۲۶٬۳۳۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== اخراج منافقين از مدينه<ref>ژرفاى غدير: ص ۱۷۸. واقعه قرآنى غدير: ص ۲۰۴،۲۰۳. اسرار غدير: ۸۰ . </ref> == | == اخراج منافقين از مدينه<ref>ژرفاى غدير: ص ۱۷۸. واقعه قرآنى غدير: ص ۲۰۴،۲۰۳. اسرار غدير: ۸۰ . </ref> == | ||
نمودن [[مدینه]] از وجود آنان بعد از وفات خود، لشكرى را تحت فرماندهى [[اسامة بن زید کلبی|اسامة بن زید]] ترتيب داد و چهار هزار نفر از [[منافقین]] را با اسم و مشخصات به طور معين نام برد و دستور داد اين عده حتماً بايد در اين لشكر حاضر باشند و هر چه زودتر به سوى روميان در سرزمين شام حركت كنند | نمودن [[مدینه]] از وجود آنان بعد از وفات خود، لشكرى را تحت فرماندهى [[اسامة بن زید کلبی|اسامة بن زید]] ترتيب داد و چهار هزار نفر از [[منافقین]] را با اسم و مشخصات به طور معين نام برد و دستور داد اين عده حتماً بايد در اين لشكر حاضر باشند و هر چه زودتر به سوى روميان در سرزمين شام حركت كنند. | ||
البته در مقابل اين اقدام حضرت، | در ميان اين عده بر [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] و حضور آن ها در لشكر تأكيد خاصى داشتند، و تأكيدات حضرت از قبيل لعنتِ متخلفين و عجله در حركت لشكر بسيار قابل توجه بود. | ||
البته در مقابل اين اقدام حضرت، [[منافقین]] كارشكنى هاى بسيارى مى كردند و هر يک به بهانه اى به مدينه باز مى گشتند. آنان حركت لشكر را آن قدر به تأخير انداختند تا پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا رحلت نمود، و توانستند اجراى نقشه هاى خود را به راحتى شروع كنند. | |||
يكى از مؤثرترين عوامل در بازگشت [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] و [[منافقین]] از لشكر اُسامه عايشه بود. آنان كه در مسموم كردن پيامبر صلى الله عليه و آله دست داشتند پس از حركت لشكر اسامه نزد او آمدند و چنين مطرح كردند كه ما در چنين شرايطى كجا مى رويم؟ چرا مدينه را خالى بگذاريم در حالى كه از هر زمان ديگرى حضور ما لازم تر است. اكنون پيامبر در حال مرگ است، و اگر از دنيا برود اتفاقاتى رخ مى دهد كه اصلاح آن ممكن نخواهد بود. بهتر است ببينيم كار پيامبر صلى الله عليه و آله به كجا مى انجامد و سپس حركت كنيم. | يكى از مؤثرترين عوامل در بازگشت [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] و [[منافقین]] از لشكر اُسامه عايشه بود. آنان كه در مسموم كردن پيامبر صلى الله عليه و آله دست داشتند پس از حركت لشكر اسامه نزد او آمدند و چنين مطرح كردند كه ما در چنين شرايطى كجا مى رويم؟ چرا مدينه را خالى بگذاريم در حالى كه از هر زمان ديگرى حضور ما لازم تر است. اكنون پيامبر در حال مرگ است، و اگر از دنيا برود اتفاقاتى رخ مى دهد كه اصلاح آن ممكن نخواهد بود. بهتر است ببينيم كار پيامبر صلى الله عليه و آله به كجا مى انجامد و سپس حركت كنيم. |