تدابیر امنیتی در غدیر ضد منافقین
تدابير امنيتى در غدير ضد منافقين××× 1 سخنرانى استثنائى غدير: ص 34 - 29. ×××
هر اندازه مراسمى گستردهتر و داراى اهداف مهم و الايى باشد نياز به تدابير امنيتى بيشترى دارد. اين نياز آنگاه بيشتر احساس مىگردد كه شركت كنندگان در مراسم از قشرهاى مختلف مردم با درجاتى متفاوت از نظر ايمان و فرهنگ و مليت باشند.
اوج اين نياز زمانى است كه مجرى برنامه يقين داشته باشد عدهاى توطئهگر در ميان شركت كنندگان حضور دارند؛ و اكثر آنان افرادى بىپروا و بىحيا با دلهايى پر از كينه، هيچ فرصتى را براى بر هم زدن مراسم از دست نخواهند داد.
در مراسم غدير گروهى از سردمداران نفاق با اطمينان از نزديكى رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله در فكر نقشههايى براى روزهاى پس از وفات آن حضرت بودند. اين گروه با توطئهها و دسيسههاى گوناگون، عدهاى از مردم ضعيف الايمان را با خود همراه مىكردند. اينان از هيچ اقدامى بر ضد برنامههاى پيامبرصلى الله عليه وآله كوتاهى نمىكردند، و از كارشكنى گرفته تا طرح نقشههاى پيچيده در مقابله با برنامههاى غدير همفكرى مىكردند و بدون اتلاف وقت وارد عمل مىشدند.
نمونه بارز آن نقشه قتل پيامبرصلى الله عليه وآله بود كه براى راه بازگشت از غدير تا مدينه در كوه »هَرشى« طراحى كردند، اما با اطلاع و اقدام به موقع پيامبرصلى الله عليه وآله خنثى شد. توضيح بيشتر در مورد ترور پيامبرصلى الله عليه وآله در عنوان: »منافقين / ترور پيامبرصلى الله عليه وآله« آمده است.
پس از آن هم نقشه قتل علىعليه السلام را طراحى كردند كه با اقدام سريع پيامبرصلى الله عليه وآله در سايه خبر خداوند خنثى شد. از جهتى ديگر تمام نگرانى پيامبرصلى الله عليه وآله از همين گروه بود و در متن خطابه نيز به حضور آنان و توطئههايشان تصريح كرد، و به خاطر همانان بود كه از خداوند تقاضاى حفظ نمود.
در مورد تدابير امنيتى در غدير مىتوان به نكاتى اشاره كرد:
1- نظارت مستقيم خداوند در غدير
با قاطعيت بايد گفت - چنان كه خود پيامبرصلى الله عليه وآله فرموده است - : اگر ضمانت حفظ از طرف خداوند و نزول آيه: »وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ« نبود، هرگز امكان برگزارى چنان مراسم مفصلى كه هر سوى آن نياز به كنترلى داشت و در جاى جاى آن توطئهگرانى حضور داشتند، امكان پذير نبود.
نزول بيش از چهل آيه از قرآن درباره اقدامات پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير، دليل بر عنايت خاص خداوند به اين برنامه اسلام است. از سوى ديگر نزول بيش از هشتاد آيه در افشاگرى عليه اقدامات منافقين در ايام غدير، از يك سو حاكى از ضمانتِ حفظ و حراست خداوند نسبت به پيامبرصلى الله عليه وآله و اجراى مراسم غدير است؛ و از سوى ديگر نشانگر تلاش بىوقفه دشمنان ولايت اهلبيتعليهم السلام در ايام آخر عمر پيامبرصلى الله عليه وآله است.
براى مقابله با چنين مسئله پيچيدهاى كه عدهاى به نام مسلمان در بين اجتماع مسلمين مشغول توطئه باشند و در ظاهر نتوان با آنان مقابله جدى كرد، پيامبرصلى الله عليه وآله شيوههاى مختلفى را به كار گرفت. همه روشها متمركز بر اين اصل امنيتى بود كه به اصل برنامه غدير لطمه نخورد و كمترين آشوبى بر پا نشود.
بنا بر اين، سياست پيامبرصلى الله عليه وآله بر مقابله جدى با آنان نبود و جز در مراحلى كه منافقين هتاكى را به نهايت مىرساندند، حضرت با آنان مدارا مىكرد و با اشاره و كنايه و ترساندنِ آنان از افشاى اسرارشان، سعى در فرو نشاندن فتنهها مىفرمود.
مجموع اقدامات امنيتى پيامبرصلى الله عليه وآله - كه در واقع انعكاس »وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ« بود - از زاويه نظارت مستقيم خداوند بر اجراى مراسم قابل توجه است، در حدى كه بيش از ده بار تحركات و تصميمات منافقين توسط جبرئيل به پيامبرصلى الله عليه وآله خبر داده شد.
آن حضرت طبق اِخبار الهى آنان را احضار كرد و مشت آنان را باز نمود و به يك معنى آنان را فلج كرد. در اثر اين خبرهاى غيبى، اين هراس بر دل آنان افتاده بود كه تصميم به هر اقدامى بگيرند خدا فوراً به پيامبرصلى الله عليه وآله خبر خواهد داد. جالب اينكه آنان با اينكه در دل به خدا و رسول ايمان نداشتند، اما مطمئن بودند كه اخبار صحيح و دقيق اقدامات آنان به پيامبرصلى الله عليه وآله مىرسد!
2- واداشتن منافقين به سكوت
يكى از سياستهاى پيامبرصلى الله عليه وآله در امنيت غدير ايجاد جوى بود كه منافقين در بين خود به اين نتيجه برسند كه فعلاً ايجاد آشوب به ضرر آنان است و نبايد با آبروى خود بازى كنند و وجهه خود را خراب كنند.
آنان در اوج كينهتوزى فقط به نجوا در بين خود اكتفا مىكردند و از اقدامات عملى پرهيز داشتند. دسيسههاى خود را هم با سؤالاتى در قالبهاى دلسوزانه يا آوردن بهانههاى بيجا مطرح مىكردند. البته گاهى آتش كينه زبانه مىكشيد، ولى با سياستهاى پيامبرصلى الله عليه وآله آب سردى بر آن ريخته مىشد و خنثى مىگرديد.
3- زير نظر داشتن دقيق منافقين
يكى ديگر از سياستهاى پيامبرصلى الله عليه وآله در امنيت غدير قرار دادن افراد قابل اعتمادى در بين مردم بود، تا حركات منافقين را زير نظر داشته باشند و به پيامبرصلى الله عليه وآله گزارش كنند، كه از بين آنان نام مقداد و ابوذر و حذيفه و بريده اسلمى به صراحت در تاريخ آمده است.
4- تهديد منافقين به افشاگرى
سياست ديگر پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله در امنيت غدير تهديد منافقين به افشاگرى بود كه به راحتى آنان را بر سر جايشان مىنشاند، چرا كه اكثر مردم از اقدامات آنان بىاطلاع بودند.
اين روش پيامبرصلى الله عليه وآله هنگام سخنرانى به طور جدى به كار گرفته شد، و حضرت دو بار در خطابه صريحاً اعلام كرد كه اگر بخواهم نام فتنهگران را ذكر كنم و آنان را معرفى نمايم مىتوانم، ولى با بزرگوارى رفتار مىكنم و از چنين كارى صرف نظر مىنمايم.
چند بار هم حضرت با كنايه وارد عمل شد و كلمه »اصحاب صحيفه« را بر زبان جارى كرد و لرزه بر اندام منافقين انداخت، در حالى كه به تصريح روايات اكثر مردم منظور حضرت را از »صحيفه« نفهميدند. چند بار هم افشاگرى به صراحت صورت گرفت و پرده از اقدامات خطرناك آنان برداشته شد.
5 - مدارا با منافقين براى حفظ امنيت
روش ديگر پيامبرصلى الله عليه وآله در برخورد با منافقين سياست مدارا بود. آن حضرت در برابر سؤالات ناهنجار و بهانهها و پيشنهادات فتنه جويانه آنان - بدون آنكه برخورد تندى داشته باشد - در كمال خونسردى پاسخ لازم را مىداد و هرگز به جهت فتنهگرى آنان اشاره نمىكرد.
با اين برخوردِ آرام، هم مردم پاسخ لازم را درباره مطالب مطرح شده مىشنيدند، كه اين خواسته منافقين نبود؛ و هم حيلههاى منافقين كه در راستاى تخريب اذهان و ايجاد فتنه بود، به نتيجه نمىرسيد.
6 - نمونههايى از تحركات منافقين
چند مورد از تحركات منافقين به عنوان نمونه ذكر مىشود:
در نزديكى غدير عدهاى به عنوان عجله براى خداحافظى آمدند، و پيامبرصلى الله عليه وآله فقط با اظهار تعجب آنان را شرمنده كرد. در اثناى خطابه سخنانى بين منافقين رد و بدل شد، كه حضرت با بىاعتنايى سخنان خود را ادامه داد. همچنين حركات و گفتارهاى مسخرهآميزى از آنان ديده شد، و پيامبرصلى الله عليه وآله فقط به اين اكتفا كرد كه آنان را احضار نمايد و مورد سؤال قرار دهد. جالبتر اين بود كه وقتى انكار كردند حضرت اصرار نفرمود، و همين اندازه ترس آنان را اقرارى حساب كرد كه از افشاى اسرار خود نگرانند.
منافقين پس از بيعت نيز تلاشهاى مذبوحانهاى را در شكلهاى گوناگون آغاز كردند. اولين شيوه وسوسه اندازى در قلوب مردم بود. دومين روش اين بود كه اظهار كنند هنوز نفهميدهاند منظور پيامبرصلى الله عليه وآله از مراسم مفصل غدير چيست! سومين شيوه شبهه اندازى در نسبتِ غدير به خدا بود. چهارمين روش مسئله تبديل علىعليه السلام به شخص ديگرى بود. پنجمين مسئله مطرح كردن شركت ديگران با علىعليه السلام در خلافت بود.
با آنكه مراسم عظيم غدير پاسخ همه اين شبهات و پيشنهادات را مىداد، اما پيامبرصلى الله عليه وآله با خونسردى كامل به سخنان آنان گوش مىداد، و پاسخ مناسب را - بدون آنكه از خود ناراحتى يا عصبانيت نشان دهد - به آنان مىفرمود.
با اين سياستهاى پيامبرصلى الله عليه وآله در سايه حفظ پروردگار بود كه سخنرانى غدير در امنيت كامل برگزار شد، و هر گونه شبههافكنى در مفاهيم و اهداف آن خنثى شد و كاملترين نتايج از آن گرفته شد.