تاریخچه جشن غدیر

از ویکی غدیر

تاريخچه عيد غدير[۱]

مراسم جشن و سرور در ايام موفور السرور عيد غدير پيشینه ا‏ى بس ديرينه دارد که در اين جا گزارشى فهرست وار از جشن‏ هاى غدير ارائه مى ‏كنيم:

الف) عيد غدير در تاريخ

۱. همه پيامبران‏ عليهم السلام به اوصياى خود توصيه مى ‏كردند كه روز غدير خم را جشن بگيرند.[۲]

۲. پيامبر صلى الله عليه و آله پس از نصب اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به خلافت، سه روز تمام در غدير جشن گرفتند، و به حاضران ( كه تعدادشان بالغ بر ۱۲۰۰۰۰ نفر بود ) فرمودند:

«هَنِّئُونى! هَنِّئُونى! إنَّ اللهَ تَعَالَى خَصَّنِى بِالنُّبُوَّةِ وَ خَصَّ أهْلَ بَيْتى بِالإمَامَةِ»[۳]: به من تبريک بگوييد، به من تهنيت بگوييد، خداوند مرا به نبوت و خاندانم را به امامت اختصاص داد.

۳. پيامبر صلى الله عليه و آله به حسّان بن ثابت امر فرمود كه با سرودن قطعه شعرى هنگامه غدير را در جهان ادبيات جاودانه سازد.[۴]

۴. پيامبر صلى الله عليه و آله به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام امر فرمود كه روز عيد غدير را همه ساله جشن بگيرد.[۵]

۵. خاندان عصمت و طهارت و شيعيان به تبع آنان، همه ساله عيد غدير را جشن مى گرفتند.[۶]

۶. امام رضا عليه السلام در سال ۲۰۳ ق عيد غدير را در خراسان جشن گرفتند، فيّاض طوسى كه در آن مراسم حضور داشت، مشاهدات خود را به سال ۲۵۹ ق گزارش داده است.[۷]

۷. معزّ الدوله پادشاه مقتدر آل ‏بويه در سال ۳۵۲ ق روز غدير را رسماً جشن گرفت.[۸]

۸ . اهالى مصر و مراكش در سال ۳۶۲ ق به مدت ده روز «دهه غدير» را جشن گرفتند.[۹]

۹. مقريزى ( م ۸۴۵ ق) گزارش جامع و دقيقى از مراسم جشن و سرور «دهه غدير »در دولت فاطميان از صله‏ ها و تبرّعات آنان در سال ۵۱۶ ق در طول اين دهه ارائه داده است.[۱۰]

۱۰. از سال ۹۰۷ ق، همه ساله در سر تا سر ايران ،عيد سعيد غدير در سطح گسترده ای ،طىّ مراسم با شكوهى جشن گرفته مى ‏شود.[۱۱]

حتى مراجع عصر حاضر نيز طى بيانات خود سفارش كرده ‏اند كه عيد غدير در يک دهه برگزار شود. به پيروى از اين پيشينه و سفارش های سالانه همايش‏ هاى بزرگ به مناسبت غدير برگزار مى‏ شود.

در اين همايش‏ ها با ارائه مقالات و تشكيل ميزگردها و... ، خطوط كلى مجالس دهه غدير تعيين مى‏ گردد. حتى به منظور تربيت مبلّغان، كلاس‏ هاى تخصصى غدير دائر مى‏ شود.

ب) نخستين دهه غدير

تقى‏ الدين ،احمد بن على مقريزى ( م ۸۴۵ ق) در كتاب كم نظير «الخِطَط المقريزية» گزارش جامعى از مراسم دهه غدير در دولت فاطميان در قاهره ارائه داده است.

مجموع اين گزارش ‏ها را مرحوم محمد هادى امينى ( فرزند مرحوم علامه امينى) در كتاب ارزشمندى گرد آورده، و ۱۲ نمونه از اشعار شعراى فاطمى در قرن چهارم تا ششم هجرى را نقل كرده است.

هم چنين او سه نمونه از خطبه ‏هاى فاطميان در روز عيد غدير، در مصر، يمن و شامات را ثبت كرده است.[۱۲]

در اين جا فرازهايى از كتاب گران سنگ« الخطط المقريزية» را مى ‏آوريم:

ج نخستين جشن رسمى غديردر عراق

نخستين جشن رسمى غدير به سال ۳۵۲ ق، در ايام معزّالدوله بُوَيهى (ت ۳۰۳ - م ۳۵۶ ق) در عراق پايه‏ گذارى شد. اساس اين جشن روايت احمد بن حنبل است كه در مسند كبير خود از براء بن عازب روايت كرده كه گفت:در يكى از سفرها در خدمت رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله بوديم كه در غدير خم فرود آمديم، فرمان اجتماع براى نماز اعلام شد.

زير دو درخت براى رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله جارو زده شد و نماز ظهر را خوانديم. پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله دست على‏ عليه السلام را گرفت و فرمود:

آيا مى‏ دانيد كه من براى مؤمنان از خودشان صاحب اختيارتر( اولى به نفس)هستم؟ همه گفتند: آرى. فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ ».

عمر بن خطاب او را ملاقات كرد و گفت: گوارايت باد اى پسر ابوطالب! مولاى من و هر مؤمن و مؤمنه گشتى.[۱۳] آن گاه مقريزى شرح مختصرى در مورد سرزمين غدير خم مى‏ نويسد:

غدير خم در سه ميلى جحفه در سمت چپ راه مى ‏باشد. چشمه ‏اى در آن بركه مى‏ ريزد و درختان فراوانى در اطراف آن وجود دارد، و از سنت آن ها (شيعيان) در این عید که همواره روز ۱۸ ذی حجة برگزار مى‏ شود: احياء شب عيد با عبادت مى‏ باشد، نزديک زوال نيز دو ركعت نماز مى‏ خوانند، جامه ‏هاى نو مى‏ پوشند، برده ‏ها خريده و آزاد مى‏ كنند، قربانى مى‏ كشند و كارهاى خير فراوان انجام مى‏ دهند.

سپس مى ‏افزايد: هنگامى كه شيعيان در عراق اين عيد را جشن گرفتند، عوام سنى ‏ها خواستند خود را به آن ها تشبيه كنند و زهرچشمى بگيرند. پس در سال ۳۸۹ ق هشت روز پس از غدير، جشن مفصلى گرفته و اظهار شادمانى كرده و كارهاى لهو انجام دادند و گفتند: امروز روز ورود پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله با ابوبكر صديق در غار مى‏ باشد. در آن روز خود را آرايش كرده و چادرها نصب كردند و آتش افروزى كردند و كارهايى انجام دادند كه در تاريخ بغداد ياد شده است.[۱۴]

جالب توجه است كه اولاً:

هجرت در شب اول ربيع الاول آغاز شده و دخول پيامبر صلى الله عليه و آله به غار بدون ترديد در اول ربيع بوده است، نه ۲۶ ذی حجة الحرام!

ثانياً: بر اساس تحقيق، ابوبكر در غار نبود، بلكه شخص ديگرى به نام: عبداللَّه بن اُرَيقِط به عنوان راهنما در غار بود.[۱۵]

د) نخستين جشن رسمى غدير در مصر

مقريزى در ادامه مى‏ گويد: در روز  ۱۸ ذی حجة الحرام ۳۶۲ ق، براى نخستين بار جشن مفصلى در مصر و مغرب (مراكش) برگزار شد، و جمعيت انبوهى براى دعا و عبادت گرد آمدند. آن روز روز عيد بود، زيرا در آن روز پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله على‏ عليه السلام را به عنوان خليفه برگزيده و پيمان خلافت بسته بود.

در آن روز اجتماع با شكوهى در مسجد جامع قاهره برگزار شد. قاريان، قرآن تلاوت كردند، شعرا شعر انشاء كردند، فقها گرد آمدند و مراسم تا ظهر ادامه يافت. آن گاه به قصر رفتند و از دست خليفه جايزه دريافت كردند.

سپس مقريزى مى ‏نويسد: در دهه ميانى ذی حجة، همه امرا و درجه‏ داران خود را مهياى حضور در مراسم عيد غدير مى‏ كنند. روز هجدهم ذی حجة، خليفه بدون سايبان و بدون تشخّص براى حضور در مراسم قرائت خطبه حاضر مى‏ شود.

در آن روز، طبق روال وزير داخل قصر مى‏ شود. خليفه حركت مى ‏كند تا براى جلوس روى تخت مهيا شود، و وزير با خدم و حشم خليفه را همراهى مى‏ كند،تخت خليفه را در مقابل درب كاخ مى‏ گذارند.

بيش از ۵۰۰۰ نفر نظامى سواره و در حدود ۱۰۰۰ نفر تيرانداز پياده و در حدود ۷۰۰۰ نفر پرچم به دست، از اصناف مختلف و در صف‏ هاى منظم در اطراف خليفه حركت مى‏ كنند تا به مقام رأس الحسين‏ عليه السلام مشرف مى‏ شوند. خليفه در جايگاه قرار مى‏ گيرد، و خطيب به منبر رفته و متن خطبه پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله را -  كه در روز غدير ايراد فرموده بود -  قرائت مى‏ كند. پس از القاى خطبه، قاضى ‏القضاة آمده و دو ركعت نماز عيد را با مردم مى‏ خواند.در نزد آن ها عيد غدير بيش از عيد قربان اهميت دارد، و در آن بيش از عيد قربان قربانى ذبح مى شود. سپس قاضى بر عرشه منبر قرار مى‏ گيرد و اشعار نغز و پرمغزى پيرامون غدير خم مى ‏خواند.

در سال ۵۱۶ ق در مراسم جشن غدير، هزاران تن از اشراف و اعيان و فقرا و مساكين گرد آمده و جايزه دريافت كردند. همگان؛ از عالى و دانى، ثروتمند و مستمند منتظر جايزه غدير هستند.

كسانى كه دختر دم بخت دارند يا قصد داماد كردن پسر دارند، منتظر مى‏ شوند كه دهه غدير فرا رسد و از جايزه خليفه به اهداف خود برسند.

شعرا شعر مى‏ خوانند و صله مخصوص دريافت مى‏ كنند: ۷۹۰دينار به درجه ‏داران تقديم مى‏ شود، ۱۴۴ قطعه لباس فاخر تقسيم مى‏ شود، ۲۵۸ دينار از سوى وزير جايزه داده مى ‏شود.

موقع اذان بانگ تكبير همه جا طنين‏ انداز مى ‏شود و نماز ظهر به امامت قاضى‏ القضاة ادا مى‏ گردد. خليفه به قصر مى‏ رود تا نزديكان و خاندانش را ديدار نمايد، و پسرش به جاى او با مردم ديدار مى‏ كند و جايزه مى دهد.

مسئول بيت‏ المال با صندوقى كه در آن ۵۰۰۰ دينار است مى ‏آيد و آن را تقسيم مى ‏كند. مسئول خزانه لباس مى ‏آيد و لباس هاى فاخر بين مردم تقسيم مى‏ كند.

وزير دستور مى ‏دهد كتاب‏ هايى براى مطالعه به نزد خليفه ببرند. به هر كدام از برادران و خويشاوندان خليفه ۱۰۰۰ دينار مى ‏دهند. آنچه باقى بماند به نماينده دولت مى‏ دهند تا در ميان مهمانان و درجه ‏داران و مستخدمان تقسيم كند.[۱۶]

اين بود اشاره ‏اى كوتاه به آمار و ارقام مربوط به دهه غدير در ايام دولت فاطميان، كه نزديک به يک هزار سال پيش در دهه غدير توسط فاطميون نثار مى‏ شد.

ذ) چرا دهه غدير؟

روز غدير به نصّ قرآن كريم روز «اكمال دين» و «اتمام نعمت» است.[۱۷] از سوى ديگر، از ديدگاه قرآن كريم عدد ۱۰ عدد اكمال و اتمام مى ‏باشد:

۱. خداوند با حضرت موسى ‏عليه السلام براى يک ماه وعده گذاشت، سپس آن را با ده روز ديگر به اتمام رساند:

«وَ وَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ»[۱۸]: ما سى شب با موسى وعده گذاشتيم سپس آن را با ده شب ديگر به اتمام رسانديم.

۲. اگر كسى در حج واجب دسترسى به قربانى نداشته باشد، بايد ۱۰ روز روزه بگيرد؛ سه روز آن را در حج و هفت روز آن را در وطن:

«فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي ٱلْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ». [۱۹]: اگر كسى قربانى پيدا نكند سه روز در حج و هفت روز پس از مراجعت بايد روزه بگيرد اين ده روز كامل است.

در كتاب تفسير الميزان در مورد واژگان اكمال و اتمام به تفصيل سخن گفته، و در آخر به اين نتيجه رسيده كه« اتمام» عبارت است از انضمام همه اجزای چيزى پس از شروع در آن. ولى «اكمال »عبارت است از حالتى كه اگر چيزى به آن حالت نرسد، به اثر مطلوب خود نخواهد رسيد.[۲۰]

در ادبيات عرب نيز كمتر از ده را «جمع قلّة» و ده به بالا را «جمع كَثرة» گويند. راغب در اين رابطه مى ‏نويسد: العشرة هو العدد الكامل[۲۱]: ده عدد كامل مى ‏باشد.

بر اين اساس، اگر عيد سعيد غدير را يک روز، سه روز يا يک هفته برگزار كنيم بسيار خوب است، ولى اگر دقت شود تا به صورت دهگى نباشد به حدّ تمام و كمال نمى ‏رسد و لذا مى ‏بينيم كه در آداب و رسوم ما دهه عاشورا، دهه اربعين، دهه فاطميه، دهه محسنيه، دهه مهدويه و دهه كرامت، همه و همه ده روز گرفته مى‏ شود.

در اصل بنيان گذار مجالس دهگى حضرت امام رضا عليه السلام مى ‏باشد، كه روز اول محرم خانه را سياه پوش كرد، و به ريّان بن شبيب در روز اول محرم فرمود:

«يَا ابْنَ شَبِيبٍ: إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ‏ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ» ( عليه السَّلام )[۲۲]: اى پسرشبيب، اگر خواستى به چيزى گريه كنى به امام حسين‏ عليه السلام گريه كن.

و لذا علماى ربانى و مراجع دردآشناى جهان تشيع دستور اكيد دارند كه عيد سعيد غدير به عنوان دهگى گرفته شود.

از مراجعه به تاريخ به خوبى استفاده مى‏ شود كه روز ۱۸ ذى‏ الحجه در ميان مسلمانان به روز «عيد غدير» معروف بوده است. تا آن جا كه ابن ‏خلّكان درباره «المستعلى بن المستنصر» مى‏ گويد: در سال ۴۸۷ هجرى و در روز عيد غدير -  كه روز ۱۸ ذى‏ الحجه است -  مردم با او بيعت كردند.[۲۳]

همچنين العبيدى درباره «المستنصر باللَّه» مى‏ نويسد: وى در سال ۴۸۷ هجرى، ۱۲ شب به آخر ماه ذى‏ الحجه باقى مانده درگذشت. اين همان شب ۱۸ ذى‏ الحجه، شب عيد غدير است.[۲۴]

نه تنها ابن‏ خلّكان اين شب را شب عيد غدير مى‏ نامد، بلكه مسعودى و ثعالبى نيز اين شب را از شب‏ هاى معروف در بين امت اسلامى شمرده ‏اند. ريشه اين عيد اسلامى به خود روز غدير باز مى‏ گردد، زيرا در آن روز پيامبر صلى الله عليه و آله به مهاجر و انصار بلكه به همسران خود دستور داد كه بر على‏ عليه السلام وارد شوند و به او در مورد چنين فضيلت بزرگى تبريک گويند.[۲۵]

به بيان ديگر: روز غدير، از همان روز غدير به عنوان عيد شناخته شده، و از همان سال و همان صحرا پا به پاى مسلمين در طول زمان و گستره كشورهاى اسلامى پيشرفته است. از نظر تاريخى، عيد غدير در تک تک اين زمان‏ ها به عنوان عيد و جشن شناخته شده بود:زمان امام صادق‏ عليه السلام( م ۱۴۸ ق ).

زمان امام رضا عليه السلام ( م ۲۰۳ ق ).

زمان غيبت صغرى، كه فرات بن ابراهيم كوفى و كلينى رازى مى‏ زيسته‏ اند.

زمان مسعودى ( م ۳۴۵ ق ).

زمان ثعالبى نيشابورى ( م ۴۲۹ ق ).

زمان ابوريحان بيرونى ( م ۴۳۰ ق ).

زمان ابن‏ طلحه شافعى ( م ۶۵۴ ق ).

زمان ابن‏ خلّكان (م ۶۸۱ ق) از نظر گستره جغرافيايى نيز در مناطق شرقى جهان اسلام؛ يعنى ماوراء النهر، محلى كه ابوريحان مى‏ زيسته، و نيز نيشابور، كه محل تولد ثعالبى است، تا رى ،كه زادگاه و اقامتگاه كلينى است، و تا بغداد، كه محل تولد و رشد مسعودى است، تا حلب، كه محل زندگى ابن‏ طلحه شافعى و مصر كه محل زندگى ابن‏ خلّكان است، مردم به اين عيد توجه داشته و آن را جشن مى‏ گرفته‏ اند.اين در صورتى است كه فرض كنيم هر يک از بزرگان از محيط زندگى خود خبر داده‏ اند. در حالى كه مى ‏دانيم: اولاً بعضى از آن ها مانند مسعودى و بيرونى اكثر كشورهاى اسلامى را گشته ‏اند، و ثانياً در نوشته ‏هاى ايشان از اين روز به عنوان عيد مسلمين ياد شده است. [۲۶]

پانویس

  1. غدير در گذر زمان ( مهدى ‏پور): ص ۱۹ - ۲۷  . هزار و يك نكته درباره غدير و فضائل اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام: ص ۵۶،۵۵،۴۹،۴۸.
  2. الكافى: ج ۴ ص ۱۴۹.
  3. الغدير: ج ۱ ص ۵۱۳ .
  4. خصائص الائمة ص ۴۲.
  5. الکافی ج۴ ، ص ۱۴۹.
  6. التنبيه و الاشراف: ص ۲۲۱.
  7. الغدير: ج ۱ ص ۵۳۶ .
  8. الخِطَط المقريزيّه: ج ۲ ص ۱۱۶.
  9. همان: ج ۲ ص ۱۱۷.
  10.  همان: ج ۲ ص ۱۱۹.
  11. دائرة المعارف تشيع : ج ۱۱ ص ۵۲۷ .
  12. عيد الغدير فى عهد الفاطميين، چاپ تهران ۱۴۱۷ ق.
  13. الخطط المقريزيه: ج ۲ ص ۱۱۶.
  14. همان: ج ۲ ص ۱۱۷.
  15. صاحب الغار ابوبكر ام رجل آخر(نجاح الطائى) : ص ۶۲ .
  16. الخطط المقريزيه: ج ۲ ص ۱۱۷-۱۲۱.
  17. مائده/۳.
  18.    اعراف /  ۱۴۲.
  19.    بقره /  ۱۹۶.
  20.    الميزان: ج ۲ ،ص ۷۷.
  21. مفردات القرآن: ص ۳۳۵.
  22. امالى صدوق: ص ۱۱۲.
  23.   وفیات الأعیان، جلد۱، ص۶۰.
  24.   وفیات الأعیان، جلد۲، ص۲۲۳.
  25. غنچه غدير غريب: ص ۱۱۲،۱۱۳، به نقل از: پژوهشى پيرامون زندگى على‏ عليه السلام.
  26. غدير از ديدگاه اهل ‏سنت: ص ۱۳۶.