آيه ۱۶ توبه و غدیر

از ویکی غدیر

آيه«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّه الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّه...»[۱]

   پيش از سفر حجةالوداع و واقعه غدير، سه آيه از قرآن در مدینه نازل شد كه يكى از آنهاست:

«اَمْ حَسِبْتُمْ اَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ‏يَتَّخُذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لا الْمُؤْمِنينَ وَليجَةً...»:

«آيا گمان كرده ‏ايد كه به حال خود رها مى ‏شويد در حالى كه هنوز خدا جهاد كنندگان از شما را بايد بشناسد كه جز خدا و رسول و مؤمنين را صاحب اسرار خود قرار نمى‏ دهند».

با نزول اين آيه و دو آيه ديگر(آيه اولى الامر و آيه انما وليكم اللَّه و رسوله)، مردم پرسيدند: يا رسول ‏اللَّه، آيا اين سه آيه و عناوين اصلى آنها يعنى «اولو الامر» و «مؤتى الزكاة فى الركوع» و «المؤمنين» درباره گروه خاصى از مؤمنين است يا شامل همه آنان مى ‏شود؟

در پاسخ خداوند به پيامبرش دستور داد واليان امر مردم را به آنان بشناساند، و ولايت را براى آنان تفسير و بيان كند همان گونه كه نماز و زكات را برايشان بيان كرده است؛ و از همين جا بود كه برنامه غدير تدارک ديده شد تا در آن مراسم عظيم مفهوم و شئون ولايت در شكوهمندترين شكل خود براى مردم بيان شود.

جالب اينكه در مراسم غدير هم پس از خطابه مردم به ياد آوردند كه در مدينه درباره همين سه آيه سؤال كردند و امروز روز پاسخ آن است. اين بود كه درباره همين سه آيه بار ديگر سؤال كردند.

با اين مقدمات كه مردم را براى مسئله ولايت به كنجكاوى وادار كرده بود، جبرئيل بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد و با اشاره به آيه اكمال دين -  كه بعداً به عنوان آيه ۶۷ سوره مائده نازل شد -  چنين پيام آورد:

«يا محمد، خداوند -  جل اسمه -  به تو سلام مى‏ رساند و مى ‏فرمايد: من پيامبرى از پيامبرانم و رسولى از فرستادگانم را از دنيا نبردم مگر بعد از كمال دينم و مؤكد نمودن حجتم.

اكنون دو مسئله از واجبات باقى مانده كه بايد آن را به قومت ابلاغ نمايى: يكى حج و ديگرى ولايت و خلافت بعد از خودت، چرا كه من زمينم را از حجتم خالى نگذاشته ‏ام و تا ابد خالى نمى ‏گذارم».[۲]

  پس از پايان خطبه غدير و مراسم عمامه ‏گذارى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و تبریک و تهنيت، چند سؤال كه از سوى مؤمنين و نيز منافقین از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيده شد، بر روشنگرى غدير افزود.

پس از سؤال سلمان و شخصى ديگر، ابوبكر و عمر سه آيه «اُولِى الاَمْرِ» و «اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّه» و «وَليجَة» را كه هنگام حركت از مدينه نيز سؤال شده بود مطرح كردند و پرسيدند:

يا رسول اللَّه، آيا اين سه آيه مخصوص على است؟

حضرت فرمود: آرى، درباره او و جانشينان من تا روز قيامت است. گفتند: يا رسول اللَّه، آنان را براى ما بيان فرما. فرمود:

على برادرم و وزيرم و وارثم و وصيم و خليفه ‏ام در امتم و صاحب اختيار هر مؤمنى بعد از من، سپس پسرم حسن، و سپس حسين، و بعد از او نُه نفر از فرزندان پسرم حسين، يكى پس از ديگرى كه قرآن با آنان است و آنان با قرآن ‏اند. از آن جدا نمى ‏شوند و قرآن از آنان جدا نمى‏ شود تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند.

آنگاه پيامبر صلى الله عليه و آله در پيشگاه مردم رو به على‏ عليه السلام كرد و فرمود: «مَنْ اَطاعَكَ فَقَدْ اَطاعَنى، وَ مَنْ اَطاعَنى فَقَدْ اَطاعَ اللَّهُ، وَ مَنْ عَصاكَ فَقَدْ عَصانى، وَ مَنْ عَصانى فَقَدْ عَصَى اللَّهُ تَعالى»:

«هر كس تو را اطاعت كند مرا اطاعت كرده؛ و هر كس مرا اطاعت كند خدا را اطاعت كرده است؛ و هر كس از تو سرپيچى كند از من سرپيچى كرده، و هر كس از من سرپيچى كند از خداى تعالى سرپيچى كرده است».[۳]

  در غدير منافقين سؤالى مطرح كردند كه نشان مى‏ داد هدف آن قرار دادن آياتى از قرآن در برابر آيات غدير است! آنان سه آيه«اَطيعُوا اللَّهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِى الأَمْرِ مِنْكُمْ»[۴] و «اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»[۵] و «اَمْ حَسِبْتُمْ اَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ‏يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لا الْمُؤْمِنينَ وَليجَةً»[۶] را مطرح كردند.

هر سه آيه ظاهرى كلى داشت و سه كلمه «اولى الامر» در آيه اول و «زكات در حال ركوع» در آيه دوم و «مؤمنين» در آيه سوم قابليت انطباق بر مصاديق مختلفى داشت.

اما پيامبر صلى الله عليه و آله درباره هر سه آيه بارها فرموده بود كه منظور از اين موارد فقط على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است.

اكنون منافقين با پيش كشيدن اين سه آيه، تفسير هميشگى پيامبر صلى الله عليه و آله را درباره آنها زير سؤال بردند و گفتند: «آيا اين سه آيه مخصوص على‏ عليه السلام است»؟

پيامبر صلى الله عليه و آله فرصت را بسيار مناسب براى بستن راه هر شبه ه‏اى ديد و با سؤال كنندگان وارد گفتگو شد تا با ذكر تفصيلى درباره آيات مزبور به تكميل مفاهيم خطبه غدير بپردازد.

آن حضرت ابتدا در پاسخ آنان يازده امام را به على‏ عليه السلام اضافه كرد و فرمود: «آرى، اين آيات درباره على و جانشينان من تا روز قيامت است»!

منافقين گفتند: يا رسول اللَّه، آنان را براى ما بيان فرما. حضرت كه منتظر چنين سؤالى بود پاسخ داد:

على برادرم و وزيرم و وارثم و وصيم و خليفه‏ ام در امتم و صاحب اختيار هر مؤمنى بعد از من، سپس پسرم حسن، و سپس حسين، و بعد از او نُه نفر از فرزندان پسرم حسين، يكى پس از ديگرى كه قرآن با آنان است و آنان با قرآنند. از آن جدا نمى ‏شوند و قرآن از آنان جدا نمى ‏شود تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند.

با معرفى دوازده امام ‏عليهم السلام اكنون جاى آن بود كه دست و پاى نفاق بسته شود و با نشان دادن گستره ولايتِ امامان، همسان بودن و صاحب اختيارى آنان با صاحب اختيارى خود اعلام گردد.

براى اين منظور پيامبر صلى الله عليه و آله در پيشگاه مردم رو به على‏ عليه السلام كرد و فرمود:

«هر كس تو را اطاعت كند مرا اطاعت كرده، و هر كس مرا اطاعت كند خدا را اطاعت كرده است؛ و هر كس از تو سرپيچى كند از خداى تعالى سرپيچى كرده است».[۷]

  پس از نزول آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ ...»، هنوز مردم مدينه در پىِ معنى و مفهوم اين آيه بودند كه خداوند سه آيه ديگر از قرآن نازل كرد، كه در هر سه مسئله ولايت به ميان آمده بود و بار ديگر اهميت موضوعِ ولايت انگيزه‏اى براى سؤال مردم شد:

آيه «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّه وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ...» و آيه «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّه وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ...» و آيه:

«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّه الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّه وَ لا رَسُولِهِ وَ لاَ الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً وَ اللَّه خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ»:

«آيا گمان كرده ‏ايد كه رها مى‏ شويد در حالى كه هنوز خدا بايد جهاد كنندگان از شما را ببيند كه جز خدا و رسول و مؤمنين محل اعتمادى براى خود برنگزيده ‏اند؛ و خدا به آنچه انجام مى دهيد آگاه است».

اين سه آيه از دو جهت قابل بررسى است:

موقعيت تاريخى

در يک آيه عنوان «أُولِى الْأَمْرِ» به معناى «صاحب اختيار»، و در آيه ديگر «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّه ...» به همان معناى «صاحب اختيار»، و در آيه سوم «وَليجَة» به معناى «محل اعتماد مردم» مطرح شده بود.

مردم پرسيدند: آيا اين عناوين عموميت دارد يا منظور افراد خاصى هستند؟ يعنى هر كس امور مردم را در دست بگيرد «اولِى الامْر» خواهد بود؟ هركس در ركوع صدقه بدهد صاحب اختيار مردم خواهد بود؟ آيا هر مؤمنى محل اعتماد مؤمنين خواهد بود؟ پيداست كه سؤال درباره مقام ولايت پاسخى مفصل و شفاف در زمينه ‏اى مناسب مى‏ طلبد كه هم ابهامى نماند و هم از سوى فتنه جويان مورد سوء استفاده واقع نشود.

در پاسخ به چنين سؤال مهمى خدا به پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد مسئله ولايت را هم مثل نماز و زكات و حج به ‏طور كامل بيان كند و صاحبان اين ولايت را به مردم بشناساند، و اين كار را در غدير انجام دهد و على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را به امامت منصوب فرمايد.

بنابراين واقعه غدير پاسخ به سؤالى بزرگ درباره ولايت است كه از نزول سه آيه قرآن قبل از آن مراسم عظيم نشأت گرفته است.

به عبارت ديگر نقطه آغاز غدير نزول آياتى بود كه مسئله ولايت رابه مردم گوشزد كرد و آمادگى لازم را براى پذيرش آنچه در غدير گفته شد ايجاد كرد.

داستان اين تسلسل تاريخى را از لسان صاحب ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام مى ‏شنويم كه در اتمام حجت‏ هاى خود در زمان عثمان در مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله و در حضور حاضرين غدير در مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده و بر نازل شدن اين آيات در آغاز سفر غدير تصريح نموده است:

وقتى آيه «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّه ...»: «اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد از خدا و پيامبر و صاحبان امر خود اطاعت كنيد» نازل شد، و آنگاه كه آيه «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّه ...»:

«فقط صاحب اختيار شما خدا و رسولش و كسانى هستند كه نماز را بپا مى ‏دارند و در حال ركوع زكات مى‏ پردازند» نازل شد، و هنگامى كه آيه «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا ...»:

«گمان كرده‏ ايد كه رها مى ‏شويد در حالى كه هنوز خدا بايد جهاد كنندگان شما را ببيند، كسانى كه جز خدا و پيامبرش و مؤمنين را محل اعتماد خود قرار نمى ‏دهند»، اين سه آيه كه نازل شد مردم گفتند:

يا رسول اللَّه! آيا مخصوص بعضى از مؤمنين است يا شامل همه مى ‏شود؟

خداوند عزوجل به پيامبرش دستور داد واليانِ امر مردم را به آنان معرفى كند، و ولايت را برايشان تفسیر كند همان گونه كه نماز و زکات و حجّشان را تفسير كرده است و مرا در غدير خم منصوب نمايد.

(در غدير) پيامبر صلى الله عليه و آله مردم را مورد خطاب قرار داد و فرمود:

اى مردم! خداوند مرا براى رسالتى فرستاده كه سينه‏ ام از آن به تنگ آمد و گمان كردم كه مردم مرا تکذیب مى‏ كنند، ولى خدا مرا تهديد كرده كه يا آن رسالت را ابلاغ كنم و يا مرا عذاب خواهد كرد! سپس پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد تا براى جمع شدن مردم ندا كنند.

آنگاه خطابه ‏اى ايراد كرد و فرمود: اى مردم، آيا مى‏ دانيد كه خداى عزوجل صاحب اختيار من است و من صاحب اختيار مؤمنينم و نسبت به آنان از خودشان بيشتر اختيار دارم؟

گفتند: بلى يا رسول اللَّه. فرمود: يا على، بپاخيز. من هم بپا خاستم و آن حضرت فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ».

سلمان برخاست و گفت: يا رسول اللَّه، اين ولايت چگونه ولايتى است؟ فرمود: ولايتى همچون ولايت من، هركس من نسبت به او از خودش بيشتر اختيار داشته ‏ام على هم نسبت به او از خودش بيشتر اختيار دارد.

اينجا بود كه خداوند تعالى آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ...» را نازل كرد و پيامبر صلى الله عليه و آله با تكبير چنين فرمود:

اللَّه اكْبَر، كمال نبوت من و تكميل دين خدا ولايت على‏ عليه السلام بعد از من است.

ابوبكر و عمر برخاستند و گفتند: يا رسول اللَّه، اين آيات مخصوص على ‏عليه السلام است؟ حضرت فرمود: آرى، درباره او و جانشينانم تا روز قيامت است.

گفتند: يا رسول اللَّه، آنان را براى ما روشن فرما. فرمود: برادرم على و وزيرم و وارثم و وصيّم و جانشينم در امتم و صاحب اختيار هر مؤمنى بعد از من.

سپس پسرم حسن و بعد حسين و آنگاه نُه نفر از فرزندان پسرم حسين كه يكى پس از ديگرى خواهند بود. قرآن با آنان است و آنان با قرآنند.

از آن جدا نمى ‏شوند و قرآن هم از آنان جدا نمى ‏شود تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند.[۸]

تحليل اعتقادى

مراسم عظيم غدير به دستور خدا براى پاسخ به چند سؤال حياتى پيرامون ركن اعتقادى ولايت تشكيل شد.

اگر اين سؤال ‏ها و پاسخ آنها را از متن بالا استخراج كنيم و كنار هم قرار دهيم نتايج زير بدست مى ‏آيد كه تفسيرى بر آيات مذكور نيز هست:

سؤال۱: آيا مسئله ولايت و صاحب اختيارى مردم مخصوص افراد خاصى است يا آنكه منظور اصل بدست گرفتن امور مردم است و افراد آن مهم نيستند و مى‏ توانند در هر زمانى انتخاب شوند؟

پاسخ: ولايت و صاحب اختيارى مردم نه تنها عموميت ندارد، بلكه مخصوص دوازده نفرِ معين شده است، كه مقام عصمت را دارند.

سؤال ۲ : پشتوانه اين ولايت و صاحب اختيارى مردم چيست؟

پاسخ: ولايتِ خدا اصل و ريشه اين ولايت بر مردم است. در پله دوم ولايت رسول اللَّه ‏صلى الله عليه و آله است، و در امتداد آن ولايت ائمه‏ عليهم السلام قرار دارد.

بنابراين ولايت پيامبر و امام به ترتيب تكيه بر ولايت اول دارد، كه ولايت خالق جهان بر مخلوقاتش است.

سؤال ۳ : آيا ولايت مخصوص على‏ عليه السلام است؟

پاسخ: على و جانشينانش تا روز قيامت صاحب اين ولايتند، كه عبارتند از حسن و حسين و نه نفر از فرزندان حسين‏ عليهم السلام.

سؤال ۴ : محدوده اين ولايت چقدر است؟

پاسخ: عيناً مانند ولايت پيامبر صلى الله عليه و آله است و هيچ فرقى ندارد، و به معناى صاحب اختيارى بر همه مردم در همه ابعاد حتى امور شخصى آنان است.

سؤال ۵ : اهميت ولايت چقدر است؟

پاسخ: با اين ولايت دين كامل شده و رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله به عنوان ختم نبوت به انجام رسيده است.

بنابراين مردم هنگام نزول اين آيات درباره ولايت سؤالاتى داشتند و به امر خدا وعده آنها غدير قرار داده شد، و واقعاً جواب‏ هاى كاملى براى سؤالات خود يافتند.

پانویس

  1. توبه /  ۱۶. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۱۵،۱۲. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۸۱ . غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۰ - ۳۴.
  2. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۳۳. كتاب سليم: ص ۱۹۸. فرائد السمطين: ج ۱ ص ۳۱۲ ح ۲۵. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۱ - ۲۰۲.
  3. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۳۱. منابع سؤال هنگام حركت از مدينه: عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۳۳. كتاب سليم: ص ۱۹۸. فرائد السمطين: ج ۱ ص ۳۱۲ ح ۲۵.
  4. نساء /  ۵۹ .
  5. مائده /  ۵۵ .
  6. توبه /  ۱۶.
  7. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۳۴،۱۳۳.
  8. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۳۳. فرائد السمطين: ج ۱ ص ۳۱۲ ح ۲۵۰. كتاب سليم: ص ۱۹۸.