ابلیس و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه غدیر
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز (ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
== اندوه شیطان در غدیر<ref>اسرار غدیر: ص ۷۲.</ref> ==
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: پیامبرصلی الله علیه وآله به من خبر داد که: ابلیس و رؤسای اصحاب او هنگام منصوب شدن من در روز غدیر حاضر بودند. در آن روز، اصحاب ابلیس رو به او کردند و گفتند: این امت مورد رحمت قرار گرفتند و از گمراهی محفوظ شدند، و دیگر نه ما را و نه تو را بر آنان راهی نیست، چرا که امام و پناه خود بعد از پیامبرشان را شناختند. ابلیس با ناراحتی و اندوه از آنان جدا شد.


== اندوه شيطان در غدير<ref>اسرار غدير: ص ۷۲.</ref> ==
امیرالمؤمنین علیه السلام در ادامه کلامش فرمود: پیامبرصلی الله علیه وآله به من خبر داد: آن هنگام که مردم بعد از وفات من بیعت تو را بشکنند، ابلیس اصحابش را جمع می‌کند و آنان در مقابل او به سجده در می‌آیند و می‌گویند:‏آقای ما، ای بزرگِ ما، تو بودی که آدم را از بهشت بیرون کردی!
  اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: پيامبرصلى الله عليه وآله به من خبر داد كه: ابليس و رؤساى اصحاب او هنگام منصوب شدن من در روز غدير حاضر بودند. در آن روز، اصحاب ابليس رو به او كردند و گفتند: اين امت مورد رحمت قرار گرفتند و از گمراهى محفوظ شدند، و ديگر نه ما را و نه تو را بر آنان راهى نيست، چرا كه امام و پناه خود بعد از پيامبرشان را شناختند. ابليس با ناراحتى و اندوه از آنان جدا شد.


اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در ادامه كلامش فرمود: پيامبرصلى الله عليه وآله به من خبر داد: آن هنگام كه مردم بعد از وفات من بيعت تو را بشكنند، ابليس اصحابش را جمع مى‏ كند و آنان در مقابل او به سجده در مى‏ آيند و مى ‏گويند:‏آقاى ما، اى بزرگِ ما، تو بودى كه آدم را از بهشت بيرون كردى!
ابلیس می‌گوید: کدام امت بعد از پیامبرشان گمراه نشدند؟! هرگز! شما گمان می‌کنید من بر اینان سلطه و راهی ندارم؟! چگونه دیدید مرا هنگامی که کاری کردم تا امر خدا و پیامبر را درباره اطاعتِ علی بن ابی طالب کنار گذاردند؟<ref>کتاب سلیم: ح ۵۷۹. روضه کافی: ص ۳۴۳ ح ۵۴۱.</ref>


ابليس مى‏ گويد: كدام امت بعد از پيامبرشان گمراه نشدند؟! هرگز! شما گمان مى‏ كنيد من بر اينان سلطه و راهى ندارم؟! چگونه ديديد مرا هنگامى كه كارى كردم تا امر خدا و پيامبر را درباره اطاعتِ على بن ابى ‏طالب كنار گذاردند؟<ref>كتاب سليم: ح ۵۷۹ . روضه كافى: ص ۳۴۳ ح ۵۴۱ .</ref>
== تلاش شیطان برای اغوای شیعیان<ref>اسرار غدیر: ص ۷۱.</ref> ==
امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامی که پیامبرصلی الله علیه وآله سخنانش را در غدیر فرمود و امیرالمؤمنین علیه السلام را برای مردم نصب کرد، ابلیس فریادی کشید که بزرگانِ گروهش نزد او جمع شدند و گفتند: ای بزرگِ ما، این چه فریادی بود؟! ابلیس گفت: وای بر شما! امروز مانند روز عیسی است! بخدا قسم، مردم را در این باره گمراه خواهم کرد….


== تلاش شيطان براى اغواى شيعيان<ref>اسرار غدير: ص ۷۱.</ref> ==
بار دیگر ابلیس فریادی کشید و بزرگان گروهش نزد او جمع شدند و گفتند: ای بزرگِ ما، این فریادِ دوم چه بود؟! ابلیس گفت: خداوند درباره گفته من آیه ای نازل کرد:‹‹وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ اِبْلیسُ ظَنَّهُ››:‹‹ابلیس گمان خود را بر آنان به صدق رسانید››.
  امام صادق‏ عليه السلام فرمود: هنگامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله سخنانش را در غدير فرمود و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را براى مردم نصب كرد، ابليس فريادى كشيد كه بزرگانِ گروهش نزد او جمع شدند و گفتند: اى بزرگِ ما، اين چه فريادى بود؟! ابليس گفت: واى بر شما! امروز مانند روز عيسى است! بخدا قسم، مردم را در اين باره گمراه خواهم كرد... .


بار ديگر ابليس فريادى كشيد و بزرگان گروهش نزد او جمع شدند و گفتند: اى بزرگِ ما، اين فريادِ دوم چه بود؟! ابليس گفت: خداوند درباره  گفته من آيه‏ اى نازل كرد:‹‹وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ اِبْليسُ ظَنَّهُ››:‹‹ابليس گمان خود را بر آنان به صدق رسانيد››.
سپس ابلیس به سوی آسمان متوجه شد وگفت:خداوندا، به عزّت و جلالت قسم، گروه‌های هدایت یافته را هم به بقیه ملحق خواهم کرد!


سپس ابليس به سوى آسمان متوجه شد وگفت:خداوندا، به عزّت و جلالت قسم، گروه هاى هدايت يافته را هم به بقيه ملحق خواهم كرد!
در اینجا پیامبرصلی الله علیه وآله - که متوجه رفتار ابلیس بود - این آیه را از جانب خداوند تلاوت فرمود:‹‹اِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ››:‹‹تو را بر بندگانِ واقعیِ من تسلط و راهی نیست››.


در اينجا پيامبرصلى الله عليه وآله -  كه متوجه رفتار ابليس بود -  اين آيه را از جانب خداوند تلاوت فرمود:‹‹اِنَّ عِبادى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ››:‹‹تو را بر بندگانِ واقعيِ من تسلط و راهي نيست››.
بار دیگر ابلیس فریادی کشید و بزرگان گروهش بسوی او بازگشتند و پرسیدند: این فریاد سوم چه بود؟ ابلیس گفت: بخدا قسم، از اصحاب علی (که نمی‌توانم بر آنهاتسلط داشته باشم)! ولی خداوندا، قسم به عزت و جلالت، گناهان را برای آنان (یعنی شیعیان علی) زیبا جلوه خواهم داد تا با ارتکاب آن ایشان را به درگاه تو مبغوض نمایم.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۵ ۱۶۴.</ref>


بار ديگر ابليس فريادى كشيد و بزرگان گروهش بسوى او باز گشتند و پرسيدند: اين فرياد سوم چه بود؟ ابليس گفت: بخدا قسم، از اصحاب على(كه نمى‏ توانم بر آنهاتسلط داشته باشم)! ولى خداوندا، قسم به عزت و جلالت، گناهان را براى آنان(يعنى شيعيان على)زيبا جلوه خواهم داد تا با ارتكاب آن ايشان را به درگاه تو مبغوض نمايم.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۵ ۱۶۴.</ref>
== حدیث غدیر در کلام ابلیس<ref>اسرار غدیر: ص ۲۹۸. چهارده قرن با غدیر: ص ۱۱۲.</ref> ==
سلمان که چشم بصیرتش در پرتو نور ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام فراتر از ظاهر را می‌دید نقل می‌کند: روزی ابلیس (به صورت آدمی) عبورش به عده ای افتاد که به امیرالمؤمنین علیه السلام ناسزا می‌گفتند. ابلیس به آنان گفت: بدا به حال شما که به مولای خود علی بن ابی طالب ناسزا می‌گویید! گفتند: تو از کجا می دانی که او مولای ماست؟ ابلیس گفت: از گفته پیامبرتان که گفت:‹‹مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ… ››.<ref>بحار الانوار: ج ۳۹ ص ۱۶۲ ح ۱.</ref>


== حديث غدير در كلام ابليس<ref>اسرار غدير: ص ۲۹۸. چهارده قرن با غدير: ص ۱۱۲.</ref> ==
== حضور و ظهور ابلیس در غدیر<ref>واقعه قرآنی غدیر: ص ۳۱.</ref> ==
  سلمان كه چشم بصيرتش در پرتو نور ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فراتر از ظاهر را مى‏ ديد نقل مى‏ كند: روزى ابليس(به صورت آدمى)عبورش به عده ‏اى افتاد كه به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ناسزا مى‏ گفتند. ابليس به آنان گفت: بدا به حال شما كه به مولاى خود على بن ابى‏ طالب ناسزا مى‏ گوييد! گفتند: تو از كجا مى‏ دانى كه او مولاى ماست؟ ابليس گفت: از گفته پيامبرتان كه گفت:‹‹مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ...››.<ref>بحار الانوار: ج ۳۹ ص ۱۶۲ ح ۱.</ref>
صبح روز دوازدهم ذی الحجة در سفر حجةالوداع، با طلوع فجر نماز صبح خوانده شد. پس از آن مردم همچنان منتظر بودند تا نزدیکی ظهر شد و پیامبررمی جمرات سه‌گانه را آغاز کرد و به ترتیب با همراهی مردم سه جمره را رمی کردند.


== حضور و ظهور ابليس در غدير<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۳۱.</ref> ==
زمینه‌سازی برای غدیر چنان حساب شده و منظم پیش می‌رفت که ابعاد گسترده آن هر لحظه جهت‌گیری تازه ای را نشان می‌داد. اکنون نوبت آن بود که با جلوه ای بی‌سابقه مردم منظره ای را که احتمال نمی‌دادند به چشم خود ببینند.
  صبح روز دوازدهم ذى‏ الحجة در سفر حجةالوداع، با طلوع فجر نماز صبح خوانده شد. پس از آن مردم همچنان منتظر بودند تا نزديكى ظهر شد و پيامبررمى جمرات سه گانه را آغاز كرد و به ترتيب با همراهى مردم سه جمره را رمى كردند.


زمينه‏ سازى براى غدير چنان حساب شده و منظم پيش مى‏رفت كه ابعاد گسترده آن هر لحظه جهت گيرى تازه ‏اى را نشان مى‏ داد. اكنون نوبت آن بود كه با جلوه‏ اى بى ‏سابقه مردم منظره ‏اى را كه احتمال نمى ‏دادند به چشم خود ببينند.
آن روز مردم در مِنا کنار پیامبرصلی الله علیه وآله بودند که چشمشان به مردی افتاد که به رکوع و سجود می‌رفت و تضرع می‌نمود. کسانی که حاضر بودند گفتند: یا رسول اللَّه! چه نماز زیبایی می‌خواند! فرمود:‹‹این همان شیطان است که پدر شما را از بهشت بیرون کرد››.


آن روز مردم در مِنا كنار پيامبرصلى الله عليه وآله بودند كه چشمشان به مردى افتاد كه به ركوع و سجود مى ‏رفت و تضرع مى‏ نمود. كسانى كه حاضر بودند گفتند: يا رسول اللَّه! چه نماز زيبايى مى‏ خواند! فرمود:‹‹اين همان شيطان است كه پدر شما را از بهشت بيرون كرد››.
در اینجا علی علیه السلام با بی اعتنایی به سوی او رفت و او را محکم تکان داد به گونه ای که استخوان‌هایش در هم فرورفت. سپس فرمود: ‹‹انشاء اللَّه تو را خواهم کشت››.


در اينجا على‏ عليه السلام با بى‏ اعتنايى به سوى او رفت و او را محكم تكان داد به گونه ‏اى كه استخوان‏ هايش در هم فرو رفت. سپس فرمود: ‹‹انشاء اللَّه تو را خواهم كشت››.
شیطان پاسخ داد: تا هنگام وقت معلوم از طرف پروردگار بر قتل من قادر نخواهی بود. چرا قصد قتل مرا کرده‌ای؟ به خدا قسم احدی تو را مبغوض نمی‌دارد مگر آنکه نطفه من قبل از نطفه پدرش در رحم مادر او قرار می‌گیرد. من در اموال و اولاد دشمنان تو شریک هستم. آنگاه با اشاره به آیه ۶۴سوره اسراء گفت: این همان کلام خداوند عز و جل در کتاب محکمش است که می‌فرماید:‹‹وَ شارِکْهُمْ فِی الاَمْوالِ وَ الاَوْلادِ››:‹‹در اموال و اولاد آنان شریک باش››. پیامبرصلی الله علیه وآله در حالی که مردم می شنیدندفرمود:


شيطان پاسخ داد: تا هنگام وقت معلوم از طرف پروردگار بر قتل من قادر نخواهى بود. چرا قصد قتل مرا كرده‏ اى؟ به خدا قسم احدى تو را مبغوض نمى ‏دارد مگر آنكه نطفه من قبل از نطفه پدرش در رحم مادر او قرار مى‏ گيرد. من در اموال و اولاد دشمنان تو شريك هستم. آنگاه با اشاره به آيه ۶۴سوره اسراء گفت: اين همان كلام خداوند عز و جل در كتاب محكمش است كه مى‏ فرمايد:‹‹وَ شارِكْهُمْ فِى الاَمْوالِ وَ الاَوْلادِ››:‹‹در اموال و اولاد آنان شريك باش››. پيامبرصلى الله عليه وآله در حالى كه مردم مى ‏شنيدندفرمود:
‹‹یا علی، راست می‌گوید. کسی از قریش تو را مبغوض نمی‌دارد مگر زنا زاده، و کسی از انصار تو را مبغوض نمی‌دارد مگر یهودی، و کسی از عرب تو را مبغوض نمی‌دارد مگر زنا زاده، و کسی از بقیه مردم تو را مبغوض نمی‌دارد مگر اهل شقاوت››.


‹‹يا على، راست مى ‏گويد. كسى از قريش تو را مبغوض نمى‏ دارد مگر زنا زاده، و كسى از انصار تو را مبغوض نمى‏ دارد مگر يهودى، و كسى از عرب تو را مبغوض نمى‏ دارد مگر زنا زاده، و كسى از بقيه مردم تو را مبغوض نمى‏ دارد مگر اهل شقاوت››.
سپس لحظاتی سر مبارک را پایین انداخت، و بعد سر خود را بلند کرده فرمود:‹‹ای انصار، فرزندان خود را بر محبت علی عرضه کنید. اگر پاسخ مثبت دادند فرزند شما هستند، و اگر نپذیرفتند فرزند شما نیستند››.<ref>علل الشرائع: ص ۱۴۲. بحار الانوار: ج ۱۸ ص ۸۸ و ج ۲۷ ص ۱۵۱ و ج ۳۹ ص ۱۷۴ و ج ۶۰ ص ۲۳۶. مستدرک الوسائل: ج ۲ ص ۳۹.</ref>


سپس لحظاتى سر مبارك را پايين انداخت، و بعد سر خود را بلند كرده فرمود:‹‹اى انصار، فرزندان خود را بر محبت على عرضه كنيد. اگر پاسخ مثبت دادند فرزند شما هستند، و اگر نپذيرفتند فرزند شما نيستند››.<ref>علل الشرائع: ص ۱۴۲. بحار الانوار: ج ۱۸ ص ۸۸ و ج ۲۷ ص ۱۵۱ و ج ۳۹ ص ۱۷۴ و ج ۶۰ ص ۲۳۶. مستدرك الوسائل: ج ۲ ص ۳۹.</ref>
== دشمنی شیطان با غدیر<ref>سخنرانی استثنائی غدیر: ص ۲۴۵.</ref> ==
با برنامه‌ریزی جامع برای سخنرانی استثنائی غدیر و گام‌های سخن در این خطابه جهانی، این پیش‌بینی‌ها و آن تدارکات با کیفیت و محتوایی که خطابه غدیر داشت و برنامه‌هایی که پس از سخنرانی انجام شد، در بهترین فرض ممکن به ثمر رسید؛ به گونه ای که نتایج آن برای قرن‌ها باقی ماند و نسل‌های آینده بشریت آن را به همان عظمت تلقی کردند و نتیجه گرفتند.


== دشمنى شيطان با غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۴۵.</ref> ==
جا دارد این ثمره بزرگ غدیر را از دشمن درجه یک آن بشنویم. شیاطین و در رأس آنان ابلیس، در ایام غدیر خوب می‌فهمیدند که در آن موقعیت عظیم چه راه هدایت و نجاتی برای بنی آدم تا آخرین روز دنیا پیش‌بینی شده است.
  با برنامه ‏ريزى جامع براى سخنرانى استثنائى غدير و گام‏هاى سخن در اين خطابه جهانى، اين پيش‏ بينى‏ ها و آن تداركات با كيفيت و محتوايى كه خطابه غدير داشت و برنامه‏ هايى كه پس از سخنرانى انجام شد، در بهترين فرض ممكن به ثمر رسيد؛ به گونه‏ اى كه نتايج آن براى قرن‏ ها باقى ماند و نسل ‏هاى آينده بشريت آن را به همان عظمت تلقى كردند و نتيجه گرفتند.


جا دارد اين ثمره بزرگ غدير را از دشمن درجه يك آن بشنويم. شياطين و در رأس آنان ابليس، در ايام غدير خوب مى‏ فهميدند كه در آن موقعيت عظيم چه راه هدايت و نجاتى براى بنى ‏آدم تا آخرين روز دنيا پيش ‏بينى شده است.
همین که پیامبرصلی الله علیه وآله بر فراز منبر فرمود:‹‹مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ››، ابلیس فریادی کشید و همه لشکریانش را فراخواند و به آنان گفت:‹‹این پیامبر کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز خدا معصیت نخواهد شد››!


همين كه پيامبرصلى الله عليه وآله بر فراز منبر فرمود:‹‹مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ››، ابليس فريادى كشيد و همه لشكريانش را فراخواند و به آنان گفت:‹‹اين پيامبر كارى كرد كه اگر به نتيجه برسد هرگز خدا معصيت نخواهد شد››!
شیاطین هم گفتند: امر وصایت را برای افراد معینی بعد از خود قرار داد. این برنامه یک مسئله مستحکم شد که هر کدام از جانشینانش از دنیا برود دیگری به جای او قرار می‌گیرد. در واقع امروز این مرد پیمانی بست که هیچ‌کس تا روز قیامت نمی‌تواند آن را بشکند!<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۳۰۳ ۱۴۱ ۱۲۵. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۶ ح ۴۰ و ج ۳۱ ص ۶۳۷ ح ۱۴۷ و ج ۳۷ ص ۱۶۸ ۱۶۴ ۱۳۵ ۱۱۹ و ج ۶۳ ص ۲۵۶.</ref>


شياطين هم گفتند: امر وصايت را براى افراد معينى بعد از خود قرار داد. اين برنامه يك مسئله مستحكم شد كه هر كدام از جانشينانش از دنيا برود ديگرى به جاى او قرار مى‏ گيرد. در واقع امروز اين مرد پيمانى بست كه هيچ كس تا روز قيامت نمى ‏تواند آن را بشكند!<ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۳۰۳ ۱۴۱ ۱۲۵. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۶ ح ۴۰ و ج ۳۱ ص ۶۳۷ ح ۱۴۷ و ج ۳۷ ص ۱۶۸ ۱۶۴ ۱۳۵ ۱۱۹ و ج ۶۳ ص ۲۵۶.</ref>
== شادی شیطان از ارتداد مسلمین<ref>روضه کافی: ص ۳۴۴ ح ۵۴۲.</ref> ==
امام باقرعلیه السلام فرمود: هنگامی که پیامبرصلی الله علیه وآله در روز غدیر دست امیرالمؤمنین علیه السلام را گرفت، ابلیس در بین گروهش فریادی کشید و همه شیاطینی که در خشکی و دریا بودند نزد او گرد آمدند و گفتند: ای آقای ما، و ای مولای ما، چه نگرانی برایت پیش آمده است؟ ما فریادی وحشتناک تر از این از تو نشنیده بودیم!


== شادى شيطان از ارتداد مسلمين<ref>روضه كافى: ص ۳۴۴ ح ۵۴۲ .</ref> ==
ابلیس گفت: این پیامبر کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز معصیت خداوند انجام نخواهد گرفت.
  امام باقرعليه السلام فرمود: هنگامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير دست اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را گرفت، ابليس در بين گروهش فريادى كشيد و همه شياطينى كه در خشكى و دريا بودند نزد او گرد آمدند و گفتند: اى آقاى ما، و اى مولاى ما، چه نگرانى برايت پيش آمده است؟ ما فريادى وحشتناك تر از اين از تو نشنيده بوديم!


ابليس گفت: اين پيامبر كارى كرد كه اگر به نتيجه برسد هرگز معصيت خداوند انجام نخواهد گرفت.
شیاطین گفتند: ای آقای ما، و ای مولای ما، تو بودی گمراه کننده آدم!!


شياطين گفتند: اى آقاى ما، و اى مولاى ما، تو بودى گمراه كننده آدم!!
هنگامی که منافقین در بین خود گفتند:‹‹پیامبر از روی هوای نفس سخن می‌گوید››و یکی از آن دو نفر (ابوبکر و عمر) به دیگری گفت:‹‹نمی‌بینی چگونه چشمانش در سرش مانند مجانین می‌گردد››، هنگامی که این سخنان را گفتند ابلیس از خوشحالی فریادی کشید و دوستانش را جمع کرد و گفت:‹‹شما می‌دانید که من قبلاً گمراه کننده آدم بوده‌ام››!؟ گفتند: آری. ابلیس گفت:‹‹آدم عهد و پیمان را شکست ولی به خداوند کافر نشد؛ اینان عهد و پیمان را شکستند و به پیامبر کافر شدند››!!


هنگامى كه منافقين در بين خود گفتند:‹‹پيامبر از روى هواى نفس سخن‏ مى‏گويد››و يكى از آن دو نفر(ابوبكر و عمر)به ديگرى گفت:‹‹نمى‏ بينى چگونه چشمانش در سرش مانند مجانين مى‏ گردد››، هنگامى كه اين سخنان را گفتند ابليس از خوشحالى فريادى كشيد و دوستانش را جمع كرد و گفت:‹‹شما مى‏ دانيد كه من قبلاً گمراه كننده آدم بوده ‏ام››!؟ گفتند: آرى. ابليس گفت:‹‹آدم عهد و پيمان را شكست ولى به خداوند كافر نشد؛ اينان عهد و پيمان را شكستند و به پيامبر كافر شدند››!!
هنگامی که پیامبرصلی الله علیه وآله از دنیا رفت و مردم غیر علی علیه السلام را برای خلافت به پا داشتند، ابلیس تاج پادشاهی بر سر گذاشت و منبری نصب کرد و بر روی آن نشست و شیاطینش را جمع کرد و به آنان گفت: شادی کنید، چرا که تا امام قیام نکند خداوند اطاعت نمی‌شود جمله آخر این حدیث در متن عربی چنین است:‹‹لایُطاعُ اللَّهُ حَتّی یَقُومَ الإمامُ››. این جمله احتمال دو معنی دارد:


هنگامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت و مردم غير على‏ عليه السلام را براى خلافت به پا داشتند، ابليس تاج پادشاهى بر سر گذاشت و منبرى نصب كرد و بر روى آن نشست و شياطينش را جمع كرد و به آنان گفت: شادى كنيد، چرا كه تا امام قيام نكند خداوند اطاعت نمى‏ شود جمله آخر اين حديث در متن عربى چنين است:‹‹لايُطاعُ اللَّهُ حَتّى يَقُومَ الإمامُ››. اين جمله احتمال دو معنى دارد:
الف. تا امام بر حقی امور را به دست نگیرد خدا اطاعت نمی‌شود.


الف. تا امام بر حقى امور را به دست نگيرد خدا اطاعت نمى ‏شود.  
ب. تا امام زمان عجل اللَّه فرجه قیام نکند خدا به‌طور کامل اطاعت نمی‌شود.<ref>اسرار غدیر: ص ۷۰. روضه کافی: ص ۳۴۴ ح ۵۴۲.</ref>


ب. تا امام‏ زمان عجل اللَّه فرجه قيام نكند خدا بطور كامل اطاعت نمى ‏شود.<ref>اسرار غدير: ص ۷۰. روضه كافى: ص ۳۴۴ ح ۵۴۲ . </ref>
== شرکت شیطان در عدم قبول ولایت<ref>غدیر در قرآن: ج ۲ ص ۲۵۰ ۲۴۹ ۲۳۷ ۲۳۶.</ref> ==
یکی از آیاتی که در خطبه غدیر به صورت ضمنی آمده و در مورد امتحان همه‌جانبه خداست، آیه۱۷۹سوره آل عمران است:


== شركت شيطان در عدم قبول ولايت<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۵۰ ۲۴۹ ۲۳۷ ۲۳۶.</ref> ==
‹‹ما کانَ اللَّه لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلی ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّی یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ وَ ما کانَ اللَّه لِیُطْلِعَکُمْ عَلَی الْغَیْبِ وَ لکِنَّ اللَّه یَجْتَبِی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشاءُ، فَآمِنُوا بِاللَّه وَ رُسُلِهِ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَکُمْ أَجْرٌ عَظِیمٌ››:
  يكى از آياتى كه در خطبه غدير به صورت ضمنى آمده و در مورد امتحان همه جانبه خداست، آيه۱۷۹سوره آل عمران است:


‹‹ما كانَ اللَّه لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ ما كانَ اللَّه لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَ لكِنَّ اللَّه يَجْتَبِى مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ، فَآمِنُوا بِاللَّه وَ رُسُلِهِ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ››:
‹‹خداوند مؤمنین را به حال خود رها نخواهد کرد تا آنکه خبیث را از پاکیزه جدا کند، و خداوند شما را بر غیب مطلع نمی‌کند، ولی خدا از پیامبرانش هر کس را بخواهد انتخاب می‌کند. پس به خدا و پیامبرانش ایمان آورید، و اگر ایمان آورید و تقوی پیشه کنید برای شما اجر عظیمی خواهد بود››.


‹‹خداوند مؤمنين را به حال خود رها نخواهد كرد تا آنكه خبيث را از پاكيزه جدا كند، و خداوند شما را بر غيب مطلع نمى ‏كند، ولى خدا از پيامبرانش هر كس را بخواهد انتخاب مى‏ كند. پس به خدا و پيامبرانش ايمان آوريد، و اگر ايمان آوريد و تقوى پيشه كنيد براى شما اجر عظيمى خواهد بود››.
پیامبرصلی الله علیه وآله هم در خطبه غدیر می‌فرماید: مَعاشِرَ النّاسِ، انَّ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ یَکُنْ لِیَذَرَکُمْ عَلی ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّی یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ، وَ ما کانَ اللَّه لِیُطْلِعَکُمْ عَلَی الْغَیْبِ:


پيامبرصلى الله عليه وآله هم در خطبه غدير مى ‏فرمايد: مَعاشِرَ النّاسِ، انَّ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَكُنْ لِيَذَرَكُمْ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ، وَ ما كانَ اللَّه لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ:
ای مردم، خداوند عز و جل شما را به حال خود رها نخواهد کرد تا آنکه خبیث را از پاکیزه جدا کند، و خداوند شما را بر غیب مطلع نمی‌کند.<ref>اسرار غدیر: ص ۱۵۰ بخش ۶.</ref>


اى مردم، خداوند عز و جل شما را به حال خود رها نخواهد كرد تا آنكه خبيث را از پاكيزه جدا كند، و خداوند شما را بر غيب مطلع نمى‏ كند.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۰ بخش ۶ .</ref>
آنچه در اینجا و در حاشیه مسئله طیب و خبیث و طهارت مولد و خبث ولادت لازم است ذکر شود شرکت شیطان در مسئله نطفه است. شرکت شیطان در عمل انسان که به شریک بودن او در آن عمل بازمی‌گردد از عوامل قطعی در خباثت است و در عدم پذیرش ولایت اهل‌بیت علیهم السلام اثر یقینی دارد.


آنچه در اينجا و در حاشيه مسئله طيب و خبيث و طهارت مولد و خبث ولادت لازم به ذكر است شركت شيطان در مسئله نطفه است. شركت شيطان در عمل انسان كه به شريك بودن او در آن عمل باز مى‏ گردد از عوامل قطعى در خباثت است و در عدم پذيرش ولايت اهل‏بيت‏ عليهم السلام اثر يقينى دارد.
خداوند در قرآن به صراحت می‌فرماید:‹‹وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ››،<ref>اسراء / ۶۴.</ref> و باید دید آثار این شرک شیطان در کجا ظاهر می‌شود.


خداوند در قرآن به صراحت مى‏ فرمايد:‹‹وَ شارِكْهُمْ فِى الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ››<ref>اسراء /  ۶۴ .</ref>، و بايد ديد آثار اين شرك شيطان در كجا ظاهر مى‏ شود.
برای حذر از شرکت شیطان از لسان خود او شنیدن بیاد ماندنی تر است، چرا که او خوب از کار خود و تأثیر آن آگاه است و سماجتی عجیب بر آن دارد. روزی ابلیس در برابر امیرالمؤمنین علیه السلام ظاهر شد و گفت: من با دشمنان تو در اموال و اولاد شرکت کرده‌ام!<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۲۵۱.</ref> و در مقابل گفت: به خدا قسم با احدی از محبینت در مادرشان شریک نشده‌ام!<ref>بحار الانوار: ج ۱۸ ص ۸۸.</ref>


براى حذر از شركت شيطان از لسان خود او شنيدن بياد ماندنى‏ تر است، چرا كه او خوب از كار خود و تأثير آن آگاه است و سماجتى عجيب بر آن دارد. روزى ابليس در برابر اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ظاهر شد و گفت: من با دشمنان تو در اموال و اولاد شركت كرده ‏ام! <ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۲۵۱.</ref> و در مقابل گفت: به خدا قسم با احدى از محبينت در مادرشان شريك نشده ‏ام!<ref>بحار الانوار: ج ۱۸ ص ۸۸ .</ref>
و روزی دیگر به آن حضرت گفت: ای پسر ابی طالب، کسی نیست که تو را مبغوض بدارد مگر اینکه با پدرش در رحم مادرش و در فرزند و مالش شریک بوده‌ام.


و روزى ديگر به آن حضرت گفت: اى پسر ابى‏ طالب، كسى نيست كه تو را مبغوض بدارد مگر اينكه با پدرش در رحم مادرش و در فرزند و مالش شريك بوده ‏ام.
کتاب خدا را خوانده‌ای که می‌فرماید:‹‹وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ … ››.<ref>بحار الانوار: ج ۳۹ ص ۱۷۸ ح ۲۱.</ref>از مسایل پیچیده خلقت کیفیت شرکت شیطان در انعقاد نطفه است که نتیجه اش خبث ولادت می‌شود. در این باره دو حدیث در دو جهت می‌آوریم:


كتاب خدا را خوانده ‏اى كه مى‏ فرمايد:‹‹وَ شارِكْهُمْ فِى الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ ...››.<ref>بحار الانوار: ج ۳۹ ص ۱۷۸ ح ۲۱.</ref>از مسايل پيچيده خلقت كيفيت شركت شيطان در انعقاد نطفه است كه نتيجه ‏اش خبث ولادت مى‏ شود. در اين باره دو حديث در دو جهت مى‏ آوريم:
امام باقرعلیه السلام درباره زنا می‌فرماید: وقتی مردی زنا می‌کند شیطان هم شرکت می‌کند و هر دو با هم عمل را انجام می‌دهند در حالی که یک نطفه است و فرزند از آن به وجود می‌آید و شرکت شیطان می‌شود.<ref>وسائل الشیعة: ج ۲۰ ص ۳۱۲.</ref>


امام باقرعليه السلام درباره زنا مى‏ فرمايد: وقتى مردى زنا مى‏ كند شيطان هم شركت مى‏ كند و هر دو با هم عمل را انجام مى ‏دهند در حالى كه يك نطفه است و فرزند از آن به وجود مى ‏آيد و شركت شيطان مى‏ شود. <ref>وسائل الشيعة: ج ۲۰ ص ۳۱۲.</ref>
امام صادق علیه السلام درباره موارد غیر زنا نیز از حضور شیطان بر حذر می‌دارد و می‌فرماید: هر گاه مردی به همسرش نزدیک شود و برای عمل زناشویی کنار او قرار گیرد شیطان در آنجا حاضر می‌شود. اگر نام خدا را بر زبان آورد شیطان از او دور می‌شود، ولی اگر بدون ذکر نام خدا کار را انجام دهد شیطان شرکت می‌کند، و عمل زناشویی از هر دو با هم واقع می‌شود در حالی که نطفه یکی است.


امام صادق‏ عليه السلام درباره موارد غير زنا نيز از حضور شيطان بر حذر مى ‏دارد و مى‏ فرمايد: هر گاه مردى به همسرش نزديك شود و براى عمل زناشويى كنار او قرار گيرد شيطان در آنجا حاضر مى‏ شود. اگر نام خدا را بر زبان آورد شيطان از او دور مى ‏شود، ولى اگر بدون ذكر نام خدا كار را انجام دهد شيطان شركت مى‏ كند، و عمل زناشويى از هر دو با هم واقع مى‏ شود در حالى كه نطفه يكى است.
از امام صادق علیه السلام پرسیدند: این از کجا معلوم می‌شود؟ فرمود: از حب و بغض ما.<ref>وسائل الشیعة: ج ۲۰ ص ۱۱۳.</ref>


از امام صادق‏ عليه السلام پرسيدند: اين از كجا معلوم مى‏ شود؟ فرمود: از حب و بغض ما.<ref>وسائل الشيعة: ج ۲۰ ص ۱۱۳.</ref>
نمونه دیگری که شرکت شیطان در اموال و اولاد را با هم ترسیم می‌کند و ثمره شوم آن را گوشزد می‌نماید، کلام امیرالمؤمنین علیه السلام است که می‌فرماید: ابوبکر و عمر حق ما را غصب کردند و با آن کنیزانی خریدند و زن‌ها را به ازدواج درآوردند. بدانید که ما شیعیان مان را از جهت حقوق مان حلال قرار دادیم تا ولادتشان طیب باشد؛ یعنی اموال اهل‌بیت علیهم السلام که غصب شده و قیمت کنیزان و مهریه زنان قرار داده شده این ازدواج را مشوّه ساخته و ولادت آنان را از این جهت هم ناپاک ساخته است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۷ ح ۷.</ref>


نمونه ديگرى كه شركت شيطان در اموال و اولاد را با هم ترسيم مى‏كند و ثمره شوم آن را گوشزد مى‏ نمايد، كلام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است كه مى‏ فرمايد: ابوبكر و عمر حق ما را غصب كردند و با آن كنيزانى خريدند و زن‏ها را به ازدواج در آوردند. بدانيد كه ما شيعيان مان را از جهت حقوق مان حلال قرار داديم تا ولادتشان طيب باشد. يعنى اموال اهل‏بيت‏ عليهم السلام كه غصب شده و قيمت كنيزان و مهريه زنان قرار داده شده اين ازدواج را مشوّه ساخته و ولادت آنان را از اين جهت هم ناپاك ساخته است. <ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۷ ح ۷.</ref>
== شیطان در خطبه غدیر<ref>غدیر در قرآن: ج ۲ ص ۱۳۵ ۳۵. واقعه قرآنی غدیر: ص ۹۲.</ref> ==
پیامبرصلی الله علیه وآله در چند فراز از خطبه غدیر نام شیطان را بردند:


== شيطان در خطبه غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۳۵ ۳۵. واقعه قرآنى غدير: ص ۹۲.</ref> ==
# در فرازی از بخش اول خطبه غدیر نام شیاطین را برده و خداوند را هلاک کننده آنان معرفی فرمود:قاصِمُ کُلِّ جَبّارٍ عَنیدٍ، وَ مُهْلِکُ کُلِّ شَیْطانٍ مَریدٍ. در هم شکننده هر زورگوی با عناد، و هلاک کننده هر شیطان سر پیچ و متمرّد.
  پيامبرصلى الله عليه وآله در چند فراز از خطبه غدير نام شيطان را بردند:
# در فرازی از بخش چهارم خطبه غدیر، با یادی از حضرت آدم علیه السلام و ماجرای او با شیطان، مردم را متوجه دو نکته بزرگ نمود. از یک سو حسد شیطان را یادآور شد و هشدار داد که مبادا درباره علی علیه السلام حسد ورزید که اعمالتان نابود شود. از سوی دیگر لغزش حضرت آدم علیه السلام را با این عنوان مطرح کرد که او با یک خطا از بهشت رانده شد در حالی که صفوة اللَّه بود، و متذکر شد که شما هر لحظه در معرض لغزش و خطا قرار دارید در حالی که مقام شما از حضرت آدم علیه السلام بسیار پایین‌تر است و در میان شما دشمنان خدا وجود دارند. مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّ اِبْلیسَ اَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلا تَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ اَعْمالُکُمْ وَ تَزِلَّ اَقْدامُکُمْ، فَإِنَّ آدَمَ اُهْبِطَ إلَی الاَرْضِ بِخَطیئَةٍ واحِدَةٍ، وَ هُوَ صَفْوَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ کَیْفَ بِکُمْ وَ اَنْتُمْ اَنْتُمْ وَ مِنْکُمْ اَعْداءُ اللَّهِ:ای مردم، شیطان آدم را با حسد از بهشت بیرون کرد. مبادا به علی حسد کنید که اعمالتان نابود شود و قدم‌هایتان بلغزد. آدم به خاطر یک خطا به زمین فرستاده شد در حالی که انتخاب شده خداوند عز و جل بود، پس شما چگونه خواهید بود در حالی که شمایید و در بین شما دشمنان خدا هستند.
# پیامبرصلی الله علیه وآله در دنباله سخن خود در بخش پنجم خطبه غدیر با یادی از حضرت آدم علیه السلام و ماجرای او با شیطان، مردم را متوجه دو نکته بزرگ نمود. از یک سو حسد شیطان را یادآور شد و هشدار داد که مبادا درباره علی علیه السلام حسد ورزید که اعمالتان سقوط کند. از سوی دیگر لغزش حضرت آدم علیه السلام را با این عنوان مطرح کرد که او با یک خطا از بهشت رانده شد در حالی که صفوة اللَّه بود، و متذکر شد که شما هر لحظه در معرض لغزش و خطا قرار دارید در حالی که مقام شما از حضرت آدم علیه السلام بسیار پایین‌تر است و در میان شما دشمنان خدا وجود دارند.
به عنوان تکمیل در مورد عذاب ابلیس در قیامت و البته مقایسه عذاب او با عذاب عمر بن خطاب در حدیث چنین آمده است:


۱-  در فرازى از بخش اول خطبه غدير نام شياطين را برده و خداوند را هلاك كننده آنان معرفى فرمود:قاصِمُ كُلِّ جَبّارٍ عَنيدٍ، وَ مُهْلِكُ كُلِّ شَيْطانٍ مَريدٍ.در هم شكننده هر زورگوى با عناد، و هلاك كننده هر شيطان سر پيچ و متمرّد.
روز قیامت ابلیس را می‌آورند در حالی که با یک افسار آتشین بر او لجام زده‌اند، ولی دومی را می‌آورند در حالی که با دو افسار آتشین بر او لجام زده‌اند. ابلیس نزد او می‌رود و فریاد می‌زند و می‌گوید: مادر به عزایت بنشیند، تو کیستی؟ من کسی هستم که اولین و آخرین را گول‌زدم ولی با یک افسار بسته شده‌ام در حالی که تو با دو افسار بسته شده‌ای؟!


۲-  در فرازى از بخش چهارم خطبه غدير، با يادى از حضرت آدم ‏عليه السلام و ماجراى او با شيطان، مردم را متوجه دو نكته بزرگ نمود. از يك سو حسد شيطان را يادآور شد و هشدار داد كه مبادا درباره على‏ عليه السلام حسد ورزيد كه اعمالتان نابود شود. از سوى ديگر لغزش حضرت آدم ‏عليه السلام را با اين عنوان مطرح كرد كه او با يك خطا از بهشت رانده شد در حالى كه صفوة اللَّه بود، و متذكر شد كه شما هر لحظه در معرض لغزش و خطا قرار داريد در حالى كه مقام شما از حضرت آدم‏ عليه السلام بسيار پايين‏ تر است و در ميان شما دشمنان خدا وجود دارند.مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّ اِبْليسَ اَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلا تَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ اَعْمالُكُمْ وَ تَزِلَّ اَقْدامُكُمْ، فَإِنَّ آدَمَ اُهْبِطَ إلَى الاَرْضِ بِخَطيئَةٍ واحِدَةٍ، وَ هُوَ صَفْوَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ كَيْفَ بِكُمْ وَ اَنْتُمْ اَنْتُمْ وَ مِنْكُمْ اَعْداءُ اللَّهِ:اى مردم، شيطان آدم را با حسد از بهشت بيرون كرد. مبادا به على حسد كنيد كه اعمالتان نابود شود و قدم‏ هايتان بلغزد. آدم به خاطر يك خطا به زمين فرستاده شد در حالى كه انتخاب شده خداوند عز و جل بود، پس شما چگونه خواهيد بود در حالى كه شماييد و در بين شما دشمنان خدا هستند.
دومی می‌گوید: من کسی هستم که هر دستوری دادم اطاعت شدم در حالی که خداوند دستور می‌داد و مورد عصیان و سرپیچی قرار می‌گرفت.<ref>کتاب سلیم: ص ۱۶۵ ۱۶۴.</ref>


۳-  پيامبرصلى الله عليه وآله در دنباله سخن خود در بخش پنجم خطبه غدير با يادى از حضرت آدم‏ عليه السلام و ماجراى او با شيطان، مردم را متوجه دو نكته بزرگ نمود. از يك سو حسد شيطان را يادآور شد و هشدار داد كه مبادا درباره على ‏عليه السلام حسد ورزيد كه اعمالتان سقوط كند.از سوى ديگر لغزش حضرت آدم‏ عليه السلام را با اين عنوان مطرح كرد كه او با يك خطا از بهشت رانده شد در حالى كه صفوة اللَّه بود، و متذكر شد كه شما هر لحظه در معرض لغزش و خطا قرار داريد در حالى كه مقام شما از حضرت آدم ‏عليه السلام بسيار پايين ‏تر است و در ميان شما دشمنان خدا وجود دارند.
== غدیر روز شناخت شیاطینِ انس و یاوران ابلیس<ref>غدیر در قرآن: ج ۳ ص ۳۱۱ ۳۰۹.</ref> ==
دشمنان غدیر به‌طور جدی در آیات قرآن مطرح شده‌اند، و پیامبرصلی الله علیه وآله به صراحت آیاتی از قرآن را به آنان تفسیر کرده است. در این باره می‌توان۲۱ عنوان از آیات غدیر استخراج نمود، که از جمله آنها‹‹روز شناخت شیاطینِ انس››و‹‹روز شناخت یاوران ابلیس››است:


به عنوان تكميل در مورد عذاب ابليس در قيامت و البته مقايسه عذاب او با عذاب عمر بن خطاب در حديث چنين آمده است:
غدیر آن روزی است که شیاطین در پوست انسان خود را نشان دادند، در حالی که سعی در مخفی کاری حال خود داشتند و خود را به پیامبرصلی الله علیه وآله بسیار نزدیک نشان می‌دادند.


روز قيامت ابليس را مى‏ آورند در حالى كه با يك افسار آتشين بر او لجام زده‏ اند، ولى دومى را مى ‏آورند در حالى كه با دو افسار آتشين بر او لجام زده ‏اند. ابليس نزد او مى ‏رود و فرياد مى ‏زند و مى‏ گويد: مادر به عزايت بنشيند، تو كيستى؟ من كسى هستم كه اولين و آخرين را گول زدم ولى با يك افسار بسته شده‏ ام در حالى كه تو با دو افسار بسته شده ‏اى؟!
آن روز با نزول آیه‹‹وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً››<ref>انعام / ۱۱۲.</ref> بر همه معلوم شد که چه آتشی زیر خاکستر برای اسلام تدارک فتنه می‌بیند.


دومى مى‏ گويد: من كسى هستم كه هر دستورى دادم اطاعت شدم در حالى كه خداوند دستور مى‏ داد و مورد عصيان و سرپيچى قرار مى‏ گرفت.<ref>كتاب سليم: ص ۱۶۵ ۱۶۴.</ref>
همچنین غدیر روز شناسایی کسانی بود که ابلیس چشم امید بدانان داشت و در آرزوی یاری آنان لحظه شماری می‌کرد، تا آنجا که گمان خود را بر آنان عملی کرد و مصداق‹‹وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ ظَنَّهُ››<ref>سبأ / ۲۰.</ref> شدند، در حالی که گروه‹‹إِنَّ عِبادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ››<ref>حجر / ۴۲.</ref>همچنان ستبر و استوار راه خود را ادامه دادند.


== غدير روز شناخت شياطينِ انس و ياوران ابليس<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۱۱ ۳۰۹.</ref> ==
== فریاد شیطان در غدیر<ref>اسرار غدیر: ص ۶۹.</ref> ==
  دشمنان غدير به طور جدى در آيات قرآن مطرح شده‏ اند، و پيامبرصلى الله عليه وآله به صراحت آياتى از قرآن را به آنان تفسير كرده است. در اين باره مى‏ توان۲۱ عنوان از آيات غدير استخراج نمود، كه از جمله آنها‹‹روز شناخت شياطينِ انس››و‹‹روز شناخت ياوران ابليس››است:
امام باقرعلیه السلام فرمود: ابلیس چهار مرتبه فریاد بلند کشیده است: روزی که مورد لعن خداوند قرار گرفت، روزی که از آسمان‌ها به زمین فرستاده شد، روزی که پیامبرصلی الله علیه وآله مبعوث شد، روز غدیر خم (که امیرالمؤمنین علیه السلام منصوب شد).<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۲۱.</ref>


غدير آن روزى است كه شياطين در پوست انسان خود را نشان دادند، در حالى كه سعى در مخفى كارى حال خود داشتند و خود را به پيامبرصلى الله عليه وآله بسيار نزديك نشان مى ‏دادند.
== فریب ابلیس در خطبه غدیر<ref>اسرار غدیر: ص ۲۱۶.</ref> ==
پیامبرصلی الله علیه وآله در خطبه غدیر و در حاشیه شناخت ائمه ضلال به عموم مردم متذکر شدند که از خود مطمئن نباشید و از هوای نفس و فریب شیطان در حذر باشید، و بدانید که اگر من از دنیا رفتم یا کشته شدم این احتمال وجود دارد که نه تنها گمراه شوید بلکه عقب‌گرد کنید و به جاهلیت برگردید.


آن روز با نزول آيه‹‹وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِىٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً››<ref>انعام /  ۱۱۲.</ref> بر همه معلوم شد كه چه آتشى زير خاكستر براى اسلام تدارك فتنه مى ‏بيند.
== ناامیدی ابلیس و شیاطین در غدیر<ref>غدیر در قرآن: ج ۱ ص ۳۴۷.</ref> ==
از جمله آیاتی که در غدیر بر پیامبرصلی الله علیه وآله نازل شده این آیه است:


همچنين غدير روز شناسايى كسانى بود كه ابليس چشم اميد بدانان داشت و در آرزوى يارى آنان لحظه‏ شمارى مى‏كرد، تا آنجا كه گمان خود را بر آنان عملى كرد و مصداق‹‹وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ››<ref>سبأ /  ۲۰.</ref> شدند، در حالى كه گروه‹‹إِنَّ عِبادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ››<ref>حجر /  ۴۲.</ref>همچنان ستبر و استوار راه خود را ادامه دادند.
‹‹الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً››:<ref>مائده / ۳.</ref>


== فرياد شيطان در غدير<ref>اسرار غدير: ص ۶۹ .</ref> ==
‹‹امروز کسانی که کافر شدند از تخریب دین شما ناامید شدند، پس از آنان نترسید و از خدا بترسید. امروز دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین شما راضی شدم››.
  امام باقرعليه السلام فرمود: ابليس چهار مرتبه فرياد بلند كشيده است: روزى كه مورد لعن خداوند قرار گرفت، روزى كه از آسمان‏ ها به زمين فرستاده شد، روزى كه پيامبرصلى الله عليه وآله مبعوث شد، روز غدير خم(كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام منصوب شد).<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۲۱.</ref>


==   فريب ابليس در خطبه غدير<ref>اسرار غدير: ص ۲۱۶.</ref> ==
آنچه در اینجا قابل ذکر است اینکه یأس و ناامیدی دشمنان اسلام که در آیه آمده تا آنجا پیش رفت که ابلیس و شیاطین - که پایه‌گذاران کفرو نفاق در جهانند - اهمیت و ارزش اعلان چنین ولایتی در غدیر را دریافتند، و در بین خود از این شکست فریاد برآوردند.
  پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير و در حاشيه شناخت ائمه ضلال به عموم مردم متذكر شدند كه از خود مطمئن نباشيد و از هواى نفس و فريب شيطان در حذر باشيد، و بدانيد كه اگر من از دنيا رفتم يا كشته شدم اين احتمال وجود دارد كه نه تنها گمراه شويد بلكه عقب گرد كنيد و به جاهليت برگرديد.


== نااميدى ابليس و شياطين در غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۴۷.</ref> ==
اصحاب ابلیس به او گفتند: این امت مورد رحمت قرار گرفتند و از گمراهی محفوظ شدند و دیگر نه ما را و نه تو را بر آنان راهی نیست، چرا که امام و پناه خود بعد از پیامبرشان را شناختند.<ref>کتاب سلیم: ص ۵۷۹. الکافی (روضه) ج ۸ ص ۳۴۳ ح ۵۴۱.</ref>
  از جمله آياتى كه در غدير بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شده اين آيه است:


‹‹الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً››<ref>مائده /  ۳.</ref>:
ابلیس هم به آنان گفت: این پیامبر کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز معصیت خداوند انجام نخواهد گرفت.<ref>الکافی (روضه): ج ۸ ص ۳۴۴ ح ۵۴۲.</ref> این گونه که او سخن گفت برنامه مستحکمی را پیش‌بینی کرد که هر کدام از جانشینانش از دنیا برود دیگری جای او را خواهد گرفت.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۸ ۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۳۵ ۱۲۵.</ref>


‹‹امروز كسانى كه كافر شدند از تخريب دين شما نااميد شدند، پس از آنان نترسيد و از خدا بترسيد. امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم››.
می‌بینیم که ابلیس و شیاطین که انواع راه‌های گمراهی مردم را تجربه کرده‌اند، چگونه از اهمیت برنامه پیامبرصلی الله علیه وآله آگاهند و در صورت اجرای آن خود را شکست خورده می‌یابند.


آنچه در اينجا قابل ذكر است اينكه يأس و نااميدى دشمنان اسلام كه در آيه آمده تا آنجا پيش رفت كه ابليس و شياطين -  كه پايه گذاران كفرو نفاق در جهانند -  اهميت و ارزش اعلان چنين ولايتى در غدير را دريافتند، و در بين خود از اين شكست فرياد بر آوردند.
و لذا ابلیس به یارانش گفت: اصحاب پیامبر به من وعده داده‌اند که به هیچ‌یک از گفته‌های او اقرار نکنند و آنان هرگز این پیمان خود را نمی‌شکنند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۸ ۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۳۵ ۱۲۵.</ref>


اصحاب ابليس به او گفتند: اين امت مورد رحمت قرار گرفتند و از گمراهى محفوظ شدند و ديگر نه ما را و نه تو را بر آنان راهى نيست، چرا كه امام و پناه خود بعد از پيامبرشان را شناختند.<ref>كتاب سليم: ص ۵۷۹ . الكافى(روضه) ج ۸ ص ۳۴۳ ح ۵۴۱ .</ref>
در نگاهی دیگر آن قدر مردم را وسوسه می‌کند و به سوی ضلالت سوق می‌دهد که بعد از غصب خلافت توسط سقیفه به یارانش می‌گوید: چگونه دیدید مرا هنگامی که کاری کردم تا امر خدا و پیامبر را درباره اطاعت علی بن ابی طالب کنار گذاردند!<ref>الکافی (روضه): ج ۸ ص ۳۴۳ ح ۵۴۱. کتاب سلیم: ص ۵۷۹.</ref>


ابليس هم به آنان گفت: اين پيامبر كارى كرد كه اگر به نتيجه برسد هرگز معصيت خداوند انجام نخواهد گرفت<ref>الكافى (روضه): ج ۸ ص ۳۴۴ ح ۵۴۲.</ref>. اين گونه كه او سخن گفت برنامه مستحكمى را پيش‏بينى كرد كه هر كدام از جانشينانش از دنيا برود ديگرى جاى او را خواهد گرفت.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۸ ۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۳۵ ۱۲۵.</ref>
این گفته‌های شیطان و اقدامات او حاکی از آن است که شأنیت و اقتضای آن برنامه الهی یأس همه دشمنان اسلام بوده است، ولی اگر مانعی بر سر راه آن ایجاد شود طبیعی است که آن یأس‌های دشمنان به امید تبدیل خواهد شد.


مى‏ بينيم كه ابليس و شياطين كه انواع راه‏ هاى گمراهى مردم را تجربه كرده ‏اند، چگونه از اهميت برنامه پيامبرصلى الله عليه وآله آگاهند و در صورت اجراى آن خود را شكست خورده مى ‏يابند.
== وحشت شیاطین در غدیر<ref>اسرار غدیر: ص ۶۸. واقعه قرآنی غدیر: ص ۱۳۱. اسرار غدیر: ص ۷۰.</ref> ==
ابلیس و دار و دسته اش - این دشمنان سخت‌کوش انسان -‹‹غدیر››را هولناک‌ترین مقطع برای خود به حساب آوردند. آنان واهمه داشتند که پس از غدیر، راه گمراهیِ انسان‌ها بسته شود. به همین جهت در آن روز، بسیار محزون بودند و فریادشان بلند بود.


و لذا ابليس به يارانش گفت: اصحاب پيامبر به من وعده داده ‏اند كه به هيچ يك از گفته ‏هاى او اقرار نكنند و آنان هرگز اين پيمان خود را نمى ‏شكنند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۸ ۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۳۵ ۱۲۵.</ref>
ولی شیاطین انسی به فریاد ابلیس و گروهش رسیدند و در همان غدیر وعده‌هایی به او دادند و نقشه‌هایی کشیدند و توطئه‌هایی نمودند که آن حزن و اندوه و فریادهای شیطان یکباره تبدیل به خوشحالی و سرور گردید.


در نگاهى ديگر آن قدر مردم را وسوسه مى‏ كند و به سوى ضلالت سوق مى‏ دهد كه بعد از غصب خلافت توسط سقيفه به يارانش مى‏ گويد: چگونه ديديد مرا هنگامى كه كارى كردم تا امر خدا و پيامبر را درباره اطاعت على بن ابى‏ طالب كنار گذاردند!<ref>الكافى(روضه): ج ۸ ص ۳۴۳ ح ۵۴۱ . كتاب سليم: ص ۵۷۹ .</ref>
هنگامی که پس از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله اجرای دقیق آن نقشه‌ها را در سقیفه دیدند سر از پا نمی‌شناختند، و ابلیس (بزرگِ شیاطین) در آن روز تاجگذاری کرد و دستور شادی و سرور رسمی به گروهش داد.


اين گفته‏ هاى شيطان و اقدامات او حاكى از آن است كه شأنيت و اقتضاى آن برنامه الهى يأس همه دشمنان اسلام بوده است، ولى اگر مانعى بر سر راه آن ايجاد شود طبيعى است كه آن يأس‏هاى دشمنان به اميد تبديل خواهد شد.
از سوی دیگر افشای عکس العمل‌ها و اقدامات شیاطین ابلیسی و شیاطین انسی، از مهم‌ترین بخش‌های موضوع غدیر به‌شمار می‌آید، زیرا در سایه آن به آسانی می‌توان دریافت که آنچه پس از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله به وقوع پیوست و آن طور که مردم زحماتِ یک عمر آن حضرت و آن خطابه عظیم در غدیر را نادیده گرفته و به فراموشی سپردند، هرگز بدون پایه‌ریزی و برنامه‌های قبلی انجام نگرفته بود و شیاطین و منافقین آخرین تلاش‌های خود را در این زمینه انجام داده بودند.


== وحشت شياطين در غدير<ref>اسرار غدير: ص ۶۸ . واقعه قرآنى غدير: ص ۱۳۱. اسرار غدير: ص ۷۰.</ref> ==
در غدیر، هم ابلیس و گروهش عزا گرفته بودند، و هم منافقین در هاله ای از یأس و ناامیدی به سر می‌بردند، و توطئه‌های خود را نقش بر آب می‌دیدند.
  ابليس و دار و دسته ‏اش -  اين دشمنان سخت‏كوش انسان -‹‹غدير››را هولناك‏ترين مقطع براى خود به حساب آوردند. آنان واهمه داشتند كه پس از غدير، راه گمراهىِ انسان‏ها بسته شود. به همين جهت در آن روز، بسيار محزون بودند و فريادشان بلند بود.


ولى شياطين انسى به فرياد ابليس و گروهش رسيدند و در همان غدير وعده‏ هايى به او دادند و نقشه‏ هايى كشيدند و توطئه‏ هايى نمودند كه آن حزن و اندوه و فريادهاى شيطان يكباره تبديل به خوشحالى و سرور گرديد.
هم شیطان و شیاطینش در فکر راهی تازه برای گمراهی امت و به جهنم کشاندن مسلمین بودند، و هم کافرانِ به ظاهر مسلمان چاره ای برای بازگشت و عقب‌گرد به دوران جاهلیت واحیای دوباره کفر و شرک و الحاد جستجو می‌کردند.


هنگامى كه پس از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله اجراى دقيق آن نقشه‏ ها را در سقيفه ديدند سر از پا نمى‏ شناختند، و ابليس(بزرگِ شياطين)در آن روز تاجگذارى كرد و دستور شادى و سرور رسمى به گروهش داد.
آنچه در این قسمت از تاریخ تکان دهنده است اینکه در غدیر، شیاطین دل به منافقین بسته بودند و چشم به دست آنان و نقشه‌هایشان داشتند و خود را از هر جهت مستأصل می‌دیدند.


از سوى ديگر افشاى عكس‏ العمل‏ ها و اقدامات شياطين ابليسى و شياطين انسى، از مهم‏ترين بخش‏هاى موضوع غدير به شمار مى‏ آيد، زيرا در سايه آن به آسانى مى‏ توان دريافت كه آنچه پس از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله به وقوع پيوست و آن طور كه مردم زحماتِ يك عمر آن حضرت و آن خطابه عظيم در غدير را ناديده گرفته و به فراموشى سپردند، هرگز بدون پايه ‏ريزى و برنامه‏ هاى قبلى انجام نگرفته بود و شياطين و منافقين آخرين تلاش‏ هاى خود را در اين زمينه انجام داده بودند.
این منافقانِ مشرک و کافر بودند که روی شیطان و شیطانیان را سفید کردند، و به فرزندان خَلَف خود که دستِ کمی از آنها نداشتند درسِ مقابله با وحی و نبوت و دستگاه الهی را دادند، و چنان نقشه ای پیاده کردند که نه فقط خود به مقاصد شوم شان رسیدند، بلکه تا آخر روزگار اکثریتی از مسلمین را از راه و صراط مستقیم دوازده جانشین بر حقِّ پیامبرشان منحرف کردند و چهره خلافت اسلامی را هم نزد جهانیان مشوَّه ساختند.


در غدير، هم ابليس و گروهش عزا گرفته بودند، و هم منافقين در هاله ‏اى از يأس و نااميدى به سر مى‏ بردند، و توطئه‏ هاى خود را نقش بر آب مى ‏ديدند.
پس از اتمام خطبه غدیر و بیعت همگانی با امیرالمؤمنین علیه السلام و با شکست چندین توطئه منافقین، اکنون جا دارد سری به پشت پرده غدیر بزنیم و نیم نگاهی داشته باشیم به آنجا که جز پیامبر و علی علیهما السلام ندیدند. شیاطین و در رأس آنان ابلیس ایام غدیر را در غوغایی به سر می‌بردند و خوب می‌فهمیدند که در آن موقعیت عظیم چه راه هدایت و نجاتی برای بنی آدم تا آخرین روز دنیا پیش‌بینی شده است.


هم شيطان و شياطينش در فكر راهى تازه براى گمراهى امت و به جهنم كشاندن مسلمين بودند، و هم كافرانِ به ظاهر مسلمان چاره اى براى بازگشت و عقب گرد به دوران جاهليت واحياى دوباره كفر و شرك و الحاد جستجو مى‏ كردند.
آنان پیش از همه در غدیر حاضر شده بودند و نتایج این مراسم عظیم را بررسی می‌کردند، و از سوی دیگر عکس العمل گروه‌های مردم را زیر نظر داشتند؛ در واقع آینده بلند مدتی را می‌دیدند که در آن زیباترین گونه هدایت انسان پیش‌بینی شده بود.


آنچه در اين قسمت از تاريخ تكان دهنده است اينكه در غدير، شياطين دل به منافقين بسته بودند و چشم به دست آنان و نقشه‏ هايشان داشتند و خود را از هر جهت مستأصل مى‏ ديدند.
این بود که آن روز را هولناک‌ترین مقطع برای خود به حساب آوردند که اگر فرامین آن روز به مرحله عمل م ی‌رسید همه راه‌های انحراف تا ابد بر انسان‌ها بسته می‌شد. این را بزرگ شیاطین یعنی ابلیس - که از روز اول کمر به گمراهی مردم بسته بود - بهتر از اصحابش می‌فهمید.


اين منافقانِ مشرك و كافر بودند كه روى شيطان و شيطانيان را سفيد كردند، و به فرزندان خَلَف خود كه دستِ كمى از آنها نداشتند درسِ مقابله با وحى و نبوت و دستگاه الهى را دادند، و چنان نقشه‏ اى پياده كردند كه نه فقط خود به مقاصد شوم شان رسيدند، بلكه تا آخر روزگار اكثريتى از مسلمين را از راه و صراط مستقيم دوازده جانشين بر حقِّ پيامبرشان منحرف كردند و چهره خلافت اسلامى  را هم نزد جهانيان مشوَّه ساختند.
همین که پیامبرصلی الله علیه وآله بر فراز منبر امیرالمؤمنین علیه السلام را بر سر دست بلند کرد و فرمود:‹‹مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَولاهُ … ››ابلیس فریادی کشید و همه لشکریانش را فراخواند. با این فریاد، همه شیاطین در هر جا که بودند نزد او جمع شدند و گفتند: ای آقای ما و ای مولای ما! این چه فریادی بود؟! چه چیزی تو را این گونه به وحشت انداخته است؟! ما تاکنون فریادی وحشتناک تر از این از تو نشنیده بودیم.


پس از اتمام خطبه غدير و بيعت همگانى با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و با شكست چندين توطئه منافقين، اكنون جا دارد سرى به پشت پرده غدير بزنيم و نيم نگاهى داشته باشيم به آنجا كه جز پيامبر و على‏ عليهما السلام نديدند. شياطين و در رأس آنان ابليس ايام غدير را در غوغايى به سر مى‏ بردند و خوب مى‏ فهميدند كه در آن موقعيت عظيم چه راه هدايت و نجاتى براى بنى‏ آدم تا آخرين روز دنيا پيش بينى شده است.
ابلیس گفت:‹‹این پیامبر کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز خدا معصیت نخواهد شد››! شیاطین که سابقه ماجرای حضرت آدم علیه السلام را به خاطر داشتند گفتند: ای آقای ما، تو همان کسی هستی که آدم را گمراه کردی! ولی گویا از این پس این امت رحمت شده محفوظ از گناه خواهند بود، و دیگر تو و ما را بر اینان راهی نیست؛ چرا که امام و پناه خود بعد از پیامبرشان به آنان شناسانده شد.


آنان پيش از همه در غدير حاضر شده بودند و نتايج اين مراسم عظيم را بررسى مى‏ كردند، و از سوى ديگر عكس ‏العمل گروه‏ هاى مردم را زير نظر داشتند؛ در واقع آينده بلند مدتى را مى ‏ديدند كه در آن زيباترين گونه هدايت انسان پيش ‏بينى شده بود.
ابلیس گفت:‹‹وای بر شما، امروز شما مانند روز عیسی است! به خدا قسم مردم را درباره علی گمراه خواهم کرد››!


اين بود كه آن روز را هولناك‏ ترين مقطع براى خود به حساب آوردند كه اگر فرامين آن روز به مرحله عمل م ى‏رسيد همه راه‏ هاى انحراف تا ابد بر انسان ‏ها بسته مى‏ شد. اين را بزرگ شياطين يعنى ابليس -  كه از روز اول كمر به گمراهى مردم بسته بود -  بهتر از اصحابش مى ‏فهميد.
با اینکه ابلیس پاسخ اصحابش را داد ولی آنان خاک بر سر ریختند و به جزع و فزع افتادند. ابلیس به آنان گفت: شما را چه شده است؟ آنان گفتند: این چه اتفاقی بود که رخ داد؟! ما گمان می‌کردیم وقتی محمد از دنیا برود اصحاب او متفرق می‌شوند، ولی می‌بینیم که امر وصایت را برای افراد معینی بعد از خود قرار داد. به خدا قسم، تو به ما این گونه نگفته بودی. تو خبر داده بودی که وقتی این پیامبر از دنیا برود اصحاب او متفرق می‌شوند؛ ولی این برنامه یک مسئله مستحکم شد که هر کدام از جانشینانش از دنیا برود دیگری به جای او قرار می‌گیرد. امروز این مرد پیمانی را بست که هیچ انسانی تا روز قیامت نمی‌تواند آن را بشکند!


همين كه پيامبرصلى الله عليه وآله بر فراز منبر اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را بر سر دست بلند كرد و فرمود:‹‹مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَولاهُ ...››ابليس فريادى كشيد و همه لشكريانش را فراخواند. با اين فرياد، همه شياطين در هر جا كه بودند نزد او جمع شدند و گفتند: اى آقاى ما و اى مولاى ما! اين چه فريادى بود؟! چه چيزى تو را اين گونه به وحشت انداخته است؟! ما تاكنون فريادى وحشتناك ‏تر از اين از تو نشنيده بوديم.
ابلیس در پاسخ آنان گفت:‹‹هرگز چنین نیست! خیالتان راحت باشد! اصحاب او به پیمانی که از آنان گرفت وفا نمی‌کنند. آنان که همراه او هستند در این باره به من وعده‌هایی داده‌اند که به چیزی از آنچه گفت اقرار نکنند، و می‌دانم که هرگز در وعده ای که به من داده‌اند تخلف نمی‌کنند››. با اعلام این مطلب لشکر شیطان متفرق شدند.


ابليس گفت:‹‹اين پيامبر كارى كرد كه اگر به نتيجه برسد هرگز خدا معصيت نخواهد شد››! شياطين كه سابقه ماجراى حضرت آدم ‏عليه السلام را به خاطر داشتند گفتند: اى آقاى ما، تو همان كسى هستى كه آدم را گمراه كردى! ولى گويا از اين پس اين امت رحمت شده محفوظ از گناه خواهند بود، و ديگر تو و ما را بر اينان راهى نيست؛ چرا كه امام و پناه خود بعد از پيامبرشان به آنان شناسانده شد.
اینجا بود که آیه ۲۰ سوره سبأ نازل شد:‹‹وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ اِبْلیسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ اِلاّ فَریقاً مِنَ الْمُؤْمِنینَ››:‹‹ابلیس گمان خود را به باور آنان رسانید، و جز گروهی از مؤمنین پیرو او شدند››.


ابليس گفت:‹‹واى بر شما، امروز شما مانند روز عيسى است! به خدا قسم مردم را درباره على گمراه خواهم كرد››!
با نزول این آیه بار دیگر ابلیس فریادی زد، و آنان بازگشتند و گفتند: ای آقای ما، این فریاد دوم چه بود؟! او گفت: وای بر شما، به خدا قسم خداوند سخن مرا در آیه‌ای از قرآن نقل کرد و این آیه را نازل کرد:‹‹وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ اِبْلیسُ ظَنَّهُ … ››. بعد از این خبر باز هم شیاطین متفرق شدند.


با اينكه ابليس پاسخ اصحابش را داد ولى آنان خاك بر سر ريختند و به جزع و فزع افتادند. ابليس به آنان گفت: شما را چه شده است؟ آنان گفتند: اين چه اتفاقى بود كه رخ داد؟! ما گمان مى‏ كرديم وقتى محمد از دنيا برود اصحاب او متفرق مى ‏شوند، ولى مى‏ بينيم كه امر وصايت را براى افراد معينى بعد از خود قرار داد. به خدا قسم، تو به ما اين گونه نگفته بودى. تو خبر داده بودى كه وقتى اين پيامبر از دنيا برود اصحاب او متفرق مى‏ شوند؛ ولى اين برنامه يك مسئله مستحكم شد كه هر كدام از جانشينانش از دنيا برود ديگرى به جاى او قرار مى گيرد. امروز اين مرد پيمانى را بست كه هيچ انسانى تا روز قيامت نمى ‏تواند آن را بشكند!
ابلیس به دقت ناظر حرکات منافقین بود. وقتی با منصوب شدن امیرالمؤمنین علیه السلام گروهی از آنان گفتند:‹‹از روی هوای نفس سخن می‌گوید››، و نیز عمر به ابوبکر گفت:‹‹آیا چشمانش را نمی‌بینی که در سرش مانند دیوانگان می‌چرخد››، ابلیس از خوشحالی فریاد دیگری زد و بار دیگر دار و دسته اش را جمع کرد و به آنان گفت:‹‹می‌دانید که من قبلاً گمراه کننده آدم بوده‌ام››؟ گفتند: آری. گفت:‹‹آدم پیمان را شکست ولی به خدا کافر نشد، اما اینان هم پیمان را شکستند و هم به پیامبر کافر شدند››!


ابليس در پاسخ آنان گفت:‹‹هرگز چنين نيست! خيالتان راحت باشد! اصحاب او به پيمانى كه از آنان گرفت وفا نمى‏ كنند. آنان كه همراه او هستند در اين باره به من وعده‏ هايى داده ‏اند كه به چيزى از آنچه گفت اقرار نكنند، و مى‏دانم كه هرگز در وعده ‏اى كه به من داده ‏اند تخلف نمى‏ كنند››. با اعلام اين مطلب لشكر شيطان متفرق شدند.
ابلیس که از نقل سخن خود در آیه ای از قرآن کریم خرسند بود، با شنیدن‹‹اِلاّ فَریقاً مِنَ الْمُؤْمِنینَ››سخت برآشفت. پس سرش را به سوی آسمان بلند کرد و خطاب به خداوند گفت:‹‹قسم به عزت و جلالت، این گروه مؤمن را هم به بقیه ملحق خواهم کرد››!


اينجا بود كه آيه ۲۰ سوره سبأ نازل شد:‹‹وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ اِبْليسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ اِلاّ فَريقاً مِنَ الْمُؤْمِنينَ››:‹‹ابليس گمان خود را به باور آنان رسانيد، و جز گروهى از مؤمنين پيرو او شدند››.
در اینجا آیه ۴۲سوره حجر نازل شد و پیامبرصلی الله علیه وآله که شاهد گفتگوی ابلیس با لشکریانش بود، این آیه را خطاب به ابلیس تلاوت فرمود: ‹‹اِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ … ››:‹‹تو را بر بندگان واقعی من راهی نیست››.


با نزول اين آيه بار ديگر ابليس فريادى زد، و آنان بازگشتند و گفتند: اى آقاى ما، اين فرياد دوم چه بود؟! او گفت: واى بر شما، به خدا قسم خداوند سخن مرا در آيه‏اى از قرآن نقل كرد و اين آيه را نازل كرد:‹‹وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ اِبْليسُ ظَنَّهُ ...››. بعد از اين خبر باز هم شياطين متفرق شدند.
پس از این ماجراها دار و دسته ابلیس متفرق شدند، اما او بار دیگر فریادی زد و آنان بازگشتند و گفتند: ای آقای ما، این فریاد سوم چه بود؟! او گفت: ‹‹به خدا قسم، به خاطر اصحاب علی!››آنگاه ابلیس در حضور شیاطین خطاب به خداوند گفت:‹‹یا رب، قسم به عزت و جلالت، چنان معاصی و گناهان را برای آنان زیبا جلوه دهم که مرتکب آن شوند، و این گونه آنان را نزد تو مبغوض نمایم››.


ابليس به دقت ناظر حركات منافقين بود. وقتى با منصوب شدن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام گروهى از آنان گفتند:‹‹از روى هواى نفس سخن مى‏گويد››، و نيز عمر به ابوبكر گفت:‹‹آيا چشمانش را نمى بينى كه در سرش مانند ديوانگان مى ‏چرخد››، ابليس از خوشحالى فرياد ديگرى زد و بار ديگر دار و دسته ‏اش را جمع كرد و به آنان گفت:‹‹مى ‏دانيد كه من قبلاً گمراه كننده آدم بوده ‏ام››؟ گفتند: آرى. گفت:‹‹آدم پيمان را شكست ولى به خدا كافر نشد، اما اينان هم پيمان را شكستند و هم به پيامبر كافر شدند››!
ابلیس که همچنان در منظر پیامبرصلی الله علیه وآله قرار داشت، و رفتار او زیر نگاه‌های پیامبرصلی الله علیه وآله بود، برای آنکه مردم او را دیده و سخن او را شنیده باشند به صورت پیرمردی نزد پیامبرصلی الله علیه وآله آمد و به طعنه گفت:‹‹ای محمد، چقدر کم هستند آنان که با تو بر سر آنچه درباره پسر عمویت گفتی بیعت می‌کنند››! و این اشاره ای بود به آنچه بسیاری از آن جمعیت در دل داشتند و از اظهار آن خودداری می‌کردند.<ref>کتاب سلیم: ص ۱۴۵. الکافی: ج ۸ ص ۳۴۵. تفسیر القمی: ج ۲ ص ۲۰۱. تأویل الآیات: ج ۲ ص ۴۷۴ ۴۷۳ ح ۶ ۵. تفسیر العیاشی: ج ۲ ص ۳۰۱ ح ۱۱۱. الاقبال: ج ۲ ص ۲۴۹. شرح الاخبار: ج ۲ ص ۲۳۶. مدینة المعاجز: ج ۲ ص ۲۴۳. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۶ ح ۴۰ و ج ۳۱ ص ۶۳۷ ح ۱۴۷ و ج ۳۷ ص ۱۶۸ ۱۶۴ ۱۳۵ ۱۱۹ و ج ۶۳ ص ۲۵۶. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۳۰۳ ۱۴۱ ۱۳۵ ۱۲۵.</ref>


ابليس كه از نقل سخن خود در آيه ‏اى از قرآن كريم خرسند بود، با شنيدن‹‹اِلاّ فَريقاً مِنَ الْمُؤْمِنينَ››سخت برآشفت. پس سرش را به سوى آسمان بلند كرد و خطاب به خداوند گفت:‹‹قسم به عزت و جلالت، اين گروه مؤمن را هم به بقيه ملحق خواهم كرد››!
== منابع ==
 
دانشنامه غدیر، جلد ۱۳، صفحه ۴۰۳.
در اينجا آيه ۴۲سوره حجر نازل شد و پيامبرصلى الله عليه وآله كه شاهد گفتگوى ابليس با لشكريانش بود، اين آيه را خطاب به ابليس تلاوت فرمود: ‹‹اِنَّ عِبادى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ ...››:‹‹تو را بر بندگان واقعى من راهى نيست››.
 
پس از اين ماجراها دار و دسته ابليس متفرق شدند، اما او بار ديگر فريادى زد و آنان بازگشتند و گفتند: اى آقاى ما، اين فرياد سوم چه بود؟! او گفت: ‹‹به خدا قسم، به خاطر اصحاب على!››آنگاه ابليس در حضور شياطين خطاب به خداوند گفت:‹‹يا رب، قسم به عزت و جلالت، چنان معاصى و گناهان را براى آنان زيبا جلوه دهم كه مرتكب آن شوند، و اين گونه آنان را نزد تو مبغوض نمايم››.
 
ابليس كه همچنان در منظر پيامبرصلى الله عليه وآله قرار داشت، و رفتار او زير نگاه‏ هاى پيامبرصلى الله عليه وآله بود، براى آنكه مردم او را ديده و سخن او را شنيده باشند به صورت پيرمردى نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آمد و به طعنه گفت:‹‹اى محمد، چقدر كم هستند آنان كه با تو بر سر آنچه درباره پسر عمويت گفتى بيعت مى‏ كنند››! و اين اشاره ‏اى بود به آنچه بسيارى از آن جمعيت در دل داشتند و از اظهار آن خوددارى مى‏ كردند.<ref>كتاب سليم: ص ۱۴۵. الكافى: ج ۸ ص ۳۴۵. تفسير القمى: ج ۲ ص ۲۰۱. تأويل الآيات: ج ۲ ص ۴۷۴ ۴۷۳ ح ۶  ۵ . تفسير العياشى: ج ۲ ص ۳۰۱ ح ۱۱۱. الاقبال: ج ۲ ص ۲۴۹. شرح الاخبار: ج ۲ ص ۲۳۶. مدينة المعاجز: ج ۲ ص ۲۴۳. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۶ ح ۴۰ و ج ۳۱ ص ۶۳۷ ح ۱۴۷ و ج ۳۷ ص ۱۶۸ ۱۶۴ ۱۳۵ ۱۱۹ و ج ۶۳ ص ۲۵۶. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۳۰۳ ۱۴۱ ۱۳۵ ۱۲۵.</ref>
 
== منبع ==
دانشنامه غدیر،جلد ۱۳،صفحه ۴۰۳.


== پانویس ==
== پانویس ==
[[رده:قرآن و غدیر]]
[[رده:قرآن و غدیر]]

نسخهٔ ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۴۰

اندوه شیطان در غدیر[۱]

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: پیامبرصلی الله علیه وآله به من خبر داد که: ابلیس و رؤسای اصحاب او هنگام منصوب شدن من در روز غدیر حاضر بودند. در آن روز، اصحاب ابلیس رو به او کردند و گفتند: این امت مورد رحمت قرار گرفتند و از گمراهی محفوظ شدند، و دیگر نه ما را و نه تو را بر آنان راهی نیست، چرا که امام و پناه خود بعد از پیامبرشان را شناختند. ابلیس با ناراحتی و اندوه از آنان جدا شد.

امیرالمؤمنین علیه السلام در ادامه کلامش فرمود: پیامبرصلی الله علیه وآله به من خبر داد: آن هنگام که مردم بعد از وفات من بیعت تو را بشکنند، ابلیس اصحابش را جمع می‌کند و آنان در مقابل او به سجده در می‌آیند و می‌گویند:‏آقای ما، ای بزرگِ ما، تو بودی که آدم را از بهشت بیرون کردی!

ابلیس می‌گوید: کدام امت بعد از پیامبرشان گمراه نشدند؟! هرگز! شما گمان می‌کنید من بر اینان سلطه و راهی ندارم؟! چگونه دیدید مرا هنگامی که کاری کردم تا امر خدا و پیامبر را درباره اطاعتِ علی بن ابی طالب کنار گذاردند؟[۲]

تلاش شیطان برای اغوای شیعیان[۳]

امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامی که پیامبرصلی الله علیه وآله سخنانش را در غدیر فرمود و امیرالمؤمنین علیه السلام را برای مردم نصب کرد، ابلیس فریادی کشید که بزرگانِ گروهش نزد او جمع شدند و گفتند: ای بزرگِ ما، این چه فریادی بود؟! ابلیس گفت: وای بر شما! امروز مانند روز عیسی است! بخدا قسم، مردم را در این باره گمراه خواهم کرد….

بار دیگر ابلیس فریادی کشید و بزرگان گروهش نزد او جمع شدند و گفتند: ای بزرگِ ما، این فریادِ دوم چه بود؟! ابلیس گفت: خداوند درباره گفته من آیه ای نازل کرد:‹‹وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ اِبْلیسُ ظَنَّهُ››:‹‹ابلیس گمان خود را بر آنان به صدق رسانید››.

سپس ابلیس به سوی آسمان متوجه شد وگفت:خداوندا، به عزّت و جلالت قسم، گروه‌های هدایت یافته را هم به بقیه ملحق خواهم کرد!

در اینجا پیامبرصلی الله علیه وآله - که متوجه رفتار ابلیس بود - این آیه را از جانب خداوند تلاوت فرمود:‹‹اِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ››:‹‹تو را بر بندگانِ واقعیِ من تسلط و راهی نیست››.

بار دیگر ابلیس فریادی کشید و بزرگان گروهش بسوی او بازگشتند و پرسیدند: این فریاد سوم چه بود؟ ابلیس گفت: بخدا قسم، از اصحاب علی (که نمی‌توانم بر آنهاتسلط داشته باشم)! ولی خداوندا، قسم به عزت و جلالت، گناهان را برای آنان (یعنی شیعیان علی) زیبا جلوه خواهم داد تا با ارتکاب آن ایشان را به درگاه تو مبغوض نمایم.[۴]

حدیث غدیر در کلام ابلیس[۵]

سلمان که چشم بصیرتش در پرتو نور ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام فراتر از ظاهر را می‌دید نقل می‌کند: روزی ابلیس (به صورت آدمی) عبورش به عده ای افتاد که به امیرالمؤمنین علیه السلام ناسزا می‌گفتند. ابلیس به آنان گفت: بدا به حال شما که به مولای خود علی بن ابی طالب ناسزا می‌گویید! گفتند: تو از کجا می دانی که او مولای ماست؟ ابلیس گفت: از گفته پیامبرتان که گفت:‹‹مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ… ››.[۶]

حضور و ظهور ابلیس در غدیر[۷]

صبح روز دوازدهم ذی الحجة در سفر حجةالوداع، با طلوع فجر نماز صبح خوانده شد. پس از آن مردم همچنان منتظر بودند تا نزدیکی ظهر شد و پیامبررمی جمرات سه‌گانه را آغاز کرد و به ترتیب با همراهی مردم سه جمره را رمی کردند.

زمینه‌سازی برای غدیر چنان حساب شده و منظم پیش می‌رفت که ابعاد گسترده آن هر لحظه جهت‌گیری تازه ای را نشان می‌داد. اکنون نوبت آن بود که با جلوه ای بی‌سابقه مردم منظره ای را که احتمال نمی‌دادند به چشم خود ببینند.

آن روز مردم در مِنا کنار پیامبرصلی الله علیه وآله بودند که چشمشان به مردی افتاد که به رکوع و سجود می‌رفت و تضرع می‌نمود. کسانی که حاضر بودند گفتند: یا رسول اللَّه! چه نماز زیبایی می‌خواند! فرمود:‹‹این همان شیطان است که پدر شما را از بهشت بیرون کرد››.

در اینجا علی علیه السلام با بی اعتنایی به سوی او رفت و او را محکم تکان داد به گونه ای که استخوان‌هایش در هم فرورفت. سپس فرمود: ‹‹انشاء اللَّه تو را خواهم کشت››.

شیطان پاسخ داد: تا هنگام وقت معلوم از طرف پروردگار بر قتل من قادر نخواهی بود. چرا قصد قتل مرا کرده‌ای؟ به خدا قسم احدی تو را مبغوض نمی‌دارد مگر آنکه نطفه من قبل از نطفه پدرش در رحم مادر او قرار می‌گیرد. من در اموال و اولاد دشمنان تو شریک هستم. آنگاه با اشاره به آیه ۶۴سوره اسراء گفت: این همان کلام خداوند عز و جل در کتاب محکمش است که می‌فرماید:‹‹وَ شارِکْهُمْ فِی الاَمْوالِ وَ الاَوْلادِ››:‹‹در اموال و اولاد آنان شریک باش››. پیامبرصلی الله علیه وآله در حالی که مردم می شنیدندفرمود:

‹‹یا علی، راست می‌گوید. کسی از قریش تو را مبغوض نمی‌دارد مگر زنا زاده، و کسی از انصار تو را مبغوض نمی‌دارد مگر یهودی، و کسی از عرب تو را مبغوض نمی‌دارد مگر زنا زاده، و کسی از بقیه مردم تو را مبغوض نمی‌دارد مگر اهل شقاوت››.

سپس لحظاتی سر مبارک را پایین انداخت، و بعد سر خود را بلند کرده فرمود:‹‹ای انصار، فرزندان خود را بر محبت علی عرضه کنید. اگر پاسخ مثبت دادند فرزند شما هستند، و اگر نپذیرفتند فرزند شما نیستند››.[۸]

دشمنی شیطان با غدیر[۹]

با برنامه‌ریزی جامع برای سخنرانی استثنائی غدیر و گام‌های سخن در این خطابه جهانی، این پیش‌بینی‌ها و آن تدارکات با کیفیت و محتوایی که خطابه غدیر داشت و برنامه‌هایی که پس از سخنرانی انجام شد، در بهترین فرض ممکن به ثمر رسید؛ به گونه ای که نتایج آن برای قرن‌ها باقی ماند و نسل‌های آینده بشریت آن را به همان عظمت تلقی کردند و نتیجه گرفتند.

جا دارد این ثمره بزرگ غدیر را از دشمن درجه یک آن بشنویم. شیاطین و در رأس آنان ابلیس، در ایام غدیر خوب می‌فهمیدند که در آن موقعیت عظیم چه راه هدایت و نجاتی برای بنی آدم تا آخرین روز دنیا پیش‌بینی شده است.

همین که پیامبرصلی الله علیه وآله بر فراز منبر فرمود:‹‹مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ››، ابلیس فریادی کشید و همه لشکریانش را فراخواند و به آنان گفت:‹‹این پیامبر کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز خدا معصیت نخواهد شد››!

شیاطین هم گفتند: امر وصایت را برای افراد معینی بعد از خود قرار داد. این برنامه یک مسئله مستحکم شد که هر کدام از جانشینانش از دنیا برود دیگری به جای او قرار می‌گیرد. در واقع امروز این مرد پیمانی بست که هیچ‌کس تا روز قیامت نمی‌تواند آن را بشکند![۱۰]

شادی شیطان از ارتداد مسلمین[۱۱]

امام باقرعلیه السلام فرمود: هنگامی که پیامبرصلی الله علیه وآله در روز غدیر دست امیرالمؤمنین علیه السلام را گرفت، ابلیس در بین گروهش فریادی کشید و همه شیاطینی که در خشکی و دریا بودند نزد او گرد آمدند و گفتند: ای آقای ما، و ای مولای ما، چه نگرانی برایت پیش آمده است؟ ما فریادی وحشتناک تر از این از تو نشنیده بودیم!

ابلیس گفت: این پیامبر کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز معصیت خداوند انجام نخواهد گرفت.

شیاطین گفتند: ای آقای ما، و ای مولای ما، تو بودی گمراه کننده آدم!!

هنگامی که منافقین در بین خود گفتند:‹‹پیامبر از روی هوای نفس سخن می‌گوید››و یکی از آن دو نفر (ابوبکر و عمر) به دیگری گفت:‹‹نمی‌بینی چگونه چشمانش در سرش مانند مجانین می‌گردد››، هنگامی که این سخنان را گفتند ابلیس از خوشحالی فریادی کشید و دوستانش را جمع کرد و گفت:‹‹شما می‌دانید که من قبلاً گمراه کننده آدم بوده‌ام››!؟ گفتند: آری. ابلیس گفت:‹‹آدم عهد و پیمان را شکست ولی به خداوند کافر نشد؛ اینان عهد و پیمان را شکستند و به پیامبر کافر شدند››!!

هنگامی که پیامبرصلی الله علیه وآله از دنیا رفت و مردم غیر علی علیه السلام را برای خلافت به پا داشتند، ابلیس تاج پادشاهی بر سر گذاشت و منبری نصب کرد و بر روی آن نشست و شیاطینش را جمع کرد و به آنان گفت: شادی کنید، چرا که تا امام قیام نکند خداوند اطاعت نمی‌شود جمله آخر این حدیث در متن عربی چنین است:‹‹لایُطاعُ اللَّهُ حَتّی یَقُومَ الإمامُ››. این جمله احتمال دو معنی دارد:

الف. تا امام بر حقی امور را به دست نگیرد خدا اطاعت نمی‌شود.

ب. تا امام زمان عجل اللَّه فرجه قیام نکند خدا به‌طور کامل اطاعت نمی‌شود.[۱۲]

شرکت شیطان در عدم قبول ولایت[۱۳]

یکی از آیاتی که در خطبه غدیر به صورت ضمنی آمده و در مورد امتحان همه‌جانبه خداست، آیه۱۷۹سوره آل عمران است:

‹‹ما کانَ اللَّه لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلی ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّی یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ وَ ما کانَ اللَّه لِیُطْلِعَکُمْ عَلَی الْغَیْبِ وَ لکِنَّ اللَّه یَجْتَبِی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشاءُ، فَآمِنُوا بِاللَّه وَ رُسُلِهِ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَکُمْ أَجْرٌ عَظِیمٌ››:

‹‹خداوند مؤمنین را به حال خود رها نخواهد کرد تا آنکه خبیث را از پاکیزه جدا کند، و خداوند شما را بر غیب مطلع نمی‌کند، ولی خدا از پیامبرانش هر کس را بخواهد انتخاب می‌کند. پس به خدا و پیامبرانش ایمان آورید، و اگر ایمان آورید و تقوی پیشه کنید برای شما اجر عظیمی خواهد بود››.

پیامبرصلی الله علیه وآله هم در خطبه غدیر می‌فرماید: مَعاشِرَ النّاسِ، انَّ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ یَکُنْ لِیَذَرَکُمْ عَلی ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّی یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ، وَ ما کانَ اللَّه لِیُطْلِعَکُمْ عَلَی الْغَیْبِ:

ای مردم، خداوند عز و جل شما را به حال خود رها نخواهد کرد تا آنکه خبیث را از پاکیزه جدا کند، و خداوند شما را بر غیب مطلع نمی‌کند.[۱۴]

آنچه در اینجا و در حاشیه مسئله طیب و خبیث و طهارت مولد و خبث ولادت لازم است ذکر شود شرکت شیطان در مسئله نطفه است. شرکت شیطان در عمل انسان که به شریک بودن او در آن عمل بازمی‌گردد از عوامل قطعی در خباثت است و در عدم پذیرش ولایت اهل‌بیت علیهم السلام اثر یقینی دارد.

خداوند در قرآن به صراحت می‌فرماید:‹‹وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ››،[۱۵] و باید دید آثار این شرک شیطان در کجا ظاهر می‌شود.

برای حذر از شرکت شیطان از لسان خود او شنیدن بیاد ماندنی تر است، چرا که او خوب از کار خود و تأثیر آن آگاه است و سماجتی عجیب بر آن دارد. روزی ابلیس در برابر امیرالمؤمنین علیه السلام ظاهر شد و گفت: من با دشمنان تو در اموال و اولاد شرکت کرده‌ام![۱۶] و در مقابل گفت: به خدا قسم با احدی از محبینت در مادرشان شریک نشده‌ام![۱۷]

و روزی دیگر به آن حضرت گفت: ای پسر ابی طالب، کسی نیست که تو را مبغوض بدارد مگر اینکه با پدرش در رحم مادرش و در فرزند و مالش شریک بوده‌ام.

کتاب خدا را خوانده‌ای که می‌فرماید:‹‹وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ … ››.[۱۸]از مسایل پیچیده خلقت کیفیت شرکت شیطان در انعقاد نطفه است که نتیجه اش خبث ولادت می‌شود. در این باره دو حدیث در دو جهت می‌آوریم:

امام باقرعلیه السلام درباره زنا می‌فرماید: وقتی مردی زنا می‌کند شیطان هم شرکت می‌کند و هر دو با هم عمل را انجام می‌دهند در حالی که یک نطفه است و فرزند از آن به وجود می‌آید و شرکت شیطان می‌شود.[۱۹]

امام صادق علیه السلام درباره موارد غیر زنا نیز از حضور شیطان بر حذر می‌دارد و می‌فرماید: هر گاه مردی به همسرش نزدیک شود و برای عمل زناشویی کنار او قرار گیرد شیطان در آنجا حاضر می‌شود. اگر نام خدا را بر زبان آورد شیطان از او دور می‌شود، ولی اگر بدون ذکر نام خدا کار را انجام دهد شیطان شرکت می‌کند، و عمل زناشویی از هر دو با هم واقع می‌شود در حالی که نطفه یکی است.

از امام صادق علیه السلام پرسیدند: این از کجا معلوم می‌شود؟ فرمود: از حب و بغض ما.[۲۰]

نمونه دیگری که شرکت شیطان در اموال و اولاد را با هم ترسیم می‌کند و ثمره شوم آن را گوشزد می‌نماید، کلام امیرالمؤمنین علیه السلام است که می‌فرماید: ابوبکر و عمر حق ما را غصب کردند و با آن کنیزانی خریدند و زن‌ها را به ازدواج درآوردند. بدانید که ما شیعیان مان را از جهت حقوق مان حلال قرار دادیم تا ولادتشان طیب باشد؛ یعنی اموال اهل‌بیت علیهم السلام که غصب شده و قیمت کنیزان و مهریه زنان قرار داده شده این ازدواج را مشوّه ساخته و ولادت آنان را از این جهت هم ناپاک ساخته است.[۲۱]

شیطان در خطبه غدیر[۲۲]

پیامبرصلی الله علیه وآله در چند فراز از خطبه غدیر نام شیطان را بردند:
  1. در فرازی از بخش اول خطبه غدیر نام شیاطین را برده و خداوند را هلاک کننده آنان معرفی فرمود:قاصِمُ کُلِّ جَبّارٍ عَنیدٍ، وَ مُهْلِکُ کُلِّ شَیْطانٍ مَریدٍ. در هم شکننده هر زورگوی با عناد، و هلاک کننده هر شیطان سر پیچ و متمرّد.
  2. در فرازی از بخش چهارم خطبه غدیر، با یادی از حضرت آدم علیه السلام و ماجرای او با شیطان، مردم را متوجه دو نکته بزرگ نمود. از یک سو حسد شیطان را یادآور شد و هشدار داد که مبادا درباره علی علیه السلام حسد ورزید که اعمالتان نابود شود. از سوی دیگر لغزش حضرت آدم علیه السلام را با این عنوان مطرح کرد که او با یک خطا از بهشت رانده شد در حالی که صفوة اللَّه بود، و متذکر شد که شما هر لحظه در معرض لغزش و خطا قرار دارید در حالی که مقام شما از حضرت آدم علیه السلام بسیار پایین‌تر است و در میان شما دشمنان خدا وجود دارند. مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّ اِبْلیسَ اَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلا تَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ اَعْمالُکُمْ وَ تَزِلَّ اَقْدامُکُمْ، فَإِنَّ آدَمَ اُهْبِطَ إلَی الاَرْضِ بِخَطیئَةٍ واحِدَةٍ، وَ هُوَ صَفْوَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ کَیْفَ بِکُمْ وَ اَنْتُمْ اَنْتُمْ وَ مِنْکُمْ اَعْداءُ اللَّهِ:ای مردم، شیطان آدم را با حسد از بهشت بیرون کرد. مبادا به علی حسد کنید که اعمالتان نابود شود و قدم‌هایتان بلغزد. آدم به خاطر یک خطا به زمین فرستاده شد در حالی که انتخاب شده خداوند عز و جل بود، پس شما چگونه خواهید بود در حالی که شمایید و در بین شما دشمنان خدا هستند.
  3. پیامبرصلی الله علیه وآله در دنباله سخن خود در بخش پنجم خطبه غدیر با یادی از حضرت آدم علیه السلام و ماجرای او با شیطان، مردم را متوجه دو نکته بزرگ نمود. از یک سو حسد شیطان را یادآور شد و هشدار داد که مبادا درباره علی علیه السلام حسد ورزید که اعمالتان سقوط کند. از سوی دیگر لغزش حضرت آدم علیه السلام را با این عنوان مطرح کرد که او با یک خطا از بهشت رانده شد در حالی که صفوة اللَّه بود، و متذکر شد که شما هر لحظه در معرض لغزش و خطا قرار دارید در حالی که مقام شما از حضرت آدم علیه السلام بسیار پایین‌تر است و در میان شما دشمنان خدا وجود دارند.

به عنوان تکمیل در مورد عذاب ابلیس در قیامت و البته مقایسه عذاب او با عذاب عمر بن خطاب در حدیث چنین آمده است:

روز قیامت ابلیس را می‌آورند در حالی که با یک افسار آتشین بر او لجام زده‌اند، ولی دومی را می‌آورند در حالی که با دو افسار آتشین بر او لجام زده‌اند. ابلیس نزد او می‌رود و فریاد می‌زند و می‌گوید: مادر به عزایت بنشیند، تو کیستی؟ من کسی هستم که اولین و آخرین را گول‌زدم ولی با یک افسار بسته شده‌ام در حالی که تو با دو افسار بسته شده‌ای؟!

دومی می‌گوید: من کسی هستم که هر دستوری دادم اطاعت شدم در حالی که خداوند دستور می‌داد و مورد عصیان و سرپیچی قرار می‌گرفت.[۲۳]

غدیر روز شناخت شیاطینِ انس و یاوران ابلیس[۲۴]

دشمنان غدیر به‌طور جدی در آیات قرآن مطرح شده‌اند، و پیامبرصلی الله علیه وآله به صراحت آیاتی از قرآن را به آنان تفسیر کرده است. در این باره می‌توان۲۱ عنوان از آیات غدیر استخراج نمود، که از جمله آنها‹‹روز شناخت شیاطینِ انس››و‹‹روز شناخت یاوران ابلیس››است:

غدیر آن روزی است که شیاطین در پوست انسان خود را نشان دادند، در حالی که سعی در مخفی کاری حال خود داشتند و خود را به پیامبرصلی الله علیه وآله بسیار نزدیک نشان می‌دادند.

آن روز با نزول آیه‹‹وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً››[۲۵] بر همه معلوم شد که چه آتشی زیر خاکستر برای اسلام تدارک فتنه می‌بیند.

همچنین غدیر روز شناسایی کسانی بود که ابلیس چشم امید بدانان داشت و در آرزوی یاری آنان لحظه شماری می‌کرد، تا آنجا که گمان خود را بر آنان عملی کرد و مصداق‹‹وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ ظَنَّهُ››[۲۶] شدند، در حالی که گروه‹‹إِنَّ عِبادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ››[۲۷]همچنان ستبر و استوار راه خود را ادامه دادند.

فریاد شیطان در غدیر[۲۸]

امام باقرعلیه السلام فرمود: ابلیس چهار مرتبه فریاد بلند کشیده است: روزی که مورد لعن خداوند قرار گرفت، روزی که از آسمان‌ها به زمین فرستاده شد، روزی که پیامبرصلی الله علیه وآله مبعوث شد، روز غدیر خم (که امیرالمؤمنین علیه السلام منصوب شد).[۲۹]

فریب ابلیس در خطبه غدیر[۳۰]

پیامبرصلی الله علیه وآله در خطبه غدیر و در حاشیه شناخت ائمه ضلال به عموم مردم متذکر شدند که از خود مطمئن نباشید و از هوای نفس و فریب شیطان در حذر باشید، و بدانید که اگر من از دنیا رفتم یا کشته شدم این احتمال وجود دارد که نه تنها گمراه شوید بلکه عقب‌گرد کنید و به جاهلیت برگردید.

ناامیدی ابلیس و شیاطین در غدیر[۳۱]

از جمله آیاتی که در غدیر بر پیامبرصلی الله علیه وآله نازل شده این آیه است:

‹‹الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً››:[۳۲]

‹‹امروز کسانی که کافر شدند از تخریب دین شما ناامید شدند، پس از آنان نترسید و از خدا بترسید. امروز دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین شما راضی شدم››.

آنچه در اینجا قابل ذکر است اینکه یأس و ناامیدی دشمنان اسلام که در آیه آمده تا آنجا پیش رفت که ابلیس و شیاطین - که پایه‌گذاران کفرو نفاق در جهانند - اهمیت و ارزش اعلان چنین ولایتی در غدیر را دریافتند، و در بین خود از این شکست فریاد برآوردند.

اصحاب ابلیس به او گفتند: این امت مورد رحمت قرار گرفتند و از گمراهی محفوظ شدند و دیگر نه ما را و نه تو را بر آنان راهی نیست، چرا که امام و پناه خود بعد از پیامبرشان را شناختند.[۳۳]

ابلیس هم به آنان گفت: این پیامبر کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز معصیت خداوند انجام نخواهد گرفت.[۳۴] این گونه که او سخن گفت برنامه مستحکمی را پیش‌بینی کرد که هر کدام از جانشینانش از دنیا برود دیگری جای او را خواهد گرفت.[۳۵]

می‌بینیم که ابلیس و شیاطین که انواع راه‌های گمراهی مردم را تجربه کرده‌اند، چگونه از اهمیت برنامه پیامبرصلی الله علیه وآله آگاهند و در صورت اجرای آن خود را شکست خورده می‌یابند.

و لذا ابلیس به یارانش گفت: اصحاب پیامبر به من وعده داده‌اند که به هیچ‌یک از گفته‌های او اقرار نکنند و آنان هرگز این پیمان خود را نمی‌شکنند.[۳۶]

در نگاهی دیگر آن قدر مردم را وسوسه می‌کند و به سوی ضلالت سوق می‌دهد که بعد از غصب خلافت توسط سقیفه به یارانش می‌گوید: چگونه دیدید مرا هنگامی که کاری کردم تا امر خدا و پیامبر را درباره اطاعت علی بن ابی طالب کنار گذاردند![۳۷]

این گفته‌های شیطان و اقدامات او حاکی از آن است که شأنیت و اقتضای آن برنامه الهی یأس همه دشمنان اسلام بوده است، ولی اگر مانعی بر سر راه آن ایجاد شود طبیعی است که آن یأس‌های دشمنان به امید تبدیل خواهد شد.

وحشت شیاطین در غدیر[۳۸]

ابلیس و دار و دسته اش - این دشمنان سخت‌کوش انسان -‹‹غدیر››را هولناک‌ترین مقطع برای خود به حساب آوردند. آنان واهمه داشتند که پس از غدیر، راه گمراهیِ انسان‌ها بسته شود. به همین جهت در آن روز، بسیار محزون بودند و فریادشان بلند بود.

ولی شیاطین انسی به فریاد ابلیس و گروهش رسیدند و در همان غدیر وعده‌هایی به او دادند و نقشه‌هایی کشیدند و توطئه‌هایی نمودند که آن حزن و اندوه و فریادهای شیطان یکباره تبدیل به خوشحالی و سرور گردید.

هنگامی که پس از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله اجرای دقیق آن نقشه‌ها را در سقیفه دیدند سر از پا نمی‌شناختند، و ابلیس (بزرگِ شیاطین) در آن روز تاجگذاری کرد و دستور شادی و سرور رسمی به گروهش داد.

از سوی دیگر افشای عکس العمل‌ها و اقدامات شیاطین ابلیسی و شیاطین انسی، از مهم‌ترین بخش‌های موضوع غدیر به‌شمار می‌آید، زیرا در سایه آن به آسانی می‌توان دریافت که آنچه پس از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله به وقوع پیوست و آن طور که مردم زحماتِ یک عمر آن حضرت و آن خطابه عظیم در غدیر را نادیده گرفته و به فراموشی سپردند، هرگز بدون پایه‌ریزی و برنامه‌های قبلی انجام نگرفته بود و شیاطین و منافقین آخرین تلاش‌های خود را در این زمینه انجام داده بودند.

در غدیر، هم ابلیس و گروهش عزا گرفته بودند، و هم منافقین در هاله ای از یأس و ناامیدی به سر می‌بردند، و توطئه‌های خود را نقش بر آب می‌دیدند.

هم شیطان و شیاطینش در فکر راهی تازه برای گمراهی امت و به جهنم کشاندن مسلمین بودند، و هم کافرانِ به ظاهر مسلمان چاره ای برای بازگشت و عقب‌گرد به دوران جاهلیت واحیای دوباره کفر و شرک و الحاد جستجو می‌کردند.

آنچه در این قسمت از تاریخ تکان دهنده است اینکه در غدیر، شیاطین دل به منافقین بسته بودند و چشم به دست آنان و نقشه‌هایشان داشتند و خود را از هر جهت مستأصل می‌دیدند.

این منافقانِ مشرک و کافر بودند که روی شیطان و شیطانیان را سفید کردند، و به فرزندان خَلَف خود که دستِ کمی از آنها نداشتند درسِ مقابله با وحی و نبوت و دستگاه الهی را دادند، و چنان نقشه ای پیاده کردند که نه فقط خود به مقاصد شوم شان رسیدند، بلکه تا آخر روزگار اکثریتی از مسلمین را از راه و صراط مستقیم دوازده جانشین بر حقِّ پیامبرشان منحرف کردند و چهره خلافت اسلامی را هم نزد جهانیان مشوَّه ساختند.

پس از اتمام خطبه غدیر و بیعت همگانی با امیرالمؤمنین علیه السلام و با شکست چندین توطئه منافقین، اکنون جا دارد سری به پشت پرده غدیر بزنیم و نیم نگاهی داشته باشیم به آنجا که جز پیامبر و علی علیهما السلام ندیدند. شیاطین و در رأس آنان ابلیس ایام غدیر را در غوغایی به سر می‌بردند و خوب می‌فهمیدند که در آن موقعیت عظیم چه راه هدایت و نجاتی برای بنی آدم تا آخرین روز دنیا پیش‌بینی شده است.

آنان پیش از همه در غدیر حاضر شده بودند و نتایج این مراسم عظیم را بررسی می‌کردند، و از سوی دیگر عکس العمل گروه‌های مردم را زیر نظر داشتند؛ در واقع آینده بلند مدتی را می‌دیدند که در آن زیباترین گونه هدایت انسان پیش‌بینی شده بود.

این بود که آن روز را هولناک‌ترین مقطع برای خود به حساب آوردند که اگر فرامین آن روز به مرحله عمل م ی‌رسید همه راه‌های انحراف تا ابد بر انسان‌ها بسته می‌شد. این را بزرگ شیاطین یعنی ابلیس - که از روز اول کمر به گمراهی مردم بسته بود - بهتر از اصحابش می‌فهمید.

همین که پیامبرصلی الله علیه وآله بر فراز منبر امیرالمؤمنین علیه السلام را بر سر دست بلند کرد و فرمود:‹‹مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَولاهُ … ››ابلیس فریادی کشید و همه لشکریانش را فراخواند. با این فریاد، همه شیاطین در هر جا که بودند نزد او جمع شدند و گفتند: ای آقای ما و ای مولای ما! این چه فریادی بود؟! چه چیزی تو را این گونه به وحشت انداخته است؟! ما تاکنون فریادی وحشتناک تر از این از تو نشنیده بودیم.

ابلیس گفت:‹‹این پیامبر کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز خدا معصیت نخواهد شد››! شیاطین که سابقه ماجرای حضرت آدم علیه السلام را به خاطر داشتند گفتند: ای آقای ما، تو همان کسی هستی که آدم را گمراه کردی! ولی گویا از این پس این امت رحمت شده محفوظ از گناه خواهند بود، و دیگر تو و ما را بر اینان راهی نیست؛ چرا که امام و پناه خود بعد از پیامبرشان به آنان شناسانده شد.

ابلیس گفت:‹‹وای بر شما، امروز شما مانند روز عیسی است! به خدا قسم مردم را درباره علی گمراه خواهم کرد››!

با اینکه ابلیس پاسخ اصحابش را داد ولی آنان خاک بر سر ریختند و به جزع و فزع افتادند. ابلیس به آنان گفت: شما را چه شده است؟ آنان گفتند: این چه اتفاقی بود که رخ داد؟! ما گمان می‌کردیم وقتی محمد از دنیا برود اصحاب او متفرق می‌شوند، ولی می‌بینیم که امر وصایت را برای افراد معینی بعد از خود قرار داد. به خدا قسم، تو به ما این گونه نگفته بودی. تو خبر داده بودی که وقتی این پیامبر از دنیا برود اصحاب او متفرق می‌شوند؛ ولی این برنامه یک مسئله مستحکم شد که هر کدام از جانشینانش از دنیا برود دیگری به جای او قرار می‌گیرد. امروز این مرد پیمانی را بست که هیچ انسانی تا روز قیامت نمی‌تواند آن را بشکند!

ابلیس در پاسخ آنان گفت:‹‹هرگز چنین نیست! خیالتان راحت باشد! اصحاب او به پیمانی که از آنان گرفت وفا نمی‌کنند. آنان که همراه او هستند در این باره به من وعده‌هایی داده‌اند که به چیزی از آنچه گفت اقرار نکنند، و می‌دانم که هرگز در وعده ای که به من داده‌اند تخلف نمی‌کنند››. با اعلام این مطلب لشکر شیطان متفرق شدند.

اینجا بود که آیه ۲۰ سوره سبأ نازل شد:‹‹وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ اِبْلیسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ اِلاّ فَریقاً مِنَ الْمُؤْمِنینَ››:‹‹ابلیس گمان خود را به باور آنان رسانید، و جز گروهی از مؤمنین پیرو او شدند››.

با نزول این آیه بار دیگر ابلیس فریادی زد، و آنان بازگشتند و گفتند: ای آقای ما، این فریاد دوم چه بود؟! او گفت: وای بر شما، به خدا قسم خداوند سخن مرا در آیه‌ای از قرآن نقل کرد و این آیه را نازل کرد:‹‹وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ اِبْلیسُ ظَنَّهُ … ››. بعد از این خبر باز هم شیاطین متفرق شدند.

ابلیس به دقت ناظر حرکات منافقین بود. وقتی با منصوب شدن امیرالمؤمنین علیه السلام گروهی از آنان گفتند:‹‹از روی هوای نفس سخن می‌گوید››، و نیز عمر به ابوبکر گفت:‹‹آیا چشمانش را نمی‌بینی که در سرش مانند دیوانگان می‌چرخد››، ابلیس از خوشحالی فریاد دیگری زد و بار دیگر دار و دسته اش را جمع کرد و به آنان گفت:‹‹می‌دانید که من قبلاً گمراه کننده آدم بوده‌ام››؟ گفتند: آری. گفت:‹‹آدم پیمان را شکست ولی به خدا کافر نشد، اما اینان هم پیمان را شکستند و هم به پیامبر کافر شدند››!

ابلیس که از نقل سخن خود در آیه ای از قرآن کریم خرسند بود، با شنیدن‹‹اِلاّ فَریقاً مِنَ الْمُؤْمِنینَ››سخت برآشفت. پس سرش را به سوی آسمان بلند کرد و خطاب به خداوند گفت:‹‹قسم به عزت و جلالت، این گروه مؤمن را هم به بقیه ملحق خواهم کرد››!

در اینجا آیه ۴۲سوره حجر نازل شد و پیامبرصلی الله علیه وآله که شاهد گفتگوی ابلیس با لشکریانش بود، این آیه را خطاب به ابلیس تلاوت فرمود: ‹‹اِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ … ››:‹‹تو را بر بندگان واقعی من راهی نیست››.

پس از این ماجراها دار و دسته ابلیس متفرق شدند، اما او بار دیگر فریادی زد و آنان بازگشتند و گفتند: ای آقای ما، این فریاد سوم چه بود؟! او گفت: ‹‹به خدا قسم، به خاطر اصحاب علی!››آنگاه ابلیس در حضور شیاطین خطاب به خداوند گفت:‹‹یا رب، قسم به عزت و جلالت، چنان معاصی و گناهان را برای آنان زیبا جلوه دهم که مرتکب آن شوند، و این گونه آنان را نزد تو مبغوض نمایم››.

ابلیس که همچنان در منظر پیامبرصلی الله علیه وآله قرار داشت، و رفتار او زیر نگاه‌های پیامبرصلی الله علیه وآله بود، برای آنکه مردم او را دیده و سخن او را شنیده باشند به صورت پیرمردی نزد پیامبرصلی الله علیه وآله آمد و به طعنه گفت:‹‹ای محمد، چقدر کم هستند آنان که با تو بر سر آنچه درباره پسر عمویت گفتی بیعت می‌کنند››! و این اشاره ای بود به آنچه بسیاری از آن جمعیت در دل داشتند و از اظهار آن خودداری می‌کردند.[۳۹]

منابع

دانشنامه غدیر، جلد ۱۳، صفحه ۴۰۳.

پانویس

  1. اسرار غدیر: ص ۷۲.
  2. کتاب سلیم: ح ۵۷۹. روضه کافی: ص ۳۴۳ ح ۵۴۱.
  3. اسرار غدیر: ص ۷۱.
  4. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۵ ۱۶۴.
  5. اسرار غدیر: ص ۲۹۸. چهارده قرن با غدیر: ص ۱۱۲.
  6. بحار الانوار: ج ۳۹ ص ۱۶۲ ح ۱.
  7. واقعه قرآنی غدیر: ص ۳۱.
  8. علل الشرائع: ص ۱۴۲. بحار الانوار: ج ۱۸ ص ۸۸ و ج ۲۷ ص ۱۵۱ و ج ۳۹ ص ۱۷۴ و ج ۶۰ ص ۲۳۶. مستدرک الوسائل: ج ۲ ص ۳۹.
  9. سخنرانی استثنائی غدیر: ص ۲۴۵.
  10. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۳۰۳ ۱۴۱ ۱۲۵. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۶ ح ۴۰ و ج ۳۱ ص ۶۳۷ ح ۱۴۷ و ج ۳۷ ص ۱۶۸ ۱۶۴ ۱۳۵ ۱۱۹ و ج ۶۳ ص ۲۵۶.
  11. روضه کافی: ص ۳۴۴ ح ۵۴۲.
  12. اسرار غدیر: ص ۷۰. روضه کافی: ص ۳۴۴ ح ۵۴۲.
  13. غدیر در قرآن: ج ۲ ص ۲۵۰ ۲۴۹ ۲۳۷ ۲۳۶.
  14. اسرار غدیر: ص ۱۵۰ بخش ۶.
  15. اسراء / ۶۴.
  16. بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۲۵۱.
  17. بحار الانوار: ج ۱۸ ص ۸۸.
  18. بحار الانوار: ج ۳۹ ص ۱۷۸ ح ۲۱.
  19. وسائل الشیعة: ج ۲۰ ص ۳۱۲.
  20. وسائل الشیعة: ج ۲۰ ص ۱۱۳.
  21. بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۷ ح ۷.
  22. غدیر در قرآن: ج ۲ ص ۱۳۵ ۳۵. واقعه قرآنی غدیر: ص ۹۲.
  23. کتاب سلیم: ص ۱۶۵ ۱۶۴.
  24. غدیر در قرآن: ج ۳ ص ۳۱۱ ۳۰۹.
  25. انعام / ۱۱۲.
  26. سبأ / ۲۰.
  27. حجر / ۴۲.
  28. اسرار غدیر: ص ۶۹.
  29. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۲۱.
  30. اسرار غدیر: ص ۲۱۶.
  31. غدیر در قرآن: ج ۱ ص ۳۴۷.
  32. مائده / ۳.
  33. کتاب سلیم: ص ۵۷۹. الکافی (روضه) ج ۸ ص ۳۴۳ ح ۵۴۱.
  34. الکافی (روضه): ج ۸ ص ۳۴۴ ح ۵۴۲.
  35. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۸ ۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۳۵ ۱۲۵.
  36. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۸ ۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۳۵ ۱۲۵.
  37. الکافی (روضه): ج ۸ ص ۳۴۳ ح ۵۴۱. کتاب سلیم: ص ۵۷۹.
  38. اسرار غدیر: ص ۶۸. واقعه قرآنی غدیر: ص ۱۳۱. اسرار غدیر: ص ۷۰.
  39. کتاب سلیم: ص ۱۴۵. الکافی: ج ۸ ص ۳۴۵. تفسیر القمی: ج ۲ ص ۲۰۱. تأویل الآیات: ج ۲ ص ۴۷۴ ۴۷۳ ح ۶ ۵. تفسیر العیاشی: ج ۲ ص ۳۰۱ ح ۱۱۱. الاقبال: ج ۲ ص ۲۴۹. شرح الاخبار: ج ۲ ص ۲۳۶. مدینة المعاجز: ج ۲ ص ۲۴۳. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۶ ح ۴۰ و ج ۳۱ ص ۶۳۷ ح ۱۴۷ و ج ۳۷ ص ۱۶۸ ۱۶۴ ۱۳۵ ۱۱۹ و ج ۶۳ ص ۲۵۶. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۳۰۳ ۱۴۱ ۱۳۵ ۱۲۵.