تحریف
آثار نفى غدير[۱]
با نگاهى گذرا به دوران چهار سال و چند ماهه حكومت ظاهرى اميرالمؤمنين على عليه السلام به حجم زيان هايى كه در نتيجه نفى غدير بر مسلمانان و جامعه بشرى وارد شد پى مى بريم. پس از ۲۵ سال حكومت مدعيان خلافت، روش حكومتى پيامبر صلى الله عليه و آله به فراموشى سپرده شد.
نفى غدير، آثار و پيامد هاى ناگوار و بى حسابى براى بشريت به همراه داشته است، زيرا دگرگونى بسيارى در كيفيت حيات بشرى ايجاد نموده كه خسارت مطلق به شمار مى رود. در نتيجه، جامعه از نعمت هاى فراوانى محروم شد، چرا كه خط مشى حكومتى اميرمؤمنان على عليه السلام مشابه و در استمرار حكومت پيامبر صلى الله عليه و آله بود، و همان سان كه حكومت پيامبر صلى الله عليه و آله براى جامعه سازنده بود، حكومت امام اميرمؤمنان على عليه السلام انعكاسى از حكومت پيامبر صلى الله عليه و آله بود، و حضرتش در مسير تعيين شده خدا و پيامبر صلى الله عليه و آله گام بر مى داشتند كه ثمره آن برپايى عدالت، و نفى هرگونه ستيزه جويى و ايجاد جامعه اى سالم و آكنده از فضائل اخلاقى بود.
روشن است تمام اين امور از مواهب الهى است، كه با وجود موهبت خدا داده به اميرالمؤمنين عليه السلام در غدير - يعنى امامت و ولايت آن حضرت - محقق مى شد. نفى اين موهبت و مصادره حكومت از حضرت اميرعليه السلام آثار سوئى در جامعه پديد آورد، كه يكى از اين موارد تحريف شريعت است.
پس از پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله بسيارى از مبانى شريعت مبين اسلام دستخوش تحريف شد، و قدرتمندان دين را بر حسب سلايق و به مقتضاى رأى شخصى تغيير مى دادند. طى مدت 25 ساله حكومت غاصبان، چنان جو خفقان و اختناق بر جامعه حاكم شده بود كه هيچ كس حق نداشت از پيامبر صلى الله عليه و آله حتى يک روايت نقل كند!
اميرالمؤمنين عليه السلام و ديگران گرفتار چنين جوّى بودند. زمينه هايى براى امكان تحريف ايجاد كرده بودند كه از جمله آنها سلب آزادى بود. در جامعه آن روز هيچ كس آزادى روايت يک حديث از پيامبر صلى الله عليه و آله را نداشت، و حكّام غاصب حتى اجازه جمع آورى قرآن را نمى دادند!
تا جايى كه پسر عمر مى گويد: من در زمان پدرم نمى توانستم حتى حديثى كه از رسول الله صلى الله عليه وآله شنيده بودم نقل كنم. در صورتى كه شخصى حديثى از رسول الله صلى الله عليه و آله نقل مى كرد به تحمل شلاق محكوم مى شد، ولى اميرالمؤمنين عليه السلام پس از به دست گرفتن حكومت و لو كوتاه مدت، جوّ اختناق را از بين بردند و آزادى را به جامعه باز گرداندند.
راستى مگر پيامبر صلى الله عليه و آله غير از بيان شريعت، بيان ديگرى هم داشتند؟ مگر قرآن شريعت نبود؟ آيا سيره پيامبر صلى الله عليه و آله غير از شريعت بود؟
در حقيقت، تحريف واقعيت دين با وجود آزادى ممكن نبود. از جمله صدها تحريفى كه حاكمان غاصب پايه گذارى كردند، در مورد نماز نافله شبهاى ماه مبارک رمضان بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله تشريع فرمودند. پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله نماز نافله ماه رمضان را در مسجد به جا مى آوردند. عده اى اين نماز را به جماعت خواندند، ولى پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اين نماز به جماعت خوانده نمى شود، بلكه بايد فُرادى به جا آورده شود. پس از شهادت پيامبر صلى الله عليه و آله، عمر بن خطاب در مخالفت با بيان پيامبر صلى الله عليه و آله به رأى خود اقدام به برپايى نافله در ماه رمضان به جماعت نمود، و نام آن را «نماز تراويح» گذارد.
يا موارد بسيار ديگر از تحريف شريعت كه از سوى حاكمان وجود دارد، و در محل خود ذكر شده است و همه كم و بيش آن را مى دانند.
دعاهاى روز غدير و بيان تحريف[۲]
يكى از مضامينى كه در دعاهاى روز غدير آمده[۳] تغيير دهندگان دين و تحريف كنندگان است:
خدايا تو را شكر مى كنيم بر ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام و بر اتمام نعمت و تجديد عهد و پيمان بر ولايت او، و اينكه ما را از اتباع تغيير دهندگان دين و تحريف كنندگان قرار ندادى.