افشاگری خداوند از توطئه منافقین در روز غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۱۰: خط ۲۱۰:
مى‏ توان ادعا كرد بزرگ‏ترين اقدام ضد غدير و ولايت صحيفه ملعونه ‏اى است كه پنج نفر بعد از ايام حج و قبل از حركت به سوى غدير در مكه آن را نوشتند و امضا كردند، و در آن هم پيمان شدند كه بعد از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله نگذارند خلافت به امامان برسد.<ref>مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ،ص ۱۲۹ \۱۲۸.</ref>
مى‏ توان ادعا كرد بزرگ‏ترين اقدام ضد غدير و ولايت صحيفه ملعونه ‏اى است كه پنج نفر بعد از ايام حج و قبل از حركت به سوى غدير در مكه آن را نوشتند و امضا كردند، و در آن هم پيمان شدند كه بعد از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله نگذارند خلافت به امامان برسد.<ref>مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ،ص ۱۲۹ \۱۲۸.</ref>


وقتى اين كار را انجام دادند حضرت آنان را فرا خواند و مورد توبيخ قرار داد، ولى آنان انكار كردند. در مقابل اين انكارشان درباره صحيفه آيه نازل شد: يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ ....<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ،ص ۱۲۲. الصراط المستقيم: ج ۳، ص ۱۵۱.</ref>


وقتى اين كار را انجام دادند حضرت آنان را فرا خواند و مورد توبيخ قرار داد، ولى آنان انكار كردند. در مقابل اين انكارشان درباره صحيفه آيه نازل شد: »يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ ...« .××× 4 بحار الانوار: ج 28 ص 122. الصراط المستقيم: ج 3 ص 151. ×××
در روايت ديگرى در تفسير همين آيه امام ‏عليه السلام مى‏ فرمايد: اين آيه درباره كسانى نازل شده كه در كعبه هم قسم شدند كه نگذارند امر خلافت به بنى ‏هاشم برسد.


بنابراين همان صحيفه «كلمه كفر» است كه در آيه ذكر شده است. سپس در قله كوه هَرشى به كمين پيامبرصلى الله عليه وآله نشستند و قصد قتل حضرت را داشتند، و اين همان كلام خداوند است كه :در آيه مى‏ فرمايد:وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا:«قصد كردند چيزى را كه بدان دست نيافتند».<ref>تفسير القمى: ج ۱ ص ۳۰۱. بحار الانوار: ج ۲۲ ،ص ۹۶ ،ص ۴۹ و ج ۳۱ ،ص ۶۳۳.</ref>


در روايت ديگرى در تفسير همين آيه امام‏عليه السلام مى‏فرمايد: اين آيه درباره كسانى نازل شده كه در كعبه هم قسم شدند كه نگذارند امر خلافت به بنى‏هاشم برسد.
در حديث ديگرى دامنه اين قسم ‏هاى دروغ را تا قيامت مى‏ كشاند كه در آنجا هم وقتى نقشه‏ هاى مخفيانه آنان نزد همه خلايق افشا مى ‏شود انكار مى‏ كنند و قسم ياد مى ‏كنند. متن حديث چنين است:


روز قيامت كه مى‏ شود و خداوند غاصبين حق آل‏ محمدعليهم السلام را جمع مى‏ كند و اعمالشان را بر آنان عرضه مى‏ نمايد، قسم ياد مى‏ كنند كه هيچ يک از اين كارها را انجام نداده ‏اند، همان گونه كه در دنيا براى پيامبرصلى الله عليه وآله قسم ياد كردند.


بنابراين همان صحيفه »كلمه كفر« است كه در آيه ذكر شده است. سپس در قله كوه هَرشى به كمين پيامبرصلى الله عليه وآله نشستند و قصد قتل حضرت را داشتند، و اين همان كلام خداوند است كه )در آيه( مى‏فرمايد: »وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا« : »قصد كردند چيزى را كه بدان دست نيافتند« .××× 1 تفسير القمى: ج 1 ص 301. بحار الانوار: ج 22 ص 96 ص 49 و ج 31 ص 633 . ×××
و اين زمانى بود كه قسم ياد كرده بودند ولايت به بنى‏ هاشم نرسد، و نيز قصد قتل پيامبرصلى الله عليه وآله را در كوه هرشى كرده بودند.
 
 
در حديث ديگرى دامنه اين قسم‏هاى دروغ را تا قيامت مى‏كشاند كه در آنجا هم وقتى نقشه‏هاى مخفيانه آنان نزد همه خلايق افشا مى‏شود انكار مى‏كنند و قسم ياد مى‏كنند. متن حديث چنين است:
 
 
روز قيامت كه مى‏شود و خداوند غاصبين حق آل‏محمدعليهم السلام را جمع مى‏كند و اعمالشان را بر آنان عرضه مى‏نمايد، قسم ياد مى‏كنند كه هيچ يك از اين كارها را انجام نداده‏اند، همان گونه كه در دنيا براى پيامبرصلى الله عليه وآله قسم ياد كردند.
 
 
و اين زمانى بود كه قسم ياد كرده بودند ولايت به بنى‏هاشم نرسد، و نيز قصد قتل پيامبرصلى الله عليه وآله را در كوه هرشى كرده بودند.
 
 
وقتى خداوند پيامبرش را مطلع ساخت و آن حضرت به آنان خبر داد براى آن حضرت قسم ياد كردند كه چنين سخنى نگفته و چنين قصدى نداشته‏اند. اينجا بود كه خداوند بر پيامبرش اين آيه را نازل كرد: »يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...« : »به خدا قسم ياد مى‏كنند كه چنان سخنى نگفته‏اند در حالى كه سخن كفر را گفته‏اند و بعد از اسلامشان كافر شده‏اند، و قصد كرده‏اند چيزى را كه به آن نرسيدند، و از چيزى ناراضى نبودند مگر آنكه خدا و رسولش آنان را از فضل خويش مستغنى گردانيده بود. پس اگر توبه كنند براى آنان بهتر است« .××× 2 بحار الانوار: ج 7 ص 209 ح 102 و ج 31 ص 635 . تفسير القمى: ج 2 ص 358. ×××


* وقتى خداوند پيامبرش را مطلع ساخت و آن حضرت به آنان خبر داد براى آن حضرت قسم ياد كردند كه چنين سخنى نگفته و چنين قصدى نداشته ‏اند. اينجا بود كه خداوند بر پيامبرش اين آيه را نازل كرد:يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...:«به خدا قسم ياد مى ‏كنند كه چنان سخنى نگفته ‏اند در حالى كه سخن كفر را گفته‏ اند و بعد از اسلامشان كافر شده‏ اند، و قصد كرده‏ اند چيزى را كه به آن نرسيدند، و از چيزى ناراضى نبودند مگر آنكه خدا و رسولش آنان را از فضل خويش مستغنى گردانيده بود. پس اگر توبه كنند براى آنان بهتر است».<ref>بحار الانوار: ج ۷ ،ص ۲۰۹، ح ۱۰۲ و ج ۳۱ ،ص ۶۳۵ ،تفسير القمى: ج ۲ ،ص ۳۵۸.</ref>


در اين دو روايت ديديم كه توطئه قتل حضرت در عقبه هرشى نيز بيان شده است كه در مورد بعدى مفصلاً ذكر خواهد شد.
در اين دو روايت ديديم كه توطئه قتل حضرت در عقبه هرشى نيز بيان شده است كه در مورد بعدى مفصلاً ذكر خواهد شد.


 
====== موردِ ششمِ نزول آيه: در ماجراى عقبه هرشى ======
موردِ ششمِ نزول آيه: در ماجراى عقبه هرشى
 
دومين اقدام هتّاكانه منافقين كه هم تراز صحيفه ملعونه به شمار مى‏آيد مسئله قتل پيامبرصلى الله عليه وآله است، آن هم به سرعت و در حالى كه هنوز گوش‏ها از نداى غدير پر است و در حالى كه قافله‏اى عظيم پشت سر آن حضرت در حركت است!
دومين اقدام هتّاكانه منافقين كه هم تراز صحيفه ملعونه به شمار مى‏آيد مسئله قتل پيامبرصلى الله عليه وآله است، آن هم به سرعت و در حالى كه هنوز گوش‏ها از نداى غدير پر است و در حالى كه قافله‏اى عظيم پشت سر آن حضرت در حركت است!


۸۴۹

ویرایش