شبهات

از ویکی غدیر

تبليغ غدير با ردّ شبهات[۱]

يكى از گرايش‏ هاى تحقيقى در مورد غدير و از انواع راهكارها و تحقيقاتى كه محققان از طريق آنها در آستان غدير خدمت نموده ‏اند و يا جا دارد كه خدمت نمايند جواب مخالفان است.

در طول تاريخ دشمنان درباره مسائل مختلف مربوط به غدير اقدام به تحريف و حذف حقايق نموده‏ اند و با فكر كوتاه خود به جنگ حقيقت آمده‏ اند، كه امامان معصوم‏ عليهم السلام و به پيروى از ايشان اصحاب ائمه ‏عليهم السلام و علماى بزرگ در طول چهارده قرن در مقابل آنان ايستاده ‏اند و پاسخ‏ هاى دندان‏شكن به آنان داده ‏اند. بخش قابل توجهى از اين مهم كتاب‏ هايى است كه در رد آنان تأليف و منتشر شده است.

كتبِ پاسخ به شبهات غدير[۲]

   در مورد غدير شبهات متعددى از سوى دشمنان وارد شده است؛ چه شبهاتى كه در مورد سند حديث گفته ‏اند، و يا شبهاتى كه در مورد دلالت آن گفته شده، و يا شبهاتى كه در ديگر جوانب غدير مطرح كرده ‏اند.

فخر رازى و دهلوى در كتاب خود «تحفه اثنى ‏عشريه» و نيز ديگر مخالفان مكتب غدير و شيعه اين شبهات را مطرح كرده‏ اند، كه جواب آنها به طور مفصل در كتب علما مطرح شده است.

هر چند شبهاتى كه دشمنان و معاندينِ غدير مطرح كرده ‏اند سست و بى ‏اساس بوده و چندان نيازى به پاسخگويى نيست، ولى از باب اتمام حجت و نيز استحكام هر چه بيشتر غدير و امامت و ولايت، معصومين عليهم السلام و به تبعشان اصحاب و علماى شيعه تا كنون زحمات زيادى كشيده و از هر نظر مطلب را تمام كرده‏ اند.

عمده اين شبهات در مورد كلمه «مولى» و معناى آن بوده و نيز در جهات ديگر هم شبه ‏ افكنى داشته ‏اند. علماى بزرگ و نستوه شيعه در كتب حديثى و اعتقادى و تاريخى مفصل پاسخ شبهات را داده ‏اند؛ بزرگانى همچون شيخ مفيد و علامه مجلسى و مير حامدحسين هندى و علامه امينى.

از اوائل قرن يازدهم هجرى تا امروز با ايجاد ميدان باز علمى، محققين و انديشمندان اسلام تأليفات بسيار مهمى درباره غدير تأليف كرده ‏اند و به خوبى از زحمات هزار ساله نتيجه‏ گيرى نمودند. در اين دوران تمام جوانب غدير مورد جمع و بررسى و تحقيق قرار گرفت و در هر جنبه ‏اى به طور جداگانه كتابى نوشته شد.

در اين ميان چندين كتاب با همين موضوع و به طور مفصل و مستقل تأليف شده است. در اين كتاب‏ها شبهات غدير و آنچه به نوعى با غدير مرتبط است مطرح شده و به تفصيل پاسخ داده شده است. در بعضى كتاب‏ها هم به طور ضمنى ولى مفصل و دقيق شبهات غدير را مطرح و پاسخ داده شذه است. به عنوان نمونه به چند كتاب اشاره مى‏ شود:

عبقات الأنوار فى امامة الائمة الاطهارعليهم السلام (حديث الغدير)[۳]سيد حامدحسين بن محمدقلى كنتورى (نيشابورى، لكنهويى)، م ۱۳۰۶ ق، فارسى، چاپى، تحقيق: غلامرضا مولانا (بروجردى) . چاپ اول: لكنهو (هند) ، سال ۱۲۹۳ ق، ۱۸۷۶ م. رحلى، ج ۱۲۵۱ :۱ ص، ج ۱۰۰۸ :۲ ص. چاپ دوم: فقط قسم اول، تهران، سال ۱۳۶۹ ق، ۱۳۲۸ ش. رحلى، ۶۰۰ ص. چاپ سوم و تحقيق شده: ناشر: محقق، قم، سال ۱۴۰۴-۱۴۱۱ ق، ۱۳۶۹  - ۱۳۶۲ ش. وزيرى، ج ۳۴۶ + ۸۲ :۱ ص، ج ۴۲۷ :۲ ص، ج ۴۲۱ :۳ ص، ج ۴۳۴ :۴ ص، ج ۴۲۹ : ۵ ص، ج ۴۰۰ : ۶ ص، ج۷ص ۴۴۴ : ، ج۸ص ۴۴۰ : ، ج۹ ص ۴۴۷ : ص، ج۱۰ ص ۶۱۶ .

اين كتاب از كتب بى ‏نظير در زمينه غدير است كه در آن از آنچه مى‏ توان در مورد سند و متن حديث و واقعه غدير و استدلال به آن و جواب از شبهات صحبت نمود بحث و بررسى و تحقيق شده و در واقع جواب از گفته ‏هاى صاحب كتاب «تحفه اثنى ‏عشريه» در كتابش است و به اين عنوان تأليف شده است. قسمت مربوط به حديث غدير از كتاب «عبقات الأنوار» در ده جلد تحقيق شده است. جلد اول تا هفتم درباره سند حديث و سه جلد بقيه درباره دلالت حديث است، و در تقسيم ‏بندى كل كتاب بايد گفت اين كتاب شامل دو قسمت است:

۱. بحث در سند حديث غدير از صحابه و تابعين و تابعينِ تابعين و تا عصر مؤلف، از شيعه و عامه، كه به حسب زمانِ آنها همراه با توثيق درباره هر كدام و هر مصدر و ابحاث بسيار مفصل تنظيم شده است. ۲.متن حديث غدير و دلالت آن بر ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و جواب از شبهات دشمنان در اين‏ باره و همچنين ديگر جوانب حديث غدير در ابحاثى بس عميق و مفصل.

اين كتاب به طرز عملى نگاشته شده است. لذا براى رعايت اختصار كتاب شناسى مختصر هر جلد به طورى كه نسبتاً گويا باشد آورده مى‏ شود:

سند حديث غدير:

ج ۱: ابتدا مقدمه ‏اى در هشتاد صفحه توسط محقق نوشته شده كه شامل توضيحى در علم كلام و متكلمين شيعه و سپس جوانب زندگانى صاحب عبقات و پدر و برادر اوست. سپس كتاب با كلام صاحب تحفه اثناعشريه شروع شده است كه گفته: «احاديث ولايت منحصر در دوازده حديث است» . مؤلف اين كلام را مطرح نموده و در رد آن موارد بسيارى از علماى عامه كه حديث غدير را نقل كرده ‏اند ذكر نموده، و به شرح حال و وثاقت آنان نزد عامه پرداخته است.


ج ۲: در جواب اينكه «حديث غدير در بعضى كتب مهم عامه مثل صحيحين وجود ندارد»! مؤلف از چند جهت به جواب اين مطلب پرداخته كه خلاصه ‏اش چنين است: ۱. نبودن در صحيحين و عدم نقل آنها دليل بر عدم صحت نيست. ۲. قاعده تقدم مثبِت بر نافى در اينجا حاكم است. ۳.اگر حديث غدير در صحيحين هم بود قبول نمى‏ كردند. ۴.خود عامه در مواردى منقولات صحيحين را رد كرده ‏اند.۵.خود عامه قائل به تناقض احاديث صحيحين در مواردى هستند.

ج ۳: «واقدى و ابن‏اسحاق و جاحظ حديث غدير را نقل نكرده ‏اند» . در اين جلد مطالب مفصلى درباره اين سه نفر و برخورد علماى عامه با منقولات آنان ذكر شده و نتيجه ‏گيرى شده كه عدم نقل اينان اهميتى در استحكام حديث غدير ندارد. در ضمن مطالبى در مدح سيد رضى ذكر شده است.

ج ۴: ابتدا درباره عظمت سيد مرتضى در لسان عامه و سپس به رد سخن صاحب تحفه اثناعشريه -  كه سيد مرتضى را به تحقير ياد كرده -  پرداخته است. در مقابل عده ‏اى از عامه را نام برده كه خلفاى عباسى را تعريف كرده و به عظمت ياد نموده ‏اند كه از جمله آنها جاحظ است و سپس به تحقير جاحظ و ناصبيّت او پرداخته است.

ج ۵ : ادامه سخن درباره جاحظ و عدم اعتبار او نزد علماى عامه با استناد به كتب آنان. سپس درباره نسبتِ قدح حديث غدير به ابن‏ ابى‏ داود پرداخته و آن را رد كرده است و در عين حال به گفته‏ هاى عامه درباره او پرداخته كه او را ضعيف دانسته ‏اند. بعد از آن درباره نسبت قدح حديث غدير به ابوحاتم رازى پرداخته و تضعيفات او را از علماى عامه نقل كرده است. سپس به قدح فخر رازى درباره غدير پرداخته و در ضمن قدح ابوهريره، و به همين مناسبت قدح سفيان ثورى به ميان آمده است.

ج۶ : درباره اشكالات قوشچى، ابى‏ داود، حلبى، قارى حنفى، عبدالحق دهلوى، ابراهيم حربى و ابن‏ حزم سخن گفته و جواب داده است. سپس مطالبى درباره كفر و ضلالت و الحاد و نفاقِ منكر حديث غدير آورده و بعد از آن به ذكر راويان حديث غدير از قرن دوم تا سيزدهم پرداخته و در اين جلد نود نفر از علماى عامه را ذكر كرده كه حديث غدير را نقل كرده ‏اند و به شرح حال هر يك پرداخته است.

ج ۷: ادامه راويان حديث غدير كه در اين جلد هفتاد و سه نفر ديگر از علماى عامه را ذكر كرده و مجموعاً صد و شصت و سه نفر است. با پايان اين جلد، بحث در سند حديث غدير تمام مى‏ شود.

دلالت حديث غدير:

ج ۸ : از آغاز اين جلد بحث در دلالت حديث غدير شروع مى‏ شود. پس از مطرح كردن سخن دهلوى در انكار معنى «أولى» براى مولى، به ذكر جمعى از علما كه اين معنى را قبول دارند پرداخته و شرح حال هر يک را ذيلاً آورده كه در اين زمينه نام چهل و پنج نفر را برده و در خاتمه به معانى كلمه «مولى» در كتب عامه پرداخته است، كه ابتدا حديث غدير را به الفاظ مختلفى كه در كتب عامه آمده ذكر نموده و سپس به جواب از فخر رازى در معناى «مولى» پرداخته و از كتب عامه شواهد بسيارى آورده است.

ج ۹: در ابتداى اين جلد به رد شبهات فخر رازى از جهات ادبى پرداخته، و سپس به وجوه دلالت غدير بر خلافت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام پرداخته است. بعد از آن درباره شأن نزول دو آيه «يا أيها الرسول بلِّغ ما اُنزل إليك من ربك ...» و «اليوم أكملت لكم دينكم ...»در روايات و تفاسير عامه پرداخته است. سپس چند مطلب در حاشيه غدير از جمله روزه روز غدير و شعر اميرالمؤمنين عليه السلام و حسّان و قيس بن سعد درباره غدير، و آيه «سأل سائل...» را مطرح كرده است.

ج ۱۰ : ادامه بحث پيرامون شأن نزول آيه «سأل سائل...» و سپس حديث مناشده و استشهاد اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به حديث غدير به روايت عامه است. بعد از آن ادله ديگرى درباره دلالت حديث غدير مطرح شده و گفته‏ هايى از عامه در معناى مولى ذكر شده است و حديث تهنيت و عمامه سحاب نيز مورد بحث قرار گرفته است. در نهايت يك جمع ‏بندى و جواب از شبهات دهلوى به نحو مبسوط مطرح شده است.

در اينجا كتابشناسى مجلدات غدير از كتاب عبقات ‏الأنوار تمام مى ‏شود.

اشاره به چند نكته در مورد كتاب «عبقات» :

پانویس

  1. غدير در آئينه كتاب: ص ۳۶.
  2. غدير در آئينه كتاب. اسرار غدير: ص ۱۲۱ ۱۰۷. چهارده قرن با غدير: ص ۱۲۱، ص ۱۳۶ ۱۳۵.
  3. الفوائد الرضوية: ص ۲۲۲. الذريعة: ج ۱۵ ص ۲۱۴ ش ۱۴۱۵ و ج ۶ ص ۳۷۸. اعيان الشيعة: ج ۷ ص۴۲۵.