جانشین: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۵۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ نوامبر ۲۰۲۱
خط ۴۰۸: خط ۴۰۸:
<big>عن جابر بن سمره، قال: سمعت رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله يقول: لا يزال هذا الدين عزيز الى اثنى‏ عشر خليفة. قال: فكبّر الناس و ضجّوا. ثم قال كلمة خفية. قلت لابى: يا ابه، ما قال؟ كلهم من قريش. <ref>صحيح ابى ‏داوود: ج ۲ ص ۲۰۷. مسند احمد بن حنبل: ج ۵ ص ۹۲.</ref></big>
<big>عن جابر بن سمره، قال: سمعت رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله يقول: لا يزال هذا الدين عزيز الى اثنى‏ عشر خليفة. قال: فكبّر الناس و ضجّوا. ثم قال كلمة خفية. قلت لابى: يا ابه، ما قال؟ كلهم من قريش. <ref>صحيح ابى ‏داوود: ج ۲ ص ۲۰۷. مسند احمد بن حنبل: ج ۵ ص ۹۲.</ref></big>


<big>جابر بن عبداللَّه انصارى: لما انزل اللَّه عزوجل على نبيه محمدصلى الله عليه وآله: «يا ايها الذين آمنوا اطيعوا اللَّه و اطيعوا الرسول و اولو الامر منكم» قلت: يا رسول‏ اللَّه، عرفنا اللَّه و رسوله، فمن اولو الامر الذين قرن اللَّه طاعتهم بطاعتک؟ فقال‏ صلى الله عليه وآله: هم خلفائى يا جابر، و ائمة مسلمين (من) بعدى؛ اولهم على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام، ثم الحسن و الحسين ‏عليهما السلام، ثم على بن الحسين‏ عليه السلام، ثم محمد بن على‏ عليه السلام المعروف فى التوراة بالباقر و ستدركه يا جابر. فاذا لقيته فاقرئه منّى السلام. ثم الصادق جعفر بن محمد عليه السلام ثم موسى بن جعفر عليه السلام، ثم على بن موسى‏ عليه السلام، ثم محمد بن على‏ عليه السلام، ثم على بن محمد عليه السلام، ثم الحسن بن على ‏عليه السلام، ثم سميّى و كنيتى حجة اللَّه فى ارضه و بقيته فى عباده، ابن الحسين بن على‏ عليه السلام. ذاك الذى يفتح اللَّه تعالى ذكره على يديه مشارق الارض و مغاربها. ذاك الذى يغيب عن شيعته و اوليائه غيبة لا يثبت فيها على القول بامامته الا من امتحن اللَّه قلبه الايمان<ref>  كمال الدين: ج ۳ ص ۲۵۳. المناقب (ابن‏ شهرآشوب) : ج ۱ ص ۲۸۲. تأويل الآيات الظاهرة: ص ۱۴۱. كفاية الاثر: ص ۵۳ .</ref> :</big>
<big>جابر بن عبداللَّه انصارى: لما انزل اللَّه عزوجل على نبيه محمدصلى الله عليه وآله: «يا ايها الذين آمنوا اطيعوا اللَّه و اطيعوا الرسول و اولو الامر منكم» قلت: يا رسول‏ اللَّه، عرفنا اللَّه و رسوله، فمن اولو الامر الذين قرن اللَّه طاعتهم بطاعتک؟ فقال‏ صلى الله عليه وآله: هم خلفائى يا جابر، و ائمة مسلمين (من) بعدى؛ اولهم على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام، ثم الحسن و الحسين ‏عليهما السلام، ثم على بن الحسين‏ عليه السلام، ثم محمد بن على‏ عليه السلام المعروف فى التوراة بالباقر و ستدركه يا جابر. فاذا لقيته فاقرئه منّى السلام. ثم الصادق جعفر بن محمد عليه السلام ثم موسى بن جعفر عليه السلام، ثم على بن موسى‏ عليه السلام، ثم محمد بن على‏ عليه السلام، ثم على بن محمد عليه السلام، ثم الحسن بن على ‏عليه السلام، ثم سميّى و كنيتى حجة اللَّه فى ارضه و بقيته فى عباده، ابن الحسين بن على‏ عليه السلام. ذاك الذى يفتح اللَّه تعالى ذكره على يديه مشارق الارض و مغاربها. ذاك الذى يغيب عن شيعته و اوليائه غيبة لا يثبت فيها على القول بامامته الا من امتحن اللَّه قلبه للايمان<ref>  كمال الدين: ج ۳ ص ۲۵۳. المناقب (ابن‏ شهرآشوب) : ج ۱ ص ۲۸۲. تأويل الآيات الظاهرة: ص ۱۴۱. كفاية الاثر: ص ۵۳ .</ref> :</big>


<big>چون خداوند بر پيامبرش محمدصلى الله عليه وآله آيه: «اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد...» را نازل فرمود، عرض كردم: يا رسول‏ اللَّه، ما خدا و رسول را شناختيم، اولوالامرى كه خداوند فرمانبرى از ايشان را در كنار فرمانبرى از شما آورده كيانند؟ پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: اى جابر! آنها پس از من جانشينان من و امامان مسلمان هستند. نخستين ايشان على بن ابى‏طالب ‏عليه السلام است، و سپس حسن و حسين‏ عليهما السلام، و پس از او على بن الحسين‏ عليه السلام، و سپس محمد بن على ‏عليه السلام كه در تورات به باقر شهرت دارد. اى جابر، او را درک خواهى كرد. هر گاه او را ديدى سلام مرا به او برسان ، سپس صادق جعفربن محمد عليه السلام، سپس موسى بن جعفر عليه السلام، سپس على بن موسى‏ عليه السلام، سپس محمد بن علی علیهما السلام، سپس على بن محمدعليه السلام، سپس حسن بن على‏ عليه السلام، سپس همنام و هم كنيه من، حجت خدا در زمين و باقيمانده او در ميان بندگانش، فرزند حسين بن على‏ عليه السلام خواهد بود. همان كه خداوند والا نام ، به دست او خاور و باختر زمين را بگشايد، و همان كه از ديدگان شيعيان و اوليايش پنهان خواهد شد. در آن زمان جز كسى كه خداوند دلش را براى ايمان خالص كرده، كسى در اعتقاد به امامت او پايدار نخواهد ماند.</big>


<big>عن سلمان الفارسى، قال: دخلت على النبى‏ صلى الله عليه وآله فاذا الحسين‏ عليه السلام على فخذيه، و يقبّل عينيه و يقبّل فاه و يقول: انت سيد ابن سيد، و انت امام ابن امام، و انت حجة ابن حجة، و انت ابو حجج تسعة، تاسعهم قائمهم‏ عليه السلام. <ref>ينابيع المودة  جلد : ۲  صفحه : ۳۱۶</ref></big>


چون خداوند بر پيامبرش محمدصلى الله عليه وآله آيه: »اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد...« را نازل فرمود، عرض كردم: يا رسول‏اللَّه، ما خدا و رسول را شناختيم، اولوالامرى كه خداوند فرمانبرى از ايشان را در كنار فرمانبرى از شما آورده كيان اند؟ پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: اى جابر! آنها پس از من جانشينان من و امامان مسلمان هستند. نخستين ايشان على بن ابى‏طالب‏عليه السلام است، و سپس حسن و حسين‏عليهما السلام، و پس از او على بن الحسين‏عليه السلام، و سپس محمد بن على‏عليه السلام كه در تورات به باقر شهرت دارد. اى جابر، او را درك خواهى كرد. هر گاه او را ديدى سلام مرا به او برسان.
<big>چرا كوته ‏نگران توجه نمى‏ كنند كه پيامبرصلى الله عليه وآله بارها و بارها از حضرت موسى و عيسى و هارون و الياس و... سخن گفتند؟ از سخنان هدايت‏ آميز ايشان و از رفتار قومشان و ... . به عنوان نمونه:</big>


<big>«و اذ قال موسى لقومه يا قوم لم تؤذوننى و قد تعلمون انى رسول اللَّه اليكم فلما زاغوا ازاغ اللَّه قلوبهم واللَّه لا يهدى القوم الفاسقين» <ref>صف /  ۵ .</ref> : (به يادآور) هنگامى را كه موسى به قومش گفت اى قوم من چرا مرا آزار مى‏ دهيد با اينكه مى ‏دانيد من فرستاده خدا به سوى شما هستم هنگامى كه آنها از حق منحرف شدند خداوند قلوبشان را منحرف ساخت و خدا فاسقان را هدايت نمى كند.</big>


سپس صادق جعفربن محمدعليه السلام، سپس موسى بن جعفرعليه السلام، سپس على بن موسى‏عليه السلام، سپس على بن محمدعليه السلام، سپس حسن بن على‏عليه السلام، سپس حسن بن على‏عليه السلام، سپس همنام و هم كنيه من، حجت خدا در زمين و باقيمانده او در ميان بندگانش، فرزند حسين بن على‏عليه السلام خواهد بود. همان كه خداوند والا نام به دست او خاور و باختر زمين را بگشايد، و همان كه از ديدگان شيعيان و اوليايش پنهان خواهد شد. در آن زمان جز كسى كه خداوند دلش را براى ايمان خالص كرده، كسى در اعتقاد به امامت او پايدار نخواهد ماند.
<big>«و لقد آتينا موسى الكتاب و جعلنا معه اخاه هارون وزيراً» <ref>فرقان /  ۳۵.</ref> : ما به موسى كتاب (آسمانى) داديم و برادرش هارون را ياور او قرار داديم.</big>


<big>«و قال موسى لاخيه هارون اخلفنى فى قومى و اصلح...» <ref>اعراف /  ۱۴۲.</ref> : و موسى به برادرش هارون گفت جانشين من در ميان قومم باش و (آنها را) اصلاح كن.</big>


عن سلمان الفارسى، قال: دخلت على النبى‏صلى الله عليه وآله فاذا الحسين‏عليه السلام على فخذيه، و يقبّل عينيه و يقبّل فاه و يقول: انت سيد ابن سيد، و انت امام ابن امام، و انت حجة ابن حجة، و انت ابو حجج تسعة، تاسعهم قائمهم‏عليه السلام.××× ۱ ينابيع الموده: ص ۳۰۸. ×××
<big>«و نوحاً اذ نادى من قبل فاستجبنا له فنجّيناه و اهله من الكرب العظيم و نصرناه من القوم الذين كذّبوا بآياتنا انهم كانوا قوم سوء فاغرقناهم اجمعين» <ref>انبياء عليهم السلام /  ۷۷ ، ۷۶.</ref> : و نوح را (به يادآور) هنگامى كه پيش از آن (زمان پروردگار خود را) خواند ما دعاى او را مستجاب كرديم و او و خاندانش را از اندوه بزرگ نجات داديم و او در برابر جمعيتى كه آيات ما را تكذيب كرده بودند يارى داديم چرا كه قوم بدى بودند از اين رو همه آنها را غرق كرديم.</big>


<big>چرا از اين مسائل پند نمى‏ گيرند؟ آيا از اين همه تأكيد پيامبرصلى الله عليه وآله تعجب نمى‏ كنند؟! آيا هيچ گاه دليل اين همه اصرار پيامبرصلى الله عليه وآله در مورد تعيين اهل ‏بيت‏ عليهم السلام و بر زبان آوردن نام ايشان را از خود نپرسيده ‏اند؟!</big>


چرا كوته‏نگران توجه نمى‏كنند كه پيامبرصلى الله عليه وآله بارها و بارها از حضرت موسى و عيسى و هارون و الياس و... سخن گفتند؟ از سخنان هدايت‏آميز ايشان و از رفتار قومشان و ... . به عنوان نمونه:
<big>گويا ايشان چشمان خود را بر حقيقت بسته ‏اند! غافل از اينكه پيامبرصلى الله عليه وآله با اين كار قسمت ديگرى از نقشه هدايت پروردگار را به زيبايى بيان مى‏ كند.</big>


'''<big>۴-  زهراعليها السلام ترجمان غدير است</big>'''


»و اذ قال موسى لقومه يا قوم لم تؤذوننى و قد تعلمون انى رسول اللَّه اليكم فلما زاغوا ازاغ اللَّه قلوبهم واللَّه لا يهدى القوم الفاسقين«××× ۲ صف /  ۵ . ×××: )به يادآور( هنگامى را كه موسى به قومش گفت اى قوم من چرا مرا آزار مى‏دهيد با اينكه مى‏دانيد من فرستاده خدا به سوى شما هستم هنگامى كه آنها از حق منحرف شدند خداوند قلوبشان را منحرف ساخت و خدا فاسقان را هدايت نمى كند.
<big>دختر پيامبرعليها السلام نيز در زمره معصومان است. او معصومه ‏اى است كه براى احقاق حق امام زمانش بسيار كوشيد. معصومه ای براى دفاع از معصوم ديگر به پا خاست.</big>


<big>سرّ عصمت حضرت زهراعليها السلام سرّ عظيمى است.<ref>اللهم صلّ على فاطمه و ابيها و بعلها و بنيها و السرّ المستودع فيها بعدد ما احاط به علمک.


»و لقد آتينا موسى الكتاب و جعلنا معه اخاه هارون وزيراً«××× ۱ فرقان /  ۳۵. ×××: ما به موسى كتاب )آسمانى( داديم و برادرش هارون را ياور او قرار داديم.
منتخب صحيفه مهديه: ص ۲۷۳.


الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء(ع) (الأنصاري الزنجاني، إسماعيل) ، جلد : ۲۲ ، صفحه : ۳۸۵.


»و قال موسى لاخيه هارون اخلفنى فى قومى و اصلح...«××× ۲ اعراف /  ۱۴۲. ×××: و موسى به برادرش هارون گفت جانشين من در ميان قومم باش و )آنها را( اصلاح كن.
فقرات فقهيه (شريفي اشکوري، الياس) ، جلد : ۱ ، صفحه : ۵۸۲.


فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى(ص) (الرحماني الهمداني‌، أحمد) ، جلد : ۱ ، صفحه : ۲۵۲.</ref>  حضرتش پاره تن رسول‏خداصلى الله عليه وآله و محبوبه خدا بر روى زمين و ام الائمه‏ عليهم السلام است. غدير بيانگر پاره ‏اى از نقشه هدايت و زهراعليها السلام ترجمان اين واقعه عميق و مدافع اين نقشه هدايت است.</big>


»و نوحاً اذ نادى من قبل فاستجبنا له فنجّيناه و اهله من الكرب العظيم و نصرناه من القوم الذين كذّبوا بآياتنا انهم كانوا قوم سوء فاغرقناهم اجمعين«××× ۳ انبياعليهم السلام /  ۷۷ ۷۶. ×××: و نوح را )به يادآور( هنگامى كه پيش از آن )زمان پروردگار خود را( خواند ما دعاى او را مستجاب كرديم و او و خاندانش را از اندوه بزرگ نجات داديم و او در برابر جمعيتى كه آيات ما را تكذيب كرده بودند يارى داديم چرا كه قوم بدى بودند از اين رو همه آنها را غرق كرديم.
<big>آن حضرت مى‏ داند كه اگر بر خلاف اين برنامه الهى عمل شود، آدميان به انحراف مى‏ روند و راه شيطان باز مى‏ شود. حضرت مى ‏داند جدايى قرآن و عترت نقشه شيطان است، زيرا امر هدايت را غير ممكن مى‏ سازد. او از اين بى‏ توجهىِ بى‏ خردان دردمند است، و سعى مى‏ كند آنچه را فراموش كرده ‏اند به يادشان آورد.</big>


<big>زهراعليها السلام بسيار كوشيد تا راه را روشن كند و انسان‏ها را از گمراهى نجات بخشد. اما حيف كه همه پيام هدايت او را نشنيدند، و آنها هم كه شنيدند خوب عمل نكردند. كم هستند انسان ‏هايى كه حقيقتاً پيرو على و زهرا و اولاد ايشان‏ عليهم السلام باشند و پيروان حقيقى انگشت شمار اند!</big>


چرا از اين مسائل پند نمى‏گيرند؟ آيا از اين همه تأكيد پيامبرصلى الله عليه وآله تعجب نمى‏كنند؟! آيا هيچ گاه دليل اين همه اصرار پيامبرصلى الله عليه وآله در مورد تعيين اهل‏بيت‏عليهم السلام و بر زبان آوردن نام ايشان را از خود نپرسيده‏اند؟!
<big>صديقه طاهره فاطمه زهراعليها السلام بسيار كوشيد تا خطرات جدايى ثقلين را بيان كند. ولى گويا كوس شيطان گوش ‏هاى ايشان را كر كرده بود و غفلت وجودشان را فرا گرفته بود.</big>


<big>چه نزديک است انكار ولايت اينان و انكار ربوبيت پروردگار!</big>


گويا ايشان چشمان خود را بر حقيقت بسته‏اند! غافل از اينكه پيامبرصلى الله عليه وآله با اين كار قسمت ديگرى از نقشه هدايت پروردگار را به زيبايى بيان مى‏كند.
<big>چه نزديک است انكار عصمت اينان و انكار حكمت پرودگار!</big>


<big>چه نزديک است انكار برگزيدگى ايشان توسط خداوند و انكار هادى بودن پرودگار!</big>


۴-  زهراعليها السلام ترجمان غدير است
<big>چه نزديک است انكار فضيلت ايشان و انكار عدل پروردگار!</big>


دختر پيامبرعليها السلام نيز در زمره معصومان است. او معصومه‏اى است كه براى احقاق حق امام زمانش بسيار كوشيد. معصومى براى دفاع از معصوم ديگر به پا خاست.
<big>باشد كه انسان ‏ها حكيمانه بينديشند و سرّ غدير را دريابند.</big>


سرّ عصمت حضرت زهراعليها السلام سرّ عظيمى است.××× ۱ اللهم صلّ على فاطمه و ابيها و بعلها و بنيها )و السرّ المستودع فيها( بعدد ما احاط به علمك. منتخب صحيفه مهديه: ص ۲۷۳. ××× حضرتش پاره تن رسول‏خداصلى الله عليه وآله و محبوبه خدا بر روى زمين و ام الائمه‏عليهم السلام است. غدير بيانگر پاره‏اى از نقشه هدايت و زهراعليها السلام ترجمان اين واقعه عميق و مدافع اين نقشه هدايت است.
<big>در همين رابطه، آيه و تفسير آن را يادآود مى‏ شويم:</big>


<big>«و لقد صدّق عليهم ابليس ظنّه فاتبعوه الا فريقاً من المؤمنين»<ref>سبأ /  ۲۰.</ref> : همانا ابليس پندار خويش را در نظر آنان راست و درست جلوه داد پس او را تبعيت كردند مگر گروهى از مؤمنان.</big>


آن حضرت مى‏داند كه اگر بر خلاف اين برنامه الهى عمل شود، آدميان به انحراف مى‏روند و راه شيطان باز مى‏شود. حضرت مى‏داند جدايى قرآن و عترت نقشه شيطان است، زيرا امر هدايت را غير ممكن مى‏سازد. او از اين بى‏توجهىِ بى‏خردان دردمند است، و سعى مى‏كند آنچه را فراموش كرده‏اند به يادشان آورد.
<big>محمد خزاعى از امام صادق‏ عليه السلام روايت كرده است كه آيه فوق درباره غدير خم آمده است. چون پيامبرصلى الله عليه وآله درباره على‏ عليه السلام آنچه را كه بايد بگويد گفت و او را براى مردم (به عنوان امام و جانشين) نصب فرمود. ابليس فريادى كشيد تا ياران و شياطين را به دور خود جمع كند.</big>


<big>وقتى آنها جمع شدند، گفتند: اى بزرگ ما ! اين فرياد چه بود؟! گفت: واى بر شما ! امروز (روز غدير) همانند روز عيسى است (كه مردم را نسبت به آن حضرت به گمراهى افكندم) . به خدا قسم كه درباره واقعه امروز نيز مردمان را به گمراهى خواهم انداخت.</big>


زهراعليها السلام بسيار كوشيد تا راه را روشن كند و انسان‏ها را از گمراهى نجات بخشد. اما حيف كه همه پيام هدايت او را نشنيدند، و آنها هم كه شنيدند خوب عمل نكردند. كم هستند انسان‏هايى كه حقيقتاً پيرو على و زهرا و اولاد ايشان‏عليهم السلام باشند و پيروان حقيقى انگشت شمار اند!
<big>اينجا بود كه اين آيه از سوره سبأ نازل شد: «و لقد صدّق عليهم ابليس...» . دوباره ابليس فرياد كشيد. شياطين مجدداً به سوى او بازگشتند و گفتند: اى سيد ما ! اين فرياد دوم براى چه بود؟</big>


<big>ابليس گفت: واى بر شما ! خداوند كلام مرا شنيد و آن را در قرآن حكايت كرد: «و لقد صدّق عليهم...» . در اينجا ابليس سر خود را به سوى آسمان بلند كرد و گفت: به عزت و جلالت سوگند كه اين گروه مؤمنان (و امت غديرىِ اسلام) را نيز به ديگران ملحق خواهم كرد.</big>


صديقه طاهره فاطمه زهراعليها السلام بسيار كوشيد تا خطرات جدايى ثقلين را بيان كند. ولى گويا كوس شيطان گوش‏هاى ايشان را كر كرده بود و غفلت وجودشان را فرا گرفته بود.
<big>امام صادق‏ عليه السلام فرمود: پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: بسم اللَّه الرحمن الرحيم (و اين آيه را تلاوت فرمود) : «ان عبادى ليس لک عليهم سلطان» <ref>حجر /  ۴۲.</ref> : همانا تو را بر بندگان راستين من سلطه و نفوذى نخواهد بود.</big>


<big>ابليس براى بار سوم فرياد كشيد. شياطين به سوى او بازگشتند و گفتند: اى بزرگ ما ! اين فرياد سوم از چيست؟ گفت: به خدا قسم از دوستداران و پيروان على است. اما پروردگارا ! به عزت و جلالت سوگند، معاصى و گناهان را چنان مزيّن سازم كه مورد خشم و غضب تو قرار گيرند.</big>


چه نزديك است انكار ولايت اينان و انكار ربوبيت پروردگار!
<big>امام صادق‏ عليه السلام فرمود: قسم به خدايى كه محمدصلى الله عليه وآله را به حق برانگيخت، همانا شياطين بر سر مؤمنان هجوم آورند، بيشتر و فراوان‏ تر از زنبورهايى كه بر (يک قطعه) گوشت باشند (تا او را به معصيت افكنند و از ولايت دور سازند) . اما مؤمن هرگز از دين و اعتقادش كاسته نشود. <ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۵.</ref></big>
 
چه نزديك است انكار عصمت اينان و انكار حكمت پرودگار!
 
چه نزديك است انكار برگزيدگى ايشان توسط خداوند و انكار هادى بودن پرودگار!
 
چه نزديك است انكار فضيلت ايشان و انكار عدل پروردگار!
 
باشد كه انسان‏ها حكيمانه بينديشند و سرّ غدير را دريابند.
 
 
در همين رابطه، آيه و تفسير آن را يادآود مى‏شويم:
 
»و لقد صدّق عليهم ابليس ظنّه فاتبعوه الا فريقاً من المؤمنين«××× ۱ سبأ /  ۲۰. ×××: همانا ابليس پندار خويش را در نظر آنان راست و درست جلوه داد پس او را تبعيت كردند مگر گروهى از مؤمنان.
 
 
محمد خزاعى از امام صادق‏عليه السلام روايت كرده است كه آيه فوق درباره غدير خم آمده است. چون پيامبرصلى الله عليه وآله درباره على‏عليه السلام آنچه را كه بايد بگويد گفت و او را براى مردم )به عنوان امام و جانشين( نصب فرمود. ابليس فريادى كشيد تا ياران و شياطين را به دور خود جمع كند.
 
 
وقتى آنها جمع شدند، گفتند: اى بزرگ ما ! اين فرياد چه بود؟! گفت: واى بر شما ! امروز )روز غدير( همانند روز عيسى است )كه مردم را نسبت به آن حضرت به گمراهى افكندم( . به خدا قسم كه درباره واقعه امروز نيز مردمان را به گمراهى خواهم انداخت.
 
 
اينجا بود كه اين آيه از سوره سبأ نازل شد: »و لقد صدّق عليهم ابليس...« . دوباره ابليس فرياد كشيد. شياطين مجدداً به سوى او بازگشتند و گفتند: اى سيد ما ! اين فرياد دوم براى چه بود؟
 
 
ابليس گفت: واى بر شما ! خداوند كلام مرا شنيد و آن را در قرآن حكايت كرد: »و لقد صدّق عليهم...« . در اينجا ابليس سر خود را به سوى آسمان بلند كرد و گفت: به عزت و جلالت سوگند كه اين گروه مؤمنان )و امت غديرىِ اسلام( را نيز به ديگران ملحق خواهم كرد.
 
 
امام صادق‏عليه السلام فرمود: پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: بسم اللَّه الرحمن الرحيم )و اين آيه را تلاوت فرمود( : »ان عبادى ليس لك عليهم سلطان«××× ۲ حجر /  ۴۲. ×××: همانا تو را بر بندگان راستين من سلطه و نفوذى نخواهد بود.
 
ابليس براى بار سوم فرياد كشيد. شياطين به سوى او بازگشتند و گفتند: اى بزرگ ما ! اين فرياد سوم از چيست؟ گفت: به خدا قسم از دوستداران و پيروان على است. اما پروردگارا ! به عزت و جلالت سوگند، معاصى و گناهان را چنان مزيّن سازم كه مورد خشم و غضب تو قرار گيرند.
 
 
امام صادق‏عليه السلام فرمود: قسم به خدايى كه محمدصلى الله عليه وآله را به حق برانگيخت، همانا شياطين بر سر مؤمنان هجوم آورند، بيشتر و فراوان‏تر از زنبورهايى كه بر )يك قطعه( گوشت باشند )تا او را به معصيت افكنند و از ولايت دور سازند( . اما مؤمن هرگز از دين و اعتقادش كاسته نشود.××× ۱ بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۵. ×××