ارتباط ولایت با تقوی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «ارتباط ولايت با تقوى××× 2 غدير در قرآن: ج 1 ص 339. سخنرانى استثنائى غدير: ص 186 - 179...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۳۰ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۷
ارتباط ولايت با تقوى××× 2 غدير در قرآن: ج 1 ص 339. سخنرانى استثنائى غدير: ص 186 - 179. ×××
از جمله آياتى كه در غدير و در مورد منافقين و به خصوص ابوبكر و عمر بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد آيات 52 - 43 سوره حاقّه است.
آنچه در اينجا قابل ذكر است اينكه در آيه 48 »ولايت« را - و طبق روايتى شخص علىعليه السلام را - تذكر و يادآورى براى متقين مىداند و مىفرمايد: »وَ إِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ« . ارتباط ولايت با تقوى تحت عنوان تذكر جالب توجه است، و يادآور روايات بسيارى است كه ائمهعليهم السلام شيعيان را سفارش به تقوى و پرهيزكارى فرمودهاند. گويا مراعات نكردن تقوى زنگارى از گناه بر صفحه بلورين دل مىكشد كه ديگر انعكاس هيچ نورى در آن ممكن نيست.
همان گونه كه اگر تقواى الهى و ورع مراعات شود و صيقل صفحه دل مطلوب باشد انعكاس قوىترين نور كه ولايت است آثار و نتايج بسيارى به همراه خواهد داشت.××× 1 درباره ارتباط ولايت و تقوى مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج 1 ص 55 . ×××
پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش چهارم خطبه غدير، تقوى و ايمان و اخلاص را مظهر ولاى علىعليه السلام و شقاوت را از آنِ مبغضين علىعليه السلام دانست. در فراز بعد با قرائت سوره عصر قسم ياد كرد كه مصداق »وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ« در آخر اين سوره على بن ابىطالبعليه السلام است:
اَلا وَ اِنَّهُ لا يُبْغِضُ عَلِيّاًعليه السلام اِلاّ شَقِىٌّ، وَ لا يُوالى عَلِيّاًعليه السلام اِلاّ تَقِىٌّ، وَ لا يُؤمِنُ بِهِ اِلاّ مُؤمِنٌ مُخْلِصٌ. وَ فى عَلِىّعليه السلام وَ اللَّهِ نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْرِ: »بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، وَ الْعَصْرِ، اِنَّ الاِنْسانَ لَفى خُسْرٍ« اِلاّ عَلِىّعليه السلام الَّذى آمَنَ وَ رَضِىَ بِالْحَقِّ وَ الصَّبْرِ:
بدانيد كه با علىعليه السلام دشمنى نمىكند مگر شقى و با علىعليه السلام دوستى نمىكند مگر با تقوى، و به او ايمان نمىآورد مگر مؤمن مخلص. به خدا قسم درباره علىعليه السلام نازل شده است سوره »و العصر« : »بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ، وَ الْعَصْرِ، اِنَّ الْإِنْسانَ لَفى خُسْرٍ« ، »قسم به عصر، انسان در زيان است« مگر علىعليه السلام كه ايمان آورد و به حق و صبر راضى شد.