فرهنگ سازی تبلیغ غدیر توسط امامان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه غدیر
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
فرهنگ سازی برای غدیر در بلند مدت از بهترین و مؤثرترین روش‌ها در تبلیغ غدیر است. این وظیفه بسیار مهم غدیری قبل از همه توسط شخص پیامبر صلی الله علیه و آله در خود غدیر انجام شد.


==فرهنگ ‏سازى تبليغ غدير توسط معصومين‏ عليهم السلام<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين‏ عليهم السلام: ص۱۱۱-۱۴۸.</ref>==
همچنین در حیات آن حضرت بعد از غدیر و نیز بعد از ایشان در دعاها و زیارات و در قالب شعر و ادب به زبان‌های مختلفی که معتقدین به غدیر با آنها سخن می‌گویند، و همچنین در نوشته‌ها و کتاب‌های تألیف شده مستقل یا ضمنی جلوه کرده که از لسان ائمه علیهم السلام و در حضور ایشان به انجام رسیده، و آثار آن تا امروز به یادگار باقی مانده است.
فرهنگ ‏سازى براى غدير در بلند مدت از بهترين و مؤثرترين روش ‏ها در تبليغ غدير است. اين وظيفه بسيار مهم غديرى قبل از همه توسط شخص پيامبر صلى الله عليه و آله در خود غدير انجام شد.  


همچنين در حيات آن حضرت بعد از غدير و نيز بعد از ايشان در دعاها و زيارات و در قالب شعر و ادب به زبان‏ هاى مختلفى كه معتقدين به غدير با آنها سخن مى ‏گويند، و همچنين در نوشته ‏ها و كتاب ‏هاى تألیف شده مستقل يا ضمنى جلوه كرده كه از لسان ائمه‏ عليهم السلام و در حضور ايشان به انجام رسيده، و آثار آن تا امروز به يادگار باقى مانده است.  
این بنیان‌های فرهنگیِ غدیر و کیفیت فرهنگ سازی آنها توسط معصومین علیهم السلام را در پنج قسمت این بخش پی می‌گیریم:<ref>تبلیغ غدیر در سیره معصومین علیهم السلام: ص۱۱۱–۱۴۸.</ref>


اين بنيان ‏هاى فرهنگىِ غدير و كيفيت فرهنگ ‏سازى آنها توسط معصومين ‏عليهم السلام را در پنج قسمت اين بخش پى مى‏ گيريم:
== عمومی سازی فرهنگ غدیر ==
با مطرح شدن فرهنگ سازی، قبل از همه چشم‌ها به مُبلِّغ اعظم غدیر دوخته می‌شود که در این باره چه فرموده و چه راهکارهایی برای این هدف به ما آموخته است.


=== دستور اكيد بر عمومى‏ سازى فرهنگ غدير ===
دامنه فعالیت در این زمینه تا کجاست و چه محدوده‌هایی باید مراعات شود؟
با مطرح شدن فرهنگ ‏سازى، قبل از همه چشم‏ ها به مُبلِّغ اعظم غدير دوخته مى ‏شود كه در اين باره چه فرموده و چه راهكارهايى براى اين هدف به ما آموخته است.


دامنه فعاليت در اين زمينه تا كجاست و چه محدوده‏ هايى بايد مراعات شود؟
فرهنگ سازی با در نظر گرفتن مکان‌های مختلف و فرهنگ‌های متفاوت و بالاتر از آن آینده‌های متغیِّر، به چه صورتی باید برنامه‌ریزی شود؟


فرهنگ‏ سازى با در نظر گرفتن مكان‏ هاى مختلف و فرهنگ‏ هاى متفاوت و بالاتر از آن آينده‏ هاى متغيِّر، به چه صورتى بايد برنامه‏ ريزى شود؟
با مروری بر دستورات پیامبر صلی الله علیه و آله در راستای کیفیت نشر فرهنگ غدیر در چهار بخش، وظیفه همگانی در تبلیغ عمومی غدیر را می‌آموزیم:


با مرورى بر دستورات پيامبر صلى الله عليه و آله در راستاى كيفيت نشر فرهنگ غدير در چهار بخش، وظيفه همگانى در تبليغ عمومى غدير را مى‏ آموزيم:
=== الف) فرهنگ سازی عمومی غدیر در تبلیغ پیامبر صلی الله علیه و آله ===
اولین فرهنگ سازِ غدیر که فرمان عامی در این باره صادر فرموده و خود پایه آن را گذاشته پیامبر صلی الله علیه و آله است.


==== الف) فرهنگ‏ سازى عمومى غدير در تبليغ شخص پيامبر صلى الله عليه و آله ====
فرهنگ سازی برای غدیر در تبلیغی که توسط خود پیامبر صلی الله علیه و آله صورت گرفته، ناظر به انواع مخاطبین تا روز قیامت است، که در این فراز خطبه غدیر بیان شده است:<blockquote>{{متن عربی|ِ وَ قَدْ بَلَّغْتُ مَا أُمِرْتُ بِتَبْلِيغِهِ حُجَّةً عَلَى كُلِّ حَاضِرٍ وَ غَائب وَ عَلَى مَنْ شَهِدَ وَ مَنْ لَمْ يَشْهَدْ وَ وُلِدَ أَمْ لَمْ يُولَد}}؛<ref>الاحتجاج، ج۱، ص ۶۲؛ الیقین، ص ۳۵۵، بحارالانوار، ج۳۷، ص ۲۱۱؛ تفسیر نور الثقلین، ج‏۵، ص ۱۹۴؛ مستدرک الوسائل، ج‏۱۷، ص ۲۹۵.</ref>
اولين فرهنگ ‏سازِ غدير كه فرمان عامى در اين باره صادر فرموده و خود پايه آن را گذاشته پيامبر صلى الله عليه و آله است.  


فرهنگ ‏سازى براى غدير در تبليغى كه توسط خود پيامبر صلى الله عليه و آله صورت گرفته، ناظر به انواع مخاطبين تا روز قيامت است، كه در اين فراز خطبه غدير بيان شده است:  
«من رسانیدم آنچه مأمور به ابلاغش بودم تا حجت باشد بر حاضر و غایب و بر همه کسانی که حضور دارند یا ندارند، به دنیا آمده‌اند یا نیامده اند.»</blockquote>پیامبر صلی الله علیه و آله در این جملات که در آن دو بار از واژه «تبلیغ» استفاده شده (بَلَّغتُ، بِتَبلیغِهِ)، مخاطب خود را از آن مجلس خاص گسترده‌تر اعلام کرده و این عمومیت را از سه جهت گسترش داده است:


وَ قَد بَلَّغتُ ما اُمِرتُ بِتَبليغِهِ حُجَّةً عَلى كُلِّ حاضِرٍ وَ غائِبٍ، وَ عَلى كُلِّ اَحَدٍ مِمَّن شَهِدَ اَو لَم يَشهَد، وُلِدَ اَو لَم يُولَد<ref>خطبه غدير: بخش ششم.</ref>:
'''جهت اول:''' غایبین از آن مجلس که قاعدتاً باید حضور می‌یافتند ولی نتوانسته‌اند، که در این مورد از کلمه «حضور» استفاده شده است.


من رسانيدم آنچه مأمور به ابلاغش بودم تا حجت باشد بر حاضر و غايب و بر همه كسانى كه حضور دارند يا ندارند، به دنيا آمده‏ اند يا نيامده ‏اند.  
'''جهت دوم:''' همه مردم آن زمان که به خاطر عدم امکان جمع همه و خبر نداشتن یا دوری راه، امکان نداشت در آن مجلس تبلیغی حاضر باشند، که در این مورد کلمه «شهود» به کار رفته است.


پيامبر صلى الله عليه و آله در اين جملات كه در آن دو بار از واژه «تبليغ» استفاده شده (بَلَّغتُ، بِتَبليغِهِ)، مخاطب خود را از آن مجلس خاص گسترده ‏تر اعلام كرده و اين عموميت را از سه جهت گسترش داده است:
'''جهت سوم:''' همه مردم زمان‌های آینده که هنوز به دنیا نیامده اند، که در این مورد از واژه «ولادت» استفاده شده است.


'''جهت اول:''' غايبين از آن مجلس كه قاعدتاً بايد حضور مى ‏يافتند ولى نتوانسته ‏اند، كه در اين مورد از كلمه «حضور» استفاده شده است.
=== ب) دستور پیامبر صلی الله علیه و آله به فرهنگ سازی عمومی غدیر ===
از جالب‌ترین دستورات خداوند متعال دستور فرهنگ سازی برای غدیر در دو فاز بزرگ و کوچک جامعه یعنی محیط‌های خانوادگی و محیط‌های عمومی است.


'''جهت دوم:''' همه مردم آن زمان كه به خاطر عدم امكان جمع همه و خبر نداشتن و يا دورى راه، امكان نداشت در آن مجلس تبليغى حاضر باشند، كه در اين مورد كلمه «شهود» به كار رفته است.  
این شیوه رواج فرهنگ غدیر در کل دنیا، در عبارتی بسیار کوتاه در خطابه غدیر آمده است:<blockquote>{{متن عربی|فَلْيُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائبَ وَ الْوَالِدُ الْوَلَدَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة}}<ref>الإحتجاج، ج‏۱، ص ۶۲؛ تفسیر الصافی، ج۲، ص۶۲.</ref> «پس حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا روز قیامت برسانند.»</blockquote>از این فراز خطبه غدیر سه نکته برای فرهنگ سازی عمومی غدیر استفاده می‌شود:


'''جهت سوم:''' همه مردم زمان‏ هاى آينده كه هنوز به دنيا نيامده ‏اند، كه در اين مورد از واژه «ولادت» استفاده شده است.
==== نکته اول: فَلیُبَلِّغِ الحاضِرُ الغائب ====
هر کسی در هر زمانی به هر نوعی در برابر پیام غدیر حضور یافت، موظف به ابلاغ دانسته‌های خود درباره غدیر به کسانی است که به هر نوعی و به هر دلیلی از آگاهی نسبت به آن غایب بوده‌اند.


==== ب) دستور پيامبر صلى الله عليه و آله به فرهنگ ‏سازى عمومى درباره غدير ====
بنا بر این فرقی وجود نخواهد داشت بین کسانی که شخصاً کنار برکه غدیر حاضر بوده و صدای دلنشین پیامبر صلی الله علیه و آله را به گوش خود شنیده‌اند، و کسانی که در آن زمان خبر آن را از حاضرین غدیر مستقیماً یا به واسطه دریافت کرده‌اند یا کسانی که در زمان‌های بعد به صورت شنیداری یا نوشتاری یا به وسیله انواع ابزارهای ارتباط جمعی صوتی و تصویریِ روز به آنان ابلاغ شده است.
از جالب ‏ترين دستورات خداوند متعال دستور فرهنگ‏ سازى براى غدير در دو فاز بزرگ و كوچک جامعه يعنى محيط هاى خانوادگى و محيط هاى عمومى است.  


اين شيوه رواج فرهنگ غدير در كل دنيا، در عبارتى بسيار كوتاه در خطابه غدير آمده است:
اگر همه معتقدین غدیر به این دایره وسیع در تبلیغ آن پایبند باشند، در واقع ما به تعداد آنان مُبَلِّغ برای غدیر خواهیم داشت؛ و متقابلاً تعداد مخاطبمان بی‌نهایت خواهد بود، به عدد همه انسان‌های روی زمین در هر کشور و شهر و آبادی به هر زبانی و از هر قومیّتی، یعنی هر کسی که با هر ابزاری امکان اطلاع‌رسانی به او وجود داشته باشد وظیفه ماست که پیام غدیر را به او برسانیم.


فَليُبَلِّغِ الحاضِرُ الغائِبَ وَ الوالِدُ الوَلَدَ اِلى يَومِ القِيامَةِ<ref>خطبه غدير: بخش ششم.</ref>: پس حاضران به غايبان و پدران به فرزندان تا روز قيامت برسانند.
==== نکته دوم: فَلیُبَلِّغِ الوالِدُ الوَلَد ====
به موازات احیای عمومی غدیر در سطح جامعه، محیط گرم و صمیمی خانواده موقعیت مؤثری است که والدین می‌توانند آن را به زمینه‌ای برای تبلیغ غدیر تبدیل نمایند.


از اين فراز خطبه غدير سه نكته براى فرهنگ‏ سازى عمومى غدير استفاده می ‏شود:
همچنین اگر در مکان‌ها و زمان‌هایی امکان تبلیغ عمومی غدیر نبود و فرزندانمان از بُعد اجتماعی آن محروم ماندند، لااقل محیط خانواده در محدوده بسته خود بتواند وظیفه تبلیغ غدیر را ادامه دهد، بدون آنکه آسیبی از سوی سقیفه بدان برسد یا بتواند ممانعتی نسبت به ابلاغ این اعتقاد حیاتی اسلام ایجاد کند.


===== نكته اول: فَليُبَلِّغِ الحاضِرُ الغائب =====
از نظر ادبیات مسلَّم است که منظور از «والد» در اینجا «پدر» به‌طور خاص نیست، بلکه به عنوان مصداق بارز گفته شده و قطعاً شامل مادر را و همه کسانی می‌شود که به نوعی وظیفه سرپرستی فرزندانی را بر عهده دارند و نقش پدر یا مادر را برای آنان ایفا می‌کنند؛ همه آنان «والِد» هایی هستند که به دستور خاص پیامبر صلی الله علیه و آله باید پیام غدیر را به «وَلَد» های خود برسانند.
هر كسى در هر زمانى به هر نوعى در برابر پيام غدير حضور يافت، موظف به ابلاغ دانسته‏ هاى خود درباره غدير به كسانى است كه به هر نوعى و به هر دليلى از آگاهى نسبت به آن غايب بوده ‏اند.  


بنا بر اين فرقى وجود نخواهد داشت بين كسانى كه شخصاً كنار بركه غدير حاضر بوده و صداى دلنشين پيامبر صلى الله عليه و آله را به گوش خود شنيده‏ اند، و كسانى كه در آن زمان خبر آن را از حاضرين غدير مستقيماً يا به واسطه دريافت كرده‏ اند و يا كسانى كه در زمان‏ هاى بعد به صورت شنيدارى يا نوشتارى و يا به وسيله انواع ابزارهاى ارتباط جمعى صوتى و تصويرىِ روز به آنان ابلاغ شده است.  
==== نکته سوم: اِلی یَومِ القِیامَة ====
تعیین زمانی به بلندای «تا قیامت» برای تبلیغ غدیر از سوی پیامبری که همه آینده‌های تلخ و شیرین غدیر را می‌بیند، بسیار پر مفهوم و دقیق است.


اگر همه معتقدين غدير به اين دايره وسيع در تبليغ آن پايبند باشند، در واقع ما به تعداد آنان مُبَلِّغ براى غدير خواهيم داشت؛ و متقابلاً تعداد مخاطبمان بى ‏نهايت خواهد بود، به عدد همه انسان ‏هاى روى زمين در هر كشور و شهر و آبادى به هر زبانى و از هر قوميّتى، يعنى هر كسى كه با هر ابزارى امكان اطلاع رسانى به او وجود داشته باشد وظيفه ماست كه پيام غدير را به او برسانيم.
دو جهت مهم در مطرح کردن قیامت وجود دارد که گستردگی تبلیغی و حفاظت تبلیغاتی غدیر را تضمین می‌نماید:


===== نكته دوم: فَليُبَلِّغِ الوالِدُ الوَلَد =====
اول اینکه این دستور عام شامل زمان‌هایی می‌شود که ظالمین با سلاح‌های مختلف تبلیغاتی و جنگی به مبارزه با غدیر اقدام کرده‌اند. در چنین شرایطی از یک سو وظیفه ابلاغ غدیر از ما برداشته نمی‌شود، و از سوی دیگر دشمن از هر طرف حمله کند در خواهد یافت که مدافعان غدیر از سوی دیگر مشغول ترویج فرهنگ خود هستند و اقدامات دشمن در حال خنثی شدن است.
به موازات احياى عمومى غدير در سطح جامعه، محيط گرم و صميمى خانواده موقعيت مؤثرى است كه والدين مى ‏توانند آن را به زمينه‏اى براى تبليغ غدير تبديل نمايند.


همچنين اگر در مكان‏ ها و زمان ‏هايى امكان تبليغ عمومى غدير نبود و فرزندانمان از بُعد اجتماعى آن محروم ماندند، لااقل محيط خانواده در محدوده بسته خود بتواند وظيفه تبليغ غدير را ادامه دهد، بدون آنكه آسيبى از سوى سقيفه بدان برسد يا بتواند ممانعتى نسبت به ابلاغ اين اعتقاد حياتى اسلام ايجاد كند.
دوم اینکه این دستور در طول زمان و با توجه به ازدیاد جمعیت به موازات آن، شبیه درخت تبلیغی خواهد شد که روز به روز بر تعداد شاخه‌های آن افزوده می‌شود. این درخت با شاخه‌های روز افزونش تا بی‌نهایت برگ‌ه ای غدیر تولید می‌کند و سایه پر برکت آن را بر سر مردم جهان می‌گستراند تا از گزند سقیفه در پناه آن باشند.


از نظر ادبيات مسلَّم است كه منظور از «والد» در اينجا «پدر» به طور خاص نيست، بلكه به عنوان مصداق بارز گفته شده و قطعاً شامل مى ‏شود مادر را و همه كسانى كه به نوعى وظيفه سرپرستى فرزندانى را بر عهده دارند و نقش پدر يا مادر را براى آنان ايفا مى‏ كنند، و همه آنان «والِد» هايى هستند كه به دستور خاص پيامبر صلى الله عليه و آله بايد پيام غدير را به «وَلَد» هاى خود برسانند.
به همین موازات میوه شیرین غدیر را با شاخه‌های طوبائی خود که از هر خانه ای سر برمی‌آورد، در همه جا شکوفا می‌کند و بهشت دنیا قبل از جنت عقبی در دسترس مردم قرار می‌گیرد.


===== نكته سوم: اِلى يَومِ القِيامَة =====
=== ج) استفاده از انواع ابزارهای فرهنگ سازی برای غدیر ===
تعيين زمانى به بلنداى «تا قيامت» براى تبليغ غدير از سوى پيامبرى كه همه آينده‏ هاى تلخ و شيرين غدير را مى ‏بيند، بسيار پر مفهوم و دقيق است.
یکی از پیش‌بینی‌های عجیب برای آینده غدیر، فرهنگ سازی آن با انواع اتمام حجت است بر مخاطبین متفاوتی که برای آن فرض می‌شود، که در این فراز خطابه غدیر آمده است:<blockquote>{{متن عربی|اعْلَمُوا مَعَاشِرَ النَّاسِ ذَلِكَ وَ افْهَمُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَكُمْ وَلِيّاً وَ إِمَاماً فَرَضَ طَاعَتَهُ عَلَى الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ عَلَى التَّابِعِينَ بِإِحْسَانٍ وَ عَلَى الْبَادِي وَ الْحَاضِرِ وَ عَلَى الْعَجَمِيِّ وَ الْعَرَبِيِّ وَ عَلَى الْحُرِّ وَ الْمَمْلُوكِ وَ الصَّغِيرِ وَ الْكَبِيرِ وَ عَلَى الْأَبْيَضِ وَ الْأَسْوَدِ وَ عَلَى كُلِّ مَوْجُودٍ مَاضٍ حُكْمُهُ وَ جَازٍ قَوْلُهُ وَ نَافِذٍ أَمْرُه}}‏<ref>روضة الواعظین، ج‏۱، ص ۹۳؛ الإحتجاج، ج‏۱، ص ۵۹؛ إقبال الأعمال، ج‏۱، ص ۴۵۶؛ التحصین، ص ۵۸۱؛ الیقین؛ ص۳۴۹؛ تفسیر الصافی، ج‏۲، ص ۵۸؛ إثبات الهداة، ج‏۳، ص ۱۱۹؛ البرهان، ج‏۲، ص ۲۳۱؛ بحار الأنوار، ج‏۳۷، ص ۲۰۷.</ref>


دو  جهت مهم در مطرح كردن قيامت وجود دارد كه گستردگى تبليغى و حفاظت تبليغاتى غدير را تضمين مى‏ نمايد:
ای مردم، این مطلب را درباره او بدانید و بفهمید، و بدانید که خداوند او را برای شما صاحب اختیار و امامی قرار داده که اطاعتش را واجب نموده بر مهاجرین و انصار و بر تابعین آنان به نیکی، و بر روستایی و شهری، و بر عجمی و عربی، و بر آزاد و بنده، و بر بزرگ و کوچک، و بر سفید و سیاه. بر هر یکتاپرستی حکم او اجرا شونده و کلام او مورد عمل و امر او نافذ است.</blockquote>در این خطاب در درجه اول بین زن و مرد در پیام غدیر فرقی گذاشته نشده لزوم ابلاغ آن برای همه یکسان است.


اول اينكه اين دستور عام شامل زمان‏ هايى مى‏ شود كه ظالمين با سلاح ‏هاى مختلف تبليغاتى و جنگى به مبارزه با غدير اقدام كرده ‏اند. در چنين شرايطى از يک سو وظيفه ابلاغ غدير از ما برداشته نمى‏ شود، و از سوى ديگر دشمن از هر طرف حمله كند در خواهد يافت كه مدافعان غدير از سوى ديگر مشغول ترويج فرهنگ خود هستند و اقدامات دشمن در حال خنثى شدن است.
در درجه دوم پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله از اولین شنوندگان غدیر که صحابه و تابعین اطراف خودش بودند آغاز کرده و سپس آن را در وسیع‌ترین دایره ممکن گسترش داده است.


دوم اينكه اين دستور در طول زمان و با توجه به ازدياد جمعيت به موازات آن، شبيه درخت تبليغى خواهد شد كه روز به روز بر تعداد شاخه‏ هاى آن افزوده مى‏ شود. اين درخت با شاخه‏ هاى روز افزونش تا بى‏ نهايت برگ‏ه اى غدير توليد مى‏كند و سايه پر بركت آن را بر سر مردم جهان مى‏ گستراند تا از گزند سقيفه در پناه آن باشند.
در درجه سوم ابعاد این گستردگی درباره غدیر چنین بیان شده است: از یک سو بین روستائیان و شهرنشینان هیچ تفاوتی قائل نشده و همه در برابر غدیر یکسانند.


به همين موازات ميوه شيرين غدير را با شاخه‏ هاى طوبائى خود كه از هر خانه ‏اى سر بر مى ‏آورد، در همه جا شكوفا مى‏ كند و بهشت دنيا قبل از جنت عقبى در دسترس مردم قرار مى‏ گيرد.
از سوی دیگر عرب و غیر عرب - اهل هر زبانی که باشند - برای غدیر قابل تفاوت نیست.


==== ج) استفاده از انواع ابزارهاى فرهنگ ‏سازى براى غدير ====
در نگاه دیگر غلامان و کنیزان با صاحبان آنها هیچ فرقی در پذیرش و ادای وظیفه نسبت به غدیر ندارند.
يكى از پيش بينى ‏هاى عجيب براى آينده غدير، فرهنگ ‏سازى آن با انواع اتمام حجت است بر مخاطبين متفاوتى كه براى آن فرض مى‏ شود، كه در اين فراز خطابه غدير آمده است:


فَاعلَموا مَعاشِرَ النّاسِ ذلِكَ فيهِ وَ افهَموهُ، وَ اعلَموا اَنَّ اللَّهَ قَد نَصَبَهُ لَكُم وَلِيّاً وَ اِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَى المُهاجِرينَ وَ الاَنصارِ وَ عَلَى التّابِعينَ لَهُم بِاِحسانٍ، وَ عَلَى البادى وَ الحاضِرِ، وَ عَلَى العَجَمِىِّ وَ العَرَبِىِّ، وَ الحُرِّ وَ المَملُوكِ وَ الصَّغيرِ وَ الكَبيرِ، وَ عَلَى الاَبيَضِ وَ الاَسوَدِ، وَ عَلى كُلِّ مُوَحِّدٍ ماضٍ حُكمُهُ، جازٍ قَولُهُ، نافِذٌ اَمرُهُ<ref>خطبه غدير: بخش سوم.</ref>:
از جهتی دیگر کودکان و نوجوانان و جوانان و میانسالان و بزرگسالان و پیران در پیشگاه غدیر به تناسب ظرفیت و قدرت و درک خود موظفند.


اى مردم، اين مطلب را درباره او بدانيد و بفهميد، و بدانيد كه خداوند او را براى شما صاحب اختيار و امامى قرار داده كه اطاعتش را واجب نموده بر مهاجرين و انصار و بر تابعين آنان به نيكى، و بر روستايى و شهرى، و بر عجمى و عربى، و بر آزاد و بنده، و بر بزرگ و كوچك، و بر سفيد و سياه. بر هر يكتا پرستى حكم او اجرا شونده و كلام او مورد عمل و امر او نافذ است.
از جنبه ای دیگر سفیدپوست و سیاه‌پوست و سرخ‌پوست و زردپوست همه باید غدیری باشند و از هیچ‌کدام آنان عذری درباره غدیر پذیرفته نیست.


در اين خطاب در درجه اول بين زن و مرد در پيام غدير فرقى گذاشته نشده لزوم ابلاغ آن براى همه يكسان است.
با توجه به این گستردگی مخاطبانِ غدیر که پیامبر صلی الله علیه و آله با تصریح خاص همه آنان را در خطابه خود نام برده، واضح است که برای اهل هر زبانی با ادبیات آنان، و برای سطح فرهنگ‌های متفاوت مردم با لسان خودشان، و برای سنین مختلف عمر انسان‌ها مناسب با درک مقبول آنان، باید برای غدیر فرهنگ سازی کرد و از ابزارهای تبلیغی مناسب هر یک از موقعیت‌ها معقول‌ترین استفاده را برد.


در درجه دوم پيامبر مكرم اسلام ‏صلى الله عليه و آله از اولين شنوندگان غدير كه صحابه و تابعين اطراف خودش بودند آغاز كرده و سپس آن را در وسيع ‏ترين دايره ممكن گسترش داده است.
=== د) وظیفه همگانی در تبلیغ پیام غدیر ===
ابلاغ پیام غدیر در واقع رساندن اصل رسالت الهی و تبلیغ امامی است که همه معارف و احکام دین را باید از او گرفت.


در درجه سوم ابعاد اين گستردگى درباره غدير چنين بيان شده است: از يک سو بين روستائيان و شهرنشينان هيچ تفاوتى قائل نشده و همه در برابر غدير يكسانند.
پس با ابلاغ غدیر همه دستورات الهی ابلاغ شده، و دقیقاً به همین دلیل دستور تبلیغ عمومی فقط درباره غدیر داده شده است.


از سوى ديگر عرب و غير عرب -  اهل هر زبانى كه باشند -  براى غدير قابل تفاوت نيست.
از امیرالمؤمنین علیه السلام پرسیدند: چطور کسی جز تو نمی‌تواند از طرف پیامبر صلی الله علیه و آله پیامی را برساند، در حالی که آن حضرت در مواردی به ما فرموده:{{متن عربی|فَلْيُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائبَ}}


در نگاه ديگر غلامان و كنيزان با صاحبان آنها هيچ فرقى در پذيرش و اداى وظيفه نسبت به غدير ندارند.
آنچه پیامبر صلی اللَّه علیه و آله در این باره فرموده در روز غدیر خم و در روز عرفه در حجة الوداع و در روز رحلتش بوده است! در آخرین خطبه‌ای که آن حضرت ایراد فرمود نظر کن که فرمود: <blockquote>{{متن عربی|إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ أَمْرَيْنِ لَنْ تَضِلُّوا مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا كِتَابَ اللَّهِ وَ أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّ اللَّطِيفَ الْخَبِيرَ قَدْ عَهِدَ إِلَيَّ أَنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ كَهَاتَيْنِ الْإِصْبَعَيْنِ [وَ أَشَارَ بِمُسَبِّحَتِهِ وَ الْوُسْطَى‏] فَإِنَّ إِحْدَاهُمَا قُدَّامَ الْأُخْرَى فَتَمَسَّكُوا بِهِمَا لَا تَضِلُّوا وَ لَا تَزِلُّوا وَ لَا تَقَدَّمُوهُمْ وَ لَا تَخَلَّفُوا عَنْهُمْ وَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُم‏}}.


از جهتى ديگر كودكان و نوجوانان و جوانان و ميانسالان و بزرگسالان و پيران در پيشگاه غدير به تناسب ظرفيت و قدرت و درک خود موظفند.پ
«من در میان شما دو چیز باقی گذاردم که تا به این دو تمسّک کرده‌اید هرگز گمراه نمی‌شوید: کتاب خدا و اهل بیتم. خداوند لطیف خبیر به من وعده داده است که این دو از یک دیگر جدا نشوند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند مانند این دو انگشت- که حضرت به دو انگشت سبّابه و وسط اشاره کردند- که یکی جلوتر از دیگری است. به این دو تمسّ؛ کنید تا گمراه نشوید و لغزش ننمائید از ایشان جلوتر نروید و از آنها عقب نمانید، و به آنها چیزی یاد ندهید که از شما داناترند».</blockquote>پیامبر صلی اللَّه علیه و آله به عموم مردم دستور داده که هر کس از مردم را دیدند واجب بودن اطاعت از امامان آل محمّد علیهم السّلام و واجب بودن حقّشان را برسانند، و این وظیفه ابلاغ را در هیچ مطلب غیر از این موضوع نفرموده است. در واقع پیامبر صلی اللَّه علیه و آله به عموم مردم دستور داده که به مردم برسانند حجّت و دلیل کسانی را که همه آنچه پیامبر صلی اللَّه علیه و آله بدان مبعوث شده را، از قول او کسی جز ایشان نمی‌رساند.<ref>کتاب سلیم: حدیث ۱۱.</ref>


از جنبه ‏اى ديگر سفيدپوست و سياه‏پوست و سرخ‏پوست و زردپوست همه بايد غديرى باشند و از هيچ كدام آنان عذرى درباره غدير پذيرفته نيست.
== فرهنگ سازی غدیر با ادبیات تعجب! ==
دفاع از غدیر به صورت تعجب از کسانی که نسبت به آن کم توجهی می‌کنند، یکی از شیوه‌های بسیار مؤثر در تبلیغ غدیر بوده است. اشاره به بی اعتنایی مردم نسبت به غدیر در گونه‌های مختلفی در احتجاجات معصومین علیهم السلام به چشم می‌خورد، که معمولاً با تعابیرِ مختلفِ «تعجب» همراه است.


با توجه به اين گستردگى مخاطبانِ غدير كه پيامبر صلى الله عليه و آله با تصريح خاص همه آنان را در خطابه خود نام برده، واضح است كه براى اهل هر زبانى با ادبيات آنان، و براى سطح فرهنگ‏ هاى متفاوت مردم با لسان خودشان، و براى سنين مختلف عمر انسان‏ ها مناسب با درک مقبول آنان، بايد براى غدير فرهنگ ‏سازى كرد و از ابزارهاى تبليغى مناسب هر يک از موقعيت‏ ها معقول‏ ترين استفاده را برد.
گاهی سهل انگاری در شأن غدیر، و گاهی تغافل و به فراموشی سپردن آن را مطرح کرده‌اند، و گاهی از به فراموش کاری زدن خود درباره غدیر، و گاهی از دفاع نکردن از آن انتقاد کرده‌اند، و گاهی از انکار و نپذیرفتن آن، و گاهی از اینکه با وجود چنین مستند قوی چگونه صاحب آن نتوانسته حق خود را بگیرد یاد نموده‌اند.


==== د) وظيفه همگانى در تبليغ پيام غدير<ref>كتاب سليم: حديث ۱۱.</ref> ====
این تعجب‌ها در کلام حضرت زهرا و امیرالمؤمنین و امام باقر و امام صادق علیهم السلام، در پاسخ به دشمنان غدیر یا در مقام هشدار به دوستان غدیر دیده می‌شود. در ادامه هشت مورد از آن‌ها ذکر خواهد شد:
ابلاغ پيام غدير در واقع رساندن اصل رسالت الهى و تبليغ امامى است كه همه معارف و احكام دين را بايد از او گرفت.


پس با ابلاغ غدير همه دستورات الهى ابلاغ شده، و دقيقاً به همين دليل دستور تبليغ عمومى فقط درباره غدير داده شده است.
=== الف) تعجب از فراموشی غدیر ===
به نظر شما تعجب ندارد که حاضرین در غدیر آن هم از ساکنین مدینه، آن هم از حضرت زهرا علیها السلام بپرسند که اصلاً پیامبر صلی الله علیه و آله درباره خلافت علی علیه السلام چیزی فرموده یا نه؟! کاش سؤالی به عنوان تشکیک درباره غدیر مطرح می‌کردند.


از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام پرسيدند: چطور كسى جز تو نمى‏ تواند از طرف پيامبر صلى الله عليه و آله پيامى را برساند، در حالى كه آن حضرت در مواردى به ما فرموده:
کاش نمی‌گفتند: «کلام صریحی»، و کاش نمی‌گفتند: «قبل از وفاتش» !! پس این سؤال نیست، استهزاء است! طلبکار شدن است! و به همین دلیل پاسخی جز نگاه پر از تعجب به سائل نخواهد داشت.


«فَليُبَلِّغِ الشاهِدُ الغائِب»؟ فرمود: پيامبر صلى الله عليه و آله اين جمله را فقط در روز غدير خم و در روز عرفه و در روز رحلتش فرموده ... ، و به عموم مردم دستور داده كه هر كس را ديدند واجب بودن اطاعت از امامان آل محمد عليهم السلام و واجب بودن حقشان را برسانند و اين وظيفه ابلاغ را در هيچ مطلبى غير از اين موضوع نفرموده است.
این اتفاقی بود که در روزهای پر از اشک و آه فاطمه علیها السلام بعد از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله رخ داد، که نمک دیگری بر زخم آن حضرت بود.


در واقع پيامبر صلى الله عليه و آله به عموم مردم دستور داده كه به مردم حجت و دليل كسانى را برسانند كه همه آنچه پيامبر صلى الله عليه و آله بدان مبعوث شده را از قول او كسى جز ايشان ابلاغ نمی‏كند.
محمود بن لُبَید بر سر قبر حمزه آمد و حضرت را در آنجا در حال گریه دید. خدمتش عرض کرد: من سؤالی از شما دارم که سینه ام را مضطرب ساخته!


=== فرهنگ‏ سازى غدير با ادبيات تعجب! ===
فرمود: سؤال کن.
دفاع از غدير به صورت تعجب از كسانى كه نسبت به آن كم توجهى مى ‏كنند، يكى از شيوه ‏هاى بسيار مؤثر در تبليغ غدير بوده است. اشاره به بى‏ اعتنايى مردم نسبت به غدير در گونه ‏هاى مختلفى در احتجاجات معصومين‏ عليهم السلام به چشم مى ‏خورد، كه معمولاً با تعابيرِ مختلفِ «تعجب» همراه است.


گاهى سهل‏ انگارى در شأن غدير، و گاهى تغافل و به فراموشى سپردن آن را مطرح كرده ‏اند، و گاهى از به فراموش كارى زدن خود درباره غدير، و گاهى از دفاع نكردن از آن انتقاد كرده ‏اند، و گاهى از انكار و نپذيرفتن آن، و گاهى از اينكه با وجود چنين مستند قوى چگونه صاحب آن نتوانسته حق خود را بگيرد ياد نموده ‏اند.
عرض کردم: آیا پیامبرصلی الله علیه وآله قبل از وفاتش درباره امامت علی کلام صریحی فرموده است؟ !!


اين تعجب‏ ها در كلام حضرت زهرا و اميرالمؤمنين و امام باقر و امام صادق‏ عليهم السلام، در پاسخ به دشمنان غدير و يا در مقام هشدار به دوستان غدير ديده مى‏ شود. در ادامه هشت مورد از آن ها ذكر خواهد شد:
حضرت زهرا علیها السلام فرمود: <blockquote>{{متن عربی|وَا عَجَبَا أَ نَسِيتُمْ يَوْمَ غَدِيرِ خُم‏}}؛ واعجبا، آیا روز غدیر خم را فراموش کرده‌اید؟ !!<ref>اثبات الهداة، ج ۲، ص ۱۱۲؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۵۲؛ کفایة الاثر، ج ۱، ص ۱۹۹، ح ۲۲۴.</ref></blockquote>گویا می‌خواست بفرماید: آیا دنبال کلامی صریح‌تر از سخنی هستی که پیامبر صلی الله علیه و آله بر فراز منبر غدیر فرموده و صد و بیست هزار نفر بر صراحت آن شاهدند؟ اگر بعد از چنان روزی هنوز سینه ات از شک و تردید مضطرب است بهتر آنکه از هدایت خود ناامید باشی! یک عمر سفارشات پیامبر صلی الله علیه و آله درباره خلافت علی علیه السلام کجا رفت؟


==== الف) تعجب از فراموشى غدير<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۳۵۲ ح ۲۲۴. الغدير: ج ۱ ص ۱۹۷. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۱۲ ح ۴۷۳.</ref> ====
اگر واقعاً فراموش کرده‌اید باید فکری برای هوش و حافظه شما کرد، که مبادا نماز و روزه و زکات و حج را هم فراموش کنید!
به نظر شما تعجب ندارد كه حاضرين در غدير آن هم از ساكنين مدينه، آن هم از حضرت زهرا عليها السلام بپرسند كه اصلاً پيامبر صلى الله عليه و آله درباره خلافت على‏ عليه السلام چيزى فرموده يا نه؟! كاش سؤالى به عنوان تشكيک درباره غدير مطرح مى‏كردند.


كاش نمى‏ گفتند: «كلام صريحى»، و كاش نمى ‏گفتند: «قبل از وفاتش»!! پس اين سؤال نيست، استهزاء است! طلبكار شدن است! و به همين دليل پاسخى جز نگاه پر از تعجب به سائل نخواهد داشت.
=== ب) تعجب از قانع نشدن با غدیر ===
از بی شرمی باید تعجب کرد که فدک را غصب کنند و حاکم ظالمی به آنجا بفرستند و در اثر ظلم او مردم به شکایت نزد صاحب غدیر بیایند، و هنگام دادخواهی برای مردمِ مظلوم لشکری از سوی غاصب به قصد بازگرداندن ظلم فرستاده شود!! در این میان به امام غدیر گفته شود که چرا بر علیه خلیفه سقیفه اقدام کرده‌ای؟!


اين اتفاقى بود كه در روزهاى پر از اشک و آه فاطمه‏ عليها السلام بعد از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله رخ داد، كه نمک ديگرى بر زخم آن حضرت بود. محمود بن لُبَيد بر سر قبر حمزه آمد و حضرت را در آنجا در حال گريه ديد. خدمتش عرض كرد: من سؤالى از شما دارم كه سينه ‏ام را مضطرب ساخته! فرمود: سؤال كن. عرض كردم: آيا پيامبرصلى الله عليه وآله قبل از وفاتش درباره امامت على كلام صريحى فرموده است؟!!
«اَشجَع» نماینده سقیفه در فدک مغصوب بود. او به مردم منطقه ظلم و اجحاف فراوانی نمود به حدی که اهل آنجا برای شکایت نزد امیرالمؤمنین علیه السلام آمدند.


حضرت زهرا عليها السلام فرمود: واعجبا، آيا روز غدير خم را فراموش كرده ‏ايد؟!!
آن حضرت همراه عده ای به آنجا آمدند تا او را از رفتارش بازدارند. اشجع در مقابل امیرالمؤمنین علیه السلام قرار گرفت و بر تصمیم خود پافشاری کرد و در نتیجه به دست اصحاب حضرت کشته شد.


گويا مى‏ خواست بفرمايد: آيا دنبال كلامى صريح‏تر از سخنى هستى كه پيامبر صلى الله عليه و آله بر فراز منبر غدير فرموده و صد و بيست هزار نفر بر صراحت آن شاهدند؟ اگر بعد از چنان روزى هنوز سينه ‏ات از شک و ترديد مضطرب است بهتر آنكه از هدايت خود نااميد باشى! يک عمر سفارشات پيامبر صلى الله عليه و آله درباره خلافت على‏ عليه السلام كجا رفت؟
با رسیدن این خبر به ابوبکر، عده‌ای را به سرکردگی خالد بن ولید به منطقه فرستاد.


اگر واقعاً فراموش كرده ‏ايد بايد فكرى براى هوش و حافظه شما كرد، كه مبادا نماز و روزه و زكات و حج را هم فراموش كنيد!
امیرالمؤمنین علیه السلام با یک اشاره ذوالفقار خالد را از اسب به زیر انداخت به طوری که همه لشکر او وحشت کردند.


==== ب) تعجب از قانع نشدن با غدير<ref>بحار الانوار: ج ۲۹ ص ۴۶-۶۲ .</ref>====
سپس حضرت خالد را توبیخ کرد که با سِمَت سرلشکری برای سقیفه به جنگ غدیر آمده، در حالی که شخصاً در غدیر حاضر بوده است! حضرت تعجب خود را از این حرکت خالد با کلمه «وای بر تو» ابراز کرده فرمود:
از بى ‏شرمى بايد تعجب كرد كه فدک را غصب كنند و حاكم ظالمى به آنجا بفرستند و در اثر ظلم او مردم به شكايت نزد صاحب غدير بيايند، و هنگام دادخواهى براى مردمِ مظلوم لشكرى از سوى غاصب به قصد بازگرداندن ظلم فرستاده شود!! در اين ميان به امام غدير گفته شود كه چرا بر عليه خليفه سقيفه اقدام كرده ‏اى؟!


«اَشجَع» نماينده سقيفه در فدک مغصوب بود. او به مردم منطقه ظلم و اجحاف فراوانى نمود به حدى كه اهل آنجا براى شكايت نزد اميرالمؤمنين ‏عليه السلام آمدند.
وای بر تو ای خالد! چقدر مطیع خائنین و عهدشکنان هستی! آیا روز غدیر برای تو قانع کننده نبود که اکنون چنین تصمیمی گرفته‌ای؟!


آن حضرت همراه عده ‏اى به آنجا آمدند تا او را از رفتارش باز دارند. اشجع در مقابل اميرالمؤمنين ‏عليه السلام قرار گرفت و بر تصميم خود پافشارى كرد و در نتيجه به دست اصحاب حضرت كشته شد.
وقتی به مدینه بازگشتند دامنه سخن درباره این اقدام ضد غدیر تا خود ابوبکر رسید و امیرالمؤمنین علیه السلام بر او اتمام حجت‌هایی فرمود. پس از جدا شدن از آنان، حضرت صبورانه شکایت خود را از غاصبین غدیر و فدک ابراز داشت؛ و با تعجب از اینکه غدیر برای آنان قانع کننده نیست؛ به عباس عموی خود فرمود:<blockquote>{{متن عربی|لَيْسَ لَهُمْ عِنْدِي إِلَّا الصَّبْرُ، كَمَا أَمَرَنِي نَبِيُّ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، دَعْهُمْ وَ مَا كَانَ لَهُمْ يَا عَمِّ بِيَوْمِ الْغَدِيرِ مَقْنَعٌ، دَعْهُمْ يَسْتَضْعِفُونَا جُهْدَهُمْ، فَإِنَّ اللَّهَ مَوْلَانَا وَ هُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ}}؛ «من با اینان راهی جز صبر انتخاب نکرده‌ام، همان‌طور که پیامبر صلی الله علیه و آله به من دستور داده است. اکنون که روز غدیر برای اینان قانع کننده نیست به حال خود واگذارشان!! بگذار آنچه قدرت دارند ما را ضعیف نمایند، که خداوند مولای ماست و او بهترین حکم کننده است.»<ref>بحار الانوار، ج ۲۹، ص۶۲.</ref></blockquote>


با رسيدن اين خبر به ابوبکر، عده‏اى را به سركردگى خالد بن وليد به منطقه فرستاد.
==== ج) تعجب از عذرخواهی بیجا پس از غدیر<ref>بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۶۱؛ الخصال، ص ۱۷۳؛ دلائل الامامة، ص ۳۸.</ref> ====
آیا تعجب ندارد که زنان صحابه با تأخیر سه‌ماهه، به عیادت دختر پیامبرشان در بستری بیایند که به خاطر غدیر در آن افتاده است؟


اميرالمؤمنين‏ عليه السلام با يک اشاره ذوالفقار خالد را از اسب به زير انداخت به طورى كه همه لشكر او وحشت كردند.
آیا نباید متعجبانه نگریست به مردانی که با شنیدن قهر فاطمه علیها السلام از بی‌وفایی آنان، مجروح غدیر را به خاطر آورده‌اند و برای عیادت بانوی بانوان جهان آمده‌اند که روزهای مرگ را سپری می‌کند؟


سپس حضرت خالد را توبيخ كرد كه با سِمَت سرلشكرى براى سقيفه به جنگ غدير آمده، در حالى كه شخصاً در غدير حاضر بوده است! حضرت تعجب خود را از اين حركت خالد با كلمه «واى بر تو» ابراز كرده فرمود:
آیا نباید با حیرت نگریست به کسانی که در عیادت هم نمک دیگری بر زخم سیدة النساء علیها السلام زدند؛ و به جای آنکه بگویند: ای کاش حق غدیر را ضایع نکرده بودیم، گفتند: ای کاش از غدیر اطلاع داشتیم!!


واى بر تو اى خالد! چقدر مطيع خائنين و عهدشكنان هستى! آيا روز غدير براى تو قانع كننده نبود كه اكنون چنين تصميمى گرفته ‏اى؟!
این ماجرا در روزهای آخر عمر حضرت زهرا علیها السلام اتفاق افتاد هنگامی که عده ای از زنان مهاجر و انصار به عیادت آمدند. آن حضرت در این فرصت مطالبی درباره مسئله غصب خلافت مطرح کرد و بر آنان اتمام حجت فرمود.


وقتى به مدينه بازگشتند دامنه سخن درباره اين اقدام ضد غدير تا خود ابوبكر رسيد و اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بر او اتمام حجت ‏هايى فرمود. پس از جدا شدن از آنان، حضرت صبورانه شكايت خود را از غاصبين غدير و فدك ابراز داشت؛ و با تعجب از اينكه غدير براى آنان قانع كننده نيست؛ به عباس عموى خود فرمود:
زنان سخنان حضرت را برای مردان خود نقل کردند، و در پی آن عده ای از سرشناسان مهاجر و انصار به عنوان عذرخواهی نزد حضرت آمدند و عرض کردند:


من با اينان راهى جز صبر انتخاب نكرده ‏ام، همان طور كه پيامبر صلى الله عليه و آله به من دستور داده است. اكنون كه روز غدير براى اينان قانع كننده نيست به حال خود واگذارشان!! بگذار آنچه قدرت دارند ما را ضعيف نمايند، كه خداوند مولاى ماست و او بهترين حكم كننده است.
اگر ابوالحسن این مطالب را برای ما می‌گفت قبل از آنکه پیمان با اهل سقیفه را محکم کنیم و با آنان بیعت نماییم، ما هرگز به جای او با دیگری بیعت نمی‌کردیم!


==== ج) تعجب از عذرخواهى بیجا پس از غدير<ref>دلائل الامامة: ص ۳۸. خصال: ص ۱۷۳. بحار الانوار: ج ۴۳ ص ۱۶۱.</ref> ====
حضرت متعجبانه از این فرهنگ جاهلی که بیعت باطل را بهانه ادامه راه ضلالت می‌داند، آنان را از خود راند و فرمود:
آيا تعجب ندارد كه زنان صحابه با تأخير سه ماهه، به عيادت دختر پيامبرشان در بسترى بيايند كه به خاطر غدير در آن افتاده است؟


آيا نبايد متعجبانه نگريست به مردانى كه با شنيدن قهر فاطمه ‏عليها السلام از بى‏وفايى آنان، مجروح غدير را به خاطر آورده ‏اند و براى عيادت بانوى بانوان جهان آمده ‏اند كه روزهاى مرگ را سپرى میكند؟
بعد از روز غدیر خم خداوند هیچ دلیل و عذری (در برابر ولایت) برای احدی باقی نگذاشته است. آیا پدرم در روز غدیر خم برای احدی عذری باقی گذاشت؟! از من دور شوید، که عذری از شما پذیرفته نیست بعد از آنکه عذرهایتان خواسته شده است. بعد از کوتاهی شما جایی برای امر و نهی باقی نمانده است.


آيا نبايد با حيرت نگريست به كسانى كه در عيادت هم نمک ديگرى بر زخم سيدة النساء عليها السلام زدند؛ و به جاى آنكه بگويند: اى كاش حق غدير را ضايع نكرده بوديم، گفتند: اى كاش از غدير اطلاع داشتيم!!
=== د) تعجب از حاضرین غدیر در مقایسه علی علیه السلام و معاویه<ref>الإرشاد، ج‏۱، ص ۲۶۲؛ الإحتجاج، ج‏۱، ص ۱۷۲؛ بحار الانوار، ج ۳۲، ص ۳۸۸.</ref> ===
نگاه متعجبانه به معاویه در واقع تعجب از سقیفه است. معاویه و سلف او چه کسانی بودند و از کجا آمدند، که طمع در خلافت نمودند؟ مگر چه سوابقی بالاتر از غدیرِ علی علیه السلام داشتند که مردم به خاطر آنها سقیفه را پسندیدند؟ این اظهار تعجب از دشمنِ غدیر هنگامی بود که امیرالمؤمنین علیه السلام در کوفه برای حرکت به سوی صفین خطابه ای ایراد کرد و در آن چنین فرمود:


اين ماجرا در روزهاى آخر عمر حضرت زهرا عليها السلام اتفاق افتاد هنگامى كه عده ‏اى از زنان مهاجر و انصار به عيادت آمدند. آن  حضرت در اين فرصت مطالبى درباره مسئله غصب خلافت مطرح كرد و بر آنان اتمام حجت فرمود.
تعجب از معاویة بن ابی سفیان است که در خلافت با من به نزاع برخاسته و امامت مرا انکار می‌کند! ای مهاجرین و انصار…، آیا بر شما واجب نیست که مرا یاری کنید و آیا امر من بر شما واجب نیست؟ آیا نمی‌دانید که بیعت من بر حاضر و غایب شما لازم شده؟ پس چرا معاویه و اصحابش در بیعت من خلل وارد می‌کنند؟... <blockquote>{{متن عربی|أَ مَا سَمِعْتُمْ قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ يَوْمَ الْغَدِيرِ فِي وَلَايَتِي وَ مُوَالاتِي‏}}؛ «آیا سخن پیامبر صلی الله علیه و آله را نشنیدید که در روز غدیر، ولایت و صاحب اختیاری مرا ابلاغ فرمود؟ !»</blockquote>


زنان سخنان حضرت را براى مردان خود نقل كردند، و در پى آن عده ‏اى از سرشناسان مهاجر و انصار به عنوان عذرخواهى نزد حضرت آمدند و عرض كردند:
=== هـ) تعجب از بی انصافی مردم با غدیر<ref>الإحتجاج، ج‏۲، ص۳۳۰؛ بحار الانوار، ج ۲۱، ص ۲۳۹.</ref> ===
«چقدر این امت نسبت به علی بن ابی طالب علیه السلام ظلم و بی انصافی کرده‌اند»! این جمله تعجب آمیز را امام باقر علیه السلام فرمود؛ و سپس تعجب خود را از دوستی و دشمنی بر اساس سقیفه و کنار گذاشتن حب و بغض بر اساس غدیر اعلام کرد و فرمود:


اگر ابوالحسن اين مطالب را براى ما میگفت قبل از آنكه پيمان با اهل سقيفه را محكم كنيم و با آنان بيعت نماييم، ما هرگز به جاى او با ديگرى بيعت نمى ‏كرديم!
شما مخالفین، دوستانِ ابوبکر را دوست دارید و از دشمنان او - هر کس که باشد بیزاری می‌جویید، و دوستان عمر را دوست دارید و از دشمنان او - هر کس که باشد - بیزاری می‌جویید، و دوستان عثمان را دوست دارید و از دشمنان او - هر کس که باشد - بیزاری می‌جویید.


حضرت متعجبانه از اين فرهنگ جاهلى كه بيعت باطل را بهانه ادامه راه ضلالت میداند، آنان را از خود راند و فرمود:
ولی وقتی نوبت به علی بن ابی طالب علیه السلام می‌رسد می‌گویند:


بعد از روز غدير خم خداوند هيچ دليل و عذرى (در برابر ولايت) براى احدى باقى نگذاشته است.
دوستانش را دوست داریم ولی از دشمنانش بیزاری نمی‌جوییم بلکه آنان را هم دوست داریم! چگونه چنین ادعایی برایشان صحیح است در حالی که پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرماید:


آيا پدرم در روز غدير خم براى احدى عذرى باقى گذاشت؟! از من دور شويد، كه عذرى از شما پذيرفته نيست بعد از آنكه عذرهايتان خواسته شده است.
{{متن عربی|أللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ}}. ولی می‌بینی که با دشمنان او دشمنی نمی‌کنند و خوارکنندگان او را خوار نمی‌نمایند. این انصاف نیست!


بعد از كوتاهى شما جايى براى امر و نهى باقى نمانده است.
=== و) تعجب از نفهمیدن معنای غدیر<ref>معانی الاخبار، ص ۶۶؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۳۷، ح ۱۴۰؛ بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۲۲۳.</ref> ===
تشکیک و شبهه اندازی افکار مردم بی‌غرض را هم مشوّش می‌نماید، به گونه ای که در معنا و مفهوم حقیقتی چون غدیر احساس تحیر می‌کنند.


==== د) تعجب از حاضرين غدير در مقايسه على‏ عليه السلام و معاويه<ref>بحار الانوار: ج ۳۲ ص ۳۸۸.</ref>====
این از ترفندهای دشمن برای فتح سنگرهای اعتقادی ماست و بارها این نتیجه را دربرداشته که نزدیک‌ترین دوستان غدیر سؤالاتی درباره آن مطرح کرده‌اند که پاسخ آن بسیار واضح بوده است.
نگاه متعجبانه به معاويه در واقع تعجب از سقيفه است. معاويه و سلف او چه كسى بودند و از كجا آمدند، كه طمع در خلافت نمودند؟ مگر چه سوابقى بالاتر از غديرِ على‏ عليه السلام داشتند كه مردم به خاطر آنها سقيفه را پسنديدند؟ اين اظهار تعجب از دشمنِ غدير هنگامى بود كه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در كوفه براى حركت به سوى صفين خطابه‏ اى ايراد كرد و در آن چنين فرمود:


تعجب از معاوية بن ابى‏ سفيان است كه در خلافت با من به نزاع برخاسته و امامت مرا انكار مى‏ كند! اى مهاجرين و انصار...، آيا بر شما واجب نيست كه مرا يارى كنيد و آيا امر من بر شما واجب نيست؟ آيا نمى‏ دانيد كه بيعت من بر حاضر و غايب شما لازم شده؟ پس چرا معاويه و اصحابش در بيعت من خلل وارد مى‏ كنند؟... آيا سخن پيامبر صلى الله عليه و آله را نشنيديد كه در روز غدير درباره ولايت و صاحب اختيارى من مى ‏فرمود؟!
یکی از اصحاب امام باقر علیه السلام از آن حضرت پرسید: معنای کلام پیامبر صلی الله علیه و آله چیست که فرمود:{{متن عربی|مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ}}


==== هـ) تعجب از بى‏ انصافى مردم با غدير<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۲۳۹.</ref> ====
حضرت با تعجب از چنین سؤالی فرمود: آیا مثل این مطلب جای سؤال دارد؟! به آنان فهمانید که جانشین او خواهد بود.
«چقدر اين امت نسبت به على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام ظلم و بى‏ انصافى كرده‏ اند»! اين جمله تعجب ‏آميز را امام باقرع ليه السلام فرمود؛ و سپس تعجب خود را از دوستى و دشمنى بر اساس سقيفه و كنار گذاشتن حب و بغض بر اساس غدير اعلام كرد و فرمود:


شما مخالفين، دوستانِ ابوبكر را دوست داريد و از دشمنان او -  هر كس كه باشد بيزارى مى‏ جوييد، و دوستان عمر را دوست داريد و از دشمنان او -  هر كس كه باشد -  بيزارى مى ‏جوييد، و دوستان عثمان را دوست داريد و از دشمنان او -  هر كس كه باشد -  بيزارى مى‏ جوييد.
یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله در غدیر جوانب بسیاری از خلافت و امامت را به آنان آموخت، اما حداقل چیزی که هر مخاطبی از غدیر فهمید تعیین کسی بود که باید جای رسول‌الله صلی الله علیه و آله بنشیند. این را حتی منافقین فهمیدند و به همین دلیل عکس العمل منفی از خود بروز دادند و اظهار نارضایتی کردند!


ولى وقتى نوبت به على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام می رسد مى‏ گويند:
=== ز) تعجب از انکار حقیقت بزرگ غدیر<ref>اثبات الهداة، ج ۳، ص ۱۴۰، ح ۵۸؛ بحار الأنوار، ج‏۱۵، ص ۱۷۹؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏۱، ص ۶۴۷؛ تفسیر العیاشی، ج‏۱، ص۱۸۰.</ref> ===
ظلم در حق غدیر عجیب است که از بی اعتنایی آغاز شد و به تغافل رسید. گام بعدی انکار پیمان غدیر با اقرار به اصل آن بود.


دوستانش را دوست داريم ولى از دشمنانش بيزارى نمى‏ جوييم بلكه آنان را هم دوست داريم! چگونه چنين ادعايى برايشان صحيح است در حالى كه پيامبر صلى الله عليه و آله مى ‏فرمايد:
مرحله نهایی انکار اصل آن بود، که در اوج بی پروایی و نادیده گرفتن روز حساب انجام گرفت و گفتند: «اصلاً چنین اتفاقی در تاریخ نیفتاده است» !!


أللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ. ولى مى‏ بينى كه با دشمنان او دشمنى نمى‏ كنند و خواركنندگان او را خوار نمى ‏نمايند. اين انصاف نيست!
امام باقر علیه السلام انکار عمومی امت نسبت به حقیقت بزرگ ولایت در غدیر را این گونه بیان فرموده است:<blockquote>{{متن عربی|لَقَدْ جَحَدَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ بِمَا أَخَذَ عَلَيْهَا رَسُولُ اللَّهِ مِنَ الْمِيثَاقِ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ يَوْمَ أَقَامَهُ لِلنَّاسِ وَ نَصَبَهُ لَهُمْ وَ دَعَاهُمْ إِلَى وَلَايَتِهِ وَ طَاعَتِهِ فِي حَيَاتِهِ وَ أَشْهَدَهُمْ بِذَلِكَ عَلَى أَنْفُسِهِم‏}}؛ «این امت انکار کردند پیمانی را که پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از ایشان برای امیرالمؤمنین علیه‌السلام گرفتند در روزی که ایشان را برای مردم منصوب فرمودند و آنان را در زمان حیاتشان به ولایت و اطاعت ایشان فراخواند و خود آنان را بر این مطلب شاهد گرفتند.»</blockquote>


==== و) تعجب از نفهميدن معناى غدير<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۳۴ ح ۱۴۰.</ref> ====
=== ح) تعجب از تغافل مردم از غدیر<ref>اثبات الهداة: ج ۱ ص ۵۲۶ ح ۲۸۵.</ref> ===
تشكيک و شبهه ‏اندازى افكار مردم بى‏غرض را هم مشوّش مى ‏نمايد، به گونه ‏اى كه در معنا و مفهوم حقيقتى چون غدير احساس تحير مى‏ كنند.
عجیب است که مردمانی در حضور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم اقرار لسانی نمودند و هم بیعت کردند، اما به محض آنکه چشم پیامبر صلی الله علیه و آله را دور دیدند خود را به فراموشی زدند، گویا خدا را به خاطر رسولش می‌پرستیدند و اکنون با رفتن رسول، خدا را هم بنده نبودند.


اين از ترفندهاى دشمن براى فتح سنگرهاى اعتقادى ماست و بارها اين نتيجه را در برداشته كه نزديک ترين دوستان غدير سؤالاتى درباره آن مطرح كرده ‏اند كه پاسخ آن بسيار واضح بوده است.
امام صادق علیه السلام فرمود: مردم درباره روز غدیر خم خود را به غفلت زدند همان گونه که در روز مشربه امّ ابراهیم<ref>مشربه ام ابراهیم، باغی بوده است که در میان آن اتاقی بوده است که در آنجا «ماریه قبطیه» یکی از همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرزندش ابراهیم را به دنیا آورد. وفاءالوفاء، ج۳، ص۸۲۵.</ref> خود را به غفلت زدند! روز مشربه مردم اطراف پیامبر بودند که امیرالمؤمنین علیه السلام آمد، ولی برای حضرت جا باز نکردند!!


يكى از اصحاب امام باقر عليه السلام از آن حضرت پرسيد: معناى كلام پيامبر صلى الله عليه و آله چيست كه فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلَاهُ»؟
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:<blockquote>{{متن عربی|يَا مَعْشَرَ النَّاسِ هَذَا أَهْلُ بَيْتِي تَسْتَخِفُّونَ بِهِمْ وَ أَنَا حَيٌّ بَيْنَ ظَهْرَانَيْكُمْ أَمَا وَ اللَّهِ لَئنْ غِبْتُ عَنْكُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَغِيبُ عَنْكُمْ إِنَّ الرَّوْحَ وَ الرَّاحَةَ وَ الْبِشْرَ وَ الْبِشَارَةُ لِمَنِ ائْتَمَّ بِعَلِيٍّ وَ تَوَلَّاهُ وَ سَلَّمَ لَهُ وَ لِلْأَوْصِيَاءِ مِنْ وُلْدِهِ حَقّاً عَلَيَّ أَنْ أُدْخِلَهُمْ فِي شَفَاعَتِي لِأَنَّهُمْ أَتْبَاعِي فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي‏}}.


حضرت با تعجب از چنين سؤالى فرمود: آيا مثل اين مطلب جاى سؤال دارد؟! به آنان فهمانيد كه جانشين او خواهد بود.
«ای مردم، اینها اهل بیت من هستند. من زنده ام و در میان شما هستم و این چنین آنها را سبک می شمارید؟! به خدا سوگند هرچند من از دید شما پنهان گردم، اما خداوند از شما پنهان نگردد، به راستی که رحمت و آسودگی و بشارت و شادی از آنِ کسی است که علی علیه السّلام را مقتدای خویش قرار داده، ولایتش را بپذیرد تسلیم او و اوصیاء از فرزندان وی گردد، و بر من است که وی را مشمول شفاعت خود گردانم زیرا ایشان پیروان منند، پس هرکس از من پیروی کند، از من است.»</blockquote>


يعنى پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير جوانب بسيارى از خلافت و امامت را به آنان آموخت، اما حداقل چيزى كه هر مخاطبى از غدير فهميد تعيين كسى بود كه بايد جاى رسول‏ الله ‏صلى الله عليه و آله بنشيند. اين را حتى منافقين فهميدند و به همين دليل عكس‏ العمل منفى از خود بروز دادند و اظهار نارضايتى كردند!
== فرهنگ سازی با شعر غدیر ==
شعر گذشته از زیبایی، با تراز موزونی که در قرائت دارد در همه ملت‌ها برای بقاء و حفظ فرهنگ آنان مورد استفاده قرار می‌گیرد.


==== ز) تعجب از انكار حقيقت بزرگ غدير<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۳۴ ح ۵۸۴.</ref>====
در راه فرهنگ سازی غدیر نیز شعر از مؤثرترین ابزارهای به کار گرفته شده به حساب می‌آید.
ظلم در حق غدير عجيب است كه از بى‏ اعتنايى آغاز شد و به تغافل رسيد. گام بعدى انكار پيمان غدير با اقرار به اصل آن بود.


مرحله نهايى انكار اصل آن بود، كه در اوج بى ‏پروايى و ناديده گرفتن روز حساب انجام گرفت و گفتند: «اصلاً چنين اتفاقى در تاريخ نيفتاده است»!!
این روند از غدیر خم و با حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و با اجازه آن حضرت بلکه به امر ایشان آغاز شده، و به دست یکی از زبردست‌ترین شعرای زمان در هنگام وقوع ماجرا بالبداهه درباره غدیر شعر سروده شده است.


امام باقر عليه السلام انكار عمومى امت نسبت به حقيقت بزرگ ولايت در غدير را اين گونه بيان فرموده است:
جلوه پر رنگ‌تر آن در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام است که خود حضرت برای غدیر شعر سروده است. ادامه این مسیر در زمان ائمه علیهم السلام است که با تأیید ایشان و در محضرشان توسط شعرای چیره‌دست، شعرهای نابی درباره غدیر به دنیای فرهنگ اسلام عرضه شده است. این روند در طول تاریخ ادامه یافته و در پانزده قرن غدیر شعرهای زیبا به زبان‌های مختلف درباره غدیر سروده شده و در مجموعه‌های نفیس گردآوری شده است.<ref>به عنوان نمونه به این کتاب‌ها مراجعه شود: الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، شعراء الغدیر، غدیر در شعر فارسی، غدیر در شعر فارسی از کسائی مروزی تا شهریار تبریزی.</ref>در این باره دو ماجرای ادبی غدیر را می‌آوریم:


اين امت انكار كردند پيمانى را كه پيامبر صلى الله عليه و آله از ايشان براى على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام گرفت، در روزى كه او را براى مردم منصوب فرمود و آنان را در زمان حياتش به ولايت و اطاعت او فراخواند و خود آنان را بر اين مطلب شاهد گرفت.
=== الف) فرهنگ سازی با شعر غدیر در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله<ref>بحار الانوار، ج ۲۱، ص ۳۸۸ و ج ۳۷ ص ۱۱۲، ۱۶۶، ۱۹۵؛ کفایة الطالب، ص ۶۴؛ کتاب سلیم، ص ۸۲۸.</ref> ===
با در نظر گرفتن بازارِ شعر در حجاز و احتراز خاص پیامبر صلی الله علیه و آله از آن، برای مردم عجیب بود که در حضور آن حضرت شعری خوانده شود؛ چه رسد به اینکه سروده شود، و چه رسد به اینکه آن شعر درباره دین باشد، و چه رسد به اینکه مورد تأیید حضرت قرار گیرد و روح القدس مؤید آن باشد!!


==== ح) تعجب از تغافل مردم از غدير<ref>اثبات الهداة: ج ۱ ص ۵۲۶ ح ۲۸۵.</ref> ====
برای شاعر نیز یک اقدام عادی به حساب نمی‌آمد که ذوق شکفته اش را درباره چنین موضوعی به کار گیرد و بتواند آن را در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله بخواند.
عجيب است كه مردمانى در حضور پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله هم اقرار لسانى نمودند و هم بيعت كردند، اما به محض آنكه چشم پيامبر صلى الله عليه و آله را دور ديدند خود را به فراموشى زدند، گويا خدا را به خاطر رسولش مى ‏پرستيدند و اكنون با رفتن رسول، خدا را هم بنده نبودند.


امام صادق ‏عليه السلام فرمود: مردم درباره روز غدير خم خود را به غفلت زدند همان گونه كه در روز مشربه امّ ابراهيم خود را به غفلت زدند! روز مشربه مردم اطراف حضرت بودند كه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام آمد، ولى براى حضرت جا باز نكردند!!
به همین دلیل بدون اجازه هرگز چنین جرأتی به خود نداد و از اجازه پیامبر صلی الله علیه و آله بسیار تعجب کرد؛ و ذوق‌زده بر فراز بلندی قرار گرفت و شعرش را خواند تا رسمیت و مجاز بودن این گام ادبیِ غدیر را به همه نشان دهد.


پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اى مردم، آيا در حالى كه من زنده‏ام و در بين شما هستم به اهل‏ بيت من بى‏ اعتنايى مى‏ كنيد؟ بدانيد اگر من از ميان شما غايب شوم خداوند از شما غايب نمى‏ شود!
همه اینها پایه‌گذاری فرهنگی برای شعر غدیر در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله بود که با مراحل حساب شده پیش می‌رفت.


=== فرهنگ ‏سازى با شعر غدير ===
با پایان خطابه پیامبر صلی الله علیه و آله در غدیر، حَسّان بن ثابت با در نظر گرفتن قسمت‌های اصلی خطبه و مقدماتی که برای اجرای آن فراهم شد، داستان غدیر را به صورت قطعه شعری تنظیم کرد.
شعر گذشته از زيبايى، با تراز موزونى كه در قرائت دارد در همه ملت‏ها براى بقاء و حفظ فرهنگ آنان مورد استفاده قرار می گيرد.


در راه فرهنگ ‏سازى غدير نيز شعر از مؤثرترين ابزارهاى به كار گرفته شده به حساب مى ‏آيد.
آنگاه خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: یا رسول‌الله، اجازه می‌فرمایید شعری را که درباره علی بن ابی طالب - به مناسبت این واقعه عظیم سروده‌ام بخوانم؟


اين روند از غدير خم و با حضور پيامبر صلى الله عليه و آله و با اجازه آن حضرت بلكه به امر ايشان آغاز شده، و به دست يكى از زبردست‏ ترين شعراى زمان در هنگام وقوع ماجرا بالبداهه درباره غدير شعر سروده شده است.
حضرت فرمود: بخوان به نام خداوند و برکت او.


جلوه پر رنگ‏تر آن در زمان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است كه خود حضرت براى غدير شعر سروده است. ادامه اين مسير در زمان ائمه‏ عليهم السلام است كه با تأييد ايشان و در محضرشان توسط شعراى چيره دست، شعرهاى نابى درباره غدير به دنياى فرهنگ اسلام عرضه شده است. اين روند در طول تاريخ ادامه يافته و در پانزده قرن غدير شعرهاى زيبا به زبان‏ هاى مختلف درباره غدير سروده شده و در مجموعه‏ هاى نفيس گردآورى شده است.<ref>به عنوان نمونه به اين كتاب‏ها مراجعه شود: الغدير فى الكتاب و السنة و الادب، شعراء الغدير، غدير در شعر فارسى، غدير در شعر فارسى از كسائى مروزى تا شهريار تبريزى.</ref>در اين باره دو ماجراى ادبى غدير را مى ‏آوريم:
حسّان بر جای بلندی قرار گرفت و مردم برای شنیدن کلامش ازدحام کردند، در حالی که برای بهتر شنیدن شعرش گردن می‌کشیدند. در این حال قبل از قرائت شعرش پاسخ اعتراض احتمالی را آماده کرد و گفت: ای بزرگان قریش، سخن مرا به گواهی و امضایِ پیامبر گوش کنید.


==== الف) فرهنگ‏ سازى با شعر غدير در حضور پيامبر صلى الله عليه و آله<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۸ و ج ۳۷ ص ۱۱۲، ۱۶۶، ۱۹۵. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۴۱، ۹۸، ۱۴۴، ۲۰۱. كفاية الطالب: ص ۶۴ . كتاب سليم: ص ۸۲۸ .</ref>====
سپس اشعاری را که همان‌جا سروده بود خواند، که به عنوان یک سند تاریخی از غدیر ثبت شد و به یادگار ماند. پس از اشعار حسان، پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: ای حسان، تا مادامی که با زبانت از ما دفاع می‌کنی، از سوی روح القدس مؤید خواهی بود.
با در نظر گرفتن بازارِ شعر در حجاز و احتراز خاص پيامبر صلى الله عليه و آله از آن، براى مردم عجيب بود كه در حضور آن حضرت شعرى خوانده شود؛ چه رسد به اينكه سروده شود، و چه رسد به اينكه آن شعر درباره دين باشد، و چه رسد به اينكه مورد تأييد حضرت قرار گيرد و روح ‏القدس مؤيد آن باشد!!


براى شاعر نيز يک اقدام عادى به حساب نمى ‏آمد كه ذوق شكفته ‏اش را درباره چنين موضوعى به كار گيرد و بتواند آن را در حضور پيامبر صلى الله عليه و آله بخواند.
=== ب) فرهنگ سازی با شعر غدیر توسط امیرالمؤمنین علیه السلام<ref>بحار الانوار، ج ۳۸، ص ۲۳۸، ح ۳۹.</ref> ===
چه کسی باور می‌کند که صاحب غدیر شخصاً درباره غدیر شعر گفته باشد! و چه کسی احتمال می‌دهد که این شعر در برابر دشمن غدیر سروده شده باشد! و چه کسی می‌تواند صفین را بنگرد که این شعر غدیری توسط نامه برای نماینده سقیفه فرستاده می‌شود؟ اگر صاحب غدیر درباره بزرگ‌ترین فضیلت خود شعر گفته همه شاعران غدیری به او اقتدا کرده زیباترین‌ها را تقدیم او خواهند کرد و گوش اجتماع را از نوای غدیر پر خواهند ساخت.


به همين دليل بدون اجازه هرگز چنين جرأتى به خود نداد و از اجازه پيامبر صلى الله عليه و آله بسيار تعجب كرد؛ و ذوق‏زده بر فراز بلندى قرار گرفت و شعرش را خواند تا رسميت و مجاز بودن اين گام ادبىِ غدير را به همه نشان دهد.
ماجرا هنگامی اتفاق افتاد که معاویه نامه ای به عنوان تفاخر به امیرالمؤمنین علیه السلام نوشت:


همه اينها پايه‏ گذارى فرهنگى براى شعر غدير در حضور پيامبر صلى الله عليه و آله بود كه با مراحل حساب شده پيش می‏رفت.
ای اباالحسن، من فضایل بسیاری دارم: پدرم در جاهلیت آقا بود! و من در اسلام پادشاه شده‌ام! و من دایی مؤمنین هستم!


با پايان خطابه پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير، حَسّان بن ثابت با در نظر گرفتن قسمت ‏هاى اصلى خطبه و مقدماتى كه براى اجراى آن فراهم شد، داستان غدير را به صورت قطعه شعرى تنظيم كرد.
وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام نامه معاویه را خواند فرمود:


آنگاه خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: يا رسول ‏الله، اجازه مى‏ فرماييد شعرى را كه درباره على بن ابى‏ طالب -  به مناسبت اين واقعه عظيم ‏سروده‏ ام بخوانم؟
آیا پسر هند جگرخوار با فضایل بر من فخر می‌فروشد؟! ای غلام، آنچه می‌گویم برایش بنویس. و حضرت اشعاری سرود که یک بیت آن درباره غدیر خم بود:
{{شعر}}


حضرت فرمود: بخوان به نام خداوند و بركت او.
{{ب|وَ اَوجَبَ لی وِلایَتَهُ عَلَیکُم|
رَسولُ اللَّهِ یَومَ غَدیرِ خُمٍّ}}
{{پایان شعر}}
یعنی: پیامبر صلی الله علیه وآله در روز غدیر ولایت خود بر شما را، برای من نیز واجب کرد.


حسّان بر جاى بلندى قرار گرفت و مردم براى شنيدن كلامش ازدحام كردند، در حالى كه براى بهتر شنيدن شعرش گردن مى‏ كشيدند. در اين حال قبل از قرائت شعرش پاسخ اعتراض احتمالى را آماده كرد و گفت: اى بزرگان قريش، سخن مرا به گواهى و امضاىِ پيامبر گوش كنيد.
وقتی معاویه پاسخ امیرالمؤمنین علیه السلام را خواند گفت: ای غلام، این نامه را پاره کن، که مبادا اهل شام آن را بخوانند و به علی بن ابی طالب تمایل پیدا کنند!


سپس اشعارى را كه همانجا سروده بود خواند، كه به عنوان يک سند تاريخى از غدير ثبت شد و به يادگار ماند. پس از اشعار حسان، پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: اى حسان، تا مادامى كه با زبانت از ما دفاع میكنى، از سوى روح‏ القدس مؤيد خواهى بود.
== فرهنگ سازی غدیر در دعا ==
دعاها از بهترین موقعیت‌های فرهنگ سازی هستند. حضور قلب در دعا از یک سو و رواج آن بین قشار مختلف مردم از سوی دیگر، و استفاده از دعاهای مختلف در زمان‌ها و مکان‌های مختلف از جهتی دیگر، شرایط ویژه ای را برای همگانی کردن مفاهیمی ایجاد می‌کند که در دعاها گنجانده می‌شود.


==== ب) فرهنگ‏ سازى با شعر غدير توسط اميرالمؤمنين‏ عليه السلام<ref>بحار الانوار: ج ۳۸ ص ۲۳۸ ح ۳۹.</ref> ====
از همین جاست که می‌بینیم در دعاهای روز غدیر و دعای انتظار و دعای تلقین هنگام مرگ، مسئله غدیر از زاویه‌های گوناگون مطرح شده و در این قالب فرهنگی به ترویج آن اقدام شده است. ذیلاً به شش مورد از ادعیه مربوط به غدیر اشاره می‌کنیم:
چه كسى باور میكند كه صاحب غدير شخصاً درباره غدير شعر گفته باشد! و چه كسى احتمال می دهد كه اين شعر در برابر دشمن غدير سروده شده باشد! و چه كسى می ‏تواند صفين را بنگرد كه اين شعر غديرى توسط نامه براى نماينده سقيفه فرستاده مى ‏شود؟ اگر صاحب غدير درباره بزرگ‏ترين فضيلت خود شعر گفته همه شاعران غديرى به او اقتدا كرده زيباترين‏ ها را تقديم او خواهند كرد و گوش اجتماع را از نواى غدير پر خواهند ساخت.


ماجرا هنگامى اتفاق افتاد كه معاويه نامه ‏اى به عنوان تفاخر به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام نوشت:
=== الف) فرهنگ سازی غدیر در دعای ندبه و انتظار ===
دعای ندبه که یک دوره اعتقادی از آغاز بعثت انبیا تا عصر ظهور را در قالب انتظار آخرین حجت الهی آموزش می‌دهد، مراحل بعثت پیامبران را تا غدیر بیان می‌کند و متن واقعه را بسیار ساده و بدون توضیح می‌آورد و می‌گوید:<blockquote>{{متن عربی|فَلَمَّا انْقَضَتْ أَيَّامُهُ أَقَامَ وَلِيَّهُ عَلِيَّ بْنْ أَبِي طَالِبٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمَا وَ آلِهِمَا هَادِياً إِذْ كَانَ هُوَ الْمُنْذِرَ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ فَقَالَ وَ الْمَلَأُ أَمَامَهُ: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَه‏}}؛ «آنگاه که دوران رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله سرآمد ولیّ خود علی بن ابی طالب علیه السلام را به عنوان هدایتگر مردم منصوب نمود، چرا که او ترساننده مردم بود و هر قومی هدایتگری می‌خواهد؛ لذا در حالی که مردم در برابر او بودند فرمود: هر کس من صاحب اختیار او هستم علی صاحب اختیار اوست. خدایا دوست بدار هر کس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر کس او را دشمن بدارد و یاری کن هر کس او را یاری کند و خوار کن هر کس او را خوار کند.»<ref>بحار الانوار: ج ۹۹ ص ۱۰۶.</ref></blockquote>


اى اباالحسن، من فضايل بسيارى دارم: پدرم در جاهليت آقا بود! و من در اسلام پادشاه شده‏ام! و من دايى مؤمنين هستم!
=== ب) فرهنگ سازی برای غدیر در دعای هنگام مرگ ===
دعایی که برای حفظ عقیده در هنگام مرگ و عدول نکردن از آن تا آخرین لحظه عمر وارد شده و دعای «عدیله» نام دارد، برای حساس‌ترین موقعیتِ انسان است. در این دعا یک دوره اعتقادی را تدارک دیده و در ضمن آن مسئله غدیر را مطرح کرده است.


وقتى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام نامه معاويه را خواند فرمود:
جایگاه این دعا هم یکی از موقعیت‌های فرهنگ ساز غدیر است، که با یاد سفر آخرت انسان را متوجه یکی از ابعاد مهمی می‌نماید که باید در روز حساب پاسخگو باشد. عبارت دعا چنین است: {{متن عربی|آمَنَّا بِهِ وَ بِمَا دَعَانَا إِلَيْهِ وَ بِالْقُرْآنِ الَّذِي أَنْزَلَهُ عَلَيْهِ وَ بِالْوَصِيِّ الَّذِي نَصَبَهُ يَوْمَ الْغَدِيرِ وَ أَشَارَ بِقَوْلِهِ هَذَا عَلِيٌّ إِلَيْه‏...}}<ref>مفاتیح الجنان: ص ۸۵.</ref>


آيا پسر هند جگرخوار با فضايل بر من فخر مى ‏فروشد؟! اى غلام، آنچه مى‏ گويم برايش بنويس. و حضرت اشعارى سرود كه يک بيت آن درباره غدير خم بود:
=== ج) فرهنگ سازیِ «غدیر دعوتِ خدا»<ref>الاقبال (سید ابن طاووس): ص ۴۶۰. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۵–۲۲۰.</ref> ===
روز عید غدیر دقیق‌ترین وقتی است که مردم در طول سال آن را به غدیر اختصاص می‌دهند. در چنین روزی ائمه علیهم السلام با دعاهایی که به ما آموخته‌اند به صورت همه‌جانبه از وقت استفاده کرده و فرهنگ غدیر را با جزئیاتش بین مردم رواج داده‌اند.


وَ اَوجَبَ لى وِلايَتَهُ عَلَيكُم
در فرازی از دعاهای روز غدیر سه مفهوم فرهنگی گنجانده شده است: یکی اینکه غدیر پاسخ مثبت به دعوت خداست و در نتیجه انکار غدیر رویگردانی از خالق جهان به حساب می‌آید. دوم اینکه تصدیق غدیر معادل با تکفیر سقیفه است و این معادله هرگز برهم زدنی نیست. سوم اینکه ما بر سر این اعتقاد هیچ شکی نداریم و با کمال شجاعت در روز قیامت پاسخگو خواهیم بود. در این قسمت از دعای غدیر می‌خوانیم:<blockquote>{{متن عربی|أَجَبْنَا دَاعِيَ اللَّهِ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فِي مُوَالاةِ مَوْلَانَا وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَبْدِ اللَّهِ وَ أَخِي رَسُولِهِ وَ الصِّدِّيقِ الْأَكْبَرِ وَ الْحُجَّةِ عَلَى بَرِيَّتِهِ الْمُؤَيَّدِ بِهِ نَبِيُّهُ وَ دِينُهُ الْحَقُّ الْمُبِينُ عَلَماً لِدِينِ اللَّهِ وَ خَازِناً لِعِلْمِهِ وَ عَيْبَةِ غَيْبِ اللَّهِ وَ مَوْضِعِ سِرِّ اللَّهِ وَ أَمِينِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ شَاهِدِهِ فِي بَرِيَّتِه‏}}<ref>بحار الانوار، ج ۹۵، ص ۲۹۹؛ إقبال الأعمال، ج‏۱، ص ۴۷۳.</ref></blockquote>


رَسولُ ‏اللَّهِ يَومَ غَديرِ خُمٍّ
=== د) فرهنگ سازی «غدیر میثاق آسمانی» ===
قسمتی از دعای روز غدیر توانسته چهار مفهوم فرهنگی را به صورت قطعه‌های اعتقادی در قلب ما جای دهد:


يعنى: پيامبر صلى الله عليه وآله در روز غدير ولايت خود بر شما را، براى من نيز واجب كرد.
اول اینکه ولایتِ غدیر عهدی بر همه خلق است.


وقتى معاويه پاسخ اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را خواند گفت: اى غلام، اين نامه را پاره كن، كه مبادا اهل شام آن را بخوانند و به على بن ابى ‏طالب تمايل پيدا كنند!
دوم اینکه معرفت به غدیر و اقرار بر اساس این معرفت لازم است.


=== فرهنگ ‏سازى غدير در دعا ===
سوم اینکه تابلوی بلندِ «عید بزرگ» فقط بر سر درِ غدیر نصب شده که روزی است پر از پیمان‌ه ای الهی.
دعاها از بهترين موقعيت ‏هاى فرهنگ‏ سازى هستند. حضور قلب در دعا از يک سو و رواج آن بين قشار مختلف مردم از سوى ديگر، و استفاده از دعاهاى مختلف در زمان‏ ها و مكان‏ هاى مختلف از جهتى ديگر، شرايط ويژه ‏اى را براى همگانى كردن مفاهيمى ايجاد مى‏ كند كه در دعاها گنجانده مى‏ شود.


از همين جاست كه مى‏ بينيم در دعاهاى روز غدير و دعاى انتظار و دعاى تلقين هنگام مرگ، مسئله غدير از زاويه‏ هاى گوناگون مطرح شده و در اين قالب فرهنگى به ترويج آن اقدام شده است. ذيلاً به شش مورد از ادعيه مربوط به غدير اشاره مى‏ كنيم:
چهارم اینکه باید با غدیر چشم ما روشن و قلب ما نورانی شود و برکت آن بر سر ما ببارد و نظام امورمان بر اساس غدیر چیده شود.


==== الف) فرهنگ ‏سازى غدير در دعاى ندبه و انتظار ====
متن دعای غدیر چنین است:<blockquote>{{متن عربی|اللَّهُمَّ فَكَمَا جَعَلْتَهُ عِيدَكَ الْأَكْبَرَ وَ سَمَّيْتَهُ فِي السَّمَاءِ يَوْمَ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ وَ فِي الْأَرْضِ يَوْمَ الْمِيثَاقِ الْمَأْخُوذِ وَ الْجَمْعِ الْمَسْئُولِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَقْرِرْ بِهِ عُيُونَنَا وَ اجْمَعْ بِهِ شَمْلَنَا وَ لَا تُضِلَّنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ وَ اجْعَلْنَا لِأَنْعُمِكَ مِنَ الشَّاكِرِينَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين‏}}:<ref>بحار الانوار، ج ۹۵، ص ۳۲۰؛ إقبال الأعمال، ج‏۱، ص۴۹۳؛ البلد الأمین، ص ۲۴۴.</ref></blockquote>
دعاى ندبه كه يک دوره اعتقادى از آغاز بعثت انبيا تا عصر ظهور را در قالب انتظار آخرين حجت الهى آموزش مى‏ دهد، مراحل بعثت پيامبران را تا غدير بيان مى‏ كند و متن واقعه را بسيار ساده و بدون توضيح مى ‏آورد و مى‏ گويد:


فَلَمَّا انقَضَت اَيّامُهُ اَقامَ وَلِيَّهُ عَلِىَّ بنَ اَبى‏ طالِبٍ صَلَواتُكَ عَلَيهِما وَ آلِهِما هادِياً اِذ كانَ هُوَ المُنذِرُ وَ لِكُلِّ قَومٍ هادٍ، فَقالَ وَ المَلَأُ اَمامَهُ: مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ وَ انصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخذُل مَن خَذَلَهُ:
=== هـ) فرهنگ سازی «برائت از دشمن غدیر» ===
قسمتی از دعاهای غدیر، فرهنگ سپاسگزاری همراه برائت از دشمنان غدیر را بستر سازی می‌کند. تشکر به خاطر کدام جهت غدیر؟ نفرین به کدام دشمن غدیر؟ شکرانه معرفت به حرمت غدیر و هدایت با نور غدیر. لعنت بر منکر حق این روز و زیر پا گذارنده حرمت آن و مقابله کننده با عظمت آن.


آنگاه كه دوران رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله سرآمد ولىّ خود على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را به عنوان هدايتگر مردم منصوب نمود، چرا كه او ترساننده مردم بود و هر قومى هدايتگرى مى‏ خواهد. لذا در حالى كه مردم در برابر او بودند فرمود: هر كس  من صاحب اختيار او هستم على صاحب اختيار اوست. خدايا دوست بدار هر كس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد و يارى كن هر كس او را يارى كند و خوار كن هر كس او را خوار كند.<ref>بحار الانوار: ج ۹۹ ص ۱۰۶.</ref>
فرازی از دعای روز غدیر را که آموزش دهنده چنین فرهنگی است مرور می‌کنیم:<blockquote>{{متن عربی|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي عَرَّفَنَا فَضْلَ هَذَا الْيَوْمِ وَ بَصَّرَنَا حُرْمَتَهُ وَ كَرَّمَنَا بِهِ وَ شَرَّفَنَا بِمَعْرِفَتِهِ وَ هَدَانَا بِنُورِه‏…. اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ … أَنْ تَلْعَنَ مَنْ جَحَدَ حَقَّ هَذَا الْيَوْمِ وَ أَنْكَرَ حُرْمَتَهُ فَصَدَّ عَنْ سَبِيلِكَ لِإِطْفَاءِ نُورِك‏}}


==== ب) فرهنگ‏ سازى براى غدير در دعاى هنگام مرگ ====
حمد خدایی را که فضیلت این روز را به ما شناسانید و ما را نسبت به حرمت آن بصیرت داد و به وسیله آن به ما کرامت بخشید و با معرفت آن به ما شرف داد و به نور آن ما را هدایت کرد. خدایا، از تو می‌خواهم لعنت کنی کسانی را که حق این روز را انکار کردند و حرمت آن را نپذیرفتند و برای خاموش کردن نور تو راه تو را بستند.<ref>إقبال الأعمال، ج‏۱، ص ۴۹۳؛ البلد الأمین، ص ۲۴۴؛ المصباح کفعمی، ص ۶۸۷؛ بحار الانوار: ج ۹۵ ص ۳۲۰.</ref></blockquote>
دعايى كه براى حفظ عقيده در هنگام مرگ و عدول نكردن از آن تا آخرين لحظه عمر وارد شده و دعاى «عديله» نام دارد، براى حساس ‏ترين موقعيتِ انسان است. در اين دعا يک دوره اعتقادى را تدارک ديده و در ضمن آن مسئله غدير را مطرح كرده است.


جايگاه اين دعا هم يكى از موقعيت‏ هاى فرهنگ ‏ساز غدير است، كه با ياد سفر آخرت انسان را متوجه يكى از ابعاد مهمى مى‏ نمايد كه بايد در روز حساب پاسخگو باشد. عبارت دعا چنين است:
=== و) فرهنگ سازی «سپاس بر کمال دین» ===
اراده خدا تعلق گرفته که کمال دین خود را با غدیر اعلام کند. اینکه قله دین و کمال نعمت‌هایش را ولایت علی علیه السلام قرار داده شکری عظیم لازم دارد، تا به وسیله آن از خدا قدردانی می‌کنیم. در دعای غدیر این بُعد فکری ساخته می‌شود آنجا که می‌گوییم:<blockquote>{{متن عربی|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ كَمَالَ دِينِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب عَلَيْهِ السَّلَام‏}}


آمَنّا بِوَصِيِّهِ الَّذى نَصَبَهُ يَومَ الغَديرِ وَ اَشارَ بِقَولِهِ «هذا عَلِىٌّ» إِلَيهِ<ref>مفاتيح الجنان: ص ۸۵ .</ref>: ما ايمان مى ‏آوريم به جانشين پيامبر صلى الله عليه و آله كه او را در روز غدير منصوب كرد و با كلمه «اين على» به او اشاره كرد.
«شکر خدایی را که کمال دینش و تمام نعمتش را با ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام قرار داد.»<ref>بحار الانوار: ج ۹۵ ص ۳۲۱.</ref></blockquote>


==== ج) فرهنگ‏ سازىِ «غدير دعوتِ خدا»<ref>الاقبال (سيد ابن طاووس): ص ۴۶۰. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۵-۲۲۰.</ref> ====
== فرهنگ سازی غدیر در زیارت ==
روز عيد غدير دقيق ‏ترين وقتى است كه مردم در طول سال آن را به غدير اختصاص مى‏ دهند. در چنين روزى ائمه‏ عليهم السلام با دعاهايى كه به ما آموخته‏ اند به صورت همه جانبه از وقت استفاده كرده و فرهنگ غدير را با جزئياتش بين مردم رواج داده ‏اند.
زیارات در کنار دعاها جایگاه ویژه ای برای فرهنگ سازی دارند. غدیر در زیارات با جملات بسیار پر محتوایی آمده که برخی از آنها کمک به مستندات تاریخیِ می‌نماید. شش فراز از این زیارات را که تجدید عهدی با عقاید ریشه دارمان است، ذکر می‌کنیم:


در فرازى از دعاهاى روز غدير سه مفهوم فرهنگى گنجانده شده است: يكى اينكه غدير پاسخ مثبت به دعوت خداست و در نتيجه انكار غدير رويگردانى از خالق جهان به حساب مى‏آيد. دوم اينكه تصديق غدير معادل با تكفير سقيفه است و اين معادله هرگز بر هم زدنى نيست. سوم اينكه ما بر سر اين اعتقاد هيچ شكى نداريم و با كمال شجاعت در روز قيامت پاسخگو خواهيم بود. در اين قسمت از دعاى غدير میخوانيم:
=== الف) فرهنگ سازی «معانی غدیر» در زیارت غدیر ===
فرازی از زیارت غدیر آموزش لغتنامه مخصوص آن است، که باید تک تک کارهای آسمانی پیامبر صلی الله علیه و آله را بیان کند.


اللَّهُمَّ صَدَّقنا وَ اَجَبنا داعِىَ اللَّهِ وَ اتَّبَعنَا الرَّسولَ فى مُوالاةِ مَولانا وَ مَولَى المُؤمِنينَ اَميرِالمُؤمِنينَ عَلِىِّ بنِ اَبى‏ طالِبٍ... . اَللَّهُمَّ رَبَّنا اِنَّنا سَمِعنا مُنادِياً يُنادى لِلايمانِ اَن آمِنوا بِرَبِّكُم، فَآمَنّا... . فَاِنّا يا رَبَّنا بِمَنِّكَ وَ لُطفِكَ اَجَبنا داعيكَ وَ اتَّبَعنَا الرَّسولَ وَ صَدَّقناهُ وَ صَدَّقنا مَولَى المُؤمِنينَ وَ كَفَرنا بِالجِبتِ وَ الطّاغوتِ، فَوَلِّنا ما تَوَلَّينا ...<ref>بحار الانوار: ج ۹۵ ص ۲۹۹.</ref>:
معنای صراط مستقیم برای ولایت، معنای صاحب اختیاری برای مولی؛ که پیامبر صلی الله علیه و آله فقط به آموختن این مفاهیم اکتفا نکرد، بلکه با شهادت خدا از مردم درباره آن اقرار گرفت.


خدايا ما تصديق كرديم و اجابت نموديم دعوت كننده تو را و پيرو پيامبرصلى الله عليه وآله شديم درباره ولايت مولايمان و مولاى مؤمنان اميرالمؤمنين على بن ابى‏طالب ... . خدايا، پروردگارا، ما شنيديم مناديى براى ايمان ندا مى‏كند كه به پروردگارتان ايمان بياوريد. ما نيز ايمان آورديم ... . پروردگارا، ما -  به منت و لطف تو -  دعوت كننده‏ات را پاسخ مثبت داديم و پيرو پيامبرصلى الله عليه وآله شديم و او را تصديق كرديم و همچنين مولاى مؤمنين را تصديق كرديم، و به جبت و طاغوت كافر شديم. خدايا ولايتى را كه پذيرفته‏ايم همراهمان قرار ده.
پس از این اعترافات است که هر کس عمداً به بیراهه رود باید مورد لعن و نفرین قرار گیرد.


==== د) فرهنگ ‏سازى «غدير ميثاق آسمانى» ====
چند فراز از زیارت غدیر که با سلام بر «صراط مستقیم» آغاز می‌شود چنین است:<blockquote>{{متن عربی|السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلَايَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِين‏... السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا دِينَ اللَّهِ الْقَوِيمَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِيم‏... ُ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَخُو رَسُولِ اللَّه‏… ِ وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ مَا أَنْزَلَهُ فِيكَ فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ وَ أَوْجَبَ عَلَى أُمَّتِهِ فَرْضَ طَاعَتِكَ وَ وَلَايَتِكَ وَ عَقَدَ عَلَيْهِمُ الْبَيْعَةَ لَكَ وَ جَعَلَكَ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ كَذَلِكَ ثُمَّ أَشْهَدَ اللَّهَ تَعَالَى عَلَيْهِمْ فَقَالَ أَ لَسْتُ قَدْ بَلَّغْت‏؟}}
قسمتى از دعاى روز غدير توانسته چهار مفهوم فرهنگى را به صورت قطعه ‏هاى اعتقادى در قلب ما جاى دهد:


اول اينكه ولايتِ غدير عهدى بر همه خلق است.
سلام بر تو ای صاحب اختیار من و صاحب اختیار مؤمنین. سلام بر تو ای دین محکم خداوند و راه مستقیم او. شهادت می‌دهم که تو برادر پیامبر صلی الله علیه و آله هستی …، و آن حضرت از طرف خداوند آنچه درباره تو بر او نازل کرده بود رسانید و دستور خدا را به اجرا درآورد و اطاعت تو و ولایتت را بر مردم واجب کرد، و برای تو از آنان بیعت گرفت و تو را نسبت به مؤمنین صاحب اختیارتر از خودشان قرار داد، همان‌طور که خداوند به آن حضرت چنین مقامی داده بود. سپس خدای تعالی را بر آنان شاهد گرفت و فرمود: آیا به شما رساندم؟ </blockquote>گفتند: آری به خدا قسم.


دوم اينكه معرفت به غدير و اقرار بر اساس اين معرفت لازم است.
سپس پیامبر چنین عرض کرد: <blockquote>{{متن عربی|اللَّهُمَّ اشْهَدْ وَ كَفَى بِكَ شَهِيداً وَ حَاكِماً بَيْنَ الْعِبَادِ فَلَعَنَ اللَّهُ جَاحِدَ وَلَايَتِكَ بَعْدَ الْإِقْرَارِ وَ نَاكِثَ عَهْدِكَ بَعْدَ الْمِيثَاق‏}}؛ «خدایا شاهد باش و تو به عنوان شاهد و حاکم بین بندگان کفایت می‌کنی. خداوند منکر ولایت تو را بعد از اقرار و شکننده عهد تو را بعد از پیمان لعنت کند.»<ref>المزار الکبیر، ص ۲۶۴؛ المزار، ۶۷؛ بحار الانوار، ج ۹۷، ص ۳۶۰.</ref></blockquote>


سوم اينكه تابلوى بلندِ «عيد بزرگ» فقط بر سر درِ غدير نصب شده كه روزى است پر از پيمان‏ه اى الهى.
=== ب) فرهنگ سازی «ارتباط قرآن، نبوت، غدیر» ===
هر کس غدیر را می‌آموزد باید بداند که ولایت از کتاب الله و رسالت نبوی جدایی ناپذیر است. طبعاً هر گونه شکی در اختصاص امامت حتی اگر کسی را با صاحب ولایت یکسان بدانیم، مساوی با انکار کتاب خدا و نبوت رسول خداست.


چهارم اينكه بايد با غدير چشم ما روشن و قلب ما نورانى شود و بركت آن بر سر ما ببارد و نظام امورمان بر اساس غدير چيده شود. متن دعاى غدير چنين است:
در این فقره از زیارت غدیر فرهنگ سازیِ ریشه داری بر این اساس صورت گرفته است، که می‌فرماید:<ref>المزار الکبیر، ص ۲۶۵؛ المزار، ۶۸؛ بحار الانوار، ج ۹۷، ص ۳۶۰.</ref><blockquote>{{متن عربی|أَشْهَدُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَنَّ الشَّاكَّ فِيكَ مَا آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمِينِ، وَ أَنَّ الْعَادِلَ بِكَ غَيْرَكَ عَادِلٌ عَنِ الدِّينِ الْقَوِيمِ، الَّذِي ارْتَضَاهُ لَنَا رَبُّ الْعَالَمِينَ، فَأَكْمَلَهُ بِوَلَايَتِكَ يَوْمَ الْغَدِيرِ.}}


اللَّهُمَّ اِنّى اَسأَلُكَ ... ، اَن تَجعَلَنى فى هذَا اليَومِ الَّذى عَقَدتَ فيهِ لِوَلِيِّكَ العَهدَ فى اَعناقِ خَلقِكَ وَ اَكمَلتَ لَهُمُ الدّينَ، مِنَ العارِفينَ بِحُرمَتِهِ وَ المُقِرّينَ بِفَضلِهِ ... . اللَّهُمَّ فَكَما جَعَلتَهُ عيدَكَ الاَكبَرَ وَ سَمَّيتَهُ فِى السَّماءِ يَومَ العَهدِ المَعهُودِ وَ فِى الاَرضِ يَومَ الميثاقِ المَأخُوذِ وَ الجَمعِ المَسؤُولِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقرِر بِهِ عُيُونَنا وَ اَجمِع بِهِ شَملَنا وَ لا تُضِلَّنا بَعدَ اِذ هَدَيتَنا وَ اجعَلنا ِلاَنعُمِكَ مِنَ الشّاكِرينَ يا اَرحَمَ الرّاحِمينَ<ref>بحار الانوار: ج ۹۵ ص ۳۲۰.</ref>:
«یا امیرالمؤمنین، شهادت می‌دهم که شک کننده درباره تو به پیامبر امین صلی الله علیه وآله ایمان نیاورده است، و کسی که تو را با غیر تو مساوی قرار دهد دین محکمی که رب العالمین برای ما پسندیده و با ولایت تو در روز غدیر آن را کامل کرده، ضدیت و دشمنی کرده است.»</blockquote>


خدايا از تو میخواهم مرا در اين روزى كه براى وليت عهدى بر گردن خلقت بسته ‏اى و دين را برايشان كامل كرده ‏اى، مرا از عارفين به حرمت آن و اقرار كنندگان به فضيلت آن قرار دهى ... . خدايا همان گونه كه آن را عيد بزرگ خود قرار داده‏ اى و در آسمان روز عهد معهود ناميده ‏اى و در زمين روز پيمان گرفته شده و اجتماع سؤال شونده نامگذارى كرده‏ اى، بر محمد و آل محمد درود فرست و چشم ما را بدان روشن فرما و كارهاى ما را به بركت آن منظم فرما، و  بعد از هدايت ما را گمراه مفرما و ما را نسبت به نعمت‏هايت از شاكران قرار ده، اى رحم كننده ‏ترين رحم كنندگان.
=== ج) فرهنگ سازیِ «علل عدم اجرای غدیر» ===
یک غدیری باید بداند که چرا {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه‏}}پس از پیامبر صلی الله علیه و آله عملی نشد:


==== هـ) فرهنگ‏ سازى «برائت از دشمن غدير» ====
آیا علی بن ابی طالب علیه السلام ترسید؟
قسمتى از دعاهاى غدير، فرهنگ سپاسگزارى همراه برائت از دشمنان غدير را بستر سازى میكند. تشكر به خاطر كدام جهت غدير؟ نفرين به كدام دشمن غدير؟ شكرانه معرفت به حرمت غدير و هدايت با نور غدير. لعنت بر منكر حق اين روز و زير پا گذارنده حرمت آن و مقابله كننده با عظمت آن. فرازى از دعاى روز غدير را كه آموزش دهنده چنين فرهنگى است مرور مى ‏كنيم:


الحَمدُ للَّهِ الَّذى عَرَّفَنا فَضلَ هذَا اليَومِ وَ بَصَّرَنا حُرمَتَهُ وَ كَرَّمَنا بِهِ وَ شَرَّفَنا بِمَعرِفَتِهِ وَ هَدانا بِنُورِهِ ... . اللَّهُمَّ اِنّى اَسأَلُكَ ... ، اَن تَلعَنَ مَن جَحَدَ حَقَّ هذَا اليَومِ وَ اَنكَرَ حُرمَتَهُ فَصَدَّ عَن سَبيلِكَ ِلاِطفاءِ نُورِكَ<ref>بحار الانوار: ج ۹۵ ص ۳۲۰.</ref>:
آیا از جهاد در راه خدا وحشت داشت؟


حمد خدايى را كه فضيلت اين روز را به ما شناسانيد و ما را نسبت به حرمت آن بصيرت داد و به وسيله آن به ما كرامت بخشيد و با معرفت آن به ما شرف داد و به نور آن ما را هدايت كرد. خدايا، از تو می‏خواهم لعنت كنى كسانى را كه حق اين روز را انكار كردند و حرمت آن را نپذيرفتند و براى خاموش كردن نور تو راه تو را بستند.
غدیر را نادیده گرفته و سازش کاری پیشه کرده بود؟


==== و) فرهنگ ‏سازى «سپاس بر كمال دين» ====
سستی و ضعف از خود نشان می‌داد؟!
اراده خدا تعلق گرفته كه كمال دين خود را با غدير اعلام كند. اينكه قله دين و كمال نعمت‏ هايش را ولايت على‏ عليه السلام قرار داده شكرى عظيم لازم دارد، تا به وسيله آن از خدا قدردانى میكنيم. در دعاى غدير اين بُعد فكرى ساخته میشود آنجا كه میگوييم:


الحَمدُ للَّهِ الَّذى جَعَلَ كَمالَ دينِهِ وَ تَمامَ نِعمَتِهِ بِوِلايَةِ اَميرِالمُؤمِنينَ عَلِىِّ بنِ اَبى‏ طالِبٍ عَلَيهِ السَّلامُ<ref>بحار الانوار: ج ۹۵ ص ۳۲۱.</ref>:
هرگز!! علی علیه السلام بالاتر از آن است که چنین نسبت‌هایی به او داده شود! او خدا را در نظر داشت و این همه صبر دستور برادرش رسول اللَّه صلی الله علیه وآله بود. اما بدانید که در کنار صبرش اتمام حجت را به اعلی درجه رسانده، لحظه ای از بزرگ‌ترین امر به معروف الهی یعنی غدیر دست برنمی‌داشت و درباره آن هیچ کوتاهی نکرد.


شكر خدايى را كه كمال دينش و تمام نعمتش را با ولايت اميرالمؤمنين على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام قرار داد.
این فراز زیارت غدیر برگ دیگری از اعتقاد ماست که می‌گوید:<ref>المزار الکبیر، ص ۲۶۷؛ المزار، ۷۰؛ بحار الانوار، ج ۹۷، ص ۳۶۱.</ref><blockquote>{{متن عربی|أَشْهَدُ أَنَّكَ مَا اتَّقَيْتَ ضَارِعاً وَ لَا أَمْسَكْتَ عَنْ حَقِّكَ جَازِعاً وَ لَا أَحْجَمْتَ عَنْ مُجَاهَدَةِ غَاصِبِيكَ نَاكِلًا وَ لَا أَظْهَرْتَ الرِّضَا بِخِلَافِ مَا يَرْضَى اللَّهُ مُدَاهِناً وَ لَا وَهَنْتَ لِمَا أَصَابَكَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لَا ضَعُفْتَ وَ لَا اسْتَكَنْتَ عَنْ طَلَبِ حَقِّكَ مُرَاقِباً مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ تَكُونَ كَذَلِكَ بَلْ إِذْ ظُلِمْتَ احْتَسَبْتَ رَبَّكَ وَ فَوَّضْتَ إِلَيْهِ أَمْرَكَ وَ ذَكَّرْتَهُمْ فَمَا اذَّكَرُوا وَ وَعَظْتَهُمْ فَمَا اتَّعَظُوا وَ خَوَّفْتَهُمُ اللَّهَ فَلَمْ يَخَافُوا}}


=== فرهنگ‏ سازى غدير در زيارت ===
«شهادت می‌دهم که تو از روی ذلت تقیه نکردی، و به خاطر ترس از حق خود امساک نکردی، و به عنوان عقب‌نشینی از جهاد با غاصبین حقت خودداری نکردی، و به عنوان سازشکاری مطلبی بر خلاف رضای خدا اظهار نکردی، و در مقابل آنچه در راه خدا به تو رسید سستی نکردی و ضعف نشان ندادی و به عنوان انتظار از طلب حق خود ناتوانی نشان ندادی. معاذ الله که تو چنین باشی! بلکه وقتی مظلوم شدی برای خدا صبر کردی و کار خود را به او سپردی، و ظالمان را متذکر شدی ولی نخواستند بیاد بیاورند، و آنان را موعظه کردی ولی در آنان اثر نکرد، و آنان را از خدا ترسانیدی ولی نترسیدند!»</blockquote>
زيارات در كنار دعاها جايگاه ويژه ‏اى براى فرهنگ ‏سازى دارند. غدير در زيارات با جملات بسيار پر محتوايى آمده كه برخى از آنها كمک به مستندات تاريخىِ مى‏ نمايد. شش فراز از اين زيارات را كه تجديد عهدى با عقايد ريشه دارمان است، ذكر مى‏ كنيم:


==== الف) فرهنگ‏ سازى «معانى غدير» در زيارت غدير ====
=== د) فرهنگ سازی «بیزاری از دشمنان غدیر» ===
فرازى از زيارت غدير آموزش لغتنامه مخصوص آن است، كه بايد تک تک كارهاى آسمانى پيامبر صلى الله عليه و آله را بيان كند.
در روزهایی که ما نبودیم صاحب غدیر چه مصیبت‌هایی به پای آن کشید؟ امروز نوبت ماست که برایش بسوزیم و غدیرش را روی چشمانمان نگه داریم. این است که با یاد علی علیه السلام و غدیر، از فراسوی چهارده قرن با تمام وجود لعنت می‌کنیم شکنندگان حرمتش را و جدایی اندازان بین علی علیه السلام و حقش را!


معناى صراط مستقيم براى ولايت، معناى صاحب اختيارى براى مولى؛ كه پيامبر صلى الله عليه و آله فقط به آموختن اين مفاهيم اكتفا نكرد، بلكه با شهادت خدا از مردم درباره آن اقرار گرفت.
برای غدیریان امروز یک دنیا تعجب است که نه تنها حق او را غصب کنند، بلکه او را با ابوبکر و عمر که غاصب حقش بودند یکسان بدانند! این نکته‌های زیبای فرهنگی را در فقرات زیر از زیارت غدیر می‌آموزیم:<ref>المزار الکبیر، ص ۲۶۹؛ المزار، ۷۳؛ بحار الانوار، ج ۹۷، ص ۳۶۳.</ref><blockquote>{{متن عربی|فَلَعَنَ اللَّهُ مُسْتَحِلِّي الْحُرْمَةِ مِنْكَ وَ ذَائِدِي الْحَقِّ عَنْكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّهُمُ الْأَخْسَرُونَ الَّذِينَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِيها كالِحُونَ‏... فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ سَاوَاكَ بِمَنْ نَاوَاك‏... َ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ عَدَلَ بِكَ مَنْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَايَتَك‏}}


پس از اين اعترافات است كه هر كس عمداً يا تعمداً به بيراهه رود بايد مورد لعن و نفرين قرار گيرد. چند فراز از زيارت غدير كه با سلام بر «صراط مستقيم» آغاز مى ‏شود چنين است:
خدا لعنت کند آنان که حرمت تو را شکستند و حقت را از تو دور کردند. شهادت می‌دهم که آنان از همه زیانکارترند، آنان که حرارت آتش به صورت‌هایشان می‌خورد و در آن با چهره گرفته و عبوس هستند. خدا لعنت کند کسی را که تو را با آن کسی که در مقابل تو ایستاد مساوی بداند! خدا لعنت کند کسی که تو را با آنکه خداوند ولایتت را بر او واجب کرده مساوی بداند!</blockquote>


السَّلامُ عَلَيكَ يا مَولاىَ وَ مَولَى المُؤمِنينَ. السَّلامُ عَلَيكَ يا دينَ اللَّهِ القَويمَ وَ صِراطَهُ المُستَقيمَ. اَشهَدُ اَنَّكَ اَخُو رَسولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ ... ، وَ اَنَّهُ قَد بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ ما اَنزَلَهُ فيكَ، فَصَدَعَ بِاَمرِهِ وَ اَوجَبَ عَلى اُمَّتِهِ فَرضَ طاعَتِكَ وَ وِلايَتِكَ وَ عَقَدَ عَلَيهِمُ البَيعَةَ لَكَ وَ جَعَلَكَ اَولى بِالمُؤمِنينَ مِن اَنفُسِهِم كَما جَعَلَهُ اللَّهُ كَذلِكَ. ثُمَّ اَشهَدَ اللَّهَ تَعالى عَلَيهِم فَقالَ: اَلَستُ قَد بَلَّغتُ؟ فَقالُوا: اللَّهُمَّ بَلى. فَقالَ: اللَّهُمَّ اشهَد وَ كَفى بِكَ شَهيداً وَ حاكِماً بَينَ العِبادِ. فَلَعَنَ اللَّهُ جاحِدَ وِلايَتِكَ بَعدَ الاِقرارِ وَ ناكِثَ عَهدِكَ بَعدَ الميثاقِ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰.</ref>:
=== هـ) فرهنگ سازی «غلبه غدیر بر باطل» ===
هر کس پیامبر صلی الله علیه و آله را دوست دارد بداند که غدیر حاجت پیامبر صلی الله علیه و آله به درگاه الهی بود که خدایش به او عنایت فرمود؛ و بداند که با غدیر بر همه اباطیل قلم بطلان کشیده شد و برای هیچ‌کس عذری نماند. منافقین نقشه‌های بسیاری داشتند که غدیر همه آنها را باطل کرد و بر همه آنها غالب شد.


سلام بر تو اى صاحب اختيار من و صاحب اختيار مؤمنين. سلام بر تو اى دين محكم خداوند و راه مستقيم او. شهادت مى ‏دهم كه تو برادر پيامبر صلى الله عليه و آله هستى ... ، و آن حضرت از طرف خداوند آنچه درباره تو بر او نازل كرده بود رسانيد و دستور خدا را به اجرا در آورد و اطاعت تو و ولايتت را بر مردم واجب كرد، و براى تو از آنان بيعت گرفت و تو را نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان قرار داد، همان طور كه خداوند به آن حضرت چنين مقامى داده بود. سپس خداى تعالى را بر آنان شاهد گرفت و فرمود: آيا به شما رساندم؟ گفتند: آرى به خدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش و تو به عنوان شاهد و حاكم بين بندگان كفايت مى‏كنى. خداوند منكر ولايت تو را بعد از اقرار و شكننده عهد تو را بعد از پيمان لعنت كند.
اگر چه آن روز عده کمی واقعاً به غدیر ایمان آوردند، اما اتمام حجتی شد که در آینده‌های هزاران ساله تاریخ خط مشی بسیاری از مردم را روشن ساخت و میلیون‌ها انسان را هدایت کرد.


==== ب) فرهنگ ‏سازى «ارتباط قرآن، نبوت، غدير» ====
فقرات زیر از زیارت غدیر گویای این حقایق است:<ref>المزار الکبیر، ص ۲۷۱؛ المزار، ۷۵؛ بحار الانوار، ج ۹۷، ص ۳۶۳.</ref>
هر كس غدير را مى‏ آموزد بايد بداند كه ولايت از كتاب الله و رسالت نبوى جدايى ناپذير است. طبعاً هر گونه شكى در اختصاص امامت حتى اگر كسى را با صاحب ولايت يكسان بدانيم، مساوى با انكار كتاب خدا و نبوت رسول خداست. در اين فقره از زيارت غدير فرهنگ‏ سازىِ ريشه دارى بر اين اساس صورت گرفته است، كه مى ‏فرمايد:


اَشهَدُ اَنَّكَ اَميرُالمُؤمِنينَ الحَقُّ الَّذى نَطَقَ بِوِلايَتِكَ التَّنزيلُ وَ اَخَذَ لَكَ العَهدَ عَلَى الاُمَّةِ بِذلِكَ الرَّسُولُ. اَشهَدُ يا اَميرَالمُؤمِنينَ اَنَّ الشّاكَّ فيكَ ما آمَنَ بِالرَّسُولِ الاَمينِ وَ اَنَّ العادِلَ بِكَ غَيرَكَ عانَدَ عَنِ الدّينِ القَويمِ الَّذِى ارتَضاهُ لَنا رَبُّ العالَمينَ وَ اَكمَلَهُ بِوِلايَتِكَ يَومَ الغَديرِ. ضَلَّ وَ اللَّهِ وَ اَضَلَّ مَنِ اتَّبَعَ سِواكَ وَ عَنَدَ عَنِ الحَقِّ مَن عاداكَ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰.</ref>:
أَنَ اللَّهَ تَعَالَی اسْتَجَابَ لِنَبِیِّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِیکَ دَعْوَتَهُ.<blockquote>{{متن عربی|ثُمَّ أَمَرَهُ بِإِظْهَارِ مَا أَوْلَاكَ لِأُمَّتِهِ، إِعْلَاءً لِشَأْنِكَ، وَ إِعْلَاناً لِبُرْهَانِكَ، وَ دَحْضاً لِلْأَبَاطِيلِ، وَ قَطْعاً لِلْمَعَاذِيرِ، فَلَمَّا أَشْفَقَ مِنْ فِتْنَةِ الْفَاسِقِينَ، وَ اتَّقَى فِيكَ الْمُنَافِقِينَ، أَوْحَى اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ:}} {{قرآن|یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ‏}} {{متن عربی|فَوَضَعَ عَلَى نَفْسِهِ أَوْزَارَ الْمَسِيرِ وَ نَهَضَ فِي رَمْضَاءِ الْهَجِيرِ فَخَطَبَ فَأَسْمَعَ، وَ نَادَى فَأَبْلَغَ.}}


شهادت مى‏دهم تو اميرالمؤمنينِ بر حقى هستى كه قرآن به ولايت تو گوياست و پيامبر صلى الله عليه وآله بر سر آن از امت عهد و پيمان گرفته است. يا اميرالمؤمنين، شهادت مى ‏دهم كه شک كننده درباره تو به پيامبر امين‏ صلى الله عليه وآله ايمان نياورده است، و كسى كه تو را با غير تو مساوى قرار دهد دين محكمى كه رب العالمين براى ما پسنديده و با ولايت تو در روز غدير آن را كامل كرده، ضديت و دشمنى كرده است. به خدا قسم كسى كه تابع غير تو شد گمراه شده و هر كس با تو دشمنى كند با حق عناد ورزيده است.
خداوند تعالی دعای پیامبرش را درباره تو مستجاب کرد، و به او دستور داد تا ولایت تو را بر امت اظهار کند تا مقام تو را بلندمرتبه و دلیل تو را اعلام کرده باشد و سخنان باطل را کوبیده و عذرهای بی‌جا را ریشه کن کرده باشد. آنگاه که از فتنه فاسقان احساس خطر کرد و از منافقین درباره تو ترسید، پروردگار جهان به او چنین وحی کرد:


==== ج) فرهنگ‏ سازىِ «علل عدم اجراى غدير» ====
«ای پیامبر، برسان آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر نرسانی رسالت او را نرسانده‌ای، و خداوند تو را از شر مردم حفظ می‌کند».
يک غديرى بايد بداند كه چرا «مَن كُنتُ مَولاهُ ...» پس از پيامبر صلى الله عليه و آله عملى نشد:


آيا على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام ترسيد؟
پیامبر صلی الله علیه و آله سختیِ سفر را متحمل شد و در شدت حرارت ظهر بپاخاست و خطبه ای ایراد کرد و شنوانید و ندا کرد و رسانید.</blockquote>سپس از همه آنها پرسید: آیا رسانیدم؟


آيا از جهاد در راه خدا وحشت داشت؟
گفتند: آری به خدا قسم.


غدير را ناديده گرفته و سازشكارى پيشه كرده بود؟
عرض کرد: خدایا شاهد باش.


سستى و ضعف از خود نشان میداد؟!
سپس پرسید: آیا من نسبت به مؤمنین از خودشان صاحب اختیارتر نبوده‌ام؟


هرگز!! على‏ عليه السلام بالاتر از آن است كه چنين نسبت‏ هايى به او داده شود! او خدا را در نظر داشت و اين همه صبر دستور برادرش رسول ‏اللَّه‏ صلى الله عليه وآله بود. اما بدانيد كه در كنار صبرش اتمام حجت را به اعلى درجه رسانده، لحظه ‏اى از بزرگ‏ترين امر به معروف الهى يعنى غدير دست برنمی‏داشت و درباره آن هيچ كوتاهى نكرد. اين فراز زيارت غدير برگ ديگرى از اعتقاد ماست كه مى‏گويد:
گفتند: آری.


اَشهَدُ اَنَّكَ مَا اتَّقَيتَ ضارِعاً وَ لا اَمسَكتَ عَن حَقِّكَ جازِعاً وَ لا اَحجَمتَ عَن مُجاهَدَةِ غاصِبيكَ ناكِلاً وَ لا اَظهَرتَ الرِّضا بِخِلافِ ما يُرضِى اللَّهَ مُداهِناً وَ لا وَهَنتَ لِما اَصابَكَ فى سَبيلِ اللَّهِ وَ لا ضَعُفتَ وَ لاَ استَكَنتَ عَن طَلَبِ حَقِّكَ مُراقِباً. مَعاذَ اللَّهِ اَن تَكونَ كَذلِكَ، بَل اِذ ظُلِمتَ احتَسَبتَ رَبَّكَ وَ فَوَّضتَ اِلَيهِ اَمرَكَ وَ ذَكَّرتَهُم فَمَا ادَّكَروا وَ وَعَظتَهُم فَمَا اتَّعَظوا وَ خَوَّفتَهُم فَما تَخَوَّفوا<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۱.</ref>:
پس دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود: <blockquote>{{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ، اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ، وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ}}


شهادت میدهم كه تو از روى ذلت تقيه نكردى، و به خاطر ترس از حق خود امساک نكردى، و به عنوان عقب‏ نشينى از جهاد با غاصبين حقت خوددارى نكردى، و به عنوان سازشكارى مطلبى بر خلاف رضاى خدا اظهار نكردى، و در مقابل آنچه در راه خدا به تو رسيد سستى نكردى و ضعف نشان ندادى و به عنوان انتظار از طلب حق خود ناتوانى نشان ندادى. معاذ الله كه تو چنين باشى! بلكه وقتى مظلوم شدى براى خدا صبر كردى و كار خود را به او سپردى، و ظالمان را متذكر شدى ولى نخواستند بياد بياورند، و آنان را موعظه كردى ولى در آنان اثر نكرد، و آنان را از خدا ترسانيدى ولى نترسيدند!
«هر کس من صاحب اختیار او بوده‌ام این علی صاحب اختیار اوست. خدایا دوست بدار هر کس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر کس او را دشمن بدارد، و یاری کن هر کس او را یاری کند و خوار کن هر کس او را خوار کند».</blockquote>ولی به آنچه خداوند درباره تو بر پیامبرش نازل کرد جز عده کمی ایمان نیاوردند و اکثرشان جز زیانکاری برای خود زیاد نکردند.


==== د) فرهنگ ‏سازى «لعنت بر دشمن غدير» ====
=== و) فرهنگ سازی «شناخت انواع دشمنان غدیر» ===
در روزهايى كه ما نبوديم صاحب غدير چه مصيبت‏ هايى به پاى آن كشيد؟ امروز نوبت ماست كه برايش بسوزيم و غديرش را روى چشمانمان نگه داريم. اين است كه با ياد على ‏عليه السلام و غدير، از فراسوى چهارده قرن با تمام وجود لعنت مى ‏كنيم شكنندگان حرمتش را و جدايى اندازان بين على ‏عليه السلام و حقش را !
وقتی «حق» - یعنی «غدیر» - و محتوای آن ثابت شد، کسی که رو در روی آن بایستد با کسی که آن را قبول نکند یکسان است؛ زیرا به گونه ای از اقرار به حق سر باز می‌زند.


براى غديريان امروز يک دنيا تعجب است كه نه تنها حق او را غصب كنند، بلكه او را با ابوبكر و عمر كه غاصب حقش بودند يكسان بدانند! اين نكته ‏هاى زيباى فرهنگى را در فقرات زير از زيارت غدير مى ‏آموزيم:
آنجا که «عَلِیٌّ مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَلِیّ علیه السلام»، هر کس با علی علیه السلام جنگیده یا علی علیه السلام با او جنگیده در «ضد غدیر» بودن یکسان است.


لَعَنَ اللَّهُ مُستَحِلِّى الحُرمَةِ مِنكَ وَ ذائِدِى الحَقِّ عَنكَ، وَ اَشهَدُ اَنَّهُمُ الاَخسَرُونَ الَّذينَ تَلفَحُ وُجُوهَهُمُ النّارُ وَ هُم فيها كالِحُونَ. لَعَنَ اللَّهُ مَن ساواكَ بِمَن ناواكَ. لَعَنَ اللَّهُ مَن عَدَلَ بِكَ مَن فَرَضَ اللَّهُ عَلَيهِ وِلايَتَكَ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۳.</ref>:
هر کسی به هر شکلی به جای اینکه «مَعَ الحق» باشد در موضع «عَلَی الحق» یعنی ضد غدیر قرار گیرد مورد انزجار و بیزاری ماست. در این باره فرقی نیست بین کسانی که با سکوت خود در مقام دفاع از حق غدیر، یا با رضایت به آنچه ضد غدیر است، یا با جنگ بر علیه غدیر مخالفت خود را با آن نشان داده‌اند؛ یا حتی با مقایسه صاحب غدیر با کسانی که چنین حقی ندارند حق غدیر را ضایع کرده‌اند. اگر ما درباره حق غدیر این گروه‌ها را لعن نکنیم باید بدانیم که در اعتقاد خودمان مشکل وجود دارد، و باید چاره ای برای مشکل اعتقادی خود بیندیشیم تا مفهوم «مَعَ الحق» یعنی با حق بودن و «مَعَ علی علیه السلام» یعنی با علی بودن را در دقیق‌ترین معنی در وجود خود پیاده کنیم.


خدا لعنت كند آنان كه حرمت تو را شكستند و حقت را از تو دور كردند. شهادت مى ‏دهم كه آنان از همه زيانكارترند، آنان كه حرارت آتش به صورت‏ هايشان مى‏خورد و در آن با چهره گرفته و عبوس هستند. خدا لعنت كند كسى را كه تو را با آن كسى كه در مقابل تو ايستاد مساوى بداند! خدا لعنت كند كسى كه تو را با آنكه خداوند ولايتت را بر او واجب كرده مساوى بداند!
این آموزش اعتقادی در فرازهای زیر از زیارت غدیر آمده است:<ref>المزار الکبیر، ص ۲۷۷؛ المزار، ۸۳؛ بحار الانوار، ج ۹۷، ص ۳۶۶.</ref><blockquote>{{متن عربی|اللَّهُمَ إِنَّا نَعْلَمُ أَنَ هَذَا هُوَ الْحَقُ مِنْ عِنْدِكَ، فَالْعَنْ مَنْ عَارَضَهُ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كَذَّبَ بِهِ وَ كَفَرَ}}{{قرآن|وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون‏}}<ref>شعراء / ۲۲۷.</ref> {{متن عربی|لَعْنَةُ اللَّهِ وَ لَعْنَةُ مَلَائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ أَجْمَعِينَ وَ عَلَى مَنْ سَلَّ سَيْفَهُ عَلَيْكَ وَ سَلَلْتَ سَيْفَكَ عَلَيْهِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُنَافِقِينَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ وَ عَلَى مَنْ رَضِيَ بِمَا سَاءَكَ وَ لَمْ يَكْرَهْهُ وَ أَغْمَضَ عَيْنَهُ وَ لَمْ يُنْكِرْ أَوْ أَعَانَ عَلَيْكَ بِيَدٍ أَوْ لِسَانٍ أَوْ قَعَدَ عَنْ نَصْرِكَ أَوْ خَذَلَ عَنِ الْجِهَادِ مَعَكَ أَوْ غَمَطَ فَضْلَكَ وَ جَحَدَ حَقَّكَ أَوْ عَدَلَ بِكَ مَنْ جَعَلَكَ اللَّهُ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِه‏}}:


در فقرات ديگرى از زيارت غدير مى‏ خوانيم:
خدایا، ما می‌دانیم که این حقی از جانب توست. پس لعنت کن هر کس با آن معارضه کند و در مقابل آن سر تعظیم فرود نیاورد و آن را تکذیب کند و کافر شود. به زودی آنان که ظلم کردند خواهند دانست که به کجا باز خواهند گشت. یا امیرالمؤمنین، لعنت خدا و لعنت همه ملائکه و انبیائش بر کسی که تو بر او شمشیر کشیدی و کسی که بر تو شمشیر کشید از مشرکین و منافقین تا روز قیامت. و بر کسی که به آنچه تو را ناراحت می‌کند راضی باشد و او را ناراحت نکند، و بر کسی که در برابر آنچه تو را ناراحت می‌کند چشم پوشی می‌نماید و نهی از منکر نمی‌کند، و بر کسی که علیه تو با دست یا زبان کمک کرده یا از یاری تو خودداری کرده یا از جهاد همراه تو دیگران را منع کرده یا فضیلت تو را کوچک شمرده و حق تو را انکار نموده یا کسی را که خداوند تو را صاحب اختیار بر او قرار داده با تو برابر بداند.</blockquote>


اللّهُمَّ ...، العَن مَن غَصَبَ وَلِيِّكَ حَقَّهُ وَ اَنكَرَ عَهدَهُ وَ جَحَدَهُ بَعدَ اليَقينِ وَ الاِقرارِ بِالوِلايَةِ لَهُ يَومَ اَكمَلتَ لَهُ الدّينَ:
== فرهنگ سازی غدیر در میراث مکتوب ==
در زمان‌هایی که تدوین و کتابت حدیث و معارف دین از طرف سقیفه رسماً ممنوع اعلام شده بود، و در زمان‌هایی که هنوز نوشتن به رواج امروزی نبود، امامان غدیر علی‌رغم شرایط دشوار تقیه اَبعاد مختلف واقعه غدیر را برای اصحابشان می‌فرمودند و آنان در نوشته‌های خود به صورت حدیث ثبت می‌کردند.


خدايا لعنت كن كسانى را كه حق وليّت را غصب كردند و پيمان او را انكار نمودند و بعد از يقين و اقرار به ولايت او در روزى كه دين را برايش كامل كردى، آن را انكار كردند.
این اقدام در واقع ریشه فرهنگ سازی غدیر است که شامل تعالیم و معارف و استدلال‌ها و تاریخچه آن بوده و به صورت میراث غدیر به نسل‌های فرهنگ ساز غدیر منتقل شده، تا آموزه‌های اصیل خود را از دست ندهند.


==== هـ) فرهنگ ‏سازى «غلبه غدير بر باطل» ====
آنچه امروز از حدیث و تاریخ غدیر به دست ما رسیده ثمره همان نوشته‌ها و مجموعه‌های تدوین شده در خفا از چشم سقیفه است، که میراث مکتوب غدیر را به دست ما رسانده است:
هر كس پيامبر صلى الله عليه و آله را دوست دارد بداند كه غدير حاجت پيامبر صلى الله عليه و آله به درگاه الهى بود كه خدايش به او عنايت فرمود؛ و بداند كه با غدير بر همه اباطيل قلم بطلان كشيده شد و براى هيچ كس عذرى نماند. منافقين نقشه‏ هاى بسيارى داشتند كه غدير همه آنها را باطل كرد و بر همه آنها غالب شد.


اگر چه آن روز عده كمى واقعاً به غدير ايمان آوردند، اما اتمام حجتى شد كه در آينده‏ هاى هزاران ساله تاريخ خط مشى بسيارى از مردم را روشن ساخت و ميليون ‏ها انسان را هدايت كرد. فقرات زير از زيارت غدير گوياى اين حقايق است:
در بین آثار نوشتاری بر جای مانده از دوران معصومین علیهم السلام، اولین اثرکتاب علی علیه السلام» است؛ این کتاب به املای پیامبر اکرم و توسط امیرالمؤمنین نوشته شده است. این کتاب فقط در اختیار معصومین بوده است و در دسترس همگان نبوده است. در بعضی از روایات به این واقعیت اشاره شده است. به عنوان مثال وقتی شخصی بنام «معروف» جریان واقعه غدیر را از زبان شخصی بنام «ابی الطفیل» نقل کرد، حضرت امام محمد باقر سخنان او را تأیید کرده و فرمود: این مطلب در کتاب علی آمده است.<ref>بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۲۱.</ref>


اِنَّ اللَّهَ تَعالَى استَجابَ لِنَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ فيكَ دَعوَتَهُ، ثُمَّ اَمَرَهُ بِاِظهارِ ما اَولاكَ لاُمَّتِهِ اِعلاءً لِشَأنِكَ وَ اِعلاناً لِبُرهانِكَ وَ دَحضاً لِلاَباطيلِ وَ قَطعاً لِلمَعاذيرِ. فَلَمّا اَشفَقَ مِن فِتنَةِ الفاسِقينَ وَ اتَّقى فيكَ المُنافِقينَ اَوحى اِلَيهِ رَبُّ العالَمينَ: »يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعصِمُكَ مِنَ النّاسِ« . فَوَضَعَ عَلى نَفسِهِ اَوزارَ المَسيرِ وَ نَهَضَ فى رَمضاءِ الهَجيرِ فَخَطَبَ وَ اَسمَعَ وَ نادى فَاَبلَغَ، ثُمَّ سَأَلَهُم اَجمَعَ فَقالَ: هَل بَلَّغتُ؟ فَقالوا: اللَّهُمَّ بَلى. فَقالَ: اللّهُمَّ اشهَد. ثُمَّ قالَ: اَلَستُ اَولى بِالمُؤمِنينَ مِن اَنفُسِهِم؟ فَقالُوا: بَلى. فَاَخَذَ بِيَدِكَ وَ قالَ: »مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَولاهُ، اللَّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ وَ انصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخذُل مَن خَذَلَهُ« . فَما آمَنَ بِما اَنزَلَ اللَّهُ فيكَ عَلى نَبِيِّهِ اِلاّ قَليلٌ وَ لا زادَ اَكثَرَهُم غَيرَ تَخسيرٍ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۳.بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۳.</ref>:
دومین اثر «کتاب سلیم بن قیس الهلالی» است که در حضور چهار امام تألیف شده و به تأیید سه امام رسیده و اصحاب ائمه علیهم السلام آن را می‌شناخته‌اند و احادیث آن رانقل کرده‌اند.<ref>الغدیر، ج۱، ص۶۶.</ref>


خداوند تعالى دعاى پيامبرش را درباره تو مستجاب كرد، و به او دستور داد تا ولايت تو را بر امت اظهار كند تا مقام تو را بلندمرتبه و دليل تو را اعلام كرده باشد و سخنان باطل را كوبيده و عذرهاى بى‏جا را ريشه كن كرده باشد. آنگاه كه از فتنه فاسقان احساس خطر كرد و از منافقين درباره تو ترسيد، پروردگار جهان به او چنين وحى كرد:
این کتاب بیش از پنجاه موضوع از معارف غدیر را در سیزده حدیث ثبت کرده است.<ref>الذریعه، ج۵، ص۱۰۱.</ref>


«اى پيامبر، برسان آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر نرسانى رسالت او را نرسانده ‏اى، و خداوند تو را از شر مردم حفظ مى‏ كند».
دومین اثر از دوران معصومین علیهم السلام درباره غدیر متن کامل خطبه آن است، که از یک سو امام باقر علیه السلام و از سوی دیگر حذیفة بن یمان و زید بن ارقم دو صحابی پیامبر صلی الله علیه و آله آن را نقل کرده‌اند؛ و از نقل آنان ثبت نوشتاری شده است.


پيامبر صلى الله عليه و آله سختىِ سفر را متحمل شد و در شدت حرارت ظهر بپاخاست و خطبه ‏اى ايراد كرد و شنوانيد و ندا كرد و رسانيد.
با توجه به عدم امکان چاپ و نشر در آن عصر، این دو اقدام در حد خود بسیار مهم و فوق‌العاده بوده، و ثمره شیرین آن تا امروز سازنده فرهنگ پر محتوای غدیر است.


سپس از همه آنها پرسيد: آيا رسانيدم؟ گفتند: آرى به خدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش.
روند تألیفی غدیر که در عصر معصومین علیهم السلام فرهنگ سازی شده، در طول چهارده قرن تا امروز ادامه یافته؛ و نتیجه آن کتاب‌های مستقل تألیف شده درباره غدیر است که تعداد آن از هزار کتاب گذشته، در کنار صدها جزوه و بروشور و پوستر مربوط به غدیر و ده‌ها نرم‌افزار و برنامه صوتی و تصویری، که همه آنها انعکاس این تألیفات غدیری است.


سپس پرسيد: آيا من نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر نبوده ‏ام؟ گفتند: آرى.
== پانویس ==
 
[[رده:تبلیغ غدیر]]
پس دست على‏ عليه السلام را گرفت و فرمود: «هر كس من صاحب اختيار او بوده ‏ام اين على صاحب اختيار اوست. خدايا دوست بدار هر كس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد، و يارى كن هر كس او را يارى كند و خوار كن هر كس او را خوار كند».
<references />
 
ولى به آنچه خداوند درباره تو بر پيامبرش نازل كرد جز عده كمى ايمان نياوردند و اكثرشان جز زيانكارى براى خود زياد نكردند.
 
==== و) فرهنگ ‏سازى «شناخت انواع دشمنان غدير» ====
وقتى «حق» -  يعنى «غدير» -  و محتواى آن ثابت شد، كسى كه رو در روى آن بايستد با كسى كه آن را قبول نكند يكسان است؛ زيرا به گونه ‏اى از اقرار به حق سر باز می‏زند.
 
آنجا كه «عَلِىٌّ مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَلِىّ‏ عليه السلام»، هر كس با على‏ عليه السلام جنگيده يا على ‏عليه السلام با او جنگيده در «ضد غدير» بودن يكسان است.
 
هر كسى به هر شكلى به جاى اينكه «مَعَ الحق» باشد در موضع «عَلَى الحق» يعنى ضد غدير قرار گيرد مورد انزجار و بيزارى ماست. در اين باره فرقى نيست بين كسانى كه با سكوت خود در مقام دفاع از حق غدير، و يا با رضايت به آنچه ضد غدير است، و يا با جنگ بر عليه غدير مخالفت خود را با آن نشان داده‏ اند؛ و يا حتى با مقايسه صاحب غدير با كسانى كه چنين حقى ندارند حق غدير را ضايع كرده ‏اند.اگر ما درباره حق غدير اين گروه‏ ها را لعن نكنيم بايد بدانيم كه در اعتقاد خودمان مشكل وجود دارد، و بايد چاره ‏اى براى مشكل اعتقادى خود بينديشيم تا مفهوم «مَعَ الحق» يعنى با حق بودن و «مَعَ على‏ عليه السلام» يعنى با على بودن را در دقيق ‏ترين معنى در وجود خود پياده كنيم.
 
اين آموزش اعتقادى در فرازهاى زير از زيارت غدير آمده است:
 
اللَّهُمَّ اِنّا نَعلَمُ اَنَّ هذا هُوَ الحَقُّ مِن عِندِكَ، فَالعَن مَن عارَضَهُ وَ استَكبَرَ وَ كَذَّبَ بِهِ وَ كَفَرَ «وَ سَيَعلَمُ الَّذينَ ظَلَموا اَىَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبونَ».<ref>شعراء /  ۲۲۷.</ref> لَعنَةُ اللَّهِ وَ لَعنَةُ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ اَجمَعينَ عَلى مَن سَلَّ سَيفَهُ عَلَيكَ وَ سَلَلتَ سَيفَكَ عَلَيهِ -  يا اَميرَالمُؤمِنينَ -  مِنَ المُشرِكينَ وَ المُنافِقينَ اِلى يَومِ الدّينِ، وَ عَلى مَن رَضِىَ بِما ساءَكَ وَ لَم يُكرِههُ وَ اَغمَضَ عَينَهُ وَ لَم يُنكِر اَو اَعانَ عَلَيكَ بِيَدٍ اَو لِسانٍ اَو قَعَدَ عَن نَصرِكَ اَو خَذَلَ عَنِ الجِهادِ مَعَكَ اَو غَمَطَ فَضلَكَ وَ جَحَدَ حَقَّكَ اَو عَدَلَ بِكَ مَن جَعَلَكَ اللَّهُ اَولى بِهِ مِن نَفسِهِ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۴.</ref>:
 
خدايا، ما مى‏ دانيم كه اين حقى از جانب توست. پس لعنت كن هر كس با آن معارضه كند و در مقابل آن سر تعظيم فرود نياورد و آن را تكذيب كند و كافر شود. به زودى آنان كه ظلم كردند خواهند دانست كه به كجا باز خواهند گشت. يا اميرالمؤمنين، لعنت خدا و لعنت همه ملائكه و انبيائش بر كسى كه تو بر او شمشير كشيدى و كسى كه بر تو شمشير كشيد از مشركين و منافقين تا روز قيامت. و بر كسى كه به آنچه تو را ناراحت مى ‏كند راضى باشد و او را ناراحت نكند، و بر كسى كه در برابر آنچه تو را ناراحت مى‏ كند چشم پوشى مى ‏نمايد و نهى از منكر نمى‏ كند، و بر كسى كه عليه تو با دست يا زبان كمک كرده يا از يارى تو خوددارى كرده يا از جهاد همراه تو ديگران را منع كرده يا فضيلت تو را كوچک شمرده و حق تو را انكار نموده يا كسى را كه خداوند تو را صاحب اختيار بر او قرار داده با تو برابر بداند.
 
=== فرهنگ ‏سازى غدير در ميراث مكتوب ===
در زمان‏ هايى كه تدوين و كتابت حديث و معارف دين از طرف سقيفه رسماً ممنوع اعلام شده بود، و در زمان ‏هايى كه هنوز نوشتن به رواج امروزى نبود، امامان غدير على رغم شرايط دشوار تقيه اَبعاد مختلف واقعه غدير را براى اصحابشان مى فرمودند و آنان در نوشته‏ هاى خود به صورت حديث ثبت مى‏ كردند.
 
اين اقدام در واقع ريشه فرهنگ‏ سازى غدير است كه شامل تعاليم و معارف و استدلال‏ ها و تاريخچه آن بوده و به صورت ميراث غدير به نسل‏ هاى فرهنگ‏ ساز غدير منتقل شده، تا آموزه‏ هاى اصيل خود را از دست ندهند.
 
آنچه امروز از حديث و تاريخ غدير به دست ما رسيده ثمره همان نوشته‏ ها و مجموعه ‏هاى تدوين شده در خفا از چشم سقيفه است، كه ميراث مكتوب غدير را به دست ما رسانده است:
 
در بين آثار نوشتارى بر جاى مانده از دوران معصومين‏ عليهم السلام، اولين اثر «كتاب سليم بن قيس الهلالى» است كه در حضور چهار امام تأليف شده و به تأييد سه امام رسيده و اصحاب ائمه ‏عليهم السلام آن را می شناخته‏ اند و احاديث آن رانقل كرده ‏اند.
 
اين كتاب بيش از پنجاه موضوع از معارف غدير را در سيزده حديث ثبت كرده است.
 
دومين اثر از دوران معصومين ‏عليهم السلام درباره غدير متن كامل خطبه آن است، كه از يک سو امام باقر عليه السلام و از سوى ديگر حذيفة بن يمان و زيد بن ارقم دو صحابى پيامبر صلى الله عليه و آله آن را نقل كرده ‏اند؛ و از نقل آنان ثبت نوشتارى شده است.


با توجه به عدم امكان چاپ و نشر در آن عصر، اين دو اقدام در حد خود بسيار مهم و فوق ‏العاده بوده، و ثمره شيرين آن تا امروز سازنده فرهنگ پر محتواى غدير است.
== فهرست منابع ==


روند تأليفى غدير كه در عصر معصومين‏ عليهم السلام فرهنگ ‏سازى شده، در طول چهارده قرن تا امروز ادامه يافته؛ و نتيجه آن كتاب ‏هاى مستقل تأليف شده درباره غدير است كه تعداد آن از هزار كتاب گذشته، در كنار صدها جزوه و بروشور و پوستر مربوط به غدير و ده ‏ها نرم‏ افزار و برنامه صوتى و تصويرى، كه همه آنها انعكاس اين تأليفات غديرى است.


== پانویس ==
{{منابع}}
* '''إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات‏؛''' محمد بن حسن حر عاملی، م۱۱۰۴ ق‏، بیروت: ‏ اعلمی‏، اول‏، ۱۴۲۵ ق‏.
*
* '''الإحتجاج علی أهل اللجاج؛''' احمد بن علی طبرسی، م ۵۸۸ ق‏، تحقیق: محمد باقر خرسان، مشهد: نشر مرتضی، اول، ۱۴۰۳ ق.
*
* '''الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد؛''' محمد بن محمد مفید، م ۴۱۳ ق‏، محقق و مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏، قم: کنگره شیخ مفید، اول‏، ۱۴۱۳ ق.
*
* '''إقبال الأعمال؛''' علی بن موسی‌بن طاووس، م ۶۶۴ ق‏، تهران‏: دار الکتب الإسلامیه‏، دوم‏، ۱۴۰۹ ق‏.
*
* '''بحارالانوار؛''' محمدباقر مجلسی، م ۱۱۱۰ ق، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، دوم، ۱۴۰۳ق.
*
* '''البرهان فی تفسیر القرآن‏؛''' سید هاشم بن سلیمان بحرانی، ‏م ۱۱۰۷ ق‏، قم: مؤسسة البعثة، اول، ۱۳۷۴ ش.
*
* '''البلد الأمین و الدرع الحصین‏؛''' ابراهیم بن علی عاملی کفعمی، ‏م۹۰۵ ق‏، بیروت‏: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏، اول‏، ۱۴۱۸ ق.
*
* '''التحصین لأسرار ما زاد من کتاب الیقین‏؛''' سید علی بن موسی ابن طاووس، ‏م ۶۶۴ ق، ‏محقق و مصحح: اسماعیل انصاری زنجانی خوئینی، قم‏: مؤسسة دار الکتاب، ‏اول‏، ۱۴۱۳ق.
*
* '''تفسیر العیّاشی؛''' محمد بن مسعود عیاشی، م۳۲۰ ق‏، تحقیق: هاشم رسولی محلاتی، تهران: ‏المطبعة العلمیة، اول، ۱۳۸۰ ق‏.
*
* '''تفسیر الصافی؛''' ‏فیض کاشانی، م ۱۰۹۱ ق‏، مصحح: حسین‌اعلمی، تهران‏: مکتبه الصدر، دوم، ۱۴۱۵ ق‏.
*
* '''تفسیر نور الثقلین‏؛''' عبد علی بن جمعة العروسی الحویزی، م ۱۱۱۲ ق‏، تحقیق: هاشم‌رسولی محلاتی، قم: اسماعیلیان‏، چهارم‏، ۱۴۱۵ ق. ‏
*
* '''الخصال‏؛''' محمد بن علی ابن بابویه، م ‏۳۸۱ ق‏، مصحح: علی اکبر غفاری، قم: ‏جامعه مدرسین‏، اول، ‏۱۳۶۲ ش‏.
*
* '''دلائل الإمامة؛''' محمد بن جریر بن رستم طبری آملی صغیر، ‏م قرن ۵، مصحح: قسم الدراسات الإسلامیة مؤسسة البعثة، قم‏: بعثت، ‏۱۴۱۳ ق‏.
*
* '''الذریعة إلی تصانیف الشیعة؛''' شیخ آقا بزرگ تهرانی، م۱۳۴۸ش، قم: اسماعیلیان و کتابخانه اسلامیه تهران، ۱۴۰۸ ق.
*
* '''روضة الواعظین؛''' محمد بن احمد فتال نیشابوری، م ۵۰۸ ق‏، قم‏: انتشارات رضی، ‏ اول‏، ۱۳۷۵ ش‏.
*
* '''عوالم العلوم؛''' عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی‏، م قرن ۱۲، تحقیق: محمد باقر موحد ابطحی اصفهانی‏، قم: مؤسسة الإمام المهدی عیه السلام، دوم، ۱۴۰۵ق.
*
* '''الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب؛''' عبدالحسین امینی، م ۱۲۸۱ ق، تحقیق: مرکز الغدیر للدراسات الاسلامی، قم:مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، اول، ۱۳۷۵ ش.
*
* '''کتاب المزار؛''' محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، م ۴۱۳ ق‏، محقق و مصحح: محمد باقر ابطحی، قم‏: کنگره جهانی هزاره شیخ مفید- رحمة الله علیه‏، اول‏، ۱۴۱۳ ق‏.
*
* '''کتاب سلیم بن قیس الهلالی‏؛''' سلیم بن قیس هلالی، ‏م ۷۶ ق‏، محقق و مصحح: انصاری زنجانی خوئینی، محمد، قم‏: الهادی، ‏اول‏، ۱۴۰۵ ق. ‏
*
* '''کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر؛''' علی بن محمد خزاز رازی، م قرن ۴، محقق و مصحح: حسینی کوهکمری، عبد اللطیف‌قم‏: بیدار، ۱۴۰۱ ق‏.
*
* '''کفایة الطالب فی مناقب علی بن أبی طالب؛''' محمد بن یوسف الگنجی الشافعی، م۶۵۸ق، مصر: دار إحیاء تراث أهل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۴ق.
*
* '''المزار الکبیر؛''' محمد بن جعفر ابن مشهدی، م۶۱۰ ق‌، مصحح: جواد قیومی اصفهانی، قم:‏ دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، اول‏، ۱۴۱۹ ق‏.
*
* '''مستدرک الوسائل‏؛''' حسین بن محمد تقی نوری، ‏م۱۳۲۰ ق‏، محقق و مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏، قم‏: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ‏اول، ‏۱۴۰۸ ق‏.
*
* '''المصباح للکفعمی (جنة الأمان الواقیة)؛''' ابراهیم بن علی عاملی کفعمی‏، م۹۰۵ ق‏، قم‏: دار الرضی (زاهدی)، دوم‏، ۱۴۰۵ ق‏.
*
* '''معانی الأخبار؛''' محمد بن علی ابن بابویه، م۳۸۱ ق‏، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، قم‏: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ‏اول‏، ۱۴۰۳ ق‏.
*
* '''وفاء الوفا بأخبار دار المصطفی؛''' نورالدین علی بن احمد سمهودی، م۶۱۱ق، مدینة المنورة: دارالکتب العلمیّة، ۱۴۸۱.
*
* '''الیقین باختصاص مولانا علیّ علیه السلام بإمرة المؤمنین‏؛''' علی بن موسی ابن طاووس، م ۶۶۴ ق‏، محقق و مصحح: اسماعیل‌انصاری زنجانی خوئینی، قم:‏ دار الکتاب‏، اول‏، ۱۴۱۳ق.
{{پایان منابع}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۳۹

فرهنگ سازی برای غدیر در بلند مدت از بهترین و مؤثرترین روش‌ها در تبلیغ غدیر است. این وظیفه بسیار مهم غدیری قبل از همه توسط شخص پیامبر صلی الله علیه و آله در خود غدیر انجام شد.

همچنین در حیات آن حضرت بعد از غدیر و نیز بعد از ایشان در دعاها و زیارات و در قالب شعر و ادب به زبان‌های مختلفی که معتقدین به غدیر با آنها سخن می‌گویند، و همچنین در نوشته‌ها و کتاب‌های تألیف شده مستقل یا ضمنی جلوه کرده که از لسان ائمه علیهم السلام و در حضور ایشان به انجام رسیده، و آثار آن تا امروز به یادگار باقی مانده است.

این بنیان‌های فرهنگیِ غدیر و کیفیت فرهنگ سازی آنها توسط معصومین علیهم السلام را در پنج قسمت این بخش پی می‌گیریم:[۱]

عمومی سازی فرهنگ غدیر

با مطرح شدن فرهنگ سازی، قبل از همه چشم‌ها به مُبلِّغ اعظم غدیر دوخته می‌شود که در این باره چه فرموده و چه راهکارهایی برای این هدف به ما آموخته است.

دامنه فعالیت در این زمینه تا کجاست و چه محدوده‌هایی باید مراعات شود؟

فرهنگ سازی با در نظر گرفتن مکان‌های مختلف و فرهنگ‌های متفاوت و بالاتر از آن آینده‌های متغیِّر، به چه صورتی باید برنامه‌ریزی شود؟

با مروری بر دستورات پیامبر صلی الله علیه و آله در راستای کیفیت نشر فرهنگ غدیر در چهار بخش، وظیفه همگانی در تبلیغ عمومی غدیر را می‌آموزیم:

الف) فرهنگ سازی عمومی غدیر در تبلیغ پیامبر صلی الله علیه و آله

اولین فرهنگ سازِ غدیر که فرمان عامی در این باره صادر فرموده و خود پایه آن را گذاشته پیامبر صلی الله علیه و آله است.

فرهنگ سازی برای غدیر در تبلیغی که توسط خود پیامبر صلی الله علیه و آله صورت گرفته، ناظر به انواع مخاطبین تا روز قیامت است، که در این فراز خطبه غدیر بیان شده است:

«ِ وَ قَدْ بَلَّغْتُ مَا أُمِرْتُ بِتَبْلِيغِهِ حُجَّةً عَلَى كُلِّ حَاضِرٍ وَ غَائب وَ عَلَى مَنْ شَهِدَ وَ مَنْ لَمْ يَشْهَدْ وَ وُلِدَ أَمْ لَمْ يُولَد»؛[۲] «من رسانیدم آنچه مأمور به ابلاغش بودم تا حجت باشد بر حاضر و غایب و بر همه کسانی که حضور دارند یا ندارند، به دنیا آمده‌اند یا نیامده اند.»

پیامبر صلی الله علیه و آله در این جملات که در آن دو بار از واژه «تبلیغ» استفاده شده (بَلَّغتُ، بِتَبلیغِهِ)، مخاطب خود را از آن مجلس خاص گسترده‌تر اعلام کرده و این عمومیت را از سه جهت گسترش داده است:

جهت اول: غایبین از آن مجلس که قاعدتاً باید حضور می‌یافتند ولی نتوانسته‌اند، که در این مورد از کلمه «حضور» استفاده شده است.

جهت دوم: همه مردم آن زمان که به خاطر عدم امکان جمع همه و خبر نداشتن یا دوری راه، امکان نداشت در آن مجلس تبلیغی حاضر باشند، که در این مورد کلمه «شهود» به کار رفته است.

جهت سوم: همه مردم زمان‌های آینده که هنوز به دنیا نیامده اند، که در این مورد از واژه «ولادت» استفاده شده است.

ب) دستور پیامبر صلی الله علیه و آله به فرهنگ سازی عمومی غدیر

از جالب‌ترین دستورات خداوند متعال دستور فرهنگ سازی برای غدیر در دو فاز بزرگ و کوچک جامعه یعنی محیط‌های خانوادگی و محیط‌های عمومی است.

این شیوه رواج فرهنگ غدیر در کل دنیا، در عبارتی بسیار کوتاه در خطابه غدیر آمده است:

«فَلْيُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائبَ وَ الْوَالِدُ الْوَلَدَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة»[۳] «پس حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا روز قیامت برسانند.»

از این فراز خطبه غدیر سه نکته برای فرهنگ سازی عمومی غدیر استفاده می‌شود:

نکته اول: فَلیُبَلِّغِ الحاضِرُ الغائب

هر کسی در هر زمانی به هر نوعی در برابر پیام غدیر حضور یافت، موظف به ابلاغ دانسته‌های خود درباره غدیر به کسانی است که به هر نوعی و به هر دلیلی از آگاهی نسبت به آن غایب بوده‌اند.

بنا بر این فرقی وجود نخواهد داشت بین کسانی که شخصاً کنار برکه غدیر حاضر بوده و صدای دلنشین پیامبر صلی الله علیه و آله را به گوش خود شنیده‌اند، و کسانی که در آن زمان خبر آن را از حاضرین غدیر مستقیماً یا به واسطه دریافت کرده‌اند یا کسانی که در زمان‌های بعد به صورت شنیداری یا نوشتاری یا به وسیله انواع ابزارهای ارتباط جمعی صوتی و تصویریِ روز به آنان ابلاغ شده است.

اگر همه معتقدین غدیر به این دایره وسیع در تبلیغ آن پایبند باشند، در واقع ما به تعداد آنان مُبَلِّغ برای غدیر خواهیم داشت؛ و متقابلاً تعداد مخاطبمان بی‌نهایت خواهد بود، به عدد همه انسان‌های روی زمین در هر کشور و شهر و آبادی به هر زبانی و از هر قومیّتی، یعنی هر کسی که با هر ابزاری امکان اطلاع‌رسانی به او وجود داشته باشد وظیفه ماست که پیام غدیر را به او برسانیم.

نکته دوم: فَلیُبَلِّغِ الوالِدُ الوَلَد

به موازات احیای عمومی غدیر در سطح جامعه، محیط گرم و صمیمی خانواده موقعیت مؤثری است که والدین می‌توانند آن را به زمینه‌ای برای تبلیغ غدیر تبدیل نمایند.

همچنین اگر در مکان‌ها و زمان‌هایی امکان تبلیغ عمومی غدیر نبود و فرزندانمان از بُعد اجتماعی آن محروم ماندند، لااقل محیط خانواده در محدوده بسته خود بتواند وظیفه تبلیغ غدیر را ادامه دهد، بدون آنکه آسیبی از سوی سقیفه بدان برسد یا بتواند ممانعتی نسبت به ابلاغ این اعتقاد حیاتی اسلام ایجاد کند.

از نظر ادبیات مسلَّم است که منظور از «والد» در اینجا «پدر» به‌طور خاص نیست، بلکه به عنوان مصداق بارز گفته شده و قطعاً شامل مادر را و همه کسانی می‌شود که به نوعی وظیفه سرپرستی فرزندانی را بر عهده دارند و نقش پدر یا مادر را برای آنان ایفا می‌کنند؛ همه آنان «والِد» هایی هستند که به دستور خاص پیامبر صلی الله علیه و آله باید پیام غدیر را به «وَلَد» های خود برسانند.

نکته سوم: اِلی یَومِ القِیامَة

تعیین زمانی به بلندای «تا قیامت» برای تبلیغ غدیر از سوی پیامبری که همه آینده‌های تلخ و شیرین غدیر را می‌بیند، بسیار پر مفهوم و دقیق است.

دو جهت مهم در مطرح کردن قیامت وجود دارد که گستردگی تبلیغی و حفاظت تبلیغاتی غدیر را تضمین می‌نماید:

اول اینکه این دستور عام شامل زمان‌هایی می‌شود که ظالمین با سلاح‌های مختلف تبلیغاتی و جنگی به مبارزه با غدیر اقدام کرده‌اند. در چنین شرایطی از یک سو وظیفه ابلاغ غدیر از ما برداشته نمی‌شود، و از سوی دیگر دشمن از هر طرف حمله کند در خواهد یافت که مدافعان غدیر از سوی دیگر مشغول ترویج فرهنگ خود هستند و اقدامات دشمن در حال خنثی شدن است.

دوم اینکه این دستور در طول زمان و با توجه به ازدیاد جمعیت به موازات آن، شبیه درخت تبلیغی خواهد شد که روز به روز بر تعداد شاخه‌های آن افزوده می‌شود. این درخت با شاخه‌های روز افزونش تا بی‌نهایت برگ‌ه ای غدیر تولید می‌کند و سایه پر برکت آن را بر سر مردم جهان می‌گستراند تا از گزند سقیفه در پناه آن باشند.

به همین موازات میوه شیرین غدیر را با شاخه‌های طوبائی خود که از هر خانه ای سر برمی‌آورد، در همه جا شکوفا می‌کند و بهشت دنیا قبل از جنت عقبی در دسترس مردم قرار می‌گیرد.

ج) استفاده از انواع ابزارهای فرهنگ سازی برای غدیر

یکی از پیش‌بینی‌های عجیب برای آینده غدیر، فرهنگ سازی آن با انواع اتمام حجت است بر مخاطبین متفاوتی که برای آن فرض می‌شود، که در این فراز خطابه غدیر آمده است:

«اعْلَمُوا مَعَاشِرَ النَّاسِ ذَلِكَ وَ افْهَمُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَكُمْ وَلِيّاً وَ إِمَاماً فَرَضَ طَاعَتَهُ عَلَى الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ عَلَى التَّابِعِينَ بِإِحْسَانٍ وَ عَلَى الْبَادِي وَ الْحَاضِرِ وَ عَلَى الْعَجَمِيِّ وَ الْعَرَبِيِّ وَ عَلَى الْحُرِّ وَ الْمَمْلُوكِ وَ الصَّغِيرِ وَ الْكَبِيرِ وَ عَلَى الْأَبْيَضِ وَ الْأَسْوَدِ وَ عَلَى كُلِّ مَوْجُودٍ مَاضٍ حُكْمُهُ وَ جَازٍ قَوْلُهُ وَ نَافِذٍ أَمْرُه»‏[۴] ای مردم، این مطلب را درباره او بدانید و بفهمید، و بدانید که خداوند او را برای شما صاحب اختیار و امامی قرار داده که اطاعتش را واجب نموده بر مهاجرین و انصار و بر تابعین آنان به نیکی، و بر روستایی و شهری، و بر عجمی و عربی، و بر آزاد و بنده، و بر بزرگ و کوچک، و بر سفید و سیاه. بر هر یکتاپرستی حکم او اجرا شونده و کلام او مورد عمل و امر او نافذ است.

در این خطاب در درجه اول بین زن و مرد در پیام غدیر فرقی گذاشته نشده لزوم ابلاغ آن برای همه یکسان است.

در درجه دوم پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله از اولین شنوندگان غدیر که صحابه و تابعین اطراف خودش بودند آغاز کرده و سپس آن را در وسیع‌ترین دایره ممکن گسترش داده است.

در درجه سوم ابعاد این گستردگی درباره غدیر چنین بیان شده است: از یک سو بین روستائیان و شهرنشینان هیچ تفاوتی قائل نشده و همه در برابر غدیر یکسانند.

از سوی دیگر عرب و غیر عرب - اهل هر زبانی که باشند - برای غدیر قابل تفاوت نیست.

در نگاه دیگر غلامان و کنیزان با صاحبان آنها هیچ فرقی در پذیرش و ادای وظیفه نسبت به غدیر ندارند.

از جهتی دیگر کودکان و نوجوانان و جوانان و میانسالان و بزرگسالان و پیران در پیشگاه غدیر به تناسب ظرفیت و قدرت و درک خود موظفند.

از جنبه ای دیگر سفیدپوست و سیاه‌پوست و سرخ‌پوست و زردپوست همه باید غدیری باشند و از هیچ‌کدام آنان عذری درباره غدیر پذیرفته نیست.

با توجه به این گستردگی مخاطبانِ غدیر که پیامبر صلی الله علیه و آله با تصریح خاص همه آنان را در خطابه خود نام برده، واضح است که برای اهل هر زبانی با ادبیات آنان، و برای سطح فرهنگ‌های متفاوت مردم با لسان خودشان، و برای سنین مختلف عمر انسان‌ها مناسب با درک مقبول آنان، باید برای غدیر فرهنگ سازی کرد و از ابزارهای تبلیغی مناسب هر یک از موقعیت‌ها معقول‌ترین استفاده را برد.

د) وظیفه همگانی در تبلیغ پیام غدیر

ابلاغ پیام غدیر در واقع رساندن اصل رسالت الهی و تبلیغ امامی است که همه معارف و احکام دین را باید از او گرفت.

پس با ابلاغ غدیر همه دستورات الهی ابلاغ شده، و دقیقاً به همین دلیل دستور تبلیغ عمومی فقط درباره غدیر داده شده است.

از امیرالمؤمنین علیه السلام پرسیدند: چطور کسی جز تو نمی‌تواند از طرف پیامبر صلی الله علیه و آله پیامی را برساند، در حالی که آن حضرت در مواردی به ما فرموده:«فَلْيُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائبَ»

آنچه پیامبر صلی اللَّه علیه و آله در این باره فرموده در روز غدیر خم و در روز عرفه در حجة الوداع و در روز رحلتش بوده است! در آخرین خطبه‌ای که آن حضرت ایراد فرمود نظر کن که فرمود:

«إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ أَمْرَيْنِ لَنْ تَضِلُّوا مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا كِتَابَ اللَّهِ وَ أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّ اللَّطِيفَ الْخَبِيرَ قَدْ عَهِدَ إِلَيَّ أَنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ كَهَاتَيْنِ الْإِصْبَعَيْنِ [وَ أَشَارَ بِمُسَبِّحَتِهِ وَ الْوُسْطَى‏] فَإِنَّ إِحْدَاهُمَا قُدَّامَ الْأُخْرَى فَتَمَسَّكُوا بِهِمَا لَا تَضِلُّوا وَ لَا تَزِلُّوا وَ لَا تَقَدَّمُوهُمْ وَ لَا تَخَلَّفُوا عَنْهُمْ وَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُم‏». «من در میان شما دو چیز باقی گذاردم که تا به این دو تمسّک کرده‌اید هرگز گمراه نمی‌شوید: کتاب خدا و اهل بیتم. خداوند لطیف خبیر به من وعده داده است که این دو از یک دیگر جدا نشوند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند مانند این دو انگشت- که حضرت به دو انگشت سبّابه و وسط اشاره کردند- که یکی جلوتر از دیگری است. به این دو تمسّ؛ کنید تا گمراه نشوید و لغزش ننمائید از ایشان جلوتر نروید و از آنها عقب نمانید، و به آنها چیزی یاد ندهید که از شما داناترند».

پیامبر صلی اللَّه علیه و آله به عموم مردم دستور داده که هر کس از مردم را دیدند واجب بودن اطاعت از امامان آل محمّد علیهم السّلام و واجب بودن حقّشان را برسانند، و این وظیفه ابلاغ را در هیچ مطلب غیر از این موضوع نفرموده است. در واقع پیامبر صلی اللَّه علیه و آله به عموم مردم دستور داده که به مردم برسانند حجّت و دلیل کسانی را که همه آنچه پیامبر صلی اللَّه علیه و آله بدان مبعوث شده را، از قول او کسی جز ایشان نمی‌رساند.[۵]

فرهنگ سازی غدیر با ادبیات تعجب!

دفاع از غدیر به صورت تعجب از کسانی که نسبت به آن کم توجهی می‌کنند، یکی از شیوه‌های بسیار مؤثر در تبلیغ غدیر بوده است. اشاره به بی اعتنایی مردم نسبت به غدیر در گونه‌های مختلفی در احتجاجات معصومین علیهم السلام به چشم می‌خورد، که معمولاً با تعابیرِ مختلفِ «تعجب» همراه است.

گاهی سهل انگاری در شأن غدیر، و گاهی تغافل و به فراموشی سپردن آن را مطرح کرده‌اند، و گاهی از به فراموش کاری زدن خود درباره غدیر، و گاهی از دفاع نکردن از آن انتقاد کرده‌اند، و گاهی از انکار و نپذیرفتن آن، و گاهی از اینکه با وجود چنین مستند قوی چگونه صاحب آن نتوانسته حق خود را بگیرد یاد نموده‌اند.

این تعجب‌ها در کلام حضرت زهرا و امیرالمؤمنین و امام باقر و امام صادق علیهم السلام، در پاسخ به دشمنان غدیر یا در مقام هشدار به دوستان غدیر دیده می‌شود. در ادامه هشت مورد از آن‌ها ذکر خواهد شد:

الف) تعجب از فراموشی غدیر

به نظر شما تعجب ندارد که حاضرین در غدیر آن هم از ساکنین مدینه، آن هم از حضرت زهرا علیها السلام بپرسند که اصلاً پیامبر صلی الله علیه و آله درباره خلافت علی علیه السلام چیزی فرموده یا نه؟! کاش سؤالی به عنوان تشکیک درباره غدیر مطرح می‌کردند.

کاش نمی‌گفتند: «کلام صریحی»، و کاش نمی‌گفتند: «قبل از وفاتش» !! پس این سؤال نیست، استهزاء است! طلبکار شدن است! و به همین دلیل پاسخی جز نگاه پر از تعجب به سائل نخواهد داشت.

این اتفاقی بود که در روزهای پر از اشک و آه فاطمه علیها السلام بعد از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله رخ داد، که نمک دیگری بر زخم آن حضرت بود.

محمود بن لُبَید بر سر قبر حمزه آمد و حضرت را در آنجا در حال گریه دید. خدمتش عرض کرد: من سؤالی از شما دارم که سینه ام را مضطرب ساخته!

فرمود: سؤال کن.

عرض کردم: آیا پیامبرصلی الله علیه وآله قبل از وفاتش درباره امامت علی کلام صریحی فرموده است؟ !!

حضرت زهرا علیها السلام فرمود:

«وَا عَجَبَا أَ نَسِيتُمْ يَوْمَ غَدِيرِ خُم‏»؛ واعجبا، آیا روز غدیر خم را فراموش کرده‌اید؟ !![۶]

گویا می‌خواست بفرماید: آیا دنبال کلامی صریح‌تر از سخنی هستی که پیامبر صلی الله علیه و آله بر فراز منبر غدیر فرموده و صد و بیست هزار نفر بر صراحت آن شاهدند؟ اگر بعد از چنان روزی هنوز سینه ات از شک و تردید مضطرب است بهتر آنکه از هدایت خود ناامید باشی! یک عمر سفارشات پیامبر صلی الله علیه و آله درباره خلافت علی علیه السلام کجا رفت؟

اگر واقعاً فراموش کرده‌اید باید فکری برای هوش و حافظه شما کرد، که مبادا نماز و روزه و زکات و حج را هم فراموش کنید!

ب) تعجب از قانع نشدن با غدیر

از بی شرمی باید تعجب کرد که فدک را غصب کنند و حاکم ظالمی به آنجا بفرستند و در اثر ظلم او مردم به شکایت نزد صاحب غدیر بیایند، و هنگام دادخواهی برای مردمِ مظلوم لشکری از سوی غاصب به قصد بازگرداندن ظلم فرستاده شود!! در این میان به امام غدیر گفته شود که چرا بر علیه خلیفه سقیفه اقدام کرده‌ای؟!

«اَشجَع» نماینده سقیفه در فدک مغصوب بود. او به مردم منطقه ظلم و اجحاف فراوانی نمود به حدی که اهل آنجا برای شکایت نزد امیرالمؤمنین علیه السلام آمدند.

آن حضرت همراه عده ای به آنجا آمدند تا او را از رفتارش بازدارند. اشجع در مقابل امیرالمؤمنین علیه السلام قرار گرفت و بر تصمیم خود پافشاری کرد و در نتیجه به دست اصحاب حضرت کشته شد.

با رسیدن این خبر به ابوبکر، عده‌ای را به سرکردگی خالد بن ولید به منطقه فرستاد.

امیرالمؤمنین علیه السلام با یک اشاره ذوالفقار خالد را از اسب به زیر انداخت به طوری که همه لشکر او وحشت کردند.

سپس حضرت خالد را توبیخ کرد که با سِمَت سرلشکری برای سقیفه به جنگ غدیر آمده، در حالی که شخصاً در غدیر حاضر بوده است! حضرت تعجب خود را از این حرکت خالد با کلمه «وای بر تو» ابراز کرده فرمود:

وای بر تو ای خالد! چقدر مطیع خائنین و عهدشکنان هستی! آیا روز غدیر برای تو قانع کننده نبود که اکنون چنین تصمیمی گرفته‌ای؟!

وقتی به مدینه بازگشتند دامنه سخن درباره این اقدام ضد غدیر تا خود ابوبکر رسید و امیرالمؤمنین علیه السلام بر او اتمام حجت‌هایی فرمود. پس از جدا شدن از آنان، حضرت صبورانه شکایت خود را از غاصبین غدیر و فدک ابراز داشت؛ و با تعجب از اینکه غدیر برای آنان قانع کننده نیست؛ به عباس عموی خود فرمود:

«لَيْسَ لَهُمْ عِنْدِي إِلَّا الصَّبْرُ، كَمَا أَمَرَنِي نَبِيُّ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، دَعْهُمْ وَ مَا كَانَ لَهُمْ يَا عَمِّ بِيَوْمِ الْغَدِيرِ مَقْنَعٌ، دَعْهُمْ يَسْتَضْعِفُونَا جُهْدَهُمْ، فَإِنَّ اللَّهَ مَوْلَانَا وَ هُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ»؛ «من با اینان راهی جز صبر انتخاب نکرده‌ام، همان‌طور که پیامبر صلی الله علیه و آله به من دستور داده است. اکنون که روز غدیر برای اینان قانع کننده نیست به حال خود واگذارشان!! بگذار آنچه قدرت دارند ما را ضعیف نمایند، که خداوند مولای ماست و او بهترین حکم کننده است.»[۷]

ج) تعجب از عذرخواهی بیجا پس از غدیر[۸]

آیا تعجب ندارد که زنان صحابه با تأخیر سه‌ماهه، به عیادت دختر پیامبرشان در بستری بیایند که به خاطر غدیر در آن افتاده است؟

آیا نباید متعجبانه نگریست به مردانی که با شنیدن قهر فاطمه علیها السلام از بی‌وفایی آنان، مجروح غدیر را به خاطر آورده‌اند و برای عیادت بانوی بانوان جهان آمده‌اند که روزهای مرگ را سپری می‌کند؟

آیا نباید با حیرت نگریست به کسانی که در عیادت هم نمک دیگری بر زخم سیدة النساء علیها السلام زدند؛ و به جای آنکه بگویند: ای کاش حق غدیر را ضایع نکرده بودیم، گفتند: ای کاش از غدیر اطلاع داشتیم!!

این ماجرا در روزهای آخر عمر حضرت زهرا علیها السلام اتفاق افتاد هنگامی که عده ای از زنان مهاجر و انصار به عیادت آمدند. آن حضرت در این فرصت مطالبی درباره مسئله غصب خلافت مطرح کرد و بر آنان اتمام حجت فرمود.

زنان سخنان حضرت را برای مردان خود نقل کردند، و در پی آن عده ای از سرشناسان مهاجر و انصار به عنوان عذرخواهی نزد حضرت آمدند و عرض کردند:

اگر ابوالحسن این مطالب را برای ما می‌گفت قبل از آنکه پیمان با اهل سقیفه را محکم کنیم و با آنان بیعت نماییم، ما هرگز به جای او با دیگری بیعت نمی‌کردیم!

حضرت متعجبانه از این فرهنگ جاهلی که بیعت باطل را بهانه ادامه راه ضلالت می‌داند، آنان را از خود راند و فرمود:

بعد از روز غدیر خم خداوند هیچ دلیل و عذری (در برابر ولایت) برای احدی باقی نگذاشته است. آیا پدرم در روز غدیر خم برای احدی عذری باقی گذاشت؟! از من دور شوید، که عذری از شما پذیرفته نیست بعد از آنکه عذرهایتان خواسته شده است. بعد از کوتاهی شما جایی برای امر و نهی باقی نمانده است.

د) تعجب از حاضرین غدیر در مقایسه علی علیه السلام و معاویه[۹]

نگاه متعجبانه به معاویه در واقع تعجب از سقیفه است. معاویه و سلف او چه کسانی بودند و از کجا آمدند، که طمع در خلافت نمودند؟ مگر چه سوابقی بالاتر از غدیرِ علی علیه السلام داشتند که مردم به خاطر آنها سقیفه را پسندیدند؟ این اظهار تعجب از دشمنِ غدیر هنگامی بود که امیرالمؤمنین علیه السلام در کوفه برای حرکت به سوی صفین خطابه ای ایراد کرد و در آن چنین فرمود:

تعجب از معاویة بن ابی سفیان است که در خلافت با من به نزاع برخاسته و امامت مرا انکار می‌کند! ای مهاجرین و انصار…، آیا بر شما واجب نیست که مرا یاری کنید و آیا امر من بر شما واجب نیست؟ آیا نمی‌دانید که بیعت من بر حاضر و غایب شما لازم شده؟ پس چرا معاویه و اصحابش در بیعت من خلل وارد می‌کنند؟...

«أَ مَا سَمِعْتُمْ قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ يَوْمَ الْغَدِيرِ فِي وَلَايَتِي وَ مُوَالاتِي‏»؛ «آیا سخن پیامبر صلی الله علیه و آله را نشنیدید که در روز غدیر، ولایت و صاحب اختیاری مرا ابلاغ فرمود؟ !»

هـ) تعجب از بی انصافی مردم با غدیر[۱۰]

«چقدر این امت نسبت به علی بن ابی طالب علیه السلام ظلم و بی انصافی کرده‌اند»! این جمله تعجب آمیز را امام باقر علیه السلام فرمود؛ و سپس تعجب خود را از دوستی و دشمنی بر اساس سقیفه و کنار گذاشتن حب و بغض بر اساس غدیر اعلام کرد و فرمود:

شما مخالفین، دوستانِ ابوبکر را دوست دارید و از دشمنان او - هر کس که باشد بیزاری می‌جویید، و دوستان عمر را دوست دارید و از دشمنان او - هر کس که باشد - بیزاری می‌جویید، و دوستان عثمان را دوست دارید و از دشمنان او - هر کس که باشد - بیزاری می‌جویید.

ولی وقتی نوبت به علی بن ابی طالب علیه السلام می‌رسد می‌گویند:

دوستانش را دوست داریم ولی از دشمنانش بیزاری نمی‌جوییم بلکه آنان را هم دوست داریم! چگونه چنین ادعایی برایشان صحیح است در حالی که پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرماید:

«أللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ». ولی می‌بینی که با دشمنان او دشمنی نمی‌کنند و خوارکنندگان او را خوار نمی‌نمایند. این انصاف نیست!

و) تعجب از نفهمیدن معنای غدیر[۱۱]

تشکیک و شبهه اندازی افکار مردم بی‌غرض را هم مشوّش می‌نماید، به گونه ای که در معنا و مفهوم حقیقتی چون غدیر احساس تحیر می‌کنند.

این از ترفندهای دشمن برای فتح سنگرهای اعتقادی ماست و بارها این نتیجه را دربرداشته که نزدیک‌ترین دوستان غدیر سؤالاتی درباره آن مطرح کرده‌اند که پاسخ آن بسیار واضح بوده است.

یکی از اصحاب امام باقر علیه السلام از آن حضرت پرسید: معنای کلام پیامبر صلی الله علیه و آله چیست که فرمود:«مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ»

حضرت با تعجب از چنین سؤالی فرمود: آیا مثل این مطلب جای سؤال دارد؟! به آنان فهمانید که جانشین او خواهد بود.

یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله در غدیر جوانب بسیاری از خلافت و امامت را به آنان آموخت، اما حداقل چیزی که هر مخاطبی از غدیر فهمید تعیین کسی بود که باید جای رسول‌الله صلی الله علیه و آله بنشیند. این را حتی منافقین فهمیدند و به همین دلیل عکس العمل منفی از خود بروز دادند و اظهار نارضایتی کردند!

ز) تعجب از انکار حقیقت بزرگ غدیر[۱۲]

ظلم در حق غدیر عجیب است که از بی اعتنایی آغاز شد و به تغافل رسید. گام بعدی انکار پیمان غدیر با اقرار به اصل آن بود.

مرحله نهایی انکار اصل آن بود، که در اوج بی پروایی و نادیده گرفتن روز حساب انجام گرفت و گفتند: «اصلاً چنین اتفاقی در تاریخ نیفتاده است» !!

امام باقر علیه السلام انکار عمومی امت نسبت به حقیقت بزرگ ولایت در غدیر را این گونه بیان فرموده است:

«لَقَدْ جَحَدَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ بِمَا أَخَذَ عَلَيْهَا رَسُولُ اللَّهِ مِنَ الْمِيثَاقِ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ يَوْمَ أَقَامَهُ لِلنَّاسِ وَ نَصَبَهُ لَهُمْ وَ دَعَاهُمْ إِلَى وَلَايَتِهِ وَ طَاعَتِهِ فِي حَيَاتِهِ وَ أَشْهَدَهُمْ بِذَلِكَ عَلَى أَنْفُسِهِم‏»؛ «این امت انکار کردند پیمانی را که پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از ایشان برای امیرالمؤمنین علیه‌السلام گرفتند در روزی که ایشان را برای مردم منصوب فرمودند و آنان را در زمان حیاتشان به ولایت و اطاعت ایشان فراخواند و خود آنان را بر این مطلب شاهد گرفتند.»

ح) تعجب از تغافل مردم از غدیر[۱۳]

عجیب است که مردمانی در حضور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم اقرار لسانی نمودند و هم بیعت کردند، اما به محض آنکه چشم پیامبر صلی الله علیه و آله را دور دیدند خود را به فراموشی زدند، گویا خدا را به خاطر رسولش می‌پرستیدند و اکنون با رفتن رسول، خدا را هم بنده نبودند.

امام صادق علیه السلام فرمود: مردم درباره روز غدیر خم خود را به غفلت زدند همان گونه که در روز مشربه امّ ابراهیم[۱۴] خود را به غفلت زدند! روز مشربه مردم اطراف پیامبر بودند که امیرالمؤمنین علیه السلام آمد، ولی برای حضرت جا باز نکردند!!

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

«يَا مَعْشَرَ النَّاسِ هَذَا أَهْلُ بَيْتِي تَسْتَخِفُّونَ بِهِمْ وَ أَنَا حَيٌّ بَيْنَ ظَهْرَانَيْكُمْ أَمَا وَ اللَّهِ لَئنْ غِبْتُ عَنْكُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَغِيبُ عَنْكُمْ إِنَّ الرَّوْحَ وَ الرَّاحَةَ وَ الْبِشْرَ وَ الْبِشَارَةُ لِمَنِ ائْتَمَّ بِعَلِيٍّ وَ تَوَلَّاهُ وَ سَلَّمَ لَهُ وَ لِلْأَوْصِيَاءِ مِنْ وُلْدِهِ حَقّاً عَلَيَّ أَنْ أُدْخِلَهُمْ فِي شَفَاعَتِي لِأَنَّهُمْ أَتْبَاعِي فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي‏». «ای مردم، اینها اهل بیت من هستند. من زنده ام و در میان شما هستم و این چنین آنها را سبک می شمارید؟! به خدا سوگند هرچند من از دید شما پنهان گردم، اما خداوند از شما پنهان نگردد، به راستی که رحمت و آسودگی و بشارت و شادی از آنِ کسی است که علی علیه السّلام را مقتدای خویش قرار داده، ولایتش را بپذیرد تسلیم او و اوصیاء از فرزندان وی گردد، و بر من است که وی را مشمول شفاعت خود گردانم زیرا ایشان پیروان منند، پس هرکس از من پیروی کند، از من است.»

فرهنگ سازی با شعر غدیر

شعر گذشته از زیبایی، با تراز موزونی که در قرائت دارد در همه ملت‌ها برای بقاء و حفظ فرهنگ آنان مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در راه فرهنگ سازی غدیر نیز شعر از مؤثرترین ابزارهای به کار گرفته شده به حساب می‌آید.

این روند از غدیر خم و با حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و با اجازه آن حضرت بلکه به امر ایشان آغاز شده، و به دست یکی از زبردست‌ترین شعرای زمان در هنگام وقوع ماجرا بالبداهه درباره غدیر شعر سروده شده است.

جلوه پر رنگ‌تر آن در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام است که خود حضرت برای غدیر شعر سروده است. ادامه این مسیر در زمان ائمه علیهم السلام است که با تأیید ایشان و در محضرشان توسط شعرای چیره‌دست، شعرهای نابی درباره غدیر به دنیای فرهنگ اسلام عرضه شده است. این روند در طول تاریخ ادامه یافته و در پانزده قرن غدیر شعرهای زیبا به زبان‌های مختلف درباره غدیر سروده شده و در مجموعه‌های نفیس گردآوری شده است.[۱۵]در این باره دو ماجرای ادبی غدیر را می‌آوریم:

الف) فرهنگ سازی با شعر غدیر در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله[۱۶]

با در نظر گرفتن بازارِ شعر در حجاز و احتراز خاص پیامبر صلی الله علیه و آله از آن، برای مردم عجیب بود که در حضور آن حضرت شعری خوانده شود؛ چه رسد به اینکه سروده شود، و چه رسد به اینکه آن شعر درباره دین باشد، و چه رسد به اینکه مورد تأیید حضرت قرار گیرد و روح القدس مؤید آن باشد!!

برای شاعر نیز یک اقدام عادی به حساب نمی‌آمد که ذوق شکفته اش را درباره چنین موضوعی به کار گیرد و بتواند آن را در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله بخواند.

به همین دلیل بدون اجازه هرگز چنین جرأتی به خود نداد و از اجازه پیامبر صلی الله علیه و آله بسیار تعجب کرد؛ و ذوق‌زده بر فراز بلندی قرار گرفت و شعرش را خواند تا رسمیت و مجاز بودن این گام ادبیِ غدیر را به همه نشان دهد.

همه اینها پایه‌گذاری فرهنگی برای شعر غدیر در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله بود که با مراحل حساب شده پیش می‌رفت.

با پایان خطابه پیامبر صلی الله علیه و آله در غدیر، حَسّان بن ثابت با در نظر گرفتن قسمت‌های اصلی خطبه و مقدماتی که برای اجرای آن فراهم شد، داستان غدیر را به صورت قطعه شعری تنظیم کرد.

آنگاه خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: یا رسول‌الله، اجازه می‌فرمایید شعری را که درباره علی بن ابی طالب - به مناسبت این واقعه عظیم سروده‌ام بخوانم؟

حضرت فرمود: بخوان به نام خداوند و برکت او.

حسّان بر جای بلندی قرار گرفت و مردم برای شنیدن کلامش ازدحام کردند، در حالی که برای بهتر شنیدن شعرش گردن می‌کشیدند. در این حال قبل از قرائت شعرش پاسخ اعتراض احتمالی را آماده کرد و گفت: ای بزرگان قریش، سخن مرا به گواهی و امضایِ پیامبر گوش کنید.

سپس اشعاری را که همان‌جا سروده بود خواند، که به عنوان یک سند تاریخی از غدیر ثبت شد و به یادگار ماند. پس از اشعار حسان، پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: ای حسان، تا مادامی که با زبانت از ما دفاع می‌کنی، از سوی روح القدس مؤید خواهی بود.

ب) فرهنگ سازی با شعر غدیر توسط امیرالمؤمنین علیه السلام[۱۷]

چه کسی باور می‌کند که صاحب غدیر شخصاً درباره غدیر شعر گفته باشد! و چه کسی احتمال می‌دهد که این شعر در برابر دشمن غدیر سروده شده باشد! و چه کسی می‌تواند صفین را بنگرد که این شعر غدیری توسط نامه برای نماینده سقیفه فرستاده می‌شود؟ اگر صاحب غدیر درباره بزرگ‌ترین فضیلت خود شعر گفته همه شاعران غدیری به او اقتدا کرده زیباترین‌ها را تقدیم او خواهند کرد و گوش اجتماع را از نوای غدیر پر خواهند ساخت.

ماجرا هنگامی اتفاق افتاد که معاویه نامه ای به عنوان تفاخر به امیرالمؤمنین علیه السلام نوشت:

ای اباالحسن، من فضایل بسیاری دارم: پدرم در جاهلیت آقا بود! و من در اسلام پادشاه شده‌ام! و من دایی مؤمنین هستم!

وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام نامه معاویه را خواند فرمود:

آیا پسر هند جگرخوار با فضایل بر من فخر می‌فروشد؟! ای غلام، آنچه می‌گویم برایش بنویس. و حضرت اشعاری سرود که یک بیت آن درباره غدیر خم بود:

وَ اَوجَبَ لی وِلایَتَهُ عَلَیکُم رَسولُ اللَّهِ یَومَ غَدیرِ خُمٍّ

یعنی: پیامبر صلی الله علیه وآله در روز غدیر ولایت خود بر شما را، برای من نیز واجب کرد.

وقتی معاویه پاسخ امیرالمؤمنین علیه السلام را خواند گفت: ای غلام، این نامه را پاره کن، که مبادا اهل شام آن را بخوانند و به علی بن ابی طالب تمایل پیدا کنند!

فرهنگ سازی غدیر در دعا

دعاها از بهترین موقعیت‌های فرهنگ سازی هستند. حضور قلب در دعا از یک سو و رواج آن بین قشار مختلف مردم از سوی دیگر، و استفاده از دعاهای مختلف در زمان‌ها و مکان‌های مختلف از جهتی دیگر، شرایط ویژه ای را برای همگانی کردن مفاهیمی ایجاد می‌کند که در دعاها گنجانده می‌شود.

از همین جاست که می‌بینیم در دعاهای روز غدیر و دعای انتظار و دعای تلقین هنگام مرگ، مسئله غدیر از زاویه‌های گوناگون مطرح شده و در این قالب فرهنگی به ترویج آن اقدام شده است. ذیلاً به شش مورد از ادعیه مربوط به غدیر اشاره می‌کنیم:

الف) فرهنگ سازی غدیر در دعای ندبه و انتظار

دعای ندبه که یک دوره اعتقادی از آغاز بعثت انبیا تا عصر ظهور را در قالب انتظار آخرین حجت الهی آموزش می‌دهد، مراحل بعثت پیامبران را تا غدیر بیان می‌کند و متن واقعه را بسیار ساده و بدون توضیح می‌آورد و می‌گوید:

«فَلَمَّا انْقَضَتْ أَيَّامُهُ أَقَامَ وَلِيَّهُ عَلِيَّ بْنْ أَبِي طَالِبٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمَا وَ آلِهِمَا هَادِياً إِذْ كَانَ هُوَ الْمُنْذِرَ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ فَقَالَ وَ الْمَلَأُ أَمَامَهُ: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَه‏»؛ «آنگاه که دوران رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله سرآمد ولیّ خود علی بن ابی طالب علیه السلام را به عنوان هدایتگر مردم منصوب نمود، چرا که او ترساننده مردم بود و هر قومی هدایتگری می‌خواهد؛ لذا در حالی که مردم در برابر او بودند فرمود: هر کس من صاحب اختیار او هستم علی صاحب اختیار اوست. خدایا دوست بدار هر کس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر کس او را دشمن بدارد و یاری کن هر کس او را یاری کند و خوار کن هر کس او را خوار کند.»[۱۸]

ب) فرهنگ سازی برای غدیر در دعای هنگام مرگ

دعایی که برای حفظ عقیده در هنگام مرگ و عدول نکردن از آن تا آخرین لحظه عمر وارد شده و دعای «عدیله» نام دارد، برای حساس‌ترین موقعیتِ انسان است. در این دعا یک دوره اعتقادی را تدارک دیده و در ضمن آن مسئله غدیر را مطرح کرده است.

جایگاه این دعا هم یکی از موقعیت‌های فرهنگ ساز غدیر است، که با یاد سفر آخرت انسان را متوجه یکی از ابعاد مهمی می‌نماید که باید در روز حساب پاسخگو باشد. عبارت دعا چنین است: «آمَنَّا بِهِ وَ بِمَا دَعَانَا إِلَيْهِ وَ بِالْقُرْآنِ الَّذِي أَنْزَلَهُ عَلَيْهِ وَ بِالْوَصِيِّ الَّذِي نَصَبَهُ يَوْمَ الْغَدِيرِ وَ أَشَارَ بِقَوْلِهِ هَذَا عَلِيٌّ إِلَيْه‏...»[۱۹]

ج) فرهنگ سازیِ «غدیر دعوتِ خدا»[۲۰]

روز عید غدیر دقیق‌ترین وقتی است که مردم در طول سال آن را به غدیر اختصاص می‌دهند. در چنین روزی ائمه علیهم السلام با دعاهایی که به ما آموخته‌اند به صورت همه‌جانبه از وقت استفاده کرده و فرهنگ غدیر را با جزئیاتش بین مردم رواج داده‌اند.

در فرازی از دعاهای روز غدیر سه مفهوم فرهنگی گنجانده شده است: یکی اینکه غدیر پاسخ مثبت به دعوت خداست و در نتیجه انکار غدیر رویگردانی از خالق جهان به حساب می‌آید. دوم اینکه تصدیق غدیر معادل با تکفیر سقیفه است و این معادله هرگز برهم زدنی نیست. سوم اینکه ما بر سر این اعتقاد هیچ شکی نداریم و با کمال شجاعت در روز قیامت پاسخگو خواهیم بود. در این قسمت از دعای غدیر می‌خوانیم:

«أَجَبْنَا دَاعِيَ اللَّهِ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فِي مُوَالاةِ مَوْلَانَا وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَبْدِ اللَّهِ وَ أَخِي رَسُولِهِ وَ الصِّدِّيقِ الْأَكْبَرِ وَ الْحُجَّةِ عَلَى بَرِيَّتِهِ الْمُؤَيَّدِ بِهِ نَبِيُّهُ وَ دِينُهُ الْحَقُّ الْمُبِينُ عَلَماً لِدِينِ اللَّهِ وَ خَازِناً لِعِلْمِهِ وَ عَيْبَةِ غَيْبِ اللَّهِ وَ مَوْضِعِ سِرِّ اللَّهِ وَ أَمِينِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ شَاهِدِهِ فِي بَرِيَّتِه‏»[۲۱]

د) فرهنگ سازی «غدیر میثاق آسمانی»

قسمتی از دعای روز غدیر توانسته چهار مفهوم فرهنگی را به صورت قطعه‌های اعتقادی در قلب ما جای دهد:

اول اینکه ولایتِ غدیر عهدی بر همه خلق است.

دوم اینکه معرفت به غدیر و اقرار بر اساس این معرفت لازم است.

سوم اینکه تابلوی بلندِ «عید بزرگ» فقط بر سر درِ غدیر نصب شده که روزی است پر از پیمان‌ه ای الهی.

چهارم اینکه باید با غدیر چشم ما روشن و قلب ما نورانی شود و برکت آن بر سر ما ببارد و نظام امورمان بر اساس غدیر چیده شود.

متن دعای غدیر چنین است:

«اللَّهُمَّ فَكَمَا جَعَلْتَهُ عِيدَكَ الْأَكْبَرَ وَ سَمَّيْتَهُ فِي السَّمَاءِ يَوْمَ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ وَ فِي الْأَرْضِ يَوْمَ الْمِيثَاقِ الْمَأْخُوذِ وَ الْجَمْعِ الْمَسْئُولِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَقْرِرْ بِهِ عُيُونَنَا وَ اجْمَعْ بِهِ شَمْلَنَا وَ لَا تُضِلَّنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ وَ اجْعَلْنَا لِأَنْعُمِكَ مِنَ الشَّاكِرِينَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين‏»:[۲۲]

هـ) فرهنگ سازی «برائت از دشمن غدیر»

قسمتی از دعاهای غدیر، فرهنگ سپاسگزاری همراه برائت از دشمنان غدیر را بستر سازی می‌کند. تشکر به خاطر کدام جهت غدیر؟ نفرین به کدام دشمن غدیر؟ شکرانه معرفت به حرمت غدیر و هدایت با نور غدیر. لعنت بر منکر حق این روز و زیر پا گذارنده حرمت آن و مقابله کننده با عظمت آن.

فرازی از دعای روز غدیر را که آموزش دهنده چنین فرهنگی است مرور می‌کنیم:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي عَرَّفَنَا فَضْلَ هَذَا الْيَوْمِ وَ بَصَّرَنَا حُرْمَتَهُ وَ كَرَّمَنَا بِهِ وَ شَرَّفَنَا بِمَعْرِفَتِهِ وَ هَدَانَا بِنُورِه‏…. اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ … أَنْ تَلْعَنَ مَنْ جَحَدَ حَقَّ هَذَا الْيَوْمِ وَ أَنْكَرَ حُرْمَتَهُ فَصَدَّ عَنْ سَبِيلِكَ لِإِطْفَاءِ نُورِك‏» حمد خدایی را که فضیلت این روز را به ما شناسانید و ما را نسبت به حرمت آن بصیرت داد و به وسیله آن به ما کرامت بخشید و با معرفت آن به ما شرف داد و به نور آن ما را هدایت کرد. خدایا، از تو می‌خواهم لعنت کنی کسانی را که حق این روز را انکار کردند و حرمت آن را نپذیرفتند و برای خاموش کردن نور تو راه تو را بستند.[۲۳]

و) فرهنگ سازی «سپاس بر کمال دین»

اراده خدا تعلق گرفته که کمال دین خود را با غدیر اعلام کند. اینکه قله دین و کمال نعمت‌هایش را ولایت علی علیه السلام قرار داده شکری عظیم لازم دارد، تا به وسیله آن از خدا قدردانی می‌کنیم. در دعای غدیر این بُعد فکری ساخته می‌شود آنجا که می‌گوییم:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ كَمَالَ دِينِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب عَلَيْهِ السَّلَام‏» «شکر خدایی را که کمال دینش و تمام نعمتش را با ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام قرار داد.»[۲۴]

فرهنگ سازی غدیر در زیارت

زیارات در کنار دعاها جایگاه ویژه ای برای فرهنگ سازی دارند. غدیر در زیارات با جملات بسیار پر محتوایی آمده که برخی از آنها کمک به مستندات تاریخیِ می‌نماید. شش فراز از این زیارات را که تجدید عهدی با عقاید ریشه دارمان است، ذکر می‌کنیم:

الف) فرهنگ سازی «معانی غدیر» در زیارت غدیر

فرازی از زیارت غدیر آموزش لغتنامه مخصوص آن است، که باید تک تک کارهای آسمانی پیامبر صلی الله علیه و آله را بیان کند.

معنای صراط مستقیم برای ولایت، معنای صاحب اختیاری برای مولی؛ که پیامبر صلی الله علیه و آله فقط به آموختن این مفاهیم اکتفا نکرد، بلکه با شهادت خدا از مردم درباره آن اقرار گرفت.

پس از این اعترافات است که هر کس عمداً به بیراهه رود باید مورد لعن و نفرین قرار گیرد.

چند فراز از زیارت غدیر که با سلام بر «صراط مستقیم» آغاز می‌شود چنین است:

«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلَايَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِين‏... السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا دِينَ اللَّهِ الْقَوِيمَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِيم‏... ُ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَخُو رَسُولِ اللَّه‏… ِ وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ مَا أَنْزَلَهُ فِيكَ فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ وَ أَوْجَبَ عَلَى أُمَّتِهِ فَرْضَ طَاعَتِكَ وَ وَلَايَتِكَ وَ عَقَدَ عَلَيْهِمُ الْبَيْعَةَ لَكَ وَ جَعَلَكَ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ كَذَلِكَ ثُمَّ أَشْهَدَ اللَّهَ تَعَالَى عَلَيْهِمْ فَقَالَ أَ لَسْتُ قَدْ بَلَّغْت‏؟» سلام بر تو ای صاحب اختیار من و صاحب اختیار مؤمنین. سلام بر تو ای دین محکم خداوند و راه مستقیم او. شهادت می‌دهم که تو برادر پیامبر صلی الله علیه و آله هستی …، و آن حضرت از طرف خداوند آنچه درباره تو بر او نازل کرده بود رسانید و دستور خدا را به اجرا درآورد و اطاعت تو و ولایتت را بر مردم واجب کرد، و برای تو از آنان بیعت گرفت و تو را نسبت به مؤمنین صاحب اختیارتر از خودشان قرار داد، همان‌طور که خداوند به آن حضرت چنین مقامی داده بود. سپس خدای تعالی را بر آنان شاهد گرفت و فرمود: آیا به شما رساندم؟

گفتند: آری به خدا قسم. سپس پیامبر چنین عرض کرد:

«اللَّهُمَّ اشْهَدْ وَ كَفَى بِكَ شَهِيداً وَ حَاكِماً بَيْنَ الْعِبَادِ فَلَعَنَ اللَّهُ جَاحِدَ وَلَايَتِكَ بَعْدَ الْإِقْرَارِ وَ نَاكِثَ عَهْدِكَ بَعْدَ الْمِيثَاق‏»؛ «خدایا شاهد باش و تو به عنوان شاهد و حاکم بین بندگان کفایت می‌کنی. خداوند منکر ولایت تو را بعد از اقرار و شکننده عهد تو را بعد از پیمان لعنت کند.»[۲۵]

ب) فرهنگ سازی «ارتباط قرآن، نبوت، غدیر»

هر کس غدیر را می‌آموزد باید بداند که ولایت از کتاب الله و رسالت نبوی جدایی ناپذیر است. طبعاً هر گونه شکی در اختصاص امامت حتی اگر کسی را با صاحب ولایت یکسان بدانیم، مساوی با انکار کتاب خدا و نبوت رسول خداست.

در این فقره از زیارت غدیر فرهنگ سازیِ ریشه داری بر این اساس صورت گرفته است، که می‌فرماید:[۲۶]

«أَشْهَدُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَنَّ الشَّاكَّ فِيكَ مَا آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمِينِ، وَ أَنَّ الْعَادِلَ بِكَ غَيْرَكَ عَادِلٌ عَنِ الدِّينِ الْقَوِيمِ، الَّذِي ارْتَضَاهُ لَنَا رَبُّ الْعَالَمِينَ، فَأَكْمَلَهُ بِوَلَايَتِكَ يَوْمَ الْغَدِيرِ.» «یا امیرالمؤمنین، شهادت می‌دهم که شک کننده درباره تو به پیامبر امین صلی الله علیه وآله ایمان نیاورده است، و کسی که تو را با غیر تو مساوی قرار دهد دین محکمی که رب العالمین برای ما پسندیده و با ولایت تو در روز غدیر آن را کامل کرده، ضدیت و دشمنی کرده است.»

ج) فرهنگ سازیِ «علل عدم اجرای غدیر»

یک غدیری باید بداند که چرا «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه‏»پس از پیامبر صلی الله علیه و آله عملی نشد:

آیا علی بن ابی طالب علیه السلام ترسید؟

آیا از جهاد در راه خدا وحشت داشت؟

غدیر را نادیده گرفته و سازش کاری پیشه کرده بود؟

سستی و ضعف از خود نشان می‌داد؟!

هرگز!! علی علیه السلام بالاتر از آن است که چنین نسبت‌هایی به او داده شود! او خدا را در نظر داشت و این همه صبر دستور برادرش رسول اللَّه صلی الله علیه وآله بود. اما بدانید که در کنار صبرش اتمام حجت را به اعلی درجه رسانده، لحظه ای از بزرگ‌ترین امر به معروف الهی یعنی غدیر دست برنمی‌داشت و درباره آن هیچ کوتاهی نکرد.

این فراز زیارت غدیر برگ دیگری از اعتقاد ماست که می‌گوید:[۲۷]

«أَشْهَدُ أَنَّكَ مَا اتَّقَيْتَ ضَارِعاً وَ لَا أَمْسَكْتَ عَنْ حَقِّكَ جَازِعاً وَ لَا أَحْجَمْتَ عَنْ مُجَاهَدَةِ غَاصِبِيكَ نَاكِلًا وَ لَا أَظْهَرْتَ الرِّضَا بِخِلَافِ مَا يَرْضَى اللَّهُ مُدَاهِناً وَ لَا وَهَنْتَ لِمَا أَصَابَكَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لَا ضَعُفْتَ وَ لَا اسْتَكَنْتَ عَنْ طَلَبِ حَقِّكَ مُرَاقِباً مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ تَكُونَ كَذَلِكَ بَلْ إِذْ ظُلِمْتَ احْتَسَبْتَ رَبَّكَ وَ فَوَّضْتَ إِلَيْهِ أَمْرَكَ وَ ذَكَّرْتَهُمْ فَمَا اذَّكَرُوا وَ وَعَظْتَهُمْ فَمَا اتَّعَظُوا وَ خَوَّفْتَهُمُ اللَّهَ فَلَمْ يَخَافُوا» «شهادت می‌دهم که تو از روی ذلت تقیه نکردی، و به خاطر ترس از حق خود امساک نکردی، و به عنوان عقب‌نشینی از جهاد با غاصبین حقت خودداری نکردی، و به عنوان سازشکاری مطلبی بر خلاف رضای خدا اظهار نکردی، و در مقابل آنچه در راه خدا به تو رسید سستی نکردی و ضعف نشان ندادی و به عنوان انتظار از طلب حق خود ناتوانی نشان ندادی. معاذ الله که تو چنین باشی! بلکه وقتی مظلوم شدی برای خدا صبر کردی و کار خود را به او سپردی، و ظالمان را متذکر شدی ولی نخواستند بیاد بیاورند، و آنان را موعظه کردی ولی در آنان اثر نکرد، و آنان را از خدا ترسانیدی ولی نترسیدند!»

د) فرهنگ سازی «بیزاری از دشمنان غدیر»

در روزهایی که ما نبودیم صاحب غدیر چه مصیبت‌هایی به پای آن کشید؟ امروز نوبت ماست که برایش بسوزیم و غدیرش را روی چشمانمان نگه داریم. این است که با یاد علی علیه السلام و غدیر، از فراسوی چهارده قرن با تمام وجود لعنت می‌کنیم شکنندگان حرمتش را و جدایی اندازان بین علی علیه السلام و حقش را!

برای غدیریان امروز یک دنیا تعجب است که نه تنها حق او را غصب کنند، بلکه او را با ابوبکر و عمر که غاصب حقش بودند یکسان بدانند! این نکته‌های زیبای فرهنگی را در فقرات زیر از زیارت غدیر می‌آموزیم:[۲۸]

«فَلَعَنَ اللَّهُ مُسْتَحِلِّي الْحُرْمَةِ مِنْكَ وَ ذَائِدِي الْحَقِّ عَنْكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّهُمُ الْأَخْسَرُونَ الَّذِينَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِيها كالِحُونَ‏... فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ سَاوَاكَ بِمَنْ نَاوَاك‏... َ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ عَدَلَ بِكَ مَنْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَايَتَك‏» خدا لعنت کند آنان که حرمت تو را شکستند و حقت را از تو دور کردند. شهادت می‌دهم که آنان از همه زیانکارترند، آنان که حرارت آتش به صورت‌هایشان می‌خورد و در آن با چهره گرفته و عبوس هستند. خدا لعنت کند کسی را که تو را با آن کسی که در مقابل تو ایستاد مساوی بداند! خدا لعنت کند کسی که تو را با آنکه خداوند ولایتت را بر او واجب کرده مساوی بداند!

هـ) فرهنگ سازی «غلبه غدیر بر باطل»

هر کس پیامبر صلی الله علیه و آله را دوست دارد بداند که غدیر حاجت پیامبر صلی الله علیه و آله به درگاه الهی بود که خدایش به او عنایت فرمود؛ و بداند که با غدیر بر همه اباطیل قلم بطلان کشیده شد و برای هیچ‌کس عذری نماند. منافقین نقشه‌های بسیاری داشتند که غدیر همه آنها را باطل کرد و بر همه آنها غالب شد.

اگر چه آن روز عده کمی واقعاً به غدیر ایمان آوردند، اما اتمام حجتی شد که در آینده‌های هزاران ساله تاریخ خط مشی بسیاری از مردم را روشن ساخت و میلیون‌ها انسان را هدایت کرد.

فقرات زیر از زیارت غدیر گویای این حقایق است:[۲۹]

أَنَ اللَّهَ تَعَالَی اسْتَجَابَ لِنَبِیِّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِیکَ دَعْوَتَهُ.

«ثُمَّ أَمَرَهُ بِإِظْهَارِ مَا أَوْلَاكَ لِأُمَّتِهِ، إِعْلَاءً لِشَأْنِكَ، وَ إِعْلَاناً لِبُرْهَانِكَ، وَ دَحْضاً لِلْأَبَاطِيلِ، وَ قَطْعاً لِلْمَعَاذِيرِ، فَلَمَّا أَشْفَقَ مِنْ فِتْنَةِ الْفَاسِقِينَ، وَ اتَّقَى فِيكَ الْمُنَافِقِينَ، أَوْحَى اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ:» Ra bracket.png یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ‏ La bracket.png «فَوَضَعَ عَلَى نَفْسِهِ أَوْزَارَ الْمَسِيرِ وَ نَهَضَ فِي رَمْضَاءِ الْهَجِيرِ فَخَطَبَ فَأَسْمَعَ، وَ نَادَى فَأَبْلَغَ.»

خداوند تعالی دعای پیامبرش را درباره تو مستجاب کرد، و به او دستور داد تا ولایت تو را بر امت اظهار کند تا مقام تو را بلندمرتبه و دلیل تو را اعلام کرده باشد و سخنان باطل را کوبیده و عذرهای بی‌جا را ریشه کن کرده باشد. آنگاه که از فتنه فاسقان احساس خطر کرد و از منافقین درباره تو ترسید، پروردگار جهان به او چنین وحی کرد:

«ای پیامبر، برسان آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر نرسانی رسالت او را نرسانده‌ای، و خداوند تو را از شر مردم حفظ می‌کند».

پیامبر صلی الله علیه و آله سختیِ سفر را متحمل شد و در شدت حرارت ظهر بپاخاست و خطبه ای ایراد کرد و شنوانید و ندا کرد و رسانید.

سپس از همه آنها پرسید: آیا رسانیدم؟

گفتند: آری به خدا قسم.

عرض کرد: خدایا شاهد باش.

سپس پرسید: آیا من نسبت به مؤمنین از خودشان صاحب اختیارتر نبوده‌ام؟

گفتند: آری.

پس دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود:

«مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ، اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ، وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ» «هر کس من صاحب اختیار او بوده‌ام این علی صاحب اختیار اوست. خدایا دوست بدار هر کس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر کس او را دشمن بدارد، و یاری کن هر کس او را یاری کند و خوار کن هر کس او را خوار کند».

ولی به آنچه خداوند درباره تو بر پیامبرش نازل کرد جز عده کمی ایمان نیاوردند و اکثرشان جز زیانکاری برای خود زیاد نکردند.

و) فرهنگ سازی «شناخت انواع دشمنان غدیر»

وقتی «حق» - یعنی «غدیر» - و محتوای آن ثابت شد، کسی که رو در روی آن بایستد با کسی که آن را قبول نکند یکسان است؛ زیرا به گونه ای از اقرار به حق سر باز می‌زند.

آنجا که «عَلِیٌّ مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَلِیّ علیه السلام»، هر کس با علی علیه السلام جنگیده یا علی علیه السلام با او جنگیده در «ضد غدیر» بودن یکسان است.

هر کسی به هر شکلی به جای اینکه «مَعَ الحق» باشد در موضع «عَلَی الحق» یعنی ضد غدیر قرار گیرد مورد انزجار و بیزاری ماست. در این باره فرقی نیست بین کسانی که با سکوت خود در مقام دفاع از حق غدیر، یا با رضایت به آنچه ضد غدیر است، یا با جنگ بر علیه غدیر مخالفت خود را با آن نشان داده‌اند؛ یا حتی با مقایسه صاحب غدیر با کسانی که چنین حقی ندارند حق غدیر را ضایع کرده‌اند. اگر ما درباره حق غدیر این گروه‌ها را لعن نکنیم باید بدانیم که در اعتقاد خودمان مشکل وجود دارد، و باید چاره ای برای مشکل اعتقادی خود بیندیشیم تا مفهوم «مَعَ الحق» یعنی با حق بودن و «مَعَ علی علیه السلام» یعنی با علی بودن را در دقیق‌ترین معنی در وجود خود پیاده کنیم.

این آموزش اعتقادی در فرازهای زیر از زیارت غدیر آمده است:[۳۰]

«اللَّهُمَ إِنَّا نَعْلَمُ أَنَ هَذَا هُوَ الْحَقُ مِنْ عِنْدِكَ، فَالْعَنْ مَنْ عَارَضَهُ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كَذَّبَ بِهِ وَ كَفَرَ»Ra bracket.png وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون‏ La bracket.png[۳۱] «لَعْنَةُ اللَّهِ وَ لَعْنَةُ مَلَائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ أَجْمَعِينَ وَ عَلَى مَنْ سَلَّ سَيْفَهُ عَلَيْكَ وَ سَلَلْتَ سَيْفَكَ عَلَيْهِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُنَافِقِينَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ وَ عَلَى مَنْ رَضِيَ بِمَا سَاءَكَ وَ لَمْ يَكْرَهْهُ وَ أَغْمَضَ عَيْنَهُ وَ لَمْ يُنْكِرْ أَوْ أَعَانَ عَلَيْكَ بِيَدٍ أَوْ لِسَانٍ أَوْ قَعَدَ عَنْ نَصْرِكَ أَوْ خَذَلَ عَنِ الْجِهَادِ مَعَكَ أَوْ غَمَطَ فَضْلَكَ وَ جَحَدَ حَقَّكَ أَوْ عَدَلَ بِكَ مَنْ جَعَلَكَ اللَّهُ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِه‏»: خدایا، ما می‌دانیم که این حقی از جانب توست. پس لعنت کن هر کس با آن معارضه کند و در مقابل آن سر تعظیم فرود نیاورد و آن را تکذیب کند و کافر شود. به زودی آنان که ظلم کردند خواهند دانست که به کجا باز خواهند گشت. یا امیرالمؤمنین، لعنت خدا و لعنت همه ملائکه و انبیائش بر کسی که تو بر او شمشیر کشیدی و کسی که بر تو شمشیر کشید از مشرکین و منافقین تا روز قیامت. و بر کسی که به آنچه تو را ناراحت می‌کند راضی باشد و او را ناراحت نکند، و بر کسی که در برابر آنچه تو را ناراحت می‌کند چشم پوشی می‌نماید و نهی از منکر نمی‌کند، و بر کسی که علیه تو با دست یا زبان کمک کرده یا از یاری تو خودداری کرده یا از جهاد همراه تو دیگران را منع کرده یا فضیلت تو را کوچک شمرده و حق تو را انکار نموده یا کسی را که خداوند تو را صاحب اختیار بر او قرار داده با تو برابر بداند.

فرهنگ سازی غدیر در میراث مکتوب

در زمان‌هایی که تدوین و کتابت حدیث و معارف دین از طرف سقیفه رسماً ممنوع اعلام شده بود، و در زمان‌هایی که هنوز نوشتن به رواج امروزی نبود، امامان غدیر علی‌رغم شرایط دشوار تقیه اَبعاد مختلف واقعه غدیر را برای اصحابشان می‌فرمودند و آنان در نوشته‌های خود به صورت حدیث ثبت می‌کردند.

این اقدام در واقع ریشه فرهنگ سازی غدیر است که شامل تعالیم و معارف و استدلال‌ها و تاریخچه آن بوده و به صورت میراث غدیر به نسل‌های فرهنگ ساز غدیر منتقل شده، تا آموزه‌های اصیل خود را از دست ندهند.

آنچه امروز از حدیث و تاریخ غدیر به دست ما رسیده ثمره همان نوشته‌ها و مجموعه‌های تدوین شده در خفا از چشم سقیفه است، که میراث مکتوب غدیر را به دست ما رسانده است:

در بین آثار نوشتاری بر جای مانده از دوران معصومین علیهم السلام، اولین اثرکتاب علی علیه السلام» است؛ این کتاب به املای پیامبر اکرم و توسط امیرالمؤمنین نوشته شده است. این کتاب فقط در اختیار معصومین بوده است و در دسترس همگان نبوده است. در بعضی از روایات به این واقعیت اشاره شده است. به عنوان مثال وقتی شخصی بنام «معروف» جریان واقعه غدیر را از زبان شخصی بنام «ابی الطفیل» نقل کرد، حضرت امام محمد باقر سخنان او را تأیید کرده و فرمود: این مطلب در کتاب علی آمده است.[۳۲]

دومین اثر «کتاب سلیم بن قیس الهلالی» است که در حضور چهار امام تألیف شده و به تأیید سه امام رسیده و اصحاب ائمه علیهم السلام آن را می‌شناخته‌اند و احادیث آن رانقل کرده‌اند.[۳۳]

این کتاب بیش از پنجاه موضوع از معارف غدیر را در سیزده حدیث ثبت کرده است.[۳۴]

دومین اثر از دوران معصومین علیهم السلام درباره غدیر متن کامل خطبه آن است، که از یک سو امام باقر علیه السلام و از سوی دیگر حذیفة بن یمان و زید بن ارقم دو صحابی پیامبر صلی الله علیه و آله آن را نقل کرده‌اند؛ و از نقل آنان ثبت نوشتاری شده است.

با توجه به عدم امکان چاپ و نشر در آن عصر، این دو اقدام در حد خود بسیار مهم و فوق‌العاده بوده، و ثمره شیرین آن تا امروز سازنده فرهنگ پر محتوای غدیر است.

روند تألیفی غدیر که در عصر معصومین علیهم السلام فرهنگ سازی شده، در طول چهارده قرن تا امروز ادامه یافته؛ و نتیجه آن کتاب‌های مستقل تألیف شده درباره غدیر است که تعداد آن از هزار کتاب گذشته، در کنار صدها جزوه و بروشور و پوستر مربوط به غدیر و ده‌ها نرم‌افزار و برنامه صوتی و تصویری، که همه آنها انعکاس این تألیفات غدیری است.

پانویس

  1. تبلیغ غدیر در سیره معصومین علیهم السلام: ص۱۱۱–۱۴۸.
  2. الاحتجاج، ج۱، ص ۶۲؛ الیقین، ص ۳۵۵، بحارالانوار، ج۳۷، ص ۲۱۱؛ تفسیر نور الثقلین، ج‏۵، ص ۱۹۴؛ مستدرک الوسائل، ج‏۱۷، ص ۲۹۵.
  3. الإحتجاج، ج‏۱، ص ۶۲؛ تفسیر الصافی، ج۲، ص۶۲.
  4. روضة الواعظین، ج‏۱، ص ۹۳؛ الإحتجاج، ج‏۱، ص ۵۹؛ إقبال الأعمال، ج‏۱، ص ۴۵۶؛ التحصین، ص ۵۸۱؛ الیقین؛ ص۳۴۹؛ تفسیر الصافی، ج‏۲، ص ۵۸؛ إثبات الهداة، ج‏۳، ص ۱۱۹؛ البرهان، ج‏۲، ص ۲۳۱؛ بحار الأنوار، ج‏۳۷، ص ۲۰۷.
  5. کتاب سلیم: حدیث ۱۱.
  6. اثبات الهداة، ج ۲، ص ۱۱۲؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۵۲؛ کفایة الاثر، ج ۱، ص ۱۹۹، ح ۲۲۴.
  7. بحار الانوار، ج ۲۹، ص۶۲.
  8. بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۶۱؛ الخصال، ص ۱۷۳؛ دلائل الامامة، ص ۳۸.
  9. الإرشاد، ج‏۱، ص ۲۶۲؛ الإحتجاج، ج‏۱، ص ۱۷۲؛ بحار الانوار، ج ۳۲، ص ۳۸۸.
  10. الإحتجاج، ج‏۲، ص۳۳۰؛ بحار الانوار، ج ۲۱، ص ۲۳۹.
  11. معانی الاخبار، ص ۶۶؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۳۷، ح ۱۴۰؛ بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۲۲۳.
  12. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۱۴۰، ح ۵۸؛ بحار الأنوار، ج‏۱۵، ص ۱۷۹؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏۱، ص ۶۴۷؛ تفسیر العیاشی، ج‏۱، ص۱۸۰.
  13. اثبات الهداة: ج ۱ ص ۵۲۶ ح ۲۸۵.
  14. مشربه ام ابراهیم، باغی بوده است که در میان آن اتاقی بوده است که در آنجا «ماریه قبطیه» یکی از همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرزندش ابراهیم را به دنیا آورد. وفاءالوفاء، ج۳، ص۸۲۵.
  15. به عنوان نمونه به این کتاب‌ها مراجعه شود: الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، شعراء الغدیر، غدیر در شعر فارسی، غدیر در شعر فارسی از کسائی مروزی تا شهریار تبریزی.
  16. بحار الانوار، ج ۲۱، ص ۳۸۸ و ج ۳۷ ص ۱۱۲، ۱۶۶، ۱۹۵؛ کفایة الطالب، ص ۶۴؛ کتاب سلیم، ص ۸۲۸.
  17. بحار الانوار، ج ۳۸، ص ۲۳۸، ح ۳۹.
  18. بحار الانوار: ج ۹۹ ص ۱۰۶.
  19. مفاتیح الجنان: ص ۸۵.
  20. الاقبال (سید ابن طاووس): ص ۴۶۰. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۵–۲۲۰.
  21. بحار الانوار، ج ۹۵، ص ۲۹۹؛ إقبال الأعمال، ج‏۱، ص ۴۷۳.
  22. بحار الانوار، ج ۹۵، ص ۳۲۰؛ إقبال الأعمال، ج‏۱، ص۴۹۳؛ البلد الأمین، ص ۲۴۴.
  23. إقبال الأعمال، ج‏۱، ص ۴۹۳؛ البلد الأمین، ص ۲۴۴؛ المصباح کفعمی، ص ۶۸۷؛ بحار الانوار: ج ۹۵ ص ۳۲۰.
  24. بحار الانوار: ج ۹۵ ص ۳۲۱.
  25. المزار الکبیر، ص ۲۶۴؛ المزار، ۶۷؛ بحار الانوار، ج ۹۷، ص ۳۶۰.
  26. المزار الکبیر، ص ۲۶۵؛ المزار، ۶۸؛ بحار الانوار، ج ۹۷، ص ۳۶۰.
  27. المزار الکبیر، ص ۲۶۷؛ المزار، ۷۰؛ بحار الانوار، ج ۹۷، ص ۳۶۱.
  28. المزار الکبیر، ص ۲۶۹؛ المزار، ۷۳؛ بحار الانوار، ج ۹۷، ص ۳۶۳.
  29. المزار الکبیر، ص ۲۷۱؛ المزار، ۷۵؛ بحار الانوار، ج ۹۷، ص ۳۶۳.
  30. المزار الکبیر، ص ۲۷۷؛ المزار، ۸۳؛ بحار الانوار، ج ۹۷، ص ۳۶۶.
  31. شعراء / ۲۲۷.
  32. بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۲۱.
  33. الغدیر، ج۱، ص۶۶.
  34. الذریعه، ج۵، ص۱۰۱.

فهرست منابع

  • إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات‏؛ محمد بن حسن حر عاملی، م۱۱۰۴ ق‏، بیروت: ‏ اعلمی‏، اول‏، ۱۴۲۵ ق‏.
  • الإحتجاج علی أهل اللجاج؛ احمد بن علی طبرسی، م ۵۸۸ ق‏، تحقیق: محمد باقر خرسان، مشهد: نشر مرتضی، اول، ۱۴۰۳ ق.
  • الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد؛ محمد بن محمد مفید، م ۴۱۳ ق‏، محقق و مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏، قم: کنگره شیخ مفید، اول‏، ۱۴۱۳ ق.
  • إقبال الأعمال؛ علی بن موسی‌بن طاووس، م ۶۶۴ ق‏، تهران‏: دار الکتب الإسلامیه‏، دوم‏، ۱۴۰۹ ق‏.
  • بحارالانوار؛ محمدباقر مجلسی، م ۱۱۱۰ ق، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، دوم، ۱۴۰۳ق.
  • البرهان فی تفسیر القرآن‏؛ سید هاشم بن سلیمان بحرانی، ‏م ۱۱۰۷ ق‏، قم: مؤسسة البعثة، اول، ۱۳۷۴ ش.
  • البلد الأمین و الدرع الحصین‏؛ ابراهیم بن علی عاملی کفعمی، ‏م۹۰۵ ق‏، بیروت‏: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏، اول‏، ۱۴۱۸ ق.
  • التحصین لأسرار ما زاد من کتاب الیقین‏؛ سید علی بن موسی ابن طاووس، ‏م ۶۶۴ ق، ‏محقق و مصحح: اسماعیل انصاری زنجانی خوئینی، قم‏: مؤسسة دار الکتاب، ‏اول‏، ۱۴۱۳ق.
  • تفسیر العیّاشی؛ محمد بن مسعود عیاشی، م۳۲۰ ق‏، تحقیق: هاشم رسولی محلاتی، تهران: ‏المطبعة العلمیة، اول، ۱۳۸۰ ق‏.
  • تفسیر الصافی؛ ‏فیض کاشانی، م ۱۰۹۱ ق‏، مصحح: حسین‌اعلمی، تهران‏: مکتبه الصدر، دوم، ۱۴۱۵ ق‏.
  • تفسیر نور الثقلین‏؛ عبد علی بن جمعة العروسی الحویزی، م ۱۱۱۲ ق‏، تحقیق: هاشم‌رسولی محلاتی، قم: اسماعیلیان‏، چهارم‏، ۱۴۱۵ ق. ‏
  • الخصال‏؛ محمد بن علی ابن بابویه، م ‏۳۸۱ ق‏، مصحح: علی اکبر غفاری، قم: ‏جامعه مدرسین‏، اول، ‏۱۳۶۲ ش‏.
  • دلائل الإمامة؛ محمد بن جریر بن رستم طبری آملی صغیر، ‏م قرن ۵، مصحح: قسم الدراسات الإسلامیة مؤسسة البعثة، قم‏: بعثت، ‏۱۴۱۳ ق‏.
  • الذریعة إلی تصانیف الشیعة؛ شیخ آقا بزرگ تهرانی، م۱۳۴۸ش، قم: اسماعیلیان و کتابخانه اسلامیه تهران، ۱۴۰۸ ق.
  • روضة الواعظین؛ محمد بن احمد فتال نیشابوری، م ۵۰۸ ق‏، قم‏: انتشارات رضی، ‏ اول‏، ۱۳۷۵ ش‏.
  • عوالم العلوم؛ عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی‏، م قرن ۱۲، تحقیق: محمد باقر موحد ابطحی اصفهانی‏، قم: مؤسسة الإمام المهدی عیه السلام، دوم، ۱۴۰۵ق.
  • الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب؛ عبدالحسین امینی، م ۱۲۸۱ ق، تحقیق: مرکز الغدیر للدراسات الاسلامی، قم:مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، اول، ۱۳۷۵ ش.
  • کتاب المزار؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، م ۴۱۳ ق‏، محقق و مصحح: محمد باقر ابطحی، قم‏: کنگره جهانی هزاره شیخ مفید- رحمة الله علیه‏، اول‏، ۱۴۱۳ ق‏.
  • کتاب سلیم بن قیس الهلالی‏؛ سلیم بن قیس هلالی، ‏م ۷۶ ق‏، محقق و مصحح: انصاری زنجانی خوئینی، محمد، قم‏: الهادی، ‏اول‏، ۱۴۰۵ ق. ‏
  • کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر؛ علی بن محمد خزاز رازی، م قرن ۴، محقق و مصحح: حسینی کوهکمری، عبد اللطیف‌قم‏: بیدار، ۱۴۰۱ ق‏.
  • کفایة الطالب فی مناقب علی بن أبی طالب؛ محمد بن یوسف الگنجی الشافعی، م۶۵۸ق، مصر: دار إحیاء تراث أهل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۴ق.
  • المزار الکبیر؛ محمد بن جعفر ابن مشهدی، م۶۱۰ ق‌، مصحح: جواد قیومی اصفهانی، قم:‏ دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، اول‏، ۱۴۱۹ ق‏.
  • مستدرک الوسائل‏؛ حسین بن محمد تقی نوری، ‏م۱۳۲۰ ق‏، محقق و مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏، قم‏: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ‏اول، ‏۱۴۰۸ ق‏.
  • المصباح للکفعمی (جنة الأمان الواقیة)؛ ابراهیم بن علی عاملی کفعمی‏، م۹۰۵ ق‏، قم‏: دار الرضی (زاهدی)، دوم‏، ۱۴۰۵ ق‏.
  • معانی الأخبار؛ محمد بن علی ابن بابویه، م۳۸۱ ق‏، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، قم‏: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ‏اول‏، ۱۴۰۳ ق‏.
  • وفاء الوفا بأخبار دار المصطفی؛ نورالدین علی بن احمد سمهودی، م۶۱۱ق، مدینة المنورة: دارالکتب العلمیّة، ۱۴۸۱.
  • الیقین باختصاص مولانا علیّ علیه السلام بإمرة المؤمنین‏؛ علی بن موسی ابن طاووس، م ۶۶۴ ق‏، محقق و مصحح: اسماعیل‌انصاری زنجانی خوئینی، قم:‏ دار الکتاب‏، اول‏، ۱۴۱۳ق.