غدیر در مالی

نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۵:۴۲ توسط Modir (بحث | مشارکت‌ها)

مقاله درباره غدير[۱]

غديرِ سال ۱۴۲۳ قمرى براى اولين بار برنامه بى‏ سابقه و بى ‏نظيرى را تجربه كرد. افرادى از مليت‏ هاى مختلف جهان فراخوانده شدند، تا در برنامه ‏اى كه گفتمان ملت‏ ها درباره غدير را تداعى مى‏ كرد، احساس خود را از اين واقعه در مقاله‏ اى به تصوير كشند.

در اين برنامه ۲۱۴ نفر از ۳۶ كشور جهان با ۲۷ زبان مختلف شركت كردند، كه همه سعى كرده بودند دريافت درونی‏شان را از واقعه عظيم غدير نشان دهند، و برداشت خود را با ذوق و سليقه‏ اى كه ظرافت اين ماجرا مى‏ طلبد، با زيباترين كلام به رشته قلم درآورند، كه يكى از اين كشورها مالى است.

غدير اساس پيامهاى خدا؛ و على عليه‏السلام مركز دائره غدير

مـالـى

مولاى سيدى تورى

پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله اطاعت و ولايت على عليه‏السلام را بعد از رحلت خود بر آنان

واجب كرد، و آنجا على عليه‏السلام نقطه پرگار غدير شد.

اميرالمؤمنين عليه‏السلام در كنار پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ايستاد تا همه بدانند

هيچكس جز على لياقت و حق چنين مقامى را ـ كه اطاعت

مطلق از او و حق تصرف مطلق براى اوست ـ ندارد. در واقع

خطبه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به وجود شرايط امامت در امام على عليه‏السلاماشاره

مى‏نمايد و جامعه بشريت را به ولايت و پيروى از او فرا

مى‏خواند.

بايد پذيرفت كه خداوند تعالى اكمال دين و اتمام نعمت را به

زعامت و رهبرى و ولايت اميرالمؤمنين صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مقيد فرموده، به

گونه‏اى كه تحقق هر زعامت و امامتى غير از رهبرى ايشان از

نظر اسلام ارزشى ندارد.

غدير اساس همه پيامهايى است كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله از طرف خدا به

مردم رسانده است و دستور صريح خداوند درباره ولايت و غدير

است. مخالفت با چنين نص صريحى خروج از دين است، و به

عبارت ديگر غدير دستور خدا و سقيفه ضد امر خدا و بدعت

است.

در روز هيجدهم ذى‏الحجة سال دهم هجرى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله پس از مراسم حج

مسلمانان را در غدير خم جمع نمود و به آنان اعلام كرد كه على بن ابى‏طالب عليه‏السلام امام

آنان است، و اين گونه اطاعت و ولايت او را بعد از رحلت خود بر آنان واجب كرد.

درباره اين واقعه چند نكته مهم قابل توجه است:

الف. على عليه‏السلام نقطه دايره غدير

اين مسئله كه على عليه‏السلام نقطه پرگار غدير شد، يك مسئله اتفاقى و تصادفى نبود،

همانگونه كه اصل اين حقيقت نيز فراتر از عالم اجسام و قبل از خلق آسمانها و زمين

بوده است. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در اين باره مى‏فرمايد: «من و على دو نور در پيشگاه پروردگار

سبحان بوديم. سپس خدا ما را به صلب آدم منتقل كرد، و همچنان ما را از صلبى به

صلب ديگر منتقل مى‏كرد تا آنكه من از عبداللّه‏ و على از ابوطالب به دنيا آمد. سپس نور

ما در حسن و حسين به يكديگر پيوست. لذا آن دو نور از نور رب العالمين هستند».


رواياتى به اين مسئله گواهى مى‏دهد كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله درباره على عليه‏السلام فرموده است:

«يا على، تو از من هستى و من از توام»، و نيز فرموده: «من كنت مولاه فعلى مولاه».

به خاطر همين نقطه حساس در خلقت محمد و على عليهماالسلام، خداوند نسل و فرزندان هر

پيامبرى را از صلب خود او قرار داده، ولى فرزندان محمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را در صلب على عليه‏السلام قرار

داده است.

ب. هدف از قرار گرفتن اميرالمؤمنين عليه‏السلام بر فراز منبر غدير

توقف اميرالمؤمنين عليه‏السلام در كنار پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در روز غدير اهداف بسيارى را در نظر

داشته، كه از جمله آنها يادآورى برنامه يوم العشيرة و ليلة المبيت است. آن روز پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله

به على عليه‏السلام فرمود: يا على، آيا راضى هستى در جاى من بخوابى؟ عرض كرد: «بلى

يا رسول اللّه‏، راضى هستم كه روح من سپر روح تو و جان من فداى جان تو باشد. بلكه

راضى هستم روح و جان من فداى هر كسى باشد كه به تو تعلق دارد. آيا من زندگى را

جز براى خدمت تو و اجراى دستوراتت و دوستى دوستانت و يارى برگزيدگانت و

جهاد با دشمنانت خواسته‏ام؟ اگر اين نبود دوست نداشتم حتى يك ساعت در دنيا زنده

بمانم».

در حديث قدسى نيز مى‏فرمايد: «اى احمد، اگر تو نبودى افلاك را خلق نمى‏كردم، و

اگر على نبود تو را خلق نمى‏كردم، و اگر فاطمه نبود هر دوى شما را خلق نمى‏كردم». آيا

كسى مانند على عليه‏السلام خود را فداى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله كرده است؟ اگر على عليه‏السلام نبود چه كسى جان

خود را سپر بلاى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله قرار مى‏داد؟!

ج . على عليه‏السلام هارون امت

واقعه غدير تأكيد دارد كه على بن ابى‏طالب عليه‏السلام موقعيت و منزلت هارون را در هر

مناسبتى دارد، و اين معنى از فرمايش پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در غدير استفاده مى‏شود كه فرمود:

«اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله». در واقع خطبه

پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در اينجا به وجود شرايط امامت در امام على عليه‏السلام براى حاضرين و غايبين

اشاره مى‏نمايد و پيرو آن مخالفين را مورد لعنت قرار داده و به دشمنى و برائت از آنان

امر مى‏نمايد؛ و جامعه بشريت را به ولايت و پيروى از او فرامى‏خواند.


سپس به همه مردم اعلام مى‏كند كه اطاعت مطلق حق على عليه‏السلام است. شاهد اين مطلب

آن است كه ابتدا از مردم درباره ولايت خود اقرار مى‏گيرد كه آيا نسبت به مؤمنين از

خودشان سزاوارتر نيستم؟ و آنگاه كه شهادت مى‏دهند همان حق تصرفى كه خود دارد

براى على عليه‏السلام نيز واجب مى‏كند.

از اين مسئله استفاده مى‏كنيم كه خداوند تعالى اكمال دين و اتمام نعمت را به زعامت

و رهبرى و ولايت اميرالمؤمنين صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مقيد فرموده، به گونه‏اى كه تحقق هر زعامت و امامتى

غير از رهبرى ايشان از نظر اسلام ارزشى ندارد.

د. غدير دستور خداست، و سقيفه بدعت

خداوند تعالى در روز غدير توسط جبرئيل امين به پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وحى فرستاد: «يا ايها

الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم‏تفعل فما بلغت رسالته و اللّه‏ يعصمك من

الناس». در اين خطاب خداوند پيامبرش را تهديد كرده كه اگر مسئله مهم ولايت را به

مردمى كه بيش از صد و بيست هزار نفر بودند، نرساند وظيفه رسالت خويش را انجام

نداده و گويا در طول دوران بعثت خويش هيچ پيامى را به مردم نرسانده است. از اين

آيه استفاده مى‏شود كه غدير اساس همه پيامهايى است كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله از طرف خدا به مردم

رسانده است، و به همين جهت كمال و تمام دين با غدير و ولايت قرار داده شده است.

بنابراين آيه تبليغ و آيه اكمال دستور صريح خداوند درباره ولايت و غدير است. پس

چگونه با چنين نص صريحى مخالفت مى‏كنند، در حالى كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در متن خطبه

تصريح فرموده كه مخالف آن دشمن است، و هر كس دشمن پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله باشد دشمن

خداست، و هر كس با خدا دشمنى كند از دين خارج است؟!

پانویس

  1. غدير در احساس ملت‏ها: ص ۵ - ۸.