الغدیر فی التراث الاسلامی (کتاب): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «== كتابشناسى مستقل غدير<ref>غدير در آئينه كتاب: ص ۴۰. چهارده قرن با غدير: ص ۱۴۴.</re...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۱ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۳۶
كتابشناسى مستقل غدير[۱]
با هدف نشان دادن سابقه غدير در آثار مكتوب، مؤلفانى اقدام به تدوين كتابشناسى مستقل غدير نموده اند، از جمله «الغدير فى التراث الاسلامى» از سيد عبدالعزيز طباطبايى است.
اولين قدم به عنوان كتابشناسى مستقل غدير را علامه فقيد سيد عبدالعزيز طباطبائى در كتاب «الغدير فى التراث الإسلامى» برداشته، و به حق كارى عظيم در احياى فرهنگ غدير به انجام رسانده است. ايشان در اين كتاب كه عنوانش به معناى «غدير در ميراث اسلامى» است، ۱۸۴ عنوان كتاب مستقل درباره غدير از قرن دوم تا پانزدهم هجرى معرفى نموده و در هر مورد شرح حال مؤلفين آنها را آورده است.
استاد علامه بيش از ربع قرن با محقق كبير علامه امينى ملازم بوده و همچون استادش در مسئله غدير و تحقيقات مربوط به آن تخصص داشتند. لذا در زمينه غدير مقالات تحقيقى و نيز دو كتاب به نام هاى «على ضفاف الغدير» به عنوان مستدرک بر كتاب «الغدير» و «الحاشية على كتاب الغدير» تأليف كرده و نيز كتاب ذهبى درباره غدير را تحقيق نموده اند. كتابشناسى اين كتاب از اين قرار است:
الغدير فى التراث الاسلامى، سيد عبدالعزيز بن جواد طباطبايى (يزدى، م ۱۴۱۶ ق) . عربى، چاپى. چاپ اول: دار المؤرخ العربى، بيروت، سال ۱۴۱۴ ق، ۱۹۹۳ م، وزيرى، ۳۳۶ ص. چاپ دوم: الهادى، قم، سال ۱۴۱۵ ق، ۱۳۷۴ ش، وزيرى، ۳۴۲ ص. اين كتاب شامل مقدمه اى در سه بخش است: ۱ و ۲. روايت و راويان حديث غدير ۳. كتب تأليف شده در غدير و شمارش هاى گوناگون. سپس كتابنامه شروع گرديده و با مستدركاتى كه در پايان چاپ دوم آمده صد و هشتاد و چهار كتاب مستقل در غدير به ترتيب قرن ها آمده است.در اين كتاب پس از بيان اسم هر كتابى شرح حال و مختصرى از زندگانى هر مؤلف از قبيل اساتيد و دروس و مسافرتها و گاهى ديگر مؤلفات او آمده، و نيز گاهى مصادر شرح حال مؤلف بيان شده است. در پايان يازده فهرست آمده است: آيات، احاديث، كتب غدير بر حسب زمان، كتب غدير بر حسب حروف الفبا، مؤلفين غدير بر حسب حروف الفبا، اعلام، اماكن، اشعار، كتب، مصادر، محتويات. ترجمه كتاب با نام «غدير در مآخذ اسلامى» از محمدمهدى جعفرى است.
پانویس
- ↑ غدير در آئينه كتاب: ص ۴۰. چهارده قرن با غدير: ص ۱۴۴.