مهندسی مخاطب در تبلیغ غدیر
مهندسى مخاطب در تبليغ غدير
از آنجا كه تبليغ با همه جزئياتش هدفى جز مخاطب ندارد و اگر او نباشد اصلاً تبليغ معنى ندارد، لذا بايد مخاطبين غدير را به دقت تقسيم كنيم تا به اقتضاى حال آنان مقدار و سنگينى مطالب و نوع مطلب و كيفيت بيان آن را پيدا كنيم. در واقع فصاحت و بلاغت كه ركن تبليغ است، معنايش مراعات همين امور است.
در اين بخش از كتاب حاضر در عين اينكه مهندسى مخاطب را به مُبلّغ مىآموزيم، به خود مخاطب هم مىآموزيم كه به غدير چگونه نگاه كند و با مُبلّغ آن چگونه برخورد نمايد، و چرا بايد خود را موظف به آموختن و سپس تبليغ غدير بداند. 8 قسمت اين بخش به اين مسائل مىپردازد.
1
درجات مخاطبين نسبت به دريافت غدير
هم بايد مُبلّغ بداند و هم بايد مخاطبين اعتراف كنند كه برخورد ذهن انسانها با مسئله غدير - به تناسب عمق نگاهى كه در محتواى آن مىنمايند - مراتبى دارد. اين درجاتِ معرفت، اگرچه با مطالعه بيشتر و عميق شدن در زلال غدير قابل رشد و پيشرفت است، اما در مرحله اول نمىتوان بيش از تحمل مخاطب براى او از غدير گفت. آنجا كه حوصله و ظرفيت دريافت مخاطب با مطالب ارائه شده از غدير مطابق نباشد يا درك غلط پيش مىآيد و يا شبهههاى بيجا ايجاد مىشود و يا مخاطب متوجه چيزى از منظور گوينده نمىشود و متحير مىماند.
با ترسيم 6 نگاه از سوى مخاطب به غدير، مرورى بر اين مراتب خواهيم داشت تا هنگام مهندسى مخاطب آن تصوير دقيقى از او داشته باشيم و مطابق ذهنيت او وارد تبليغ غدير شويم.
نگاه اول : برنامه يك ساعته با توقفى ناگهانى
در نگاه اول، غدير قضيهاى را تداعى مىكند كه حداكثر يك ساعت طول آن است. تصور عموم مخاطبين آن است كه پيامبرصلى الله عليه وآله پس از مراسم حج به مدينه بازمىگشت و بدون اطلاع قبلى در بين راه، ناگهان با خطاب »يا اَيُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ ...«××× 1 سوره مائده: آيه 67 . ××× مواجه شد.
آنگاه بود كه كاروانِ بىخبر را فرمان توقف داد، و حتى عدهاى را كه بىخبر از آنچه نازل شده پيشتر رفته بودند به منطقه غدير بازگرداند.
سپس فوراً جاى بلندى ساخته شد و حضرت بر فراز آن قرار گرفت و على بن ابىطالبعليه السلام را معرفى كرد و فرمود: »مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ وَ انْصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخْذُل مَن خَذَلَهُ«.
اين نگاه اول و سطحىِ عدّهاى از مخاطبين به واقعه غدير است. اگر چه اين نگاه در واقع ملخص از يك واقعه مفصل است، ولى به گونهاى در برخى اذهان جاى گرفته كه تمام تفاصيل آن پاك شده و فقط همين مقدار باقى مانده است.
اگر مخاطب غدير تحمل همين اندازه از ماجرا و توضيح پيرامون آن را داشت، نبايد از اين فراتر رويم و بايد در همين محدوده به تبليغ غدير بپردازيم.
نگاه دوم: مراسمى سه روزه با حضور 120000 نفر
با مراجعهاى گذرا و مرورى سريع بر منابع در دسترس مانند »بحار الانوار« و »الغدير« چشم انداز ديگرى از غدير نمودار مىشود. در همين مطالعه فورى مخاطب متوجه مىشود كه غدير مراسمى سه روزه با حضور بيش از صد و بيست هزار نفر بوده و با اطلاع قبلى انجام شده است. پيامبرصلى الله عليه وآله از مدينه با نيت اعلام ولايت حركت كرده و در مكه به اطلاع مردم رسانده كه در غدير متوقف خواهيم شد.
با رسيدن به غدير زمانى براى ساختن منبر در جايى خاص صرف شده و سپس نماز جماعت بر پا گرديده است. آنگاه حضرت بر فراز منبر آمده و بيش از يك ساعت سخنرانى نموده، و در بين سخنرانى علىعليه السلام را بر سر دست بلند كرده و »مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلىٌّ مَولاهُ« را بر زبان جارى نموده و مسئله ولايت را كاملاً تبيين فرموده است.
آنگاه عمامه خود را بر سر آن حضرت بسته و حسان بن ثابت شعر بلندى درباره غدير سروده و با اجازه پيامبرصلى الله عليه وآله آن را براى مردم خوانده است.
پس از آن سه روز طول كشيده تا يكايك آن جمعيت صد و بيست هزار نفرى از مرد و زن بيعت كردهاند.
در پايان روز سوم يكى از معاندين كه منكر ولايت بوده به اقرار خويش درخواست عذاب الهى نموده، و سنگى از آسمان بر سر او نازل شده و پيش چشم همه او را به قتل رسانده، و اين گونه ارتباط غدير با وحى بر همگان ثابت شده است. اين نگاه، نخستين پردهاى است كه از روى يك واقعه مفصل براى مخاطب برداشته مىشود، و ديدگاه او را در تحليل ماجرا تغيير مىدهد.
وقتى مخاطب غدير تا اين حد از واقعه اطلاع دارد، امكان تحليلها و نتيجهگيرىهاى متعدد براى مُبلِّغ وجود دارد و رسيدن به اهداف اعتقادى آسانتر مىشود.
نگاه سوم: پشت پرده غدير، توطئههاى منافقين
در يك مطالعه عميقتر، پشت پرده غدير نمايان مىشود و توطئههاى عظيم و پى در پى منافقين را به مخاطب نشان مىدهد. امضاى صحيفه ملعونه اول مقارن با غدير توسط كسانى كه بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله خلافت را به دست گرفتند، و نقشههاى مختلف آنان براى بر هم زدن مراسم غدير، و سپس توطئه قتل پيامبرصلى الله عليه وآله در راه بازگشت از غدير، و تنظيم صحيفه ملعونه دوم به محض رسيدن به مدينه و تدوين اساسنامه غصب خلافت براى آيندههاى مسلمين، همه اينها دقيقاً براى مقابله با غدير و همزمان با آن انجام شده است.
اگر مخاطب اينها را بداند دريچههاى ديگرى از ژرفاى غدير به رويش باز مىشود، و او را با مسائلى كه احتمال نمىداده رو به رو مىكند و اسرار برخى فرازهاى خطبه درباره دشمنان غدير برايش روشن مىشود، و نوع تبليغ غدير براى مُبلّغ كاملاً تغيير مىكند.
نگاه چهارم: برنامهاى مفصل با پيش بينىهاى لازم
دقت در جزئيات هر يك از وقايع اتفاق افتاده در فاصله زمانى سه روزه در غدير و كيفيت خاصى كه براى هر يك در نظر گرفته شده، پنجرههاى جديدى را بر ذهن مخاطب باز مىكند و نگرش وسيعترى نسبت به غدير به او مىدهد.
فرستادن جارچيان به اطراف مدينه براى خبر كردن مردم قبل از سفر حجة الوداع، نامه پيامبرصلى الله عليه وآله به يمن براى اميرالمؤمنينعليه السلام - كه به آنجا سفر كرده بود - براى بازگشت به مكه از يمن، اتصال جمعيت عظيم حجاج بين مكه و مدينه، آماده سازى مردم براى غدير طى چند خطابه توسط پيامبرصلى الله عليه وآله در مكه و عرفات و منا و مسجد خيف، مراسم سلام به علىعليه السلام به عنوان »اميرالمؤمنين« در مكه، همه اينها مراحل حساب شده غدير براى آمادگى مخاطبين است.
اعلان حضور در غدير براى همگان توسط بلال و به دستور پيامبرصلى الله عليه وآله، حركت فورى براى غدير پس از مراسم حج، خصوصيت جغرافيايى غدير از نظر وقوع آن قبل از تقاطع جادهها در جحفه و وجود درخت و آب در آنجا، انتخاب سلمان و ابوذر و مقداد و عمار براى ساختن منبر، و بناى آن به بلندى قامت پيامبرصلى الله عليه وآله، و كيفيت خاص پرداخت آن با چيدن سنگها و قرار دادن رواندازهاى شتران روى آنها براى نرمى آن و تزيين آن با پارچه، جزئياتى است كه جلوههاى پرمايهترى از غدير را به مخاطب نشان مىدهد.
قرار گرفتن پيامبر و اميرالمؤمنينعليهما السلام بر فراز منبر در كنار هم از آغاز سخنرانى، بستن عمامه سحاب بر سر علىعليه السلام به عنوان اعلام نيابت از پيامبرصلى الله عليه وآله، بلند كردن اميرالمؤمنينعليه السلام بر فراز منبر و نشان دادن او به مردم، گرفتن بيعت لسانى از مردم در اواخر سخنرانى، صورت فوق العادهاى از خطابه است كه در تاريخ بشريت سابقه ندارد و غير عادى بودن مراسم غدير را به مخاطب گوشزد مىكند.
مسير دقيق سخنرانى تاريخى پيامبرصلى الله عليه وآله در بيان جوانب مسئله خلافت و امامت و تعيين دوازده امامعليهم السلام تا روز قيامت از فراز منبر غدير، استناد به بيش از 100 آيه قرآن در متن خطبه، نام بردن از منجى عالم بشريت حضرت مهدىعليه السلام در آغاز راه اسلام، ابعادى از آينده نگرى اين مراسم عظيم را براى مخاطب بازگو مىكند.
تبريك و تهنيت مردم و به خصوص امضاكنندگان صحيفه ملعونه پس از سخنرانى، اجازه پيامبرصلى الله عليه وآله به حَسّان براى سرودن شعرِ غدير با سابقه منع شديد حضرت از شعر، كيفيت خاص بيعت كه با پيامبرصلى الله عليه وآله و سپس با اميرالمؤمنينعليه السلام و گفتن »السلام عليك يا اميرالمؤمنين« ضمن دست دادن به عنوان بيعت، كيفيت خاص بيعت زنان، همه اينها ضمائمى بود كه به عنوان پشتوانه غدير و فهماندن ابعاد اعتقادى و عملى آن انواع مخاطبان را بيدار كرد و آنان را با فراتر از آنچه پيش بينى مىكردند رو به رو ساخت.
نوشتن صحيفه ملعونه توسط منافقين در كعبه با مضمون منع از خلافت اهل بيتعليهم السلام، و عبور عدهاى از منافقين از غدير به سوى جُحفه براى بر هم زدن مراسم و باز گرداندن آنها توسط پيامبرصلى الله عليه وآله؛ مباهلهاى كه توسط حارث فهرى در غدير صورت گرفت و خود او از خدا درخواست عذاب كرد، براى مخاطب نشانگر فشارى است كه از عظمت غدير بر روح منافقان وارد شده است.
حضور چهارده نفر از سردمداران سقيفه بر فراز كوه هَرشى براى قتل پيامبرصلى الله عليه وآله، و نجات حضرت در سايه امداد الهى، و معرفى و ديدن چهره چهارده نفر توسط حذيفه و عمار، تنظيم متن سه صفحهاى صحيفه ملعونه دوم و پيش بينى تمام نيازهاى اصلى غصب خلافت در آن قبل از شهادت پيامبرصلى الله عليه وآله، نگاه عميقترى است كه مخاطب را با مسائل پيچيدهاى در پشت پرده غدير رو به رو مىكند.
اگر مخاطب تا اين عمق با غدير مأنوس شده باشد مىتوان با او درباره چرائى گذشته تلخ و شيرين غدير، و آينده تجلى غدير در عصر ظهور گفتگو كرد و اسرارى از غدير را براى او تبيين نمود.
نگاه پنجم: غدير با نكات شاخص و اهداف پيگيرى شده
با توجه به نكات شاخص غدير و دقت در اهداف پيگيرى شده در خطبه غدير و تحقق آنها، و آثار و نتايج به دست آمده از غدير در طول تاريخ، جلوههاى نورانى غدير براى مخاطب آشكار مىشود.
شاهد گرفتن خدا و مردم بر تبليغ توسط پيامبرصلى الله عليه وآله، تأكيد حضرت بر امامت دوازده امامعليهم السلام بعد از خود، تبيين حلال و حرام تا روز قيامت توسط آنان، اشاره به منافقين و اقدامات گذشته و آينده آنان تصريحاً و تلويحاً، اختصاص نيمه اول خطابه به اعلان اصل ولايت ائمهعليهم السلام و توضيح درباره آن در نيمه دوم، نكات شاخص خطبه را به مخاطب يادآورى مىنمايد.
مطرح شدن موضوعات اساسى اسلام از توحيد، نبوت، ولايت على و امامانعليهم السلام، فضايل اهل بيتعليهم السلام، فضايل اميرالمؤمنينعليه السلام، لقب »اميرالمؤمنين«، علم اهل بيتعليهم السلام، حضرت مهدىعليه السلام، محبين و شيعيان اهل بيتعليه السلام، دشمنان اهل بيتعليه السلام، ائمه ضلالت، اتمام حجت بر مردم، بيعت، معرفى قرآن و مفسر آن، حلال و حرام، و قيامت و معاد، اهداف پيگيرى شده در خطابه غدير را به مخاطب نشان مىدهد.
اعلان رسمى ولايت علىعليه السلام در بزرگترين خطابه پيامبرصلى الله عليه وآله براى جهان بشريت در سطح جهانى، حفظ انسجام امت اسلامى با تعيين خليفه، مقابله با توطئههاى منافقين و اتمام حجت بزرگ بر همه مردم، آثار و نتايجى را كه غدير در صدد آن بوده براى مخاطب ظاهر مىنمايد.
مطالعه و تجزيه و تحليل اين اهداف، مرواريدهاى گرانبهايى است كه مخاطب را وادار مىكند تا وارد عمق درياى غدير شود. با چنين مخاطبى مىتوان بسيارى از ناگفتههاى غدير را در ميان گذاشت و او را متوجه اسرار اين برنامه الهى نمود.
نگاه ششم: غدير تاريخچهاى به بلنداى چهارده قرن
نگاهى به تاريخچه غدير در چهارده قرن، كه به طور مستمر از سوى دشمنانش مورد حمله و از سوى معتقدانش مورد حراست قرار گرفته، اسناد متعدد آن كه حتى از سوى مخالفينش نقل شده، تواتر آن و حفظ متن بلند خطابهاش و متون ديگر مربوط به آن، مباحث علمى و احتجاجاتى كه پيرامون آن صورت گرفته، شعرهايى كه درباره آن سروده شده، كتابهايى كه درباره آن تأليف شده، و جشنهاى مفصلى كه هر ساله به مناسبت آن برگزار شده، ابعاد ديگرى است كه پرونده حراست از غدير را به روى مخاطب مىگشايد و احساس مسئوليت پذيرى در برابر غدير را در او بيدار مىكند.
اينجاست كه مخاطب متوجه مىشود در آن روز عظيم، پيامبر عظيم الشأنصلى الله عليه وآله كدامين آيندههاى بلند مدت را زير نظر داشته، و براى كدامين نسلها سخن مىگفته است. بر اين اساس او خود را از فاصله هزار و چهارصد سال، در برابر منبر غدير و به عنوان مستمع اصلى آن حاضر خواهد يافت. چنين مخاطبى را بايد براى مهندسى و طراحى برنامههاى بلند مدت غدير در نظر گرفت، و از فكر او در راه اعتلاى غدير استفاده كرد.
با اذعان به اينكه ژرفاى غدير بيش از آن است كه بتوان آخرين عمق آن را به دست آورد، اين نگاههاى ششگانه كه ذكر شد به معناى دست يافتن به آنچه در غدير نهفته و پايان غوص در معارف وسيع آن نيست. اين دقتها بايد همچنان ادامه يابد، و هر روز بُعد تازهاى از آن به روى نسلهاى مخاطب غدير باز گردد، و به نظر مىرسد تاكنون فقط برگهاى اول اين پرونده عظيم باز شده است.
2
تفاوت تبليغ غدير در مخاطب مفرد و عام
مخاطب تبليغِ غدير از يك نفر تا صدها و هزاران نفر امكان دارد و واقع هم شده است. بنابراين نبايد بر اين تصور باشيم كه هميشه بايد جمعى به عنوان مخاطب باشند تا دست به كار تبليغ غدير شويم.
در شيوه تبليغى غدير توسط معصومينعليهم السلام، پاسخ به سؤال مخاطب مفرد يا بيان ابتدائى براى يك نفر بسيار ديده مىشود. اين يعنى حتى اگر در دوردستها يك مخاطب براى غدير پيدا شود و يا فقط تبليغ غدير به صورت يكى يكى ممكن باشد، بايد انجام وظيفه كرد و تكليف ساقط نمىشود!
متقابلاً مخاطبين جمعى غدير، بايد به صورت مجموعى محاسبه شوند، و به گونهاى تبليغ درباره آنان انجام پذيرد كه ميانگينى از پذيرش همه مخاطبين را داشته باشد. در مخاطب عام بايد به همه گروهها توجه داشت، و بايستى اطلاعات مخاطبين سنجيده شده باشد. بايد موضوع و طرز گفتار را مناسب با ذهنيتها و قابليتهاى شنونده تنظيم كرد، كه مبادا نتيجه معكوس يا غلط دهد.
3
تخاطب درباره غدير با سنين مختلف
در مديريت سنين مختلف از مخاطبين غدير، بايد با توجه به اقتضائات سنى با آنان سخن گفت و با همان معيار با آنان برخورد داشت. به 3 نمونه زير توجه كنيد:
1 . در گفتگو با اطفال به تناسب سن، هم بايد جملات كوتاه و هم كلمات سادهتر را در تبليغ غدير به كار گرفت، و هم بايد ممزوج با عواطف سخن گفت تا باعث فرار و اشمئزاز نشود.
2 . براى نوجوانان و جوانان بايد غرور جوانى آنان را در نظر گرفت، و ممزوجى از استدلال و عاطفه را در تبليغ غدير به ميان آورد.
3 . تأثير گذارى بر افراد مسنّ كه عقايد و روحشان محكم شده، فقط با شيوههاى روانشناسى تبليغ غدير ممكن است.
4
آموزش گوش دادن و فهميدنِ غدير
وقتى با مخاطبى براى شنيدن معارف غدير رو به رو مىشويم، بايد قبل از گفتگو و همزمان با آن و نيز بعد از آن، او را در تحويل گرفتن مطلب يارى كرد. بسيارى از مخاطبين نياز به آموزش فنون ياد گيرى دارند و گاهى خودشان هم اين نياز را احساس نمىكنند. با اين كمك رسانى به مخاطب در واقع ما تبليغ خود را از هدر رفتن نجات دادهايم. 6 آموزش زير به مخاطب در خوب فهميدن سخنان مُبلّغ غدير كمك خواهد كرد:
1 . عوامل منحرف كننده حواس از سخنان مُبلّغ را در حد امكان دور كرد، از گرما و سرما گرفته تا صداهاى زايد و يا نور كم يا زياد، و تا هر چيزى كه فكر مستمع را به خود مشغول مىكند.
2 . بايد به مخاطب گوش دادن و دقت كردن و تحويل گرفتن مطلب را آموخت، كه با تقسيم مطالب به قطعههاى كوتاه كمك خوبى مىتوان به تحقق اين هدف نمود.
3 . بايد مخاطب را از جدل و مقابله ابتدائى بر حذر داشت، و او را قانع كرد كه در مرحله اول سعى در درك و فهم دقيق از مطلب داشته باشد. شكى نيست كه با ادامه برخورد جدلى رشته سخن گم مىشود و حد اقل درست فهميدنِ مطلب خدشهدار مىگردد.
4 . بايد با استفاده از ساده گويى و بيان رسا و احتراز از تكرار و تطويل، مخاطب را در فهم درست مطالب غدير يارى كرد، و به عبارت ديگر براى فهم آسان با دست خودمان او را به پيچ و خم نيندازيم.
5 . با استفاده از كلمات و جملات و داستانهاى حساس و تعجب برانگيز، توجه مخاطب را براى شنيدن ادامه سخن مشتاق نماييم.
6 . بايد به مخاطب تلقين كنيم كه ما فقط قسمتى از مطلب را براى به حركت در اوردن چرخه تفكر درباره غدير مطرح مىكنيم، و ادامه مسير بايد توسط خود او بعد از مجلس تخاطب انجام شود. اين احساس مخاطب را وادار مىكند تا براى راهى كه در پيش دارد ره توشه درستى به دست آورد تا در ادامه راه به بيراهه نرود.
5
دلسوزى براى آنان كه غدير را نمىدانند
بايد به كسانى كه از نعمت ولايت محروماند، به چشم مظلومانى نگاه كنيم كه به خاطر جاه طلبى و حق ستيزى ظالمان از اين نعمت محروم شدهاند. بايد همچون طبيبى مهربان كه به معالجه مريض مىپردازد، سراغ آنان رويم و اين چراغراه هدايت را نشانشان دهيم و به آنان تفهيم نماييم.
در واقع غدير از صفحات زرين تاريخ است كه مردمان از خواندنش غافل و از بركاتش محروم ماندهاند. جاى تعجب است كه واقعهاى با امضاى خير الاولين و آخرين و مربوط به سرگذشت امت مسلمان باشد، و مورد غفلت ميليونها مسلمان قرار گيرد!
تاريخ مقصر نيست، زيرا جاى ابهام و سؤالى درباره غدير باقى نگذاشته است. مقصر كسانى هستند كه تاريخ را با گزينش به مردم عرضه كرده و مىكنند، و حقايق را سانسور شده و تحريف شده ارائه مىنمايند.
بر اين اساس، وقتى با يك ملحد و لائيك و بت پرست رو به رو مىشويم، نبايد احساس كنيم چون فاصله بسيارى تا غدير دارد و او هنوز توحيد را نپذيرفته پس فعلاً نوبت تبليغ غدير به او نمىرسد! بلكه بايد اذعان داشت كه غدير وصل كننده انسان با خداست، و در همه كسانى كه در صف غدير نيستند قطع ارتباط با خدا حلقه مفقوده آنان است. در اين باره فرقى نمىكند كه كسى در مخالفت با خداوند او را انكار كند يا به جاى پرستش او سراغ ديگرى مانند بت برود يا به جاى اطاعت از نمايندگان منصوب از طرف خداوند از مدعيان دروغين يا ظالمان و فاسدانى كه حتى ادعايى ندارند، پيروى كند!
پس ما بايد دلسوزانه غدير را در 4 فاز تبليغ كنيم، كه بازگشت همه آنها به اساس غدير يعنى ارتباط خلق با خدا يا نمايندگان منصوب از طرف خداست:
1 . به مسلمانانى كه همه دوازده امام بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله را قبول ندارند، و مثلاً چهار امامى يا شش امامى يا هفت امامى هستند و يا حضرت حجتعليه السلام را قبول ندارند، دلسوزانه غدير را تبليغ مىكنيم به عنوان اينكه خداوند اتصال بين خود و بندگانش را تا قيامت تعيين و تضمين فرموده، و زمين را از حجت خود خالى نگذاشته است.
2 . به همه اهل سنت كه از آغاز راه غدير را كنار گذاشته و سراغ سقيفه رفتهاند، و در آن مسيرِ منحرف در طول چهارده قرن سر از بنىاميه و بنىعباس و بنىعثمان و آل سعود در آوردهاند، دلسوزانه غدير را تبليغ مىكنيم كه ضرر را از هر كجا قطع كنند منفعت است، و جا دارد هر چه زودتر اين قطع ارتباط با خدا را با بازگشت به دامان غدير جبران نمايند و اعتقاد خود را تطهير نمايند.
3 . به همه اهل كتاب مانند يهوديان و مسيحيان كه گذشته از تحريفات دينشان، بايد به اين نقطه توجه كنند كه نمايندگان خدا به نمايندگان بعدى بشارت دادهاند و هر كدام براى اثبات نمايندگى خود معجزاتى نشان دادهاند، و اعلام كردهاند كه نمايندگى آنان ناسخ نمايندگان پيشين است، و هنگام رفتن از دنيا نمايندگان ديگرى را به جاى خود تا آخر دنيا تعيين كردهاند. به اين گروه هم دلسوزانه تبليغ مىكنيم كه غدير در واقع ادامه راه انبيا و اتصال حجج بين خلق و خداست و اگر همان مسير انبيا را درست طى مىكردند منتها اليه آن جز غدير نبود!
4 . به همه كفّار و ملحدين و بت پرستان و بىخدايان و ملحدين، دلسوزانه غدير را تبليغ مىكنيم كه چون خدايى را كه بازگشت همه به سوى اوست انكار مىكنند يا خداى اشتباهى را به جاى خداى حقيقى قرار دادهاند، طبعاً نمايندگان خدا را نمىشناسند تا راه درست را از آنان بياموزند. اگر با اعتقاد به خدا نوبت به نمايندگان او برسد مسير ششهزار ساله پيامبران انتهايى جز محمد مصطفىصلى الله عليه وآله ندارد، انتهاى نبوت محمدى پايانى جز غدير ندارد كه آغاز راه اسلام تا قيامت با دوازده نماينده معصوم خداست.
6
گفتمان ملتها درباره غدير
با تصور مخاطبان غدير از همه ملتها و مليتها و نژادها و اقوام، مجموعه جالبى از انسانها را در كنار هم خواهيم ديد، كه با انواعى از شكل زندگى و تنوعى از فرهنگها و تفاوتى در رنگ و زبان و آداب و رسومى گوناگون، همگى در انتظار غديرند و يا آن را در سينه جاى داده و بر زبان خود جارى ساختهاند و به آن افتخار مىكنند و به تبليغ آن مىپردازند. پس براى تبليغ غدير بايد به همه اين ملتهاى غديرى و مليتهاى ولايى سر زد و همه را از اين بركه زيبا بهرهمند ساخت.
بر اين اساس يكى از شيوههاى تبليغ غدير، مطرح كردن آن بين ملتهاى مختلف با سابقههاى فكرى و فرهنگى متفاوت است. مرحله بعد نظر خواهى از آنان است درباره تحليل غدير به عنوان يك ايده حكومتى و مديريتى اجتماع، و در مرحله بعد مقايسه آن با سقيفه و همه شكلهاى حكومتى دنيا، چه مسلمان و ساير اديان الهى و چه كفار و چه شيوههاى سياسى مختلفى كه دين در آنها مطرح نيست.
فراگيرى طبيعى غدير در سايه ارتباطات جهانى و ملّيتهايى كه پيام واقعگرايانه آن را مىشنوند، روندى است كه با سرعتى بيش از انتظار پيش مىرود. امروز روزى است كه غديرِ مظلوم - كه در طول چهارده قرن از چشم ملتها پنهان مانده - خود را به جهانيان نشان دهد، و ملتها با مطالعه آن و شنيدن بنيادهاى كارسازش در امر دين و دنيا و آخرتشان، گمشده خود را بيابند و با آغوشى باز به استقبالش آيند و بر جهانيان معلوم شود كه غدير عيد جهانى به خاطر بدست آوردن كليد طلايى حل مشكلات همه مردم عالم است.
7
مسابقات درباره فرهنگ غدير
يكى از راههاى تشويق مخاطبان غدير برگزارى مسابقات در سطوح مختلف و با نگاه به ابعاد مختلف غدير است. برگزارى اين رقابتهاى فكرى در ايام غدير و در مناسبتهاى مذهبى تأثير و جذابيت بيشترى دارد.
عنوان اين مسابقات مىتواند پاسخ به سؤالات، قرائت متن يا ترجمه خطبه، حفظ متن يا ترجمه خطبه، و فراخوان مقاله درباره غدير باشد. نكتهاى كه در مسابقات قابل توجه است احتراز از تكرار مفاهيم اوليه غدير و فاز بندى آن براى ارتقاء فكرى درباره معارف آن و تعميم آن نسبت به همه جوانب غدير است. در واقع بايد مسابقات بهانهاى براى ارتقاء مخاطب درباره غدير باشد، و با برنامه ريزى حساب شدهاى فكر مخاطب را با معارف غدير درگير نمايد.
8
بيمارستان غدير !
شايد از به كار بردن واژه »بيمارستان« درباره »غدير« تعجب كنيم، اما واقعيت اين است كه مداواى بيماران غدير بخشى از تبليغ آن است و تعداد اين بيماران هم كم نيست.
منظور از بيماران غدير كسانى هستند كه غديرى به دنيا آمدهاند و عمرى با غدير همراه بوده و به آن معتقد بودهاند، ولى در اثر شبهات يا فاصله گرفتن از معارف غدير يا در اثر گناه، مبتلا به بيمارى ترك غدير يا فراموشى آن يا بىتوجهى نسبت به آن و يا حتى انكار آن شدهاند! پس در كنار ابلاغ غدير به آنان كه با آن بيگانهاند، بايد به فكر بيماران غدير باشيم.
اين مريضهاى اعتقادى نياز به محبت و دلجويى فراوان دارند، و نجات غريقهاى ماهرى لازم دارند كه آنان را از تلاطم بىامان ايادى سقيفه و كفر و الحاد و نفاق و تحريف و تشكيك و ضلالت نجات بخشد، و دست آنان را گرفته به ساحل غدير باز گرداند. صاحبان غدير اهميت سرمايه گذارى براى از دست ندادن ياران غدير را به ما گوشزد كرده و دستور آن را به ما دادهاند. امام صادقعليه السلام چنين مبلغينى را مرزبانان اعتقادى معرفى كرده مىفرمايد:
علماى شيعيان ما در مرزهايى دفاع مىكنند كه در سوى ديگر آن ابليس و دار و دستهاش قرار دارند. اين علما آن شياطين را از حمله به ضعفاى شيعيان ما مانع مىشوند و از اينكه ابليس و پيروان ناصبىاش بر شيعيان مسلط شوند.
بدانيد كه هر كس از شيعيان ما اين مرزبانى را بر عهده بگيرد فضيلتش يك ميليون بار بالاتر است از كسانى كه براى جهاد با روم و ... مىروند، چرا كه اين عالم از دينِ محبين ما دفاع مىكند و آن جهادگر از جسمشان خطر را دور مىنمايد.××× 1 بحار الانوار: ج 2 ص 5 . ×××
امام جوادعليه السلام بيماران غدير را با عنوان ايتام آل محمد ياد مىكند و مىفرمايد:
هر كس سرپرستى ايتام آل محمد را بر عهده بگيرد، كه ارتباط آنان با امامشان قطع شده و در بىاطلاعى خود متحير ماندهاند، و در دست شياطين و ناصبيان از دشمنان ما )از نظر فكرى( اسير شدهاند، كسى كه شيعيان را از دست آنان نجات دهد و با ردّ تشكيكات شياطين بر آنان غالب شود و با حجتهاى پروردگار و دلايل امامان شيعه ناصبيان را مقهور نمايد، چنين كسانى نزد خداوند تعالى بر ساير بندگان فضيلت بسيارى دارند، بيشتر از فضيلت آسمان بر زمين ....××× 2 بحار الانوار: ج 2 ص 6 . ×××
امام صادقعليه السلام درباره جنگ فكرى با دشمنان غدير براى نجات بيچارگان را چنين بيان مىفرمايد:
هر كس كه تمام همتش را صرف شكست دادن ناصبيان در مقابل بيچارگان )فكرى( از شيعيان و مواليان ما اهل بيت قرار دهد، كه آنان را در برابر شيعيان ما خُرد كند و از بىآبرويىهاى آنان پرده بردارد و عيوب آنان را بيان كند، و امر آل محمد را عظمت بخشد، خداوند همت ملائكه بهشت را در بناى قصرهاى او قرار مىدهد.××× 1 بحار الانوار: ج 2 ص 10 . ×××
امام كاظمعليه السلام علاج بيماران غدير را با بيدارى غافلان و توجه آموزندگان و بصيرت عالمان چنين بيان مىفرمايد:
هر كس يكى از دوستان ما را در مقابل دشمن ما كمك كند و او را تقويت نمايد و تشويق كند، تا حقى را كه دلالت بر فضيلت ما دارد با زيباترين صورت عرضه نمايد و باطلى را كه دشمنان ما قصد اشاعه آن را براى مقابله با حق ما دارند به قبيحترين صورت عرضه كند، به گونهاى كه غافلان بيدار شوند و آنان كه در پى يادگيرى هستند متوجه شوند و آنان كه عالم بودهاند بصيرت بيشترى پيدا كنند، خداوند چنين كسى را در روز قيامت در بالاترين منازل بهشت مبعوث مىفرمايد.××× 2 بحار الانوار: ج 7 ص 226 . ×××
در يك جمع بندى 8 نكته مهم از احاديث فوق براى مهندسى تبليغ غدير در برابر دشمنان استفاده مىشود:
1 . مانع شدن دشمنان از حمله فكرى به ضعيفان شيعه درباره غدير.
2 . دفاع و پشتيبانى از ضعفاى اعتقادى شيعه در موضوع غدير.
3 . سرپرستى و آموزش ضعيفان شيعه درباره غدير.
4 . ردّ تشكيكات دشمنان شيعه درباره غدير.
5 . مقهور كردن و شكست دشمنان غدير و پرده بردارى از بىآبرويىهاى آنان.
6 . بيان حق غدير به صورتى كه عظمت آل محمدعليهم السلام جلوه كند.
7 . زيبا و دلنشين عرضه كردن حقايق غدير.
8 . بيدار كردن غافلان از حقيقت غدير.