بررسی مکانی وجغرافیایی مسیرغدیر از دیر باز مورد تحقیق و بررسی عالمان ودانشمندان بوده وهست وکتاب ها ومقالاتی در همین زمینه تألیف گردیده،که در این مقاله به بعضی از آنها اشاره شده است.حتی مکان هایی که در مسیر غدیر خم قرار داشته وپیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در آن مکان ها توقفی کرده ویااستراحتی نموده اند و بعضاٌ وقایع مهمی در آن مکان ها رخ داده است.

معنای قدید

قَدِید [ق َ]بفتح القاف وکسر الدال الاولی؛ القَديد: اللحم المَمْلُوحُ المُجَفَّف في الشمس، فَعِيل بمعنى مفعول. و القَدِيدُ: الثوب الخَلَقُ أَيضاً: گوشت نمک سود،خشک شده در آفتاب را گويند كه بر وزن فعيل آمده وهمچنين به پيراهن كهنه هم گفته شده است.[۱]

قُدَید: [ق ُ دَ]بضم القاف و فتح الدال الاولی؛

تصغير القدّ من قولهم قددت الجلد، أو من القد، بالكسر، و هو جلد السخلة، أو يكون تصغير القِدد من قوله تعالى: طَرائِقَ قِدَداً، و هي الفِرق؛مصغر قَدّ یا مصغر قِدّ يا مصغر قِدَد به معنی وبر وزن فِرَق.[۲]

مُسَيْحٌ صَغِيرٌ. و القُدَيْدُ: رجل. و المِقْدَادُ: اسم رجل من الصحابة؛ و القُدَيْدُ: اسم ماء بعينه.

و قُدَيدٌ: موضع و قُدَيْدٌ: فرس عَبْس بنِ جِدّان.نام مردی است.[۳]

گلیم کوچک خط دار را هم قديد گويند.نام موضعی است بين مكه ومدينه و نزدیک مکه.

قُدَیدمورد نظردر اين مقاله:بضَمِّ القاف ،مُصغَر شده است که مکانی است در نزدیکی کُراع الغَمیم و در محدوده جحفه وغدیر خم قرار گرفته است.


وقایع اتفاق افتاده در قدید

با بررسی تاریخی وجغرافی مسیر  غدیربه منطقه ای برخورد می کنیم به نام قُدید که این مکان در مسیر مکه به سوی جحفه درمیان راه غدیر قرار گرفته ،روز هفدهم ذی الحجة کاروان پیامبرصلی الله علیه وآله به «وادی قُدَید» رسید که تا غدیر کمتر از یک روز دیگر فاصله داشت. آبادی «قُدید» در آغاز وادی، قرار داشت و «غدیر خم» در انتهای همین وادی بود. با ورود به آبادی کاروان توقف کرد و مردم برای استراحت از راهی که شبانه طی شده بود پیاده شدند.

دعاهای مستجاب در قدید

با نزول کاروان در قدید و فرا رسیدن هنگام نماز، صف‌ها آماده شد پیامبرصلی الله علیه وآله پس از نماز صدای خود را بلند کرد به گونه‌ای که همه بشنوند:

«اللَّهُمَّ هَبْ لِعَلِيٍّ الْمَوَدَّةَ فِي صُدُورِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْهَيْبَةَ وَ الْعَظَمَةَ فِي صُدُورِ الْمُنَافِقِين‏»

«خدایا، به علی محبت در سینه مؤمنین و هیبت و عظمت در سینه منافقین عنایت فرما».[۴]

  آنگاه علی‌علیه السلام را فرا خواند و در حضور مردم فرمود: یا علی، دستان خویش را به سوی آسمان بلند کن و دعا کن تا من آمین بگویم. یا علی، بگو:

«اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي عِنْدَكَ عَهْداً وَ اجْعَلْ لِي عِنْدَكَ وُدًّا وَ اجْعَلْ لِي فِي صُدُورِ الْمُؤْمِنِينَ مَوَدَّة»

«خدایا برای من نزد خود عهد وپیمانی قرار ده،وبرای من در پیشگاهت دوستی ومودت قرار ده،وبرایم در سینه مومنین محبتی قرار ده.»[۵] امیرالمؤمنین‌علیه السلام دعای پیامبرصلی الله علیه وآله را تکرار کرد و آن حضرت آمین گفت.همچنین پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: یا علی، هر دعایی برای خود دوست داری بنما تا آمین بگویم. امیرالمؤمنین‌علیه السلام هم سه بار این دعا را تکرار کرد:

«اللَّهُمَّ ثَبِّتْ‏ مَوَدَّتِي‏ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»

«خدایا، مودت و محبت مرا تا روز قیامت در قلوب مردان و زنان مؤمن ثابت و پایدار فرما»، و پیامبرصلی الله علیه وآله آمین گفت.[۶]

پس از دعای امیرالمؤمنین‌علیه السلام و آمین پیامبرصلی الله علیه وآله در حضور مردم،اين آیات نازل شد:

  إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا ﴿٩٦﴾فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنْذِرَ بِهِ قَوْمًا لُدًّا ﴿٩٧﴾  

«کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام می‌دهند به زودی خداوند برای آنان مودّت قرار می‌دهد. ما آن را بر زبان تو آسان نمودیم تا متقین را بشارت دهی و قومی که در خصومت شدید هستند بترسانی».[۷]

  نزول این آیات به معنای استجابت دعای پیامبر و امیرالمؤمنین‌ علیهما السلام بود، که مردم از سرعت استجابت این دعا تعجب کردند.پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: «یا علی، خداوند آیه‌ای از کتابش درباره تو نازل کرده و برای تو در قلب هر مؤمنی محبت قرار داده است». سپس فرمود:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِينَ تَتُوقُ‏ إِلَيْكَ‏ بِالْمَوَدَّة؛ شکر خدایی را که قلوب مؤمنین را با محبت مشتاق تو قرار داد»

و آنگاه فرمود: «هیچ مؤمنی را نمی‌بینی مگر آنکه در قلب او محبت علی‌علیه السلام است».[۸]

در همین موقعیت پیامبرصلی الله علیه وآله به امیرالمؤمنین فرمود:

«يَا عَلِيُّ إِنِّي سَأَلْتُ رَبِّي أَنْ يُوَالِيَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ فَفَعَلَ وَ سَأَلْتُ رَبِّي أَنْ يُوَاخِيَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ فَفَعَلَ وَ سَأَلْتُ رَبِّي أَنْ يَجْعَلَكَ وَصِيِّي فَفَعَل‏.؛ «من از پروردگارم خواستم که بین من و تو ولایت قرار دهد، و خدا پذیرفت؛ و از او خواستم بین من و تو برادری قرار دهد، و او پذیرفت؛ و از او خواستم تو را جانشین من قرار دهد، و او پذیرفت.»[۹]

این مراسم دعا و آمین و استجابت فوری الهی با نزول آیه در حضور مردم و تفاصیلی که ذکر شد، یک مقطع استثنایی در زندگانی پیامبرصلی الله علیه وآله به شمار می‌آمد که همه را مبهوت و متعجب کرد و در آستانه غدیر مقام عظیم علی بن ابی‌طالب‌علیه السلام را در پیشگاه خداوند روشن ساخت.

خنثی شدن توطئه منافقین در قُدید

زمان استراحت در «قُدید» به پایان رسید و کاروان آماده حرکت به سوی غدیر شد. منافقین در آن لحظات با نزدیک شدن غدیر به تکاپوی عجیبی افتادند و برای اجرای نقشه‌های خود وارد عمل شدند. با اینکه پیامبرصلی الله علیه وآله از مکه اعلام عمومی داده بود که همه باید در غدیر برای برنامه مهمی توقف کنند، ولی در «قدید» آن منافقین عده‌ای را نیز اغفال کردند و با هم نزد حضرت آمدند و اجازه خواستند که از کاروان جدا شوند و از شرکت در مراسم معاف باشند تا زودتر به خانه‌هایشان برسند!!

پیداست که منظور از این حرکت عدم حضورشان در غدیر بود تا بتوانند نتایج بعدی را بگیرند، به خصوص آنکه سخنگوی این گروه ابوبکر بود!!

پیامبرصلی الله علیه وآله با مشاهده حرکت مرموز این گروه فرمود: «چه شده که از پیامبرتان گریزانید به حدی که اگر سمتی از درختی به سوی من باشد شما همان سویش را مبغوض‌تر می‌دارید»؟! اینجا بود که اغفال شدگان به گریه درآمدند و از این کار خود شرمنده شدند. ابوبکر که نقشه را بر آب می‌دید خود را جلو انداخت و گفت: «کسی که از این پس از تو اجازه بگیرد سفیه است»![۱۰]

با شکست این توطئه، بارها را برای غدیر بستند و آن روز را تا شب به سمت غدیر پیش آمدند، بدون آنکه احدی جرئت جدا شدن از کاروان را داشته باشد. در شب هیجدهم ماه ذی الحجة  کاروان مسیر شبانه خود را به سوی غدیر می‌پیماید.

پانويس

  1. لسان العرب،ج‏ ۳،ص ۳۴۴.
  2. معجم البلدان،ج‏ ۴،ص ۳۱۳.
  3. معجم البلدان،ج ۱،ص ۴۹۲؛ لسان اللسان، ج‏ ۲،ص ۳۶۰.
  4. بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۳۵۴؛ تفسيرالبرهان، ج ۳، ص۸۶؛ تفسير عياشي، ج۲، ص۱۴۲.
  5. تفسیر فرات کوفی،ص ۲۴۸.
  6. تفسير فرات كوفي،ص۲۵۲.
  7. مریم/۹۶و۹۷.
  8. شواهد التنزيل، ج ۱، ص ۴۷۷.
  9. الكافی،ج ۸،ص ۳۷۸؛ تفسير عياشي، ج ۲، ص ۱۴۱.
  10. مسنداحمدابن حنبل،ج۴،ص۱۶.مسند طیالسی،ص۱۸۲.مجمع الزوائد،ج۱۰،ص۴۰۸.

منابع

  • بحارالانوار؛محمدباقر مجلسی، م ۱۱۱۰ ق، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، دوم، ۱۴۰۳ق.
  • البرهان فی تفسیر القرآن؛هاشم الحسینی البحرانی، ‏م ۱۱۰۷ ق‏، قم: مؤسسة البعثة، اول، ۱۳۷۴ ش.
  • تفسیر العیّاشی؛محمد بن مسعود عیاشی، م ۳۲۰ ق‏، تحقیق:هاشم رسولی محلاتی، تهران: ‏المطبعة العلمیة، اول، ۱۳۸۰ ق‏.
  • تفسیر فرات الکوفی‏؛فرات بن ابراهیم کوفی، م ۳۰۷ ق‏، تحقیق: محمد کاظم، تهران: مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی‏، اول، ۱۴۱۰ ق.
  • شواهد التنزیل لقواعد التفضیل؛عبید الله بن عبدالله حسکانی، م ۴۹۰ ق‏، مصحح: محمدباقر محمودی، تهران‏: التابعة لوزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، اول، ۱۴۱۱ق.
  • الکافی‏؛محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی، م۳۲۹ ق، تحقیق: علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران: دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ ق.
  • لسان العرب؛ محمد بن مکرم بن علی، أبو الفضل، جمال الدین ابن منظور الأنصاری، م۷۱۱ق، بیروت:دار صادر، الثالثة، ۱۴۱۴ق.
  • لسان اللسان؛عبدالله علی مهنا، معاصر، بیروت:دار الکتب العلمیة، اول.
  • مجمع الزوائد ومنبع الفوائد؛علی ابن ابی بکر بن سلیمان الهیثمی، م ۸۰۷ ق، تحقیق:محمد عبد القادر احمد عطا، بیروت:دار الکتب العلمیه، اول، ۱۴۲۲ق/۲۰۰۱م.
  • مسند ابی داود الطَیالسی؛سلیمان ابن داود بن الجارود، م۲۰۴ق، تحقیق:محمد ابن عبدالمحسن ترکی، مصر-جیزه:مرکز البحوث والدراسات العربیه والاسلامیه بدار هجر، اول، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۹م.
  • مسند أحمد؛ أحمد بن محمد بن حنبل شیبانی، م ۲۴۱ ق، تحقیق: شعیب الأرنؤوط-عادل مرشد، بیروت: مؤسسة الرسالة، اول، ۱۴۲۱ق.
  • معجم البلدان؛ شهاب الدین أبی عبدالله یاقوت بن عبدالله الحموی، بیروت:دار إحیاء التراث العربی.