۲۱٬۹۷۲
ویرایش
خط ۴۰۸: | خط ۴۰۸: | ||
<big>عن جابر بن سمره، قال: سمعت رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يقول: لا يزال هذا الدين عزيز الى اثنى عشر خليفة. قال: فكبّر الناس و ضجّوا. ثم قال كلمة خفية. قلت لابى: يا ابه، ما قال؟ كلهم من قريش. <ref>صحيح ابى داوود: ج ۲ ص ۲۰۷. مسند احمد بن حنبل: ج ۵ ص ۹۲.</ref></big> | <big>عن جابر بن سمره، قال: سمعت رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يقول: لا يزال هذا الدين عزيز الى اثنى عشر خليفة. قال: فكبّر الناس و ضجّوا. ثم قال كلمة خفية. قلت لابى: يا ابه، ما قال؟ كلهم من قريش. <ref>صحيح ابى داوود: ج ۲ ص ۲۰۷. مسند احمد بن حنبل: ج ۵ ص ۹۲.</ref></big> | ||
<big>جابر بن عبداللَّه انصارى: لما انزل اللَّه عزوجل على نبيه محمدصلى الله عليه وآله: «يا ايها الذين آمنوا اطيعوا اللَّه و اطيعوا الرسول و اولو الامر منكم» قلت: يا رسول اللَّه، عرفنا اللَّه و رسوله، فمن اولو الامر الذين قرن اللَّه طاعتهم بطاعتک؟ فقال صلى الله عليه وآله: هم خلفائى يا جابر، و ائمة مسلمين (من) بعدى؛ اولهم على بن ابى طالب عليه السلام، ثم الحسن و الحسين عليهما السلام، ثم على بن الحسين عليه السلام، ثم محمد بن على عليه السلام المعروف فى التوراة بالباقر و ستدركه يا جابر. فاذا لقيته فاقرئه منّى السلام. ثم الصادق جعفر بن محمد عليه السلام ثم موسى بن جعفر عليه السلام، ثم على بن موسى عليه السلام، ثم محمد بن على عليه السلام، ثم على بن محمد عليه السلام، ثم الحسن بن على عليه السلام، ثم سميّى و كنيتى حجة اللَّه فى ارضه و بقيته فى عباده، ابن الحسين بن على عليه السلام. ذاك الذى يفتح اللَّه تعالى ذكره على يديه مشارق الارض و مغاربها. ذاك الذى يغيب عن شيعته و اوليائه غيبة لا يثبت فيها على القول بامامته الا من امتحن اللَّه قلبه | <big>جابر بن عبداللَّه انصارى: لما انزل اللَّه عزوجل على نبيه محمدصلى الله عليه وآله: «يا ايها الذين آمنوا اطيعوا اللَّه و اطيعوا الرسول و اولو الامر منكم» قلت: يا رسول اللَّه، عرفنا اللَّه و رسوله، فمن اولو الامر الذين قرن اللَّه طاعتهم بطاعتک؟ فقال صلى الله عليه وآله: هم خلفائى يا جابر، و ائمة مسلمين (من) بعدى؛ اولهم على بن ابى طالب عليه السلام، ثم الحسن و الحسين عليهما السلام، ثم على بن الحسين عليه السلام، ثم محمد بن على عليه السلام المعروف فى التوراة بالباقر و ستدركه يا جابر. فاذا لقيته فاقرئه منّى السلام. ثم الصادق جعفر بن محمد عليه السلام ثم موسى بن جعفر عليه السلام، ثم على بن موسى عليه السلام، ثم محمد بن على عليه السلام، ثم على بن محمد عليه السلام، ثم الحسن بن على عليه السلام، ثم سميّى و كنيتى حجة اللَّه فى ارضه و بقيته فى عباده، ابن الحسين بن على عليه السلام. ذاك الذى يفتح اللَّه تعالى ذكره على يديه مشارق الارض و مغاربها. ذاك الذى يغيب عن شيعته و اوليائه غيبة لا يثبت فيها على القول بامامته الا من امتحن اللَّه قلبه للايمان<ref> كمال الدين: ج ۳ ص ۲۵۳. المناقب (ابن شهرآشوب) : ج ۱ ص ۲۸۲. تأويل الآيات الظاهرة: ص ۱۴۱. كفاية الاثر: ص ۵۳ .</ref> :</big> | ||
<big>چون خداوند بر پيامبرش محمدصلى الله عليه وآله آيه: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد...» را نازل فرمود، عرض كردم: يا رسول اللَّه، ما خدا و رسول را شناختيم، اولوالامرى كه خداوند فرمانبرى از ايشان را در كنار فرمانبرى از شما آورده كيانند؟ پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: اى جابر! آنها پس از من جانشينان من و امامان مسلمان هستند. نخستين ايشان على بن ابىطالب عليه السلام است، و سپس حسن و حسين عليهما السلام، و پس از او على بن الحسين عليه السلام، و سپس محمد بن على عليه السلام كه در تورات به باقر شهرت دارد. اى جابر، او را درک خواهى كرد. هر گاه او را ديدى سلام مرا به او برسان ، سپس صادق جعفربن محمد عليه السلام، سپس موسى بن جعفر عليه السلام، سپس على بن موسى عليه السلام، سپس محمد بن علی علیهما السلام، سپس على بن محمدعليه السلام، سپس حسن بن على عليه السلام، سپس همنام و هم كنيه من، حجت خدا در زمين و باقيمانده او در ميان بندگانش، فرزند حسين بن على عليه السلام خواهد بود. همان كه خداوند والا نام ، به دست او خاور و باختر زمين را بگشايد، و همان كه از ديدگان شيعيان و اوليايش پنهان خواهد شد. در آن زمان جز كسى كه خداوند دلش را براى ايمان خالص كرده، كسى در اعتقاد به امامت او پايدار نخواهد ماند.</big> | |||
<big>عن سلمان الفارسى، قال: دخلت على النبى صلى الله عليه وآله فاذا الحسين عليه السلام على فخذيه، و يقبّل عينيه و يقبّل فاه و يقول: انت سيد ابن سيد، و انت امام ابن امام، و انت حجة ابن حجة، و انت ابو حجج تسعة، تاسعهم قائمهم عليه السلام. <ref>ينابيع المودة جلد : ۲ صفحه : ۳۱۶</ref></big> | |||
<big>چرا كوته نگران توجه نمى كنند كه پيامبرصلى الله عليه وآله بارها و بارها از حضرت موسى و عيسى و هارون و الياس و... سخن گفتند؟ از سخنان هدايت آميز ايشان و از رفتار قومشان و ... . به عنوان نمونه:</big> | |||
<big>«و اذ قال موسى لقومه يا قوم لم تؤذوننى و قد تعلمون انى رسول اللَّه اليكم فلما زاغوا ازاغ اللَّه قلوبهم واللَّه لا يهدى القوم الفاسقين» <ref>صف / ۵ .</ref> : (به يادآور) هنگامى را كه موسى به قومش گفت اى قوم من چرا مرا آزار مى دهيد با اينكه مى دانيد من فرستاده خدا به سوى شما هستم هنگامى كه آنها از حق منحرف شدند خداوند قلوبشان را منحرف ساخت و خدا فاسقان را هدايت نمى كند.</big> | |||
<big>«و لقد آتينا موسى الكتاب و جعلنا معه اخاه هارون وزيراً» <ref>فرقان / ۳۵.</ref> : ما به موسى كتاب (آسمانى) داديم و برادرش هارون را ياور او قرار داديم.</big> | |||
<big>«و قال موسى لاخيه هارون اخلفنى فى قومى و اصلح...» <ref>اعراف / ۱۴۲.</ref> : و موسى به برادرش هارون گفت جانشين من در ميان قومم باش و (آنها را) اصلاح كن.</big> | |||
<big>«و نوحاً اذ نادى من قبل فاستجبنا له فنجّيناه و اهله من الكرب العظيم و نصرناه من القوم الذين كذّبوا بآياتنا انهم كانوا قوم سوء فاغرقناهم اجمعين» <ref>انبياء عليهم السلام / ۷۷ ، ۷۶.</ref> : و نوح را (به يادآور) هنگامى كه پيش از آن (زمان پروردگار خود را) خواند ما دعاى او را مستجاب كرديم و او و خاندانش را از اندوه بزرگ نجات داديم و او در برابر جمعيتى كه آيات ما را تكذيب كرده بودند يارى داديم چرا كه قوم بدى بودند از اين رو همه آنها را غرق كرديم.</big> | |||
<big>چرا از اين مسائل پند نمى گيرند؟ آيا از اين همه تأكيد پيامبرصلى الله عليه وآله تعجب نمى كنند؟! آيا هيچ گاه دليل اين همه اصرار پيامبرصلى الله عليه وآله در مورد تعيين اهل بيت عليهم السلام و بر زبان آوردن نام ايشان را از خود نپرسيده اند؟!</big> | |||
<big>گويا ايشان چشمان خود را بر حقيقت بسته اند! غافل از اينكه پيامبرصلى الله عليه وآله با اين كار قسمت ديگرى از نقشه هدايت پروردگار را به زيبايى بيان مى كند.</big> | |||
'''<big>۴- زهراعليها السلام ترجمان غدير است</big>''' | |||
<big>دختر پيامبرعليها السلام نيز در زمره معصومان است. او معصومه اى است كه براى احقاق حق امام زمانش بسيار كوشيد. معصومه ای براى دفاع از معصوم ديگر به پا خاست.</big> | |||
<big>سرّ عصمت حضرت زهراعليها السلام سرّ عظيمى است.<ref>اللهم صلّ على فاطمه و ابيها و بعلها و بنيها و السرّ المستودع فيها بعدد ما احاط به علمک. | |||
منتخب صحيفه مهديه: ص ۲۷۳. | |||
الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء(ع) (الأنصاري الزنجاني، إسماعيل) ، جلد : ۲۲ ، صفحه : ۳۸۵. | |||
فقرات فقهيه (شريفي اشکوري، الياس) ، جلد : ۱ ، صفحه : ۵۸۲. | |||
فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى(ص) (الرحماني الهمداني، أحمد) ، جلد : ۱ ، صفحه : ۲۵۲.</ref> حضرتش پاره تن رسولخداصلى الله عليه وآله و محبوبه خدا بر روى زمين و ام الائمه عليهم السلام است. غدير بيانگر پاره اى از نقشه هدايت و زهراعليها السلام ترجمان اين واقعه عميق و مدافع اين نقشه هدايت است.</big> | |||
<big>آن حضرت مى داند كه اگر بر خلاف اين برنامه الهى عمل شود، آدميان به انحراف مى روند و راه شيطان باز مى شود. حضرت مى داند جدايى قرآن و عترت نقشه شيطان است، زيرا امر هدايت را غير ممكن مى سازد. او از اين بى توجهىِ بى خردان دردمند است، و سعى مى كند آنچه را فراموش كرده اند به يادشان آورد.</big> | |||
<big>زهراعليها السلام بسيار كوشيد تا راه را روشن كند و انسانها را از گمراهى نجات بخشد. اما حيف كه همه پيام هدايت او را نشنيدند، و آنها هم كه شنيدند خوب عمل نكردند. كم هستند انسان هايى كه حقيقتاً پيرو على و زهرا و اولاد ايشان عليهم السلام باشند و پيروان حقيقى انگشت شمار اند!</big> | |||
<big>صديقه طاهره فاطمه زهراعليها السلام بسيار كوشيد تا خطرات جدايى ثقلين را بيان كند. ولى گويا كوس شيطان گوش هاى ايشان را كر كرده بود و غفلت وجودشان را فرا گرفته بود.</big> | |||
<big>چه نزديک است انكار ولايت اينان و انكار ربوبيت پروردگار!</big> | |||
<big>چه نزديک است انكار عصمت اينان و انكار حكمت پرودگار!</big> | |||
<big>چه نزديک است انكار برگزيدگى ايشان توسط خداوند و انكار هادى بودن پرودگار!</big> | |||
<big>چه نزديک است انكار فضيلت ايشان و انكار عدل پروردگار!</big> | |||
<big>باشد كه انسان ها حكيمانه بينديشند و سرّ غدير را دريابند.</big> | |||
<big>در همين رابطه، آيه و تفسير آن را يادآود مى شويم:</big> | |||
<big>«و لقد صدّق عليهم ابليس ظنّه فاتبعوه الا فريقاً من المؤمنين»<ref>سبأ / ۲۰.</ref> : همانا ابليس پندار خويش را در نظر آنان راست و درست جلوه داد پس او را تبعيت كردند مگر گروهى از مؤمنان.</big> | |||
<big>محمد خزاعى از امام صادق عليه السلام روايت كرده است كه آيه فوق درباره غدير خم آمده است. چون پيامبرصلى الله عليه وآله درباره على عليه السلام آنچه را كه بايد بگويد گفت و او را براى مردم (به عنوان امام و جانشين) نصب فرمود. ابليس فريادى كشيد تا ياران و شياطين را به دور خود جمع كند.</big> | |||
<big>وقتى آنها جمع شدند، گفتند: اى بزرگ ما ! اين فرياد چه بود؟! گفت: واى بر شما ! امروز (روز غدير) همانند روز عيسى است (كه مردم را نسبت به آن حضرت به گمراهى افكندم) . به خدا قسم كه درباره واقعه امروز نيز مردمان را به گمراهى خواهم انداخت.</big> | |||
<big>اينجا بود كه اين آيه از سوره سبأ نازل شد: «و لقد صدّق عليهم ابليس...» . دوباره ابليس فرياد كشيد. شياطين مجدداً به سوى او بازگشتند و گفتند: اى سيد ما ! اين فرياد دوم براى چه بود؟</big> | |||
<big>ابليس گفت: واى بر شما ! خداوند كلام مرا شنيد و آن را در قرآن حكايت كرد: «و لقد صدّق عليهم...» . در اينجا ابليس سر خود را به سوى آسمان بلند كرد و گفت: به عزت و جلالت سوگند كه اين گروه مؤمنان (و امت غديرىِ اسلام) را نيز به ديگران ملحق خواهم كرد.</big> | |||
<big>امام صادق عليه السلام فرمود: پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: بسم اللَّه الرحمن الرحيم (و اين آيه را تلاوت فرمود) : «ان عبادى ليس لک عليهم سلطان» <ref>حجر / ۴۲.</ref> : همانا تو را بر بندگان راستين من سلطه و نفوذى نخواهد بود.</big> | |||
<big>ابليس براى بار سوم فرياد كشيد. شياطين به سوى او بازگشتند و گفتند: اى بزرگ ما ! اين فرياد سوم از چيست؟ گفت: به خدا قسم از دوستداران و پيروان على است. اما پروردگارا ! به عزت و جلالت سوگند، معاصى و گناهان را چنان مزيّن سازم كه مورد خشم و غضب تو قرار گيرند.</big> | |||
<big>امام صادق عليه السلام فرمود: قسم به خدايى كه محمدصلى الله عليه وآله را به حق برانگيخت، همانا شياطين بر سر مؤمنان هجوم آورند، بيشتر و فراوان تر از زنبورهايى كه بر (يک قطعه) گوشت باشند (تا او را به معصيت افكنند و از ولايت دور سازند) . اما مؤمن هرگز از دين و اعتقادش كاسته نشود. <ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۵.</ref></big> | |||