گونه های مختلف خطبه غدیر

از ویکی غدیر
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۰۴ توسط Modir (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

پيشينه تحقيق در اسناد خطبه غدير[۱]

  پيش از تحقيق در اسناد خطبه غدير، توجه به چند نكته ضرورى است:

پيشينه تحقيق در خطبه

سخنان پيامبر گرامى اسلام‏ صلى الله عليه و آله در روز غدير خم از مرتبه ويژه و حساسى در مباحث كلامى مقارن، و از جايگاه فوق‏ العاده‏ اى در هندسه انديشه اى شيعه برخوردار است. از اين رو شناخت دقيق زواياى مختلف فرمايش آن حضرت در آن روز اهميت ويژه ‏اى مى‏ يابد.

مصادر موجود و گزارش ‏هاى دسترس نشان مى‏ دهد كه قاطبه عالمان فريقين در آثار حديثى، كلامى، تفسيرى، تاريخى، مناقب و ديگر آثار، به نقل يا بررسى سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير دست يازيده ‏اند. در ميان اين گزارش‏ دهى ‏ها و بررسى ‏ها،«حديث غدير» با بسامدى چشم گير، بيش ترين سهم را به خود اختصاص داده است.

در آثار مذكور، علاوه بر آن كه به بررسى و واكاوى گونه ‏هاى مختلف ضبط سخنان پيامبر گرامى اسلام‏ صلى الله عليه و آله از حيث حجم توجه قابل ذكرى نشده، اسناد و منابع رواياتى كه مشتمل بر تمامى سخنان آن حضرت باشد نيز چندان مورد توجه قرار نگرفته است. لذا بر خلاف حديث غدير -  كه همواره مورد توجه انديشمندان شيعى و غير شيعى بوده -  خطبه غدير تک‏ نگارى‏ هاى كمترى را به دنبال داشته است.

انديشمندان شيعه بنا به دلايلى -  كه بى ‏شک كافى بودن حديث غدير براى اثبات ولايت و امامت حضرت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام يكى از آن دلايل بوده -  كمتر به طور خاص به خطبه غدير و پژوهش ‏هايى پيرامون آن پرداخته ‏اند.

علاوه بر كمبود آثار پژوهشى پيرامون اسناد و مصادر خطابه شريف غدير، اعتراضات و ابهاماتى -  كه گاهى متوجه اين خطبه شده -  ضرورت پرداخت به اين موضوع را دو چندان كرده است. روي كرد انتقادى به اعتبار اسناد اين خطبه، گاهى از سوى عالمان امامى معاصر صورت پذيرفته است. لذا مهم‏ ترين رسالت اين اثر اعتبار سنجى اسناد اين خطبه شريف است. رسالتى كه آثار و تک نگارى ‏هاى پيشين در باب خطبه غدير بدان نپرداخته اند.

پس از اين مقدمه كوتاه لازم به ذكر است:

جناب امير تقدّمى معصومى در كتاب«نور الامير عليه السلام في تثبیت خطبة الغدیر» با هدف ارائه مؤيدات حديثى از منابع اهل‏ تسنن براى خطبه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير خم، تلاش قابل توجهى داشته است. تقدمى معصومى در اين اثر ابتدا به اصل ايراد خطبه حضرت رسول‏ صلى الله عليه و آله در روز غدير خم پرداخته، و نام هشت تن از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله و ده تن از اعلام اهل ‏تسنن را گرد آورده كه به خطبه‏ خوانى آن حضرت در آن روز تصريح كرده‏ اند.

در اين كتاب به جهت تثبيت بيش تر بحث، نام راويانى ديگر در طبقه صحابه، و نيز نام پنج انديشمند مخالف ديگر را به فهرست ارائه شده در كتاب مذكور افزوده است.

پس از اين، مؤلف محترم «نور الامير» با ارائه نكاتى در خصوص جايگاه خطبه غدير و نيز مباحثى ديگر كه بعضاً متوجه حديث غدير است و نه خطبه غدير، فرازهايى از اين خطبه را كه پيرامون فضائل حضرت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مطرح شده را يک به يک استخراج نموده، و با ارائه اسناد و مدارک فراوان از كتب اهل ‏تسنن، گامى در جهت تقويت متن اين خطبه برداشته است. در اين كتاب، در خصوص وضعيت اسناد و رجال خطبه غدير بحثى صورت نگرفته است.

هم چنين محقق گران قدر محمد باقر انصارى در چندين اثر خود به طور خاص به خطبه غدير پرداخته است. او در كتاب «خطبة الغدير» -  كه پيش از كتاب «نورالامير»تأليف شده -  برخى از مصادر خطبه غدير را ياد كرده، و نيز اسناد آن را فهرست‏ وار ارائه نموده است. سپس با مقابله متن‏ ها و نُسخ موجود از خطبه غدير، متنى را از اين خطبه استخراج كرده است.

جناب انصارى پس از تأليف كتاب «نور الامير» اثرى را با عنوان«خطابه غدير در آئينه اسناد» با برداشت‏ هاى مكرر از آن كتاب به رشته تحرير در آورده است. در اين دو كتاب جناب انصارى نكات قابل تأملى به چشم مى‏ خورد.محمد باقر انصارى در كتابى ديگر به نام «سخنرانى استثنايى غدير»نيز در خصوص خطبه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير سخن ‏ها گفته است. اين اثر موشكافى يک سخنرانى استثنايى است، كه از يك سو تداركات قبل و بعد آن را مورد بررسى قرار خواهد داد، و از سوى ديگر متن سخن را از نظر فن خطابه مورد دقت قرار مى‏ دهد.

«درسنامه خطبه غدير» نيز به كوشش دو مؤلف گرانقدر اكبر روستايى و حبيب عباسى تأليف شده است. درس‏هاى اين كتاب، در ابتدا با حجمى مختصرتر و در قالب جزوات آموزشى كارگاه آموزشى خطبه غدير در دانشگاه علم و صنعت ايران تدريس شد. سپس با اندكى اضافات و اصلاحات در قالب دوازده درس تدوين گشت.

بررسى و باز شناساندن فرازهاى مهم خطبه غدير به همراه شرحى متناسب با یک كارگاه آموزشى غير تخصصى و با رويكرد پاسخ به پاره ‏اى از شبهات، مهم ‏ترين هدف تأليف اين كتاب بوده است. اين اثر، با در نظر گرفتن سطح علمى مخاطبانش، در نوع خود تلاشى در خور در راستاى باز شناساندن غدير و معارف مرتبط با آن بوده و تأثير قابل توجهى را در طيف دانشجويان مورد آموزش خود قرار داد.

اثر ديگرى كه به كاوش در خطبه غدير پرداخته «مرواريد فضائل در صدف غدير» تأليف جناب حبيب عباسى است. وى در پيش گفتار اين اثر، در صفحه ۱۰ نوشته است: در اين نوشته به بيان فضائل امير المؤمنين ‏عليه السلام در خطبه غدير، با كمى شرح و مستند به منابع اهل ‏سنت مى‏ پردازيم.

در اين كتاب، در مجموع بيست و نُه فضيلت از فضائل حضرت اميرعليه السلام در اين كتاب مورد شرح و مستند سازى قرار گرفته است. مؤلف محترم در اين راه به ارائه مدارک اهل‏ تسنن اكتفا نكرده و در همه مباحث، متناسب با حوصله خوانندگان مداركى از مصادر شيعه نيز ارائه نموده است.

هم چنين در اين كتاب، بازخوانى و شرح فضائل حضرت امير المؤمنين‏ عليه السلام در خطبه غدير، لزوماً به وجود اسنادى متعدد و صحيح از منابع اهل‏ تسنن متوقف نشده، و چنان چه براى يک فضيلت سند صحيحى در منابع مخالفان وجود نداشته، باز هم مؤلف به جهت آشنايى خوانندگان به آن فضيلت اشاره نموده و مواردى را در شرح آن به قلم در آورده است. شايان توجه است كه در اين كتاب و نيز كتاب «درسنامه خطبه غدير» هيچ گاه بحثى از اسناد و استناد اين خطبه شريف به ميان نيامده است.

اثر ديگر «بايسته‏ ها در مقام بيان خطبه غدير خم» تأليف على انصارى بويراحمدى است، كه عنوان آن توقع يک تک‏ نگارى در خصوص خطبه غدير را در خوانندگان خود ايجاد مى ‏كند. اما اين كتاب بر خلاف عنوانش، يک تک ‏نگارى درباره خطبه غدير به شمار نمى‏ آيد. محور بحث در اين كتاب، پرداخت فشرده به دلايل عقلى ضرورت وجود امام است. لذا همان طور كه ملاحظه مى ‏شود، تک نگارى ‏هاى مطبوع پيرامون اين خطبه با هدف اعتبار سنجى اين خطبه از حيث سند به نگارش در نيامده است.

كتاب ديگر «ناگفته ‏هايى از اسناد خطبه غدير» جناب موّحدى است. اين كتاب ابتدا به صورت جزوه‏ اى آموزشى و بدون ظرافت‏ ها و دقت نظرهاى خاص علمى تنظيم شده بود. پس از تغييراتى مبنايى در ساختار و محتوا، با هدف بررسى ميزان اعتبار سند و متن خطبه غدير تدوين گشته است.

در اين تحقيق، پس از تمييز «حديث غدير» و «خطبه غدير»از يک ديگر، ابتدا حجم‏ هاى مختلف مضبوط از خطبه غدير تفكيک شده، و سپس در خصوص سير انعكاس اين خطبه در ميراث مكتوب اسلامى، و نيز درباره اسناد و راويان آن به طور مبسوط و مطابق با مبانى نص‏ گرايى بحث شده است.

نكته حائز اهميت در اين پژوهش، اخذ تمامى منابع مورد تحقيق آن از منابع دست اول و مصادر اصلى است. موارد ذيل را مى‏ توان وجه تمايز اين اثر با ساير آثار هم موضوع خود بر شمرد:يک. تقسيم خطبه غدير به گونه ‏هاى متفاوت طولانى، متوسط و كوتاه.

دو. بررسى سير انعكاس خطبه غدير در تراث مكتوب فريقين و رد يابى آثار غدير موجود مشتمل بر خطابه غدير.

سه. پژوهش در وضعيت اسناد و روات خطبه‏ هاى طولانى، متوسط و كوتاه غدير.

گونه ‏هاى مختلف ضبط سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير

ب. درآمدى بر خطبه غدير

«خطبه غدير» كه انعكاس دهنده تمام يا بخش ‏هاى متعدد و مهم ‏تر سخنان پيامبر گرامى اسلام‏ صلى الله عليه و آله در روز غدير خم است، با حجم ‏هايى متفاوت و حاوى موضوعاتى متعدد، با طرق و اسنادى محدود تر نسبت به حديث غدير در منابع اسلامى روايت شده است.

به نظر مى ‏رسد اين خطبه از حيث گفتگوى پيامبر صلى الله عليه و آله با صحابه در حين خطابه، و از جهت كثرت مخاطبان -  يعنى جمعيت حاضر در هنگام ايراد خطبه -  در ميان تمامى خطبه‏ هاى مضبوط پيامبر صلى الله عليه و آله بى‏ نظير باشد.

اما پيش از هر گونه پرداختى به متن يا سند اين خطبه شريف، پرداخت به اين پرسش ضرورى است كه آيا اساساً پيامبر گرامى اسلام ‏صلى الله عليه و آله در روز غدير خم ايراد «خطبه» فرمودند؟

پاسخ به اين پرسش مهم را در مقدمه سوم به تفصيل ارائه خواهيم كرد. آن چه كه در اين مقدمه بدان مى ‏پردازيم گونه‏ هاى مختلف ضبط خطبه غدير در مصادر فريقين است. چه اين كه لازم است دانسته شود خطبه پيامبر گرامى اسلام‏ صلى الله عليه و آله در آن روز عظيم با چه حجمى و در چه منابعى ضبط گرديده است؟

كاوش در آثار فريقين نشان مى ‏دهد كه راويان حديث، خطبه پيامبر گرامى اسلام‏ صلى الله عليه و آله در روز غدير را با سه حجم متفاوت ضبط كرده ‏اند. بنابر اين مى ‏توان اين خطبه شريف را به سه حجم «طولانى» ، «متوسط» و«كوتاه» تقسيم كرد.اينک در خصوص اين سه گونه مختلف خطبه غدير از حيث حجم كلياتى بيان مى‏ گردد:اول: خطبه كوتاه غدير

بنا بر مدارک موجود، متن اين خطبه نخستين بار در كتاب «جامعه» يا همان «كتابُ على‏ عليه السلام» -  كه از مواريث امامت است -  درج شده است. معروف بن خربوذ از اصحاب جليل ‏القدر امام باقر و امام صادق ‏عليهما السلام از قول امام باقر عليه السلام چنين مطلبى را متذكر شده است.

پس از آن ابو جعفر محمد بن جرير بن رستم طبرى معروف به طبرى آملى كبير در كتاب «المسترشد» متنى مشابه را گزارش كرده است. مرحوم شيخ صدوق (م ۳۸۱ق)همان متن منقول از معروف بن خربوذ را با اسنادى متعدد و صحيح در كتاب «الخصال» ضبط نموده است.

آن چه مرحوم صدوق نقل كرده حدود ۳۰۰ واژه دارد، كه بدون حمد الهى و با عبارت«انه قد نبّأنى اللطيف الخبير» آغاز مى ‏شود.

اين خطبه با اندكى تفاوت توسط ابو القاسم طبرانى (م ۳۶۰ ق) در كتاب «المعجم الكبير» و با سند صحيح [۲] و در ضمن چهار حديث متوالى ذكر گرديده، كه جمعاً حدود ۲۵۰واژه دارد.

پس از طبرانى و صدوق، ابن‏ مغازلى شافعى نيز در«مناقب على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام» از طريق همسر زيد بن ارقم صورتى ديگر از اين خطبه را نقل كرده، كه بيش از ۳۰۰ واژه دارد. «الكامل المنير» تأليف فرزند طباطبا از نوادگان حضرت امام حسن مجتبى‏ عليه السلام و نيز«محاسن الازهار» ، دو مصدر از مصادر زيدى مذهب هستند كه از طريق زيد بن ارقم اين خطبه را گزارش كرده اند.

دوم: خطبه متوسط غدير

اين خطبه كه نخستين بار در كتاب «النشر و الطىّ» درج و ضبط شده است، حدود ۷۰۰ واژه دارد و با حمد كوتاه پروردگار و با عبارت«الحمدللَّه الذى علا فقهر...» آغاز مى ‏شود. سيد بن طاووس اين خطبه را به همراه متن و سند آن در كتاب شريف «الاقبال» ضبط كرده است. اين گونه از ضبط فرمايش پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله در روز غدير، كم ترين تعداد سند و نيز كم ترين بسامد نقل در مصادر را داشته، و از حيث ارزش سندى از ساير گونه‏ ها در رتبه پايين ‏ترى جاى دارد.

سوم: خطبه طولانى غدير

اين خطبه حدود ۳۵۰۰واژه[۳] دارد، كه با حمد طولانى خدا و با عبارت «الحمد للَّه الذى علا فى توحّده» آغاز مى‏ شود. ذيلاً افرادى كه اين خطبه طولانىِ غدير را گرد آورى كرده ‏اند يادآور مى ‏شويم:

احمد بن محمد طبرى خليلى [۴] (م ۲۷۵ ق) در كتاب «مناقب على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام» .[۵]

ابو جعفر محمد بن جرير طبرى معروف به طبرى آملى صغير (م سده ۵ ق) در يكى از آثار خود كه برخى آن را كتاب «دلائل الامامة» [۶] دانسته‏ اند.

فتّال نيشابورى (م ۵۰۸ ق) در كتاب «روضة الواعظين» .[۷]

الحسن بن احمد جاوانى (م سده ۶ ق) در كتاب «نور الهُدى».[۸]

مرحوم طبرسى (م ۵۸۸ ق) در «الاحتجاج» .[۹]

سيد بن طاووس(م ۶۶۴ ق) در دو كتاب «اليقين»[۱۰] و «التحصين» .[۱۱]

هم چنين مى ‏توان به عنوان ساير آثار مشتمل بر خطبه طولانى غدير تا پيش از وفات مجلسى دوم، از اين كتب نام برد:

«العدد القويّة»[۱۲]، «نهج الايمان»[۱۳]، «نزهة الكرام»[۱۴]،«روضة المتقين» [۱۵] ، «تفسير الصافى» [۱۶]، «البرهان فى تفسير القرآن» [۱۷]، «غاية المرام و حجة الخصام»[۱۸]، «كشف المهمّ»[۱۹] و «بحار الانوار» .[۲۰]

كتاب چاپ نشده «المزار» كه به احتمال اثر قطب ‏الدين راوندى است نيز مشتمل بر خطبه طولانى غدير است. هم چنين «الصراط المستقيم» اثر ارزشمند مرحوم نباطى عاملى به نقل از «كتاب الولاية» نوشته محمد بن جرير بن يزيد طبرى (م ۳۱۰ ق) بخش‏ هاى اندكى از اين خطبه طولانى را در خود جاى داده است.[۲۱]

متن روايت مندرج از سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله در «الصراط المستقيم» به نقل از «كتاب الولاية» طبرى چنين است:

منها باسناده الى زيد بن ارقم: لمّا نزل النبى ‏صلى الله عليه و آله بغدير خم فى حَرّ شديد، امر بالدوحات فقممت، و نادى الصلاة جامعة فاجتمعنا. فخطب خطبة بالغة، ثم قال:

ان اللَّه تعالى انزل الىّ«بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ» . و قد امرنى جبرائيل عن ربى ان اقوم فى هذا المشهد، و اعلم كل ابيض و اسود ان على بن ابى طالب ‏عليه السلام اخى و وصيى و خليفتى و الامام بعدى.

فسألت جبرائيل ان يستعفينى من ربى، لعلمى بقلة المتقين و كثرة المؤذين لى و اللائمين. لكثرة ملازمتى لعلى‏ عليه السلام و شدة اقبالى عليه حتى سمّونى اذناً. فقال تعالى فيهم: «وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ ». و لو شئت ان اسمّيهم و ادلّ عليهم لفعلت، و لكنى بسترهم قد تكرّمت، فلم يرض اللَّه الا بتبليغى فيه.

فاعلموا -  معاشر الناس -  ذلك، فان اللَّه قد نصبه لكم اماماً، و فرض طاعته على كل احد. ماض حكمه جائز قوله. ملعون من خالفه، مرحوم من صدقه. اسمعوا و اطيعوا، فان اللَّه مولاكم، و على‏ عليه السلام امامكم، ثم الامامة فى ولدى من صلبه الى يوم القيامة. لا حلال الا ما حلّله اللَّه و هم، و لا حرام الا ما حرّمه اللَّه و هم. فصلوه، فما من علم الا و قد احصاه اللَّه فىّ، و نقلته اليه.

لا تضلّوا عنه و لا تستنكفوا منه، فهو الذى يهدى الى الحق و يعمل به. لن يتوب اللَّه على احد انكره و لن يغفر له. حتم على اللَّه ان يفعل ذلك، و ان يعذّبه عذاباً نُكراً، ابد الآبدين. فهو افضل الناس بعدى، ما نزل الرزق و بقى الخلق. ملعون من خالفه. قولى عن جبرائيل عن اللَّه: «وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ» .

افهموا محكم القرآن و لا تتّبعوا متشابهه، ولن يفسّر لكم ذلک الا من انا آخذ بيده، شائل بعضده. الا و قد ادّيت، الا و قد بلّغت، الا و قد اسمعت، الا و قد اوضحت. ان اللَّه قال و انا قلت عنه: لا تحلّ امرة المؤمنين بعدى لاحد غيره.

ثم رفعه الى السماء حتى صارت رجله مع ركبته، و قال: معاشر الناس، هذا اخى و وصيى و واعى علمى و خليفتى، على من آمن بى، و على تفسير كتاب ربى. اللهم انک انزلت عند تبيين ذلک فى على ‏عليه السلام: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ» بامامته. فمن لم يأتمّ به و بمن كان من ولدى من صلبه الى القيامة، «فَأُولَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ وَ فِی النَّارِ هُمْ خالِدُون».

ان ابليس اخرج آدم من الجنة مع كونه صفوة اللَّه بالحسد، فلا تحسدوا فتحبط اعمالكم و تزلّ اقدامكم. فى على‏ عليه السلام نزلت سورة «وَ الْعَصْرِإِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا» و وصّى «بِالْحَقِّ وَ الصَّبْرِ» .

معاشر الناس، آمنوا باللَّه و رسوله و النور الذى اُنزل معه، «مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَىٰ أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ» . النور من اللَّه فىّ، ثم فى على‏ عليه السلام، ثم فى النسل منه الى القائم المهدى‏ عليهم السلام.

معاشر الناس، سيكون من بعدىن «أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنْصَرُونَ» . و ان اللَّه و انا بريئان منهم. انهم و انصارهم و اتباعهم «فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ » . و سيجعلونها ملكاً و اغتصاباً. فعندها «یَفرُغَ لَکُم أیُّها الثَّقَلانِ وَ یُرسَلُ عَلَیکُما شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ وَ نُحَاسٌ فَلَا تَنتَصِرَانِ» .

معاشر الناس، عدونا كل من ذمّه اللَّه و لعنه، و وليّنا كل من احبّه اللَّه و مدحه.

ثم ذكر صلى الله عليه و آله الائمة من ولده ‏عليهم السلام، و ذكر قائمهم ‏عليه السلام. و بسط بده و اوصاهم بشعائر الاسلام، و دعاهم الى مصافقة البيعة للامام، و قال: ان ذلك بامر الملك العلاّم. معاشر الناس، قولوا اعطيناك على ذلک عهداً من انفسنا، و ميثاقاً بالسنتنا، و صفقة بايدينا. نؤدّيه الى من رأينا و ولدنا. لا نبغى بذلک بدلاً، و انت شهيد علينا، «كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيداً» .

قولوا ما قلت لكم، و سلّموا على على ‏عليه السلام بإمرة المؤمنين. و قولوا: «الحَمدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهٰذا وَما كُنّا لِنَهتَدِيَ لَولا أَن هَدانَا اللَّهُ» ، فان اللَّه يعلم كل صوت و خائنة كل عين. « فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيم» . قولوا ما يرضى اللَّه عنكم، «وَإِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ» .

فعند ذلک بادر الناس بقولهم: نعم، سمعنا و اطعنا على ما امر اللَّه و رسوله بقلوبنا. و كان اول من صافق النبى ‏صلى الله عليه وآله و علياً عليه السلام ابوبكر و عمر و عثمان و طلحة و الزبير، و باقى المهاجرين و باقى الناس. الى ان صلّى الظهرين فى وقت واحد، و امتدّ ذلک الى ان صلّى العشاءين فى وقت واحد، و اتصل ذلک ثلاثاً.

پانویس

  1. ناگفته‏ هايى از اسناد خطبه غدير(موّحدى) : ص ۱۱ - ۳۱.
  2. ابن‏ حجر هيثمى در «الصواعق المحرقه» پيش از نقل خطبه غدير مى ‏نويسد: الطبرانى و غيره بسند صحيح، انه صلى الله عليه و آله خطب بغدير خم تحت شجرات فقال : ايها الناس، انه قد نبّأنى اللطيف الخبير... . الصواعق المحرقه (ابن‏ حجر) : ج ۱ ص ۱۰۹. همچنين مؤلف «سمط النجوم العوالى» چنين مى نويسد: حثه‏ صلى الله عليه وآله فى هذه الخطبة على اهل ‏بيته عموماً، و على على ‏عليه السلام خصوصاً. و يرشد اليه -  ايضاً -  ما ابتدأ به‏ صلى الله عليه و آله هذا الحديث، و لفظه -  عند الطبرانى بسند صحيح -  انه‏ صلى الله عليه و آله خطب بغدير خم -  ثامن‏ عشر ذى‏ الحجه -  مرجعة من حجة الوداع، تحت شجرات برّح له ما تحتها بعد صلاة الظهر، فقال: ايها الناس، انه قد نبّأنى اللطيف الخبير... . سمط النجوم (عصامى): ج ۱ ص ۴۰۲.
  3. شمارش واژگان مطابق احصاى برنامه مايكروسافت ورد و مطابق روش نوشتارى نرم‏افزار «جامع الاحاديث» نور صورت گرفته است. لذا منظور از ۳۵۰۰ واژه، ۳۵۰۰ كلمه در علم صرف نيست.
  4. در خصوص اين مؤلف و اين كه او دقيقاً چه كسى است بحث ‏هايى وجود دارد، كه در ادامه نكاتى در اين خصوص ارائه مى‏ گردد. اگر او همان احمد بن محمد المعروف بغلام خليل باشد، سال وفات او همان است كه ذكر شد. در غير اين صورت اطلاع دقيقى در خصوص زمان وفات او در دسترس نيست.
  5. اين كتاب هم اينک موجود نيست، اما سيد بن طاووس روايات محدودى از اين كتاب -  از جمله خطبه طولانى غدير خم -  را در كتاب «اليقين»گردآورى كرده است.
  6. نسخه‏ هاى موجود و امروزين اين كتاب فاقد اين خطبه شريفه است. اما دلايلى ثابت مى‏ كند كه اين خطبه تا سده هفتم هجرى در آثار طبرى مذكور وجود داشته است. هم چنين دلايل قاطعى ثابت مى‏ كند كه بخش‏ هاى متعددى از كتاب«دلائل الامامة» مفقود شده است. در نتيجه، برخى معتقدند اين خطبه در اين كتاب وجود داشته است.
  7. روضة الواعظين (فتّال) : ص ۹۱.
  8. اگر چه اصل اين كتاب هم اينک موجود نيست، اما تمام يا بخش‏ هايى از اين كتاب به همراه متن و سند در حال حاضر در اثر ديگرى به نام«التحصين» موجود است.
  9. الاحتجاج على اهل اللجاج (طبرسى) : ج ۲ ص ۷۱.
  10. اليقين (سيد بن طاووس) : ص ۳۴۶.
  11. التحصين (سيد بن طاووس): ص ۵۷۸ .
  12. العدد القوية لرفع المخاوف اليومية (حلى) : ص ۱۶۹. البته بخش‏ هاى انعكاس يافته در اين كتاب بسيار كوتاه‏ تر از متن كامل خطبه غدير است؛ اين خطبه حدود ۷۰۰ واژه دارد، كه مشتمل بر ۵ بند و از ۳۰ بند خطبه طولانى غدير است.
  13. نهج الايمان (ابن‏ جبر) : ص ۹۱.
  14. نزهة الكرام و بستان العوام (رازى) : ج ۱ ص ۱۸۷. اين كتاب به زبان فارسى نگاشته شده است. نسخه موجود از اين كتاب در كتابخانه الكترونيكى نور موجود است. جناب محمد باقر انصارى ادعا كرده است از متن اين كتاب براى مقابله نسخ موجود از خطبه طولانى غدير بهره گرفته است. متن دقيق نوشتار انصارى بدين شرح است: ...من خلال مصادر تسعة و هى كتب: «روضة الواعظين» ، «الاحتجاج» ، «العدد القوية» ، «اليقين» ، «التحصين» ، «الصراط المستقيم» ، «الاقبال» ، «نهج الايمان» و «نزهه الكرام» . و قد تمّ ذلك بمقابلة نصوص هذه الكتب و اخراج المتن المنقح من بينها. خطبة الغدير (انصارى) : ص۲۰ ،۲۱. هم چنين جالب توجه است كه متن فارسى موجود در اين كتاب تكلف خاص دوره سده هفتم هجرى قمرى را دارد. علامه مجلسى فارسى زبان مى‏ گويد: باز گرداندن اين اثر به عربى براى او تكلف ‏آور است: ...من كتاب «نزهة الكرام و بستان العوام» تأليف محمد بن الحسين بن الحسن الرازى، و هذا الكتاب خطه بالعجمية، تكلّفنا من نقله الى العربية. فذكّر فى اواخر المجلد الثانى منه ما هذا لفظ من اعربه... . بحار الانوار: ج ۴۸ ص ۱۴۵.
  15. روضة المتقين فى شرح كتاب من لا يحضره الفقيه (محمدتقى مجلسى) : ج ۱۳ ص ۲۴۹.  
  16. التفسير الصافى (فيض كاشانى) : ج ۲ ص ۵۶ .
  17. البرهان فى تفسير القرآن (بحرانى) : ج ۲ ص ۲۲۹.
  18. غاية المرام و حجة الخصام فى تعيين الامام من طريق الخاص و العام (بحرانى) : ص ۳۲۹.
  19. كشف المهم فى طريق خبر غدير خم(بحرانى): ص ۱۹۴.
  20. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۴.
  21. الصراط المستقيم (نباطى) : ج ۱ ص ۳۰۱  - ۳۰۴.