۴٬۲۶۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
از سوى ديگر، در ضمن اين داستان به دو جهت مهم اشاره فرموده است: يكى قبولى اين ايثار و اخلاص به درگاه خداوند و ديگرى شهادت به بهشت براى اهل اين آيه. | از سوى ديگر، در ضمن اين داستان به دو جهت مهم اشاره فرموده است: يكى قبولى اين ايثار و اخلاص به درگاه خداوند و ديگرى شهادت به بهشت براى اهل اين آيه. | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير هر سه نكته را زير ذرهبين اعتقاد مردم مىبرد: از يک سو مىفرمايد: خداوند در اين سوره بهشت را براى على بن | پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير هر سه نكته را زير ذرهبين اعتقاد مردم مىبرد: از يک سو مىفرمايد: خداوند در اين سوره بهشت را براى على بن ابىطالب علیه السلام ضمانت كرده و فرموده است: «و در برابر صبرشان، بهشت و لباسهای حریر بهشتی را به آنها پاداش میدهد»؛ يعنى اى مردم شما با گروهی ضد على عليه السلام روبهرو خواهيد شد که او را به طناب خواهند كشيد؛ شما بدانيد كه حق با اهل بهشت است كه بهشت به بركت آنان خلق شده است. | ||
اگر دشمنانش گفتند: «خلافت و نبوت در يک خانواده جمع نمىشود»، بدانيد كه آنان دروغ مىگويند؛ چرا كه على اهل بهشت است و جز راست نمىگويد. اگر كسى با على مخالفت كرد، بدانيد راه على راه بهشت است، و اگر با على بوديد، شما را به بهشت رهنمون مىگردد. | |||
از جهت ديگر، تصريح میکند كه شأن نزول اين سوره امیرالمؤمنین علیه السلام و خاندان اوست و اين همه فضيلت و اين همه مديحه الهى در شأن او نازل شده است. مبادا به صاحبان چنين فضيلتى بىحرمتى شود و آتش بر در خانه آنان بهپا شود و نعرههاى مهاجمين بانوى «هَلْ أَتى» را دچار سقط جنين نمايد و با ضرباتى مهلک مجروح شود و كار به شهادتش بيانجامد! | |||
دريغا كه چه زود مردم حرمت این خاندان را شكستند. از اين کلمات در غدير هشتاد روز نگذشته بر خانه آنان حمله آوردند و بستههاى هيزم را اطراف ديوار آن چيدند و آتشگيره آوردند و آن را آتش زدند و درِ خانه را شكستند و سينه و پهلوى بانوى خانه را بين در و ديوار خُرد كردند. سپس طناب بر گردن بزرگِ خانه انداختند و او را براى [[بیعت]] با سركرده سقيفه با شمشيرهاى آخته بردند. آنان تا مرز قتل او پيش رفتند و تا او را خانهنشين نكردند دست بر نداشتند. گويا اين پاسخى به مدح خداوند و شهادت او به بهشتی بودن اين خاندان بود.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۴۳.</ref> | |||
دريغا كه چه زود مردم حرمت | |||
سپس طناب بر گردن بزرگِ خانه انداختند و او را براى [[بیعت]] با سركرده سقيفه با شمشيرهاى آخته | |||
گويا اين پاسخى به مدح خداوند و شهادت او به | |||
== پانویس == | == پانویس == |