اعتراف به مفاد حديث غدير[۱]

بسيارى از دانشمندان بزرگ اهل ‏سنت به دلالت حدیث غدیر به امامت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام تصريح كرده، و آشكارا بر مطلوب شيعه تنصيص كرده‏ اند!

از جمله احمد بن على بن عبدالقادر بن محمد مَقريزى، تقى ‏الدين (ت ۷۶۹-م ۸۴۰ ق) است. تقى ‏الدين مَقريزى مى ‏نويسد: ابن ‏زولاق (م ۳۸۷) گويد:

در روز هجدهم ماه ذى ‏حجه سال ۳۶۲ -  يعنى روز غدير -  عده ‏اى از مصريان و مغربيان و تابعانشان براى دعا جمع مى ‏شوند، چرا كه اين روز روزِ عيد است، زيرا رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله در اين روز به اميرالمؤمنين على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام وصیت كرد و او را به جانشينى برگزيد. اين كار ايشان، مُعِزّ[۲]را به شگفتى مى‏ آورد. اين نخستين كارى بود كه او در مصر انجام داد.[۳]

جلال ‏الدین سُیوطی[۴]وى را توثيق كرده و ستوده است. از جمله تأليفات او است: «درر العقود الفريدة فى تراجم الاعيان المفيدة»، «المواعظ و الاعتبار بذكر الخُطط و الآثار»، «عِقد جواهر الاسفاط من اخبار مدينة فُسطاط»، «ايقاظ الحنفاء باخبار الفاطميّين الخلفاء»، «السلوک بمعرفة دول الملوک» و «التاريخ الكبير».

همچنين ابن ‏زولاق (م ۳۸۷ق) -  كه مَقريزى سخنش را نقل كرده -  از مورّخان نامدار و معتمَد است. ابن‏ خَلِّكان و سُيوطى و ابن‏ وردى و كاتب چَلَبى[۵]وى را ستوده ‏اند.

نام او ابومحمد حسن بن ابراهيم بن حسين بن حسين بن حسن بن على بن خالد بن راشد بن عبداللَّه بن سليمان بن زولاق است. از جمله تألیفات وى كتابى در احوال مصر و نيز «أخبار قضاة مصر» است.

روايت حديث غدير[۶]

يكى از علما و بزرگان اهل ‏سنت كه حدیث غدیر را نقل كرده احمد بن على بن عبدالقادر مَقريزى است. مقريزى در «المواعظ و الاعتبار بذكر الخطط و الآثار» حديث غدير را با اشاره به ماجراى غدير ذيل عنوان «عید غدیر» نقل كرده است.[۷]

نقلِ عيد غدير[۸]

مراسم جشن و سرور در ايام موفور السرور عيد غدير پيشينه‏ اى بس ديرينه دارد. از جمله اهالى مصر و مراكش در سال ۳۶۲ ق به مدت ده روز «دهه غدیر» را جشن گرفتند.[۹]

تقى‏ الدين احمد بن على مقريزى (م ۸۴۵ ق) در كتاب كم نظير «الخطط المقريزية» گزارش جامعى از مراسم دهه غدير در دولت فاطميان در قاهره ارائه داده است.

مجموع اين گزارش ‏ها را مرحوم محمد هادى امينى -  فرزند مرحوم علامه امينى -  در كتاب ارزشمندى گرد آورده، و ۱۲ نمونه از اشعار شعراى فاطمى در قرن چهارم تا ششم هجرى را نقل كرده است. همچنين سه نمونه از خطبه‏ هاى فاطميان را در روز عيد غدير، مصر، يمن و شامات ثبت كرده است.[۱۰]

در اينجا فرازهايى از كتاب گرانسنگ «الخطط مقريزيه» را مى‏ آوريم:

نخستين جشن رسمى غدير به سال ۳۵۲ ق، در ايام معزّالدوله بوَيهى (ت ۳۰۳ -  م ۳۵۶ ق) در عراق پايه ‏گذارى شد.

اساس اين جشن روايت احمد بن حنبل است كه در مسند كبير خود از براء بن عازب روايت كرده كه گفت: در يكى از سفرها در خدمت رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله بوديم كه در غدير خم فرود آمديم. فرمان اجتماع براى نماز اعلام شد. زير دو درخت براى رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله جارو زده شد و نماز ظهر را خوانديم.

پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله دست على‏ عليه السلام را گرفت و فرمود: آيا مى ‏دانيد كه من براى مؤمنان از خودشان صاحب اختيارتر (اولى به نفس) هستم؟ همه گفتند: آرى. فرمود: من كنت مولاه فعلى مولاه.

اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. عمر بن خطاب او را ملاقات كرد و گفت: گوارايت باد اى پسر ابوطالب! مولاى من و هر مؤمن و مؤمنه گشتى.[۱۱]

آنگاه مقريزى شرح مختصرى در مورد سرزمين غدير خم مى ‏نويسد:

غدير خم در سه ميلى جحفه در سمت چپ راه مى ‏باشد. چشم ه‏اى در آن بركه مى‏ ريزد. درختان فراوانى در اطراف آن هست، و از سنت آنها (شیعیان) است كه همواره در اين روز روز ۱۸ ذی حجة عيد برگزار مى ‏شود. احياء شب عيد با عبادت مى ‏باشد، نزديک زوال نيز دو ركعت نماز مى ‏خوانند، جامه ‏هاى نو مى‏ پوشند، برده‏ ها خريده و آزاد مى كنند، قربانى مى ‏كشند و كارهاى خير فراوان انجام مى‏ دهند.[۱۲]

سپس مى‏ افزايد: هنگامى كه شيعيان در عراق اين عيد را جشن گرفتند، عوام سنى ‏ها خواستند خود را به آنها تشبيه كنند و زهرچشمى بگيرند. پس در سال ۳۸۹ ق هشت روز پس از غدير، جشن مفصلى گرفته و اظهار شادمانى كرده و كارهاى لهو انجام دادند و گفتند: امروز روز ورود پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله با ابوبكر صديق در غار مى‏ باشد. در آن روز خود را آرايش كرده و چادرها نصب كردند و آتش افروزى كردند و كارهايى انجام دادند كه در تاريخ بغداد ياد شده است.[۱۳]

جالب توجه است كه: اولاً: هجرت در شب اول ربيع الاول آغاز شده و دخول پيامبرصلى الله عليه وآله به غار بدون ترديد در اول ربيع بوده است، نه ۲۶ ذيحجة الحرام!

ثانياً: بر اساس تحقيق، ابوبكر در غار نبود، بلكه شخص ديگرى به نام: عبداللَّه بن اريقط به عنوان راهنما در غار بود.[۱۴]

مقريزى در ادامه مى‏ گويد: در روز ۱۸ ذی حجة الحرام ۳۶۲ ق، براى نخستين بار جشن مفصلى در مصر و مغرب (مراكش) برگزار شد، و جمعيت انبوهى براى دعا و عبادت گرد آمدند.

آن روز روز عيد بود، زيرا در آن روز پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله، على ‏عليه السلام را به عنوان خليفه برگزيده و پيمان خلافت بسته بود.

در آن روز اجتماع با شكوهى در مسجد جامع قاهره برگزار شد. قاريان قرآن تلاوت كردند، شعرا شعر انشاء كردند، فقها گرد آمدند و مراسم تا ظهر ادامه يافت. آنگاه به قصر رفتند و از دست خليفه جايزه دريافت كردند.[۱۵]

سپس مقريزى مى ‏نويسد: در دهه ميانى ذی حجة، همه امرا و درجه‏داران خود را مهياى حضور در مراسم عيد غدير مى‏ كنند. روز هجدهم ذی حجة، خليفه بدون سايبان و بدون تشخّص براى حضور در مراسم قرائت خطبه حاضر مى ‏شود. در آن روز، طبق روال وزير داخل قصر مى ‏شود. خليفه حركت مى‏ كند تا براى جلوس روى تخت مهيا شود، و وزير با خدم و حشم خليفه را همراهى مى‏ كند. تخت خليفه را در مقابل درب كاخ مى‏ گذارند.

بيش از ۵۰۰۰ نفر نظامى سواره و در حدود ۱۰۰۰ نفر تيرانداز پياده و در حدود ۷۰۰۰ نفر پرچم به دست، از اصناف مختلف و در صف‏ هاى منظم در اطراف خليفه حركت مى‏ كنند تا به مقام رأس الحسين‏ عليه السلام مشرف مى‏ شوند. خليفه در جايگاه قرار مى ‏گيرد، و خطيب به منبر رفته و متن خطبه پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله را -  كه در روز غدير ايراد فرموده بود -  قرائت مى ‏كند.

پس از القاى خطبه، قاضى ‏القضاة آمده و دو ركعت نماز عيد را با مردم مى‏ خواند.

در نزد آن ها عيد غدير بيش از عيد قربان اهميت دارد، و در آن بيش از عيد قربان قربانى ذبح مى شود. سپس قاضى بر عرشه منبر قرار مى‏ گيرد و اشعار نغز و پرمغزى پيرامون غدير خم مى ‏خواند.

در سال ۵۱۶ ق در مراسم جشن غدیر، هزاران تن از اشراف و اعيان و فقرا و مساكين گرد آمده و جايزه دريافت كردند.

همگان؛ از عالى و دانى، ثروتمند و مستمند منتظر جايزه غدير هستند. كسانى كه دختر دم بخت دارند يا قصد داماد كردن پسر دارند، منتظر مى‏ شوند كه دهه غدير فرا رسد و از جايزه خليفه به اهداف خود برسند. شعرا شعر مى‏ خوانند و صله مخصوص دريافت مى‏ كنند: ۷۹۰ دينار به درجه‏ داران تقديم مى ‏شود، ۱۴۴ قطعه لباس فاخر تقسيم مى ‏شود، ۲۵۸ دينار از سوى وزير جايزه داده مى‏ شود.

موقع اذان بانگ تكبير همه جا طنين ‏انداز مى ‏شود و نماز ظهر به امامت قاضى ‏القضاة ادا مى ‏گردد. خليفه به قصر مى ‏رود تا نزديكان و خاندانش را ديدار نمايد، و پسرش به جاى او با مردم ديدار مى ‏كند و جايزه مى‏ دهد.

مسئول بيت ‏المال با صندوقى كه در آن ۵۰۰۰ دينار است مى‏ آيد و آن را تقسيم مى‏ كند. مسئول خزانه لباس مى‏ آيد و لباس‏ هاى فاخر بين مردم تقسيم مى‏ كند. وزير دستور مى ‏دهد كتاب‏ هايى براى مطالعه به نزد خليفه ببرند. به هر كدام از برادران و خويشاوندان خليفه ۱۰۰۰ دينار مى‏ دهند. آنچه باقى بماند به نماينده دولت مى‏ دهند تا در ميان مهمانان و درجه ‏داران و مستخدمان تقسيم كند.[۱۶]

اين بود اشاره ‏اى كوتاه به آمار و ارقام مربوط به دهه غدير در ايام دولت فاطميان، كه نزديک به يک هزار سال پيش در دهه غدير توسط فاطمیون نثار مى ‏شد.

پانویس

  1. چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص۶۴۳، ۶۴۴.
  2. مقصود «المُعِزّ لدين اللَّه» خليفه فاطمى است كه سرزمين‏ هاى مصر را تصرّف كرد. وى به سال ۳۶۵ هجرى درگذشته است. شَذَرات الذهب: ج ۴ ص ۳۴۷ (مترجم).
  3. المواعظ و الاعتبار بذكر الخُطط و الآثار: ج ۲ ص ۲۲۰.
  4. حسن المحاضرة: ج ۱ ص ۵۵۷ .
  5. وَفَيات الأعيان: ج ۱ ص ۳۷۰. حسن المحاضرة: ج ۱ ص ۵۵۳ . تتمّة المختصر: حوادث سنة ۳۸۷. كشف الظنون.
  6. چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۲۸۰.
  7. المواعظ و الاعتبار بذكر الخطط و الآثار: ج ۱ ص ۳۸۸. براى شرح حال مقريزى ر.ك: الضوء اللامع: ج ۲ ص ۲۱.
  8. غدير در گذر زمان (مهدى ‏پور): ص۱۹-۲۷.
  9. الخطط المقريزيّه: ج ۲ ص ۱۱۷.
  10. عيد الغدير فى عهد الفاطميين، چاپ تهران ۱۴۱۷ ق.
  11. الخطط المقريزيه: ج ۲ ص ۱۱۶.
  12. الخطط المقريزيه: ج ۲ ص ۱۱۷.
  13. الخطط المقريزيه: ج ۲ ص ۱۱۷.
  14. صاحب الغار ابوبكر ام رجل آخر (نجاح الطائى): ص ۶۲.
  15. الخطط المقريزيه: ج ۲ ص ۱۱۷.
  16. الخطط المقريزيه: ج ۲ ص۱۱۷-۱۲۱.