|
|
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| == <big>حديث الولاية (كتاب)</big> ==
| | '''«کتاب الولایة»''' منسوب به ابن عقده (م 333 ق) توسط عبدالرزاق محمدحسین حرزالدین جمعآوری شده است. این کتاب 300 صفحهای شامل احادیث غدیر از منابع مختلف، مقدمهای مفصل درباره ابن عقده و کتابش، و فهارس است. گرچه کتاب با عنوان "حدیث الولایة" یا "کتاب الولایة" ابن عقده منتشر شده، اما این انتساب صحیح نیست. |
|
| |
|
| === <big>انگيزه طبرى از تأليف اين كتاب <ref>كتاب فضائل على بن ابى طالب عليه السلام و كتاب الولاية: ص ۱۰ -.</ref></big> === | | == انگيزه طبرى از تأليف اين كتاب<ref>كتاب فضائل على بن ابى طالب عليه السلام و كتاب الولاية: ص ۱۰.</ref> == |
| <big>علت تأليف «كتاب الولاية» از سوى طبرى، در چندين منبع به آن اشاره شده است. خلاصه ماجرا آن است كه سجستانى - فرزند سجستانى صاحب سنن - مطلبى در انكار حديث غدير گفت كه سبب تأليف اين اثر از سوى طبرى شد.</big>
| | درباره علت [[تألیف]] «كتاب الولاية» از سوى طبرى، در چندين منبع به آن اشاره شده است. خلاصه ماجرا آن است كه سجستانى - فرزند سجستانى صاحب سنن - مطلبى در انكار حديث غدير گفت كه سبب تألیف اين اثر از سوى طبرى شد. |
|
| |
|
| <big>در اينجا گزارش اين رويداد را در منابع كهن پى مى گيريم. قديمى ترين منبعى كه دليل تأليف اين كتاب را مطرح كرده، قاضى نعمان (م ۳۶۳ ق) است. وى مى نويسد: فمن ذلك ان كتابه الذى ذكرناه و هو كتاب لطيف بسيط ذكر فيه فضائل على عليه السلام و ذكر ان سبب بسطه اياه، انما كان لان سائلاً سأله عن ذلك لامر بلغه عن قائل زعم ان علياً عليه السلام لم يكن شهد مع رسول اللَّه صلى الله عليه وآله حجةالوداع التى قيل انه قام فيها بولاية على عليه السلام بغدير خم، ليدفع بذلك بزعمه عنه الحديث لقول رسول اللَّه صلى الله عليه وآله: من كنت مولاه فهذا على عليه السلام مولاه. فاكثر الطبرى التعجب من جهل هذا القائل، و احتجّ على ذلك بالروايات الثابتة على قدوم على عليه السلام من اليمن على رسول اللَّه صلى الله عليه وآله. <ref>شرح الاخبار: ج ۱ ص ۱۳۲ - ۱۳۰.</ref></big>
| | در اينجا گزارش اين رويداد را در منابع كهن پى مى گيريم. قديمى ترين منبعى كه دليل تأليف اين كتاب را مطرح كرده، قاضى نعمان (م ۳۶۳ ق) است. وى مى نويسد: |
|
| |
|
| <big>ياقوت حموى بخش عمده آگاهى هاى خود را درباره طبرى از ابوبكر بن كامل گرفته است. ابتدا در شمارش تأليفات طبرى، از جمله مى نويسد: و كتاب فضائل على بن ابى طالب عليه السلام، تكلّم فى اوله بصحة الاخبار الواردة فى غدير خم. ثم تلاه بالفضائل و لم يتمّ. <ref>معجم الادباء: ج ۱۸ ص ۸۰ .</ref> پس از آن به همين كتاب طبرى اشاره كرده است.</big>
| | فمن ذلك ان كتابه الذى ذكرناه و هو كتاب لطيف بسيط ذكر فيه فضائل على عليه السلام و ذكر ان سبب بسطه اياه، انما كان لان سائلاً سأله عن ذلك لامر بلغه عن قائل زعم ان علياً عليه السلام لم يكن شهد مع رسول الله صلى الله عليه و آله [[حجةالوداع]] التى قيل انه قام فيها بولاية على عليه السلام بغدير خم، ليدفع بذلك بزعمه عنه الحديث لقول رسول الله صلى الله عليه و آله: |
|
| |
|
| === <big>تأليف كتاب در غدير <ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير) : ص ۳۸.</ref></big> ===
| | من كنت مولاه فهذا على عليه السلام مولاه. فاكثر الطبرى التعجب من جهل هذا القائل، و احتجّ على ذلك بالروايات الثابتة على قدوم على عليه السلام من اليمن على رسول الله صلى الله عليه و آله.<ref>شرح الاخبار: ج ۱ ص ۱۳۰ - ۱۳۲.</ref> |
| <big> يحيى بن حسن اسدى حلّى (ابن بطريق) و سيد بن طاووس در كتب خود اشاره نموده اند كه ابوجعفر محمد بن جرير طبرى عامى كتابى درباره طرق حديث غدير تأليف كرده است. نام اين كتاب «كتاب الولاية» يا «الردّ على الحُرقوصيّة» است. <ref>العمدة. الاقبال: ص ۴۵۷ ۴۵۳. الطرائف فى معرفة مذاهب الطوائف: ص ۳۸.</ref></big>
| |
|
| |
|
| <big>جماعتى از حافظان بزرگ اهل سنت نيز نگارش اين كتاب به دست طبرى را تصديق كرده اند، از جمله: ذهبى، ابن كثير، ياقوت حَمَوى، ابن حَجَر عَسقَلانى.<ref>الروضة النديّة شرح التحفة العلوية: ص ۵۷ . تاريخ ابن كثير: ص ۱۴۷ ۱۱. معجم الادباء: ج ۶ ص ۴۵۵. تهذيب التهذيب: ج ۷ ص ۳۳۹.</ref></big>
| | ياقوت حموى بخش عمده آگاهى هاى خود را درباره طبرى از ابوبكر بن كامل گرفته است. ابتدا در شمارش تأليفات طبرى، از جمله مى نويسد: |
|
| |
|
| === <big>عنوان اين كتاب <ref>كتاب فضائل على بن ابى طالب عليه السلام و كتاب الولاية: ص ۱۰ - .</ref></big> ===
| | و كتاب فضائل على بن ابى طالب عليه السلام، تكلّم فى اوله بصحة الاخبار الواردة فى غدير خم. ثم تلاه بالفضائل و لم يتمّ.<ref>معجم الادباء: ج ۱۸ ص ۸۰ .</ref> پس از آن به همين كتاب طبرى اشاره كرده است. |
| <big>طبق معمول، كتاب طبرى مانند بسيارى از رساله ها و كتاب هاى كهن داراى چندين نام مختلف شده است. دليلش آن است كه قدما در نقل از اين قبيل كتاب ها، گاه به اقتضاى موضوع كلى كتاب نامى را كه خود مى خواستند و آن را مطابق با محتواى كتاب مى ديدند بر آن اطلاق مى كردند.</big>
| |
|
| |
|
| <big>نكته ديگر آنكه، آن چنان كه از اين نام ها بر مى آيد برخى نام مجموعه اى از مطالب متنوع است كه در كنار هم قرار گرفته، و برخى ديگر از اين نام ها نام بخش و فصلى از همان كتاب است كه احيانا به صورت مستقل نيز تدوين شده است.</big> | | === تأليف كتاب در غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير) : ص ۳۸.</ref>=== |
| | يحيى بن حسن اسدى حلّى (ابن بطريق) و سيد بن طاووس در كتب خود اشاره نموده اند كه ابوجعفر محمد بن جرير طبرى عامى كتابى درباره طرق حديث غدير تأليف كرده است. |
|
| |
|
| <big>براى نمونه، عنوان «فضائل اهل البيت عليهم السلام» يا «مناقب اهل البيت عليهم السلام» كه ابن طاوس براى كتاب طبرى از آن ياد و استفاده كرده، نام كلى است كه «حديث الولاية» مى توانسته بخشى از آن باشد. بخشى كه خود به صورت كتابى مستقل نيز در آمده است.</big> | | نام اين كتاب «كتاب الولاية» يا «الردّ على الحُرقوصيّة» است.<ref>العمدة. الاقبال: ص ۴۵۷،۴۵۳. الطرائف فى معرفة مذاهب الطوائف: ص ۳۸.</ref> |
|
| |
|
| <big>عنوان «كتاب الولاية» افزون بر آنكه مكرر توسط استفاده كنندگان از اين اثر به كار رفته، توسط ابن شهرآشوب در اثرى كتاب شناسانه عنوان شده است. <ref>معالم العلماء: ص ۱۰۶ ش ۷۱۵.عمدة عيون صحاح الاخبار (ابن بطريق) : ص ۱۵۷.</ref> عنوان ديگر «الردّ على الحرقوصية» در رجال نجاشى آمده، و تصريح شده است كه كتابى است از طبرى مورخ عامى مذهب درباره حديث غدير: له كتاب «الردّ على الحرقوصية» ، ذكر طرق خبر يوم الغدير.<ref>رجال النجاشى: ص ۳۲۲ ش ۸۷۹ .</ref></big>
| | جماعتى از حافظان بزرگ [[اهل سنت]] نيز نگارش اين كتاب به دست طبرى را تصديق كرده اند، از جمله: ذهبى، [[ابن کثیر]]، یاقوت حَمَوی، [[ابن حجر عسقلانی|ابن حَجَر عَسقَلانی]].<ref>الروضة النديّة شرح التحفة العلوية: ص ۵۷ . تاريخ ابن كثير: ص ۱۴۷ ۱۱. معجم الادباء: ج ۶ ص ۴۵۵. تهذيب التهذيب: ج ۷ ص ۳۳۹.</ref> |
|
| |
|
| <big>ابن طاووس نيز تصريح كرده است كه طبرى نام كتابش را «الردّ على الحرقوصية» گذاشته است.<ref>اقبال الاعمال: ج ۲ ص ۳۰ ش ۱۴۱۵.</ref> عقيده ابن طاووس اين است كه انتخاب اين نام به اين سبب بوده است كه احمد بن حنبل از نسل حرقوص بن زهير - رهبر خوارج - بوده، و به همين دليل از سوى طبرى اين نام انتخاب شده است. <ref>الطرائف: ص ۱۴۲.</ref> روزنتال<ref>اسلام شناس یهودی</ref> اين احتمال را مطرح كرده است كه «حرقوص» در لغت به معناى مگس يا پشه باشد، و احتمالاً طبرى اين تعبير را براى ابوبكر بن ابى داود سجستانى - كه «كتاب الولاية»در ردّ بر او نوشته است، به قصد تحقير او استفاده كرده است. <ref>كتابخانه ابنطاووس: ص ۲۸۸.</ref></big> | | === عنوان اين كتاب<ref>كتاب فضائل على بن ابى طالب عليه السلام و كتاب الولاية: ص ۱۰.</ref>=== |
| | طبق معمول، كتاب طبرى مانند بسيارى از رساله ها و كتاب هاى كهن داراى چندين نام مختلف شده است. |
|
| |
|
| <big>شايد بتوان اين احتمال را نيز افزود كه اين نام، اشاره به فلسفه نگارش اين اثر دارد كه طبرى آن را در ردّ بر فردى ناصبى نگاشته است. از آنجا كه خوارج دشمن امام امیرالمؤمنین عليه السلام بوده اند و حرقوص بن زهير رهبر آنان بوده، طبرى چنين نامى را براى كتاب خود انتخاب كرده تا حنابله افراطى را خارجى و ناصبى مسلک نشان دهد، نه آنكه بحث از نسب احمد در ميان بوده باشد.</big>
| | دليلش آن است كه قدما در نقل از اين قبيل كتاب ها، گاه به اقتضاى موضوع كلى كتاب نامى را كه خود مى خواستند و آن را مطابق با محتواى كتاب مى ديدند بر آن اطلاق مى كردند. |
|
| |
|
| <big>عنوان «رسالة فى طرق حديث غدير» نيز عنوانى است كه با مضمون كتاب به راحتى سازگار است. <ref>درباره اطلاعات بيشتر مراجعه شود به: كتابخانه ابن طاووس: ص ۲۸۶.</ref> در اين ميان، كالبرگ عنوان «كتاب الولايه» و «كتاب المناقب» را در دو جا آورده است. در حالى كه خود وى به اين نكته اشاره دارد كه ممكن است «كتاب الولاية» بخشى از كتاب فضائل يا كتاب مناقب بوده باشد. <ref>كتابخانه ابن طاووس: ص ۳۹۸ ۲۸۶ ش ۳۵۶.</ref></big>
| | نكته ديگر آنكه، آن چنان كه از اين نام ها بر مى آيد برخى نام مجموعه اى از مطالب متنوع است كه در كنار هم قرار گرفته، و برخى ديگر از اين نام ها نام بخش و فصلى از همان كتاب است كه احيانا به صورت مستقل نيز تدوین شده است. |
|
| |
|
| <big>آنچه در عمل رخ داده اين است كه استفاده كنندگان از اين كتاب، گاه نام كتاب فضائل على عليه السلام يا مناقب را آورده اند، اما حديث غدير را نقل كرده اند. درست همانگونه كه كسانى چون ابن شهرآشوب در مناقب نام «كتاب الولاية» را آورده و فضائل را از آن نقل كرده است. پيداست كه دقتى در اين كار صورت نگرفته است.</big>
| | براى نمونه، عنوان «فضائل اهل البيت عليهم السلام» يا «مناقب اهل البيت عليهم السلام» كه [[سید بن طاووس|ابن طاووس]] براى كتاب طبرى از آن ياد و استفاده كرده، نام كلى است كه «حديث الولاية» مى توانسته بخشى از آن باشد. بخشى كه خود به صورت كتابى مستقل نيز در آمده است. |
|
| |
|
| <big>اكنون كه بنا داريم نقل هاى بر جاى مانده اين كتاب را جمع آورى كنيم، بهتر است احاديثى كه از اين كتاب در فضائل امام - به جز حديث غدير - نقل شده به عنوان «كتاب فضائل» ، و احاديث غدير تحت عنوان «كتاب الولاية» گردآورى شود.</big>
| | عنوان «كتاب الولاية» افزون بر آنكه مكرر توسط استفاده كنندگان از اين اثر به كار رفته، توسط ابن شهرآشوب در اثرى كتاب شناسانه عنوان شده است.<ref>معالم العلماء: ص ۱۰۶ ش ۷۱۵.عمدة عيون صحاح الاخبار (ابن بطريق) : ص ۱۵۷.</ref> |
|
| |
|
| === <big>كتابشناسى <ref>غدير در آئينه كتاب.</ref></big> ===
| | عنوان ديگر «الردّ على الحرقوصية» در [[رجال نجاشی]] آمده، و تصريح شده است كه كتابى است از طبرى مورخ عامى مذهب درباره حديث غدير: له كتاب «الردّ على الحرقوصية»، ذكر طرق خبر يوم الغدير.<ref>رجال النجاشى: ص ۳۲۲ ش ۸۷۹ .</ref> |
| <big> يكى از كتب برگزيده و تأليفات ارزشمند در موضوع غدير اين كتاب است:</big>
| |
|
| |
|
| <big>«كتاب الولاية» ، ابن عقده، جمع آورى و تنظيم: عبدالرزاق محمدحسين حرزالدين، عربى، دليل ما، قم، چاپ اول، سال ۱۳۷۹ ش، وزيرى، ۳۰۰ ص. در اين كتاب، احاديث احمد بن محمد (ابن عقده) م ۳۳۳ ق، در غدير را از كتب و منابع جمع آورى نموده و با مقدمه اى مفصل در مورد ابن عقده و كتابش آورده و در پايان فهارس مفصل آمده است. البته اين كتاب به عنوان كتاب «حديث الولاية» ابن عقده و با نام «كتاب الولاية» و مؤلف آن به چاپ رسيده، ولى اين درست نيست. ضمناً كتابى ديگر با نام «حديث الولاية» از: امير تقدمى (معصومى) به چاپ رسيده و به همين سبک است.</big> | | ابن طاووس نيز تصريح كرده است كه طبرى نام كتابش را «الردّ على الحرقوصية» گذاشته است.<ref>اقبال الاعمال: ج ۲ ص ۳۰ ش ۱۴۱۵.</ref> |
|
| |
|
| <big>كسانى كه اين كتاب را در اختيار داشته اند <ref>كتاب فضائل على بن ابى طالب عليه السلام و كتاب الولاية: ص ۱۰ - .</ref></big>
| | عقيده ابن طاووس اين است كه انتخاب اين نام به اين سبب بوده است كه احمد بن حنبل از نسل حرقوص بن زهير - رهبر خوارج - بوده، و به همين دليل از سوى طبرى اين نام انتخاب شده است. <ref>الطرائف: ص ۱۴۲.</ref> |
|
| |
|
| <big>سؤالى كه در مورد اين كتاب مطرح است اينكه: كتاب غدير و مناقب طبرى در اختيار چه كسانى بوده است؟</big> | | روزنتال<ref>اسلام شناس یهودی.</ref> اين احتمال را مطرح كرده است كه «حرقوص» در [[لغت]] به معناى مگس يا پشه باشد، و احتمالاً طبرى اين تعبير را براى ابوبكر بن ابى داود سجستانى كه «كتاب الولاية»در ردّ بر او نوشته است، به قصد تحقير او استفاده كرده است.<ref>كتابخانه ابن طاووس: ص ۲۸۸.</ref> |
|
| |
|
| <big>تا آنجا كه آگاهيم اين كتاب در اختيار چندين نفر از مؤلفان، مورخان و محدثان بزرگ اسلامى تا قرن نهم بوده است. <ref>شگفت آنكه فؤاد سزگين (تاريخ التراث العربى: ج ۱ ص ۱۶۸، التدوين التاريخى) به هيچ وجه متوجه منقولات اين كتاب طبرى نشده، و از آن در فهرست كتاب هاى طبرى ياد نكرده است! وى تنها در پاورقى همان صفحه، به نقل از بروكلمان و با اشاره به سخن نجاشى، از رساله «الردّ على الحرقوصيه» ياد نموده، بدون آنكه به باقى مانده هاى اين اثر مهم در كتاب هاى بعدى اشاره كند.</ref> فهرست اجمالى نام اين افراد عبارت است از:</big>
| | شايد بتوان اين احتمال را نيز افزود كه اين نام، اشاره به فلسفه نگارش اين اثر دارد كه طبرى آن را در ردّ بر فردى ناصبى نگاشته است. |
|
| |
|
| <big>قاضى نعمان اسماعيلى (م ۳۶۳ ق) بيشترين نقل را از اين كتاب دارد.</big>
| | از آنجا كه خوارج دشمن امام امیرالمؤمنین عليه السلام بوده اند و حرقوص بن زهير رهبر آنان بوده، طبرى چنين نامى را براى كتاب خود انتخاب كرده تا حنابله افراطى را خارجى و ناصبى مسلک نشان دهد، نه آنكه بحث از نسب احمد در ميان بوده باشد. |
|
| |
|
| <big>نجاشى (ت ۳۷۲ - م ۴۵۰ ق) از اين كتاب را ياد كرده و طريق خود به آن را يادآور شده است.</big> | | عنوان «رسالة فى طرق حديث غدير» نيز عنوانى است كه با مضمون كتاب به راحتى سازگار است.<ref>درباره اطلاعات بيشتر مراجعه شود به: كتابخانه ابن طاووس: ص ۲۸۶.</ref> در اين ميان، كالبرگ عنوان «كتاب الولايه» و «كتاب المناقب» را در دو جا آورده است. |
|
| |
|
| <big>شيخ طوسى (م ۴۶۰ ق) نيز همين گونه بوده است.</big> | | در حالى كه خود وى به اين نكته اشاره دارد كه ممكن است «كتاب الولاية» بخشى از كتاب فضائل يا كتاب مناقب بوده باشد.<ref>كتابخانه ابن طاووس: ص ۳۹۸،۲۸۶ ش ۳۵۶.</ref> |
|
| |
|
| <big>ياقوت حموى (م ۶۲۶ ق) گزارشى از چگونگى تأليف اين اثر ارائه نموده است.</big>
| | آنچه در عمل رخ داده اين است كه استفاده كنندگان از اين كتاب، گاه نام كتاب فضائل على عليه السلام يا مناقب را آورده اند، اما [[حدیث غدیر]] را نقل كرده اند. |
|
| |
|
| <big>ابن بطريق (م ۶۰۰ ق) به تعداد طرق نقل حديث غدير در اين كتاب تصريح كرده است.</big>
| | درست همان گونه كه كسانى چون ابن شهرآشوب در مناقب نام «كتاب الولاية» را آورده و فضائل را از آن نقل كرده است. پيداست كه دقتى در اين كار صورت نگرفته است. |
|
| |
|
| <big>ابن شهرآشوب (م ۵۸۸ ق) نام اين كتاب را در شرح حال او آورده، و در جاى ديگر خبر شمارش طرق نقل شده براى حديث غدير در اين كتاب را ارائه كرده، و در مناقب نيز در چندين مورد از آن نقل كرده است.</big>
| | اكنون كه بنا داريم نقل هاى بر جاى مانده اين كتاب را جمع آورى كنيم، بهتر است احاديثى كه از اين كتاب در فضائل امام - به جز حديث غدير - نقل شده به عنوان «كتاب فضائل»، و احاديث غدير تحت عنوان «كتاب الولاية» گردآورى شود. |
|
| |
|
| | === كتابشناسى<ref>غدير در آئينه كتاب.</ref>=== |
| | يكى از كتب برگزيده و تأليفات ارزشمند در موضوع غدير اين كتاب است: |
|
| |
|
| | «كتاب الولاية»، [[ابن عقده]]، جمع آورى و تنظيم: عبدالرزاق محمدحسين حرزالدين، عربى، دليل ما، قم، چاپ اول، سال ۱۳۷۹ ش، وزيرى، ۳۰۰ ص. در اين كتاب، احاديث احمد بن محمد (ابن عقده) م ۳۳۳ ق، در غدير را از كتب و منابع جمع آورى نموده و با مقدمه اى مفصل در مورد ابن عقده و كتابش آورده و در پايان فهارس مفصل آمده است. |
|
| |
|
| ابن طاووس )م ۶۶۴ ق( ، كه هم از آن ياد و هم نقل كرده است. | | البته اين كتاب به عنوان كتاب «حديث الولاية» ابن عقده و با نام «كتاب الولاية» و مؤلف آن به چاپ رسيده، ولى اين درست نيست. |
|
| |
|
| شمسالدين ذهبى )م ۶۴۴ ق( اين كتاب را ديده و چندين روايت از آن نقل كرده است.
| | ضمناً كتابى ديگر با نام «حديث الولاية» از: امير تقدمى (معصومى) به چاپ رسيده و به همين سبک است. |
|
| |
|
| ابنكثير )م ۷۷۴ ق( اين كتاب را ديده و چندين روايت از آن نقل كرده است.
| | كسانى كه اين كتاب را در اختيار داشته اند<ref>كتاب فضائل على بن ابى طالب عليه السلام و كتاب الولاية: ص ۱۰ - .</ref> |
|
| |
|
| ابنحجر )م ۸۵۲ ق( اين كتاب را ديده است.
| | سؤالى كه در مورد اين كتاب مطرح است اينكه: كتاب غدير و مناقب طبرى در اختيار چه كسانى بوده است؟ |
|
| |
|
| چنانچه مشخص شد اين كتاب به قدرى واضح و روشن است كه نيازى به اثبات آن نيست.
| | تا آنجا كه آگاهيم اين كتاب در اختيار چندين نفر از مؤلفان، مورخان و محدثان بزرگ اسلامى تا قرن نهم بوده است.<ref>شگفت آنكه فؤاد سزگين (تاريخ التراث العربى: ج ۱ ص ۱۶۸، التدوين التاريخى) به هيچ وجه متوجه منقولات اين كتاب طبرى نشده، و از آن در فهرست كتاب هاى طبرى ياد نكرده است! وى تنها در پاورقى همان صفحه، به نقل از بروكلمان و با اشاره به سخن نجاشى، از رساله «الردّ على الحرقوصيه» ياد نموده، بدون آنكه به باقى مانده هاى اين اثر مهم در كتاب هاى بعدى اشاره كند.</ref> فهرست اجمالى نام اين افراد عبارت است از: |
| | |
| | قاضى نعمان اسماعيلى (م ۳۶۳ ق) بيشترين نقل را از اين كتاب دارد. |
| | |
| | نجاشی (ت ۳۷۲ - م ۴۵۰ ق) از اين كتاب را ياد كرده و طريق خود به آن را يادآور شده است. |
| | |
| | [[شیخ طوسی]] (م ۴۶۰ ق) نيز همين گونه بوده است. |
| | |
| | ياقوت حموى (م ۶۲۶ ق) گزارشى از چگونگى تأليف اين اثر ارائه نموده است. |
| | |
| | ابن بطریق (م ۶۰۰ ق) به تعداد طرق نقل حديث غدير در اين كتاب تصريح كرده است. |
|
| |
|
| گفتنى است كه در سالهاى اخير هيچ كس به اندازه استاد علامه مرحوم سيد عبدالعزيز طباطبايى - كه عمرش را وقف تحقيق درباره اميرالمؤمنين و اهلبيتعليهم السلام كرده - به معرفى اين اثر نپرداخته است.××× ۱ الغدير فى الثرات الاسلامى: ص ۳۷ - ۳۵. اهلالبيتعليهم السلام فى المكتبة العربية: ص ۶۶۴ - ۶۶۱ . ××× اكنون مرورى بر آنچه درباره اين اثر گفته شده خواهيم داشت:
| | ابن شهرآشوب (م ۵۸۸ ق) نام اين كتاب را در شرح حال او آورده، و در جاى ديگر خبر شمارش طرق نقل شده براى حديث غدير در اين كتاب را ارائه كرده، و در مناقب نيز در چندين مورد از آن نقل كرده است. |
|
| |
|
| مفصلترين نقلها از اين كتاب توسط قاضى نعمان ابوحنيفه نعمان بن محمد تميمى مغربى، نويسنده و دانشمند و قاضى اسماعيلى مذهب دولت فاطمى )م ۳۶۳ ق( در مجلد نخست »شرح الاخبار فى فضائل الائمة الاطهارعليهم السلام« است.
| | ابن طاووس (م ۶۶۴ ق) ، كه هم از آن ياد و هم نقل كرده است. |
|
| |
|
| ابوالعباس احمد بن على نجاشى )م ۴۵۰ ق( درباره طبرى و كتاب غدير مىنويسد: ابوجعفر الطبرى العامى: له كتاب »الردّ على الحرقوصية« ، ذكر طرق خبر يوم الغدير. اخبرنا القاضى ابواسحاق ابراهيم بن مخلد، قال: حدثنا ابى، قال: حدثنا محمد بن جرير بكتابه »الردّ على الحرقوصية« .××× ۱ رجال النجاشى: ص ۳۲۲ ش ۸۷۹ . ×××
| | شمس الدين ذهبى (م ۶۴۴ ق) اين كتاب را ديده و چندين روايت از آن نقل كرده است. |
|
| |
|
| شيخ طوسى )م ۴۶۰ ق( درباره اين كتاب نوشته است: محمد بن جرير الطبرى، ابوجعفر، صاحب التاريخ، عامى المذهب. له كتاب »خبر غدير خم« ، تصنيفه و شرح امره. اخبرنا احمد بن عبدون، عن ابىبكر الدورى، عن ابنكامل، عنه.××× ۲ كذا ، و فى مورد آخر: كتاب خبر غدير خم و شرح امره، تصنيفه. فهرسة كتب الشيعة و اصولها )تحقيق سيد عبدالعزيز طباطبايى، قم، ۱۴۲۰ ق( : ص ۴۲۴ ش ۶۵۵ . ×××
| | [[ابن کثیر]] (م ۷۷۴ ق) اين كتاب را ديده و چندين روايت از آن نقل كرده است. |
|
| |
|
| يحيى بن حسن معروف به ابنبطريق )ت ۵۲۳ - م ۶۰۰ ق( مىنويسد: و قد ذكر محمد بن جرير الطبرى - صاحب التاريخ - خبر يوم الغدير و طرقه من خمسة و سبعين طريقاً، و افرد له كتاباً سمّاه »كتاب الولاية« .××× ۳ عمدة عيون صحاح الاخبار: ص ۱۵۷ ش ۱۴۱۲. ×××
| | [[ابن حجر عسقلانی|ابن حجر]] (م ۸۵۲ ق) اين كتاب را ديده است. |
|
| |
|
| همچنين وى در كتاب »مناقب آل ابىطالب« خود از آن رواياتى نقل كرده است. شيخ سديدالدين محمود حمصى رازى از علماى قرن هفتم هجرى نيز در اثبات تواتر حديث غدير به نوشتههاى اصحاب حديث استناد كرده است. از جمله مىنويسد: لان اصحاب الحديث اوردوه من طرق كثيرة، كمحمد بن جرير الطبرى؛ فانه اورده من نيّف و سبعين طريقاً فى كتابه.××× ۴ المنقذ من الضلال: ج ۱ ص ۳۳۴. ×××
| | چنانچه مشخص شد اين كتاب به قدرى واضح و روشن است كه نيازى به اثبات آن نيست. |
|
| |
|
| احمد بن موسى بن طاووس - كه از علماى ميانه قرن هفتم هجرى است - نيز در همين زمينه مىنويسد: و ساقه - اى الحديث الغدير - ابوجعفر محمد بن جرير الطبرى - صاحب التفسير و التاريخ الكبير - من خمسة و سبعين طريقاً.××× ۵ بناء المقالة الفاطيمة فى نقض الرسالة العثمانية: ص ۳۰۰ ۲۹۹. ×××
| | گفتنى است كه در سال هاى اخير هيچ كس به اندازه استاد علامه مرحوم سيد عبدالعزيز طباطبايى - كه عمرش را وقف تحقيق درباره اميرالمؤمنين و اهل بيت عليهم السلام كرده - به معرفى اين اثر نپرداخته است.<ref>الغدير فى الثرات الاسلامى: ص ۳۵ - ۳۷. اهل البيت عليهم السلام فى المكتبة العربية: ص ۶۶۱ - ۶۶۴.</ref> |
|
| |
|
| رضىالدين على بن طاووس )ت ۵۸۹ - م ۶۶۴ ق( در مواردى از كتاب »مناقب اهلالبيتعليهم السلام« طبرى مطالبى نقل كرده××× ۱ اليقين: ص ۲۱۵. ×××، و در مواردى نيز از »كتاب الولاية« او ياد كرده است. وى درباره »كتاب الولاية« طبرى مىنويسد:
| | اكنون مرورى بر آنچه درباره اين اثر گفته شده خواهيم داشت: |
|
| |
|
| و من ذلك ما رواه محمد بن جرير الطبرى صاحب التاريخ الكبير؛ صنّفه و سمّاه كتاب »الردّ على الحرقوصية« . روى فيه حديث يوم الغدير و ما نصّ النبىصلى الله عليه وآله على علىعليه السلام بالولاية و المقام الكبير. و روى ذلك من خمس و سبعين طريقاً.××× ۲ اقبال الاعمال: ج ۲ ص ۳۰ ش ۱۴۱۵. ×××
| | مفصل ترين نقل ها از اين كتاب توسط قاضى نعمان ابوحنيفه نعمان بن محمد تميمى مغربى، نويسنده و دانشمند و قاضى اسماعيلى مذهب دولت فاطمى (م ۳۶۳ ق) در مجلد نخست «شرح الاخبار فى فضائل الائمة الاطهار عليهم السلام» است. |
|
| |
|
| همچنين در مورد ديگرى مىنويسد: و اما الذى ذكره محمد بن جرير صاحب التاريخ فانه فى مجلد.××× ۳ اقبال الاعمال: ج ۲ ص ۲۴۸. ××× و در جاى ديگرى مىنويسد: و قد روى الحديث فى ذلك محمد بن جرير الطبرى - صاحب التاريخ - من خمس و سبعين طريقاً، و افرد له كتاباً سمّاه حديث الولاية.××× ۴ الطرائف: ص ۱۵۴ ۱۴۲ ش ۱۴۰۰. ×××
| | ابوالعباس احمد بن على نجاشى (م ۴۵۰ ق) درباره طبرى و كتاب غدير مى نويسد: ابوجعفر الطبرى العامى: له كتاب «الردّ على الحرقوصية»، ذكر طرق خبر يوم الغدير. |
|
| |
|
| شمسالدين ذهبى )ت ۶۷۳ - م ۷۴۸ ق( مىنويسد: و لمّا بلغه ان ابنابىداود تكلّم فى حديث غدير خم، عمل كتاب الفضائل و تكلّم على تصحيح الحديث. قلت: رأيت مجلداً من طرق الحديث لابنجرير فانه هشت له لكثرة الطرق.××× ۵ تذكرة الحفاظ )دارالكتب العلميه، بيروت( : ج ۲ ص ۷۱۳. ×××
| | اخبرنا القاضى ابواسحاق ابراهيم بن مخلد، قال: حدثنا ابى، قال: حدثنا محمد بن جرير بكتابه «الردّ على الحرقوصية».<ref>رجال النجاشى: ص ۳۲۲ ش ۸۷۹ .</ref> |
|
| |
|
| البته به احتمال زياد ذهبى تنها جزء دوم اين كتاب را ديده است. وى چندين روايت از آن در كتاب »طرق حديث من كنت مولاه« نقل كرده است. او در موردى مىنويسد:
| | شيخ طوسى (م ۴۶۰ ق) درباره اين كتاب نوشته است: محمد بن جرير الطبرى، ابوجعفر، صاحب التاريخ، عامى المذهب. له كتاب «خبر غدير خم»، تصنيفه و شرح امره. اخبرنا احمد بن عبدون، عن ابى بكر الدورى، عن ابن كامل، عنه.<ref>كذا ، و فى مورد آخر: كتاب خبر غدير خم و شرح امره، تصنيفه. فهرسة كتب الشيعة و اصولها (تحقيق سيد عبدالعزيز طباطبايى، قم، ۱۴۲۰ ق) : ص ۴۲۴ ش ۶۵۵ .</ref> |
|
| |
|
| قال محمد بن جرير الطبرى فى المجلد الثانى من كتاب غدير خم له، و اظنّه بمثل جمع هذا الكتاب نسب الى التشيع. فقال:... .××× ۶ طرق حديث من كنت مولاه: ص ۶۲ ش ۶۱ . ×××
| | يحيى بن حسن معروف به ابن بطريق (ت ۵۲۳ - م ۶۰۰ ق) مى نويسد: و قد ذكر محمد بن جرير الطبرى - صاحب التاريخ - خبر يوم الغدير و طرقه من خمسة و سبعين طريقاً، و افرد له كتاباً سمّاه «كتاب الولاية».<ref>عمدة عيون صحاح الاخبار: ص ۱۵۷ ش ۱۴۱۲.</ref> |
|
| |
|
| ابنكثير )م ۷۷۴ ق( در ضمن شرح حال طبرى در ذيل حوادث سال ۳۱۰ مىنويسد: و قد رأيت له كتاباً جمع فيه احاديث غدير خم فى مجلدين ضخمين.××× ۱ البداية و النهاية: ج ۱۲ - ۱۱ ص ۱۶۷، ذيل حوادث سال ۳۱۰. ×××
| | همچنين وى در كتاب «مناقب آل ابى طالب» خود از آن رواياتى نقل كرده است. شيخ سديدالدين محمود حمصى رازى از علماى قرن هفتم هجرى نيز در اثبات تواتر حديث غدير به نوشته هاى اصحاب حديث استناد كرده است. از جمله مى نويسد: لان اصحاب الحديث اوردوه من طرق كثيرة، كمحمد بن جرير الطبرى؛ فانه اورده من نيّف و سبعين طريقاً فى كتابه.<ref>المنقذ من الضلال: ج ۱ ص ۳۳۴.</ref> |
|
| |
|
| ابنحجر عسقلانى )ت ۷۷۳ - م ۸۵۲ ق( با ارائه آنچه كه مزّى در »تهذيب الكمال« آورده مىنويسد: وى چيزى افزون بر آنچه ابنعبدالبرّ در »الاستيعاب« دارد نياورده، جز آنكه حديث موالاة را نقل كرده است.××× ۲ تهذيب الكمال: ج ۲۰ ص ۴۸۴. ×××
| | احمد بن موسى بن طاووس - كه از علماى ميانه قرن هفتم هجرى است - نيز در همين زمينه مى نويسد: و ساقه - اى الحديث الغدير - ابوجعفر محمد بن جرير الطبرى - صاحب التفسير و التاريخ الكبير من خمسة و سبعين طريقاً. <ref>بناء المقالة الفاطيمة فى نقض الرسالة العثمانية: ص ۳۰۰،۲۹۹.</ref> |
|
| |
|
| در حالى كه طبرى در تأليفى چندين برابر آنچه ابنعقده در جمع طرق اين روايت آورده××× ۳ در فتح البارى )ج ۷ ص ۶۱ ) بدون اشاره به كتاب طبرى مىنويسد: و اوعب من جمع مناقبه )يعنى علياً( من الاحاديث الجياد النسائى فى كتاب الخصائص. و اما حديث من كنت مولاه فعلى مولاه، فقد اخرجه الترمذى و النسائى و هو كثير الطرق جدا، و قد استودعها ابنعقده فى كتاب مفرد، و كثير من اسانيدها صحاح و حسان. ×××، طرق حديث غدير را فراهم آورده است: و قد جمعه ابنجرير الطبرى فى مؤلف؛ فيه اضعاف من ذكر و صحّحه. و اعتنى بجمع طرقه ابوالعباس بن عقدة؛ فاخرجه من حديث سبعين صحابياً او اكثر.××× ۴ تهذيب التهذيب: ج ۷ ص ۲۹۷. نسخهاى از كتاب ابنعقده تحت عنوان »جمع طرق حديث الغدير« در اختيار ابنحجر بوده است. مقالات تاريخى: دفتر ششم، مقاله منابع تاريخى ابنحجر در الاصابه: ص ۳۶۳. ××× | | رضى الدين على بن طاووس (ت ۵۸۹ - م ۶۶۴ ق) در مواردى از كتاب «مناقب اهل البيت عليهم السلام» طبرى مطالبى نقل كرده <ref>اليقين: ص ۲۱۵.</ref>، و در مواردى نيز از «كتاب الولاية» او ياد كرده است. |
|
| |
|
| ۶. نقل آيه تبليغ براى غدير××× ۵ غدير در قرآن: ج ۱ ص ۸۷ . ×××
| | وى درباره «كتاب الولاية» طبرى مى نويسد: |
|
| |
|
| از جمله مشهورترين آيات غدير آيه »يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...«××× ۶ مائده / ۶۷ . ××× است. اختصاص آن به غدير هم نزد شيعه و غير شيعه از مسلمات است، و بين مفسرين و محدثين اهلسنت مشهور است، اگر چه بعضى از آنان در صدد انحراف شأن نزول آيه بودهاند.
| | و من ذلك ما رواه محمد بن جرير الطبرى صاحب التاريخ الكبير؛ صنّفه و سمّاه كتاب «الردّ على الحرقوصية» . روى فيه حديث يوم الغدير و ما نصّ النبى صلى الله عليه وآله على على عليه السلام بالولاية و المقام الكبير. و روى ذلك من خمس و سبعين طريقاً.<ref>اقبال الاعمال: ج ۲ ص ۳۰ ش ۱۴۱۵.</ref> |
|
| |
|
| از جمله عدهاى از بزرگان اهلسنت هستند، و يكى از آنها كه نزول آيه »بَلِّغْ« را در غدير ذكر كردهاند، مسعود بن ناصر سجستانى است.××× ۱ كتاب حديث الولاية )مخطوط( . نفحات الازهار: ج ۸ ص ۲۵۷ - ۱۹۵. ×××
| | همچنين در مورد ديگرى مى نويسد: و اما الذى ذكره محمد بن جرير صاحب التاريخ فانه فى مجلد.<ref>اقبال الاعمال: ج ۲ ص ۲۴۸.</ref> و در جاى ديگرى مى نويسد: و قد روى الحديث فى ذلك محمد بن جرير الطبرى - صاحب التاريخ - من خمس و سبعين طريقاً، و افرد له كتاباً سمّاه حديث الولاية.<ref>الطرائف: ص ۱۵۴ ۱۴۲ ش ۱۴۰۰.</ref> |
|
| |
|
| براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: اهلسنت / نقل آيه تبليغ براى غدير. | | شمس الدين ذهبى (ت ۶۷۳ - م ۷۴۸ ق) مى نويسد: و لمّا بلغه ان ابن ابى داود تكلّم فى حديث غدير خم، عمل كتاب الفضائل و تكلّم على تصحيح الحديث. قلت: رأيت مجلداً من طرق الحديث لابن جرير فانه هشت له لكثرة الطرق.<ref>تذكرة الحفاظ (دارالكتب العلميه، بيروت) : ج ۲ ص ۷۱۳.</ref> |
|
| |
|
| { حديث ولايت در روايت صحابه )كتاب(
| | البته به احتمال زياد ذهبى تنها جزء دوم اين كتاب را ديده است. وى چندين روايت از آن در كتاب «طرق حديث من كنت مولاه» نقل كرده است. او در موردى مى نويسد: |
|
| |
|
| كتب برگزيده غدير××× ۲ غدير در آئينه كتاب. ×××
| | قالَ محمدُ بن جَرير الطبرى فِى المُجَلَّد الثَّانى مِن كِتابِ غَديرِ خُم لَه، و اَظنُّه بِمِثلِ جمع هَذَا الكتاب نَسَبَ اِلَى التَشيع. فقال:... .<ref>طرق حديث من كنت مولاه: ص ۶۲ ش ۶۱ .</ref> |
|
| |
|
| يكى از كتب برگزيده و تأليفات ارزشمند در موضوع غدير اين كتاب است:
| | ابن كثير (م ۷۷۴ ق) در ضمن شرح حال طبرى در ذيل حوادث سال ۳۱۰ مى نويسد: و قد رأيت له كتاباً جمع فيه احاديث غدير خم فى مجلدين ضخیمين.<ref>البداية و النهاية: ج ۱۱ - ۱۲ ص ۱۶۷، ذيل حوادث سال ۳۱۰.</ref> |
|
| |
|
| »حديث ولايت در روايت صحابه« ، محمود طلوعى گوگانى، فارسى، چاپى، دليل ما، قم، چاپ اول، سال ۱۳۸۲ ش، ۱۴۲۴ ق، وزيرى، ۵۶۰ ص. در اين كتاب پس از مقدمهاى كوتاه صد و سى و هفت تن از صحابه را كه حديث غدير را روايت كردهاند طبق حروف الفبا آورده است. در هر مورد ابتدا مختصرى از بيوگرافى راوى و سپس روايت و يا روايات او همراه با اسناد و مدارك آمده است.
| | ابن حجر عسقلانى (ت ۷۷۳ - م ۸۵۲ ق) با ارائه آنچه كه مزّى در «تهذيب الكمال» آورده مى نويسد: وى چيزى افزون بر آنچه ابن عبدالبرّ در «الاستيعاب» دارد نياورده، جز آنكه حديث موالاة را نقل كرده است. <ref>تهذيب الكمال: ج ۲۰ ص ۴۸۴.</ref> |
|
| |
|
| { حديث الولاية و من روى غدير خم من الصحابة )كتاب(
| | در حالى كه طبرى در تأليفى چندين برابر آنچه ابن عقده در جمع طرق اين روايت آورده <ref>در فتح البارى (ج ۷ ص ۶۱ ) بدون اشاره به كتاب طبرى مى نويسد: و اوعب من جمع مناقبه(يعنى علياً) من الاحاديث الجياد النسائى فى كتاب الخصائص. و اما حديث من كنت مولاه فعلى مولاه، فقد اخرجه الترمذى و النسائى و هو كثير الطرق جدا، و قد استودعها ابن عقده فى كتاب مفرد، و كثير من اسانيدها صحاح و حسان.</ref>، طرق حديث غدير را فراهم آورده است: و قد جمعه ابن جرير الطبرى فى مؤلف؛ فيه اضعاف من ذكر و صحّحه. و اعتنى بجمع طرقه ابوالعباس بن عقدة؛ فاخرجه من حديث سبعين صحابياً او اكثر.<ref>تهذيب التهذيب: ج ۷ ص ۲۹۷. نسخه اى از كتاب ابن عقده تحت عنوان «جمع طرق حديث الغدير» در اختيار ابن حجر بوده است. مقالات تاريخى: دفتر ششم، مقاله منابع تاريخى ابن حجر در الاصابه: ص ۳۶۳.</ref> |
|
| |
|
| كتب برگزيده غدير××× ۳ غدير در آئينه كتاب. ×××
| | === نقل آيه تبليغ براى غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۸۷ .</ref>=== |
| | از جمله مشهور ترين آيات غدير آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...»<ref>مائده / ۶۷ .</ref> است. اختصاص آن به غدير هم نزد شيعه و غير شيعه از مسلمات است، و بين مفسرين و محدثين [[اهل سنت]] مشهور است، اگر چه بعضى از آنان در صدد انحراف شأن نزول آيه بوده اند. |
|
| |
|
| يكى از كتب برگزيده و تأليفات ارزشمند در موضوع غدير اين كتاب است:
| | از جمله عده اى از بزرگان اهل سنت هستند، و يكى از آنها كه نزول آيه «بَلِّغْ» را در غدير ذكر كرده اند، مسعود بن ناصر سجستانى است. <ref>كتاب حديث الولاية (مخطوط) . نفحات الازهار: ج ۸ ص ۱۹۵ - ۲۵۷.</ref> |
|
| |
|
| حديث الولاية و من روى غدير خم من الصحابة، ابنعقده، جمعآورى و تنظيم: امير تقدمى )معصومى( . عربى، دليلما، قم، چاپ اول، سال ۱۳۸۰ ش، ۱۴۲۲ ق، وزيرى، ۲۵۶ ص. در اين كتاب احاديث احمد بن محمد )ابنعقده( م ۳۳۳ ق، در غدير را از كتب و منابع جمعآورى نموده و با مقدمات و تحقيقات آورده است.
| | == منبع == |
| | دانشنامه غدیر ،جلد ۷،ص ۵۳۴ |
|
| |
|
| اين كتاب به عنوان كتاب »حديث الولاية« و با همين نام و مؤلف به چاپ رسيده ولى كتابى مستقل به شمار مىرود، چرا كه اين كتاب تحقيقى مفصل در مورد حديث غدير است و يافتههاى از كتاب ابنعقده بخش كمى از آن را دربر مىگيرد. همچنين كتابى ديگر با نام »كتاب الولاية« از، عبدالرزاق محمدحسين حرزالدين به چاپ رسيده و به همين سبك است. و نيز سه كتاب ديگر از مؤلف در غدير است كه دو كتاب با جمع و تحقيق مؤلف تدوين شده و هر دو به نام »طرق حديث الغدير« و يكى به روايت ابنعساكر و ديگرى به روايت سه تن از بزرگان عامه است و كتاب سوم با نام »نور الأمير فى تثبيت خطبة الغدير« است.
| | == پانویس == |
| | <references /> |
| | [[رده:کتابهای درباره غدیر]] |