت به پا داشتند، ابلیس تاج پادشاهی بر سر گذاشت و منبری نصب کرد و بر روی آن نشست و شیاطینش را جمع کرد و به آنان گفت: شادی کنید، چرا که تا امام قیام نکند خداوند اطاعت نمی‌شود جمله آخر این حدیث در متن عربی چنین است: {{متن عربی|لایُطاعُ اللَّهُ حَتّی یَقُومَ الإمامُ}} این جمله احتمال دو معنی دارد:


پيامبرصلى الله عليه وآله در خطابه غدير دشمنان و امامانشان را «اخوان الشياطين» نام نهاده و با ملاحظه دنباله كلام (يُوحِى بَعْضُهُمْ ...) اقتباس آن از آيه روشن است، چرا كه در آيه عبارت چنين است: «وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِىٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ» : «و اين گونه ما قرار داديم براى هر پيامبرى دشمنى كه شياطين جن و انس هستند» . نتيجه اين اقتباس آن است كه دشمن پيامبرصلى الله عليه وآله از انسان‏ها همين دشمنان امامانند كه با آن شياطين برادر و متحدند.
الف. تا امام بر حقی امور را به دست نگیرد خدا اطاعت نمی‌شود.


حديثى از امام صادق‏ عليه السلام در اين باره پرده از همه ابهامات بر مى‏دارد و اين دشمنان پيامبرصلى الله عليه وآله را معرفى مى‏ كند، آنجا كه فرمود: ما بَعَثَ اللَّه رَسُولاً الاّ وَ فى وَقْتِهِ شَيْطانانِ يُؤْذِيانِهِ وَ يَفْتِنانِهِ وَ يُضِلانِ النّاسَ بَعْدَهُ ... . وَ امّا صاحِبا مُحَمَّدٍصلى الله عليه وآله فَحَبْتَرُ وَ زَريقُ: خداوند هيچ پيامبرى را مبعوث نفرموده مگر آنكه در زمان او دو شيطان بوده اند كه او را اذيت كرده ‏اند و براى او فتنه ايجاد كرده ‏اند و مردم را بعد از او گمراه كرده ‏اند ... . و دو شيطان زمان حضرت محمدصلى الله عليه وآله ابوبكر و عمر بودند.<ref>بحار الانوار: ج ۱۳ ص ۲۱۲ ح ۵ و ج ۳۰ ص ۱۸۶ ح ۴۵ و ج ۳۱ ص ۶۰۱ ح ۴۱. در روايات بسيارى «حَبْتَر» كنايه از ابوبكر و «زَريق» كنايه از عمر آمده است.</ref>
ب. تا امام زمان عجل اللَّه فرجه قیام نکند خدا به‌طور کامل اطاعت نمی‌شود.<ref>اسرار غدیر، ص۷۰؛ روضه کافی، ص ۳۴۴، ح ۵۴۲.</ref>


جالب است كه بدانيم اولى صراحتاً بر فراز منبر گفت: انَّ لى شَيْطاناً يَعْتَرينى<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۴۹۵.</ref>: من شيطانى دارم كه بر من عارض مى‏ شود. بنابراين تعجبى نخواهد داشت اگر بدانيم كه ابليس از روز غدير نگرانى‏ هاى خود را با وعده‏ هاى همين شياطين انسى اطراف پيامبرصلى الله عليه وآله رفع كرد، تا آنجا كه به شياطين زير دست خود گفت: نگران نباشيد كه اصحاب او به من وعده داده ‏اند كه به هيچ يک از گفته‏ هاى او اقرار نكنند، و آنان هرگز اين وعده خود را نمى‏ شكنند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۸ ۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۳۵ ۱۲۵.</ref>
== شرکت شیطان در عدم قبول ولایت<ref>غدیر در قرآن، ج ۲، ص۲۴۹- ۲۵۰ و ۲۳۶-۲۳۷.</ref> ==
یکی از آیاتی که در خطبه غدیر به صورت ضمنی آمده و در مورد امتحان همه‌جانبه خداست، آیه۱۷۹سوره آل عمران است:


'''ج. سخنان فريبنده شياطين امت'''
{{متن قرآن|مَا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَىٰ مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّىٰ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ ۗ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ ۖ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ۚ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ}}:


برنامه شيطانى گمراه كنندگان امت، در عبارتى همه جانبه با دقت تمام به تصوير كشيده شده است: «يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً» . اين جمله سه نقطه مهم از روش‏ هاى مكر و حيله اهل سقيفه را خاطر نشان كرده است: با غرور و تكبر، سخنان فريبنده، به يكديگر خبر رساندن.
«خدا بر آن نیست که مؤمنان را بر این [وضعی] که شما بر آن قرار دارید [که منافق از مؤمن، و خوب از بد مشخص و معلوم نیست] واگذارد، [بر آن است] تا پلید را از پاک [به سبب آزمایش های مختلف] جدا سازد. و خدا بر آن نیست که شما را بر غیب آگاه کند. ولی خدا از میان فرستادگانش هر کس را بخواهد [برای آگاه کردن به غیب] برمی گزیند، پس به خدا و فرستادگانش ایمان آورید. و اگر ایمان آورید و تقوا پیشه کنید، برای شما پاداشی بزرگ خواهد بود.»


'''الف. غرور'''
پیامبرصلی الله علیه وآله هم در خطبه غدیر می‌فرماید: {{متن عربی|مَعاشِرَ النّاسِ، انَّ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ یَکُنْ لِیَذَرَکُمْ}}{{متن قرآن|عَلی ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّی یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ، وَ ما کانَ اللَّه لِیُطْلِعَکُمْ عَلَی الْغَیْبِ}}:


از آنجا كه گمراه كنندگان به فتنه‏ گرى و زيركى خود از يک سو، و نجابت و تقواى مؤمنين از سوى ديگر اطمينان دارند، برنامه‏ هاى خود را با غرور كامل و سينه سپر كرده دنبال مى ‏كنند.
ای مردم! «خدا بر آن نیست که مؤمنان را بر این [وضعی] که شما بر آن قرار دارید [که منافق از مؤمن، و خوب از بد مشخص و معلوم نیست] واگذارد، [بر آن است] تا پلید را از پاک [به سبب آزمایش های مختلف] جدا سازد. و خدا بر آن نیست که شما را بر غیب آگاه کند.»<ref>اسرار غدیر، ص۱۵۰، بخش ۶.</ref>


'''ب. سخنان فريبنده'''
آنچه در اینجا و در حاشیه مسئله طیب و خبیث و طهارت مولد و خبث ولادت لازم است ذکر شود شرکت شیطان در مسئله نطفه است. شرکت شیطان در عمل انسان که به شریک بودن او در آن عمل بازمی‌گردد از عوامل قطعی در خباثت است و در عدم پذیرش ولایت اهل‌بیت علیهم السلام اثر یقینی دارد.


ابزار كار اغوا كنندگان مردم، كلمات ظاهرفريب است كه با آن ساده ‏لوحان را گول مى‏ زنند و قلوب آنان را در چنگ خود مى‏ گيرند. در پى آن اهداف باطل خود را با سخنان حق به جانب و به ظاهر زيبا و فريبنده در فكر مردم اشراب مى‏ كنند و جاى مى ‏دهند.
خداوند در قرآن به صراحت می‌فرماید{{متن قرآن|وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ}}،<ref>اسراء / ۶۴.</ref> و باید دید آثار این شرک شیطان در کجا ظاهر می‌شود.


در حيات پيامبرصلى الله عليه وآله معجزات آن حضرت را سحر تلقى كردند و اين فكر را تا بعد از رحلت حضرتش پى گرفتند، به طورى كه عمر بارها معجزات اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را صراحتاً به عنوان «سحر بنى ‏هاشم» مطرح مى‏ كرد!<ref>الاختصاص: ص ۲۷۴ ۲۷۳. خرائج: ج ۲ ص ۸۰۶ . المحتضر: ص ۱۵. مدينة المعاجز: ج ۳ ص ۸ . بحار الانوار: ج ۶ ص ۲۳۱ و ج ۲۲ ص ۵۵۱ و ج ۲۷ ص ۳۰۴ و ج ۲۸ ص ۳۰۹ و ج ۲۹ ص ۲۹ ۲۱ و ج ۳۰ ص ۱۸۲ و ج ۳۱ ص ۶۱۶  ۵۹۶ و ج ۴۱ ص ۲۲۹.</ref>
برای حذر از شرکت شیطان از لسان خود او شنیدن بیاد ماندنی تر است، چرا که او خوب از کار خود و تأثیر آن آگاه است و سماجتی عجیب بر آن دارد. روزی ابلیس در برابر امیرالمؤمنین علیه السلام ظاهر شد و گفت: من با دشمنان تو در اموال و اولاد شرکت کرده‌ام!<ref>بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۲۵۱.</ref> و در مقابل گفت: به خدا قسم با احدی از محبینت در مادرشان شریک نشده‌ام!<ref>بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۸۸.</ref>


همچنين آن حضرت را به عنوان كسى كه در بين اهل‏ بيتش شخصيت بزرگى است و بقيه ارزشى ندارند مطرح كردند. عمر بن خطاب بود كه گفت: ما مَثَلُ مُحَمَّدٍ الاّ كَنَخْلَةٍ نَبَتَتْ فى كُناسَةٍ<ref>كتاب سليم: ص ۲۳۵.</ref>: مثل محمد نيست مگر مثل درخت خرمايى كه در زباله‏ دانى روييده باشد!!
و روزی دیگر به آن حضرت گفت: ای پسر ابی طالب، کسی نیست که تو را مبغوض بدارد مگر اینکه با پدرش در رحم مادرش و در فرزند و مالش شریک بوده‌ام.


در صلح حديبيه عمر با فرصت‏ طلبى كامل فرياد بر آورده بود: لا نُعْطِى الدَّنِيَّةَ فى دينِنا: در دينمان خوارى را نمى ‏پذيريم!! در حالى كه شخص پيامبرصلى الله عليه وآله فرمان اين صلح با مشركين را صادر فرموده بود.<ref>بحار الانوار: ج ۲۰ ص ۳۳۳.</ref>
کتاب خدا را خوانده‌ای که می‌فرماید:{{متن قرآن|وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ}}.<ref>بحار الانوار، ج ۳۹، ص ۱۷۸، ح ۲۱.</ref>از مسایل پیچیده خلقت کیفیت شرکت شیطان در انعقاد نطفه است که نتیجه اش خبث ولادت می‌شود. در این باره دو حدیث در دو جهت می‌آوریم:


آنان در غدير تمام توان خود را در سخن پردازىِ باطل به كار گرفتند و مى‏ خواستند با استفاده از مسائل تحريک كننده عواطف و تعصب‏ ها و با مسخره كردن حقايق، مردم را از دريافت عظمت آنچه در مراسم سه روزه وجود داشت غافل كنند و احساسات مردم را بر ضد آن تحريک كنند.
امام باقرعلیه السلام درباره زنا می‌فرماید: وقتی مردی زنا می‌کند شیطان هم شرکت می‌کند و هر دو با هم عمل را انجام می‌دهند در حالی که یک نطفه است و فرزند از آن به وجود می‌آید و شرکت شیطان می‌شود.<ref>وسائل الشیعة، ج ۲۰، ص ۳۱۲.</ref>


گاهى توجه او به فاميل را عَلَم مى‏ كردند و مى‏ گفتند: او به پسر عمويش مغرور شده است؛ و يا مى‏ گفتند: كار پسر عمويش را عجب محكم مى‏ كند؛ و يا مى‏ گفتند: اگر مى ‏توانست مثل كسرى و قيصر عمل مى‏ كرد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۳ ۱۷۲ ۱۶۰ ۱۵۴ ۱۳۹ ۱۱۱.</ref>
امام صادق علیه السلام درباره موارد غیر زنا نیز از حضور شیطان بر حذر می‌دارد و می‌فرماید: هر گاه مردی به همسرش نزدیک شود و برای عمل زناشویی کنار او قرار گیرد شیطان در آنجا حاضر می‌شود. اگر نام خدا را بر زبان آورد شیطان از او دور می‌شود، ولی اگر بدون ذکر نام خدا کار را انجام دهد شیطان شرکت می‌کند، و عمل زناشویی از هر دو با هم واقع می‌شود در حالی که نطفه یکی است.


گاهى با ترفند شيرين كارى، تعيين اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را يک امر شخصى جلوه مى ‏دادند و در حضور حضرت مى ‏پرسيدند: آيا اين مسئله از طرف خداست يا از پيش خود مى گويى؟ و در مواردى در غياب حضرت مى‏ گفتند: اين هرگز امر خدا نيست و از پيش خود سخن مى‏ گويد!
از امام صادق علیه السلام پرسیدند: این از کجا معلوم می‌شود؟ فرمود: از حب و بغض ما.<ref>وسائل الشیعة: ج ۲۰ ص ۱۱۳.</ref>


گاهى با سخنان مزوِّرانه‏ اى كه شبيه مسخره بود، پيشنهاد شركت ديگران در خلافت را مى ‏دادند، و حتى درخواست مى‏ كردند كه همه قبايل به نوبت در آن شريک باشند، و اين گونه طمع مردم را تحريک مى‏ كردند.
نمونه دیگری که شرکت شیطان در اموال و اولاد را با هم ترسیم می‌کند و ثمره شوم آن را گوشزد می‌نماید، کلام امیرالمؤمنین علیه السلام است که می‌فرماید:


اين روندِ به كارگيرىِ «زُخْرُفَ الْقَوْلِ» ادامه يافت تا پس از پيامبرصلى الله عليه وآله حساب‏ شده ‏ترين كلمات براى پايمال كردن حق اهل‏بيت‏ عليهم السلام به كار گرفته شد:
ابوبکر و عمر حق ما را غصب کردند و با آن کنیزانی خریدند و زن‌ها را به ازدواج درآوردند. بدانید که ما شیعیان مان را از جهت حقوق مان حلال قرار دادیم تا ولادتشان طیب باشد؛ یعنی اموال اهل‌بیت علیهم السلام که غصب شده و قیمت کنیزان و مهریه زنان قرار داده شده این ازدواج را مشوّه ساخته و ولادت آنان را از این جهت هم ناپاک ساخته است.<ref>بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۱۴۷ ح ۷.</ref>
== ابلیس و شیطان در خطبه غدیر<ref>غدیر در قرآن، ج ۲، ص ۳۵، ۱۳۵؛ واقعه قرآنی غدیر، ص ۹۲.</ref> ==
پیامبرصلی الله علیه وآله در چند فراز از خطبه غدیر نام شیطان را بردند:
#در فرازی از بخش اول خطبه غدیر نام شیاطین را برده و خداوند را هلاک کننده آنان معرفی فرمود: {{متن عربی|قاصِمُ کُلِّ جَبّارٍ عَنیدٍ، وَ مُهْلِکُ کُلِّ شَیْطانٍ مَریدٍ.}}: در هم شکننده هر زورگوی با عناد، و هلاک کننده هر شیطان سر پیچ و متمرّد.
#در فرازی از بخش چهارم خطبه غدیر، با یادی از حضرت آدم علیه السلام و ماجرای او با شیطان، مردم را متوجه دو نکته بزرگ نمود. از یک سو حسد شیطان را یادآور شد و هشدار داد که مبادا درباره علی علیه السلام حسد ورزید که اعمالتان نابود شود. از سوی دیگر لغزش حضرت آدم علیه السلام را با این عنوان مطرح کرد که او با یک خطا از بهشت رانده شد در حالی که صفوة اللَّه بود، و متذکر شد که شما هر لحظه در معرض لغزش و خطا قرار دارید در حالی که مقام شما از حضرت آدم علیه السلام بسیار پایین‌تر است و در میان شما دشمنان خدا وجود دارند. {{متن عربی|مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّ اِبْلیسَ اَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلا تَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ اَعْمالُکُمْ وَ تَزِلَّ اَقْدامُکُمْ، فَإِنَّ آدَمَ اُهْبِطَ إلَی الاَرْضِ بِخَطیئَةٍ واحِدَةٍ، وَ هُوَ صَفْوَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ کَیْفَ بِکُمْ وَ اَنْتُمْ اَنْتُمْ وَ مِنْکُمْ اَعْداءُ اللَّهِ}}:  ای مردم، شیطان آدم را با حسد از بهشت بیرون کرد. مبادا به علی حسد کنید که اعمالتان نابود شود و قدم‌هایتان بلغزد. آدم به خاطر یک خطا به زمین فرستاده شد در حالی که انتخاب شده خداوند عز و جل بود، پس شما چگونه خواهید بود در حالی که شمایید و در بین شما دشمنان خدا هستند.
#پیامبرصلی الله علیه وآله در دنباله سخن خود در بخش پنجم خطبه غدیر با یادی از حضرت آدم علیه السلام و ماجرای او با شیطان، مردم را متوجه دو نکته بزرگ نمود. از یک سو حسد شیطان را یادآور شد و هشدار داد که مبادا درباره علی علیه السلام حسد ورزید که اعمالتان سقوط کند. از سوی دیگر لغزش حضرت آدم علیه السلام را با این عنوان مطرح کرد که او با یک خطا از بهشت رانده شد در حالی که صفوة اللَّه بود، و متذکر شد که شما هر لحظه در معرض لغزش و خطا قرار دارید در حالی که مقام شما از حضرت آدم علیه السلام بسیار پایین‌تر است و در میان شما دشمنان خدا وجود دارند.
به عنوان تکمیل در مورد عذاب ابلیس در قیامت و البته مقایسه عذاب او با عذاب عمر بن خطاب در حدیث چنین آمده است:


ابتدا مسئله «جمع نشدن نبوت و خلافت در اهل‏بيت واحد» را پرورش دادند.
روز قیامت ابلیس را می‌آورند در حالی که با یک افسار آتشین بر او لجام زده‌اند، ولی دومی را می‌آورند در حالی که با دو افسار آتشین بر او لجام زده‌اند. ابلیس نزد او می‌رود و فریاد می‌زند و می‌گوید: مادر به عزایت بنشیند، تو کیستی؟ من کسی هستم که اولین و آخرین را گول‌زدم ولی با یک افسار بسته شده‌ام در حالی که تو با دو افسار بسته شده‌ای؟!


سپس خون‏ هاى بدر و احُد و خيبر و غير آن را در گوش مردم خواندند.
دومی می‌گوید: من کسی هستم که هر دستوری دادم اطاعت شدم در حالی که خداوند دستور می‌داد و مورد عصیان و سرپیچی قرار می‌گرفت.<ref>کتاب سلیم، ص۱۶۴- ۱۶۵ </ref>


بعد از آن جوان بودن على‏ عليه السلام را براى مردم جلوه دادند.
== '''غدیر روز شناخت شیاطینِ انس و یاوران ابلیس<ref>غدیر در قرآن، ج ۳، ص ۳۰۹- ۳۱۱.</ref>''' ==
دشمنان غدیر به‌طور جدی در آیات قرآن مطرح شده‌اند، و پیامبرصلی الله علیه وآله به صراحت آیاتی از قرآن را به آنان تفسیر کرده است. در این باره می‌توان ۲۱ عنوان از آیات غدیر استخراج نمود، که از جمله آنها ‹‹روز شناخت شیاطینِ انس›› و ‹‹روز شناخت یاوران ابلیس›› است:


در مرحله بعد شركت همه در خلافت را به ميان آوردند.
غدیر آن روزی است که شیاطین در پوست انسان خود را نشان دادند، در حالی که سعی در مخفی کاری حال خود داشتند و خود را به پیامبرصلی الله علیه وآله بسیار نزدیک نشان می‌دادند.


آنگاه قبيله ‏گرايى و مسئله مهاجر و انصار را مطرح كردند و به رخ كشيدن سوابق را وسيله ‏اى براى نيل به اهدافشان قرار دادند.
آن روز با نزول آیه {{متن قرآن|وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا ۚ وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ ۖ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ}}<ref>انعام / ۱۱۲.</ref> بر همه معلوم شد که چه آتشی زیر خاکستر برای اسلام تدارک فتنه می‌بیند.


آنگاه كه فدک را غصب كردند از يک سو دست به دامان «ارث نگذاشتن انبياء» شدند، و از سوى ديگر صرف درآمد فدک در راه رزمندگان را مطرح كردند. آنان غصب فدک را به گونه ‏اى جلوه دادند كه مردم غصب فدک را به حساب تقدس آنان و احياى حق از بين رفته مسلمانان بگذارند.
همچنین غدیر روز شناسایی کسانی بود که ابلیس چشم امید بدانان داشت و در آرزوی یاری آنان لحظه شماری می‌کرد، تا آنجا که گمان خود را بر آنان عملی کرد و مصداق {{متن قرآن|وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ}}<ref>سبأ / ۲۰.</ref> شدند، در حالی که گروه{{متن قرآن|إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ ۚ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ وَكِيلًا}}<ref>حجر / ۴۲.</ref> همچنان ستبر و استوار راه خود را ادامه دادند.


روندِ استفاده از سخنان ظاهرفريب در طول تاريخ از سوى دشمنان آل محمدعليهم السلام ادامه داشته و هميشه به عنوان ابزارى قوى در پايمال كردن حقوق ايشان به كار رفته است. هارون در برابر قبر پيامبرصلى الله عليه وآله در مدينه از آن حضرت عذرخواهى مى ‏كرد كه مجبور است حضرت موسى بن جعفرعليه السلام را به خاطر اختلاف انداختن بين مردم از مدينه بيرون برد و زندانى كند!؟
== فریاد شیطان در غدیر<ref>اسرار غدیر، ص ۶۹.</ref> ==
امام باقرعلیه السلام فرمود: ابلیس چهار مرتبه فریاد بلند کشیده است: روزی که مورد لعن خداوند قرار گرفت، روزی که از آسمان‌ها به زمین فرستاده شد، روزی که پیامبرصلی الله علیه وآله مبعوث شد، روز غدیر خم که امیرالمؤمنین علیه السلام منصوب شد.<ref>بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۱۲۱.</ref>


در چهره‏اى ديگر مأمون با عنوان وليعهدى امام رضاعليه السلام را به مرو دعوت كرد، تا هم نزد مردم خود را متمايل به اهل بيت‏ عليهم السلام نشان دهد و هم آن حضرت را در تبعيدى ناخواسته تحت نظر داشته باشد و هم مخفيانه دست به كار توطئه شهادت حضرت باشد. اينها همه سفيهان گمراه كننده ‏اى هستند كه با «زُخْرُفَ الْقَوْلِ» اهداف باطل را پيگيرى كرده‏ اند.
== فریب ابلیس در خطبه غدیر<ref>اسرار غدیر، ص۲۱۶.</ref> ==
پیامبرصلی الله علیه وآله در خطبه غدیر و در حاشیه شناخت ائمه ضلال به عموم مردم متذکر شدند که از خود مطمئن نباشید و از هوای نفس و فریب شیطان در حذر باشید، و بدانید که اگر من از دنیا رفتم یا کشته شدم این احتمال وجود دارد که نه تنها گمراه شوید بلکه عقب‌گرد کنید و به جاهلیت برگردید.


'''ج. يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ'''
== ناامیدی ابلیس و شیاطین در غدیر<ref>غدیر در قرآن، ج ۱، ص۳۴۷.</ref> ==
از جمله آیاتی که در غدیر بر پیامبرصلی الله علیه وآله نازل شده این آیه است:<blockquote>{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا ۚ}}<ref>مائده / ۳.</ref>:  «امروز [با نصبِ علی بن ابی طالب به ولایت، امامت، حکومت و فرمانروایی بر امت] دینتان را برای شما کامل، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و اسلام را برایتان به عنوان دین پسندیدم.»</blockquote>آنچه در اینجا قابل ذکر است اینکه یأس و ناامیدی دشمنان اسلام که در آیه آمده تا آنجا پیش رفت که ابلیس و شیاطین - که پایه‌گذاران کفر و نفاق در جهانند - اهمیت و ارزش اعلان چنین ولایتی در غدیر را دریافتند، و در بین خود از این شکست فریاد برآوردند.


براى آنكه هدف از دست نرود و اهل باطل تجمع و همبستگى را حفظ كنند، اين دشمنان ائمه ‏عليهم السلام كه با سخنان به ظاهر زيبا وارد معركه مى ‏شوند، سعى در ابلاغ آن به همه همدستان و طرفداران و هواداران خود در گستره مكان و زمان دارند.
اصحاب ابلیس به او گفتند: این امت مورد رحمت قرار گرفتند و از گمراهی محفوظ شدند و دیگر نه ما را و نه تو را بر آنان راهی نیست، چرا که امام و پناه خود بعد از پیامبرشان را شناختند.<ref>کتاب سلیم، ص ۵۷۹؛ الکافی (روضه)،ج ۸، ص ۳۴۳، ح ۵۴۱.</ref>


در زمان خود افرادى را در هر زاويه از زواياى اجتماع مسلمين به كار مى‏ گيرند تا مغز مردم را به سوى هدف با سخنان فريبنده سوق دهند. براى آينده زمان هم عهدنامه ‏هايى به يادگار مى‏ گذارند و احاديث جعلى و تحريف شده ‏اى را در فرهنگ مردم جاى مى‏ دهند، كه پيروانشان خط شوم آنان را تشخيص دهند و رهگيرى نمايند و از خط باطل آنان منحرف نشوند.
ابلیس هم به آنان گفت: این پیامبر کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز معصیت خداوند انجام نخواهد گرفت.<ref>الکافی (روضه): ج ۸ ص ۳۴۴ ح ۵۴۲.</ref> این گونه که او سخن گفت برنامه مستحکمی را پیش‌بینی کرد که هر کدام از جانشینانش از دنیا برود دیگری جای او را خواهد گرفت.<ref>بحار الانوار، ج ۳۷، ص۱۲۰، ۱۶۸؛ عوالم العلوم، ج ۳ / ۱۵، ص ۱۲۵، ۱۳۵</ref>


== آيه «وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلاَّ فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»<ref>سبأ /  ۲۰. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۴۲۷  - ۴۱۴. اسرار غدير: ص ۷۲.</ref> ==
می‌بینیم که ابلیس و شیاطین که انواع راه‌های گمراهی مردم را تجربه کرده‌اند، چگونه از اهمیت برنامه پیامبرصلی الله علیه وآله آگاهند و در صورت اجرای آن خود را شکست خورده می‌یابند.
از جمله آياتى كه در غدير و در مورد ابليس و دار و دسته ‏اش بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد اين آيات است:


«وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلاَّ فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ» :
و لذا ابلیس به یارانش گفت: اصحاب پیامبر به من وعده داده‌اند که به هیچ‌یک از گفته‌های او اقرار نکنند و آنان هرگز این پیمان خود را نمی‌شکنند.<ref>بحار الانوار، ج ۳۷، ص۱۲۰، ۱۶۸؛ عوالم العلوم، ج ۳ / ۱۵، ص۱۲۵، ۱۳۵.</ref>


«ابليس گمان خود را به باور آنان رسانيد و جز گروهى از مؤمنين پيرو او شدند» .
در نگاهی دیگر آن قدر مردم را وسوسه می‌کند و به سوی ضلالت سوق می‌دهد که بعد از غصب خلافت توسط سقیفه به یارانش می‌گوید: چگونه دیدید مرا هنگامی که کاری کردم تا امر خدا و پیامبر را درباره اطاعت علی بن ابی طالب کنار گذاردند!<ref>الکافی (روضه)، ج ۸، ص ۳۴۳، ح ۵۴۱؛ کتاب سلیم، ص ۵۷۹.</ref>
 
این گفته‌های شیطان و اقدامات او حاکی از آن است که شأنیت و اقتضای آن برنامه الهی یأس همه دشمنان اسلام بوده است، ولی اگر مانعی بر سر راه آن ایجاد شود طبیعی است که آن یأس‌های دشمنان به امید تبدیل خواهد شد.
 
== وحشت شیاطین در غدیر<ref>اسرار غدیر، ص ۶۸؛ واقعه قرآنی غدیر، ص ۱۳۱؛ اسرار غدیر، ص۷۰.</ref> ==
ابلیس و دار و دسته اش - این دشمنان سخت‌کوش انسان - ‹‹غدیر›› را هولناک‌ترین مقطع برای خود به حساب آوردند. آنان واهمه داشتند که پس از غدیر، راه گمراهیِ انسان‌ها بسته شود. به همین جهت در آن روز، بسیار محزون بودند و فریادشان بلند بود.
 
ولی شیاطین انسی به فریاد ابلیس و گروهش رسیدند و در همان غدیر وعده‌هایی به او دادند و نقشه‌هایی کشیدند و توطئه‌هایی نمودند که آن حزن و اندوه و فریادهای شیطان یکباره تبدیل به خوشحالی و سرور گردید.
 
هنگامی که پس از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله اجرای دقیق آن نقشه‌ها را در سقیفه دیدند سر از پا نمی‌شناختند، و ابلیس (بزرگِ شیاطین) در آن روز تاجگذاری کرد و دستور شادی و سرور رسمی به گروهش داد.
 
از سوی دیگر افشای عکس العمل‌ها و اقدامات شیاطین ابلیسی و شیاطین انسی، از مهم‌ترین بخش‌های موضوع غدیر به‌شمار می‌آید، زیرا در سایه آن به آسانی می‌توان دریافت که آنچه پس از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله به وقوع پیوست و آن طور که مردم زحماتِ یک عمر آن حضرت و آن خطابه عظیم در غدیر را نادیده گرفته و به فراموشی سپردند، هرگز بدون پایه‌ریزی و برنامه‌های قبلی انجام نگرفته بود و شیاطین و منافقین آخرین تلاش‌های خود را در این زمینه انجام داده بودند.
 
در غدیر، هم ابلیس و گروهش عزا گرفته بودند، و هم منافقین در هاله ای از یأس و ناامیدی به سر می‌بردند، و توطئه‌های خود را نقش بر آب می‌دیدند.
 
هم شیطان و شیاطینش در فکر راهی تازه برای گمراهی امت و به جهنم کشاندن مسلمین بودند، و هم کافرانِ به ظاهر مسلمان چاره ای برای بازگشت و عقب‌گرد به دوران جاهلیت واحیای دوباره کفر و شرک و الحاد جستجو می‌کردند.
 
آنچه در این قسمت از تاریخ تکان دهنده است اینکه در غدیر، شیاطین دل به منافقین بسته بودند و چشم به دست آنان و نقشه‌هایشان داشتند و خود را از هر جهت مستأصل می‌دیدند.
 
این منافقانِ مشرک و کافر بودند که روی شیطان و شیطانیان را سفید کردند، و به فرزندان خَلَف خود که دستِ کمی از آنها نداشتند درسِ مقابله با وحی و نبوت و دستگاه الهی را دادند، و چنان نقشه ای پیاده کردند که نه فقط خود به مقاصد شوم شان رسیدند، بلکه تا آخر روزگار اکثریتی از مسلمین را از راه و صراط مستقیم دوازده جانشین بر حقِّ پیامبرشان منحرف کردند و چهره خلافت اسلامی را هم نزد جهانیان مشوَّه ساختند.
 
پس از اتمام خطبه غدیر و بیعت همگانی با امیرالمؤمنین علیه السلام و با شکست چندین توطئه منافقین، اکنون جا دارد سری به پشت پرده غدیر بزنیم و نیم نگاهی داشته باشیم به آنجا که جز پیامبر و علی علیهما السلام ندیدند. شیاطین و در رأس آنان ابلیس ایام غدیر را در غوغایی به سر می‌بردند و خوب می‌فهمیدند که در آن موقعیت عظیم چه راه هدایت و نجاتی برای بنی آدم تا آخرین روز دنیا پیش‌بینی شده است.
 
آنان پیش از همه در غدیر حاضر شده بودند و نتایج این مراسم عظیم را بررسی می‌کردند، و از سوی دیگر عکس العمل گروه‌های مردم را زیر نظر داشتند؛ در واقع آینده بلند مدتی را می‌دیدند که در آن زیباترین گونه هدایت انسان پیش‌بینی شده بود.
 
این بود که آن روز را هولناک‌ترین مقطع برای خود به حساب آوردند که اگر فرامین آن روز به مرحله عمل م ی‌رسید همه راه‌های انحراف تا ابد بر انسان‌ها بسته می‌شد. این را بزرگ شیاطین یعنی ابلیس - که از روز اول کمر به گمراهی مردم بسته بود - بهتر از اصحابش می‌فهمید.
 
همین که پیامبرصلی الله علیه وآله بر فراز منبر امیرالمؤمنین علیه السلام را بر سر دست بلند کرد و فرمود: {{متن عربی|مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَولاهُ … }}› ابلیس فریادی کشید و همه لشکریانش را فراخواند. با این فریاد، همه شیاطین در هر جا که بودند نزد او جمع شدند و گفتند: ای آقای ما و ای مولای ما! این چه فریادی بود؟! چه چیزی تو را این گونه به وحشت انداخته است؟! ما تاکنون فریادی وحشتناک تر از این از تو نشنیده بودیم.
 
ابلیس گفت: ‹‹این پیامبر کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز خدا معصیت نخواهد شد››! شیاطین که سابقه ماجرای حضرت آدم علیه السلام را به خاطر داشتند گفتند: ای آقای ما، تو همان کسی هستی که آدم را گمراه کردی! ولی گویا از این پس این امت رحمت شده محفوظ از گناه خواهند بود، و دیگر تو و ما را بر اینان راهی نیست؛ چرا که امام و پناه خود بعد از پیامبرشان به آنان شناسانده شد.
 
ابلیس گفت: ‹‹وای بر شما، امروز شما مانند روز عیسی است! به خدا قسم مردم را درباره علی گمراه خواهم کرد››!
 
با اینکه ابلیس پاسخ اصحابش را داد ولی آنان خاک بر سر ریختند و به جزع و فزع افتادند. ابلیس به آنان گفت: شما را چه شده است؟ آنان گفتند: این چه اتفاقی بود که رخ داد؟! ما گمان می‌کردیم وقتی محمد از دنیا برود اصحاب او متفرق می‌شوند، ولی می‌بینیم که امر وصایت را برای افراد معینی بعد از خود قرار داد. به خدا قسم، تو به ما این گونه نگفته بودی. تو خبر داده بودی که وقتی این پیامبر از دنیا برود اصحاب او متفرق می‌شوند؛ ولی این برنامه یک مسئله مستحکم شد که هر کدام از جانشینانش از دنیا برود دیگری به جای او قرار می‌گیرد. امروز این مرد پیمانی را بست که هیچ انسانی تا روز قیامت نمی‌تواند آن را بشکند!
 
ابلیس در پاسخ آنان گفت:‹‹هرگز چنین نیست! خیالتان راحت باشد! اصحاب او به پیمانی که از آنان گرفت وفا نمی‌کنند. آنان که همراه او هستند در این باره به من وعده‌هایی داده‌اند که به چیزی از آنچه گفت اقرار نکنند، و می‌دانم که هرگز در وعده ای که به من داده‌اند تخلف نمی‌کنند››. با اعلام این مطلب لشکر شیطان متفرق شدند.
 
اینجا بود که آیه ۲۰ سوره سبأ نازل شد:
 
{{متن قرآن|وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}: «و همانا ابلیس، پندارش را [که گفته بود: نسل آدم را گمراه می کنم] درباره آنان تحقق یافت که همه جز گروهی از مؤمنان از او پیروی کردند.»
 
با نزول این آیه بار دیگر ابلیس فریادی زد، و آنان بازگشتند و گفتند: ای آقای ما، این فریاد دوم چه بود؟! او گفت: وای بر شما، به خدا قسم خداوند سخن مرا در آیه‌ای از قرآن نقل کرد و این آیه را نازل کرد{{متن قرآن|وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ}} بعد از این خبر باز هم شیاطین متفرق شدند.
 
ابلیس به دقت ناظر حرکات منافقین بود. وقتی با منصوب شدن امیرالمؤمنین علیه السلام گروهی از آنان گفتند: ‹‹از روی هوای نفس سخن می‌گوید››، و نیز عمر به ابوبکر گفت: ‹‹آیا چشمانش را نمی‌بینی که در سرش مانند دیوانگان می‌چرخد››، ابلیس از خوشحالی فریاد دیگری زد و بار دیگر دار و دسته اش را جمع کرد و به آنان گفت: ‹‹می‌دانید که من قبلاً گمراه کننده آدم بوده‌ام››؟ گفتند: آری. گفت: ‹‹آدم پیمان را شکست ولی به خدا کافر نشد، اما اینان هم پیمان را شکستند و هم به پیامبر کافر شدند››!
 
ابلیس که از نقل سخن خود در آیه ای از قرآن کریم خرسند بود، با شنیدن {{متن قرآن|إِلَّا فَرِيقًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}سخت برآشفت. پس سرش را به سوی آسمان بلند کرد و خطاب به خداوند گفت: ‹‹قسم به عزت و جلالت، این گروه مؤمن را هم به بقیه ملحق خواهم کرد››!
 
در اینجا آیه ۴۲ سوره حجر نازل شد و پیامبرصلی الله علیه وآله که شاهد گفتگوی ابلیس با لشکریانش بود، این آیه را خطاب به ابلیس تلاوت فرمود: {{متن قرآن|إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ ۚ}}:
 
«[ولی آگاه باش که] یقیناً تو را بر بندگانم هیچ تسلّطی نیست، و کافی است که پروردگارت نگهبان و کارساز [آنان] باشد.»
 
پس از این ماجراها دار و دسته ابلیس متفرق شدند، اما او بار دیگر فریادی زد و آنان بازگشتند و گفتند: ای آقای ما، این فریاد سوم چه بود؟! او گفت: ‹‹به خدا قسم، به خاطر اصحاب علی!›› آنگاه ابلیس در حضور شیاطین خطاب به خداوند گفت:‹‹یا رب، قسم به عزت و جلالت، چنان معاصی و گناهان را برای آنان زیبا جلوه دهم که مرتکب آن شوند، و این گونه آنان را نزد تو مبغوض نمایم››.
 
ابلیس که همچنان در منظر پیامبرصلی الله علیه وآله قرار داشت، و رفتار او زیر نگاه‌های پیامبرصلی الله علیه وآله بود، برای آنکه مردم او را دیده و سخن او را شنیده باشند به صورت پیرمردی نزد پیامبرصلی الله علیه وآله آمد و به طعنه گفت: ‹‹ای محمد، چقدر کم هستند آنان که با تو بر سر آنچه درباره پسر عمویت گفتی بیعت می‌کنند››! و این اشاره ای بود به آنچه بسیاری از آن جمعیت در دل داشتند و از اظهار آن خودداری می‌کردند.<ref>کتاب سلیم، ص۱۴۵؛ الکافی، ج۸، ص۳۴۵؛ تفسیر القمی، ج۲، ص ۲۰۱؛ تأویل الآیات، ج ۲، ص۴۷۳- ۴۷۴، ح ۶ ۵؛ تفسیر العیاشی، ج۲، ص۳۰۱ ح ۱۱۱؛ الاقبال، ج۲، ص ۲۴۹؛ شرح الاخبار، ج۲، ص۲۳۶؛ مدینة المعاجز،ج ۲ ص۲۴۳؛ بحار الانوار، ج ۲۸، ص۲۵۶، ح۴۰ و ج۳۱، ص۶۳۷، ح ۱۴۷ و ج ۳۷، ص۱۶۴-۱۶۸، ۱۱۹-۱۳۵ و ج ۶۳، ص ۲۵۶؛ عوالم العلوم، ج ۳ / ۱۵، ص۱۲۵، ۱۳۵، ۱۴۱، ۳۰۳.</ref>
 
== منبع ==
دانشنامه غدیر، جلد۱۳، صفحه۴۰۳.


== پانویس ==
== پانویس ==
[[رده:قرآن و غدیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۰

اندوه ابلیس در غدیر[۱]

پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به من خبر داد كه ابليس و رؤساى اصحابش هنگام منصوب كردن آن حضرت مرا به امر خداوند در روز غدير خم حاضر بودند.

آن حضرت به مردم خبر داد كه من نسبت به آنان از خودشان صاحب اختيار ترم، و به ايشان دستور داد كه حاضران به غايبان برسانند.

(در آن روز) شياطين و مريدان از اصحاب ابليس رو به او كردند و گفتند: «اين امت، مورد رحمت قرار گرفته و حفظ شده ‏اند، و ديگر تو و ما را بر اينان راهى نيست. چرا كه پناه و امام بعد از پيامبرشان به آنان شناسانده شد». ابليس غمگين‏ و محزون رفت.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: پیامبرصلی الله علیه وآله به من خبر داد که: ابلیس و رؤسای اصحاب او هنگام منصوب شدن من در روز غدیر حاضر بودند. در آن روز، اصحاب ابلیس رو به او کردند و گفتند: این امت مورد رحمت قرار گرفتند و از گمراهی محفوظ شدند، و دیگر نه ما را و نه تو را بر آنان راهی نیست، چرا که امام و پناه خود بعد از پیامبرشان را شناختند. ابلیس با ناراحتی و اندوه از آنان جدا شد.

امیرالمؤمنین علیه السلام در ادامه کلامش فرمود: پیامبرصلی الله علیه وآله به من خبر داد: آن هنگام که مردم بعد از وفات من بیعت تو را بشکنند، ابلیس اصحابش را جمع می‌کند و آنان در مقابل او به سجده در می‌آیند و می‌گویند:‏آقای ما، ای بزرگِ ما، تو بودی که آدم را از بهشت بیرون کردی!

ابلیس می‌گوید: کدام امت بعد از پیامبرشان گمراه نشدند؟! هرگز! شما گمان می‌کنید من بر اینان سلطه و راهی ندارم؟! چگونه دیدید مرا هنگامی که کاری کردم تا امر خدا و پیامبر را درباره اطاعتِ علی بن ابی طالب کنار گذاردند؟[۲]

تلاش ابلیس برای اغوای شیعیان[۳]

امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامی که پیامبرصلی الله علیه وآله سخنانش را در غدیر فرمود و امیرالمؤمنین علیه السلام را برای مردم نصب کرد، ابلیس فریادی کشید که بزرگانِ گروهش نزد او جمع شدند و گفتند: ای بزرگِ ما، این چه فریادی بود؟! ابلیس گفت: وای بر شما! امروز مانند روز عیسی است! بخدا قسم، مردم را در این باره گمراه خواهم کرد….

بار دیگر ابلیس فریادی کشید و بزرگان گروهش نزد او جمع شدند و گفتند: ای بزرگِ ما، این فریادِ دوم چه بود؟! ابلیس گفت: خداوند درباره گفته من آیه ای نازل کرد:Ra bracket.png وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ La bracket.png: «و همانا ابلیس، پندارش را [که گفته بود: نسل آدم را گمراه می کنم] درباره آنان تحقق یافت که همه جز گروهی از مؤمنان از او پیروی کردند.»

سپس ابلیس به سوی آسمان متوجه شد وگفت:خداوندا، به عزّت و جلالت قسم، گروه‌های هدایت یافته را هم به بقیه ملحق خواهم کرد!

در اینجا پیامبر خداصلی الله علیه وآله که متوجه رفتار ابلیس بود، این آیه را تلاوت فرمود:Ra bracket.png إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ ۚ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ وَكِيلًا La bracket.png:

«[ولی آگاه باش که] یقیناً تو را بر بندگانم هیچ تسلّطی نیست، و کافی است که پروردگارت نگهبان و کارساز [آنان] باشد.»

بار دیگر ابلیس فریادی کشید و بزرگان گروهش بسوی او بازگشتند و پرسیدند: این فریاد سوم چه بود؟ ابلیس گفت: بخدا قسم، از اصحاب علی (که نمی‌توانم بر آنهاتسلط داشته باشم)! ولی خداوندا، قسم به عزت و جلالت، گناهان را برای آنان (یعنی شیعیان علی) زیبا جلوه خواهم داد تا با ارتکاب آن ایشان را به درگاه تو مبغوض نمایم.[۴]

حدیث غدیر در کلام ابلیس[۵]

سلمان که چشم بصیرتش در پرتو نور ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام فراتر از ظاهر را می‌دید نقل می‌کند: روزی ابلیس (به صورت آدمی) عبورش به عده ای افتاد که به امیرالمؤمنین علیه السلام ناسزا می‌گفتند. ابلیس به آنان گفت: بدا به حال شما که به مولای خود علی بن ابی طالب ناسزا می‌گویید! گفتند: تو از کجا می دانی که او مولای ماست؟

ابلیس گفت: از گفته پیامبرتان که گفت: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ… ».[۶]

حضور و ظهور ابلیس در غدیر[۷]

صبح روز دوازدهم ذی الحجة در سفر حجةالوداع، با طلوع فجر نماز صبح خوانده شد. پس از آن مردم همچنان منتظر بودند تا نزدیکی ظهر شد و پیامبر رمی جمرات سه‌گانه را آغاز کرد و به ترتیب با همراهی مردم سه جمره را رمی کردند.

زمینه‌سازی برای غدیر چنان حساب شده و منظم پیش می‌رفت که ابعاد گسترده آن هر لحظه جهت‌گیری تازه ای را نشان می‌داد. اکنون نوبت آن بود که با جلوه ای بی‌سابقه مردم منظره ای را که احتمال نمی‌دادند به چشم خود ببینند.

آن روز مردم در مِنا کنار پیامبرصلی الله علیه وآله بودند که چشمشان به مردی افتاد که به رکوع و سجود می‌رفت و تضرع می‌نمود. کسانی که حاضر بودند گفتند: یا رسول اللَّه! چه نماز زیبایی می‌خواند! فرمود: ‹‹این همان شیطان است که پدر شما را از بهشت بیرون کرد››.

در اینجا علی علیه السلام با بی اعتنایی به سوی او رفت و او را محکم تکان داد به گونه ای که استخوان‌هایش در هم فرورفت. سپس فرمود: ‹‹انشاء اللَّه تو را خواهم کشت››.

شیطان پاسخ داد: تا هنگام وقت معلوم از طرف پروردگار بر قتل من قادر نخواهی بود. چرا قصد قتل مرا کرده‌ای؟ به خدا قسم احدی تو را مبغوض نمی‌دارد مگر آنکه نطفه من قبل از نطفه پدرش در رحم مادر او قرار می‌گیرد. من در اموال و اولاد دشمنان تو شریک هستم. آنگاه با اشاره به آیه ۶۴سوره اسراء گفت: این همان کلام خداوند عز و جل در کتاب محکمش است که می‌فرماید:Ra bracket.png وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ La bracket.png›: «و با آنان [از راه سوق دادنشان به حرام] در اموال و [از طریق وسوسه کردنشان به زنا] در اولاد شریک شو،»

پیامبرصلی الله علیه وآله در حالی که مردم می شنیدند، فرمود:

‹‹یا علی، راست می‌گوید. کسی از قریش تو را مبغوض نمی‌دارد مگر زنا زاده، و کسی از انصار تو را مبغوض نمی‌دارد مگر یهودی، و کسی از عرب تو را مبغوض نمی‌دارد مگر زنا زاده، و کسی از بقیه مردم تو را مبغوض نمی‌دارد مگر اهل شقاوت››.

سپس لحظاتی سر مبارک را پایین انداخت، و بعد سر خود را بلند کرده فرمود: ‹‹ای انصار، فرزندان خود را بر محبت علی عرضه کنید. اگر پاسخ مثبت دادند فرزند شما هستند، و اگر نپذیرفتند فرزند شما نیستند››.[۸]

دشمنی شیطان با غدیر[۹]

با برنامه‌ریزی جامع برای سخنرانی استثنائی غدیر و گام‌های سخن در این خطابه جهانی، این پیش‌بینی‌ها و آن تدارکات با کیفیت و محتوایی که خطابه غدیر داشت و برنامه‌هایی که پس از سخنرانی انجام شد، در بهترین فرض ممکن به ثمر رسید؛ به گونه ای که نتایج آن برای قرن‌ها باقی ماند و نسل‌های آینده بشریت آن را به همان عظمت تلقی کردند و نتیجه گرفتند.

جا دارد این ثمره بزرگ غدیر را از دشمن درجه یک آن بشنویم. شیاطین و در رأس آنان ابلیس، در ایام غدیر خوب می‌فهمیدند که در آن موقعیت عظیم چه راه هدایت و نجاتی برای بنی آدم تا آخرین روز دنیا پیش‌بینی شده است.

همین که پیامبرصلی الله علیه وآله بر فراز منبر فرمود: ‹«مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ» ابلیس فریادی کشید و همه لشکریانش را فراخواند و به آنان گفت: ‹این پیامبر کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز خدا معصیت نخواهد شد››!

شیاطین هم گفتند: امر وصایت را برای افراد معینی بعد از خود قرار داد. این برنامه یک مسئله مستحکم شد که هر کدام از جانشینانش از دنیا برود دیگری به جای او قرار می‌گیرد. در واقع امروز این مرد پیمانی بست که هیچ‌کس تا روز قیامت نمی‌تواند آن را بشکند![۱۰]

شادی شیطان از ارتداد مسلمین[۱۱]

امام باقرعلیه السلام فرمود: هنگامی که پیامبرصلی الله علیه وآله در روز غدیر دست امیرالمؤمنین علیه السلام را گرفت، ابلیس در بین گروهش فریادی کشید و همه شیاطینی که در خشکی و دریا بودند نزد او گرد آمدند و گفتند: ای آقای ما، و ای مولای ما، چه نگرانی برایت پیش آمده است؟ ما فریادی وحشتناک تر از این از تو نشنیده بودیم!

ابلیس گفت: این پیامبر کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز معصیت خداوند انجام نخواهد گرفت.

شیاطین گفتند: ای آقای ما، و ای مولای ما، تو بودی گمراه کننده آدم!!

هنگامی که منافقین در بین خود گفتند: ‹‹پیامبر از روی هوای نفس سخن می‌گوید›› و یکی از آن دو نفر (ابوبکر و عمر) به دیگری گفت: ‹‹نمی‌بینی چگونه چشمانش در سرش مانند مجانین می‌گردد››، هنگامی که این سخنان را گفتند ابلیس از خوشحالی فریادی کشید و دوستانش را جمع کرد و گفت: ‹‹شما می‌دانید که من قبلاً گمراه کننده آدم بوده‌ام››!؟ گفتند: آری. ابلیس گفت: ‹‹آدم عهد و پیمان را شکست ولی به خداوند کافر نشد؛ اینان عهد و پیمان را شکستند و به پیامبر کافر شدند››!!

هنگامی که پیامبرصلی الله علیه وآله از دنیا رفت و مردم غیر علی علیه السلام را برای خلافت به پا داشتند، ابلیس تاج پادشاهی بر سر گذاشت و منبری نصب کرد و بر روی آن نشست و شیاطینش را جمع کرد و به آنان گفت: شادی کنید، چرا که تا امام قیام نکند خداوند اطاعت نمی‌شود جمله آخر این حدیث در متن عربی چنین است: «لایُطاعُ اللَّهُ حَتّی یَقُومَ الإمامُ» این جمله احتمال دو معنی دارد:

الف. تا امام بر حقی امور را به دست نگیرد خدا اطاعت نمی‌شود.

ب. تا امام زمان عجل اللَّه فرجه قیام نکند خدا به‌طور کامل اطاعت نمی‌شود.[۱۲]

شرکت شیطان در عدم قبول ولایت[۱۳]

یکی از آیاتی که در خطبه غدیر به صورت ضمنی آمده و در مورد امتحان همه‌جانبه خداست، آیه۱۷۹سوره آل عمران است:

Ra bracket.png مَا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَىٰ مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّىٰ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ ۗ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ ۖ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ۚ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ La bracket.png:

«خدا بر آن نیست که مؤمنان را بر این [وضعی] که شما بر آن قرار دارید [که منافق از مؤمن، و خوب از بد مشخص و معلوم نیست] واگذارد، [بر آن است] تا پلید را از پاک [به سبب آزمایش های مختلف] جدا سازد. و خدا بر آن نیست که شما را بر غیب آگاه کند. ولی خدا از میان فرستادگانش هر کس را بخواهد [برای آگاه کردن به غیب] برمی گزیند، پس به خدا و فرستادگانش ایمان آورید. و اگر ایمان آورید و تقوا پیشه کنید، برای شما پاداشی بزرگ خواهد بود.»

پیامبرصلی الله علیه وآله هم در خطبه غدیر می‌فرماید: «مَعاشِرَ النّاسِ، انَّ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ یَکُنْ لِیَذَرَکُمْ»Ra bracket.png عَلی ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّی یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ، وَ ما کانَ اللَّه لِیُطْلِعَکُمْ عَلَی الْغَیْبِ La bracket.png:

ای مردم! «خدا بر آن نیست که مؤمنان را بر این [وضعی] که شما بر آن قرار دارید [که منافق از مؤمن، و خوب از بد مشخص و معلوم نیست] واگذارد، [بر آن است] تا پلید را از پاک [به سبب آزمایش های مختلف] جدا سازد. و خدا بر آن نیست که شما را بر غیب آگاه کند.»[۱۴]

آنچه در اینجا و در حاشیه مسئله طیب و خبیث و طهارت مولد و خبث ولادت لازم است ذکر شود شرکت شیطان در مسئله نطفه است. شرکت شیطان در عمل انسان که به شریک بودن او در آن عمل بازمی‌گردد از عوامل قطعی در خباثت است و در عدم پذیرش ولایت اهل‌بیت علیهم السلام اثر یقینی دارد.

خداوند در قرآن به صراحت می‌فرمایدRa bracket.png وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ La bracket.png،[۱۵] و باید دید آثار این شرک شیطان در کجا ظاهر می‌شود.

برای حذر از شرکت شیطان از لسان خود او شنیدن بیاد ماندنی تر است، چرا که او خوب از کار خود و تأثیر آن آگاه است و سماجتی عجیب بر آن دارد. روزی ابلیس در برابر امیرالمؤمنین علیه السلام ظاهر شد و گفت: من با دشمنان تو در اموال و اولاد شرکت کرده‌ام![۱۶] و در مقابل گفت: به خدا قسم با احدی از محبینت در مادرشان شریک نشده‌ام![۱۷]

و روزی دیگر به آن حضرت گفت: ای پسر ابی طالب، کسی نیست که تو را مبغوض بدارد مگر اینکه با پدرش در رحم مادرش و در فرزند و مالش شریک بوده‌ام.

کتاب خدا را خوانده‌ای که می‌فرماید:Ra bracket.png وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ La bracket.png.[۱۸]از مسایل پیچیده خلقت کیفیت شرکت شیطان در انعقاد نطفه است که نتیجه اش خبث ولادت می‌شود. در این باره دو حدیث در دو جهت می‌آوریم:

امام باقرعلیه السلام درباره زنا می‌فرماید: وقتی مردی زنا می‌کند شیطان هم شرکت می‌کند و هر دو با هم عمل را انجام می‌دهند در حالی که یک نطفه است و فرزند از آن به وجود می‌آید و شرکت شیطان می‌شود.[۱۹]

امام صادق علیه السلام درباره موارد غیر زنا نیز از حضور شیطان بر حذر می‌دارد و می‌فرماید: هر گاه مردی به همسرش نزدیک شود و برای عمل زناشویی کنار او قرار گیرد شیطان در آنجا حاضر می‌شود. اگر نام خدا را بر زبان آورد شیطان از او دور می‌شود، ولی اگر بدون ذکر نام خدا کار را انجام دهد شیطان شرکت می‌کند، و عمل زناشویی از هر دو با هم واقع می‌شود در حالی که نطفه یکی است.

از امام صادق علیه السلام پرسیدند: این از کجا معلوم می‌شود؟ فرمود: از حب و بغض ما.[۲۰]

نمونه دیگری که شرکت شیطان در اموال و اولاد را با هم ترسیم می‌کند و ثمره شوم آن را گوشزد می‌نماید، کلام امیرالمؤمنین علیه السلام است که می‌فرماید:

ابوبکر و عمر حق ما را غصب کردند و با آن کنیزانی خریدند و زن‌ها را به ازدواج درآوردند. بدانید که ما شیعیان مان را از جهت حقوق مان حلال قرار دادیم تا ولادتشان طیب باشد؛ یعنی اموال اهل‌بیت علیهم السلام که غصب شده و قیمت کنیزان و مهریه زنان قرار داده شده این ازدواج را مشوّه ساخته و ولادت آنان را از این جهت هم ناپاک ساخته است.[۲۱]

ابلیس و شیطان در خطبه غدیر[۲۲]

پیامبرصلی الله علیه وآله در چند فراز از خطبه غدیر نام شیطان را بردند:

  1. در فرازی از بخش اول خطبه غدیر نام شیاطین را برده و خداوند را هلاک کننده آنان معرفی فرمود: «قاصِمُ کُلِّ جَبّارٍ عَنیدٍ، وَ مُهْلِکُ کُلِّ شَیْطانٍ مَریدٍ.»: در هم شکننده هر زورگوی با عناد، و هلاک کننده هر شیطان سر پیچ و متمرّد.
  2. در فرازی از بخش چهارم خطبه غدیر، با یادی از حضرت آدم علیه السلام و ماجرای او با شیطان، مردم را متوجه دو نکته بزرگ نمود. از یک سو حسد شیطان را یادآور شد و هشدار داد که مبادا درباره علی علیه السلام حسد ورزید که اعمالتان نابود شود. از سوی دیگر لغزش حضرت آدم علیه السلام را با این عنوان مطرح کرد که او با یک خطا از بهشت رانده شد در حالی که صفوة اللَّه بود، و متذکر شد که شما هر لحظه در معرض لغزش و خطا قرار دارید در حالی که مقام شما از حضرت آدم علیه السلام بسیار پایین‌تر است و در میان شما دشمنان خدا وجود دارند. «مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّ اِبْلیسَ اَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلا تَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ اَعْمالُکُمْ وَ تَزِلَّ اَقْدامُکُمْ، فَإِنَّ آدَمَ اُهْبِطَ إلَی الاَرْضِ بِخَطیئَةٍ واحِدَةٍ، وَ هُوَ صَفْوَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ کَیْفَ بِکُمْ وَ اَنْتُمْ اَنْتُمْ وَ مِنْکُمْ اَعْداءُ اللَّهِ»: ای مردم، شیطان آدم را با حسد از بهشت بیرون کرد. مبادا به علی حسد کنید که اعمالتان نابود شود و قدم‌هایتان بلغزد. آدم به خاطر یک خطا به زمین فرستاده شد در حالی که انتخاب شده خداوند عز و جل بود، پس شما چگونه خواهید بود در حالی که شمایید و در بین شما دشمنان خدا هستند.
  3. پیامبرصلی الله علیه وآله در دنباله سخن خود در بخش پنجم خطبه غدیر با یادی از حضرت آدم علیه السلام و ماجرای او با شیطان، مردم را متوجه دو نکته بزرگ نمود. از یک سو حسد شیطان را یادآور شد و هشدار داد که مبادا درباره علی علیه السلام حسد ورزید که اعمالتان سقوط کند. از سوی دیگر لغزش حضرت آدم علیه السلام را با این عنوان مطرح کرد که او با یک خطا از بهشت رانده شد در حالی که صفوة اللَّه بود، و متذکر شد که شما هر لحظه در معرض لغزش و خطا قرار دارید در حالی که مقام شما از حضرت آدم علیه السلام بسیار پایین‌تر است و در میان شما دشمنان خدا وجود دارند.

به عنوان تکمیل در مورد عذاب ابلیس در قیامت و البته مقایسه عذاب او با عذاب عمر بن خطاب در حدیث چنین آمده است:

روز قیامت ابلیس را می‌آورند در حالی که با یک افسار آتشین بر او لجام زده‌اند، ولی دومی را می‌آورند در حالی که با دو افسار آتشین بر او لجام زده‌اند. ابلیس نزد او می‌رود و فریاد می‌زند و می‌گوید: مادر به عزایت بنشیند، تو کیستی؟ من کسی هستم که اولین و آخرین را گول‌زدم ولی با یک افسار بسته شده‌ام در حالی که تو با دو افسار بسته شده‌ای؟!

دومی می‌گوید: من کسی هستم که هر دستوری دادم اطاعت شدم در حالی که خداوند دستور می‌داد و مورد عصیان و سرپیچی قرار می‌گرفت.[۲۳]

غدیر روز شناخت شیاطینِ انس و یاوران ابلیس[۲۴]

دشمنان غدیر به‌طور جدی در آیات قرآن مطرح شده‌اند، و پیامبرصلی الله علیه وآله به صراحت آیاتی از قرآن را به آنان تفسیر کرده است. در این باره می‌توان ۲۱ عنوان از آیات غدیر استخراج نمود، که از جمله آنها ‹‹روز شناخت شیاطینِ انس›› و ‹‹روز شناخت یاوران ابلیس›› است:

غدیر آن روزی است که شیاطین در پوست انسان خود را نشان دادند، در حالی که سعی در مخفی کاری حال خود داشتند و خود را به پیامبرصلی الله علیه وآله بسیار نزدیک نشان می‌دادند.

آن روز با نزول آیه Ra bracket.png وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا ۚ وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ ۖ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ La bracket.png[۲۵] بر همه معلوم شد که چه آتشی زیر خاکستر برای اسلام تدارک فتنه می‌بیند.

همچنین غدیر روز شناسایی کسانی بود که ابلیس چشم امید بدانان داشت و در آرزوی یاری آنان لحظه شماری می‌کرد، تا آنجا که گمان خود را بر آنان عملی کرد و مصداق Ra bracket.png وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ La bracket.png[۲۶] شدند، در حالی که گروهRa bracket.png إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ ۚ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ وَكِيلًا La bracket.png[۲۷] همچنان ستبر و استوار راه خود را ادامه دادند.

فریاد شیطان در غدیر[۲۸]

امام باقرعلیه السلام فرمود: ابلیس چهار مرتبه فریاد بلند کشیده است: روزی که مورد لعن خداوند قرار گرفت، روزی که از آسمان‌ها به زمین فرستاده شد، روزی که پیامبرصلی الله علیه وآله مبعوث شد، روز غدیر خم که امیرالمؤمنین علیه السلام منصوب شد.[۲۹]

فریب ابلیس در خطبه غدیر[۳۰]

پیامبرصلی الله علیه وآله در خطبه غدیر و در حاشیه شناخت ائمه ضلال به عموم مردم متذکر شدند که از خود مطمئن نباشید و از هوای نفس و فریب شیطان در حذر باشید، و بدانید که اگر من از دنیا رفتم یا کشته شدم این احتمال وجود دارد که نه تنها گمراه شوید بلکه عقب‌گرد کنید و به جاهلیت برگردید.

ناامیدی ابلیس و شیاطین در غدیر[۳۱]

از جمله آیاتی که در غدیر بر پیامبرصلی الله علیه وآله نازل شده این آیه است:

Ra bracket.png الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا ۚ La bracket.png[۳۲]: «امروز [با نصبِ علی بن ابی طالب به ولایت، امامت، حکومت و فرمانروایی بر امت] دینتان را برای شما کامل، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و اسلام را برایتان به عنوان دین پسندیدم.»

آنچه در اینجا قابل ذکر است اینکه یأس و ناامیدی دشمنان اسلام که در آیه آمده تا آنجا پیش رفت که ابلیس و شیاطین - که پایه‌گذاران کفر و نفاق در جهانند - اهمیت و ارزش اعلان چنین ولایتی در غدیر را دریافتند، و در بین خود از این شکست فریاد برآوردند.

اصحاب ابلیس به او گفتند: این امت مورد رحمت قرار گرفتند و از گمراهی محفوظ شدند و دیگر نه ما را و نه تو را بر آنان راهی نیست، چرا که امام و پناه خود بعد از پیامبرشان را شناختند.[۳۳]

ابلیس هم به آنان گفت: این پیامبر کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز معصیت خداوند انجام نخواهد گرفت.[۳۴] این گونه که او سخن گفت برنامه مستحکمی را پیش‌بینی کرد که هر کدام از جانشینانش از دنیا برود دیگری جای او را خواهد گرفت.[۳۵]

می‌بینیم که ابلیس و شیاطین که انواع راه‌های گمراهی مردم را تجربه کرده‌اند، چگونه از اهمیت برنامه پیامبرصلی الله علیه وآله آگاهند و در صورت اجرای آن خود را شکست خورده می‌یابند.

و لذا ابلیس به یارانش گفت: اصحاب پیامبر به من وعده داده‌اند که به هیچ‌یک از گفته‌های او اقرار نکنند و آنان هرگز این پیمان خود را نمی‌شکنند.[۳۶]

در نگاهی دیگر آن قدر مردم را وسوسه می‌کند و به سوی ضلالت سوق می‌دهد که بعد از غصب خلافت توسط سقیفه به یارانش می‌گوید: چگونه دیدید مرا هنگامی که کاری کردم تا امر خدا و پیامبر را درباره اطاعت علی بن ابی طالب کنار گذاردند![۳۷]

این گفته‌های شیطان و اقدامات او حاکی از آن است که شأنیت و اقتضای آن برنامه الهی یأس همه دشمنان اسلام بوده است، ولی اگر مانعی بر سر راه آن ایجاد شود طبیعی است که آن یأس‌های دشمنان به امید تبدیل خواهد شد.

وحشت شیاطین در غدیر[۳۸]

ابلیس و دار و دسته اش - این دشمنان سخت‌کوش انسان - ‹‹غدیر›› را هولناک‌ترین مقطع برای خود به حساب آوردند. آنان واهمه داشتند که پس از غدیر، راه گمراهیِ انسان‌ها بسته شود. به همین جهت در آن روز، بسیار محزون بودند و فریادشان بلند بود.

ولی شیاطین انسی به فریاد ابلیس و گروهش رسیدند و در همان غدیر وعده‌هایی به او دادند و نقشه‌هایی کشیدند و توطئه‌هایی نمودند که آن حزن و اندوه و فریادهای شیطان یکباره تبدیل به خوشحالی و سرور گردید.

هنگامی که پس از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله اجرای دقیق آن نقشه‌ها را در سقیفه دیدند سر از پا نمی‌شناختند، و ابلیس (بزرگِ شیاطین) در آن روز تاجگذاری کرد و دستور شادی و سرور رسمی به گروهش داد.

از سوی دیگر افشای عکس العمل‌ها و اقدامات شیاطین ابلیسی و شیاطین انسی، از مهم‌ترین بخش‌های موضوع غدیر به‌شمار می‌آید، زیرا در سایه آن به آسانی می‌توان دریافت که آنچه پس از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله به وقوع پیوست و آن طور که مردم زحماتِ یک عمر آن حضرت و آن خطابه عظیم در غدیر را نادیده گرفته و به فراموشی سپردند، هرگز بدون پایه‌ریزی و برنامه‌های قبلی انجام نگرفته بود و شیاطین و منافقین آخرین تلاش‌های خود را در این زمینه انجام داده بودند.

در غدیر، هم ابلیس و گروهش عزا گرفته بودند، و هم منافقین در هاله ای از یأس و ناامیدی به سر می‌بردند، و توطئه‌های خود را نقش بر آب می‌دیدند.

هم شیطان و شیاطینش در فکر راهی تازه برای گمراهی امت و به جهنم کشاندن مسلمین بودند، و هم کافرانِ به ظاهر مسلمان چاره ای برای بازگشت و عقب‌گرد به دوران جاهلیت واحیای دوباره کفر و شرک و الحاد جستجو می‌کردند.

آنچه در این قسمت از تاریخ تکان دهنده است اینکه در غدیر، شیاطین دل به منافقین بسته بودند و چشم به دست آنان و نقشه‌هایشان داشتند و خود را از هر جهت مستأصل می‌دیدند.

این منافقانِ مشرک و کافر بودند که روی شیطان و شیطانیان را سفید کردند، و به فرزندان خَلَف خود که دستِ کمی از آنها نداشتند درسِ مقابله با وحی و نبوت و دستگاه الهی را دادند، و چنان نقشه ای پیاده کردند که نه فقط خود به مقاصد شوم شان رسیدند، بلکه تا آخر روزگار اکثریتی از مسلمین را از راه و صراط مستقیم دوازده جانشین بر حقِّ پیامبرشان منحرف کردند و چهره خلافت اسلامی را هم نزد جهانیان مشوَّه ساختند.

پس از اتمام خطبه غدیر و بیعت همگانی با امیرالمؤمنین علیه السلام و با شکست چندین توطئه منافقین، اکنون جا دارد سری به پشت پرده غدیر بزنیم و نیم نگاهی داشته باشیم به آنجا که جز پیامبر و علی علیهما السلام ندیدند. شیاطین و در رأس آنان ابلیس ایام غدیر را در غوغایی به سر می‌بردند و خوب می‌فهمیدند که در آن موقعیت عظیم چه راه هدایت و نجاتی برای بنی آدم تا آخرین روز دنیا پیش‌بینی شده است.

آنان پیش از همه در غدیر حاضر شده بودند و نتایج این مراسم عظیم را بررسی می‌کردند، و از سوی دیگر عکس العمل گروه‌های مردم را زیر نظر داشتند؛ در واقع آینده بلند مدتی را می‌دیدند که در آن زیباترین گونه هدایت انسان پیش‌بینی شده بود.

این بود که آن روز را هولناک‌ترین مقطع برای خود به حساب آوردند که اگر فرامین آن روز به مرحله عمل م ی‌رسید همه راه‌های انحراف تا ابد بر انسان‌ها بسته می‌شد. این را بزرگ شیاطین یعنی ابلیس - که از روز اول کمر به گمراهی مردم بسته بود - بهتر از اصحابش می‌فهمید.

همین که پیامبرصلی الله علیه وآله بر فراز منبر امیرالمؤمنین علیه السلام را بر سر دست بلند کرد و فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَولاهُ … »› ابلیس فریادی کشید و همه لشکریانش را فراخواند. با این فریاد، همه شیاطین در هر جا که بودند نزد او جمع شدند و گفتند: ای آقای ما و ای مولای ما! این چه فریادی بود؟! چه چیزی تو را این گونه به وحشت انداخته است؟! ما تاکنون فریادی وحشتناک تر از این از تو نشنیده بودیم.

ابلیس گفت: ‹‹این پیامبر کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز خدا معصیت نخواهد شد››! شیاطین که سابقه ماجرای حضرت آدم علیه السلام را به خاطر داشتند گفتند: ای آقای ما، تو همان کسی هستی که آدم را گمراه کردی! ولی گویا از این پس این امت رحمت شده محفوظ از گناه خواهند بود، و دیگر تو و ما را بر اینان راهی نیست؛ چرا که امام و پناه خود بعد از پیامبرشان به آنان شناسانده شد.

ابلیس گفت: ‹‹وای بر شما، امروز شما مانند روز عیسی است! به خدا قسم مردم را درباره علی گمراه خواهم کرد››!

با اینکه ابلیس پاسخ اصحابش را داد ولی آنان خاک بر سر ریختند و به جزع و فزع افتادند. ابلیس به آنان گفت: شما را چه شده است؟ آنان گفتند: این چه اتفاقی بود که رخ داد؟! ما گمان می‌کردیم وقتی محمد از دنیا برود اصحاب او متفرق می‌شوند، ولی می‌بینیم که امر وصایت را برای افراد معینی بعد از خود قرار داد. به خدا قسم، تو به ما این گونه نگفته بودی. تو خبر داده بودی که وقتی این پیامبر از دنیا برود اصحاب او متفرق می‌شوند؛ ولی این برنامه یک مسئله مستحکم شد که هر کدام از جانشینانش از دنیا برود دیگری به جای او قرار می‌گیرد. امروز این مرد پیمانی را بست که هیچ انسانی تا روز قیامت نمی‌تواند آن را بشکند!

ابلیس در پاسخ آنان گفت:‹‹هرگز چنین نیست! خیالتان راحت باشد! اصحاب او به پیمانی که از آنان گرفت وفا نمی‌کنند. آنان که همراه او هستند در این باره به من وعده‌هایی داده‌اند که به چیزی از آنچه گفت اقرار نکنند، و می‌دانم که هرگز در وعده ای که به من داده‌اند تخلف نمی‌کنند››. با اعلام این مطلب لشکر شیطان متفرق شدند.

اینجا بود که آیه ۲۰ سوره سبأ نازل شد:

Ra bracket.png وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ La bracket.png: «و همانا ابلیس، پندارش را [که گفته بود: نسل آدم را گمراه می کنم] درباره آنان تحقق یافت که همه جز گروهی از مؤمنان از او پیروی کردند.»

با نزول این آیه بار دیگر ابلیس فریادی زد، و آنان بازگشتند و گفتند: ای آقای ما، این فریاد دوم چه بود؟! او گفت: وای بر شما، به خدا قسم خداوند سخن مرا در آیه‌ای از قرآن نقل کرد و این آیه را نازل کردRa bracket.png وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ La bracket.png بعد از این خبر باز هم شیاطین متفرق شدند.

ابلیس به دقت ناظر حرکات منافقین بود. وقتی با منصوب شدن امیرالمؤمنین علیه السلام گروهی از آنان گفتند: ‹‹از روی هوای نفس سخن می‌گوید››، و نیز عمر به ابوبکر گفت: ‹‹آیا چشمانش را نمی‌بینی که در سرش مانند دیوانگان می‌چرخد››، ابلیس از خوشحالی فریاد دیگری زد و بار دیگر دار و دسته اش را جمع کرد و به آنان گفت: ‹‹می‌دانید که من قبلاً گمراه کننده آدم بوده‌ام››؟ گفتند: آری. گفت: ‹‹آدم پیمان را شکست ولی به خدا کافر نشد، اما اینان هم پیمان را شکستند و هم به پیامبر کافر شدند››!

ابلیس که از نقل سخن خود در آیه ای از قرآن کریم خرسند بود، با شنیدن Ra bracket.png إِلَّا فَرِيقًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ La bracket.pngسخت برآشفت. پس سرش را به سوی آسمان بلند کرد و خطاب به خداوند گفت: ‹‹قسم به عزت و جلالت، این گروه مؤمن را هم به بقیه ملحق خواهم کرد››!

در اینجا آیه ۴۲ سوره حجر نازل شد و پیامبرصلی الله علیه وآله که شاهد گفتگوی ابلیس با لشکریانش بود، این آیه را خطاب به ابلیس تلاوت فرمود: Ra bracket.png إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ ۚ La bracket.png:

«[ولی آگاه باش که] یقیناً تو را بر بندگانم هیچ تسلّطی نیست، و کافی است که پروردگارت نگهبان و کارساز [آنان] باشد.»

پس از این ماجراها دار و دسته ابلیس متفرق شدند، اما او بار دیگر فریادی زد و آنان بازگشتند و گفتند: ای آقای ما، این فریاد سوم چه بود؟! او گفت: ‹‹به خدا قسم، به خاطر اصحاب علی!›› آنگاه ابلیس در حضور شیاطین خطاب به خداوند گفت:‹‹یا رب، قسم به عزت و جلالت، چنان معاصی و گناهان را برای آنان زیبا جلوه دهم که مرتکب آن شوند، و این گونه آنان را نزد تو مبغوض نمایم››.

ابلیس که همچنان در منظر پیامبرصلی الله علیه وآله قرار داشت، و رفتار او زیر نگاه‌های پیامبرصلی الله علیه وآله بود، برای آنکه مردم او را دیده و سخن او را شنیده باشند به صورت پیرمردی نزد پیامبرصلی الله علیه وآله آمد و به طعنه گفت: ‹‹ای محمد، چقدر کم هستند آنان که با تو بر سر آنچه درباره پسر عمویت گفتی بیعت می‌کنند››! و این اشاره ای بود به آنچه بسیاری از آن جمعیت در دل داشتند و از اظهار آن خودداری می‌کردند.[۳۹]

منبع

دانشنامه غدیر، جلد۱۳، صفحه۴۰۳.

پانویس

  1. اسرار غدیر، ص ۷۲.
  2. کتاب سلیم، ح ۵۷۹؛ روضه کافی، ص ۳۴۳، ح ۵۴۱.
  3. اسرار غدیر، ص ۷۱.
  4. بحار الانوار، ج ۳۷، ص۱۶۴- ۱۶۵.
  5. اسرار غدیر، ص ۲۹۸؛ چهارده قرن با غدیر، ص ۱۱۲.
  6. بحار الانوار، ج ۳۹، ص۱۶۲ ح ۱.
  7. واقعه قرآنی غدیر، ص ۳۱.
  8. علل الشرائع، ص۱۴۲؛ بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۸۸ و ج ۲۷، ص ۱۵۱ و ج ۳۹، ص ۱۷۴ و ج ۶۰، ص ۲۳۶؛ مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۳۹.
  9. سخنرانی استثنائی غدیر، ص ۲۴۵.
  10. عوالم العلوم، ج ۳ / ۱۵، ص۱۴۱، ۱۲۵ ،۳۰۳؛ بحار الانوار، ج ۲۸، ص ۲۵۶ ح ۴۰ و ج ۳۱، ص ۶۳۷ ح ۱۴۷ و ج ۳۷، ص۱۱۹، ۱۳۵، ۱۶۸ و ج ۶۳، ص ۲۵۶.
  11. روضه کافی، ص۳۴۴، ح۵۴۲.
  12. اسرار غدیر، ص۷۰؛ روضه کافی، ص ۳۴۴، ح ۵۴۲.
  13. غدیر در قرآن، ج ۲، ص۲۴۹- ۲۵۰ و ۲۳۶-۲۳۷.
  14. اسرار غدیر، ص۱۵۰، بخش ۶.
  15. اسراء / ۶۴.
  16. بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۲۵۱.
  17. بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۸۸.
  18. بحار الانوار، ج ۳۹، ص ۱۷۸، ح ۲۱.
  19. وسائل الشیعة، ج ۲۰، ص ۳۱۲.
  20. وسائل الشیعة: ج ۲۰ ص ۱۱۳.
  21. بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۱۴۷ ح ۷.
  22. غدیر در قرآن، ج ۲، ص ۳۵، ۱۳۵؛ واقعه قرآنی غدیر، ص ۹۲.
  23. کتاب سلیم، ص۱۶۴- ۱۶۵
  24. غدیر در قرآن، ج ۳، ص ۳۰۹- ۳۱۱.
  25. انعام / ۱۱۲.
  26. سبأ / ۲۰.
  27. حجر / ۴۲.
  28. اسرار غدیر، ص ۶۹.
  29. بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۱۲۱.
  30. اسرار غدیر، ص۲۱۶.
  31. غدیر در قرآن، ج ۱، ص۳۴۷.
  32. مائده / ۳.
  33. کتاب سلیم، ص ۵۷۹؛ الکافی (روضه)،ج ۸، ص ۳۴۳، ح ۵۴۱.
  34. الکافی (روضه): ج ۸ ص ۳۴۴ ح ۵۴۲.
  35. بحار الانوار، ج ۳۷، ص۱۲۰، ۱۶۸؛ عوالم العلوم، ج ۳ / ۱۵، ص ۱۲۵، ۱۳۵
  36. بحار الانوار، ج ۳۷، ص۱۲۰، ۱۶۸؛ عوالم العلوم، ج ۳ / ۱۵، ص۱۲۵، ۱۳۵.
  37. الکافی (روضه)، ج ۸، ص ۳۴۳، ح ۵۴۱؛ کتاب سلیم، ص ۵۷۹.
  38. اسرار غدیر، ص ۶۸؛ واقعه قرآنی غدیر، ص ۱۳۱؛ اسرار غدیر، ص۷۰.
  39. کتاب سلیم، ص۱۴۵؛ الکافی، ج۸، ص۳۴۵؛ تفسیر القمی، ج۲، ص ۲۰۱؛ تأویل الآیات، ج ۲، ص۴۷۳- ۴۷۴، ح ۶ ۵؛ تفسیر العیاشی، ج۲، ص۳۰۱ ح ۱۱۱؛ الاقبال، ج۲، ص ۲۴۹؛ شرح الاخبار، ج۲، ص۲۳۶؛ مدینة المعاجز،ج ۲ ص۲۴۳؛ بحار الانوار، ج ۲۸، ص۲۵۶، ح۴۰ و ج۳۱، ص۶۳۷، ح ۱۴۷ و ج ۳۷، ص۱۶۴-۱۶۸، ۱۱۹-۱۳۵ و ج ۶۳، ص ۲۵۶؛ عوالم العلوم، ج ۳ / ۱۵، ص۱۲۵، ۱۳۵، ۱۴۱، ۳۰۳.