پرسش و پاسخ از ولایت در غدیر

پرسش و پاسخ از ولايت در غدير [۱]

پرسش و پاسخ پس از خطبه غدیر را مى‏ توان از جهاتى مورد تحليل و بررسى قرار داد. پس از پايان خطبه غدير و مراسم عمامه ‏گذارى امیرالمؤمنین‏ علیه السلام و تبریک و تهنیت، چند سؤال كه از سوى مؤمنين و نيز منافقين از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسيده شد، بر روشنگرى غدير افزود.

گذشته از جلوه دادن عملى مفاهيم خطبه غدير، حضرت برنامه‏ هاى ويژه ‏اى در نظر داشت كه هدف آن تكميل مفاهيم مطرح شده در خطبه بود.

اين طرح در سه قسمت به اجرا در آمد و نشان داد كه براى يک سخنرانى در غدير تا كجا فكر شده و چقدر دقيق برنامه ‏ريزى شده است.

يكى نشان دادن حساس‏ ترين و مهم ‏ترين پيام خطبه با تكرار «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ ...»، و ديگرى پاسخ به سؤالاتى در زمينه مسائل مطرح شده در خطابه به خصوص شبهات منافقين، و سومى اعلان رسمى شكست توطئه ‏گران بود.

در كنار تكرار حدیث غدیر توسط منادى پيامبر صلى الله عليه و آله در فضاى غدير، برنامه پاسخگويى به سؤالات بود.

بايد در نظر داشت سؤال زاييده توجه كامل مخاطب به خطاب است، چه اين سؤال از سوى دوستان باشد چه منافقان. گاهى هم سؤال كننده مى‏ پرسد تا ديگران بدانند، و يا با اشاره خودِ پيامبر صلى الله عليه و آله سؤال مى ‏كنند تا توضيحى لازم براى مردم ارائه شود و شبهه ‏اى بر طرف گردد.

در هر صورت نتيجه اين پرسش و پاسخ ‏ها جز تكميل مفاهيم غدير در اذهان مردم نخواهد بود.

در فرصتى همچون وقت نماز كه پيامبر صلى الله عليه و آله در ميان مردم حضور داشت، سلمان فارسی از ميان جمعيت صدا زد:

يا رسول‏ اللَّه، اين ولايت كه براى على اعلام فرمودى مانند كدام ولايت است؟

كيفيت مطرح شدن اين سؤال نشان مى ‏داد كه تعمدى در طرح آن وجود دارد و درخواست نشان دادن شبيه براى اين ولايت براى تعيين دقيق حدود آن و جلوگيرى از هر تفسير ناروايى بر سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله در خطابه است.

حضرت در پاسخ فرمودند: «ولايتى همچون ولايت من».

اين جمله كوتاه بدان معنا بود كه به جاى هر گونه تفسيرى كافى است اعتقادى كه نسبت به من داريد نسبت به على‏ عليه السلام داشته باشيد.

لذا به دنبال اين جمله فرمود: مَنْ كُنْتُ اَوْلى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ فَعَلِىٌّ اَوْلى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ: هر كس من نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر بوده ‏ام على نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر است.

سؤال بعدى را يكى ديگر از اصحاب مطرح كرد كه مى‏ خواست مفهوم دقيق و ريشه ‏دار ولایت را بداند.

او پرسيد: منظور دقيق شما از «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ» چه بود؟

پاسخ پيامبر صلى الله عليه و آله يكى از زيباترين جلوه ‏هاى كلام بود كه در كوتاه‏ ترين عبارات بلندترين معانى را جاى داد.

آن حضرت ابتدا ولايت خدا را بر خود و ولايت مدارى خود را نسبت به خدا خاطر نشان كرد، و سپس ولايت خود و حضرت على ‏عليه السلام را نسبت به مردم فرع آن و منشعب از آن دانست؛ و در اين باره فرمود:

خداوند مولاى من است و از خودم بر من صاحب اختيارتر است، و در برابر خدا مرا براى خويش اختيارى نيست. پس از خدا من مولاى مؤمنان هستم و از مؤمنان بر خودشان صاحب اختيارترم، و در برابر من آنان را اختيارى نيست.

اكنون هر كس كه من مولاى اويم -  يعنى نسبت به او از خودش صاحب اختيارترم و در برابر من او را اختيارى نيست -  حضرت على بن ابى ‏طالب مولاى اوست، و در برابر او برايش اختيارى نيست.

سؤال ديگرى از سوى ابوبكر و عمر و منافقين مطرح شد كه نشان مى ‏داد هدف آن قرار دادن آياتى از قرآن در برابر آيات غدير است!

آنان سه آيه «اَطيعُوا اللَّهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِى الأَمْرِ مِنْكُمْ» (نساء /  ۵۹) و «اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» (مائده /  ۵۵) و «اَمْ حَسِبْتُمْ اَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ‏يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لا الْمُؤْمِنينَ وَليجَةً» (توبه /  ۱۶) را مطرح كردند.

هر سه آيه ظاهرى كلى داشت و سه كلمه «اولى الامر» در آيه اول و «زكات در حال ركوع» در آيه دوم و «مؤمنين» در آيه سوم قابليت انطباق بر مصاديق مختلفى داشت.

اما پيامبر صلى الله عليه و آله درباره هر سه آيه بارها فرموده بود كه منظور از اين موارد فقط على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است.

اكنون منافقین با پيش كشيدن اين سه آيه، تفسير هميشگى پيامبر صلى الله عليه و آله را درباره آنها زير سؤال بردند و گفتند: آيا اين سه آيه مخصوص على‏ عليه السلام است؟

پيامبر صلى الله عليه و آله فرصت را بسيار مناسب براى بستن راه هر شبهه‏ اى ديد و با سؤال كنندگان وارد گفتگو شد تا با ذكر تفصيلى درباره آيات مزبور به تكميل مفاهيم خطبه غدير بپردازد.

آن حضرت ابتدا در پاسخ آنان يازده امام را به حضرت على‏ عليه السلام اضافه كرد و فرمود: آرى، اين آيات درباره على و جانشينان من تا روز قیامت است.

منافقين گفتند: يا رسول ‏الله، آنان را براى ما بيان فرما.

حضرت كه منتظر چنين سؤالى بود پاسخ داد: على برادرم و وزيرم و وارثم و وصيم و خليفه ‏ام در امتم و صاحب اختيار هر مؤمنى بعد از من، سپس پسرم حسن، و سپس حسین، و بعد از او نُه نفر از فرزندان پسرم حسين، يكى پس از ديگرى كه قرآن با آنان است و آنان با قرآن اند. از آن جدا نمى‏ شوند و قرآن از آنان جدا نمى‏ شود تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند.

با معرفى دوازده امام ‏عليهم السلام، اكنون جاى آن بود كه دست و پاى نفاق بسته شود و با نشان دادن گستره ولايتِ امامان، همسان بودن و صاحب اختيارى آنان با صاحب اختيارى خود اعلام گردد.

براى اين منظور پيامبر مكرم اسلام ‏صلى الله عليه وآله در پيشگاه مردم رو به حضرت على‏ عليه السلام كرد و فرمود: هر كس تو را اطاعت كند مرا اطاعت كرده، و هر كس مرا اطاعت كند خدا را اطاعت كرده است؛ و هر كس از تو سرپيچى كند از خداى تعالى سرپيچى كرده است.[۲]

پانویس

  1. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۸۱ . واقعه قرآنى غدير: ص ۱۱۵.
  2. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۳۳، ۲۳۱ - ۲۳۴. منابع سؤال هنگام حركت از مدينه: عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۳۳. كتاب سليم: ص ۱۹۸. فرائد السمطين: ج ۱ ص ۳۱۲ ح ۲۵.