آيه «مَنِ اهْتَدى فَإِنَّما يَهْتَدِى لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى...»[۱]

غدير همان اندازه كه يک اعتقاد بود يک دستور نيز بود. دستورى به گستردگى جوانب مختلف و زواياى متعدد آن، كه مجموعه‏ اى از ایمان و اطاعت و پيمان در يک سو، و حمد و سپاس و تشكر از اين نعمت الهی در سوى ديگرِ آن مكرر به چشم مى‏ خورد.

اين فرامين خاص كه در غدير به مردم داده شد وظايف آنان را در آن مقطع خاص به عنوان مقدمه ‏اى براى آينده ‏ها تعيين كرد.

بسيار جالب است كه آيات قرآن پشتيبانِ اين اوامر غديرى است كه مستقيماً در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله به آنها استشهاد شده است.

آياتى كه به اين عنوان در غدير به صورت تركيب و تضمين در كلام حضرت ديده مى‏ شود ۱۰ آيه است، كه يكى از آنها آيه ۱۵ سوره اسراء است:

«مَنِ اهْتَدى فَإِنَّما يَهْتَدِى لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى وَ ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً» :

«هر كس هدایت يافت به نفع خودش است و هر كس گمراه شد بر ضرر خود گمراه شده است. هيچ كس بار گناه ديگرى را بر دوش نخواهد كشيد و ما عذاب نمى‏ كنيم تا آنكه پيامبرى بفرستيم» .

اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:

۱- متن خطبه غدير

مَعاشِرَ النّاسِ، ما تَقُولُونَ؟ فَإِنَّ اللَّه يَعْلَمُ كُلَّ صَوْتٍ وَ خافِيَةَ كُلِّ نَفْسٍ ... . فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها:

اى مردم، چه مى ‏گوييد؟ خداوند هر صدايى را و پنهانى‏ هاى هر كسى را مى‏ داند. هر كس هدايت يافت به نفع خودش است و هر كس گمراه شد بر ضرر خود گمراه شده است.[۲]

۲-  موقعيت تاريخى

دقيقاً پس از تعيين متنى كه مردم بايد آن را تكرار مى‏ كردند و بدين وسيله وظيفه بیعت لسانی را به انجام مى‏ رساندند، پيامبرصلى الله عليه وآله از مردم پرسيد: چه مى‏ گوييد؟ يعنى آيا آنچه گفتم را درست تكرار مى‏ كنيد؟ آنگاه بخش اول آيه ۱۵ سوره اسراء را در كلام خود تضمين فرمود كه با افزودن «فاء» در آغاز آن ارتباط آيه را با كلام خود ايجاد كرد.

۳-  موقعيت قرآنى

اين آيه در قرآن از آيه ۱۳ آغاز مى ‏شود كه درباره سزاى آدمى در قیامت است. در اين آيات ابتدا اين مسئله مطرح شده كه وزر و وبال هر كس در آن روز بر گردن خودش خواهد بود و روز قيامت به صورت نامه اعمال ظاهر خواهد شد و به او خواهد گفت: خود بخوان و قضاوت كن! آنگاه نتيجه مى ‏گيرد كه هر كس هدايت يافته به نفع خودش شده و هر كس گمراه شده بر ضرر خودش بوده است، و هيچ كس وِزر و وبال ديگرى را بر عهده نمى‏ گيرد.

۴-  تحليل اعتقادى: پذيرش ولايت منت خدا بر ماست

آنچه به عنوان تفسير ضمنى آيه در اينجا مطرح است مسئله پذيرش قلبى ولايت است و اينكه قبول آن نبايد منّتى بر خداوند حساب شود. پيامبرصلى الله عليه وآله يک كار استثنايى از فراز منبر غدير انجام دادند، و آن اينكه از مردم پرسيدند: چه مى ‏گوييد؟ كه خدا از خفاياى دل ‏ها و اصوات درهم پيچيده مردم اطلاع دارد.

اين بدان معنى بود كه آيا سخن مرا بدون كم و كاست تكرار مى ‏كنيد؟ آيا با پايين آوردن صداى خود در صدد اقرار نكردن به فرازهايى از آن نيستيد؟ آيا آنچه بر زبان جارى مى‏ كنيد در دل همان را مى‏ گوييد؟

آنگاه براى ارائه ضابطه اين اقرارها آيه را مطرح كردند. يعنى بلند يا آهسته اقرار كردن، دقيق يا تحريف شده سخن حضرت را تكرار كردن، توافق اقرار زبان با اعتقاد دل يا موافق نبودن آن،به نفع و ضرر خدا نيست بلكه به سود و زيان بيعت كننده است،و اين تفسيرى است كه موقعيت آيه «فَمَنِ اهْتَدى فَإِنَّما يَهْتَدِى لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها»[۳] در اين كلام حضرت نتيجه مى‏ دهد.

نتيجه دومى كه از اين تركيب سخن به دست مى‏ آيد،اينكه بيعت كنندگان گمان نكنند با نپذيرفتن آنان چه در دل و چه در زبان،خللى درحقيقت اعلام شده در غدير به وجود

مى ‏آيد.

ولايت مطلقه معصومين‏ عليهم السلام يک مقام الهى است كه اعطا كننده آن و اعلام كننده‏ اش خداست و بازخواست كننده ‏اش خدا خواهد بود. اين حقيقت بزرگ تغيير نيافتنى است و پشتوانه آن پروردگار جهان است.

اين مردم‏ اند كه با پذيرفتن آن به نفع خود عمل مى‏ كنند و راه بهشت را پيش مى ‏گيرند، و با انكار آن و انحراف از آن به ضرر خود عمل مى ‏نمايند و راه به جهنم مى ‏برند، چنانكه در قرآن مى ‏فرمايد: «يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا، قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَىَّ إِسْلامَكُمْ بَلِ اللَّه يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلْإِيمانِ ...»[۴]، يعنى: «بر تو -  اى پيامبر -  منت مى ‏گذارند كه اسلام را پذيرفته ‏اند. به آنان بگو: اسلام آوردن خود را بر من منت مگذاريد، بلكه خدا بر شما منت مى ‏گذارد كه به اسلام هدايتتان نموده است» .

عظمت هدايت به غدير، حتى يک نفر[۵]

   نشر معارف غدير و ناگفته ‏هاى بسيارى كه در روز غدير فرصت بيانش نبود، هرگز نبايد در انتظار مجالس عظيم سخنرانى باشد؛ بلكه حتى اگر يک مخاطب براى غدير پيدا شد نبايد از وظيفه ابلاغ غدير كوتاهى كرد. اين بر اساس كلام رسول گرامى اسلام‏ صلى الله عليه و آله است كه فرمود: لاَِن يَهدِىَ اللَّهُ بِكَ رَجُلاً واحِداً خَيرٌ لَكَ مِمّا طَلَعَت عَلَيهِ الشَّمسُ: اگر خدا به دست تو يک نفر را هدايت كند برايت بهتر است از آنچه خورشيد بر آن مى ‏تابد.[۶]

يک نمونه از مواردى كه مخاطب واحد براى خود پيامبر صلى الله عليه و آله پيش آمده ماجراى آن چادرنشين است كه در مسجد مدينه خدمت آن حضرت آمد و عرض كرد: يا رسول ‏اللَّه، حاجيان قوم ما كه در حجةالوداع همراه شما بوده ‏اند براى ما خبر آورده‏ اند كه در بازگشت از حج در غدير خم ولايت و اطاعت على را واجب كرده ‏اى. آيا اين يک دستور از جانب توست يا از جانب خداست و واجب است؟

حضرت فرمود: از جانب خدا و واجب است. خداوند ولايت على را هم بر اهل آسمان و زمين واجب كرده است.[۷]

هدايت مخصوص ائمه ‏عليهم السلام[۸]

يكى از مفاهيمى كه در كلمه «صاحب اختيار» -  كه در خطبه غدير آمده -  نهفته است هدايتِ مردم به سوى خداوند است، كه در تعابيرى نظير هدايت به حق و از بين بردن باطل و دعوت به سوى خداوند و بشارت دهنده ذكر شده است.

   همچنين مراجعه شود به عنوان: هدايت /  آيه «مَنِ اهْتَدى فَإِنَّما يَهْتَدِى لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى...» .

پانویس

  1. اسراء /  ۱۵. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۲۸،۲۲۷.
  2. اسرار غدير: ص ۱۵۹ بخش ۱۱.
  3. زمر /  ۴۱.
  4. حجرات /  ۱۷.
  5. تبليغ غدير در سيره معصومين‏ عليهم السلام: ص ۲۰،۱۹.
  6. بحار الانوار: ج ۳۲ ص ۴۴۸.
  7. بحار الانوار: ج ۴۰ ص ۵۴ ح ۸۹ .
  8. ژرفاى غدير: ص ۹۹.