پیش گیری پیامبر از کارشکنی منافقین در غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی غدیر
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
  يكى از مسائلى كه پس از اعلام نزديكى شهادت پيامبرصلى الله عليه وآله و طبعاً در روزها و ماه‏ها و سال‏هاى اول پس از رحلت آن حضرت، اسلام را تهديد مى‏كرد و مى‏ بايست به طور شفاف براى مردم بيان مى ‏شد اقدامات منافقين بود.
  يكى از مسائلى كه پس از اعلام نزديكى شهادت پيامبرصلى الله عليه وآله و طبعاً در روزها و ماه‏ها و سال‏هاى اول پس از رحلت آن حضرت، اسلام را تهديد مى‏كرد و مى‏ بايست به طور شفاف براى مردم بيان مى ‏شد اقدامات منافقين بود.


آنچه مى‏توانست همه نقشه‏هاى منافقين را يكجا خنثى نمايد و اسلام را در جوّ اجتماعى آغشته به نفاق زمان پيامبرصلى الله عليه وآله بر حقيقت خود حفظ كند، و نيز براى جلوگيرى از انحرافات و مقابله با منافقين كه حتى با حضور پيامبرصلى الله عليه وآله توطئه مى‏ كردند، تعيين و اعلان رسمى جانشين پيامبرصلى الله عليه وآله لازم بود تا اقدامات آنان خنثى شود.
آنچه مى‏توانست همه نقشه‏ هاى منافقين را يكجا خنثى نمايد و اسلام را در جوّ اجتماعى آغشته به نفاق زمان پيامبرصلى الله عليه وآله بر حقيقت خود حفظ كند، و نيز براى جلوگيرى از انحرافات و مقابله با منافقين كه حتى با حضور پيامبرصلى الله عليه وآله توطئه مى‏ كردند، تعيين و اعلان رسمى جانشين پيامبرصلى الله عليه وآله لازم بود تا اقدامات آنان خنثى شود.


آن حضرت اين مهم را از آغاز بعثت خويش در هر فرصت مناسب بيان مى‏ فرمود، و حتى بارها با سند و پشتوانه اجتماعى مطرح مى‏ كرد، تا آنجا كه روزى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را فراخواند و سپس به خادم خود دستور داد تا صد نفر از قريش و هشتاد نفر از ساير عرب و شصت نفر از عجم و چهل نفر از اهل حبشه را جمع نمايد. وقتى اين عده جمع شدند دستور داد ورقه ‏اى بياورند.
آن حضرت اين مهم را از آغاز بعثت خويش در هر فرصت مناسب بيان مى‏ فرمود، و حتى بارها با سند و پشتوانه اجتماعى مطرح مى‏ كرد، تا آنجا كه روزى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را فراخواند و سپس به خادم خود دستور داد تا صد نفر از قريش و هشتاد نفر از ساير عرب و شصت نفر از عجم و چهل نفر از اهل حبشه را جمع نمايد. وقتى اين عده جمع شدند دستور داد ورقه ‏اى بياورند.

نسخهٔ ‏۱۳ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۰

پيشگيرى پيامبرصلى الله عليه وآله از كارشكنى منافقين[۱]

  يكى از مسائلى كه پس از اعلام نزديكى شهادت پيامبرصلى الله عليه وآله و طبعاً در روزها و ماه‏ها و سال‏هاى اول پس از رحلت آن حضرت، اسلام را تهديد مى‏كرد و مى‏ بايست به طور شفاف براى مردم بيان مى ‏شد اقدامات منافقين بود.

آنچه مى‏توانست همه نقشه‏ هاى منافقين را يكجا خنثى نمايد و اسلام را در جوّ اجتماعى آغشته به نفاق زمان پيامبرصلى الله عليه وآله بر حقيقت خود حفظ كند، و نيز براى جلوگيرى از انحرافات و مقابله با منافقين كه حتى با حضور پيامبرصلى الله عليه وآله توطئه مى‏ كردند، تعيين و اعلان رسمى جانشين پيامبرصلى الله عليه وآله لازم بود تا اقدامات آنان خنثى شود.

آن حضرت اين مهم را از آغاز بعثت خويش در هر فرصت مناسب بيان مى‏ فرمود، و حتى بارها با سند و پشتوانه اجتماعى مطرح مى‏ كرد، تا آنجا كه روزى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را فراخواند و سپس به خادم خود دستور داد تا صد نفر از قريش و هشتاد نفر از ساير عرب و شصت نفر از عجم و چهل نفر از اهل حبشه را جمع نمايد. وقتى اين عده جمع شدند دستور داد ورقه ‏اى بياورند.

سپس به آنان دستور داد مانند صف نماز در كنار يكديگر بايستند و فرمود: «اى مردم، آيا قبول داريد كه خداوند صاحب اختيار من است و به من امر و نهى مى‏نمايد و من در برابر سخن خدا حق امر و نهى ندارم» ؟

گفتند: آرى، يا رسول اللَّه. فرمود:

«آيا من نسبت به شما از خودتان صاحب اختيارتر نيستم و به شما امر و نهى مى ‏كنم و شما در برابر سخن من حق امر و نهى‏ نداريد»؟

گفتند: بلى ، يا رسول‏ اللَّه.

فرمود: هر كس كه خداوند و من صاحب اختيار اوييم اين على صاحب اختيار او است. او شما را امر و نهى مى‏ كند و شما در برابر سخن او حق امر و نهى نداريد.

خداوندا دوست بدار هر كس او را دوست بدارد، و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد، و يارى كن هر كس او را يارى كند، و خوار كن هر كس او را خوار كند.

خداوندا تو شاهد من بر اينان هستى كه من ابلاغ كردم و دلسوزى نمودم.

سپس دستور داد آن ورقه (كه اين مطالب در آن نوشته شده بود) سه بار براى آنان خوانده شود. بعد سه بار فرمود:

چه كسى از شما مايل است اين پيمان را باز پس گيرد؟ آنان سه مرتبه گفتند: به خدا و پيامبرش پناه مى ‏بريم از اينكه گفته خود را باز پس گيريم.

بعد آن حضرت ورقه را بست و با مُهر يكايك آن جمع ورقه را مهر نمود و فرمود: اى على، اين نوشته را نزد خود نگه دار، و هر كس اين پيمان را شكست آن را برايش بخوان تا من در روز قيامت خصم او باشم.[۲]

پانویس

  1. اسرار غدير: ص ۲۴. ژرفاى غدير: ص ۴۹
  2. فيض القدير: ص 394.