ریشه یابی ضدیت با غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی غدیر
(صفحه‌ای تازه حاوی «ريشه‏يابى ضديت با غدير××× 1 تبليغ غدير در سيره معصومين‏عليهم السلام: ص 233 232....» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
ريشه‏يابى ضديت با غدير××× 1 تبليغ غدير در سيره معصومين‏عليهم السلام: ص 233 232. ×××
== ريشه ‏يابى ضديت با غدير<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين ‏عليهم السلام: ص ۲۳۳،۲۳۲.</ref> ==
  در مقابله ائمه ‏عليهم السلام با معاندان و مخالفان غدير، حقايق ريشه ‏اى اين مسئله تبيين شده، تا همه بدانند دشمنى با غدير مشابه دشمنى ‏هاى ديگر نيست و مسئله عميق ‏تر از آن چيزى است كه فكر مى‏ كنند. در اين باره پنج مسئله زير مطرح شده است:


  در مقابله ائمه‏عليهم السلام با معاندان و مخالفان غدير، حقايق ريشه‏اى اين مسئله تبيين شده، تا همه بدانند دشمنى با غدير مشابه دشمنى‏هاى ديگر نيست و مسئله عميق‏تر از آن چيزى است كه فكر مى‏كنند. در اين باره پنج مسئله زير مطرح شده است:
۱. گاهى از دشمنى با غدير به عنوان قطع ارتباط با خدا و پيامبر صلى الله عليه و آله تعبير شده<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۰۵.</ref>، به اين معنى كه جدايى از غدير قهر با خدا و رسول است، چرا كه مهم‏ ترين فرمان ايشان عمداً زير پا گذاشته مى‏ شود.


۲. گاهى مخالفت با غدير از بالاترين مصاديق ظلم شمرده شده<ref>بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۴۴۳.</ref>، به اين معنى كه هم ظلم به خود و هم به ديگران است، و هم در ميان ظلم ‏هايى كه تصور مى ‏شود هيچ ظلمى به اين وسعت نيست.


1. گاهى از دشمنى با غدير به عنوان قطع ارتباط با خدا و پيامبرصلى الله عليه وآله تعبير شده××× 2 بحار الانوار: ج 28 ص 205. ×××، به اين معنى كه جدايى از غدير قهر با خدا و رسول است، چرا كه مهم‏ترين فرمان ايشان عمداً زير پا گذاشته مى‏شود.
۳. گاهى از انكار غدير به «كفرى بر كفر ديگر» تعبير شده<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۷ ح ۱۸.</ref>، حاكى از آنكه اهل سقيفه فقط غدير را منكر نشده‏ اند، بلكه در توحيد و نبوت كافر بوده ‏اند، تا روزى كه به فرامين خدا و رسول درباره غدير كافر شده ‏اند.


4. گاهى اين تعبير به ميان آمده كه آيا دشمنان غدير به اين هم فكر كرده ‏اند كه روزى بايد پاسخگوى اين جنايت خود در روز قيامت باشند؟ و آيا فكر كرده ‏اند كه آنچه در دنيا انجام مى‏ دهند جز مهلت الهى نمى‏ تواند باشد؟<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۳ ص ۸۰ . بحار الانوار: ج ۶ ص ۵۳ .</ref>


2. گاهى مخالفت با غدير از بالاترين مصاديق ظلم شمرده شده××× 3 بحار الانوار: ج 31 ص 443. ×××، به اين معنى كه هم ظلم به خود و هم به ديگران است، و هم در ميان ظلم‏هايى كه تصور مى‏شود هيچ ظلمى به اين وسعت نيست.
۵. گاهى شدت اين دشمنى ترسيم شده كه حتى صاحب غدير را با طناب سياهى بر گردن براى بيعت با دشمن غدير بردند! و نهايتاً تعابيرى داريم كه به همه غاصبين غدير و مخالفان آن اعلام مى‏ دارد: «غدير خط بطلان بر هر غاصبى است»<ref>بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۴۱۷،۴۱۶.</ref>، و اين بدان معناست كه اگر واقعه غدير فقط همين يک خاصيت را داشت كه غاصبين را به همه نشان داد كافى بود، چنانكه نسل ‏هاى بعد به خوبى اين حقيقت را دريافتند، و لااقل در فكر و اعتقاد گول سقيفه را نخوردند، اگر چه ظاهر حكومت در دست آنان بود.


 
== پانویس ==
3. گاهى از انكار غدير به »كفرى بر كفر ديگر« تعبير شده××× 4 اثبات الهداة: ج 2 ص 7 ح 18. ×××، حاكى از آنكه اهل سقيفه فقط غدير را منكر نشده‏اند، بلكه در توحيد و نبوت كافر بوده‏اند، تا روزى كه به فرامين خدا و رسول درباره غدير كافر شده‏اند.
 
 
4. گاهى اين تعبير به ميان آمده كه آيا دشمنان غدير به اين هم فكر كرده‏اند كه روزى بايد پاسخگوى اين جنايت خود در روز قيامت باشند؟ و آيا فكر كرده‏اند كه آنچه در دنيا انجام مى‏دهند جز مهلت الهى نمى‏تواند باشد؟××× 5 مناقب ابن شهرآشوب: ج 3 ص 80 . بحار الانوار: ج 6 ص 53 . ×××
 
 
5 . گاهى شدت اين دشمنى ترسيم شده كه حتى صاحب غدير را با طناب سياهى بر گردن براى بيعت با دشمن غدير بردند! و نهايتاً تعابيرى داريم كه به همه غاصبين غدير و مخالفان آن اعلام مى‏دارد: »غدير خط بطلان بر هر غاصبى است«××× 1 بحار الانوار: ج 31 ص 417 416. ×××، و اين بدان معناست كه اگر واقعه غدير فقط همين يك خاصيت را داشت كه غاصبين را به همه نشان داد كافى بود، چنانكه نسل‏هاى بعد به خوبى اين حقيقت را دريافتند، و لااقل در فكر و اعتقاد گول سقيفه را نخوردند، اگر چه ظاهر حكومت در دست آنان بود.

نسخهٔ ‏۲۰ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۶

ريشه ‏يابى ضديت با غدير[۱]

  در مقابله ائمه ‏عليهم السلام با معاندان و مخالفان غدير، حقايق ريشه ‏اى اين مسئله تبيين شده، تا همه بدانند دشمنى با غدير مشابه دشمنى ‏هاى ديگر نيست و مسئله عميق ‏تر از آن چيزى است كه فكر مى‏ كنند. در اين باره پنج مسئله زير مطرح شده است:

۱. گاهى از دشمنى با غدير به عنوان قطع ارتباط با خدا و پيامبر صلى الله عليه و آله تعبير شده[۲]، به اين معنى كه جدايى از غدير قهر با خدا و رسول است، چرا كه مهم‏ ترين فرمان ايشان عمداً زير پا گذاشته مى‏ شود.

۲. گاهى مخالفت با غدير از بالاترين مصاديق ظلم شمرده شده[۳]، به اين معنى كه هم ظلم به خود و هم به ديگران است، و هم در ميان ظلم ‏هايى كه تصور مى ‏شود هيچ ظلمى به اين وسعت نيست.

۳. گاهى از انكار غدير به «كفرى بر كفر ديگر» تعبير شده[۴]، حاكى از آنكه اهل سقيفه فقط غدير را منكر نشده‏ اند، بلكه در توحيد و نبوت كافر بوده ‏اند، تا روزى كه به فرامين خدا و رسول درباره غدير كافر شده ‏اند.

4. گاهى اين تعبير به ميان آمده كه آيا دشمنان غدير به اين هم فكر كرده ‏اند كه روزى بايد پاسخگوى اين جنايت خود در روز قيامت باشند؟ و آيا فكر كرده ‏اند كه آنچه در دنيا انجام مى‏ دهند جز مهلت الهى نمى‏ تواند باشد؟[۵]

۵. گاهى شدت اين دشمنى ترسيم شده كه حتى صاحب غدير را با طناب سياهى بر گردن براى بيعت با دشمن غدير بردند! و نهايتاً تعابيرى داريم كه به همه غاصبين غدير و مخالفان آن اعلام مى‏ دارد: «غدير خط بطلان بر هر غاصبى است»[۶]، و اين بدان معناست كه اگر واقعه غدير فقط همين يک خاصيت را داشت كه غاصبين را به همه نشان داد كافى بود، چنانكه نسل ‏هاى بعد به خوبى اين حقيقت را دريافتند، و لااقل در فكر و اعتقاد گول سقيفه را نخوردند، اگر چه ظاهر حكومت در دست آنان بود.

پانویس

  1. تبليغ غدير در سيره معصومين ‏عليهم السلام: ص ۲۳۳،۲۳۲.
  2. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۰۵.
  3. بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۴۴۳.
  4. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۷ ح ۱۸.
  5. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۳ ص ۸۰ . بحار الانوار: ج ۶ ص ۵۳ .
  6. بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۴۱۷،۴۱۶.