آیه ۱تا ۸ قلم و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه غدیر
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{متن آیه
| متن آیه = وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ. ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ. وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ. وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ. فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ. بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ
| ترجمه = «نون، سوگند به قلم و آنچه می نویسند،که به سبب نعمت و رحمت پروردگارت [که نبوّت، دانش و بصیرت است] تو مجنون نیستی؛و بی تردید برای تو پاداشی دایم و همیشگی است؛و یقیناً تو بر بلندای سجایای اخلاقی عظیمی قرار داری.پس به زودی می بینی و [منکران هم] می بینند، که کدام یک از شما دچار جنون اند»
}}
{{جعبه اطلاعات آیه
| شماره آیه = ۱تا ۸
| سوره =  قلم
| تصویر =
| اندازه تصویر =
| توضیح_تصویر =
| شماره سوره = ۶۸
| جزء = ۲۹
| نزول =
| شأن نزول =
| مکان نزول = مکه
| موضوع =  نسبت جنون به پیامبر صلی الله علیه و آله توسط کفار و رد این اتهام توسط خداوند
}}
زمانی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به دستور خداوند امیر مؤمنان علیه السلام را به عنوان وصیّ و جانشین خود معرفی فرمود، این موضوع برای گروهی از منافقان گران آمده، در نتیجه در مورد آن حضرت سخنانی توهین‌آمیز گفته و به آن حضرت نسبت جنون دادند، اینجا بود که خداوند برای دفاع از رسول خدا صلی الله علیه و آله و رد نسبت جنون آیات نخستین سوره قلم را نازل فرمود.


بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحُیمِ
===موقعيت تاريخى‌===
در لحظاتى كه خطابه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به اوج خود رسيد و حضرت جمله معروف {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ}} را بر زبان جارى فرمود، منافقين و به خصوص اصحاب صحيفه طاقتشان تمام شد و از همان مقابل منبر سخنانى بين خود رد و بدل كردند. با توجه به حساس بودن موقعيت و مقاصدى كه از گفتارشان داشتند، خداوند فوراً آياتى در رد آنان نازل كرد و حتى عين الفاظ آنان را در متن آنها مطرح كرد تا هر گونه شک و شبهه و تخريب اذهان از ساحت غدير و ولايت به دور باشد. از جمله سخنان آنان اين بود كه گفتند: «او را نمى‌بينيد كه چشمانش چگونه مى‌گردد؟!گويا ديوانه است!!» و سخن ديگرشان اين بود كه گفتند: {{متن عربی|قَدِ افْتَتَنَ بِابْنِ عَمِّهِ}}: «به پسر عمويش مغرور شده است»، و منظورشان نسبت دادن جنون به حضرت بود كه در آغاز بعثت نيز كفار جاهليت چنين نسبتى به حضرت مى‌دادند؛ و هدف ديگرشان بازگرداندن امر الهى ولايت به تعصبات جاهلى بود.خداوند با فرستادن آيات اول سوره قلم كه مقرون به قسم است، اين نسبت‌ها را فوراً رد كرد و ساحت مقدس پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله را از آن برى اعلام كرد.


<sub>'''«ن. وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ. ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ. وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ. وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ. فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ. بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ. إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ.»'''</sub>
امام صادق عليه السلام درباره نزول اين آيات در چنان موقعيتى مى‌فرمايد: هنگامى كه دستور ولايت على عليه السلام نازل شد پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله او را به اين مقام منصوب كرد و فرمود: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ}}


ن. قسم به قلم و آنچه مى‌نگارند. تو به بركت نعمت پروردگارت ديوانه نيستى. و براى تو اجرى بى‌منت است، و تو صاحب اخلاقى عظيم هستى. به زودى مى‌بينى و آنان هم مى‌بينند كه كداميک از شما مغرور شده‌ايد. پروردگار تو به كسانى كه از راه او منحرف شده‌اند و به هدايت شدگان آگاهتر است.
در آن لحظه يک نفر گفت: {{متن عربی|لَقَدْ فَتَنَ بِهذَا الْغُلامِ}}: «به اين جوان مغرور شده است»! خداوند تعالى اين آيات را نازل كرد:


=== موقعيت تاريخى‌ ===
{{متن قرآن|«ن. وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ. ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ. وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ. وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ. فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ. بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ}}:نون، سوگند به قلم و آنچه می نویسند،که به سبب نعمت و رحمت پروردگارت [که نبوّت، دانش و بصیرت است] تو مجنون نیستی؛و بی تردید برای تو پاداشی دایم و همیشگی است؛و یقیناً تو بر بلندای سجایای اخلاقی عظیمی قرار داری.پس به زودی می بینی و [منکران هم] می بینند، که کدام یک از شما دچار جنون اند»<ref>تفسير فرات: ص ۴۹۵ ح ۶۴۸.</ref>
در لحظاتى كه خطابه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به اوج خود رسيد و حضرت جمله معروف «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» را بر زبان جارى فرمود، منافقين و به خصوص اصحاب صحيفه طاقتشان تمام شد و از همان مقابل منبر سخنانى بين خود رد و بدل كردند.


با توجه به حساس بودن موقعيت و مقاصدى كه از گفتارشان داشتند، خداوند فوراً آياتى در رد آنان نازل كرد و حتى عين الفاظ آنان را در متن آنها مطرح كرد تا هر گونه شک و شبهه و تخريب اذهان از ساحت غدير و ولايت به دور باشد.
در حديث ديگرى آن لحظه با دقت بيشترى مشخص شده و مى‌فرمايد: «هنگامى كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله دست على بن ابى طالب عليه السلام را گرفت و بلند كرد و فرمود:{{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ}} يک نفر از ميان مردم گفت: «به پسر عمويش مغرور شده است». در آن هنگام اين آيه نازل شد: {{متن قرآن|فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ. بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ}}<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۳؛ عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۵۵ ح ۲۰؛ تفسير فرات: ص ۴۹۶ ح ۶۵۰؛ تأويل الآيات: ج ۲ ص ۷۱۱ ح ۳.</ref> امام باقر عليه السلام جزئيات بيشترى از اين ماجرا را بيان نموده و ضمن توضيح آيات مى‌فرمايد:


از جمله سخنان آنان اين بود كه گفتند: «او را نمى‌بينيد كه چشمانش چگونه مى‌گردد؟!گويا ديوانه است!!» و سخن ديگرشان اين بود كه گفتند: «قَدِ افْتَتَنَ بِابْنِ عَمِّهِ»: «به پسر عمويش مغرور شده است»، و منظورشان نسبت دادن جنون به حضرت بود كه در آغاز بعثت نيز كفار جاهليت چنين نسبتى به حضرت مى‌دادند؛ و هدف ديگرشان بازگرداندن امر الهى ولايت به تعصبات جاهلى بود.
هنگامى كه آيه{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ...}} نازل شد، يكى از منافقين با اشاره به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به ديگرى گفت: {{متن عربی|اما تَرَوْنَ عَيْناهُ تَدُورانِ كَأَنَّهُ مَجْنُونٌ وَ قَدِ افْتَتَنَ بِابْنِ عَمِّهِ! ما بالُهُ رَفَعَ بِضِبْعِهِ، وَ لَوْ قَدَرَ انْ يَجْعَلَهُ مِثْلَ كَسْرى وَ قَيْصَرَ لَفَعَلَ}}: «چشمانش را نمى‌بينيد كه در گردش است؟ گويا ديوانه است، و او به پسر عمويش مغرور شده است! چه خبر است كه بازوى او را بلند مى‌كند؟! و اگر بتواند او را مثل كسرى و قيصر قرار دهد اين كار را مى‌كند».در اينجا پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله فرمود: {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ}} و مردم متوجه شدند كه قرآن بر آن حضرت نازل شده است. لذا ساكت شدند و حضرت چنين قرائت فرمود: {{متن قرآن|ن. وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ. ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ}}كه منظور گفته منافقى بود كه نسبت جنون به حضرت داد. {{متن قرآن|وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ}}: «و بی تردید برای تو پاداشی دایم و همیشگی است» به خاطر آنچه درباره على تبليغ نمودى.{{متن قرآن|وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ. فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ}} <ref>عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۲۷ ح ۱۷۲؛ تفسير فرات: ص ۴۹۷ ح ۶۵۲؛ بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۳ ح ۵۹.</ref>


خداوند با فرستادن آيات اول سوره قلم كه مقرون به قسم است، اين نسبت‌ها را فوراً رد كرد و ساحت مقدس پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله را از آن برى اعلام كرد.  
در اين روايت زمان وقوع اين رفتار منافقين مقارن نزول آيه اكمال ذكر شده، و قبلًا بيان شد كه نزول اين آيه مقارن با اعلان ولايت و پس از بلند كردن و معرفى اميرالمؤمنين عليه السلام و جمله {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} بوده است. <ref>به ج ۱ ص ۲۱۹- ۲۲۳ كتاب حاضر مراجعه شود.</ref>


امام صادق عليه السلام درباره نزول اين آيات در چنان موقعيتى مى‌فرمايد:
در حديثى ديگر نكات بيشترى به ضميمه تفسير آيه هشتم سوره قلم به چشم مى‌خورد:هنگامى كه قريش اعلام تقدُّم و عظمت على عليه السلام از جانب پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله را ديدند سخن ناروا درباره على عليه السلام بر زبان آورده چنين گفتند: «محمد به على مغرور شده است»!! خداوند تعالى چنين نازل كرد: {{متن قرآن|ن. وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ}} كه اينها قسمى است كه خداوند بدان‌ها سوگند ياد كرده است.


هنگامى كه دستور ولايت على عليه السلام نازل شد پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله او را به اين مقام منصوب كرد و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ». در آن لحظه يک نفر گفت: «لَقَدْ فَتَنَ بِهذَا الْغُلامِ»: «به اين جوان مغرور شده است»! خداوند تعالى اين آيات را نازل كرد:
اى محمد! {{متن قرآن|ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} ... تا آنجا كه مى‌فرمايد: {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ}}: «بی تردید پروردگارت بهتر می داند چه کسی از راه او گمراه شده، و او به راه یافتگان داناتر است...»


'''«ن. وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ. ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ. وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ. وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ. فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ. بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ»''':
{{متن قرآن|وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}: «و او به راه یافتگان داناتر است.»


«ن. قسم به قلم و آنچه مى‌نگارند. تو به بركت نعمت پروردگارت ديوانه نيستى. و براى تو اجرى بى‌منت است، و تو صاحب اخلاقى عظيم هستى. به زودى مى‌بينى و آنان هم مى‌بينند كه كداميک از شما مغرور شده‌ايد».<ref>(۱) تفسير فرات: ص ۴۹۵ ح ۶۴۸.</ref>  
يعنى على بن ابى طالب عليه السلام.<ref>بحار الانوار: ج ۱۶ ص ۲۱۰؛ تأويل الآيات: ج ۲ ص ۷۱۱ ح ۲.</ref> نكته‌اى كه خداوند نخواسته مخفى بماند معرفى منافقينى است كه آن نسبت‌هاى ناروا را به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله دادند.


در حديث ديگرى آن لحظه با دقت بيشترى مشخص شده و مى‌فرمايد: «هنگامى كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله دست على بن ابى طالب عليه السلام را گرفت و بلند كرد و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ»، يک نفر از ميان مردم گفت: «به پسر عمويش مغرور شده است». در آن هنگام اين آيه نازل شد: '''«فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ. بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ».'''<ref>(۲) بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۳. عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۵۵ ح ۲۰. تفسير فرات: ص ۴۹۶ ح ۶۵۰. تأويل الآيات: ج ۲ ص ۷۱۱ ح ۳.</ref>  
آنان كسى جز ابوبكر و عمر نبودند، و تيرى كه با نزول آن آيات بر قلب آنان اصابت كرد چنان در خاطرشان ماند كه امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد:روزى عمر به اميرالمؤمنين عليه السلام برخورد و از آن حضرت پرسيد: يا على، از تو به من خبر رسيده كه آيه {{متن قرآن|فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ، بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ}} را به من و رفيقم تأويل مى‌كنى؟! <ref>تفسير القمى: ج ۲ ص ۳۸۰.</ref>


امام باقر عليه السلام جزئيات بيشترى از اين ماجرا را بيان نموده و ضمن توضيح آيات مى‌فرمايد:
===تحليل اعتقادى‌ ===
آنچه از دقت در شأن نزول اين آيات به عنوان تفسير آن مى‌توان استفاده كرد چهار نكته است:


هنگامى كه آيه '''«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ...»''' نازل شد، يكى از منافقين با اشاره به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به ديگرى گفت: «ما تَرَوْنَ عَيْناهُ تَدُورانِ كَأَنَّهُ مَجْنُونٌ وَ قَدِ افْتَتَنَ بِابْنِ عَمِّهِ! ما بالُهُ رَفَعَ بِضِبْعِهِ، وَ لَوْ قَدَرَ انْ يَجْعَلَهُ مِثْلَ كَسْرى وَ قَيْصَرَ لَفَعَلَ»: «چشمانش را نمى‌بينيد كه در گردش است؟ گويا ديوانه است، و او به پسر عمويش مغرور شده است! چه خبر است كه بازوى او را بلند مى‌كند؟! و اگر بتواند او را مثل كسرى و قيصر قرار دهد اين كار را مى‌كند».
====۱.استفاده منافقين از حربه‌هاى جاهليت‌====
اهل جاهليت در آغاز بعثت با شنيدن كلمات آسمانى- كه هر شنونده‌اى را مبهوت مى‌كرد- نسبت جنون به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله مى‌دادند. اكنون نيز آنان كه در صدد بازگرداندن قهقرايى مردم به جاهليت بودند دقيقاً همان كلمات را به كار مى‌بردند و به آن حضرت نسبت جنون مى‌دادند!


در اينجا پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»، و مردم متوجه شدند كه قرآن بر آن حضرت نازل شده است. لذا ساكت شدند و حضرت چنين قرائت فرمود: «ن. وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ. ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ» كه منظور گفته منافقى بود كه نسبت جنون به حضرت داد. «وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ»: «براى تو اجرى بى‌منت است» به خاطر آنچه درباره على تبليغ نمودى. «وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ. فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ». <ref>(۱) عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۲۷ ح ۱۷۲. تفسير فرات: ص ۴۹۷ ح ۶۵۲. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۳ ح ۵۹.</ref>
==== ۲.پاداش ابلاغ عظيم‌ترين رسالت‌====
آيه {{متن قرآن|وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ}} دقيقاً در مقابل آيه {{متن قرآن|وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ}} است. يعنى: اى پيامبر، همان گونه كه اگر ولايت على را ابلاغ نكرده بودى رسالت خدا را نرسانده بودى، اكنون كه اين مهم را به انجام رساندى نزد خداوند اجر و پاداشى بى منت خواهى داشت.


در اين روايت زمان وقوع اين رفتار منافقين مقارن نزول آيه اكمال ذكر شده، و قبلًا بيان شد كه نزول اين آيه مقارن با اعلان ولايت و پس از بلند كردن و معرفى اميرالمؤمنين عليه السلام و جمله «من كنت مولاه ...» بوده است. <ref>به ج ۱ ص ۲۱۹- ۲۲۳ كتاب حاضر مراجعه شود.</ref>
====۳. ابلاغ رسالت در سايه اخلاق عظيم‌====
آيه{{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ}} كه اشاره به اخلاق و مدارا و صبر پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله است، وقتى در ضمن آيات مربوط به غدير و تحركات منافقين قرار مى‌گيرد، معناى دقيق ترى را نشان مى‌دهد. آن نكته ظريف اين است كه يكى از علل و رموز اجراى دقيق و بى‌شائبه برنامه مفصل غدير، اخلاق عظيم و تحمل بيش از حدّ پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در برابر ناهنجارى‌ها و جسارت‌ها و تحركات مغرضانه منافقين بود.


در حديثى ديگر نكات بيشترى به ضميمه تفسير آيه هشتم سوره قلم به چشم مى‌خورد:
====۴. راه على عليه السلام راه خداست‌====
راه غدير راه خداست كه در آيه هشتم با كلمه {{متن قرآن|سَبِيلِهِ}} از آن ياد شده است. آنان كه از راه غدير و ولايت گمراه شدند نيز با كلمه{{متن قرآن|مَن ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ}} تعبير شده است. اين بدان معنى است كه فقط دشمنى با على عليه السلام شرط انحراف نيست؛ بلكه نپذيرفتن راه آن حضرت- كه همان ولايت و صاحب اختيارى بلافصل او بعد از پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله است- عين گمراهى و ضلالت از راه خداست.


هنگامى كه قريش اعلام تقدُّم و عظمت على عليه السلام از جانب پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله را ديدند سخن ناروا درباره على عليه السلام بر زبان آورده چنين گفتند: «محمد به على مغرور شده است»!! خداوند تعالى چنين نازل كرد: «ن. وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ» كه اينها قسمى است كه خداوند بدان‌ها سوگند ياد كرده است. اى محمد! «ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ» ... تا آنجا كه مى‌فرمايد: «إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ»: «پروردگار تو آگاهتر است به كسانى كه از راه او گمراه شدند»، و آنان كسانى بودند كه سخن ناروا را گفتند، «وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ»: «و او به هدايت يافتگان داناتر است»، يعنى على بن ابى طالب عليه السلام. <ref>بحار الانوار: ج ۱۶ ص ۲۱۰. تأويل الآيات: ج ۲ ص ۷۱۱ ح ۲.</ref>
برنامه بیعت همگانی در غدیر بعد از خطبه تا غروب ادامه یافت، و پس از ادای نماز تا پاسی از شب طول کشید و ادامه آن به روز بعد ماند. در فرصتی که برای پیامبرصلی الله علیه وآله پیش آمد لازم دانست رفتارهای منافقین در اثناء خطبه را به آنان گوشزد فرماید، چه آنکه تمام گفته‌هایشان را جبرئیل به حضرت خبر داده بود، همان گونه که عده‌ای از مؤمنین سخنان آنان را هنگام خطبه شنیده و به پیامبرصلی الله علیه وآله گزارش داده بودند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۶۳۵، ج ۳۷ ص ۱۵۴ ۱۱۹؛ عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۴۰ ۱۳۴.</ref>


نكته‌اى كه خداوند نخواسته مخفى بماند معرفى منافقينى است كه آن نسبت‌هاى ناروا را به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله دادند. آنان كسى جز ابوبكر و عمر نبودند، و تيرى كه با نزول آن آيات بر قلب آنان اصابت كرد چنان در خاطرشان ماند كه امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد:
حضرت کسی را فرستاد و ابوبکر و عمر و دار و دسته آنان را فرا خواند و پس رد قسم دروغشان که چیزی نگفته‌اند و بیان بعضی اهانت‌هایشان، نوبت گروه دیگری از منافقین بود که نسبت مغرور شدن و جنون را به آن حضرت دادند و گفتند: او به پسر عمویش مغرور شده است و جمله {{متن عربی|قَدْ افْتَتَنَ بِابْنِ عَمِّهِ}} یا {{متن عربی|لَقَدْ فَتَنَ بِهذَا الْغُلامِ}} را بر زبان آوردند. <ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۲۷؛ بحار الانوار: ج ۱۶ ص ۲۱۰، ج ۳۷ ص ۱۷۳. </ref>


روزى عمر به اميرالمؤمنين عليه السلام برخورد و از آن حضرت پرسيد: يا على، از تو به من خبر رسيده كه آيه «فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ، بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ» را به من و رفيقم تأويل مى‌كنى؟! <ref>تفسير القمى: ج ۲ ص ۳۸۰.</ref>
حضرت ضمن توبیخ آنان، آیات اول سوره قلم را که درباره آنان نازل شده بود برایشان قرائت فرمود:{{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ، ما اَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ}}:  


=== تحليل اعتقادى‌ ===
«نون، سوگند به قلم و آنچه می نویسند،که به سبب نعمت و رحمت پروردگارت [که نبوّت، دانش و بصیرت است] تو مجنون نیستی؛و بی تردید برای تو پاداشی دایم و همیشگی است؛و یقیناً تو بر بلندای سجایای اخلاقی عظیمی قرار داری.پس به زودی می بینی و [منکران هم] می بینند، که کدام یک از شما دچار جنون اند»
آنچه از دقت در شأن نزول اين آيات به عنوان تفسير آن مى‌توان استفاده كرد چهار نكته است:
 
سپس ادامه آیات که می‌فرماید:{{متن قرآن|فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ}}: «پس به زودی می بینی و [منکران هم] می بینند،که کدام یک از شما دچار جنون اند»
 
تا آیه ۸ سوره قلم که می‌فرماید:{{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}:
 
«بی تردید پروردگارت بهتر می داند چه کسی از راه او گمراه شده، و او به راه یافتگان داناتر است.»
 
این گونه بود که پیامبرصلی الله علیه وآله به منافقین نشان داد که به شدت تحت نظر خدا و رسول هستند و هیچ‌یک از حرکات و سکنات آنان از نظر حضرت مخفی نمی‌ماند.
 
==منبع==
غدیر در قرآن: صفحات۳۰۶تا۳۱۰.


==== ۱.استفاده منافقين از حربه‌هاى جاهليت‌ ====
==پانویس==
اهل جاهليت در آغاز بعثت با شنيدن كلمات آسمانى- كه هر شنونده‌اى را مبهوت مى‌كرد- نسبت جنون به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله مى‌دادند. اكنون نيز آنان كه در صدد بازگرداندن قهقرايى مردم به جاهليت بودند دقيقاً همان كلمات را به كار مى‌بردند و به آن حضرت نسبت جنون مى‌دادند!
[[رده:قرآن و غدیر]]


==== ۲.پاداش ابلاغ عظيم‌ترين رسالت‌ ====
<references />
آيه «وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ» دقيقاً در مقابل آيه «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» است. يعنى: اى پيامبر، همان گونه كه اگر ولايت على را ابلاغ نكرده بودى رسالت خدا را نرسانده بودى، اكنون كه اين مهم را به انجام رساندى نزد خداوند اجر و پاداشى بى منت خواهى داشت.

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۹

Ra bracket.png وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ. ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ. وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ. وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ. فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ. بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ La bracket.png

«نون، سوگند به قلم و آنچه می نویسند،که به سبب نعمت و رحمت پروردگارت [که نبوّت، دانش و بصیرت است] تو مجنون نیستی؛و بی تردید برای تو پاداشی دایم و همیشگی است؛و یقیناً تو بر بلندای سجایای اخلاقی عظیمی قرار داری.پس به زودی می بینی و [منکران هم] می بینند، که کدام یک از شما دچار جنون اند»


آیه ۱تا ۸ سوره قلم
مشخصات آیه
سورهسوره قلم (۶۸)
آیه۱تا ۸
جزء۲۹
محتوای آیه
مکان نزولمکه
موضوعنسبت جنون به پیامبر صلی الله علیه و آله توسط کفار و رد این اتهام توسط خداوند

زمانی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به دستور خداوند امیر مؤمنان علیه السلام را به عنوان وصیّ و جانشین خود معرفی فرمود، این موضوع برای گروهی از منافقان گران آمده، در نتیجه در مورد آن حضرت سخنانی توهین‌آمیز گفته و به آن حضرت نسبت جنون دادند، اینجا بود که خداوند برای دفاع از رسول خدا صلی الله علیه و آله و رد نسبت جنون آیات نخستین سوره قلم را نازل فرمود.

موقعيت تاريخى‌

در لحظاتى كه خطابه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به اوج خود رسيد و حضرت جمله معروف «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» را بر زبان جارى فرمود، منافقين و به خصوص اصحاب صحيفه طاقتشان تمام شد و از همان مقابل منبر سخنانى بين خود رد و بدل كردند. با توجه به حساس بودن موقعيت و مقاصدى كه از گفتارشان داشتند، خداوند فوراً آياتى در رد آنان نازل كرد و حتى عين الفاظ آنان را در متن آنها مطرح كرد تا هر گونه شک و شبهه و تخريب اذهان از ساحت غدير و ولايت به دور باشد. از جمله سخنان آنان اين بود كه گفتند: «او را نمى‌بينيد كه چشمانش چگونه مى‌گردد؟!گويا ديوانه است!!» و سخن ديگرشان اين بود كه گفتند: «قَدِ افْتَتَنَ بِابْنِ عَمِّهِ»: «به پسر عمويش مغرور شده است»، و منظورشان نسبت دادن جنون به حضرت بود كه در آغاز بعثت نيز كفار جاهليت چنين نسبتى به حضرت مى‌دادند؛ و هدف ديگرشان بازگرداندن امر الهى ولايت به تعصبات جاهلى بود.خداوند با فرستادن آيات اول سوره قلم كه مقرون به قسم است، اين نسبت‌ها را فوراً رد كرد و ساحت مقدس پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله را از آن برى اعلام كرد.

امام صادق عليه السلام درباره نزول اين آيات در چنان موقعيتى مى‌فرمايد: هنگامى كه دستور ولايت على عليه السلام نازل شد پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله او را به اين مقام منصوب كرد و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ»

در آن لحظه يک نفر گفت: «لَقَدْ فَتَنَ بِهذَا الْغُلامِ»: «به اين جوان مغرور شده است»! خداوند تعالى اين آيات را نازل كرد:

Ra bracket.png «ن. وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ. ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ. وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ. وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ. فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ. بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ La bracket.png:نون، سوگند به قلم و آنچه می نویسند،که به سبب نعمت و رحمت پروردگارت [که نبوّت، دانش و بصیرت است] تو مجنون نیستی؛و بی تردید برای تو پاداشی دایم و همیشگی است؛و یقیناً تو بر بلندای سجایای اخلاقی عظیمی قرار داری.پس به زودی می بینی و [منکران هم] می بینند، که کدام یک از شما دچار جنون اند»[۱]

در حديث ديگرى آن لحظه با دقت بيشترى مشخص شده و مى‌فرمايد: «هنگامى كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله دست على بن ابى طالب عليه السلام را گرفت و بلند كرد و فرمود:«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» يک نفر از ميان مردم گفت: «به پسر عمويش مغرور شده است». در آن هنگام اين آيه نازل شد: Ra bracket.png فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ. بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ La bracket.png[۲] امام باقر عليه السلام جزئيات بيشترى از اين ماجرا را بيان نموده و ضمن توضيح آيات مى‌فرمايد:

هنگامى كه آيهRa bracket.png الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ... La bracket.png نازل شد، يكى از منافقين با اشاره به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به ديگرى گفت: «اما تَرَوْنَ عَيْناهُ تَدُورانِ كَأَنَّهُ مَجْنُونٌ وَ قَدِ افْتَتَنَ بِابْنِ عَمِّهِ! ما بالُهُ رَفَعَ بِضِبْعِهِ، وَ لَوْ قَدَرَ انْ يَجْعَلَهُ مِثْلَ كَسْرى وَ قَيْصَرَ لَفَعَلَ»: «چشمانش را نمى‌بينيد كه در گردش است؟ گويا ديوانه است، و او به پسر عمويش مغرور شده است! چه خبر است كه بازوى او را بلند مى‌كند؟! و اگر بتواند او را مثل كسرى و قيصر قرار دهد اين كار را مى‌كند».در اينجا پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله فرمود: Ra bracket.png بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ La bracket.png و مردم متوجه شدند كه قرآن بر آن حضرت نازل شده است. لذا ساكت شدند و حضرت چنين قرائت فرمود: Ra bracket.png ن. وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ. ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ La bracket.pngكه منظور گفته منافقى بود كه نسبت جنون به حضرت داد. Ra bracket.png وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ La bracket.png: «و بی تردید برای تو پاداشی دایم و همیشگی است» به خاطر آنچه درباره على تبليغ نمودى.Ra bracket.png وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ. فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ La bracket.png [۳]

در اين روايت زمان وقوع اين رفتار منافقين مقارن نزول آيه اكمال ذكر شده، و قبلًا بيان شد كه نزول اين آيه مقارن با اعلان ولايت و پس از بلند كردن و معرفى اميرالمؤمنين عليه السلام و جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ» بوده است. [۴]

در حديثى ديگر نكات بيشترى به ضميمه تفسير آيه هشتم سوره قلم به چشم مى‌خورد:هنگامى كه قريش اعلام تقدُّم و عظمت على عليه السلام از جانب پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله را ديدند سخن ناروا درباره على عليه السلام بر زبان آورده چنين گفتند: «محمد به على مغرور شده است»!! خداوند تعالى چنين نازل كرد: Ra bracket.png ن. وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ La bracket.png كه اينها قسمى است كه خداوند بدان‌ها سوگند ياد كرده است.

اى محمد! Ra bracket.png ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ La bracket.png ... تا آنجا كه مى‌فرمايد: Ra bracket.png إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ La bracket.png: «بی تردید پروردگارت بهتر می داند چه کسی از راه او گمراه شده، و او به راه یافتگان داناتر است...»

Ra bracket.png وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ La bracket.png: «و او به راه یافتگان داناتر است.»

يعنى على بن ابى طالب عليه السلام.[۵] نكته‌اى كه خداوند نخواسته مخفى بماند معرفى منافقينى است كه آن نسبت‌هاى ناروا را به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله دادند.

آنان كسى جز ابوبكر و عمر نبودند، و تيرى كه با نزول آن آيات بر قلب آنان اصابت كرد چنان در خاطرشان ماند كه امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد:روزى عمر به اميرالمؤمنين عليه السلام برخورد و از آن حضرت پرسيد: يا على، از تو به من خبر رسيده كه آيه Ra bracket.png فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ، بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ La bracket.png را به من و رفيقم تأويل مى‌كنى؟! [۶]

تحليل اعتقادى‌

آنچه از دقت در شأن نزول اين آيات به عنوان تفسير آن مى‌توان استفاده كرد چهار نكته است:

۱.استفاده منافقين از حربه‌هاى جاهليت‌

اهل جاهليت در آغاز بعثت با شنيدن كلمات آسمانى- كه هر شنونده‌اى را مبهوت مى‌كرد- نسبت جنون به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله مى‌دادند. اكنون نيز آنان كه در صدد بازگرداندن قهقرايى مردم به جاهليت بودند دقيقاً همان كلمات را به كار مى‌بردند و به آن حضرت نسبت جنون مى‌دادند!

۲.پاداش ابلاغ عظيم‌ترين رسالت‌

آيه Ra bracket.png وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ La bracket.png دقيقاً در مقابل آيه Ra bracket.png وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ La bracket.png است. يعنى: اى پيامبر، همان گونه كه اگر ولايت على را ابلاغ نكرده بودى رسالت خدا را نرسانده بودى، اكنون كه اين مهم را به انجام رساندى نزد خداوند اجر و پاداشى بى منت خواهى داشت.

۳. ابلاغ رسالت در سايه اخلاق عظيم‌

آيهRa bracket.png وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ La bracket.png كه اشاره به اخلاق و مدارا و صبر پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله است، وقتى در ضمن آيات مربوط به غدير و تحركات منافقين قرار مى‌گيرد، معناى دقيق ترى را نشان مى‌دهد. آن نكته ظريف اين است كه يكى از علل و رموز اجراى دقيق و بى‌شائبه برنامه مفصل غدير، اخلاق عظيم و تحمل بيش از حدّ پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در برابر ناهنجارى‌ها و جسارت‌ها و تحركات مغرضانه منافقين بود.

۴. راه على عليه السلام راه خداست‌

راه غدير راه خداست كه در آيه هشتم با كلمه Ra bracket.png سَبِيلِهِ La bracket.png از آن ياد شده است. آنان كه از راه غدير و ولايت گمراه شدند نيز با كلمهRa bracket.png مَن ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ La bracket.png تعبير شده است. اين بدان معنى است كه فقط دشمنى با على عليه السلام شرط انحراف نيست؛ بلكه نپذيرفتن راه آن حضرت- كه همان ولايت و صاحب اختيارى بلافصل او بعد از پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله است- عين گمراهى و ضلالت از راه خداست.

برنامه بیعت همگانی در غدیر بعد از خطبه تا غروب ادامه یافت، و پس از ادای نماز تا پاسی از شب طول کشید و ادامه آن به روز بعد ماند. در فرصتی که برای پیامبرصلی الله علیه وآله پیش آمد لازم دانست رفتارهای منافقین در اثناء خطبه را به آنان گوشزد فرماید، چه آنکه تمام گفته‌هایشان را جبرئیل به حضرت خبر داده بود، همان گونه که عده‌ای از مؤمنین سخنان آنان را هنگام خطبه شنیده و به پیامبرصلی الله علیه وآله گزارش داده بودند.[۷]

حضرت کسی را فرستاد و ابوبکر و عمر و دار و دسته آنان را فرا خواند و پس رد قسم دروغشان که چیزی نگفته‌اند و بیان بعضی اهانت‌هایشان، نوبت گروه دیگری از منافقین بود که نسبت مغرور شدن و جنون را به آن حضرت دادند و گفتند: او به پسر عمویش مغرور شده است و جمله «قَدْ افْتَتَنَ بِابْنِ عَمِّهِ» یا «لَقَدْ فَتَنَ بِهذَا الْغُلامِ» را بر زبان آوردند. [۸]

حضرت ضمن توبیخ آنان، آیات اول سوره قلم را که درباره آنان نازل شده بود برایشان قرائت فرمود:Ra bracket.png بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ، ما اَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ La bracket.png:

«نون، سوگند به قلم و آنچه می نویسند،که به سبب نعمت و رحمت پروردگارت [که نبوّت، دانش و بصیرت است] تو مجنون نیستی؛و بی تردید برای تو پاداشی دایم و همیشگی است؛و یقیناً تو بر بلندای سجایای اخلاقی عظیمی قرار داری.پس به زودی می بینی و [منکران هم] می بینند، که کدام یک از شما دچار جنون اند»

سپس ادامه آیات که می‌فرماید:Ra bracket.png فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ La bracket.png: «پس به زودی می بینی و [منکران هم] می بینند،که کدام یک از شما دچار جنون اند»

تا آیه ۸ سوره قلم که می‌فرماید:Ra bracket.png إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ La bracket.png:

«بی تردید پروردگارت بهتر می داند چه کسی از راه او گمراه شده، و او به راه یافتگان داناتر است.»

این گونه بود که پیامبرصلی الله علیه وآله به منافقین نشان داد که به شدت تحت نظر خدا و رسول هستند و هیچ‌یک از حرکات و سکنات آنان از نظر حضرت مخفی نمی‌ماند.

منبع

غدیر در قرآن: صفحات۳۰۶تا۳۱۰.

پانویس

  1. تفسير فرات: ص ۴۹۵ ح ۶۴۸.
  2. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۳؛ عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۵۵ ح ۲۰؛ تفسير فرات: ص ۴۹۶ ح ۶۵۰؛ تأويل الآيات: ج ۲ ص ۷۱۱ ح ۳.
  3. عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۲۷ ح ۱۷۲؛ تفسير فرات: ص ۴۹۷ ح ۶۵۲؛ بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۳ ح ۵۹.
  4. به ج ۱ ص ۲۱۹- ۲۲۳ كتاب حاضر مراجعه شود.
  5. بحار الانوار: ج ۱۶ ص ۲۱۰؛ تأويل الآيات: ج ۲ ص ۷۱۱ ح ۲.
  6. تفسير القمى: ج ۲ ص ۳۸۰.
  7. بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۶۳۵، ج ۳۷ ص ۱۵۴ ۱۱۹؛ عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۴۰ ۱۳۴.
  8. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۲۷؛ بحار الانوار: ج ۱۶ ص ۲۱۰، ج ۳۷ ص ۱۷۳.