تعصّب: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه غدیر
(صفحه‌ای تازه حاوی «== اقرار اهل‏ سنت به تعصّبِ منكران حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== اقرار اهل‏ سنت به تعصّبِ منكران حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص۱۲۳-۱۲۵.</ref> ==
== اقرار اهل‏ سنت به تعصّبِ منكران حديث غدير<big><ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص۱۲۳-۱۲۵.</ref></big> ==
<big>گروهى از دانشمندان اهل‏ سنت به وضوح تصريح كرده ‏اند كه هر كس بر صحت حديث غدير خرده گيرد متعصّب و منكر است و سخنش اعتبارى ندارد. به عنوان نمونه:</big>
<big>گروهى از دانشمندان اهل‏ سنت به وضوح تصريح كرده ‏اند كه هر كس بر صحت حديث غدير خرده گيرد متعصّب و منكر است و سخنش اعتبارى ندارد. به عنوان نمونه:</big>


=== <big>ميرزا محمد بن معتمدخان بدخشى</big> ===
 
<big>'''ميرزا محمد بن معتمدخان بدخشى'''</big>
 
<big>وى در مورد حديث غدير گفته كه اين حديث مشهور است، و جز متعصّب منكر بر صحّتش خرده نمى‏ گيرد و سخن او بى‏اعتبار است، چرا كه طرق اين حديث بسيار فراوان است. ابن ‏عقده آنها را در كتابى جداگانه گردآورده، و ذهبى تصريح كرده كه بسيارى از اين طرق صحيح است و شمارى از صحابه راوى اين حديث هستند.<ref>نزل الابرار: ص ۲۱.</ref></big>
<big>وى در مورد حديث غدير گفته كه اين حديث مشهور است، و جز متعصّب منكر بر صحّتش خرده نمى‏ گيرد و سخن او بى‏اعتبار است، چرا كه طرق اين حديث بسيار فراوان است. ابن ‏عقده آنها را در كتابى جداگانه گردآورده، و ذهبى تصريح كرده كه بسيارى از اين طرق صحيح است و شمارى از صحابه راوى اين حديث هستند.<ref>نزل الابرار: ص ۲۱.</ref></big>


<big>از اين سخن روشن شد كه بخارى و ابوحاتم رازى و ابن‏ ابى ‏داوود و ابراهيم حربى و ابن‏ حزم و فخر رازى و امثال اينان، افرادى متعصّب و منكرند.</big>
<big>از اين سخن روشن شد كه بخارى و ابوحاتم رازى و ابن‏ ابى ‏داوود و ابراهيم حربى و ابن‏ حزم و فخر رازى و امثال اينان، افرادى متعصّب و منكرند.</big>


=== <big>شمس ‏الدين جَزَرى</big> ===
 
<big>'''شمس ‏الدين جَزَرى'''</big>
 
<big>وى پس از تصريح به تواتر حديث غدير مى‏ نويسد: بى‏ بهره‏گان از دانشِ حديث كه تلاش كرده ‏اند اين حديث را تضعيف كنند معتبر نيستند.<ref>اسنى المطالب فى مناقب على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام: ص ۳.</ref></big>
<big>وى پس از تصريح به تواتر حديث غدير مى‏ نويسد: بى‏ بهره‏گان از دانشِ حديث كه تلاش كرده ‏اند اين حديث را تضعيف كنند معتبر نيستند.<ref>اسنى المطالب فى مناقب على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام: ص ۳.</ref></big>


=== <big>دهلوى</big> ===
 
<big>'''دهلوى'''</big>
 
<big>او در پاسخ به حديث غدير نوشته است: ناصبيان -  كه خدا آنها را به خود وانهد -  گفته ‏اند: اين حديث به فرض صحت، با حديثى كه نزد شما صحيح است و در كتاب ‏هاى صحاح آمده نسخ شده است، و آن اين حديث است كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: خاندان ابوطالب ولىّ نيستند، بلكه تنها خدا و مؤمنانِ صالح ولى ‏اند. اهل ‏سنت در پاسخ مى‏ گويند: نام ابوطالب در كتاب‏ هاى صحاح ما نيست و لفظ حديث چنين است: «خاندان فلان». بنابراين شايد مقصود آن حضرت ابولهب باشد.</big>
<big>او در پاسخ به حديث غدير نوشته است: ناصبيان -  كه خدا آنها را به خود وانهد -  گفته ‏اند: اين حديث به فرض صحت، با حديثى كه نزد شما صحيح است و در كتاب ‏هاى صحاح آمده نسخ شده است، و آن اين حديث است كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: خاندان ابوطالب ولىّ نيستند، بلكه تنها خدا و مؤمنانِ صالح ولى ‏اند. اهل ‏سنت در پاسخ مى‏ گويند: نام ابوطالب در كتاب‏ هاى صحاح ما نيست و لفظ حديث چنين است: «خاندان فلان». بنابراين شايد مقصود آن حضرت ابولهب باشد.</big>


<big>اعتقاد بيشتر اهل‏ سنت همين است؛ آنان پنج تن از خاندان ابوطالب جز فرزندان او را استثنا كرده ‏اند (يا خمس را به كسانى جز فرزندان او اختصاص داده ‏اند). همچنين آمدن نام ابوطالب در روايتى كه ناصبيان نقل كرده‏ اند بر ما حجت نيست. نواصب مى گويند: در روايت صحيحى نقل شده كه عمرو بن عاص نام ابوطالب را آورده است. پاسخ ما اين است كه اين روايت نزد شما صحيح است نه پيش ما. و به فرض صحت، مراد از خاندان ابوطالب كسانى‏ اند كه در آن روزگار مؤمن نبودند؛ مانند ابوطالب و برخى پسرانش. هرگز مراد از اين حديث سرور و مولاى ما على‏ عليه السلام و برادرشان جعفر و عقيل نيستند تا ادعاى شما مبنى بر نسخ حديث «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلىٌّ مَولاهُ» به حديث مذكور درست باشد. همچنين ادعاى نسخ تنها زمانى ممكن است كه تاريخ صدور هر دو حديث معلوم باشد.</big>
<big>اعتقاد بيشتر اهل‏ سنت همين است؛ آنان پنج تن از خاندان ابوطالب جز فرزندان او را استثنا كرده ‏اند (يا خمس را به كسانى جز فرزندان او اختصاص داده ‏اند). همچنين آمدن نام ابوطالب در روايتى كه ناصبيان نقل كرده‏ اند بر ما حجت نيست. نواصب مى گويند: در روايت صحيحى نقل شده كه عمرو بن عاص نام ابوطالب را آورده است. پاسخ ما اين است كه اين روايت نزد شما صحيح است نه پيش ما. و به فرض صحت، مراد از خاندان ابوطالب كسانى‏ اند كه در آن روزگار مؤمن نبودند؛ مانند ابوطالب و برخى پسرانش. هرگز مراد از اين حديث سرور و مولاى ما على‏ عليه السلام و برادرشان جعفر و عقيل نيستند تا ادعاى شما مبنى بر نسخ حديث «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلىٌّ مَولاهُ» به حديث مذكور درست باشد. همچنين ادعاى نسخ تنها زمانى ممكن است كه تاريخ صدور هر دو حديث معلوم باشد.</big>
== <big>پانویس</big> ==

نسخهٔ ‏۱۶ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۲

اقرار اهل‏ سنت به تعصّبِ منكران حديث غدير[۱]

گروهى از دانشمندان اهل‏ سنت به وضوح تصريح كرده ‏اند كه هر كس بر صحت حديث غدير خرده گيرد متعصّب و منكر است و سخنش اعتبارى ندارد. به عنوان نمونه:


ميرزا محمد بن معتمدخان بدخشى

وى در مورد حديث غدير گفته كه اين حديث مشهور است، و جز متعصّب منكر بر صحّتش خرده نمى‏ گيرد و سخن او بى‏اعتبار است، چرا كه طرق اين حديث بسيار فراوان است. ابن ‏عقده آنها را در كتابى جداگانه گردآورده، و ذهبى تصريح كرده كه بسيارى از اين طرق صحيح است و شمارى از صحابه راوى اين حديث هستند.[۲]

از اين سخن روشن شد كه بخارى و ابوحاتم رازى و ابن‏ ابى ‏داوود و ابراهيم حربى و ابن‏ حزم و فخر رازى و امثال اينان، افرادى متعصّب و منكرند.


شمس ‏الدين جَزَرى

وى پس از تصريح به تواتر حديث غدير مى‏ نويسد: بى‏ بهره‏گان از دانشِ حديث كه تلاش كرده ‏اند اين حديث را تضعيف كنند معتبر نيستند.[۳]


دهلوى

او در پاسخ به حديث غدير نوشته است: ناصبيان -  كه خدا آنها را به خود وانهد -  گفته ‏اند: اين حديث به فرض صحت، با حديثى كه نزد شما صحيح است و در كتاب ‏هاى صحاح آمده نسخ شده است، و آن اين حديث است كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: خاندان ابوطالب ولىّ نيستند، بلكه تنها خدا و مؤمنانِ صالح ولى ‏اند. اهل ‏سنت در پاسخ مى‏ گويند: نام ابوطالب در كتاب‏ هاى صحاح ما نيست و لفظ حديث چنين است: «خاندان فلان». بنابراين شايد مقصود آن حضرت ابولهب باشد.

اعتقاد بيشتر اهل‏ سنت همين است؛ آنان پنج تن از خاندان ابوطالب جز فرزندان او را استثنا كرده ‏اند (يا خمس را به كسانى جز فرزندان او اختصاص داده ‏اند). همچنين آمدن نام ابوطالب در روايتى كه ناصبيان نقل كرده‏ اند بر ما حجت نيست. نواصب مى گويند: در روايت صحيحى نقل شده كه عمرو بن عاص نام ابوطالب را آورده است. پاسخ ما اين است كه اين روايت نزد شما صحيح است نه پيش ما. و به فرض صحت، مراد از خاندان ابوطالب كسانى‏ اند كه در آن روزگار مؤمن نبودند؛ مانند ابوطالب و برخى پسرانش. هرگز مراد از اين حديث سرور و مولاى ما على‏ عليه السلام و برادرشان جعفر و عقيل نيستند تا ادعاى شما مبنى بر نسخ حديث «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلىٌّ مَولاهُ» به حديث مذكور درست باشد. همچنين ادعاى نسخ تنها زمانى ممكن است كه تاريخ صدور هر دو حديث معلوم باشد.

پانویس

  1. چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص۱۲۳-۱۲۵.
  2. نزل الابرار: ص ۲۱.
  3. اسنى المطالب فى مناقب على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام: ص ۳.