۲۱٬۹۶۹
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی « == آيه «ما كانَ اللَّه لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَ...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است: | اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است: | ||
خط ۱۸: | خط ۱۹: | ||
اى مردم، خداوند عز و جل شما را به حال خود رها نخواهد كرد تا آنكه خبيث را از پاكيزه جدا كند، و خداوند شما را بر غيب مطلع نمى كند.<ref>سرار غدير: ص ۱۵۰ بخش ۶ .</ref> | اى مردم، خداوند عز و جل شما را به حال خود رها نخواهد كرد تا آنكه خبيث را از پاكيزه جدا كند، و خداوند شما را بر غيب مطلع نمى كند.<ref>سرار غدير: ص ۱۵۰ بخش ۶ .</ref> | ||
'''موقعيت تاريخى''' | |||
پيامبر صلى الله عليه و آله در اواسط خطبه غدير كه از اصل اعلان ولايت فراغت يافت، به عنوان مقدمه اى براى شناخت و معرفى دوستان و دشمنان اهل بيت عليهم السلام، مسئله امتحان الهى و هدف از آن را درباره غدير مطرح فرمود تا مردم خود را در معرض چنين امتحانى بدانند. | |||
آن حضرت اين مهم را با اقتباس از نيمه اول آيه ۱۷۹ سوره آل عمران مطرح مى فرمايد و آن را در كلام خود تضمين مى نمايد. اين آيه در قرآن با عبارت «لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ»آمده، و در خطبه «لِيَذَرَكُمْ» آمده تا جنبه خطاب حفظ شود. | |||
'''موقعيت قرآنى''' | |||
آيه مزبور در قرآن، در سياق آياتى درباره امتحان الهى است كه از آيه | آيه مزبور در قرآن، در سياق آياتى درباره امتحان الهى است كه از آيه ۱۷۶ آغاز مى شود و تا آيه 180 ادامه مى يابد، و در اين چند آيه ثقل مطلب در همين آيه ۱۷۹ است كه در آن سه فراز مهم به ميان آمده است: رها نكردن مؤمنين به حال خود، لزوم جداسازى نيک و بد، و اطلاع ندادن از سرانجام امتحان. | ||
'''<br />تحليل اعتقادى''' | |||
تحليل اعتقادى اول | تحليل اعتقادى اول | ||
آنچه مىتواند تفسير عميقى از اين آيه را با توجه به كلام | آنچه مىتواند تفسير عميقى از اين آيه را با توجه به كلام پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدير به ما ارائه دهد اين است كه آن حضرت پس از بيانات مفصل درباره ولايت اهل بيت عليهم السلام اين آيه را به ميان مىآورد و لذا از مفاهيم آيه در رابطه با ولايت سه نكته مهم براى ما روشن مى شود: | ||
'''نكته اول: لزوم آزمايش درباره ولايت''' | |||
از عبارت «عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ» استفاده مى شود كه خدا مردم را به همين ظواهرى كه از خود بروز داده اند رها نمى كند و بايد باطن ها و ضماير آشكار گردد؛ و اين از طرف خداوند قطعى است و گذشت درباره آن معنى ندارد. چه قبل از غدير و چه در برنامه غدير و چه بعد از آن بسيارى بودند كه با چرب زبانى حتى خود را از ديگران جلو مى انداختند و اظهار سرور از اين مقام اهل بيت عليهم السلام مىنمودند، ولى در روزهاى امتحان جلوه ديگر خود را خيلى زود نشان دادند. | |||
آيا جاى تعجب نيست كه تاريخ نشان دهد اولين كسانى كه در غدير با اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت نمودند و خود را از ديگران جلو انداختند، همان هايى بودند كه زودتر از همه آن بيعت را شكستند و پيش از همه پيمان خود را زير پا گذاشتند. آنان عبارت بودند از ابوبكر، عمر، عثمان، طلحه و زبير، كه بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله يكى پس از ديگرى رو در روى اميرالمؤمنين عليه السلام ايستادند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۹۵.</ref> | |||
جالبتر اينكه عمر بعد از بيعت اين كلمات را بر زبان آورد كه گويا از همه | جالبتر اينكه عمر بعد از بيعت اين كلمات را بر زبان آورد كه گويا از همه خوشحاتر است: «بَخٍ بَخٍ لَكَ يَابْنَ ابىطالِبٍ! هَنيئاً لَكَ! اصْبَحْتَ مَوْلاىَ وَ مَوْلى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ» : «افتخار برايت باد، گوارايت باد، اى پسر ابیطالب! خوشا به حالت اى اباالحسن، اكنون مولاى من و مولاى هر مرد و زن مؤمنى شده اى»!!<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۶۵ .</ref> | ||
در غدير صد و بيست هزار نفر با پيامبر صلى الله عليه وآله و اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت كردند كه قبل از آن هم بارها به ولايت على عليه السلام اقرار كرده بودند. اينان در غدير نزد پيام آور ولايت با صداى بلند اقرار كردند كه ما با قلب و جان و زبان و دست با تو بيعت مىكنيم، و قول دادند كه اين پيمان را نشكنند و تغييرى در آن ندهند و آن را به نسلهاى آينده برسانند. | |||