آيات ۱۰ تا ۲۵ بقره و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۶: خط ۱۶:
| موضوع = نفاق  
| موضوع = نفاق  
}}
}}
آيات ۱۰ تا ۲۵ بقره را روشن‌کننده حسادت دشمنان غدیر، فسادکنندگی آنان، دشمنی آنان با دوستان غدیر و بیماری قلبی آنان نسبت به حقیقت غدیر دانسته‌اند.
به گفته برخی محققان، با ديدن کرامات [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین]] ‏عليه السلام پس از [[غدیر]] در [[مدینه]]، قلب‌های [[منافقین|منافقان]] مرض بيشترى يافت، گذشته از مرض حسدى كه نسبت به پيامبر و على‏ عليهما السلام داشتند. گفته شده که دشمنان غدیر بنابر آیات ۱۰ تا ۲۵ سوره بقره فسادکنندگان در زمین قلمداد شده‌اند؛ زیرا آنان با اظهار بیعت‏‌شكنى در برابر بندگان مستضعف خدا دين آنان را در دلشان مشوّش می‌کنند و آنان را در اعتقادشان متحير می‌نمايند. ادعای اصلاح گری آنان نشانه‌ای بر این نکته دانسته شده که آنان نه به دين محمد و نه غير محمد اعتقادى ندارند و در مسئله دين متحيرند.
در این آیات، اینکه منافقان پذیرندگان غدیر را سفیه می‌خواندند نشانه سفاهت حقیقی خود آنان دانسته شده است؛ زیرا با نفاقشان نه محبت پيامبر صلى الله عليه و آله و مؤمنان و نه محبت يهود و ساير كافران را توانستند جذب کنند.


== کرامات علی علیه السلام پس از غدیر و حسادت منافقین ==
== کرامات علی علیه السلام پس از غدیر و حسادت منافقین ==
خط ۲۳: خط ۲۸:


== دشمنان غدیر به‌عنوان فسادکنندگان در زمین ==
== دشمنان غدیر به‌عنوان فسادکنندگان در زمین ==
گفته شده که دشمنان غدیر بنابر آیات ۱۰ تا ۲۵ سوره بقره فسادکنندگان در زمین قلمداد شده‌اند؛ با این توضیح: آنگاه كه به اين شكنندگان بيعتِ غدير گفته مى‌‏شود: {{متن قرآن|لا تُفْسِدُوا فِى الاَرْضِ|ترجمه=در زمین فساد نکنید}}: می‌گویند: ما فقط اصلاح‌گریم. آنان با اظهار بیعت‏‌شكنى در برابر بندگان مستضعف خدا دين آنان را در دلشان مشوّش می‌کنند و آنان را در اعتقادشان متحير می ‏نمايند. آنان در پاسخ می‌گویند: {{متن قرآن|قالُوا اِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ|ترجمه=می‌گویند: فقط ما اصلاح‌گریم}}؛ این سخنان آنان نشانه‌ای بر این نکته دانسته شده که آنان نه به دين محمد و نه غير محمد اعتقادى ندارند و در مسئله دين متحيرند.
گفته شده که دشمنان غدیر بنابر آیات ۱۰ تا ۲۵ سوره بقره فسادکنندگان در زمین قلمداد شده‌اند؛ با این توضیح: آنگاه كه به اين شكنندگان بيعتِ غدير گفته مى‌‏شود: {{متن قرآن|لا تُفْسِدُوا فِى الاَرْضِ|ترجمه=در زمین فساد نکنید}}: می‌گویند: ما فقط اصلاح‌گریم. آنان با اظهار بیعت‏‌شكنى در برابر بندگان مستضعف خدا دين آنان را در دلشان مشوّش می‌کنند و آنان را در اعتقادشان متحير می‌‏نمايند. آنان در پاسخ می‌گویند: {{متن قرآن|قالُوا اِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ|ترجمه=می‌گویند: فقط ما اصلاح‌گریم}}؛ این سخنان آنان نشانه‌ای بر این نکته دانسته شده که آنان نه به دين محمد و نه غير محمد اعتقادى ندارند و در مسئله دين متحيرند.


در ادامه تحلیل این آیه گفته شده که منافقان در ظاهر رضايت خود به محمد را با اظهار قبول دين او نشان مى‏‌دادند، ولى در باطن طبق خواسته‌‏هاى خود عمل مى‏‌کردند. آنان از امكانات زندگى و رفاه آن استفاده مى‌کردند و نفس خود را از رِقيَّت محمد آزاد مى‏‌دیدند و از اطاعت پسرعمويش على خود را رها مى‏‌دانستند؛ به‌گونه‌‏اى كه اگر در دنيا پيروزى يافت، ما نزد او مورد توجه باشيم و اگر امر او به نابودى كشيده شد، از اسيرشدن به‌دست دشمنانش سالم بمانيم. خداوند در پاسخ به این رویکرد آنان مى‌فرمايد: {{قرآن|اَلا اِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ|ترجمه=آگاه باشید! یقیناً خود آنان فسادگرند}}.
در ادامه تحلیل این آیه گفته شده که منافقان در ظاهر رضايت خود به محمد را با اظهار قبول دين او نشان مى‏‌دادند، ولى در باطن طبق خواسته‌‏هاى خود عمل مى‏‌کردند. آنان از امكانات زندگى و رفاه آن استفاده مى‌کردند و نفس خود را از رِقيَّت محمد آزاد مى‏‌دیدند و از اطاعت پسرعمويش على خود را رها مى‏‌دانستند؛ به‌گونه‌‏اى كه اگر در دنيا پيروزى يافت، ما نزد او مورد توجه باشيم و اگر امر او به نابودى كشيده شد، از اسيرشدن به‌دست دشمنانش سالم بمانيم. خداوند در پاسخ به این رویکرد آنان مى‌فرمايد: {{قرآن|اَلا اِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ|ترجمه=آگاه باشید! یقیناً خود آنان فسادگرند}}.


در پاسخ به ادعای اصلاح‌گری آنان گفته شده است که «بدانيد كه آنان فسادكننده هستند»، با اين مطالبى كه درباره امور خود مى‏ گويند، چرا كه خداوند نفاق آنان را به پيامبرش شناسانده و او آنان را لعنت مى ‏نمايد و به مؤمنين دستور لعن آنان را مى‏ دهد. دشمنان مؤمنين نيز ديگر به آنان اطمينان ندارند، چرا كه مى‏ پندارند با آنان نيز منافقانه رفتار مى‏ كنند، همان گونه كه با اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله با نفاق رفتار مى‏ كنند.<ref>بقره / ۱۰-۱۵؛ واقعه قرآنى غدير: ص ۱۷۶-۱۸۲.</ref>
در پاسخ به ادعای اصلاح‌گری آنان گفته شده است که «بدانيد كه آنان فسادكننده هستند»، با اين مطالبى كه درباره امور خود مى‏‌گويند؛ چرا كه خداوند نفاق آنان را به پيامبرش شناسانده و او آنان را لعنت مى‌نمايد و به مؤمنين دستور لعن آنان را مى‏‌دهد. دشمنان مؤمنين نيز ديگر به آنان اطمينان ندارند، چرا كه مى‏ پندارند با آنان نيز منافقانه رفتار مى‏‌كنند؛ همان‌گونه كه با اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله با نفاق رفتار مى‏‌كنند.<ref>بقره / ۱۰-۱۵؛ واقعه قرآنى غدير: ص ۱۷۶-۱۸۲.</ref> از اينجاست كه هيچ منزلتى برايشان نزد آنان وجود ندارد، و به عنوان افرادى موثق در دل آنان جاى ندارند.
 
از اينجاست كه هيچ منزلتى برايشان نزد آنان وجود ندارد، و به عنوان افرادى موثق در دل آنان جاى ندارند.
 
اين كلام خداوند كه مى ‏فرمايد: {{قرآن|وَ اِذا قيلَ لَهُمْ آمَنُوا كَما آمَنَ النّاسُ قالُوا اَنُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ، اَلا اِنَّهُمْ هُمُ السَّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ}}:
 
«چون به آنان گویند: در زمین فساد نکنید، می گویند: فقط ما اصلاح گریم.آگاه باشید! یقیناً خود آنان فسادگرند، ولی درک نمی کنند.»
 
اين آيه درباره اين است كه وقتى برگزيدگان مؤمنين مانند سلمان و مقداد و ابوذر و عمار به اين بيعت شكنان مى ‏گويند: «ايمان آوريد به پيامبر و به على كه او را جاى خود قرار داده و مقام خود را به او داده و در همه مصالح دين و دنيا او را ضابطه قرار داده است. شما هم مانند ساير مردم ايمان به اين پيامبر آوريد و در ظاهر و باطن تسليم اين امام شويد» .
 
آنان به اين مؤمنين پاسخى نمى‏ دهند زيرا جرأت ندارند جواب واقعى را به آنان بگويند، ولى به منافقينى كه نزد آنان مى‏ آيند و مورد اعتمادشان هستند و همچنين به مؤمنين مستضعفى كه از كتمان آن مطمئن هستند مى‏ گويند:{{قرآن|اَنُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ}}:  «آیا ما هم مانند سبک مغزان ایمان آوریم؟»
 
و منظورشان از سفيهان سلمان و اصحاب او هستند كه در پيشگاه على‏ عليه السلام محبت خالصانه و اطاعت محض را تقديم نموده ‏اند، و ولايت دوستان على و دشمنى با او را علنى ساخته ‏اند.
 
اينان را از آن جهت «سفهاء» مى‏ دانند كه در برابر دشمنان محمد روش تندى دارند، و هنگامى كه امر او مضمحل شود دشمنانش آنان را نابود مى‏ كنند، و ساير سردمداران و مخالفين محمد نيز آنان را هلاك مى‏ نمايند.
 
{{قرآن|اَلا اِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ}}: «آگاه باشید! قطعاً اینان خود سبک مغزند، ولی [از شدت کوردلی به این حقیقت] آگاه نیستند.»
 
چرا كه در مسئله پيامبر صلى الله عليه وآله آن گونه كه بايد توجه نكرده ‏اند تا به نبوت او معرفت پيدا كنند و صحت ضابطه قرار دادن على ‏عليه السلام را در امر دين و دنيا دريابند.
 
اينان با دقت نكردن اتمام حجت هاى خدا جاهل مانده‏ اند، و از پيامبر صلى الله عليه و آله و يارانش و همچنين از مخالفينشان مى ‏ترسند، چرا كه در امان نيستند كه كدامشان غالب مى‏ شود و مى‏ ترسند كه مبادا همراه آنان هلاک شوند. بنابراين آنان سفيهند به دليل اينكه با نفاقشان نه محبت پيامبر صلى الله عليه و آله و مؤمنين و نه محبت يهود و ساير كافرين براى آنان قابل تحقق است!!
 
اينان با نفاقشان در برابر پيامبر صلى الله عليه و آله اظهار ولايت آن حضرت و برادرش على‏ عليه السلام و دشمنى با يهود و نصارى و ناصبيان مى ‏نمايند، همان گونه كه در برابر اين دشمنان اظهار دشمنى با پيامبر و على‏ عليهما السلام و ولايت دشمنان ايشان مى ‏نمايند. با اين روش دشمنان پيامبرصلى الله عليه وآله هم مى‏ پندارند كه نفاق اينان در برابر آنان همانند نفاقشان با محمد صلى الله عليه و آله و على‏ عليه السلام است.
 
«{{قرآن|وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ}}: «ولی [از شدت کوردلی به این حقیقت] آگاه نیستند» و خداوند پيامبرش را از اسرار آنان آگاه مى‏ فرمايد، و آنان را خوار مى ‏نمايد و مورد لعنت قرار مى‏ دهد و بى‏ ارزش تلقى مى ‏نمايد.


كلام خداوند كه مى ‏فرمايد:{{قرآن|وَ اِذا لَقُوا الَّذينَ آمَنُوا قالُوا آمَنّا، وَ اِذا خَلَوا اِلى شَياطينِهِمْ قالُوا اِنّا مَعَكُمْ اِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ. اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فى طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ}}:
== سفیه‌خواندن یاران علی علیه السلام توسط منافقان ==
گفته شده که این قسمت از آیات ۱۰ تا ۲۵ سوره بقره {{قرآن|وَ اِذا قيلَ لَهُمْ آمَنُوا كَما آمَنَ النّاسُ قالُوا اَنُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ، اَلا اِنَّهُمْ هُمُ السَّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ|ترجمه=چون به آنان گویند: در زمین فساد نکنید، می‌گویند: فقط ما اصلاح‌گریم. آگاه باشید! یقیناً خود آنان فسادگرند، ولی درک نمی‌کنند}} درباره اين است كه وقتى برگزيدگان مؤمنان، مانند سلمان و مقداد و ابوذر و عمار، به اين بيعت‌شكنان مى‌‏گويند: «ايمان آوريد به پيامبر و به على كه او را جاى خود قرار داده و مقام خود را به او داده و در همه مصالح دين و دنيا او را ضابطه قرار داده است. شما هم مانند ساير مردم ايمان به اين پيامبر آوريد و در ظاهر و باطن تسليم اين امام شويد» آنان به اين مؤمنان پاسخى نمى‏‌دهند؛ زيرا جرأت ندارند جواب واقعى را به آنان بگويند، ولى به منافقينى كه نزد آنان مى‏‌آيند و مورداعتمادشان هستند و همچنين به مؤمنان مستضعفى كه از كتمان آن مطمئن هستند مى‏‌گويند:{{قرآن|اَنُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ|ترجمه=آیا ما هم مانند سبک‌مغزان ایمان آوریم؟}}.


«و هنگامی که با اهل ایمان دیدار کنند، گویند: ما ایمان آوردیم و چون با شیطان هایشان [که سرانِ شرک و کفرند] خلوت گزینند، گویند: بدون شک ما با شماییم، جز این نیست که ما [با تظاهر به ایمان] آنان را مسخره می کنیم. خدا آنان را [به کیفر این کار منافقانه در دنیا و آخرت] عذاب خواهد کرد، و آنان را در سرکشی وتجاوزشان مهلت می دهد [تا در گمراهی شان] سرگردان وحیران بمانند.»
گفته شده که منظور منافقان از سفيهان سلمان و اصحاب خاص علی علیه السلام هستند كه در پيشگاه على‏ عليه السلام محبت خالصانه و اطاعت محض را تقديم نموده‌‏اند و ولايت دوستان على و دشمنى با او را علنى ساخته‌‏اند. اينان را از آن جهت «سفهاء» مى‏‌دانند كه در برابر دشمنان محمد روش تندى دارند و هنگامى كه امر او مضمحل شود دشمنانش آنان را نابود مى‏‌كنند و ساير سردمداران و مخالفان محمد نيز آنان را هلاک مى‏‌نمايند.


اين آيه درباره آن است كه اين بيعت‏ شكنان كه بر مخالفت با على ‏عليه السلام و مانع شدن خلافت از او هم پيمان شده بودند، وقتى با مؤمنين رو به رو مى‏ شدند مى‏ گفتند: ما هم مانند ايمان شما ايمان آورده ‏ايم.<ref>بحار الانوار: ج ۶ ص ۳۰ و ج ۳۰ ص ۲۲۳-۲۶۶ و ج ۳۷ ص ۱۴۲-۱۴۸؛ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۵۴-۱۶۱.</ref>
گفته شده که جمله {{قرآن|اَلا اِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ|ترجمه=آگاه باشید! قطعاً اینان خود سبک‌مغزند، ولی [از شدت کوردلی به این حقیقت] آگاه نیستند.}} در پاسخ به این ادعای منافقان آمده است؛ چرا كه در نبوت پيامبر صلى الله عليه وآله آن‌گونه كه بايد توجه نكرده‌اند تا به نبوت او معرفت پيدا كنند و صحت ضابطه قرار دادن على ‏عليه السلام را در امر دين و دنيا دريابند. اين منافقان با دقت‌نكردن به اتمام‌حجت‌هاى خدا جاهل مانده‏‌اند و از پيامبر صلى الله عليه و آله و يارانش و همچنين از مخالفينشان مى‌‏ترسند؛ چرا كه در امان نيستند كه كدامشان غالب مى‏‌شود و مى‏‌ترسند كه مبادا همراه آنان هلاک شوند. بنابراين آنان سفيهند به دليل اينكه با نفاقشان نه محبت پيامبر صلى الله عليه و آله و مؤمنان و نه محبت يهود و ساير كافرين براى آنان قابل تحقق است.


امام کاظم علیه السلام در تفسیر آیه{{متن قرآن|فى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً...}} فرمودند: {{متن عربی|فَمَرِضَتْ قُلُوبُ الْقَوْمِ لَمَّا شَاهَدُوا ذَلِکَ مُضَافاً إِلَی مَا کَانَ مِنْ مَرَضِ أَجْسَامِهِمْ لَهُ وَ لِعَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) فَقَالَ اللَّهُ عِنْدَ ذَلِکَ}}:{{متن قرآن|فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ}} {{متن عربی|أَیْ فِی قُلُوبِ هَؤُلَاءِ الْمُتَمَرِّدِینَ الشَّاکِّینَ النَّاکِثِینَ لِمَا أَخَذْتَ عَلَیْهِمْ مِنْ بَیْعَهًِْ عَلِیٍّ علیه السلام}}:
در ادامه گفته شده که اين منافقان با نفاقشان در برابر پيامبر صلى الله عليه و آله اظهار ولايت آن حضرت و برادرش على‏ عليه السلام و دشمنى با يهود و نصارى و ناصبيان مى‌نمايند، همان‌گونه كه در برابر اين دشمنان اظهار دشمنى با پيامبر و على‏ عليهما السلام و ولايت دشمنان ايشان مى‌نمايند. با اين روش دشمنان پيامبر صلى الله عليه وآله هم مى‏‌پندارند كه نفاق اينان در برابر آنان همانند نفاقشان با محمد صلى الله عليه و آله و على‏ عليه السلام است. اما آنان نمی‌دانند{{قرآن|وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ|ترجمه=ولی [از شدت کوردلی به این حقیقت] آگاه نیستند}} که خداوند پيامبرش را از اسرار آنان آگاه مى‏‌کند و آنان را خوار مى‌نمايد و مورد لعنت قرار مى‏‌دهد و بى‏‌ارزش تلقى مى‌‏نمايد.


منافقان وقتی صحنه [ی بیعت‌گرفتن برای علی علیه السلام] را دیدند، به‌خاطر کینه‌ی دلشان نسبت به پیامبر و علی (علیه السلام، بیماری و مرضِ دل، بر مرضِ جسمشان افزوده‌شد، در این هنگام خداوند فرمود: {{متن قرآن|فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ}}یعنی خداوند در قلب‌های این افراد سرکش و شک‌کننده و پیمان‌شکن که عهد بیعت با علی علیه السلام را شکستند، [مرض و بیماری انداخت].<ref>تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۴۰؛ بحارالأنوار، ج۳۷، ص۱۴۴؛ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۳۹. </ref>
در ادامه كلام خداوند كه مى‌فرمايد:{{قرآن|وَ اِذا لَقُوا الَّذينَ آمَنُوا قالُوا آمَنّا، وَ اِذا خَلَوا اِلى شَياطينِهِمْ قالُوا اِنّا مَعَكُمْ اِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ. اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فى طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ|ترجمه=و هنگامی که با اهل ایمان دیدار کنند، گویند: ما ایمان آوردیم و چون با شیطان‌هایشان [که سرانِ شرک و کفرند] خلوت گزینند، گویند: بدون شک ما با شماییم، جز این نیست که ما [با تظاهر به ایمان] آنان را مسخره می‌کنیم. خدا آنان را [به کیفر این کار منافقانه در دنیا و آخرت] عذاب خواهد کرد و آنان را در سرکشی و تجاوزشان مهلت می‌دهد [تا در گمراهی‌شان] سرگردان و حیران بمانند.}} اين قسمت از آيه درباره آن دانسته شده كه اين بيعت‏‌شكنان كه بر مخالفت با على ‏عليه السلام و مانع‌شدن خلافت از او هم پيمان شده بودند، وقتى با مؤمنان رو‌به‌رو مى‌شدند مى‏‌گفتند: ما هم مانند ايمان شما ايمان آورده‌‏ايم.<ref>بحار الانوار: ج ۶، ص ۳۰ و ج ۳۰، ص ۲۲۳-۲۶۶ و ج ۳۷، ص ۱۴۲-۱۴۸؛ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۵۴-۱۶۱.</ref>


امام کاظم علیه السلام: {{متن قرآن|وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ}} {{متن عربی|مُحَمَّداً وَ یَکْذِبُونَ فِی قَوْلِهِمْ إِنَّا عَلَی الْعَهْدِ وَ الْبَیْعَهًِْ مُقِیمُونَ.}}:
== دشمنی با ولایت علی بیماری قلب منافقان و تشدیدکننده آن ==
امام کاظم علیه السلام در تفسیر آیه {{متن قرآن|فى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً...}} فرمودند: {{متن عربی|فَمَرِضَتْ قُلُوبُ الْقَوْمِ لَمَّا شَاهَدُوا ذَلِکَ مُضَافاً إِلَی مَا کَانَ مِنْ مَرَضِ أَجْسَامِهِمْ لَهُ وَ لِعَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) فَقَالَ اللَّهُ عِنْدَ ذَلِکَ}}:{{متن قرآن|فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ}} {{متن عربی|أَیْ فِی قُلُوبِ هَؤُلَاءِ الْمُتَمَرِّدِینَ الشَّاکِّینَ النَّاکِثِینَ لِمَا أَخَذْتَ عَلَیْهِمْ مِنْ بَیْعَهًِْ عَلِیٍّ علیه السلام}}: منافقان وقتی صحنه[ی بیعت‌گرفتن برای علی علیه السلام] را دیدند، به‌خاطر کینه‌ دلشان نسبت به پیامبر و علی علیه السلام، بیماری و مرضِ دل، بر مرضِ جسمشان افزوده‌شد، در این هنگام خداوند فرمود: {{متن قرآن|فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ}}؛ یعنی خداوند در قلب‌های این افراد سرکش و شک‌کننده و پیمان‌شکن که عهد بیعت با علی علیه السلام را شکستند، [مرض و بیماری انداخت].<ref>تفسیر اهل‌بیت علیهم السلام، ج۱، ص۱۴۰؛ بحارالأنوار، ج۳۷، ص۱۴۴؛ تأویل الآیات الظاهرة، ص۳۹. </ref>


آن منافقین دچار عذاب دردناک می‌شوند زیرا محمّد صلی الله علیه و آله را تکذیب کرده و نیز این سخن خود را که ما بر عهد و پیمان خود استواریم، [در عمل] تکذیب می‌کردند.<ref>تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۴۰؛ بحارالأنوار، ج۳۷، ص۱۴۴؛ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۳۹.</ref>
در ادامه امام کاظم علیه السلام اضافه می‌کند: {{متن قرآن|وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ}}  {{متن عربی|مُحَمَّداً وَ یَکْذِبُونَ فِی قَوْلِهِمْ إِنَّا عَلَی الْعَهْدِ وَ الْبَیْعَهًِْ مُقِیمُونَ.}}: آن منافقین دچار عذاب دردناک می‌شوند؛ زیرا محمّد صلی الله علیه و آله را تکذیب کرده و نیز این سخن خود را که ما بر عهد و پیمان خود استواریم، [در عمل] تکذیب می‌کردند.<ref>تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۴۰؛ بحارالأنوار، ج۳۷، ص۱۴۴؛ تأویل الآیات الظاهرة، ص۳۹.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:قرآن و غدیر]]
[[رده:قرآن و غدیر]]
۲۲۱

ویرایش