افشاگری خداوند از توطئه منافقین در روز غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۸۰: خط ۸۰:
'''حديث اول'''
'''حديث اول'''


امام صادق‏ عليه السلام نسبت «جنون»دادن منافقين به پيامبرصلى الله عليه وآله را قبل از «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ ...»چنين بيان مى ‏فرمايد:
امام صادق‏ عليه السلام نسبت «جنون»دادن منافقين به پيامبرصلى الله عليه وآله را قبل از {{متن عربی|«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ ...»}}چنين بيان مى ‏فرمايد:


{{متن عربی|لَمّا اقامَ رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله اميرَالْمُؤْمِنينَ ‏عليه السلام يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ كانَ بِحِذائِهِ سَبْعَةُ نَفَرٍ مِنَ الْمُنافِقينَ، مِنْهُمْ ابُوبَكْرٍ وَ عُمَرَ وَ عَبْدُالرَّحْمنِ بْنِ عَوْفٍ وَ سَعْدِ بْنِ ابى وَقّاصٍ وَ ابُوعُبَيْدَةِ وَ سالِمُ مَوْلى ابى حُذَيْفَةِ وَ الْمُغَيْرَةُ بْنُ شُعْبَةِ.
{{متن عربی|لَمّا اقامَ رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله اميرَالْمُؤْمِنينَ ‏عليه السلام يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ كانَ بِحِذائِهِ سَبْعَةُ نَفَرٍ مِنَ الْمُنافِقينَ، مِنْهُمْ ابُوبَكْرٍ وَ عُمَرَ وَ عَبْدُالرَّحْمنِ بْنِ عَوْفٍ وَ سَعْدِ بْنِ ابى وَقّاصٍ وَ ابُوعُبَيْدَةِ وَ سالِمُ مَوْلى ابى حُذَيْفَةِ وَ الْمُغَيْرَةُ بْنُ شُعْبَةِ.قالَ عُمَرُ: اما تَرَوْنَ عَيْنَيْهِ كَأَنَّهُما عَيْنا مَجْنُونٍ -  يَعْنِى النَّبِىّ ‏صلى الله عليه وآله -  السّاعَةَ يَقُومُ وَ يَقُولُ: قالَ لى رَبّى!! فَلَمّا قامَ قالَ: ايُّهَا النّاسُ، مَنْ اوْلى بِكُمْ مِنْ انْفُسِكُمْ؟ قالُوا: اللَّه وَرَسُولُهُ. قالَ: اللهمَّ فَاشْهَدْ. ثُمَّ قالَ: الا مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، وَ سَلِّمُوا عَلَيْهِ بِامْرَةِ الْمُؤْمِنينَ. فَانْزَلَ جَبْرَئيلُ وَ اعْلَمَ رَسُولَ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله بِمَقالَةِ الْقَوْمِ. فَدَعاهُمْ فَسَأَلَهُمْ فَانْكَرُوا وَ حَلَفُوا!! فَانْزَلَ اللَّه: {{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...}}:
قالَ عُمَرُ: اما تَرَوْنَ عَيْنَيْهِ كَأَنَّهُما عَيْنا مَجْنُونٍ -  يَعْنِى النَّبِىّ ‏صلى الله عليه وآله -  السّاعَةَ يَقُومُ وَ يَقُولُ: قالَ لى رَبّى!! فَلَمّا قامَ قالَ: ايُّهَا النّاسُ، مَنْ اوْلى بِكُمْ مِنْ انْفُسِكُمْ؟ قالُوا: اللَّه وَرَسُولُهُ. قالَ: اللهمَّ فَاشْهَدْ. ثُمَّ قالَ: الا مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، وَ سَلِّمُوا عَلَيْهِ بِامْرَةِ الْمُؤْمِنينَ. فَانْزَلَ جَبْرَئيلُ وَ اعْلَمَ رَسُولَ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله بِمَقالَةِ الْقَوْمِ. فَدَعاهُمْ فَسَأَلَهُمْ فَانْكَرُوا وَ حَلَفُوا!! فَانْزَلَ اللَّه: {{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...}}:


آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير خم اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را منصوب مى فرمود در مقابل حضرت هفت نفر از منافقين قرار داشتند: ابوبكر، عمر، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابى‏ وقاص، ابوعبيده جراح، سالم مولى ابى‏ حذيفه و مغيرة بن شعبة.
آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير خم اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را منصوب مى فرمود در مقابل حضرت هفت نفر از منافقين قرار داشتند: ابوبكر، عمر، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابى‏ وقاص، ابوعبيده جراح، سالم مولى ابى‏ حذيفه و مغيرة بن شعبة.
خط ۹۷: خط ۹۶:
امام صادق‏ عليه السلام در حديث ديگرى سخن سِرّى ابوبكر و عمر در برابر منبر غدير را چنين بيان مى ‏فرمايد:
امام صادق‏ عليه السلام در حديث ديگرى سخن سِرّى ابوبكر و عمر در برابر منبر غدير را چنين بيان مى ‏فرمايد:


{{متن عربی|لَمّا نَصَبَ رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله عَلِيّاًعليه السلام يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ، فَقالَ: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ»، ضَمَّ رَجُلانِ مِنْ قُرَيْشٍ رُؤُوسَهُما وَ قالا: وَ اللَّه لا نُسَلِّمُ لَهُ ما قالَ ابَداً.
{{متن عربی|لَمّا نَصَبَ رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله عَلِيّاًعليه السلام يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ، فَقالَ: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ»، ضَمَّ رَجُلانِ مِنْ قُرَيْشٍ رُؤُوسَهُما وَ قالا: وَ اللَّه لا نُسَلِّمُ لَهُ ما قالَ ابَداً.فَأُخْبِرَ النَّبِىّ‏ صلى الله عليه وآله، فَسَأَلَهُمْ عَمّا قالا، فَكَذَّبا وَ حَلَفا بِاللَّه ما قالا شَيْئاً. فَنَزَلَ جَبْرَئيلُ عَلى رَسُولِ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله:}}{{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...»}}:
فَأُخْبِرَ النَّبِىّ‏ صلى الله عليه وآله، فَسَأَلَهُمْ عَمّا قالا، فَكَذَّبا وَ حَلَفا بِاللَّه ما قالا شَيْئاً. فَنَزَلَ جَبْرَئيلُ عَلى رَسُولِ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله:}}{{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...»}}:
هنگامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير خم على ‏عليه السلام را منصوب كرد و فرمود:{{متن عربی| مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ}}دو نفر از قريش(ابوبكر و عمر)سرهاى خود را به هم نزديک كردند و گفتند: به خدا قسم، هرگز در برابر آنچه مى‏ گويد تسليم نخواهيم شد.
هنگامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير خم على ‏عليه السلام را منصوب كرد و فرمود: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ دو نفر از قريش(ابوبكر و عمر)سرهاى خود را به هم نزديک كردند و گفتند: به خدا قسم، هرگز در برابر آنچه مى‏ گويد تسليم نخواهيم شد.
اين سخن به پيامبرصلى الله عليه وآله خبر داده شد. حضرت از آنان در اين باره پرسيد، ولى آنان تكذيب كردند و به خدا قسم ياد كردند كه چيزى نگفته ‏اند. در اينجا جبرئيل بر آن حضرت نازل شد و اين آيه را آورد:«به خدا قسم ياد مى‏ كنند كه نگفته ‏اند در حالى كه مسلّماً سخن كفر را بر زبان آورده ‏اند و بعد از اسلامشان كافر شده ‏اند ...».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/ ۱۵ ص ۱۴۰ ح ۲۰۶،بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۴،تفسير العياشى:ج ۲ص۱۰۰.</ref>
اين سخن به پيامبرصلى الله عليه وآله خبر داده شد. حضرت از آنان در اين باره پرسيد، ولى آنان تكذيب كردند و به خدا قسم ياد كردند كه چيزى نگفته ‏اند. در اينجا جبرئيل بر آن حضرت نازل شد و اين آيه را آورد:«به خدا قسم ياد مى‏ كنند كه نگفته ‏اند در حالى كه مسلّماً سخن كفر را بر زبان آورده ‏اند و بعد از اسلامشان كافر شده ‏اند ...».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/ ۱۵ ص ۱۴۰ ح ۲۰۶،بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۴،تفسير العياشى:ج ۲ص۱۰۰.</ref>


خط ۱۲۰: خط ۱۱۸:
بُرَيده نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آمد و گفته آن دو را به حضرت خبر داد. پيامبرصلى الله عليه وآله سراغ آنان فرستاد و آنان را فرا خواند. وقتى آمدند و آن جوان را نزد حضرت ديدند فهميدند كه او خبر داده است.
بُرَيده نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آمد و گفته آن دو را به حضرت خبر داد. پيامبرصلى الله عليه وآله سراغ آنان فرستاد و آنان را فرا خواند. وقتى آمدند و آن جوان را نزد حضرت ديدند فهميدند كه او خبر داده است.


پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: اى ابوبكر و اى عمر! چه باعث شد كه آن سخنان را بگوييد؟ آنان به خداى لا اله الا هو قسم ياد كردند كه در اين باره چيزى نگفته ‏اند! پيامبرصلى الله عليه وآله رو به جوان انصارى كرد و فرمود: اى برادر انصار، چرا بر اين دو نفر دروغ نسبت دادى؟!! جوان انصارى چنان ناراحت شد كه آرزو كرد زمين او را فرو برده بود و او در اين باره چيزى نگفته بود، و در همان حال از خدا خواست كه صدق او را ثابت كند تا نزد پيامبرصلى الله عليه وآله شرمنده نشود.
پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: اى ابوبكر و اى عمر! چه باعث شد كه آن سخنان را بگوييد؟ آنان به خداى{{متن عربی| لا اله الا هو}} قسم ياد كردند كه در اين باره چيزى نگفته ‏اند! پيامبرصلى الله عليه وآله رو به جوان انصارى كرد و فرمود: اى برادر انصار، چرا بر اين دو نفر دروغ نسبت دادى؟!! جوان انصارى چنان ناراحت شد كه آرزو كرد زمين او را فرو برده بود و او در اين باره چيزى نگفته بود، و در همان حال از خدا خواست كه صدق او را ثابت كند تا نزد پيامبرصلى الله عليه وآله شرمنده نشود.






در همين حال جبرئيل نازل شد -  در ساعتى كه معمولاً در آن ساعت نازل نمى‏شد -  و اين آيه را بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل كرد: »يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ ...« -  تا آخر آيه -  : »به خدا قسم ياد مى‏كنند كه نگفته‏اند در حالى كه سخن كفر را بعد از اسلامشان بر زبان جارى ساخته‏اند و تصميم بر كارى گرفتند كه به آن نرسيدند، و از چيزى ناراحت نبودند جز آنكه خدا و رسولش او را از فضل خويش مستغنى سازند. پس اگر توبه كنند براى آنان بهتر خواهد بود و اگر اعراض كنند خداوند آنان را به عذاب دردناكى در دنيا و آخرت معذب مى‏نمايد، و آنان در زمين دوست و ياورى نخواهند داشت« .××× 1 الاصول الستةعشر )كتاب سلام بن ابى‏عمرة( : ص 118. ×××
در همين حال جبرئيل نازل شد -  در ساعتى كه معمولاً در آن ساعت نازل نمى‏شد -  و اين آيه را بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل كرد:{{متن عربی|«يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ ...»}} -  تا آخر آيه -  : «به خدا قسم ياد مى‏كنند كه نگفته ‏اند در حالى كه سخن كفر را بعد از اسلامشان بر زبان جارى ساخته‏ اند و تصميم بر كارى گرفتند كه به آن نرسيدند، و از چيزى ناراحت نبودند جز آنكه خدا و رسولش او را از فضل خويش مستغنى سازند. پس اگر توبه كنند براى آنان بهتر خواهد بود و اگر اعراض كنند خداوند آنان را به عذاب دردناكى در دنيا و آخرت معذب مى‏نمايد، و آنان در زمين دوست و ياورى نخواهند داشت« .××× 1 الاصول الستةعشر )كتاب سلام بن ابى‏عمرة( : ص 118. ×××




نكته‏اى كه در اين موارد جلب توجه مى‏كند كلام امام صادق‏عليه السلام است كه در سه مورد قسم ياد نمودند كه ابوبكر و عمر پس از اين گفتار خيانتكارانه، در مقابل دو راهى كه خدا در آيه پيش روى آنان قرار داد كه يا توبه كنند كه به نفع آنان است و يا رويگردان و منتظر عذاب الهى باشند، راه دوم را انتخاب كردند: »تَوَلَّيا« ، و راه اول را انتخاب نكردند: »وَ ما تابا« !
نكته‏ اى كه در اين موارد جلب توجه مى‏كند كلام امام صادق ‏عليه السلام است كه در سه مورد قسم ياد نمودند كه ابوبكر و عمر پس از اين گفتار خيانتكارانه، در مقابل دو راهى كه خدا در آيه پيش روى آنان قرار داد كه يا توبه كنند كه به نفع آنان است و يا رويگردان و منتظر عذاب الهى باشند، راه دوم را انتخاب كردند: »تَوَلَّيا« ، و راه اول را انتخاب نكردند:{{متن عربی|«وَماتابا»}}!


موردِ دومِ نزولِ آيه: در پى گفتگوى مخفيانه در خيمه‏ها
موردِ دومِ نزولِ آيه: در پى گفتگوى مخفيانه در خيمه‏ ها


بعد از آنكه خطابه پيامبرصلى الله عليه وآله پايان يافت، از آنجا كه براى توقف سه روزه در صحراى غدير هر گروهى براى خود خيمه‏اى زده بودند، همه به خيمه‏هاى خود بازگشتند تا به تدريج براى بيعت باز آيند.
بعد از آنكه خطابه پيامبرصلى الله عليه وآله پايان يافت، از آنجا كه براى توقف سه روزه در صحراى غدير هر گروهى براى خود خيمه‏ اى زده بودند، همه به خيمه‏ هاى خود بازگشتند تا به تدريج براى بيعت باز آيند.




خط ۱۳۹: خط ۱۳۷:
حديث اول
حديث اول


امام صادق‏عليه السلام ماجراى اول را كه مربوط به مقداد است چنين بيان مى‏فرمايد:
امام صادق‏ عليه السلام ماجراى اول را كه مربوط به مقداد است چنين بيان مى‏فرمايد:




خط ۱۵۱: خط ۱۴۹:




پيامبرصلى الله عليه وآله ندا داد: »الصَّلاة جامعةً« ، كه يعنى همه جمع شوند. منافقين گفتند: مقداد كار ما را گزارش داده است!! اكنون برخيزيم و بر ضد گزارش او قسم ياد كنيم!
پيامبرصلى الله عليه وآله ندا داد:{{متن عربی|«الصَّلاة جامعةً»}} ، كه يعنى همه جمع شوند. منافقين گفتند: مقداد كار ما را گزارش داده است!! اكنون برخيزيم و بر ضد گزارش او قسم ياد كنيم!


آنان آمدند تا در مقابل پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله نشستند و گفتند: پدران و مادرانمان به قربانت يا رسول‏اللَّه! چنين نيست، قسم به آن كه تو را به حق مبعوث كرده و به پيامبرى كرامت داده! آنچه به تو خبر رسيده ما نگفته‏ايم! قسم به آنكه تو را از همه بشريت برگزيده است!
آنان آمدند تا در مقابل پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله نشستند و گفتند: پدران و مادرانمان به قربانت يا رسول ‏اللَّه! چنين نيست، قسم به آن كه تو را به حق مبعوث كرده و به پيامبرى كرامت داده! آنچه به تو خبر رسيده ما نگفته‏ ايم! قسم به آنكه تو را از همه بشريت برگزيده است!




در اينجا پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: »بسم اللَّه الرحمن الرحيم، يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ ...« : »به خدا قسم ياد مى‏كنند كه نگفته‏اند در حالى كه سخن كفر را بعد از اسلامشان گفته‏اند و قصد سوء كرده‏اند -  به تواى محمد در شب عقبه هرشى××× 1 اين تفسير آيه است. مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج 1 ص 476 235 230 217 131 108 و ج 2 ص 406 101 و ج 3 ص 77. ××× -  و از چه چيزى ناراحت بودند جز آنكه خدا و رسولش آنان را از فضل خويش مسستغنى كنند« .
در اينجا پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود:{{قرآن|«بسم اللَّه الرحمن الرحيم، يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ ...»}} : »به خدا قسم ياد مى‏كنند كه نگفته‏ اند در حالى كه سخن كفر را بعد از اسلامشان گفته ‏اند و قصد سوء كرده‏ اند -  به تواى محمد در شب عقبه هرشى××× 1 اين تفسير آيه است. مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج 1 ص 476 235 230 217 131 108 و ج 2 ص 406 101 و ج 3 ص 77. ××× -  و از چه چيزى ناراحت بودند جز آنكه خدا و رسولش آنان را از فضل خويش مسستغنى كنند« .




عده‏اى از اينان كسانى بودند كه كلّه حيوانات را مى‏فروختند و عده‏اى ديگر پاچه حيوانات را مى‏فروختند و عده‏اى ديگر ساربان شتر بودند××× 2 اين قسمت تفسير امام صادق‏عليه السلام بر جمله »اغْناهُمُ اللَّه مِنْ فَضْلِهِ« است، و منظور آن است كه به اين شغل‏هاى كم درآمد و سطح پايين اشتغال داشتند، ولى با ظهور اسلام از آنها بيرون آمده مستغنى شدند. ×××، كه خداوند به بركت رسولش آنان را مستغنى ساخت، ولى آنان لبه تيز اقداماتشان و شمشيرهايشان را بر ضد آن حضرت به كار گرفتند.××× 3 بحار الانوار: ج 37 ص 154. عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 139 ح 205. تفسير العياشى: ج 2 ص 99 ح 90. ×××
عده‏ اى از اينان كسانى بودند كه كلّه حيوانات را مى‏فروختند و عده‏اى ديگر پاچه حيوانات را مى‏فروختند و عده‏ اى ديگر ساربان شتر بودند××× 2 اين قسمت تفسير امام صادق‏ عليه السلام بر جمله{{متن عربی|«اغْناهُمُ اللَّه مِنْ فَضْلِهِ»}} است، و منظور آن است كه به اين شغل‏هاى كم درآمد و سطح پايين اشتغال داشتند، ولى با ظهور اسلام از آنها بيرون آمده مستغنى شدند. ×××، كه خداوند به بركت رسولش آنان را مستغنى ساخت، ولى آنان لبه تيز اقداماتشان و شمشيرهايشان را بر ضد آن حضرت به كار گرفتند.××× 3 بحار الانوار: ج 37 ص 154. عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 139 ح 205. تفسير العياشى: ج 2 ص 99 ح 90. ×××




۸۴۹

ویرایش