سوره نصر و غدیر

نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۲۶ توسط Modir (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ، وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْواجاً، فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّاباً.به نام خداوند بخشنده مهربان،...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ، وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْواجاً، فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّاباً.به نام خداوند بخشنده مهربان، آنگاه كه يارى خدا و پيروزى آمد و مردم را ديدى كه گروه گروه وارد دين الهى مى‌شوند، با حمد پروردگارت تسبيح بگو و از او طلب مغفرت كن كه او توبه پذير است.

######موقعيت تاريخى‌

#######اشاره

يك روز ديگر به واقعه غدير نزديك مى‌شويم. كاروان غدير وارد آخرين روز مناسك حج شده و روز سيزدهم ذى الحجه است. ايام تشريق كه سه روز در مِنا توقف كرده‌اند پايان يافته و وارد روز چهارم شده‌اند. مسجد خيف در مِنا يادگار حضرت ابراهيم خليل عليه السلام است و اكنون آغازى بر خلافت سلاله او خواهد شد. با پايان مراسم حج، برنامه دوم اين سفر يعنى مراسم غدير آغاز مى‌شود.

در چنين حال و هواى پر از انتظارى، آخرين سوره كاملى كه در يك نزول جبرئيل فرود آمد، «1» زنگ حركت كاروان غدير را به صدا درآورد و آن سوره نصر بود. به محض نزول اين سوره، پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به‌طور رسمى نزديكى مرگ خويش را خبر داد و فرمود: «نُعِيَتْ الَىَّ نَفْسى بِأَنَّها مَقْبُوضَةٌ فى هذِهِ السَّنَةِ»: «نفسم به من خبر مى‌دهد كه در اين سال قبض روح خواهد شد»، «2» يعنى اين سالى كه در پيش است.

با نزول اين سوره سه ماجراى مرتبط به هم به وقوع پيوست كه هموار كننده راه براى مراسم عظيم غدير بود:

______________________________

(1) عدة الداعى: ص 279.

(2) تفسير نورالثقلين: ج 5 ص 689 ح 1. بحار الانوار: ج 37 ص 113 ح 6. عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 171، 298. الاقبال: ص 453- 459. تفسيرالقمى: ص 159.

غدير در قرآن، ج‌1، ص: 58

#######1. سؤال مردم درباره جانشين پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله‌

اولين مسئله‌اى كه پس از نزول سوره نصر و شنيدن خبر رحلت پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به ذهن همه خطور كرد، جانشينى آن حضرت به معناى پر كردن جاى خالى حضرت بود؛ و اين بهترين مقدمه براى آغاز مراسمى بود كه مى‌توانست پاسخ چنين سؤالى باشد.

اصحاب پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله كه از يك سو از مطرح كردن مسئله رحلت آن حضرت در حضورش خجالت مى‌كشيدند، سراغ سلمان فارسى رفتند كه با حضرتش خصوصى‌تر بود. آنها با توجه به تصريح پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله درباره رحلتش از سلمان خواستند تا از حضرت بپرسد: امور ما را به كه مى‌سپارى، و پناه ما چه كسى خواهد بود و محبوبترين افراد نزد او كيست؟

در پاسخ اين سؤال آن حضرت تعلّلى نموده تا سه بار آن را به تأخير انداخت و گويا مردم را نسبت به مسئله حساس‌تر و نسبت به پاسخ آن تشنه‌تر مى‌نمود. سپس فرمود: «برادر و وزيرم و جانشينم در اهل بيتم و بهترين كسى كه بعد از خود باقى مى‌گذارم كه دِين مرا ادا مى‌كند و به وعده‌هاى من وفا مى‌نمايد، على بن ابى طالب است». «1»

#######2. سخنان پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله با على عليه السلام درباره خلافت‌

دومين پيامد نزول سوره نصر آن بود كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله اميرالمؤمنين عليه السلام را فرا خواند و به او چنين فرمود:

يا على، آنچه بدان وعده داده شده بودم آمد. فتح آمد و مردم گروه گروه در دين خدا داخل شدند. هيچكس از تو سزاوارتر به قرار گرفتن در مقام من نيست، به خاطر پيشتر بودن تو در اسلام و نزديكى تو با من و دامادى تو

______________________________

(1) تفسير فرات: ص 613. شرح الاخبار: ج 1 ص 211 ح 183. ترجمة الامام على عليه السلام من تاريخ دمشق: ج 1 ص 130.

غدير در قرآن، ج‌1، ص: 59

نسبت به من و اينكه سيده زنان جهان نزد توست، و قبل از آن حمايت‌هايى كه پدرت ابوطالب درباره من داشت و گرفتارى‌هايى كه هنگام نزول قرآن به خاطر من متحمل شد ... «1»

اين احتمال وجود دارد كه حضرت اين سخنان را علناً در حضور مردم به على عليه السلام فرموده باشد، تا افكار مردم را نسبت به مسئله خلافت آماده‌تر سازد.

#######3. سخنرانى عمومى درباره ولايت‌

سومين عكس العمل پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به نزول سوره نصر آن بود كه در فرصت باقيمانده از آخرين روز مراسم حج، مردم را در مسجد خيف در مِنا جمع كند و براى آينده خلافت پيش بينى‌هاى اساسى بنمايد. با توجه به امامت ابدى دوازده امام عليهم السلام كه برنامه خلافت اسلام بود و مردم بايد دلسوزانه و از عمق جان از آنان حمايت مى‌نمودند و با حضور آنان از هر اختلافى پرهيز مى‌كردند، پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در برابر جمعيت عظيم حاجيان بر فراز منبر مسجد خيف چنين خطابه خواند:

خدا آباد كند زندگى كسى را كه سخن مرا بشنود و آن را به خاطر بسپارد و به كسانى كه نشنيده‌اند برساند، كه چه بسا حمل كننده علمى كه خود اهل تفكر نيست، و چه بسا حمل كننده علمى به كسى كه از او فقيه‌تر و فكر كننده‌تر است.

اى مردم، من در ميان شما دو چيز گرانبها باقى گذاشتم كه اگر به آن دو تمسّك كنيد هرگز گمراه نمى‌شويد و لغزش پيدا نمى‌كنيد: كتاب خدا و عترت من اهل بيتم. خداوند لطيف خبير به من خبر داده است كه اين دو از يكديگر جدا نمى‌شوند تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند، مانند اين

______________________________

(1) بحار الانوار: ج 40 ص 85. شرح نهج البلاغة ابن ابى الحديد: ج 9 ص 174. ينابيع المودة: ج 2 ص 495 ح 389.

غدير در قرآن، ج‌1، ص: 60

دو انگشتِ من- و حضرت دو انگشت سبابه را كنار يكديگر قرار دادند- و نمى‌گويم: مانند اين دو- و حضرت انگشت سبابه و وسط را كنار هم قرار دادند- كه يكى بر ديگرى فضيلت داشته باشد. «1»

______________________________

(1) بحار الانوار: ج 27 ص 68 ح 5. تفسير القمى: ج 1 ص 3.

غدير در قرآن، ج‌1، ص: 61