آيه ۱ نصر و غدیر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (Modir صفحهٔ آيه«اِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحِ...» را به آيه «اِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحِ...» منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۷ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۴۹
«اِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحِ...»[۱]
در روز آخر ايام حج در سفر حجةالوداع يعنى دوازدهم ذى الحجة، پيامبرصلى الله عليه وآله به مسجد خيف در مِنا آمد كه يادگار جدش حضرت ابراهيم عليه السلام بود.
در آنجا بار ديگر دستور ابلاغ ولايت بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد، ولى هنوز حفظ از شر دشمنان نيامده بود. با توجه به فورى نبودن اين دستور، بار ديگر حضرت اعلام آن را براى فرصتى مناسب در نظر گرفت.[۲]
در چنين موقعيتى كه مراسم حج به ساعات پايانى خود نزديک مى شد، بار ديگر وحى الهى تجلى كرد و آخرين سوره كاملى - كه در يك نزول جبرئيل فرود آمد - بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد و آن سوره نصر بود:«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ . اِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحِ . وَ رَأَيْتَ النّاسَ يَدْخُلُونَ فى دينِ اللَّهِ اَفْواجاً . فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ اِنَّهُ كانَ تَوّاباً»:
«به نام خداى بخشنده مهربان. وقتى يارى خدا و پيروزى آمد، و مردم را ديدى كه گروه گروه در دين خدا داخل مى شوند با حمد پروردگارت تسبيح كن و از او طلب مغفرت نما كه او توبه پذير است».
به محض نزول اين سوره، پيامبرصلى الله عليه وآله به طور رسمى نزديكى مرگ خويش را خبر داد و فرمود:«نَفْسم به من خبر مى دهد كه در اين سال قبض روح خواهم شد»، يعنى اين سالى كه در پيش است.[۳]
اولين مسئله اى كه پس از نزول سوره نصر و شنيدن خبر رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله به ذهن همه خطور كرد جانشينى حضرت بود، كه صريح ترين زمينه فكرى براى غدير بود. اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله سراغ سلمان فارسى رفتند و از او - كه به پيامبرصلى الله عليه وآله نزديكتر بود - خواستند تا از حضرت بپرسد:«امور ما را به كه مى سپارى و محل رجوع ما چه كسى خواهد بود و محبوبترين افراد نزد تو كيست»؟
در پاسخ اين سؤال، حضرت تعلّلى نموده تا سه بار آن را به تأخير انداخت و گويا مردم را نسبت به مسئله حساس تر و نسبت به پاسخ آن تشنه تر مى نمود. سپس فرمود:«برادرم و وزيرم و جانشينم در اهلبيتم و بهترين كسى كه بعد از خود باقى مى گذارم كه دَيْن مرا ادا مى كند و به وعده هاى من وفا مى نمايد، على بن ابى طالب است».[۴]
دومين پيامد نزول سوره نصر آن بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله اميرالمؤمنين عليه السلام را فرا خواند و با اشاره به سزاوارى على عليه السلام به مقام خلافت به او فرمود:
«يا على، آنچه بدان وعده داده شده بودم آمد. فتح آمد و مردم گروه گروه در دين خدا داخل شدند. هيچكس از تو سزاوارتر به قرار گرفتن در مقام من نيست، به خاطر پيشتر بودن تو در اسلام و نزديكى تو با من و دامادى تو نسبت به من و اينكه سيده زنان جهان نزد توست، و قبل از آن حمايت هايى كه پدرت ابوطالب درباره من داشت و گرفتارى هايى كه هنگام نزول قرآن به خاطرش متحمل شد ... ».[۵]
سومين عكس العمل پيامبرصلى الله عليه وآله به نزول سوره نصر آن بود كه در فرصت باقيمانده از آخرين روز مراسم حج، مردم را كنار مسجد خيف در منا جمع كرد و سخنرانى مفصلى براى آنان ايراد كرد. در اين سخنرانى پس از حمد و ثناى الهى به چند مسئله اجتماعى اشاره نمود، و با ذكر آيات ۳۶ و ۳۷ سوره توبه اشاره به ابطال برخى مسائل جاهلى مانند رباى جاهليت و خونريزى هاى آن زمان و كطالبى از اين دست فرمود.[۶]
پانویس
- ↑ فتح / ۳ - ۱. واقعه قرآنى غدير: ص ۳۳.
- ↑ عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۷۷.
- ↑ عُدة الداعى: ص ۲۷۹. تفسير نور الثقلين: ج ۵ ص ۶۸۹ ح ۱. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۱۳ ح ۶ . عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۲۹۸ ۱۷۱. الاقبال: ص ۴۵۹ - ۴۵۳. تفسير قمى: ص ۱۵۹.
- ↑ تفسير فرات: ص ۶۱۳ . شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۱۱ ح ۱۸۳. ترجمة الامام على عليه السلام من تاريخ دمشق: ج ۱ ص ۱۳۰.
- ↑ بحار الانوار: ج ۴۰ ص ۸۵ . شرح نهج البلاغة (ابن ابى الحديد): ج ۹ ص ۱۷۴. ينابيع المودة: ج ۲ ص ۴۹۵ ح ۳۸۹.
- ↑ بحار الانوار: ج ۹ ص ۱۵۰، ج ۳۲ ص ۳۶۳ ۳۱۷ ۲۹۴ ۲۹۱ ۲۹۰، ج ۳۶ ص ۲۳، ج ۳۷ ص ۱۱۴. امالى طوسى: ص ۵۰۳ . مجمع البيان: ج ۹ ص ۷۲. تفسير فرات: ص ۲۸۰.