غدیر در گرجستان
مقاله درباره غدير[۱]
غديرِ سال ۱۴۲۳ براى اولين بار برنامه بى سابقه اى را تجربه كرد. افرادى از مليت هاى مختلف جهان فراخوانده شدند، تا در برنامه اى كه گفتمان ملت ها درباره غدير را تداعى مى كرد، احساس خود را از اين واقعه در مقاله اى به تصوير كشند.
در اين برنامه ۲۱۴ نفر از ۳۶ كشور جهان با ۲۷ زبان مختلف شركت كردند، كه همه سعى كرده بودند دريافت درونیشان را از واقعه عظيم غدير نشان دهند، و برداشت خود را با ذوق و سليقه اى كه ظرافت اين ماجرا مى طلبد، با زيباترين كلام به رشته قلم درآورند، كه يكى از اين كشورها گرجستان است.
در غدير خلاصه اسلام گفته شد
گرجستان
الچين على اف
هر كس در هر طراز علمى و با هر سابقه اعتقادى، فقط يك بار
ماجراى غدير را به عنوان يكى از وقايع تاريخ مطالعه كند،
متوجه فوق العاده بودن آن خواهد شد.
او روزى را خواهد يافت كه خدا براى حفظ اركان دينش كسى را
انتخاب كرده كه حقيقتا شايسته اين مقام بوده است.
به عبارت ديگر غدير روزى است كه پيامبر صلىاللهعليهوآله ملخص دين را
جمع بندى فرمودند، و حجت را در كاملترين گونه خود بر مردم
تمام كردند.
هركس حادثه تاريخى غدير را مطالعه كند اهميت آن را درك خواهد كرد، حتى اگر
خدا را قبول نداشته باشد! نبايد فراموش كرد كه خدا اين مسئله را آنقدر مهم شمرده كه
درباره آن قرآن نازل كرده و با عبارت «وان لم تفعل فما بلغت رسالته» اين اهميت را در
بالاترين درجه نشان داده است.
غدير روزى است كه خدا به پيامبر امينش دستور مىدهد جانشين و خليفه بعد از
خود را معرفى كند. روزى كه خدا براى حفظ دين و اركان آن كسى را انتخاب كرد كه
حقيقتا شايسته اين مقام بود، و واقعا بايد يكى از ايام اللّه باشد.
هر كس سخنان پيامبر صلىاللهعليهوآله را در روز غدير با دقت مطالعه كند حقيقت را خواهد
يافت، و اين حقيقت جز ابلاغ ولايت على عليهالسلام چيز ديگرى نمىتواند باشد. خدا اين
ابلاغ را بر پيامبر صلىاللهعليهوآله واجب كرده، و آن حضرت نيز در انجام آن به احسن وجه عمل كرده
است. غدير روزى است كه پيامبر صلىاللهعليهوآله در آن خلاصه دين را فرمودند، و حجت را بر مردم
تمام كردند.
براى آينده دين راهى جز غدير نبود
گرجستان
نيازى اميرخاناف
رنجهايى كه پيامبر صلىاللهعليهوآله در طول عمر خود براى رساندن دين الهى
كشيد قابل مقايسه با هيچ رنج و غمى در عالم نيست چنانكه
آنحضرت فرمود: «ما اوذى نبى مثل ما اوذيت».
اكنون اگر خود پيامبر صلىاللهعليهوآله قضاوت را به ما بسپارد كه براى آينده
چنين دينى چه كسى را بايد تعيين كرد؛ يا اصلاً نيازى به
رهبرى نيست؛ و يا خود مردم براى خودشان رهبر تعيين كنند؛
ما چه پاسخ منصفانهاى مىتوانيم داشته باشيم؟
بايد اذعان داشت كه اگر پيامبر صلىاللهعليهوآله جانشين خود را شخصا
تعيين نكرده بود، تمام آن زحمات و رنجها از نظر هر قضاوت
كنندهاى بيهوده و بىارزش مىشد، چنانكه فرمان الهى نيز همين
معنى را در آيه بيان فرموده است.
ما مىدانيم كه پيامبر صلىاللهعليهوآله هم مانند ديگر افراد بايد يك روز دار فانى را وداع كند و به
سوى خداوند بشتابد. آيا پيامبر صلىاللهعليهوآله كه در طول عمر خود براى رساندن پيام الهى اين
همه رنج كشيد، دين خدا را به چه كسى مىسپارد؛ و يا اصلاً نيازى به رهبرى نيست؛ و يا
خود مردم براى خودشان رهبر تعيين مىكنند؟
ما مىدانيم كه دين اسلام دين جاودان است و تا قيامت باقى خواهد ماند. در اسلام
هم دستورات فراوانى وجود دارد كه پيامبر صلىاللهعليهوآله هم به دلايلى مانند زياد بودن جنگ و
امثال آن نتوانست همه آنها را بيان كند.
حالا بايد كسى مثل پيامبر صلىاللهعليهوآله آگاه به امور دين و دنيا و آگاه به مسائل اجتماعى مردم
باشد تا اين مشكل را حل كند و بقيه مسائل و نيازهاى مردم را بيان كند، و چنين كسى
جز از اهل بيت عليهمالسلام نمىتواند باشد. با توجه به اين مطلب بايد اذعان داشت كه على عليهالسلام در
رأس اهل بيت عليهمالسلام است كه از دوران كودكى در آغوش پيامبر صلىاللهعليهوآله پرورش يافت.
در غدير خم هم پيامبر صلىاللهعليهوآله با دستور خدا على عليهالسلام را جانشين خود و براى مردم امام و
رهبر قرار داد، تا از او پيروى كنند. اگر پيامبر صلىاللهعليهوآله اين فرمان را بجا نياورده بود تمام آن
زحمات و رنجها از نظر هر قضاوت كنندهاى بيهوده و بىارزش مىشد، چنانكه فرمان
الهى نيز همين معنى را در آيه «وان لمتفعل فما بلغت رسالته» بيان فرمود.
غدير يعنى على عليهالسلام كليد حل مشكلات مردم
گرجستان
دِلمان شاهمردانى
بعد از پيامبر صلىاللهعليهوآله راه بسيار بلندى پيش روى مسلمانان بود كه
نياز به رهبرى و راهنمايى لحظه به لحظه داشت. هم يافتن
چنين شخصيتى كار هر كس نيست و هم امضاى هر كسى در
اين باره مقبول نيست.
اگر غدير بدان معنى باشد كه كه گزيننده و يابنده لايق چنين
مقامى خداست و معرف او پيامبر صلىاللهعليهوآله و ضمانت كنندهاش هم خدا
و هم رسولش، پس در واقع خداوند كليد حل مشكلات را تقديم
مردم نموده، و اين مردم بودهاند كه به جاى باز كردن قفلهاى
زندگى با اين كليد مشكل گشا، آن را كنار گذاشتهاند و خود هر
روز گره ديگرى بر گرفتاريهاى خود افزودهاند.
اگر پيامبر صلىاللهعليهوآله دنيا را ترك مىنمود دين و بيان آن را چه كسى به مردم تازه مسلمان
مىرساند؟ آيا شخصى بود كه وظيفه او را بر عهده گرفته و اسلام و احكام و مسائل اسلام
را براى مردم بيان كند؟ كسى بود كه به ظاهر و باطن آيههاى قرآن مسلط باشد و قادر به
بيان كامل آنها باشد؟
خداى مهربان و حكيم همه اينها را در نظر گرفت كه به پيامبر خود آيه «يا ايها
الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك ...» را نازل كرد. در واقع على عليهالسلام كليد حل مشكلات
بود كه خدا آن را به پيامبر صلىاللهعليهوآله داده بود تا به مردم برساند.
خداوند براى جانشينى آن حضرت امام على عليهالسلام را لايق دانست، چون او بود كه همه
خصوصيتهاى انسانى را در خود جمع كرده بود، و هيچ يك از مسلمانان نمىتوانست
مثل او باشد. او به معناى حقيقى عبد و بنده اللّه بود، و در برابر خواستههاى خداوند
كاملاً تسليم بود. چنين شخصى است كه لياقت دارد ساير بندگان را رهبرى كند.
پانویس
- ↑ غدير در احساس ملتها: ص ۵ - ۸.