سیّد: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه غدیر
(صفحه‌ای تازه حاوی «<ref>در اين دانشنامه تمام افراد «سيد» در نام اصلى خودشان آورده شده‏ اند و كلمه...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<ref>در اين دانشنامه تمام افراد «سيد» در نام اصلى خودشان آورده شده‏ اند و كلمه سيد لحاظ نگرديده است. </ref>
 
== آمدن «مَولى»به معناى «سيّد»<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير) : ص ۳۷۲  - ۳۷۰.</ref> ==
از ديگر ادله قاطع بر آمدن «مَولى» به معناى «أولى» ، معانى است كه براى اين واژه گفته‏ اند و هم‏ معناى معناى «أولى» است. از جمله آمدن «مَولى» به معناى «سيّد» يا «سرور» و «مهتر قوم»است.
 
آمدن «مَولى» به معناى «سيّد» از سخنان گروهى از اعلام و مشاهير عامه ثابت مى‏ شود:
 
۱. احمد بن حسن زاهد: وى در تفسير آيه «حَتّى إذا جاءَ أحَدَكُمُ المَوتُ تَوَفَّتهُ رُسُلُنا وَ هُم لا يُفَرِّطُونَ . ثُمَّ رُدُّوا إلَى اللَّهِ مَولاهُمُ الحَقِّ»<ref>انعام /۶۱-۶۲.</ref>:
 
تا هنگامى كه يكى از شما را مرگ فرا رسد فرستادگان ما جان او را مى‏ ستانند و در كار خود كوتاهى نمى ‏كنند. سپس به سوى خدا مولاى راستين‏شان بازگردانده شوند.
 
۲. زَمخشرى<ref>كشّاف: ج ۱ ص ۳۳۳. : او در تفسير آيه «أنتَ مَولانا فَانصُرنا عَلَى القَومِ الكافِرينَ»  بقره /  ۲۸۶.</ref>: تو مولاى مايى پس ما را در برابر كافران يارى كن.
 
۳. ابن‏ اثير<ref>النِهاية: «ولى» .</ref>: وى مى‏ نويسد: «مَولى» در حديث بسيار به كار رفته است. و آن اسمى است كه بر جماعت كثيرى واقع مى‏ شود، از جمله: ربّ و مالك و سيّد.
 
۴.نَوَوى<ref>تهذيب الاسماء و اللّغات: ج ۴ ص ۱۹۶.</ref>: كلام ابن ‏اثير را آورده است.
 
۵ و ۶ و ۷. احمد كواشى و بَيضاوى و نَسَفى: در تفسير «أنتَ مَولانا» .
 
۸ . طيّبى<ref>شرح المشكاة (مخطوط) .</ref>: ذيل حديث نبوى «مَن كُنتُ مَولاهُ...»: در «النِهاية» آمده است: «مَولى» بر جماعت كثيرى واقع مى ‏شود، از جمله: مالك و سيّد.
 
۹. ابن ‏كثير<ref>تفسير ابن‏ كثير: ج ۲ ص ۳۰۹.</ref>: در تفسير آيه «وَ إن تَوَلَّوا فَاعلَمُوا أنَّ اللَّهَ مَولاكُم نِعمَ المَولَى وَ نِعمَ النَصيرُ»<ref>انفال /  ۴۰.</ref>: اگر رويگردان شوند بدانيد كه خدا مولاى شماست مولاى خوب و ياور خوب است.
 
۱۰. جلال ‏الدين سيوطى: او در «الدرّ النثير فى خلاصة نِهاية ابن ‏الاثير» و «تفسير الجلالين» .
 
۱۱. على بن سلطان قارى××× ۳ المرقاة فى شرح المشكاة: ج ۵ ص ۵۶۸ . ×××: در »شرح المشكاة« .
 
۱۲. فاضل رشيدالدين خان دهلوى )شاگرد دهلوى( : در »إيضاح لطافة المقال« .
 
== پانویس ==
<references />

نسخهٔ ‏۱۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۲۳

آمدن «مَولى»به معناى «سيّد»[۱]

از ديگر ادله قاطع بر آمدن «مَولى» به معناى «أولى» ، معانى است كه براى اين واژه گفته‏ اند و هم‏ معناى معناى «أولى» است. از جمله آمدن «مَولى» به معناى «سيّد» يا «سرور» و «مهتر قوم»است.

آمدن «مَولى» به معناى «سيّد» از سخنان گروهى از اعلام و مشاهير عامه ثابت مى‏ شود:

۱. احمد بن حسن زاهد: وى در تفسير آيه «حَتّى إذا جاءَ أحَدَكُمُ المَوتُ تَوَفَّتهُ رُسُلُنا وَ هُم لا يُفَرِّطُونَ . ثُمَّ رُدُّوا إلَى اللَّهِ مَولاهُمُ الحَقِّ»[۲]:

تا هنگامى كه يكى از شما را مرگ فرا رسد فرستادگان ما جان او را مى‏ ستانند و در كار خود كوتاهى نمى ‏كنند. سپس به سوى خدا مولاى راستين‏شان بازگردانده شوند.

۲. زَمخشرى[۳]: تو مولاى مايى پس ما را در برابر كافران يارى كن.

۳. ابن‏ اثير[۴]: وى مى‏ نويسد: «مَولى» در حديث بسيار به كار رفته است. و آن اسمى است كه بر جماعت كثيرى واقع مى‏ شود، از جمله: ربّ و مالك و سيّد.

۴.نَوَوى[۵]: كلام ابن ‏اثير را آورده است.

۵ و ۶ و ۷. احمد كواشى و بَيضاوى و نَسَفى: در تفسير «أنتَ مَولانا» .

۸ . طيّبى[۶]: ذيل حديث نبوى «مَن كُنتُ مَولاهُ...»: در «النِهاية» آمده است: «مَولى» بر جماعت كثيرى واقع مى ‏شود، از جمله: مالك و سيّد.

۹. ابن ‏كثير[۷]: در تفسير آيه «وَ إن تَوَلَّوا فَاعلَمُوا أنَّ اللَّهَ مَولاكُم نِعمَ المَولَى وَ نِعمَ النَصيرُ»[۸]: اگر رويگردان شوند بدانيد كه خدا مولاى شماست مولاى خوب و ياور خوب است.

۱۰. جلال ‏الدين سيوطى: او در «الدرّ النثير فى خلاصة نِهاية ابن ‏الاثير» و «تفسير الجلالين» .

۱۱. على بن سلطان قارى××× ۳ المرقاة فى شرح المشكاة: ج ۵ ص ۵۶۸ . ×××: در »شرح المشكاة« .

۱۲. فاضل رشيدالدين خان دهلوى )شاگرد دهلوى( : در »إيضاح لطافة المقال« .

پانویس

  1. چكيده عبقات الانوار (حديث غدير) : ص ۳۷۲  - ۳۷۰.
  2. انعام /۶۱-۶۲.
  3. كشّاف: ج ۱ ص ۳۳۳. : او در تفسير آيه «أنتَ مَولانا فَانصُرنا عَلَى القَومِ الكافِرينَ» بقره /  ۲۸۶.
  4. النِهاية: «ولى» .
  5. تهذيب الاسماء و اللّغات: ج ۴ ص ۱۹۶.
  6. شرح المشكاة (مخطوط) .
  7. تفسير ابن‏ كثير: ج ۲ ص ۳۰۹.
  8. انفال /  ۴۰.