ائمه علیهم السلام در حدیث قرطاس

نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۴۳ توسط Modir (بحث | مشارکت‌ها)

در ماجراى حديث قرطاس كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:

«كتفى بياوريد تا براى شما چيزى بنويسم كه بعد از من هرگز گمراه نشويد و اختلاف نكنيد»، عمر و همراهانش سر و صدا به راه انداختند و در اين ميان عمر گفت: آوردن كتف را رها كنيد، پيامبر هذيان مى‏ گويد!!

پيامبر صلى الله عليه و آله از اين سخن عمر غضب كرده فرمود: مى ‏بينم در حالى كه من زنده هستم با من مخالفت مى‏ كنيد! پس بعد از مرگ من چه خواهيد كرد؟!

حضرت نوشتن كتف را رها كرد و مردم و آن منافقين برخاسته از حضور پيامبر صلى الله عليه و آله رفتند و اميرالمؤمنين و حضرت زهرا و امام حسن و امام حسين‏ عليهم السلام ماندند و به اشاره اميرالمؤمنين ‏عليه السلام سلمان و ابوذر و مقداد نيز نرفتند.

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: برادرم، نشنيدى دشمن خدا چه گفت؟ جبرئيل كمى قبل از اين بر من نازل شد و به من خبر داد كه او سامرى اين امت و رفيقش (ابوبكر) گوساله آن است.

همچنين جبرئيل به من دستور داد بنويسم آنچه مى‏ خواستم در كتف بنويسم و اين سه نفر را بر آن شاهد بگيرم. برايم ورقه ‏اى بياوريد.

براى پيامبر صلى الله عليه و آله ورقه‏ اى آوردند، و آن حضرت نام دوازده امام هدايت كننده بعد از خود را يكى يكى املا فرمود و على‏ عليه السلام به دست خويش نوشت، و در توصيف حضرت مهدى‏ عليه السلام پر شدن زمين از عدالت را پس از ظلم و جور ذكر كرد، و اين در واقع خلاصه ‏اى از غدير بود كه در اين سند ابدى ثبت شد. آنگاه فرمود:

من شما را شاهد مى‏ گيرم كه برادرم و وزيرم و وارثم و خليفه ‏ام در امتم على بن ابى‏ طالب است، و سپس حسن و بعد حسين و بعد از آنان نُه نفر از فرزندان حسين‏ اند.

سپس فرمود: من خواستم اين را بنويسم و سپس آن را به مسجد ببرم و عموم مردم را دعوت كنم و آن را برايشان بخوانم و آنان را شاهد بگيرم.

اين گونه بود كه يک بار در غدير و بار ديگر در خانه پيامبر صلى الله عليه و آله سند كتبى غدير نوشته شد، و آن اتمام حجت عظيم كه از فراز منبر غدير انجام گرفته بود، يک بار ديگر به صورت مكتوب حجت را بر همه تمام كرد، و اين گونه غدير از روز ۲۵ ذى‏ القعدة در مدينه آغاز شد و تا روز رحلت پيامبر صلى الله عليه وآله ادامه يافت.[۱]

پانویس

  1. كتاب سليم: احاديث ۱۱، ۲۷، ۴۹.