آيه ۳ مائده و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی غدیر
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۷: خط ۶۷:


===== د) يأس ابليس و شياطين =====
===== د) يأس ابليس و شياطين =====
يأس و نااميدى دشمنان اسلام تا آنجا پيش رفت كه ابليس و شياطين -  كه پايه گذاران كفرو نفاق در جهانند -  اهميت و ارزش اعلان چنين ولايتى در غدير را دريافتند، و در بين خود از اين شكست فرياد بر آوردند.
يأس و نااميدى دشمنان اسلام تا آنجا پيش رفت كه ابليس و شياطين اهميت اعلان چنين ولايتى در غدير را دريافتند. آنان در بين خود از اين شكست فرياد بر آوردند. اصحاب ابليس به او گفتند: اين امت مورد رحمت قرار گرفتند و از گمراهى محفوظ شدند و ديگر ما بر آنان تسلطی نداریم، زیرا امام و پناه خود بعد از پيامبرشان را شناختند.<ref>كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۳۰؛ الكافى، ج۸، ص۳۴۳، ح۵۴۱.</ref> ابليس به آنان گفت: اين پيامبر كارى كرد كه اگر به نتيجه برسد، هرگز معصيت خدا انجام نخواهد گرفت.<ref>الكافى، ج۸، ص۳۴۴، ح۵۴۲.</ref> اين‌گونه كه او سخن گفت، برنامه مستحكمى را پيش‏‌بينى كرد كه هر كدام از جانشينانش از دنيا برود ديگرى جاى او را خواهد گرفت.<ref>بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۲۰؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۶۸؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵ ص۱۲۵؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۳۵.</ref>


اصحاب ابليس به او گفتند: اين امت مورد رحمت قرار گرفتند و از گمراهى محفوظ شدند و ديگر نه ما را و نه تو را بر آنان راهى نيست، چرا كه امام و پناه خود بعد از پيامبرشان را شناختند.<ref>كتاب سليم: ص ۵۷۹ . الكافى (روضه): ج ۸ ص ۳۴۳ ح ۵۴۱ .</ref>
===== هـ) اگر دشمنان مأيوس شدند، پس چرا سقيفه رخ داد =====
سؤالی که وجود دارد این است كه اگر همه دشمنان اسلام مأيوس شدند، پس آنچه در روزهاى بعد از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله رخ داد و باعث انحراف اكثريت مسلمانان شد، چگونه قابل تحليل است؟ پاسخ اين سؤال آن است كه منظور از يأس كفار، وجود برنامه دقيقى است كه اگر به درستى اجرا شود آنان مأيوس خواهند شد. خداوند چنين آينده‌‏اى را براى مسلمانان پيش‏‌بينى كرده بود و اتمام‌حجت نموده بود. به همین دلیل بود كه منافقان و ابليس و يارانش با ديدن مراسم غدير رسماً اعتراف كردند كه اگر چنين برنامه‌‏اى به مرحله عمل برسد، همه نقشه‏‌هاى شکست خواهد خورد. آنان با يأس كامل در پى روزنه‏‌اى بودند كه مگر از طريق آن خنجرى از پشت سر بر اسلام وارد آوردند.


ابليس به آنان گفت: اين پيامبر كارى كرد كه اگر به نتيجه برسد هرگز معصيت خدا انجام نخواهد گرفت.<ref>الكافى (روضه): ج ۸ ص ۳۴۴ ح ۵۴۲ .</ref>
از يک سو منافقين بودند كه با نسبت‌‏هاى جسارت‌آميزى مانند جنون، هذيان و تعصب به پيامبر صلى الله عليه و آله در صدد سقوط غدير و ولايت بودند. آنان با محكم‌كردن عهد و پيمان بين خود و توطئه قتل پيامبر و على‏ عليهما السلام در صدد بر هم ريختن برنامه دقيق اسلام بودند. از سوى ديگر ابليس بود كه به يارانش گفت: اصحاب پيامبر به من وعده داده‌‏اند كه به هيچ‌يک از گفته‌هاى او اقرار نكنند و آنان هرگز اين پيمان خود را نمى‌‏شكنند.<ref>بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۲۰؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۶۸؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵ ص۱۲۵؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۳۵.</ref> در نگاهى ديگر آن قدر مردم را به‌سوى ضلالت و كفر سوق مى‏‌دهد كه بعد از غصب خلافت به يارانش مى‌‏گويد: چگونه ديديد مرا هنگامى كه كارى كردم تا امر خدا و پيامبر را درباره اطاعت على بن ابى‏‌طالب كنار گذاردند.<ref>كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۳۰؛ الكافى، ج۸، ص۳۴۳-۳۴۴، ح۵۴۱.</ref>  


اين گونه كه او سخن گفت، برنامه مستحكمى را پيش‏ بينى كرد كه هر كدام از جانشينانش از دنيا برود ديگرى جاى او را خواهد گرفت.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۸،۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۵،۱۲۵.</ref>
اين گفته‏‌هاى شيطان حاكى از آن است كه اقتضاى آن برنامه الهى يأس همه دشمنان اسلام بوده، ولى اگر مانعى بر سر راه آن ايجاد شود، طبیعتاً آن يأس‏‌هاى به اميد تبديل خواهد شد. اينجاست كه هر كس به هر اندازه در انحراف مردم از مسير ولايت شريک باشد در اقدامات اميددهنده به دشمنان اسلام سهيم بوده و به همان اندازه در تسلط کافران بر فكر و فرهنگ مسلمانان در جامعه دخيل است. همچنین، این تحلیل عمق باطل‌گرایی در سقيفه و همه آنان كه مقام ولايت را تنها گذاشتند روشن می‌شود كه چگونه اميد كفار را زنده كردند. از همين جا بود كه [[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان]] در لحظاتى كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را براى بيعت اجبارى آورده بودند، به [[عمر بن خطاب]] گفت: «از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى‏‌فرمود: مثل گناه همه امت تا روز قيامت و نيز مثل عذاب همه آنان بر تو و رفيقت خواهد بود كه با او بيعت كردى.<ref>كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۴۶-۴۷.</ref>


مى‏ بينيم كه ابليس و شياطين كه انواع راه‏هاى گمراهى مردم را تجربه كرده‏ اند، چگونه از اهميت برنامه پيامبر صلى الله عليه و آله آگاهند و در صورت اجراى آن خود را شكست خورده مى‏ يابند.
بر اساس معارف قرآن، اميد لازمه يأس است؛ يعنى بايد اميدى باشد تا بر اثر وقوع امرى تبديل به يأس گردد. پس براى درک حقيقت، بايد ديد که اميد مخالفان براى نفوذ در دين نسبت به چه موضوعى بوده است. در آیه ۳۰ سوره طور آمده که «در كمين و منتظر مرگ او هستيم»؛ پس اميد مخالفان اسلام به بعد از شهادت رسول اكرم ‏صلى الله عليه و آله بوده است. با شهادت آن حضرت جايگاه رهبرى الهى خالى می‌‏شد و رخنه‏‌اى در دين ايجاد مى‏‌گردید كه اگر تدبيرى برای آن نمی‌شد رياست‌طلبان با نفوذ در رهبرى زمينه‌‏اى براى نفوذ در دين ايجاد مى‌کردند. به همین دلیل، اميد مخالفان نفوذ در رهبرى اسلامى بوده و اگر قرار باشد اين اميد تبديل به يأس گردد، بايد از طرف خداوند تكليف رهبرى بعد از رسول اكرم‏ در غدیر روشن شده باشد، تا زمينه يأس كامل كفار فراهم گردیده باشد.<ref>غدير در قرآن، ج۱، ص۳۴۱-۳۴۸؛ تجلّى غدير در عصر ظهور، ص۲۸۷-۲۹۷.</ref>
 
===== هـ) اگر مأيوس شدند پس چرا سقيفه؟! =====
آخرين نكته ‏اى كه درباره آيه «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا...» بايد خاطر نشان سازيم پاسخ به اين سؤال است كه اگر همه دشمنان اسلام از همه جهت مأيوس شدند، پس آنچه در روزهاى بعد از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله مى بينيم و انحراف اكثريت مسلمانان در بلند مدت زمان مشاهده مى‏ شود، چگونه قابل تحليل است؟
 
پاسخ اين سؤال آن است كه منظور از يأس كفار، وجود برنامه دقيقى است كه اگر به درستى اجرا شود آنان مأيوس خواهند شد؛ و خداوند چنين آينده ‏اى را براى مسلمانان پيش‏بينى كرده و عظيم ‏ترين اتمام حجت خود را بر آنان نموده و اعلاترين درجه لطف را در حق آنان روا داشته است.
 
لذا مى ‏بينيم كه از منافقين گرفته تا ابليس و يارانش با ديدن مراسم غدير رسماً اعتراف كردند كه اگر چنين برنامه ‏اى پا بگيرد و به مرحله عمل برسد، همه نقشه‏ هاى آنان بر آب است و هر راهى براى تخريب اسلام مسدود مى ‏گردد؛ و با يأس كامل در پى روزنه‏ اى بودند كه مگر از طريق آن خنجرى از پشت سر وارد آوردند.
 
از يک سو منافقين را مى ‏بينيم كه با نسبت ‏هاى جسارت آميزى مانند جنون و هذيان و تعصب به پيامبر صلى الله عليه و آله در صدد سقوط غدير و ولايت بودند، و با محكم كردن عهد و پيمان بين خود و توطئه قتل پيامبر و على‏ عليهما السلام در صدد بر هم ريختن برنامه دقيق اسلام بودند.
 
از سوى ديگر ابليس را مى‏ بينيم كه به يارانش مى‏ گويد: اصحاب پيامبر به من وعده داده ‏اند كه به هيچ يک از گفته‏ هاى او اقرار نكنند، و آنان هرگز اين پيمان خود را نمى ‏شكنند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۸،۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۵،۱۲۵.</ref>
 
در نگاهى ديگر آن قدر مردم را وسوسه مى ‏كند و به سوى ضلالت و كفر سوق مى‏ دهد كه بعد از غصب خلافت توسط سقيفه به يارانش مى ‏گويد:
 
چگونه ديديد مرا هنگامى كه كارى كردم تا امر خدا و پيامبر را درباره اطاعت على بن ابى‏ طالب كنار گذاردند!<ref>الكافى (روضه): ج ۸ ص ۳۴۳ ح ۵۴۱ . كتاب سليم: ص ۵۷۹ .</ref>
 
اين گفته‏ هاى شيطان و اقدامات او حاكى از آن است كه شأنيت و اقتضاى آن برنامه الهى يأس همه دشمنان اسلام بوده است، ولى اگر مانعى بر سر راه آن ايجاد شود طبيعى است كه آن يأس‏ هاى دشمنان به اميد تبديل خواهد شد.
 
اينجاست كه هر كس به هر اندازه در انحراف مردم از مسير ولايت شريک باشد در اقدامات اميد دهنده به دشمنان اسلام سهيم بوده و به همان اندازه در باز كردن دست كافران بر روى مسلمانان و تسلط فكر و فرهنگ آنان در جامعه مسلمين دخيل است.
 
از همين جا به عظمت جنايت سقيفه و يارانش و همه آنان كه مقام ولايت را تنها گذاشتند پى مى‏ بريم، كه چگونه اميد كفار به تسلط بر مسلمانان را زنده كردند و آن غبار يأس را از چهره آنان زدودند و مديون نسل‏ هايى شدند كه تا امروز ضربه‏ هاى كارى از كفار و منافقين مى‏خورند و روز به روز تسلط آنان را بر خود عميق‏ تر مى‏ يابند.
 
از همين جا بود كه سلمان در لحظاتى كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را براى بيعت اجبارى با ابوبكر به مسجد آورده بودند، به عمر گفت:
 
سَمِعْتُ رَسُولَ ‏اللَّه‏ صلى الله عليه و آله يَقُولُ: انَّ عَلَيْكَ وَ عَلى صاحِبِكَ الَّذى بايَعْتَهُ مِثْلَ ذُنُوبِ جَميعِ امَّتِهِ الى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ مِثْلَ عَذابِهِمْ جَميعاً:
 
از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى‏ فرمود: مثل گناه همه امت تا روز قيامت و نيز مثل عذاب همه آنان بر تو و رفيقت خواهد بود كه با او بيعت كردى.<ref>كتاب سليم: ص ۱۶۰ ح ۴.</ref>
 
تدبّر در قرآن ما را در رسيدن به پاسخ صحيح كمک مى ‏كند. شكى نيست كه اميد لازمه يأس است؛ يعنى بايد اميدى باشد تا بر اثر وقوع امرى تبديل به يأس گردد.
 
لذا براى درک حقيقت، بايد ديد از نظر قرآن اميد مخالفان براى نفوذ در دين نسبت به چه موضوعى بوده است؟
 
قرآن در بخشى از آيتى مى‏ فرمايد: «نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ»<ref>طور /  ۳۰.</ref>:
 
در كمين و منتظر مرگ او هستيم. بر اين اساس روشن مى‏ شود اميد مخالفان اسلام معطوف به بعد از شهادت رسول اكرم ‏صلى الله عليه و آله بوده است.
 
با شهادت آن حضرت جايگاه رهبرى الهى مسلمين خالى مى‏ شود و رخنه‏ اى در دين ايجاد مى‏ گردد، كه اگر تدبيرى در جهت رفع و دفع اين ثلمه انديشيده نشود، رياست طلبان با نفوذ در رهبرى يا به دست گرفتن سكّان آن، زمينه ‏اى براى نفوذ در دين ايجاد مى ‏كنند.
 
بدين رو اميد مخالفان نفوذ در رهبرى اسلامى بوده، و اگر قرار باشد اين اميد تبديل به يأس گردد، بايد از طرف خداوند تكليف رهبرى بعد از رسول اكرم‏ صلى الله عليه و آله در روزى از ايام حجةالوداع روشن شده باشد، تا زمينه يأس كامل كفار فراهم گردد و وعده الهى در: «اليوم يئس الذين كفروا من دينكم» كاملاً محقق گردد.<ref>غدير در قرآن، ج۱، ص۳۴۱-۳۴۸؛ تجلّى غدير در عصر ظهور، ص۲۸۷-۲۹۷.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۴ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۹

آيه ۳ مائده و غدیر
آيه ۳ مائده و غدیر
مشخصات آیه
نام سورهمائده
شماره آیه۳
جزء۶
محتوای آیه
مکان نزولمدینه
ترتیل آیه


آیه‌ای نازل شده در غدیر

آیه ۳ سوره مائده، مشهور به آیه اکمال، از جمله آياتى دانسته شده كه در غدير بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده است:Ra bracket.png الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً؛ امروز كسانى كه كافر شدند از تخريب دين شما نااميد شدند، پس از آنان نترسيد و از خدا بترسيد. امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم La bracket.png.

موقعيت تاريخى نزول آیه

در برخی منابع، موقعیت تاریخی نزول آیه ۳ سوره مائده چنین ترسیم شده است: پايان سخنرانى غدير و استقرار كامل امامت، مقطعى بود كه توطئه های منافقان خنثی شد. در آن زمان وحشت شياطين و منافقين از اعلان رسمى ولایت بود و به صورت‌های مختلف در برابر آن سنگ‌اندازى مى‌كردند. در چنين موقعيتى بود كه خدا هم يأس آنان را اعلام كرد. متن حديثى كه اين شكست منافقان و نزول آيه را بيان مى‌‏كند چنين است:

پيامبر صلى الله عليه و آله از مدتى قبلْ از نزدیکی زمان وفات خود خبر ‏داد و ‏فرمود: «نزديک شده كه از ميان شما غروب كنم». منافقان با شنيدن اين خبر مى‌گفتند: «اگر محمد بميرد دين او را خراب مى‌كنيم». هنگامى كه برنامه غدير انجام گرفت گفتند: نقشه و حيله ما باطل شد. اينجا بود كه آيه ۳ سوره مائده نازل شد.[۱]

ابوسعيد خُدْرى كه از حاضران در واقعه غدير بود، ضمن نقل وقايع آن روز مى‏‌گويد: از برنامه غدير فراغت نيافته بوديم كه اين آيه (آیه ۳ سوره مائده) نازل شد.[۲]

موقعيت قرآنى آیه

موقعیت قرآنی آیه ۳ سوره مائده از سوی برخی محققان چنین توصیف شده است: از نكات قابل توجه در اين آيه آن است كه مفهوم اکمال و مفهوم ناامیدشدن کفار در يک آيه واقع شده و هر دو قسمت در مورد اعلان ولايت در غدير نازل گرديده است. در روايتى امام ‏عليه السلام درباره آيه مى‌فرمايد: اين آيه هنگامى بود كه ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام نازل شد.[۳] يعنى مسئله اعلام ولايت پايان يافت و قسمت اکمال آیه نازل شد. اين ارتباط بين كلمه «اليوم» در اول اين دو فراز: «الْيَوْمَ يَئِسَ» و «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ» تا آنجا ادامه دارد كه درباره آيه اكمال گفته شد: روز نزول آن و روزى كه خدا كامل‌شدن دين را اعلام مى‌فرمايد عيد مؤمنين است.[۴]

درباره آيه ۳ سوره مائده هم روايتى[۵] وارد شده كه روز نزول آن عید مؤمنان خوانده شده و اين دو عيد به يک نقطه باز مى‌گردد؛ يعنى با اعلان ولايت در غدير هم دين كامل شد و هم دشمنان مأيوس شدند؛ و كلمه «الْيَوْمَ» در آيه به يک روز باز مى‌گردد و آن روز غدير است، به‌خصوص آنكه هر دو در يک جمله واقع شده‌اند.[۶]

تحليل اعتقادى آیه

برخی محققان در مورد آيه ۳ سوره مائده دو تحليل اعتقادى ارائه کرده‌اند:

تحليل اول

آنچه درباره اين آيه بايد مورد دقت قرار گيرد كلمات حساسى است كه در آن به كار رفته است؛ از جمله عبارات «الْيَوْمَ»، «يَئِسَ»، «الَّذِينَ كَفَرُوا»، «مِنْ دِينِكُمْ»، «فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ». با توجه به روايات ذیل آیه کلمات اساسی این آیه چنین تحلیل شده است:

اليوم

به‌معناى امروز و منظور از آن همان روز هيجدهم ذى‌‏الحجه سال دهم هجرى است. شاخص‌كننده آن روز در ميان روزهاى ديگر هم جز اعلام ولايت دوازده امام‏ عليهم السلام تا روز قيامت چيز ديگرى نيست و آنچه در دنباله آيه آمده به‌خاطر همين است.

الذين كفروا

اطلاق این عبارت شامل همه كافران مى‏‌شود؛ با اين تفاوت كه هر كدام بيشتر در صدد نابودى اسلام بودند بيشتر نااميد شدند. با توجه به اين نكته كافران هنگام اعلان ولايت در غدير قابل تقسيم به سه دسته بودند كه به‌ترتيب شدت آنان در موضع‌گيرى ضد اسلامی چنين معرفى مى‌شوند:

  1. منافقين كه اكثر آنان كفار بت‏‌پرست قبل از اسلام بودند و از روز اول بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله به مبارزه با آن حضرت برخاستند. آنان تا روزى كه حضرت فاتحانه وارد مكه نشده بود دست از رفتار خود برنداشتند و بين آن روز تا غدير يک سال بيشتر فاصله نشده بود.
  2. يهوديان و مسيحيان كه از جهت دينى حاضر نبودند رسميت خود را در برابر اسلام از دست بدهند و به همين جهت به آن اقرار نمى‏‌كردند و در صدد تضعيف آن بودند.
  3. ساير ملل و مذاهب جهان كه شامل زرتشتيان ايران، بودائيان و بت‏‌پرستان كشورهاى دور دست مى‌شد.

با دقت در اين سه گروهى كه به‌عنوان كفّار مطرح بودند، بدون شک همه آنان از ظهور اسلام با خبر بودند و تمام توجهشان به روزگار بعد از پيامبر بود. آنان انتظار داشتند كه مانند هر دين و مذهبی كه ظهور مى‏‌كند و بقاى آن در گرو تعيين راه آينده آن است، ببينند اسلام براى آينده بلندمدت خود چه برنامه‏‌اى دارد و ضامن بقاى آن بعد از آوردنده آن چيست. با اطلاع از اين نکته بود كه مى‏‌توانستند نقشه‏‌های دقيقى براى نابودى اين دين نوپا آماده كنند.

يئس...من دينكم

كلمه «يَئِسَ» (ناامید شدند) از يک‌سو مطلق است و جهت يأس آن ذكر نشده است؛ بنابراين معناى آن نااميدى دشمنان اسلام از همه جهات است. آنان با اعلام ولايت در غدير همه راه‌‏ها را بر خود بسته ديدند و از هر حيله‌اى مأيوس شدند. از سوى ديگر، مورد آن مشخص شده كه از چه چيزى مأيوس شدند و آن «دين مسلمانان» است. اگر اطلاق در «يَئِسَ» با اطلاق «الَّذِينَ كَفَرُوا» ضميمه شود مشخص می‌شود که واقعه غدير همه كافران را، با هر نقشه‌ای، نااميد كرد.[۷]

تحليل دوم

اكنون بايد اسرار اين نااميدى كافران بيان شود و حساس‌‏ترين نقطه غدير كه باعث اين نااميدى شده روشن گردد:

محور اصلى نااميدى دشمنان

محور اصلى غدير كه باعث نااميدى همه دشمنان اسلام شد اعلام ولايت مطلقه دوازده امام معصوم‏ عليهم السلام از اولين روز رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله تا آخرين روز دنيا بود. اين كوتاه‌ترين جمله‌اى است که برای بلندترين برنامه‌‏اى، كه در تمام جوامع بشرى براى آينده ملتى پيش‏‌بينى شده، می‌توان گفت. اين محور صلاح دين، دنيا و آخرت بشر را در سايه حفظ اسلام ضمانت مى‏‌كند و در هر زمان و مکانی همه نيازهاى انسان را بر مى‌آورد. طبق برنامه غدیر، جانشين کاملی به‌جاى پيامبر صلى الله عليه و آله قرار مى‌گيرد در حدى كه گويا او تا آخرين روز دنيا همچنان زنده و همراه مردم است.

چهار ركن اعلان خلافت

آنچه هيچ‌يک از كفار درباره آينده اسلام انتظار نداشتند ولايتى بود كه وسعتش صاحب‌اختيارى مطلق انسان‏‌ها بود؛ به‌ضميمه عصمت که بشر را از پيمودن راه اشتباه مصون مى‏‌دارد. اضافه بر اين دو، ركنِ سوم آن امامت و خلافتى بود كه بلافاصله و از اولين لحظه رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله آغاز مى‌‏شد و به هيچ‌كس مهلت تخريب و تحريف نمى‌داد. ركن ديگر آن است كه اين راه تا پايان آن دنیا پيش‏‌بينى شده كه دوازده امام ‏عليهم السلام يكى پس از ديگرى تا پایان دنیا حضور داشته باشند، اگر چه عمر يكى از آنان بسيار طولانى باشد.

يأس كفار در همه انواع كفر

با اعلان چنين ولايتى بود كه ساير ملل دين اسلام را پيشرفته‏‌ترين دین در آينده‌نگرى يافتند. يهود و نصارى نيز گذشته از انطباق اوصاف پيامبر صلى الله عليه و آله بر آنچه در كتاب‏‌هايشان آمده بود، با تعيين جانشينان آن حضرت اين تطبيق را بيشتر دريافتند؛ چرا كه حتى نام ايشان در تورات و انجيل آمده بود. با این وجود آنان شخص پيامبر صلى الله عليه و آله را در برابر خود حاضر مى‏‌ديدند.

از همه كافران خطرناک‌تر منافقان بودند كه تمام توطئه‏‌ها را براى بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله آماده كرده بودند، که با نبود او با فرصت‌طلبى خود جامعه اسلامی را به انحراف بكشانند. اما با منصوب‌شدن فردى قدرتمند چون على بن ابى‏‌طالب ‏عليه السلام و سپردن تمام شئون پيامبر به او، آنان نيز نقشه‏‌هاى خود شکست‌خورده دیدند. آنان فهميدند كه به آسانى نمى‌‏توانند به اهداف خود دست يابند.[۸]

د) يأس ابليس و شياطين

يأس و نااميدى دشمنان اسلام تا آنجا پيش رفت كه ابليس و شياطين اهميت اعلان چنين ولايتى در غدير را دريافتند. آنان در بين خود از اين شكست فرياد بر آوردند. اصحاب ابليس به او گفتند: اين امت مورد رحمت قرار گرفتند و از گمراهى محفوظ شدند و ديگر ما بر آنان تسلطی نداریم، زیرا امام و پناه خود بعد از پيامبرشان را شناختند.[۹] ابليس به آنان گفت: اين پيامبر كارى كرد كه اگر به نتيجه برسد، هرگز معصيت خدا انجام نخواهد گرفت.[۱۰] اين‌گونه كه او سخن گفت، برنامه مستحكمى را پيش‏‌بينى كرد كه هر كدام از جانشينانش از دنيا برود ديگرى جاى او را خواهد گرفت.[۱۱]

هـ) اگر دشمنان مأيوس شدند، پس چرا سقيفه رخ داد

سؤالی که وجود دارد این است كه اگر همه دشمنان اسلام مأيوس شدند، پس آنچه در روزهاى بعد از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله رخ داد و باعث انحراف اكثريت مسلمانان شد، چگونه قابل تحليل است؟ پاسخ اين سؤال آن است كه منظور از يأس كفار، وجود برنامه دقيقى است كه اگر به درستى اجرا شود آنان مأيوس خواهند شد. خداوند چنين آينده‌‏اى را براى مسلمانان پيش‏‌بينى كرده بود و اتمام‌حجت نموده بود. به همین دلیل بود كه منافقان و ابليس و يارانش با ديدن مراسم غدير رسماً اعتراف كردند كه اگر چنين برنامه‌‏اى به مرحله عمل برسد، همه نقشه‏‌هاى شکست خواهد خورد. آنان با يأس كامل در پى روزنه‏‌اى بودند كه مگر از طريق آن خنجرى از پشت سر بر اسلام وارد آوردند.

از يک سو منافقين بودند كه با نسبت‌‏هاى جسارت‌آميزى مانند جنون، هذيان و تعصب به پيامبر صلى الله عليه و آله در صدد سقوط غدير و ولايت بودند. آنان با محكم‌كردن عهد و پيمان بين خود و توطئه قتل پيامبر و على‏ عليهما السلام در صدد بر هم ريختن برنامه دقيق اسلام بودند. از سوى ديگر ابليس بود كه به يارانش گفت: اصحاب پيامبر به من وعده داده‌‏اند كه به هيچ‌يک از گفته‌هاى او اقرار نكنند و آنان هرگز اين پيمان خود را نمى‌‏شكنند.[۱۲] در نگاهى ديگر آن قدر مردم را به‌سوى ضلالت و كفر سوق مى‏‌دهد كه بعد از غصب خلافت به يارانش مى‌‏گويد: چگونه ديديد مرا هنگامى كه كارى كردم تا امر خدا و پيامبر را درباره اطاعت على بن ابى‏‌طالب كنار گذاردند.[۱۳]

اين گفته‏‌هاى شيطان حاكى از آن است كه اقتضاى آن برنامه الهى يأس همه دشمنان اسلام بوده، ولى اگر مانعى بر سر راه آن ايجاد شود، طبیعتاً آن يأس‏‌هاى به اميد تبديل خواهد شد. اينجاست كه هر كس به هر اندازه در انحراف مردم از مسير ولايت شريک باشد در اقدامات اميددهنده به دشمنان اسلام سهيم بوده و به همان اندازه در تسلط کافران بر فكر و فرهنگ مسلمانان در جامعه دخيل است. همچنین، این تحلیل عمق باطل‌گرایی در سقيفه و همه آنان كه مقام ولايت را تنها گذاشتند روشن می‌شود كه چگونه اميد كفار را زنده كردند. از همين جا بود كه سلمان در لحظاتى كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را براى بيعت اجبارى آورده بودند، به عمر بن خطاب گفت: «از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى‏‌فرمود: مثل گناه همه امت تا روز قيامت و نيز مثل عذاب همه آنان بر تو و رفيقت خواهد بود كه با او بيعت كردى.[۱۴]

بر اساس معارف قرآن، اميد لازمه يأس است؛ يعنى بايد اميدى باشد تا بر اثر وقوع امرى تبديل به يأس گردد. پس براى درک حقيقت، بايد ديد که اميد مخالفان براى نفوذ در دين نسبت به چه موضوعى بوده است. در آیه ۳۰ سوره طور آمده که «در كمين و منتظر مرگ او هستيم»؛ پس اميد مخالفان اسلام به بعد از شهادت رسول اكرم ‏صلى الله عليه و آله بوده است. با شهادت آن حضرت جايگاه رهبرى الهى خالى می‌‏شد و رخنه‏‌اى در دين ايجاد مى‏‌گردید كه اگر تدبيرى برای آن نمی‌شد رياست‌طلبان با نفوذ در رهبرى زمينه‌‏اى براى نفوذ در دين ايجاد مى‌کردند. به همین دلیل، اميد مخالفان نفوذ در رهبرى اسلامى بوده و اگر قرار باشد اين اميد تبديل به يأس گردد، بايد از طرف خداوند تكليف رهبرى بعد از رسول اكرم‏ در غدیر روشن شده باشد، تا زمينه يأس كامل كفار فراهم گردیده باشد.[۱۵]

پانویس

  1. مناقب آل ابی‌طالب، ج۳، ص۴۰؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۳۴؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۶۳، ح۲۴۰.
  2. الاقبال، ج۲، ص۲۴۸؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۳۰۳.
  3. تفسير القمى، ج۱، ص۱۶۲، تفسير نور الثقلين، ج۱، ص۵۸۷، ح۲۳.
  4. برای اطلاع بیشتر نگاه کنید: غدير در قرآن، ج۱، ص۱۵۵-۱۹۷.
  5. عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۱۵، ح۱۵۱.
  6. غدير در قرآن، ج۱، ص۳۴۳.
  7. غدير در قرآن، ج۱، ص۳۴۴-۳۴۵.
  8. برای اطلاع بیشتر نگاه کنید: غدير در قرآن، ج۳، ص۶۲.
  9. كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۳۰؛ الكافى، ج۸، ص۳۴۳، ح۵۴۱.
  10. الكافى، ج۸، ص۳۴۴، ح۵۴۲.
  11. بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۲۰؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۶۸؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵ ص۱۲۵؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۳۵.
  12. بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۲۰؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۶۸؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵ ص۱۲۵؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۳۵.
  13. كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۳۰؛ الكافى، ج۸، ص۳۴۳-۳۴۴، ح۵۴۱.
  14. كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۴۶-۴۷.
  15. غدير در قرآن، ج۱، ص۳۴۱-۳۴۸؛ تجلّى غدير در عصر ظهور، ص۲۸۷-۲۹۷.

منابع

  • * الإقبال بالأعمال الحسنة فیما یعمل مرة فی السنة؛ سید علی بن موسی بن طاووس، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم: مکتب الإعلام الإسلامی، ۱۴۱۸ق.
  • بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • تجلی غدیر در عصر ظهور (مجموعه مقالات درباره جلوه‌های تحقق غدیر در عصر ظهور)؛ مرکز تخصصی غدیرستان کوثر، قم: دلیل ما، ۱۳۹۲ش.
  • تفسير القمی‏؛ على بن ابراهيم‏ قمى، تحقیق: طيّب‏ موسوى جزائرى، قم: دار الكتاب‏، ‏۱۴۰۴ق‏.
  • تفسير نور الثقلين؛ عبدعلی بن جمعه، تحقیق: سید هاشم رسولی محلاتی، قم: انتشارات اسماعيليان، ۱۴۱۵ق.
  • عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال؛ عبدالله بن نورالله‏ بحرانى اصفهانى‏، تحقیق: محمدباقر موحد ابطحى اصفهانى‏، قم: مؤسسة الإمام المهدى علیه السلام، ۱۳۸۲ش.
  • غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
  • مناقب آل ابی‌طالب؛ محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، تحقیق: محمدحسین آشتیانی و سید هاشم رسولی محلاتی، قم: مؤسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹ق.