آيه ۱۳۷ اعراف و غدیر

نسخهٔ تاریخ ‏۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۱ توسط Shamloo (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

Ra bracket.png وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا ۖ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَىٰ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا ۖ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ La bracket.png

و به آن گروهی که همواره ناتوان و زبونشان شمرده بودند، نواحی شرقی و غربی آن سرزمین را که در آن [از جهت فراوانی نعمت، ارزانی و حاصل‌خیزی] برکت قرار داده بودیم، بخشیدیم؛ و وعده نیکوتر و زیباتر پروردگارت بر بنی‌اسرائیل به [پاداش] صبری که [بر سختی‌ها و بلاها] کردند تحقّق یافت، و آنچه را که همواره فرعون وفرعونیان [از کاخ و قصرهای مجلّل] و سایه‌بان‌های خوش‌نشین می‌افراشتند، نابود کردیم.


آیه ۱۳۷ سوره اعراف آیه‌ای که امام علی علیه اسلام سال‌ها پس از رخداد غدیر در خطبه‌ای برای اثبات شأن پذيرندگان ولايت خود از آن استفاده کرد.

آیه ۱۳۷ سوره اعراف
مشخصات آیه
سورهسوره اعراف (۷)
آیه۱۳۷
جزء۹
محتوای آیه
مکان نزولمکه
موضوعمستضعفان وارثان نهایی زمین

در این خطبه و با استفاده از آیه ۱۳۷ اعراف، درباره مقامات و شئون دوستداران اميرالمؤمنين‏ عليه السلام با اتکا به پايه‌هاى اعتقادى آن، يعنى داشتن قلبى مطمئن و خالی از شک، بحث شده است. در ادامه، به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» پرداخته شده و آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است.

آنچه به‌عنوان تفسير آيه ۱۳۷ سوره اعراف از اقتباس آن در خطبه امام علی علیه اسلام استفاده شده این است كه آيا منظور حضرت از جمله Ra bracket.png وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه La bracket.png واقعه غدير است يا تحقق عينى غدير پس از ۲۵ سال غصب خلافت كه با در دست گرفتن خلافت توسط اميرالمؤمنين‏ عليه السلام صورت گرفت. هر دو احتمال به‌معناى تحقق فرمان الهى در جامعه دانسته شده، ولى جهت‌گيرى آن متفاوت دانسته شده و جداگانه مورد بررسى قرار گرفته است.

آیه‌ای در شأن پذيرندگان ولايت امام علی

به‌گفته محققان، در خطابه امیرالمؤمنان در غدير آياتى از قرآن به‌صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ديده مى‌شود. مقامات و شئونى كه درباره دوستداران اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در اين قسمت‌ها مطرح شده، از پايه‌هاى اعتقادى آن، يعنى داشتن قلبى مطمئن و خالی از شک، آغاز شده است. در ادامه، به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده و آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت، در امان‌بودن از آتش و استقبال از دوستداران على‏ عليه السلام با سلام بهشتى دانسته شده است.

اين آيات تضمين‌شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۶ آيه برشمرده شده است، كه از جمله آنها آيه ۱۳۷ سوره اعراف است:

  وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتِى بارَكْنا فِيها وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى عَلى بَنِى ‏إِسْرائِيلَ بِما صَبَرُوا وَ دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ؛ و به آن گروهی که همواره ناتوان و زبونشان شمرده بودند، نواحی شرقی و غربی آن سرزمین را که در آن [از جهت فراوانی نعمت، ارزانی و حاصل‌خیزی] برکت قرار داده بودیم، بخشیدیم؛ و وعده نیکوتر و زیباتر پروردگارت بر بنی‌اسرائیل به [پاداش] صبری که [بر سختی‌ها و بلاها] کردند تحقّق یافت، و آنچه را که همواره فرعون وفرعونیان [از کاخ و قصرهای مجلّل] و سایه‌بان‌های خوش‌نشین می‌افراشتند، نابود کردیم  .[۱] اين آيه از چهار بُعد مورد بررسی قرار گرفته است.

آیه در متن خطبه امیر المؤمنین در غدير

به‌نقل از برخی منابع، آیه ۱۳۷ سوره اعراف در متن خطبه امام علی علیه السلام در غدیر مورد استناد قرار گرفته است: «فَأَنْزَلَ اللَّه عَلى نَبِيِّهِ يَوْمَ الدَّوْحِ ما بَيَّنَ عَنْ ارادَتِهِ فى خُلَصائِهِ وَ ذَوِى اجْتِبائِهِ وَ امَرَهُ بِالْبَلاغِ. فَكَمَّلَ اللَّه دينَهُ وَ اقَرَّ عَيْنَ نَبِيِّهِ وَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُتابِعينَ وَ كانَ ما قَدْ شَهِدَهُ بَعْضُكُمْ وَ بَلَغَ بَعْضُكُمْ وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه الْحُسْنى عَلَى الصّابِرينَ وَ دَمَّرَ اللَّه ما صَنَعَ فِرْعَوْنُ وَ هامانُ وَ قارُونُ وَ جُنُودُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ؛ خداوند در روز غدير بر پيامبرش نازل كرد آنچه از اراده‌‏اش درباره بندگان خالص و انتخاب‌شدگانش پرده برداشت و به او دستور ابلاغ داد... پس خداوند دين خود را كامل كرد و چشم پيامبرش و مؤمنين و تابعين را روشن نمود، (واقعه غدير) اتفاق افتاد كه بعضى از شما در آن حاضر بوديد و براى بعضى از شما خبر آن رسيد، و وعده نيک خدا براى صابران به انجام رسيد؛ و آنچه فرعون و هامان و قارون و لشكريانش ساخته بودند و بناهايى را كه بالا برده بودند درهم كوبيد».[۲]

موقعيت تاريخى استناد به آیه

به‌گزارش برخی محققان، حدود سى سال پس از واقعه غدير، در روز جمعه‌اى كه عيد غدير بود، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در کوفه جشن غدير را بر پا كرد و به همين مناسبت شخصاً سخنرانى مفصلى ايراد نمود و در آن مطالب بسيار مهمى درباره غدير بيان کرد. در قسمتى از اين خطابه، حضرت با اشاره‏‌اى به گذشته خلافت مغصوب و سردمداران آن اجمالى از نزول آيه تبلیغ و آيه اكمال را ذكر کرد و براى بيان چگونگى اتمام حجت الهى آيه ۱۳۷ سوره اعراف را به‌صورت اقتباس در كلام خويش آورد.

این اقتباس چنین گزارش شده است: در قرآن   كَلِمَتُ رَبِّكَ   آمده كه حضرت به «كَلِمَةُ اللَّه» تعبير كرد. نيز در قرآن   بِما صَبَرُوا   آمده كه حضرت به «عَلَى الصّابِرينَ» تغییر داد. سپس بقيه آيه را كه   دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ ...   است که از صيغه متكلم به‌صورت غايب آورد. آنگاه به‌جاى   فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ   فرعون، هامان، قارون و لشكريان آنان را ذكر كرد و ادامه داد:   وَ دَمَّرَ اللَّه ما صَنَعَ فِرْعَوْنُ وَ هامانُ وَ قارُونُ وَ جُنُودُهُ   و سپس آخر آيه را عيناً آورد كه   وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ   است.

موقعيت قرآنى آیه

موقعیت قرآنی آيه ۱۳۷ اعراف در زمينه داستان حضرت موسى‏ عليه السلام و فرعون شمرده شده است. این داستان از آيه ۱۰۳ در سوره اعراف آغاز شده و از ابتداى ظهور و بعثت آن حضرت و سخنانش با فرعون تا داستان ساحران و منتهى‌شدن ماجرا به پيگيرى شديد فرعون درباره حضرت موسى ‏عليه السلام و اصحابش ذكر شده است. سپس به گرفتارى ياران فرعون به قحطى، طوفان، ملخ، شپش، قورباغه و خون و درخواست آنان كه در صورت از ميان رفتن اين بلاها ايمان بياورند و ايمان‌نياوردن آنان پس از رفع بلا اشاره شده است. سپس ادامه آن که فرعون و يارانش در دريا غرق شدند و خداوند مشرق و مغرب زمين را در اختيار مستضعفان قرار داد.

در اين قسمت از داستان موسی و فرعون، كه اواسط آيه ۱۳۷ و آيه محل استشهاد است، خداوند كامل‌شدن كلمة اللَّه و وعده نيک خود را بر بنى‌‏اسرائيل اعلام مى‏‌کند و اينكه آنچه فرعون و قومش بنا كرده بودند نابود شده است.

تحليل اعتقادى آیه در خطبه

آنچه به‌عنوان تفسير آيه ۱۳۷ سوره اعراف از اقتباس آن در خطبه امام علی علیه اسلام استفاده شده این است كه آيا منظور حضرت از جمله   وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه   واقعه غدير است يا تحقق عينى غدير پس از ۲۵ سال غصب خلافت كه با در دست گرفتن خلافت توسط اميرالمؤمنين‏ عليه السلام صورت گرفت. هر دو احتمال به‌معناى تحقق فرمان الهى در جامعه دانسته شده، ولى جهت‌گيرى آن متفاوت دانسته شده و جداگانه مورد بررسى قرار گرفته است:

«تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه» به‌معنای واقعه غدير

اين تفسير از نظر معنى دارای ارتباط مستقيم با آيه   الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى   دانسته شده و اداكننده همان معنى تلقی شده است. گفته شده که این تفسیر ناظر به زحمات ۲۳ ساله پيامبر صلى الله عليه و آله كه بسيارى از كفار، مشركان و منافقان بر سر راه حضرت مانع ايجاد مى‏‌كردند است؛ زحماتی که خداوند پيامبرش را در قبال آنها سفارش به صبر نمود و در اثر صبر برنامه رسالت حضرت تا مرحله نهايى آن، كه اعلام ولايت بود، پيش رفت. پیشرفتی که حاصل آن این دانسته شده که از طرف خدا امامان صابرى همچون خود پيامبر صلى الله عليه و آله براى امت انتخاب شدند و وعده خدا به انجام رسيد و توطئه‏‌هاى دشمنان شكست خورد.

گفته شده که اين تفسير در روايت مفصلى از امام صادق علیه السلام چنين آمده است: پيامبر صلى الله عليه و آله صبر در برابر مشركان را پيشه كرده بود تا آنكه نام خداوند تعالى را به زبان آورد و ذات اقدس او را تكذيب كردند. آن حضرت به خداوند عرضه داشت: «درباره جانم و خاندانم و آبرويم صبر كردم، ولى در برابر سخن زشت نسبت به خدايم صبر و تحمل ندارم». خداوند اين آيه را نازل كرد:   فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ؛ بر آنچه مى‌گويند صبر كن  . بر اثر نزول این آیه بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله بر همه ناراحتى‌‏ها صبر كرد. سپس خداوند او را به امامانی از خاندانش بشارت داد و آنان را موصوف به صفت صبر کرد و گفت: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ؛ ما آنان را امامانى قرار داديم كه به امر ما هدايت مى‏‌كنند آنگاه كه صبر كردند و به آيات ما يقين داشتند» . ... خداوند هم اين صبر پيامبر صلى الله عليه و آله را مورد تشكر قرار داد و اين آيه را نازل كرد:   وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى عَلى بَنِى ‏إِسْرائِيلَ بِما صَبَرُوا وَ دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ؛ كلمه نيک پروردگارِ تو بر بنى‌‏اسرائيل كامل شد به‌خاطر صبرى كه نمودند و آنچه فرعون و قومش ساختند و بناهايى كه بالا بردند در هم كوبيديم  . پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اين آيه بشارت و انتقام است.

با تلفیق اين كلام امام صادق‏ عليه السلام با كلام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در جشن غدير (كه حضرت با ذكر واقعه غدير آيه   تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى   را معنى كرد) چنین نتیجه‌گیری شده است: با آن همه تلاش كفار در آغاز راه اسلام و همه توطئه‌هاى منافقین در سال‌‏هاى آخر حیات پیامبر، به‌خصوص توطئه‏‌گران صحيفه و سقیفه كه در سال آخر عمر پيامبر صلى الله عليه و آله و به‌خصوص همزمان با غدير نقشه‏‌هاى بسيارى را طراحى كردند و حتى نقشه قتل حضرت را ريختند، خداوند صبر عظيم رسولش را به‌ثمر نشاند. سپس، وعده خود را با معرفى على بن ابى‏‌طالب و يازده امام ‏عليهم السلام بعد از او در غدير به مقام عمل رساند و تلاش‌‏هاى مذبوحانه فرعون، هامان و قارون امت و یاران آنان را در ايجاد مانع از چنين مراسمى بى‌‏ثمر قرار داد.

تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه به‌معنای دوران خلافت ظاهرى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام

اين تفسير بر اساس معناى «صابرين» و «فرعون و هامان و قارون» در اين آيه، كه از كلام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام استفاده شده، انجام گرفته است. حضرت در بخش اولِ كلامى كه نقل شد داستان غدير را بيان مى‏‌کند تا آنجا كه مى‏‌گوید: در آن ماجرا بعضى از شما حاضر بوديد و به بعضى از شما خبر آن رسيد. آنگاه در صدد بيان شرایط زمان خود بر مى‏‌آيد و اينكه از غدير تا آن روز چه فراز و نشيبى طى شده و اكنون كه خلافت در اختيار حضرت قرار گرفته اكثريت همراه حضرت هستند و عده كمى هنوز در راه راست قرار نگرفته‏‌اند و به‌زودى خداوند آنان را از ميان بر مى‌‏دارد. اين مطالب را حضرت چنين بيان مى‏‌كند: «وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه الْحُسْنى عَلَى الصّابِرينَ وَ دَمَّرَ اللَّه ما صَنَعَ فِرْعَوْنُ وَ هامانُ وَ قارُونُ وَ جُنُودُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ وَ بَقِيَتْ حُثالَةٌ مِنَ الضَّلالِ لايَأْلُونَ النّاسَ خَبالاً، يَقْصُدُهُمُ اللَّه فى دِيارِهِمْ وَ يَمْحُو آثارَهُمْ وَ يُبيدُ مَعالِمَهُمْ وَ يُعَقِّبُهُمْ عَنْ قُرْبٍ الْحَسَراتُ وَ يُلْحِقُهُمْ بِمَنْ بَسَطَ اكُفَّهُمْ وَ مَدَّ اعْناقَهُمْ وَ مَكَّنَهُمْ مِنْ دينِ اللَّه حَتّى بَدَّلُوهُ وَ مِنْ حُكْمِهِ حَتّى غَيَّرُوهُ وَ سَيَأْتى نَصْرُ اللَّه عَلى عَدُوِّهِ لِحينِهِ وَ اللَّه لَطيفٌ خَبيرٌ؛ اكنون وعده نيک خداوند بر صابران عملى شده و خداوند آنچه فرعون و هامان و قارون و لشكر او ايجاد كردند و آنچه را بنا كردند در هم كوبيد، و فقط عده بى‏‌ارزشى از اهل ضلالت مانده‌‏اند كه در افساد كار مردم هيچ كوتاهى نمى‏‌كنند و خداوند در ديار آنان به سراغشان مى‌‏رود و آثارشان را محو مى‏‌كند و پايه‏‌هاى آنان را نابود مى‏‌نمايد. و به زودى حسرت برايشان باقى مى‏‌گذارد، و آنان را به كسانى ملحق مى‏‌كند كه دست خود را باز كردند و گردن كشيدند و دين خدا در دستشان قرار گرفت و آن را تغيير دادند و حكم خدا در اختيارشان قرار گرفت و آن را تحريف نمودند، و به‌زودى در هنگام خود يارى خدا بر ضد دشمنش مى‌آيد و خداوند لطف‌كننده و آگاه است...».[۳]

گفته شده که در اين كلام حضرت در جشن غدیر «صابران» كسانى‌اند كه در طول ۲۵ سال غصب خلافت صبر كردند و خداوند پاداش اين صبر را به دست گرفتن خلافت توسط صاحب حقيقى آن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام قرار داد؛ همان‌گونه كه با حضور آن حضرت همه توطئه‌های سقیفه خنثی شد. پس «فرعون» كنايه از اولى و «هامان» كنايه از دومى و «قارون» كنايه از سومى است؛ چنانكه در روايات بسيارى اين كنايات وارد شده است.[۴] به گفته برخی محققان، براى آنكه در اين كنايه روشن شكى باقى نماند حضرت به‌صراحت بدعت‌گذارى و تحريف آنان در دين خدا را يادآور مى‏‌شود، و باقيماندگان سقيفه را ملحق به آنان مى‌‏داند.

بنابر آنچه گفته شده چنین جمع‌بندی شده که معناى «تَمِّتْ كَلِمَةُ اللَّه الْحُسْنى» تحقق عملى و عينى غدير است كه مردم طعم آن را در پنج سال حكومت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام چشيدند؛ كه آن هم با توطئه دشمنان و جنگ‏‌هاى پى‌درپى همراه بود. گفته شده طعم حقيقى غدیر با ظهور حضرت بقية اللَّه الاعظم ارواحنا فداه ظهور كند به مردم چشانده خواهد شد. آن روز را روز تحقق كامل‌عيار غدير دانسته شده است.

دو تفسیر و تضمین ولایی دیگر از آیه

در تفسیر اهل بیت علیهم السلام ذیل آیه ۱۳۷ اعراف آمده است: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود که وقتی مرا به معراج بردند صدایی شنیدم که گفت: یا محمّد! عرض کردم: بلی، ای خدای بزرگ! باز شنیدم که گفته شد: یا محمّد! تو بنده‌ من و من خدای تو هستم؛ مرا عبادت کن و توکّل بر من بنما زیرا تو در میان بندگان من نور من هستی و فرستاده به جانب بندگان من و حجّت من بر بندگان من می‌باشی. من بهشت خود را برای تو و پیروان تو خلق کردم و آتش دوزخ را برای مخالفان تو آفریدم و کرامت خود را به جانشینان تو و ثواب خود را به شیعیان آن‌ها دادم. من عرض کردم: خداوندا! جانشینان من کیستند؟ ندا آمد که یا محمّد، جانشینان تو کسانی هستند که اسامی آن‌ها بر ساق عرش نوشته شده است.

در همان‌جا به ساق عرش نگاه کردم؛ دوازده نور دیدم که در هر نوری سطر سبزی بود که نام هریک از جانشینان من در آن نوشته شده بود. اوّل آن‌ها علیّ‌بن‌ابی‌طالب و آخر آن‌ها مهدی امّت من بود. من عرض کردم: پروردگارا این‌ها بعد از من جانشینان من هستند»؟ ندا آمد که ای محمّد آری اینان دوستان و برگزیدگان و حجّت‌های من بعد از تو بر بندگان من می‌باشند و جانشینان و خلفاء و بهترین بندگانم بعد از تو هستند. به‌عزّت و جلال خودم قسم دین خود را به‌وسیله‌ی آن‌ها بر اوهام بشر غالب و کلمه‌ خود را به‌وسیله‌ی آن‌ها بلند می‌کنم و به‌وسیله‌ی آخرین آن‌ها زمین خود را [از وجود بی‌دینان و اهل معصیت] پاک می‌کنم و مشرق‌ها و مغرب‌های زمین را به او واگذار می‌کنم. بادها را در اختیار او می‌گذارم و ابرهای سخت را برای او رام می‌گردانم، و در راه آسمان بالا می‌برم و با لشکر خود نصرت می‌دهم و به‌وسیله‌ی فرشتگانم کمک می‌کنم تا آنکه دعوت مرا اعلان کنند و بندگان را بر عقیده به توحید من گرد آورند. آنگاه سلطنت او را طولانی می‌گردانم و روزگار دولتش را در میان دوستانم تا روز قیامت دراز می‌نمایم.[۵]

همچنین در روایتی دیگر از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که خطاب به امیرالمؤمنین علیه السلام گفت :«الْأَئِمَّهًُْ مِنْ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ أَنْتَ یَا عَلِیُّ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) الَّذِی یَفْتَحُ اللَّهُ تَعَالَی ذِکْرُهُ عَلَی یَدَیْهِ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا.؛ امام‌های بعد از من دوازده نفر هستند؛ اوّل آن‌ها ای علی تویی و آخرشان همان قائمی است که خدا به دستش مشرق‌ها و مغرب‌های زمین را واگذار کرده است».[۶]

پانویس

  1. اعراف /۱۳۷؛ غدير در قرآن، ج۲، ص۳۶۱ - ۳۶۶.
  2. بحار الانوار، ج۹۴، ص۱۱۵، ح۸؛ الاقبال، ص۴۶۲؛ مصباح المتهجد، ص ۷۵۵؛ مصباح كفعمى، ص۶۹۸ .
  3. بحار الانوار، ج۹۴، ص۱۱۵.
  4. درباره كنايه‌بودن اين سه لفظ از آن سه نفر به موارد زير مراجعه شود: بحار الانوار، ج۲۴، ص۱۶۹ ،۱۶۷ ، ۱۵۶ و ج۳۷، ص۳۴۳ و ج۴۷، ص۳۹۱ و ج۵۳، ص۲۵.
  5. تفسیر اهل بیت علیهم السلام، ج۵، ص۲۶۸؛ بحار الأنوار، ج۵۲، ص۳۱۲.
  6. تفسیر اهل بیت علیهم السلام، ج۵، ص۲۶۸؛ بحار الأنوار، ج۵۲، ص۳۷۸.