غدیر در قزاقستان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
قزاقستان
قزاقستان


نورلان بيسيمبايف
نورلان بيسيمبايف:


آشنايى با حديث غدير آغاز آشنايى با حق است. بايد مسلمانان
آشنايى با حديث غدير آغاز آشنايى با حق است. بايد مسلمانان را درباره بيعت غدير يادآور شد تا متوجه باشند كه قبول امامت و ولايت امام على عليه ‏السلام پيروى از امرخداست.


را درباره بيعت غدير يادآور شد تا متوجه باشند كه قبول امامت و
اگر اين همه مسلمان با مذهبهاى مختلف، با فكرى سالم به حادثه غدير بنگرند، نتيجه‏اش وحدت مسلمانان و بازسازى جامعه اسلامى با بنايى بر مبناى حقايق ريشه ‏دار الهى مى ‏شود.هر كس با حديث غدير آشنا شود، مى‏ فهمد حق با كيست. اگر پيامبر صلى‏ الله‏ عليه ‏و‏آله واژه «مولى»را به معناى دوستى به كار برده بود، لازم نبود جمعيت را در آن هواى گرم جمع كند، ويا لااقل لازم نبود مراسم بيعت را اجرا كند.اكنون كه چنين بيعتى از مسلمانان گرفته شده، اگر به آن وفادار بودند با اين همه مشكل و سختى رو به رو نمى ‏شدند. بايد مسلمانان را درباره بيعت با اميرالمؤمنين عليه‏السلام در غدير يادآورى كرد تا متوجه باشند كه پيروى از امر خدا يعنى قبول كردن امامت و ولايت امام على عليه‏السلام.


ولايت امام على عليه‏السلام پيروى از امر خداست.
من همه مسلمانان جهان را دعوت كنم كه بدون هيچ تعصبى بار ديگر به حوادث آن روز نگاه كنند و از خودشان بپرسند كه آيا پيروان واقعى پيامبرشان هستند يا نه؟


اگر اين همه مسلمان با مذهبهاى مختلف، با فكرى سالم به
لازم است اين همه مسلمان با مذهبهاى مختلف، با فكر صحيح و سالم نگاهى به حادثه تاريخى غدير بيندازند. نتيجه چنين نگاهى باعث وحدت مسلمانان و بازسازى جامعه اسلامى با بنايى اساسى مى‏ شود.به امام تعيين شده خدا و رسول تبريك بايد گفت.


حادثه غدير بنگرند، نتيجه‏اش وحدت مسلمانان و بازسازى
قزاقستان


جامعه اسلامى با بنايى بر مبناى حقايق ريشه‏دار الهى مى‏شود.
على عسكر نظرى:


هر كس با حديث غدير آشنا شود، مى‏فهمد حق با كيست. اگر پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله واژه «مولى»
فوق العاده بودن همه برنامه ‏هاى غدير نكته‏اى است كه رمز درك بسيارى از جوانب اين ماجراى مهم را در خود جاى داده است.رسميت و عموميت اعلان ولايت در غدير يكى از مسائلى است كه آن را از موارد مشابه در طول عمر پيامبر صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله كاملاً جدامى‏ سازد، و اتمام حجتى متفاوت از ساير موارد را تداعى مى ‏كند.آن وقت است كه معلوم خواهد شد امامت و رهبرى مقام فوق العاده‏اى است، و جا دارد به كسى كه توسط پيامبر اكرم صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏آله به اين مقام نايل مى ‏شود تبريك گفته شود.براى فهميدن دقيق جملات و كلمات والفاظى كه در غدير اداشده نيز در نظر گرفتن شرايط زمانى و مكانى غدير الزامى است،و آن وقت به وضوح معناى «من كنت مولاه فعلى مولاه» معلوم خواهد شد.يكى از استوارترين نصوص روايى امامت على عليه السلام، خطبه‏ اى است كه پيامبر عظيم الشأن اسلام صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله پس از حجة الوداع و در مكانى به نام غدير خم ايراد كرد، و سپس به حديث غدير معروف شد. با اندكى دقت و فكر در واقعه غدير و سخنان پيامبر صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏آله آشكار مى ‏شود كه هر چندپيش از آن رسول خدا در مناسبت‏هاى گوناگون خلافت و امامت على عليه‏ السلام را براى مردم اعلام كرده بود، ولى اعلام رسمى و عمومى اين امر در روز غدير انجام پذيرفت،به گونه‏اى كه حجت بر همگان تمام شود، و عذر و بهانه‏ اى بر انكار آن باقى نماند.متن حديث غديردلالت روشنى بر جانشينى على عليه ‏السلام براى پيامبر صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله و خلافت بلافصل او دارد، به ويژه اگر شرايط زمانى و مكانى اظهار اين حديث مورد توجه قرار گيرد. آن وقت به وضوح معلوم خواهد شد كه عبارت «من كنت مولاه فعلى مولاه» بيانگر آن است كه هر كس پيامبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏آله مولا و صاحب اختيار اوست على عليه‏ السلام نيز مولاى اوخواهد بود.تبريك گفتن مؤمنان ـ و پيش از همه ابوبكر و عمر ـ خود دليل روشن ديگرى براين است كه مقصود از ولايت صرفا نصرت و دوستى نبوده است. بيان اين مطلب كه على عليه‏ السلام دوست و ياور مسلمانان است چيزى نبوده كه به آن حضرت اختصاص داشته باشد و در خور تبريك گفتن باشد. اما امامت و رهبرى مقام فوق العاده‏اى است، و جادارد به كسى كه توسط پيامبر اكرم صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏آله به اين مقام نايل مى ‏شود تبريك گفته شود.از نظر من هر انسانى كه دل داشته باشد و فطرت و عقل او زنگار نگرفته باشد وتعصب پيشه نكند و پس از خواندن اين واقعه يا ديدن آن به خلافت امام على عليه ‏السلام اعتقاد نداشتد باشد، بايد گفت كه هم قلبا و هم ظاهرا يا كور و يا مريض است.
 
را به معناى دوستى به كار برده بود، لازم نبود جمعيت را در آن هواى گرم جمع كند، و
 
يا لااقل لازم نبود مراسم بيعت را اجرا كند.
 
اكنون كه چنين بيعتى از مسلمانان گرفته شده، اگر به آن وفادار بودند با اين همه
 
مشكل و سختى رو به رو نمى‏شدند. بايد مسلمانان را درباره بيعت با اميرالمؤمنين عليه‏السلام در
 
غدير يادآورى كرد تا متوجه باشند كه پيروى از امر خدا يعنى قبول كردن امامت و ولايت
 
امام على عليه‏السلام.
 
من همه مسلمانان جهان را دعوت كنم كه بدون هيچ تعصبى بار ديگر به حوادث
 
آن روز نگاه كنند و از خودشان بپرسند كه آيا پيروان واقعى پيامبرشان هستند يا نه؟
 
لازم است اين همه مسلمان با مذهبهاى مختلف، با فكر صحيح و سالم نگاهى به
 
حادثه تاريخى غدير بيندازند. نتيجه چنين نگاهى باعث وحدت مسلمانان و بازسازى
 
جامعه اسلامى با بنايى اساسى مى‏شود.
 
 
به امام تعيين شده خدا و رسول تبريك بايد گفت
 
قزاقستان
 
على عسكر نظرى
 
فوق العاده بودن همه برنامه‏هاى غدير نكته‏اى است كه رمز درك
 
بسيارى از جوانب اين ماجراى مهم را در خود جاى داده است.
 
رسميت و عموميت اعلان ولايت در غدير يكى از مسائلى است
 
كه آن را از موارد مشابه در طول عمر پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله كاملاً جدا
 
مى‏سازد، و اتمام حجتى متفاوت از ساير موارد را تداعى مى‏كند.
 
آن وقت است كه معلوم خواهد شد امامت و رهبرى مقام
 
فوق العاده‏اى است، و جا دارد به كسى كه توسط پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله
 
به اين مقام نايل مى‏شود تبريك گفته شود.
 
براى فهميدن دقيق جملات و كلمات والفاظى كه در غدير ادا
 
شده نيز در نظر گرفتن شرايط زمانى و مكانى غدير الزامى است،
 
و آن وقت به وضوح معناى «من كنت مولاه فعلى مولاه» معلوم
 
خواهد شد.
 
يكى از استوارترين نصوص روايى امامت على عليه‏السلام، خطبه‏اى است كه پيامبر عظيم
 
الشأن اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله پس از حجة الوداع و در مكانى به نام غدير خم ايراد كرد، و سپس به
 
حديث غدير معروف شد.
 
با اندكى دقت و فكر در واقعه غدير و سخنان پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آشكار مى‏شود كه هر چند
 
پيش از آن رسول خدا در مناسبت‏هاى گوناگون خلافت و امامت على عليه‏السلام را براى مردم
 
اعلام كرده بود، ولى اعلام رسمى و عمومى اين امر در روز غدير انجام پذيرفت،
 
به گونه‏اى كه حجت بر همگان تمام شود، و عذر و بهانه‏اى بر انكار آن باقى نماند.
 
متن حديث غديردلالت روشنى بر جانشينى على عليه‏السلام براى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و خلافت
 
بلافصل او دارد، به ويژه اگر شرايط زمانى و مكانى اظهار اين حديث مورد توجه قرار
 
گيرد. آن وقت به وضوح معلوم خواهد شد كه عبارت «من كنت مولاه فعلى مولاه»
 
بيانگر آن است كه هر كس پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مولا و صاحب اختيار اوست على عليه‏السلام نيز مولاى او
 
خواهد بود.
 
تبريك گفتن مؤمنان ـ و پيش از همه ابوبكر و عمر ـ خود دليل روشن ديگرى بر
 
اين است كه مقصود از ولايت صرفا نصرت و دوستى نبوده است. بيان اين مطلب كه  
 
على عليه‏السلام دوست و ياور مسلمانان است چيزى نبوده كه به آن حضرت اختصاص داشته
 
باشد و در خور تبريك گفتن باشد. اما امامت و رهبرى مقام فوق العاده‏اى است، و جا
 
دارد به كسى كه توسط پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به اين مقام نايل مى‏شود تبريك گفته شود.
 
از نظر من هر انسانى كه دل داشته باشد و فطرت و عقل او زنگار نگرفته باشد و
 
تعصب پيشه نكند و پس از خواندن اين واقعه يا ديدن آن به خلافت امام على عليه‏السلام اعتقاد
 
نداشتد باشد، بايد گفت كه هم قلبا و هم ظاهرا يا كور و يا مريض است.


== پانویس ==
== پانویس ==
[[رده:مکان های مرتبط با غدیر]]
[[رده:مکان های مرتبط با غدیر]]
۵۰۷

ویرایش